🎼 عرب در عصر حضرت رسول و اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) در شعر و وزن و آهنگ در اوج بود، آنها چیزی داشتند به نام حداء؛ وقتی شتربان شترهایش را میبرد، آهنگی میخواند به نام حداء که از این آهنگ شترها چنان مست میشدند که خستگی را فراموش میکردند و با حالت طرب تند و تندتر میرفتند.
🎼 یک کسی از این عربها در حدآء خواندن بسیار توانمند بود و برای اینکه توانمندی خود را به رخ بکشد، وقتی شترها تشنه به آب میرسیدند و ولع نوشیدن داشتند، شروع میکرد به حدآء خواندن. او میخواند و شترها چنان مست میشدند و از خود بیخود که آب خوردن را فراموش میکردند و حالتی به آنان دست میداد که تلف میشدند. این را گرفتند و به دادگاه بردند تا محاکمه کنند.
🎼 سعدی این حالت و ماجرا را به شعر در آورده و میگوید:
اشتر به شعر عرب، در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری
🎼 با خودمان که تعارف نداریم، موسیقی یک حالت نشاطی در انسان بوجود میآورد و اگر اینطور نبود این همه راننده اتوبوس چرا از شب تا صبح موسیقی میگذارند و یک کله رانندگی میکنند؟! خودمان بارها تجربه کردهایم که وقتی موسیقی میشنویم حس طرب و لذتی برایمان رخ میدهد، به قول سعدی شتر هم که باشی از این موسیقی تأثیر میگیری، حالا شمای انسان که روحی بسیار لطیفتر از شتر داری، اگر تاثیری در تو نمیگذارد طبع تو خراب شده است.
🎹 تا دوره نوجوانی در فرهنگ ما موسیقی یک چیز عادی بود و واقعا هم از شنیدن آن لذت میبردیم اما رفته رفته به واسطه برخی تبلیغات روحانیون، موسیقی گوش کردن برای ما قبحی نسبی پیدا کرد، در متعارف عروسیهای ما برخی موسیقیها حذف شد، در برخی هم کلا حذف شد، در جمعهای خانوادگی هم تقریبا و کم کم موسیقی گذاشتن نسبت به قدیم خیلی کمرنگ شد.
🎻 یک مشکل من در تاکسیها و رفت و آمد با رانندههای اتوبوس همیشه، همین ماجرای موسیقی گذاشتن بود و واقعا هم پاسخی نداشتم جز اینکه خدا گفته است گوش نکن، من هم عبد هستم و میگویم چشم و گوش نمیکنم.
🎸 البته برخی حکمتهای ذکر شده برای گوش نکردن موسیقی را هم گاهی میگفتم، مثلا اینکه: موسیقی اراده شما را ضعیف میکند و... اما همیشه این سوال برایم مطرح بود که آخر موسیقی که خیلی چیز خوب و لذت بخشی است، واقعا مشکل این موسیقی چیست؟ مگر خدا با لذت بردن ما مشکل دارد؟!
🎧 همیشه انسان سعی میکند از آن چیزی که لذت میبرد تا جای ممکن استفاده کند و شاید دیده باشید که برخی جوانان چنان با موسیقی انس میگیرند که روزانه ساعتها موسیقی گوش میکنند و خسته هم نمیشوند و دائم یک هدست روی گوشهایشان است.
🎼 خب این جوان لذت ببرد مگر چه مشکلی دارد؟! از موفقیت باز میماند؟! این موفقیتهایی که ما در ذهن داریم، تهش مگر چیست؟ پول بیشتر برای لذت بیشتر؟! خب این بنده خدا بدون آن زحمتها دارد همین لذت را میبرد.
📌حالا در مورد موسیقی هم چیزی شبیه همین قضیه است، موسیقی هم مثل سگ، کارکردی مشخص دارد که اگر از حدود خود خارج شود جای چیز بسیار با ارزشتری را به راحتی پر خواهد کرد. موسیقی آنقدر جذابیت دارد که خیلی راحت جای ذکر را میگیرد، ذکر و انس با خدایی که تا تجربه لذت بیمقایسه آن در مقابل موسیقی را نداشته باشیم، متوجه نمیشویم از چه لذت بزرگی به واسطه موسیقی بیبهره ماندهایم. از حس توجه به خدا به واسطه اشتغالات مختلفی چون موسیقی باز میمانیم.
این نکته حتی در قرائت قرآن و مداحی و... هم رخ میدهد و چنان ضرب و آهنگ جلوه میکند که ما را از توجه به مطلب آن باز میدارد.
قبول دارم که برای افراد معمولی مثل بنده حس حضور و توجه دائمی راحت نیست اما برای اینکه این اتفاق رقم بخورد اول باید جای آن خالی باشد تا نیاز آن پدید آید.
.....................................................
🔰 نظر یکی از دوستان:
سلام
خداوند برای رفع نیازهای انسان ابزار خاصی در جسم آدمی ایجاد کرده. مثلا برای رفع نیاز تغذیه، دهان و زبان و قوه چشایی را خلق کرده.
عضو جارحه اذن یا گوش هم یکی از این ابزارهاست.
موسیقی مثل غذاست، نیاز آدمی است. چون یک مسئله طبیعی و در طبیعت است.
موسیقیای که در طبیعت وجود دارد، صدای پرندگان، صدای آبشارها، صدای دلفینها در دریا، صداهای مختلف طبیعت، همه و همه نشانههای بر این هستند که اصل موسیقی یک موجود طبیعی است.
مخلوق خداست.
موسیقی غذای روح است.
صدای تلاوت قرآن یک نوع صدا با فرکانسهای خاص و تاثیر گذار بر تمام موجودات اطراف خودش هست.
بنابراین موسیقی مفید به عنوان یک غذای روحی، نیاز به تفکیک از موسیقی مضر و زیان آور دارد.
هم چنان که غذاهای زبان آور از خوراکهای سودمند باید تمییز شوند.
🔰پاسخ بنده:👇
نکته درستی است، عرض بنده این است که موسیقی باید حدود آن مشخص باشد و نباید جای ذکر را بگیرد.
مثلا تلاوت زیبا و آهنگین بسیار تاثیرگذارتر است و اصلا به همین خاطر آیات قرآن وزن دارد و جذاب است.
اما همین وزن و آهنگ اگر توجه به آن غلبه پیدا کند و از حدودش فراتر رود دیگر فرعی است که جای اصل را پر میکند.
🔰 نظر یکی از عزیزان در مورد پست اخیر:👇
منابع و مبانی معرفت دینی مشخص هست. این سخن در باره سگ و موسیقی در بهترین حالت برداشتی ذوقی است کما اینکه برادر نویسنده عزیز هم رعایت احتیاط در عدم انتساب به دین عزیز را نمودهاند.
وفقکم الله لمرضاته.
🔰 پاسخ بنده:👇
ممنون
یک نکتهای را مرحوم حائری شیرازی زیاد تاکید داشتند و آن اینکه ما قبل از امر و نهی در واجب و حرام، آنها را به معروف و منکر تبدیل کنیم، آن وقت امر و نهی راحت و مؤثر میشود.
آن وقت خود مردم شما را کمک میکنند و مسیر امر به معروف و نهی از منکر در سراشیبی و راحت است نه سر بالایی و خسته کننده.
یک راه معروف کردن واجب و منکر کردن حرام هم این است که در مورد حکمتها و ابعاد مختلف واجبات برای مخاطبان صحبت شود.
قبول دارم که رکن اصلی در همه واجبات و محرمات عبودیت و خضوع است اما این را هم قبول دارم که عمده این واجبات و محرمات قابل توضیح منطقی و عقلی هستند.
........................
📌به شرح حال بپیوندید👇