شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت‌الله حائری شیرازی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اول دوستی بعد تذکر

🎙 آیت‌الله حائری شیرازی:

«می‌شود که انسانی دوست بدارد اهل بیت را و خطاهایی هم داشته باشد. پس ما از حیثی که اهل بیت را دوست دارد باید او را دوست داشته باشیم و از حیثی که خطا می‌کند باید عملش را دشمن بداریم.

انسان باید جدا کند بین عامل و عمل. بعضی‌ها هستند که می‌گویند چون فردی این کار را می‌کند و ما او را دوست داریم پس کار او هم خوب است، خب این غلط است. چون این شخص را دوست می‌دارم پس عملش را هم دوست می‌دارم! نه این خلاف است، باید عملش را بغض داشته باشی. بعضی عکسش را می‌گویند: چون ایشان این عمل را کرده من از او متنفرم و در عین حال تنفر می‌خواهد به او تذکر بدهد.

تنفر و تذکر باهم جمع نمی‌شود، بعد هم می‌گوید نگاه کن به او تذکر می‌دهیم متذکر نمی‌شود.

می‌بینی ایشان تذکر می‌دهد، او بدتر می‌کند اما دیگری می‌آید دوستش می‌دارد با علاقه به او می‌گوید، به زبان با محبت ارشادش می‌کند، می‌بینی او خودش را جمع و جور می‌کند و عذر خواهی می‌کند و خودش را اصلاح می‌کند.

ببینید آیه چقدر زیبا گفت: «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر» (71 - توبه)

اول اولیاء شدن بعد امر به معروف، اول دوستی، بعد تذکر.»

.....................

در همین رابطه:

در زمان اهل بیت برخی از شیعیان، گناهانی را آشکارا انجام می‌دادند و آنان که اهل ایمان بالاتری بودند به خاطر این گناهان، به عنوان نهی از منکر، از آنها بی‌زاری می‌جستند.

حضرات معصومین در چندین قضیه که این مطلب پیش آمده است تذکر داده‌اند که از عمل آنها بی‌زاری بجویید ولی از خودشان خیر.

در یکی از این موارد راوی از امام کاظم (ع) سوال می‌کند یکی از شیعیان شما «یَشْرَبُ اَلْخَمْرَ وَ یَرْتَکِبُ اَلْمُوبِقَ مِنَ اَلذُّنُوبِ نَتَبَرَّأُ مِنْهُ»

شراب می‌نوشد و گناهان هلاک کننده مرتکب می‌شود. آیا از او برائت بجوییم؟ حضرت پاسخ می‌دهند:

 «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لاَ تَبَرَّءُوا مِنْهُ أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا  عَمَلَهُ»

از عملش برائت بجویید و از خودش خیر، دوستش بدارید ولی عملش را خیر.

راوی می‌پرسد آیا می‌توانیم به او بگوییم فاسق فاجر؟ حضرت پاسخ دادند: فاسق فاجر کافر، فرد دشمنی کننده با ما و دشمن پیروان ما است.

............

 

وقتی در آیات قرآن در موضوع برائت (بی‌زاری جستن) دقت کنیم:

 🔻۲ آیه مربوط به برائت مؤمنین از مشرکین است:

👈 « قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِیٓ إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُٓ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآٓءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُٓ»

👈 «أَنَّ اللَّهَ بَرِیٓءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ۙ وَرَسُولُهُ»

🔻۲ آیه مربوط به برائت شیطان از پیروانش است.

👈 «وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٌ مِنْکُمْ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّیٓ أَخَافُ اللَّهَ»

👈 «کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٌ مِنْکَ إِنِّیٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ»

🔻بقیه موارد، همه برائت مؤمنین از عمل گناه و یا آنچه از شرک در اعمال مؤمنین یا مشرکین وجود دارد، است.

 🔹۳ مورد برائت از آنچه به آن مشرک شده‌اند.

👈 «إِنَّنِی بَرِیٓءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ»

🔹۱ مورد برائت از جرم مجرمان.

👈 «أَنَا بَرِیٓءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ»

🔹۲ مورد برائت از عمل گناه‌کاران است.

👈 «وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنتُم بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»

👈 «فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»

.....

مجموع این آیات نشان می‌دهد، نسبت به مؤمنین گناه‌کار نباید برائت جوییم بلکه از عمل آنها باید برائت جوییم اما نسبت به مشرکان هم از خودشان و هم از عملشان باید برائت جوییم.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

نادان و دانا...


🎙(آیت‌الله حائری شیرازی)

🔹عبارتی مرحوم مجلسی دارد در کتاب «عین الحیاة» که کتاب ارزنده‌ای است و فارسی هم است، در مقدمه یک مثالی برای حق و باطل و دنیا و آخرت می‌زند، نسبت به یک شخصی که ابتدای امر در دربار سلاطین بود و بعد منصرف شد و به اصلاح خود پرداخت و از دستگاه جور و ظلم فاصله گرفت، مطلبی نقل می‌کند که بسیار مهم است.

🔸سلطان از او سؤال کرده بود که ریشۀ این گمراهی تو چیست؟
او از ظلم کناره گیری کرده بود، سلطان تعبیر می‌کرد به گمراهی!

🔹این فرد جواب می‌دهد که من یک وقتی یک سخنی شنیدم که آن سخن در دل من اثر کرد و مثل دانه‌ای که در جایی بکارند سبز شد، درختی شد در دل من؛ و همین طور که می‌بینید میوه می‌دهد، یعنی این حرف‌هایی که من می‌زنم میوۀ آن سخن است و آن سه مطلب بود.
👈یکی اینکه: «نادان به چیزی که اصل ندارد، اهمیت می‌دهد و چیزی را که ارزش دارد و اصیل است، ناچیز و بی‌ارزش فرض می‌کند.» این یک نکته بود.
👈مطلب دوم اینکه به من گفت: «تا انسان چیز بی‌ارزش را رها نکند، چیز ارزشمند و اصیل را به دست نمی‌آورد.» 
👈و مطلب سوم اینکه: «تا انسان چیز ارزشمند را به حقیقت ارزش او درک نکند، به ترک آن چیزی که بی‌ارزش بوده راضی و خشنود نمی‌شود.» این یک کلام مرا ساخت، مرا عوض کرد.
......
📝پی‌نوشت:
ارزشمندی و بی‌ارزشی امور نسبی است، مثلا نیم متر نخ در مقابل یک دانه ریگ بیابان ارزشمند است اما در روال عادی زندگی چندان به نیم متر نخ توجه نمی‌شود.
ممکن است ما قبل از طلبگی کارهای زیادی می‌کرده‌ایم که در مقایسه با کارهای مرسوم دیگران یا از نظر درآمد و... ارزشمند بود، اما در طلبگی به شرط صبر داشتن و تلاش نمودن، کارهایی می‌توانیم بکنیم که کارهای سابق ما در مقابلش ارزشی ندارد.
لازمه دل کندن از چیزهای به ظاهر ارزشمندی که در مسیر طلبگی از دست می‌دهیم، دانستن قدر چیزهایی است که در طلبگی پس از صبر و تلاش بدست می‌آوریم.
(البته اگر در مسیر طلبگی صبر نداشته باشیم و تلاش نکنیم، می‌شویم مصداق کسی که گذشته و آینده خود را باخته است، کسی که خسرالدنیا و الآخرة برای خود و جامعه شده است.)

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙آیت‌الله حائری شیرازی:

 

انسان اول نسبت به عقل که فرمانده الهی در وجود انسان است، عاصی می‌شود، فاسق می‌شود و در نتیجه نسبت به فرعون مطیع می‌شود، چه رابطه‌ای است بین فسق نسبت به عقل و اطاعت نسبت به فرعون؟

 

انسان وقتی از عقل خود عصیان می‌کند که بر سر دوراهی بین عقل و هوا قرار می‌گیرد، فجور انسان یعنی همان وابستگی او به هوا و هوسش، تقوای انسان یعنی رعایت کردن قاضی درونی و عقل او که در وجود او فرماندهی می‌کند و از قِبَل خدای تعالی به او امر و نهی می‌کند، این همان معنیِ «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» است.

 

عقل انسان را امر به معروف و نهی از منکر می‌کند، انسان سر این دو راهی عقل و هوا است، خب به دلیل تعلق به هوا هست که عقل را عصیان می‌کند، این انسانی که به خود این چنین وابسته شده و این چنین اسیر هوا و هوس خودش هست، اگر در مقابل قدرت فرعون قرار گرفت، چه موضعی در مقابل او خواهد داشت؟ فرعون هوای او را تهدید می‌کند، هوس او را تهدید می‌کند، جانش را تهدید می‌کند و این کسی نبود که از سر جان بگذرد، این کسی نبود که از سر هوایش بگذرد، به این دلیل در مقابل عقل ایستاد که به هوا وابسته بود، در زنجیر هوس بود، فرعون از این موقعیت کمال استفاده را می‌کند، از طریق همین زنجیر هوا، انسان زنجیر شدهٔ در هوا را به زنجیر اطاعت خود می‌کشد، چرا؟ به او می‌گوید در خط من باش تا زمینهٔ هوای تو را تمهید کنم، آن چه من می‌گویم تو قبول کن، من هم آن چه، هوس تو بخواهد به تو می‌دهم، می‌خردش، انسان وابسته به هواست که تهدید فرعون روی او کارگر می‌شود.

 

شما وقتی در ستم قرار می‌گیرید، در زیر تهدید و فشار هستید، نیروی بیرون شما را شکست نمی‌دهد، دلبستگی‌ها و وابستگی‌ها، شما را به زانو در می‌آورد، از درون می‌شکنید که از بیرون تسلیم می‌شوید، تعلقات را نمی‌توانستید زیر پا بگذارید که تهدید آنها بر شما کارگر می‌شود، وگرنه اگر آزاد از تعلق‌ها می‌بودید تو را به چه تهدید کنند؟ به چه تطمیع کنند؟ دستگیره‌ای در وجود تو نیست که بتواند آن را بگیرد، انسان وقتی دستگیره‌ای برای دیگران پیدا می‌کند که تعلق‌ها او را به زانو در آورده باشند، فرعون عامل اصلی نیست عامل دوم است.

 

وقتی انسان عاصی شد فرعون به فرعونیت می‌رسد، قدرت امپریالیسم در عدم تقوای توست، ضعف تقوای تو موجب قدرت او شده، تقوای خودت را دریاب، امپریالیسم را دور کن، شیطان بزرگ را به زانو در بیاور، شیطان کوچک به زانو درمی‌آید.

 

قرآن چه می‌گوید؟ می‌گوید «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلىَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَلىَ‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون‏»

این شیطان با همه جُند و مکر او، هیچ تسلطی بر افراد متعهد ندارد، بر افرادی که تابع عقل و آگاهی هستند، کسانی که بر خدای خود توکل می‌کنند، بعد می‌گوید «إِنَّمَا سُلْطَنُهُ عَلىَ الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُون‏»، اتفاقا تسلط شیطان بر کسانی است که آن‌ها از تولای شیطان باشند، یعنی اول آن‌ها تولی پیدا می‌کنند بعد تسلط.

 

در آیه دیگری می‌گوید «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ».خب او استخفافش را می‌کند اما قومش چرا اطاعت می‌کنند؟ چرا فشار موجب اطاعت بشود، می‌گوید چون مردم فاسق‌اند.

«فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ» فشار و اختناق موجب حفظ و دوام قدرت است، اگر مردم فاسق باشند، و به عکس فشار و اختناق موجب انفجار و انقراض حکومت طاغوت است، اگر مردم متعهد باشند.

 

قومی که متعهد نیستند، اگر فشار نیاوری طغیان می‌کنند، اگر به آن‌ها آزادی بدهی شورش می‌کنند، قومی که متعهد هستند اگر به آن ها آزادی بدهی آرام می‌گیرند، اگر آزادی را سلب کنی انفجار ایجاد می‌شود، می‌گوید ببین مردم چگونه هستند، فاسق‌اند یا متعهد؟ بعد نظر بده.

 

اگر بنا باشد جامعه‌ای اصلاح بشود باید از زیر بنایش اصلاح بشود، باید قوم اصلاح بشوند و اصلاح آن‌ها به این است که نسبت به عقل و فطرت خودشان فاسق نباشند، متقی باشند، اگر آن‌ها متقی شدند، فشار طاغوت موجب زوال طاغوت است. این جاست که مسائل اخلاقی سر به مسائل سیاسی و اجتماعی می‌زند.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

جنگ با نفاق

🎙 آیت‌الله حائری شیرازی:

 

جنگیدن با کافر و مشرک فقط اخلاص می‌خواهد ایثار می‌خواهد اما جنگیدن با منافق ولو طرف مخلص باشد و ایثار گر باشد کافی نیست، باید خیلی هوشیار باشد. جنگ با نفاق، جنگ بسیار پیچیده‌ای است.

 

مشرکین در ابتدای امر روی بت‌های خودشان تکیه می‌کردند که این‌ها موثرند، کارایی دارند و همه کاره بت‌ها هستند، مسلمان‌ها روی این که همه کاره خدا است و بت‌ها هیچ کاره هستند تکیه داشتند.

همه می‌دانستند مشرک چه می‌گوید مسلمان چه می‌گوید، می‌دانستند چه کسی مؤمن است و چه کسی کافر است، تکلیفشان را مردم می‌دانستند. این خانه مومن بود، مردم نماز می‌خواندند، روزه می‌گرفتند، اخلاق اسلامی را رعایت می‌کردند. آن خانه کافر بود مشرک بود، بت خانه می‌رفت، اخلاقش، رفتارش، گفتارش، همه چیزش مشخص در راستای بت‌ها بود.

 

مسلمان‌ها می‌کشتند و کشته می‌دادند، یک روز مسلمان‌ها پیروز می‌شدند، یک روز کافرها، تکلیف روشن بود اما وقتی منافقین پیدا شدند دیگر مشرک و کافر دیروز که بت خانه می‌رفت امروز مسجدساز شد! حرفش نگاه می‌کردی می‌گفت خدا، اسلام، دین و هر قدمی بر می‌دارد اسمش را می‌گذاشت وظیفه شرعی.

 

آن که بت‌خانه می‌سازد، همه می‌دانند بت است، اما آن که بت خانه را به شکل مسجد درست می‌کند، چکار می‌شود با او کرد؟ با نفاق چگونه می‌شود برخورد کرد؟ کار بسیار دشواری بوده است.

علی (علیه السلام) در حیات رسول خدا (صل الله علیه و آله) با کفر و  شرک می‌جنگیده است، طرفش عمر بن عبدود بوده، مرحب خیبری بود، عتبه بود، شیبه بود، ولید بود و حریف آن‌ها می‌شد، اما بعد از آن حضرت طرفش نوع دیگری وارد عمل شد؛ این جا، کار خیلی ظریف است.

 

حضرت ۲۵ سال به انتظار روزی می‌نشیند که همه مسلمان‌ها بیایند سراغش و همه شان از او بخواهند که بیا این پرچم را بردار. وقتی هم که حضرت قبول کرد، خب نماز خوان‌ها با او جنگیدند. طلحه و زبیر نماز می‌خواندند، روزه می‌گرفتند، زبیر از سرآمد جهادگران بود.

حالا کفر و شرک در زیر پرچم زبیر می‌خواست کار کند. این کار، کار بسیار دشواری است. شیطان برای برنامه زبیر خیلی سرمایه گذاری کرده بود.

 

در جنگ با علی (علیه السلام) وقتی ‌ام المومنین که قرآن می‌گوید «و ازواجه امهاتم» زنان پیغمبر مادران مومنین‌اند، ‌ام المومنین را آوردند به جنگ او؛ چکار کند؟ این جا جنگیدن سخت است.

حضرت چه بکند؟ اگر به عائشه هتک بشود، بد است، به حال خودش هم گذاشته بشود باز بد است.

 

جنگیدن با اهل نماز سخت است. باید طرف یک جوری کار کند که به او نگویند نماز را شکستی، اهل نماز را کشتی و به او هم گفتند آخر.

جنگ کردن با نفاق، با کفری که لباس اسلام پوشیده، لباس حق به جانب پوشیده، مشکل است، دشوار است.

 

امامان ما در عاشورا توانستند این لباس حق را از بَر کفر و شرک در بیاورند و مردم قیافه واقعی کفر و شرک را ببینند. یعنی حضرت مقاومت کرد تا آن‌ها هر کار دلشان خواست کردند و با عمل خودشان، خودشان را معرفی کردند. با خون معرفی شدند. اگر اسارت اهل بیت نبود، مردم نمی‌دانستند که این‌ها کافر و مشرک‌اند، خیال می‌کردند این‌ها مسلمان‌اند. مقابله با منافق به کمک خون و مظلومیت ممکن است. منافق اگر فرصت پیدا نکند خودش را نشان بدهد، نمی‌شود گفت که این کفر است، این شرک است. باید کار کند تا خودش را بارز و آشکار کند.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙آیت‌الله حائری شیرازی:

 

🔻در جلسه علما و جامعه مدرسین گفتم: وظیفه خودم می‌دانم از آیت الله العظمی وحید تشکر کنم.

🔻این مرجع تقلید، پسری داشت در فرانسه که طبیب برجسته جراح قلب و عروق و جراح مغز و اعصاب شده بود. این پسر جوان بین ۲۰ و ۳۰ سالگی مرحوم شد و در قم آوردند تشییع کردند. آقای وحید هم تشییعی کرد. نتوانست در نمازش شرکت کند. بردنش خانه. فردا درس را تعطیل نکرد. با همان قدرت، با همان مطالعه، با همان مطالب که همیشه درس می‌گفت، من مطالبش را دیدم. پر مطلب درسش را می‌داد. هیچ چیز هم نگفت. با این کار به شاگردانش درس داد، اهمیت داد به کارش. در کدام طایفه دیده شده که پسر ۲۰ تا ۳۰ ساله طرف مرحوم شود. یک دفعه و این در تشییعش بیاید. فردا سر اداره‌اش حاضر شود؟ در کدام اداره همچون چیزی داریم؟ در کجای دنیا هست که یک روز هم برای پسر برجسته این طوری کارشان را تعطیل نکنند؟ این‌ها انسان‌های الهی شما هستند. هم مراجع تقلیدتان، هم رهبر بزرگوارتان.

............

📝 پی‌نوشت:

هرچه به آنچه از شاهد از دوستان، اساتید تا اساتید اساتید خداوند برای ما اقامه کرده است، فکر می‌کنم، بیشتر و بیشتر بر شرمندگی‌ام افزوده می‌شود. وقتی به تلاش‌های خالصانه و بی‌توقع دوستان در مساجد و اردوهای جهادی فکر می‌کنم، وقتی به سفرهای تبلیغی که دوستان با هزینه شخصی می‌روند فکر می‌کنم، دوستانی را می‌بینم که سالیانی است از قبل از اذان صبح درس و بحث‌های خود را شروع می‌کنند، به خاطرات مجاهدت‌های علما و شهدا و... فکر می‌کنم، جز شرمندگی چیزی برایم نمی‌ماند، جز خجالت و سرافکندگی چیزی نداریم.

خداوندا به فضل و رحمت واسعه خود بر بیچارگی ما ببخش و توفیق خدمت و مجاهدت در راه خود را به ما ارزانی دار.

 

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙آیت‌الله حائری شیرازی:

 

حضرت امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «لَوْ أُتِیتُ‏ بِشَابٍ‏ مِنْ‏ شَبَابِ الشِّیعَةِ لَا یَتَفَقَّهُ لَأَدَّبْتُه‏»  اگر یک جوان شیعه پیش من بیاید که مسائل اصول عقائدش را بلد نیست و دین را چنان که هست متوجه نیست، او را می‌زنم (لَأدّبُتْهُ)؛ تأدیبش می‌کنم. چرا؟ چون وقتی عالم نیست به افراط و تفریط می‌افتد، «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا»  مْفرِط یک محذور است، مْفَرِط هم یک محذور است، به خاطر اینکه جاهل است به یکی از این دو محذور می‌افتد.

 

این در تمام مسائل کاربرد دارد. یعنی اگر در اصلش اقدام نکردید در فرع در دوران امر بین محذورین واقع می‌شوید. با دشمنی مقابله نکردید تا بر شما غالب شد. حالا دیگر هرکاری بکنید دوران امر بین محذورین است. تسلیم شوید یک محذور، مقاومت هم کنید یک محذور است. چرا؟ چون حاکم بر شما شده است.

 

«لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ النَّهْیَ‏ عَنِ‏ الْمُنْکَرِ، فَیُوَلِّیَ اللَّهُ أَمْرَکُمْ شِرَارَکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ» این هم دقیق همان است. یعنی امر به معروف و نهی از منکر زمینه حاکمیت اخیار است. ترک امر به معروف و نهی از منکر زمینه حاکمیت اشرار است. بعد که اشرار آمدند دیگر دوران امر بین محذورین است. مقابله کنی تو را از بین می‌برد. مقابله نکنی احکام از دستت در می‌رود. تو را نمی‌گذارد که اجرا کنی.

یعنی در یک مقطعی که باید به آن برخورد کنی نکردی، در مقطع دوم در دوران امر بین محذورین واقع می‌شوی.

 

پس شما هر جا نگاه کنید که این کار را نکردند، گرفتار این مشکل شدند. حالا می‌توانید اسمش را بگذارید علت و معلول یعنی در عالَم علت اقدام نکردید، در عالَم معلول جنگ با معلول هیچ نتیجه‌ای ندارد. می‌توانید اسمش را بگذارید سیستم، یعنی اصل، مسئله را باید در سیستم درستش کنید تا بعد بتوانید در فرع اجرایش کنید.

..................

📝 پی‌نوشت:

مشکل اساسی دولت آقای روحانی این بود که نخواست در اصل مشکل خود را حل کند و در فرع به محذور دچار شد، این مشکل را خیلی از این اصول‌گراهای ما نیز دارند، آنهایی که از چالش با ابرقدرت‌ها و آمریکا حذر دارند و می‌خواهند به اصطلاح با یک دیپلماسی قوی‌تر یا حتی به انضمام کار جهادی در داخل و تقویت اقتصاد مقاومتی گفتمان سیاست خارجی خود را نیز پیش ببرند، اینها هم در نهایت در محذور خواهند افتاد، آنهایی که می‌خواهند مقابل ظالمان سکوت کنند و  خارج از بازی گرگ و میش دنیا باشند، از مظلوم حمایت نکنند و با ظالم هم سر یک سفره ننشینند اینها هم راه به جایی نخواهند برد...

 

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙آیت‌الله حائری شیرازی:

🔻«یک نفر خیاط جوانی بود، رفقا و این‌ها اطلاع پیدا کرده بودند که این  روزها کلیسا می‌رود یک مقداری کار باید رویش کرد.

به این جوان که صحبت کرده بودند جوان گفته بود بیا کشیش را قانع بکنیم، جلوی من با کشیش بحث ‌کنید، این‌ها هم نگران شده بودند که با کشیش بحث کنند مبادا یک حرفی چیزی بزند و ندانند و گفته بودند خب عالممان با عالم شما صحبت بکند.

 

🔻چندین جلسه در درون کلیسا و یکی از منازل آنها نشستیم با همدیگر بحث کردیم برای اینکه این جوان خیاط متنبه بشود، متوجه بشود‌، اما تغییری در این جوان داده نشد.

 

🔻 اخیرا بعد از پیروزی انقلاب و این‌ها، این جوان یک روز آمد پیش من، گفت: من را می‌شناسید؟ دقتی کردم‌، بعد خودش را معرفی کرد، گفت: من همان خیاط هستم، خوشحال شدم که این خب مسیحی نماند و تائب شد، متنبه شد، گفت: می‌دونید چطور شد من برگشتم!

 

🔻گفتم چطور شد؟ گفت من روزها می‌رفتم کلیسا یک روز یک خانمی چادری خیلی موقری قیافه‌اش را هم من ندیدم، به من برخورد کرد، گفت جوان با این سن و سال تو عارت نمی‌شود هر روز می‌روی کلیسا؟!

 

🔻گفت: حرف این خانم در قلب من اثر کرد و من نشستم فکر کردم به بطلان آن‌ها پی‌بردم.

گاهی این می‌شود که یک خانمی توی کوچه عبور می‌کند، یک منکری را می‌بیند می‌گوید، خدا در آن اثر می‌گذارد. ما گفتیم، آن معلم‌ها گفتند، آن دبیرهای مدرسه گفتند، بحث‌ها شد، ساعت‌ها وقت صرف شد، اثر نکرد اما این خانم کی بوده، چی بوده الان هیچ اطلاعی ایشان ندارد. یک گفته او این وضع را تغییر داد‌، این مسایل مربوط به ساعت و زمان و این‌ها نیست‌، مربوط به خلوص است.

ممکن است آن خانم در آن وقتی که می‌خواسته بگوید یک خلوص خاصی داشته که در من نبوده یا اینکه در این جوان در آن وقتی که یک خانم با او صحبت کرده‌، یک آمادگی بوده که در آن وقت‌های دیگر این آمادگی نبوده است.»

............................................

📝 پی نوشت:

🔰 بعد از سالیانی کار تبلیغی به ظاهر اقناعی چندسالی است به این نتیجه رسیده‌ام که هرچقدر هم سخن منطقی داشته باشی، هرچقدر هم انبار اطلاعات باشی، تاثیر خاصی جز ساکت کردن ظاهری مخاطب نخواهی داشت، مهم‌ترین چیزی که ما از آن غافلیم نفوذ کلام است که به اخلاص ما و اراده خداوند بستگی دارد.

 

🔰وقتی نفوذ کلام بود نیازی به استدلال خاص و زیادی هم نیست، حداقل چیزی که می‌توان گفت اینکه برای ما مبلغان کار روی قلب خودمان به همان اندازه کار رو اطلاعاتمان لازم است. اول از همه هم به خودم می‌گویم و اعتراف می‌کنم که در این زمینه کم گذاشته‌ام.

 

🔰 البته عرض اینجا نیست که اگر دلیل منطقی بود و اخلاص نیز داشتیم حتما کلام کارگر می‌افتد که اگر چنین بود امیرالمؤمنین(علیه السلام) این قدر نیاز به ناله زدن نداشتند، خطبه‌های حضرت زینب(سلام‌الله علیها) در کوفه اثر لازم را بر مردم زمانش می‌داشت. عرض اینجاست که رکن اصلی دعوت ما باید اخلاص و سعه قلب خودمان باشد تا بعد از آن استدلال و منطق ولو اندک بتواند جواب دهد.

وگرنه کم نیستند طاغوت‌هایی که خیلی قشنگ‌تر از ما لباس استدلال و منطق برای دعوت به خدا می‌پوشند.

📌اللهم اهدنی هدی المهتدین.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 حالا که ماجرای سرباز بابلی گل کرده است خوب است یکی از خاطرات آیت‌الله حائری را هم بازخوانی کنیم، مرحوم حائری نقل می‌کردند:

 

👈 «من دوره امامت جمعه اعلام کرده بودم هر نیروی انتظامی اگر توانست ماشین من را جریمه بکند من یک سکه به او می‌دهم، هر کسی باشد.

در این محل آباده من با خانمم می‌رفتم، ماشین خودم نبود، در راه یک جایی ایستگاه پلیس است یک ماکت از حافظیه است آن جا گذاشته‌اند، ماشین پلیس آژیر کشید، پلیس آمد به راننده گفت بزن روی ترمز.

راننده زد روی ترمز، یک دفعه نگاه به چراغ عقبش کرد، چراغش روشن نشد. جریمه را برایش نوشت.

یک سکه تهیه کردم به فرمانده پلیس گفتم در صبحگاه به این پلیس که ما را جریمه کرده بده این‌ها هم بر اساس ساعت جریمه افسر را شناسایی کردند.

افسر احضار شد به عنوان که ماشین امام جمعه مرکز استان را جریمه کردی! گفت من که نمی‌دانستم ماشین امام جمعه است، خیال کرد مواخذه‌اش می‌کنند به خاطر این که جریمه کرده، آوردنش در صبگاه یک سکه را به او دادند.»

 

📌 این انقلاب وقتی الگو می‌شود، وقتی باقی می‌ماند،‌ وقتی دل‌های مردم برای حفظ آن می‌تپد و برایش فداکاری می‌کنند که خاضع‌ترین افراد در مقابل قانون، مسئولان و صاحبان قدرتش باشند، وقتی که همه در برابر قانون مساوی باشند.

#سربازـبابلی

.........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 در شهادت حاج قاسم معتقد بودم قضیه خیلی غیر عادی است از تحولاتی که در قلوب افراد مختلف به یکباره ایجاد شده بود به این جمع بندی رسیده بودم که این قلب حضرت حجت است که خیلی به درد آمده و غصه دار شده‌اند آثار آن هم این است که مردم اینگونه قلب‌هایشان به درد آمده، این وحدت رویه و شور عجیب، این تغییر و به میدان آمدن به یک منبع مافوق ارتباطات و تبلیغات برمی‌گردد.

 

🔰 دستور به انتقام سخت را هم احساس می‌کردم خط و ربطش به حضرت حجت(عج) برمی‌گردد، شاهدم این بود که یک اتحاد و مطالبه عمومی از همه جا و همه توده‌های مردم برای انتقام سخت راه افتاده بود تا جایی که حتی برخی از سست‌دلان که همیشه اینگونه مواقع دل‌ها را سست می‌کنند، هم، زبان در کام فرو برده بودند.

 

🔰 این نظرم را جایی ابراز نکردم تا اینکه امشب مشغول مطالعه مباحث آیت‌الله حائری شیرازی بودم، ایشان فرموده بودند:

👈 «انگلستان هندوستان را با لشکر نگرفت با شرکت تجاری هند شرقی گرفت و این قرارداد تجاری تنباکو هم برای استعمار ایران بود، اگر آن فتوا که واسطه‌اش میرزاست اما پیداست که از بالاتر از میرزاست از یک منبع بالاتری آمده، نبود، ایران مثل هندوستان مستعمره انگلستان می‌شد. فتوای میرزا از آثارش معلوم بود که از یک منبع بالاتری آمده است چون مردم معتاد به چپق و قلیان یک دفعه همه را زمین گذاشتند. شما یک سیگاری را ترک بده من برایت کف می‌زنم، یکی، نه شما تنها، هزار تا بشوید یک سیگاری من به شما می‌دهم، یک سال هم من به شما مهلت می‌دهم، هر اعتباری هم می‌خواهی خرج کن. وقتی نخواهد نمی‌شود. در خواستن مردم دخیل شدن از مافوق میرزاست از پناهگاه همه ماست. از «الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین» از صاحب ماست.»

 

📌این انتقام سخت خواسته‌ای از ما فوق میرزای ما بود!

🔰آیت‌الله مصباح یزدی:

🚩 ‏آیا ممکن است این استقبال بی‌نظیر از سردار قاسم سلیمانی بدون عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه باشد؟

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 یکی از موضوعاتی که مدام توسط مردم و بسیاری از نیروهای ارزشی و عدالت‌خواه و حتی علماء و مسئولان قوه قضائیه مطالبه می‌شود، علنی شدن اسم مجرمین است. به عنوان نمونه‌ای از این مطالبه سخنان آیت‌الله حائری شیرازی در این رابطه را در ادامه می‌آورم.

🔰 اما از طرفی برخی دیگر نیز مخالف این‌کار هستند و منجمله این افراد خود حضرت آقا هستند که ایشان نیز استدلال‌های خودشان را برای این موضوع دارند. در ادامه نیز شواهدی از بیانات حضرت آقا مبنی بر عدم لزوم اعلام اسامی مجرمین و انتشار اخبار مربوط به اتهمات در فضای عمومی خواهم آورد و بحثی در حدود و ادله خواهم نمود.

🔰آیت‌الله حائری شیرازی:

🔹«قاضی باید زمینه‌ای باشد که کلمه الله را بالا نگه دارد؛ آن کسی که نیتش امر به معروف و نهی از منکر است، مسلط باشد بر آن کسی که قصد فساد و قصد شرارت دارد.

⁉️چرا می‌گوید فاسد را بیاور در ملاء عام و شلاق بزن و ما تشکر می‌کنیم از آن قضاتی که حکم کردند چند رشوه خوار را در نماز جمعه تعزیر کنند؛ دستشان درد نکند؛ خدا توفیقشان بدهد، از این کارها بیشتر بکنند.

🔸نیایند بگویند این‌ها آبرو داشتند این‌ها خانواده داشتند، شما گفتید این‌ها خانه‌شان کجا هست، شغلشان چه هست؟ اسم پدرشان چه هست؟ چه رده بودند، چه قدر حقوق گرفتند، چه قدر رشوه گرفتند، این‌ها باید گفته بشود. اسلام آبرو ندارد؟ ایشان آبرو دارد؟!

🔹آبروی اسلام را می‌برد آبروی ایشان را ببرند، ظلم است؟ تا بداند رشوه خوار که اگر پول گرفتن شیرین است، چوب خوردن و آبرو رفتن دارد، دیگر آدم نتواند سرش را جلو مردم بلند بکند، فامیل آدم آبرویش برود، آن ها هم هست.

🔸کار مردم را معطل کنند تا حاضر بشود چیزی را به عنوان رشوه بدهد تا حق را بگیرد یا ناحق را حق کند، یک روزی هم این چیزها را دارد.

🔹خود این شلاق زدن دفع بلا می‌کند دفع عذاب می‌کند. اگر در ملاء عام زناکار را شلاق زدند بگو الهی شکر، زن را هم شلاق زدند. یک دفعه نگویید این زن هست و جنسش لطیف است و این شلاق با بدن او سازگار نیست، خدا که روی این بدن‌ها آتش می‌گذارد، چه طور سازگار است؟ تاول می‌زند چه طور سازگار است؟ مگر ما به آخرت معتقد نیستیم؟ مگر در قرآن اسم آتش را نیاورده است؟ تا مغز استخوان را می‌سوزاند.

️ما از خدا، انسان دوست‌تر هستیم؟ ما از خدا با شرافت‌تر هستیم؟! ما از خدا رحم و مروتمان بیشتر است؟ خدا که ارحم الراحمین است آن کار را می‌کند.

🔸شلاقش می‌زنی که دردش دو روز است سه روز است یا یک ماه، برای این که الی الابد در جهنم نیفتد. این هم خدمت است این هم الطاف خفیه است.

🔹تنبیه می‌کنند برای این که جرات را از شریر بگیرند و جرات را به مومن بدهند. برای این است که تو صدایت را در امر به معروف و نهی از منکر محکم تر کنی. جرات پیدا کنی همت پیدا کنی؛ وقتی یک رشوه خوار را می‌زنند این جوری نیست که بگویی تورم هست و مشکلات اقتصادی هست و حقوق کارمند کم است و این جور می‌شود. وقتی شلاق می‌زنی به رشوه خوار، آن کسی که حقوقش کم است، می‌گوید خدا را شکر این که رشوه گرفت کتک خورد. اگر من نانم کم است اما آبرو دارم اما اگر شلاق نزنی آن کسی که رشوه نمی‌گیرد دو رنج می‌برد یکی رنج تورم، یکی رنج این که می‌بیند، همکارش رشوه گرفت و کسی متعرض آن نشد. غیضش بیشتر می‌شود ضد انقلاب می‌شود. شما با جرات رشوه خوار را تعقیب کن. این هم مسکنی است برای آن که تحت فشار است. 

🔸این جور نیست که اگر رشوه خوار را زدی صدای کسی در بیاید که تورم هم هست، نمی‌گذارند، رشوه هم بگیریم.

یک درصد یا دو درصد فاسد در بین این‌ها هست اما بقیه سالم هستند؛ انسان هستند. آن‌ها بیشتر خوشحال می‌شوند که رشوه نمی‌گیرند و اداری هستند.»

🔰 اما از طرفی برخی دیگر نیز مخالف این‌کار هستند و منجمله این افراد خود حضرت آقا هستند که ایشان نیز استدلال‌های خودشان را برای این موضوع دارند.

ممکن است برخی تصور کنند که نظر حضرت آقا صرفا در مورد متهمین است که هنوز جرم آنها ثابت نشده است، چرا که ایشان در موارد مختلفی در مورد انتشار عمومی اعترافات یا اطلاعات متهمین تذکراتی داده‌اند:

👈«کسی نباید اینجور عمل کند، اینجور حرف بزند - نه از این طرف، افراد به صرف اینکه متهم به یک معنائی شدند، این اتهام آشکار شود، واضح شود، در افکار عمومی مطرح شود. افکار عمومی از این مسئله چه لذتی می‌برد؟ برای افکار عمومی چه فایده‌ای دارد که بداند زیدی، عمروی، بکری متهم به فلان عمل خلافی است؟»

 

🔰 اما نظر ایشان حتی در مورد کسانی که جرم آنها ثابت شده است نیز چنین است:

👈«حتّی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است - فرض کنید رفته زندان - چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر کنیم تا بچه‌ی این آدم که دارد مدرسه می‌رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدتِ زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانواده‌اش زندگی عادی‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟ این از نکات بسیار مهمی است. البته مخاطب این حرف فقط قوه‌ی قضائیه نیست؛ مسئولان قوه، خارج قوه، رسانه‌ها مخاطبند.» ۶ تیر ۱۳۹۰.

 

اولین نکته اینکه باید دقت داشت که نه کلام موافقین علنی شدن مجازات‌ها و نام متهمین، مطلق است و نه کلام مخالفین آن، چراکه برخی موارد را قرآن تصریح دارد که متهمین را باید به صورت  علنی و عمومی مجازات کرد. مثلا در آیه ۲ سوره مبارکه نور می‌فرماید:

«الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی‏ فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی‏ دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ »

تعبیر طائفه یعنی جماعتی گرد فرد مجازات شونده جمع شوند و مجازات او را مشاهده کنند.

 

آنچه هم از سیره به علت وجود نقل‌های متعدد می‌توان بصورت قطعی ادعا کرد اینکه این "مجازات علنی" محدود به مورد زنا نبوده است و در جوامع آن روز که افراد معمولا در شهر و منطقه خود شناخته شده بودند، چنین هم نبوده است که مثلا چهره افراد را بپوشانند و بر آنها حد و تعزیر جاری کنند بلکه آشکارا و به صورت علنی افراد حد بر آنها جاری می‌شد، شلاق می‌خوردند، سنگ‌سار می‌شدند و یا حتی لگدمال.

حتی به فتوای بسیاری از علما منجمله حضرت امام لازم است که حاکم هنگام اجراء حد به مردم اطلاع دهد تا جمع شوند بلکه حتی آنان را امر به خروج از منازل برای دیدن حد کند.

 

️پس سوال اصلی در حدود و ثغور این ماجراست و کسی به نحو مطلق، علنی شدن یا نشدن مجازات و نام متهمین را ادعا نمی‌کند.

🔰 قبل از اینکه به سراغ ادله برویم باید ببینیم اصل در اینجا چیست؟ تأسیس اصل برای این است که در مواردی که شک و شبهه‌ای وجود دارد به اصل رجوع کنیم.

در اینجا از این باب که حقوق انسان‌ها محترم است اصل بر حفظ آبرو و احترام "آنان ولو مجرم" است، همچنین در خود اجرای حدود نیز اصل بر ترک اجرای حدود در صورت مطرح شدن شبهه است. « الحدود تدرء بالشبهات»

 

🔰 بخواهیم یا نخواهیم از این جهت که در دوران غیبت هستیم دست ما برای فهم و اجرای دین به تمامه باز نیست و هیچ وقت نباید اضطرار خود به معصوم را فراموش کنیم، در اینکه برخی از حدود را پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهما الصلوة و السلام) به صورت علنی اجرا می‌کردند، شکی نیست و مواردی چون اجرای اعدام به اشکال مختلف، قطع دست، سنگ‌سار شدن، لگدمال شدن و... در روایات مختلف ذکر شده است اما آیا امروزه می‌شود، همه اینها را اجرا کرد؟ احکام ثانوی مختلفی که در این شرایط زمانی برای اجرای حدود مطرح است، چیست؟ مثلا در نقل داریم که امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مناطق مرزی که مردم چندان با اسلام آشنایی نداشتند، برخی حدود را اجرا نمی‌کردند و سوالات بسیار دیگری که تا به پاسخ از روی حجت به آن‌ها نرسیم امکان اجرای حدود را نداریم.

 

حضرت آقا می‌فرمایند:

👈«بعضی اوقات انسان می‌بیند روی قوه‌ی قضائیه فشار می‌آورند که آقا افشاء کنید. نه آقا، هیچ لزومی ندارد افشاء کردن. در موارد خاصی، بله، شارع مقدس مشخصاً و معیناً خواسته است که مردم مجازات را ببینند، یا مجازات شونده را بشناسند؛ اینها موارد خاصی است، مال همه جا نیست. بخصوص وقتی که در فضای جامعه روحیه‌ی تعمیم وجود دارد که یک چیزی را به غیر مورد خودش تعمیم می‌دهند، اینجا انسان خیلی باید احتیاط کند. تا وقتی جرمی ثابت نشده است، قطعاً نبایستی کسی را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نباید قرار داد؛ چون وقتی گفتید متهم است، افکار عمومی تفکیک نمی‌کند بین متهمی که هیچ گناهی نکرده است، با آن کسی که شواهدی بر گناه او وجود دارد. حتّی بعد از اثبات جرم هم چه لزومی دارد؟ عرض کردم، مگر یک موارد خاص؛ «و لیشهد عذابهما طائفة من المؤمنین». چند موردِ اینجوری داریم. حتّی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است - فرض کنید رفته زندان - چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر کنیم تا بچه‌ی این آدم که دارد مدرسه می‌رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدتِ زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانواده‌اش زندگی عادی‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟» ۶ تیر ۱۳۹۰

 

خب این اشکال باقی می‌ماند که اجرای علنی حدود هم منافع بسیاری برای اجتماع دارد که در سخنان مرحوم آیت‌الله حائری به آن‌ها اشاره شد و علماء و فضلاء بایست در این باب مشخص نمایند که در چه مواردی قطعا و با حجت می‌توان به صورت علنی احکام را اجراء و اسامی مجرمین را منتشر کرد؟ اما هرچقدر هم تلاش کنیم این دست موارد چندان زیاد نیست و مطمئنا در عمده موارد به علت شبهات مختلف مجبور به مراجعه به اصل اولی هستیم. درست است که ما نمی‌توانیم اسلام را در اینجا به تمامه فهم و درک کنیم اما راهی نداریم باید بپذیریم در دوران غیبت هستیم و دستمان از معصوم کوتاه است.

 

📌بله ما باید اضطرارمان به معصوم را فراموش نکنیم و بدانیم که راه‌کار اصلی اوست و ما فعلا ناچارا دست و پایی می‌زنیم و تلاشمان را می‌کنیم تا هم نیاز خود به معصوم را خوب درک کنیم و هم لیاقت خود برای همراهی و اطاعت از او را نشان دهیم.

..........................

مطلب مرتبط:

📢رسواگریِ مفسد اقتصادی از فقه تا قانون تشهیر!

رسواگری یکی از شعبه های افشاگری است؛ که پس از حکم قضائی برای برخی مجرمان خاص خواسته شده است. در فقه اسلامی به "تشهیر" معروف است. برخی از مجرمان که به رسوا کردن آنها تصریح شده است:
۱-شاهد دروغین در دادگاه(1)
۲-قوّاد: مردی که دلّال جنسی شود.(2)
۳-قاذف: کسی که به بی گناهی تهمت فحشاء بزند(3)
4️⃣محتال: کسی که با مکر و خدعه و سندسازی مال مردم یا بیت المال را ببرد(4)
درباره چنین مفسد اقتصادی ای فقهاء شیعه تصریح کرده اند: سزاوار است با عقوبت ،تشهیر شود طوری که دیگران از تکرار کار او بازداشته شوند(5)

▫️معنا و مراد از تشهیر؟
تشهیر در لغت آشکار کردن چیزی در ننگ و عار است طوری که مردم او را بدان بشناسند.
فقهاء در تعیین مصادیق تشهیر و چگونگی آن در ضمن برخی جرم های گذشته سخن گفته اند. "اینکه ندا دهنده در قبیله و مسجد و بازار و مانند آن صدا بزند: این آدم، شاهد دروغین[مثلا] است او را بشناسید"(6) یا گفته اند:"او را در محافل و مجامع مردم از سر خواری و مجازات بچرخانند تا مردم از رفت و آمد با او برحذر شوند"(7).
⬅️پس تشهیر و رسوا کردن ،صرف اطلاع رسانی و محاکمه علنی و... نیست. باید تشهیر، مجازاتی و خوار کننده(شهّره السلطان بالنکال/یشهره بالعقوبة/خزیّاً ونکالاً) باشد؛ و هم بشکل بازدارنده(لیحذرمنه الناس/لکی یرتدع غیره) باشد.

🔅ظاهرا مجازاتی که امیرالمومنین(ع) برای ابن هرمه -کارگزار او در بازار اهواز- قرار داد از همین قسم است؛ که دستور داد:"...دربرابر دیدگان مردم او را بازداشت و زندانی کن. جارچی ماجرای او را بازگوید...چون جمعه شود او را از زندان بیرون کش و ۳۵تازیانه بزن و او را در بازارها بگردان(طُف به فی الاسواق)..."(8)

▪️خیر اجتماعی مقدم بر خیرِ خانواده مجرم!
این خیرخواهی که با رسوا کردن مجرم اقتصادی(وسایر موارد مُجاز تشهیر) آبروی خانواده او آسیب می بیند را شریعت اسلام لحاظ نکرده است. فقهاء شیعه هم در ادوار مختلف علیرغم آن به تشهیر آن مجرمان فتوا داده اند.
اگر لحاظ چنین رأفتی برای خانواده مجرم لازم بود، خداوند در اجرای برخی حدود اصرار بر مشاهده گروهی از مومنان نمی کرد!(ولیَشهَد عذابهما طائفة من المومنین) و مارا از لحاظ چنین رأفت هایی منع نمی کرد(لاتاخذکم بهمارافة فی دین الله).
باوجودی که هم اجرای حد در خلوت متصور است؛ و هم اینکه اجرای حد در انظار عمومی [که خود نوعی تشهیر است] عادتا موجب آسیب به خانواده و فامیل او می شود! از اینجا معلوم است شریعت، خیر اجتماعی را بر خیر فردی و خانوادگی ترجیح داده است.

▫️قانون تشهیردر ج.ا.ا
در قالب تصحیح ماده188 آیین دادرسی کیفری در 23خرداد85 تصویب و ابلاغ شد که براساس تبصره 3این ماده در موارد محکومیت قطعی به جرم اختلاس، ارتشاء، مداخله یا تبانی، اخذ پورسانت در معاملات دولتی، اخلال در نظام اقتصادی، سوءاستفاده از اختیارات  به منظور جلب منفعت برای خود و دیگری، جرائم مالیاتی، قاچاق کالا و ارز وبطورکلی جرم علیه حقوق مالی دولت به دستور دادگاه صادرکننده رای قطعی، خلاصه متن حکم شامل مختصات فرد، سمت یا عنوان، جرائم ارتکابی و نوع میزان مجازات محکوم علیه با هزینه خود مجرم در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار منتشر و در اختیار رسانه های عمومی گذاشته میشود!!!
⬅️واضح است این تشهیر، تنزّل به اطلاع رسانی است. نه مجازاتی است و نه خوار کننده و با تشهیر در استعمال و اصطلاح فقهای شیعه فاصله معنا دار دارد. تصحیح این قانون در سال۹۲ برخی اشکالات را از بین برد اما این اشکال را نه!(9)
اینکه رسانه های نوین بتواند جای "چرخاندن در محافل و مجامع" و "ندادهنده" را بگیرد؛ بحث شده است و قابل قبول است اما صرف خواندن خلاصه حکم و پخش تصویر او در رسانه ها، تشهیرِ مجازاتی و خوار کننده و بازدارنده نیست. آن تشهیر، این سالها فقط درباره اراذل و اوباش اعمال شده است(10)؛ اما محتال و مفسد اقتصادی از آن برکنار بوده؛ درحالیکه در شریعت برای او به تصریح خواسته شده است!

..............................
1.ر.ک:مستندالشیعه ج22ص212/تحرالوسیله ج2ص409مساله 15
2.ر.ک:شرایع ج4ص162
3.ر.ک:امهذب البارع ج5ص63
4.ر.ک:جواهرج41ص598/المقنعة ص805/النهایة ص805/السرائر ج3ص512/التحریر الاحکام ج2ص234 و...
5.السرائر ج3ص512/المقنعة ص805 و...
6.الخلاف ج2ص601مساله39
7.المهذب البارع ج5ص64
8.مستدرک الوسائل ج17ص403و404
9.ر.ک https://b2n.ir/685512
10.در مرتبه اخیر رئیس قوه قضاییه با این کار مخالفت کرد

📝محسن قنبریان ۹۹/۸/۲۲

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری