شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استعمار کهن» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔸فرانسه چگونه برای ۱۴ کشور #آفریقایی خلق پول کرده و ثروت آنها را غارت می‌کند؟!

نخست وزیر راست‌گرای ایتالیا که منتقد جریان چپ‌گراهای فعلی ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی از جمله فرانسه است، به زبان ساده توضیح می‌دهد فرانسه چه ظلمی به مستعمره‌های سابق خود می‌کند.

بخشی از بقایای ظلم استعمارکهن که هنوز باقی است را نشان می‌دهد!

سلطه دلار نمونه بزرگتری از این اقدام فرانسه برای همه استفاده کنندگان و ذخیره کنندگان دلار است.

 


دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 9 ثانیه

🔰 فرانسه تنها با غارت مستعمرات سابق خود، می تواند جایگاه خود را حفظ کند

🔹طبق ادعای روزنامه آلمانی Deutsche Wirtschafts Nachrichten، بر اساس توافقات انجام گرفته در دهه های 1950 و 60  بین فرانسه  و 14 کشور آفریقایی مستعمره، این کشورها همچنان موظفند حدود 85 درصد از ذخایر ارزی خود را در بانک مرکزی فرانسه در پاریس ذخیره کنند.  در آنجا تحت کنترل مستقیم خزانه داری فرانسه هستند.  کشورهای آسیب دیده به این بخش از ذخایر خود دسترسی ندارند. اگر 15 درصد ذخایر باقیمانده آنها کافی نباشد، آنها باید وجوه اضافی را با نرخ بهره بازار از خزانه داری فرانسه وام بگیرند.

 

 🔹به علاوه، این کشورها باید هر سال "بدهی استعماری" خود را برای زیرساخت های ساخته شده توسط فرانسه به پاریس منتقل کنند. فرانسه سالانه حدود 440 میلیارد یورو از این طریق دریافت می کند. 

 

 🔹دولت‌های این کشورها معمولاً چاره‌ای جز پیروی از خواسته‌ها ندارند. اگر سیاستمداران آفریقایی امتناع کنند، با سوء قصد یا سرنگونی دولت مواجه خواهند شد.در 50 سال گذشته در مجموع 67 کودتا در 26 کشور آفریقایی رخ داده است.16 کشور از این 26 کشور مستعمره سابق فرانسه بوده اند.

 

📌بعضی از این کشورهای غربی با غارت و چپاول کشورهای دیگر ثروتمند و مرفه شدند.

منبع :

https://deutsche-wirtschafts-nachrichten.de/2015/03/15/frankreich-kann-seinen-status-nur-mit-ausbeutung-der-ehemaligen-kolonien-halten

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 یک سری شبهات مهم، قرن‌ها و در نسل‌های مختلف باز تولید می‌شود و ما فکر می‌کنیم این شبهه زمان ما جدی بود و ما به جواب‌هایش رسیدیم و تمام شد و غافلیم که دائم این شبهه با شواهد جدید و شکل‌های جدید در نسل‌های جدید بازتولید می‌شود و ما، هم باید به پاسخ این شبهات مسلط باشیم و هم جواب آن را با شواهد جدید بازتولید کنیم و آن را به بحث بگذاریم.

 

🔻 در این پست شبهه‌ای قدیمی که گاهی مساله اصلی جریان‌های روشنکفر دینی بوده است را مطرح می‌کنم و از شما می‌خواهم جواب‌هایی که به نظرتان می‌رسد را برایم ارسال کنید.

در برخی جمع‌ها این شبهه را مطرح کردم و جواب‌های عجیبی گرفتم که در پست‌های بعد برخی از این جواب‌ها را هم ذکر خواهم کرد.

می‌توانید بعد از خواندن این پست و پست‌های بعد در جمع‌های خانوادگی، تبلیغ‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، بین نوجوانان این شبهه را مطرح کنید و بگذارید بحث شود و جواب را مرحله به مرحله به آنها بگویید. بسیار بحث با برکتی خواهد بود.

 

⁉️‌می‌گویند:

🔸 وقتی در دنیا می‌خواهی بررسی کنی کجا پیشرفته و با تکنولوژی بالا و رفاه هستند،  می‌بینی ظالم‌ها و کافرها در صدر پیشرفت و رفاه و تکنولوژی هستند و کشورهای مسلمان در آخرهای صف هستند.

مثلا تا در بازار بگویی فلان جنس ساخت آمریکای ظالم مستکبر است همه برایش سر و دست می‌شکنند و تا بگویی ساخت ایران است قیافه‌ها درهم می‌رود!

 

🔹 وقتی در میان مسلمانان می‌خواهی بررسی کنی کجا بیشتر پیشرفت کرده و با تکنولوژی و رفاه هستند؟ می‌بینی کشورهای سنی مذهب غیر جبهه مقاومت همه درآمد بالا و در رفاه بسیار خوب هستند اما کشورهای جزو محور مقاومت که ایران و عراق و یمن و سوریه باشند از بقیه عقب‌تر هستند. مردم عراق و سوریه و یمن و ایران، همه تحت فشارهای مختلف و درگیر جنگ و فلاکت هستند اما مردم کشورهایی که با آمریکا و اسرائیل و دیگر ظالمان مشکلی ندارند و اصلا خودشان هم جزو ظالمان شده‌اند در رفاه بسیار خوبی زندگی می‌کنند.

 

🔻 خلاصه سرجمع که نگاه کنی آنها که پی کفر و ظلم رفتند موفق‌تر و پیشرفته‌تر و با عزت‌تر هستند از آنها که پی اسلام و مقاومت و ظلم ستیزی رفتند! ما عوض اینکه برویم سراغ ادعاهای اسلام و کفر و ادعاهای شیعه و مسلمان انقلابی که ما اهل مساوات هستیم اسلام دین برتر است و... برویم سر وقت میوه آنها، هر درختی را باید از ثمر آن شناخت، اینها در عمل چه نتیجه‌ای داشته‌اند؟ حالا انتخاب کنید.

ادعا را همه می‌توانند بکنند ببینید در عمل چه کرده‌اند و بعد انتخاب کنید راه درست کدام است؟!
(برای راهنمایی برای مطالعه بیشتر این بحث را شهید مطهری در کتاب مساله شناخت، بخش اشکالات وارد بر «منطق عمل» ص ۲۲۱ مطرح می‌کنند.)

🔻 یک جواب به شبهه‌ای که مطرح شد. پذیرش و توجیه آن است!

 

🔻 می‌گویند: دین برای شما محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند که برای بقیه نیست، هرچه ایمان شما بالاتر رود زهد شما بیشتر می‌شود و دنیا نزد شما کوچک‌تر می‌شود به آن بی‌اعتنا می‌شوی. زهد را هم به معنای ترک دنیا می‌گیرند و نه عدم وابستگی به دنیا.

 

🔻 برخی از آیات می‌تواند برای این ادعا استفاده شود، مانند:

👈 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّه (۲۱۴البقره)‏»

آیا پنداشتید که داخل بهشت مى‌‏شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سرِ] پیشینیان شما آمد، بر [سرِ] شما نیامده است؟ آنان دچار سختى و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند، تا جایى که پیامبر [خدا] و کسانى که با وى ایمان آورده بودند گفتند: یارى خدا کى خواهد بود؟

 

ظاهر آیه این است که زیاد شدن مشکلات برای جامعه مؤمنین یک سنت خدا است و هدف از آنها هم این است که مؤمنان مقاومت و جهاد و صبر کنند تا شایسته مقامات اخروی شوند.

شواهد این مطلب هم آیات زیادی است مثل:

👈 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ (۱۴۲ - آل عمران)»

👈 «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ (۱۴۰ - آل عمران)»

 

🔻 به آنها که می گویی مثلا در همان آیه ۲۱۴ بقره بعد از اینکه فشارها به اوج رسید، می‌گوید: «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ» بالاخره پیروزی هم می‌آید.

می‌گویند پیروزی و غلبه مربوط به زمان امام زمان(عج) است.

وقتی آیات مختلفی که در مورد نصرت مؤمنین از سوی خداوند وارد شده است را برایشان می‌آوری آنها را یا منحصر به آخرت یا زمان ظهور می‌کنند.

آیاتی را که مربوط به نازل شدن برکات از آسمان و زمین و روزی خوردن از بالا و پایین در پی ایمان و آسان شدن کار برای اهل تقوا است را مطرح می‌کنی، می‌گویند: اینها مال امیرالمؤمنین است روزی امیرالمؤمنین است برکت اوست و...

 

🔻 می‌گویند: اگر خداوند کافران را در دنیا کمک می‌کند از این باب است که:

👈« یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (۱۷۶ - آل عمران»

و اگر مؤمنان سست نمی‌شدند خدا بیش از این به آنها می داد:

👈 «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ (۳۳ - الزخرف)»

 

🔻 روایاتی را هم استناد می‌کنند، مانند:

👈«إِنَ‏ أَشَدَّ النَّاسِ‏ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏» سخت ترین مردم از لحاظ بلا و گرفتارى پیغمبرانند، سپس کسانى که در پى آنانند، سپس کسى که از دیگران بهتر است.

👈«إِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ‏» اجر بزرگ با بلاى بزرگست و خدا هیچ قومى را دوست نداشته جز آنکه گرفتارشان ساخته.

 

🔻 عمده تکیه این عزیزان هم بر روایات است و به علت نوع مواجه‌ای که با قرآن دارند چندان استنادی به قرآن ندارند، آیاتی هم که ذکر شد از باب اینکه ممکن است به آن استناد شود و برخی از روشنفکرانشان بعضا به برخی استناد کرده‌اند، ذکر شد.

(از این جهت که این مبنا را اشتباه می‌دانم، بیشتر از این به آن نمی‌پردازم، ولی به هر حال یک جماعتی هم این نگاه را دارند. از لوازم این منظومه فکری عدم اعتقاد به تشکیل حکومت بدون حضور معصوم است و در مقابل این نگاه هم علمای قائل به لزوم تشکیل حکومت هستند.

مثلا حضرت آقا می‌فرمایند: «اصلاً آخرت بدون دنیا نمی‌شود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد.» ۱۳۸۲/۰۶/۰۵)

یک جواب دیگر به شبهه‌ای که مطرح شد، توصیف حقیقت اصلی که مؤمن در دنیا دنبال آن است و به او داده می‌شود، است.

 

🔻 می‌گویند: غایت دین اصلاح آخرت است، دنیا برای مؤمن مزرعه آخرت است، همت مؤمن آبادی آخرت و ابدیتش است. بر خلاف کافر که اعتقادی به آخرت ندارد و همتش آبادی دنیایش است و خداوند تبارک و تعالی فرموده است:

👈 «مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ» (۲۰ - الشوری) هرکس به دنبال آخرت بود، بر آنچه برای آخرت کاشته می‌افزاییم و هرکس به دنبال دنیا بود، دنیا را به او می‌دهیم اما دیگر نصیبی در آخرت ندارد.

این وعده خداوند تعالی است که دنیای کافران را که دنیا را استقلالا طلب می‌کنند، آباد کند اما مؤمن دنیا را استقلالا طلب نمی‌کند و دنیایش شاید باشد، شاید نباشد.

 

🔻 مؤمن به واسطه اتصالی که به آخرت دارد، بودن و نبودن دنیا برایش مسأله نیست، مصداق بارزش داستان سحرة فرعون است که وقتی حقیقت را فهمیدند و با خدای موسی آشنا شدند دیگر هیچ تهدید فرعون و فشار و سختی در این مسیر برای آنها معنا نداشت. فرعون به آنها گفت دست و پایتان را برعکس قطع می‌کنم و به صلیبتان می‌کشم اما آنها گفتند: هیچ اهمیتی ندارد، هیچ ضرری به ما نمی‌رسد و ما سمت خداوند می‌رویم.

👈 «قالُوا لا ضَیْرَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (۵۰ - الشعراء)»

 

🔻 ایمان به شما قناعت، ترک حرص، ترک بخل و خلاصه آرامش می‌دهد. به تعبیر قرآن «فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون‏» می‌شوید، مؤمن که شدی دیگر نه ترسی داری و نه حزنی، قدرت و شوکت دنیا باشد یا نباشد اهمیتی ندارد.

 

🔻 در نگاه مؤمن، دنیا هر قدر که برای آخرت نیاز است مطلوب است، هرچه بیشتر از آن شد موجب ضرر است.

👈 «الدُّنْیَا دُنْیَاءَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ‏ وَ دُنْیَا مَلْعُونَةٌ.»

دنیای مؤمن دنیا بلاغ است، به قدری که مومن نیاز دارد از دنیا بهره‌مند می‌شود اما دنیای کافر دنیای ملعونة است دنیایی که بیش از نیاز است و موجب زحمت او و بی‌بهره ماندنش از آخرت است. در آیات نیز به این مطلب اشاره شده است که حتی زیادی اولاد و اموال آنها تو را متعجب نکند این دنیای آنها موجب زحمت آنها است.

👈«فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ‏ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ (۵۵ - التوبه)»

 

🔻 شاهد خوبی بر این ادعای آمار مصرف داروهای اعصاب و آرامش بخش در کشورهایی است که طبق آمار به ظاهر بالاترین میزان شادی را در دنیا دارند، به همان تناسب که از صدر جدول مرفه‌تر هستند نیازشان به مصرف داروهای اعصاب بیشتر است.

یا آمارهای مربوط به خودکشی و افسردگی که همین کشورهای مرفه و پیشرفته نسبتا در صدر جدول هستند و کشورهای مسلمان در آخر صف هستند.

📌 اما این جواب، اگرچه درست است اما کامل نیست، سوال این بود که چرا خروجی حیات کافران و ظالمان در دنیا رفاه بیشتر و آسایش بیشتر و تکنولوژی برتر نسبت به مسلمانان است؟ شما پاسخ دادید مومن چیزی به نام آرامش دارد که کافر ندارد و دنیای مومن هرچه هست به قدر کافی و نیاز او است و دنیای کافر موجبات سختی او است. شما اگر پذیرفته‌اید که نتیجه اسلام عقب ماندن از کافران در مظاهر مادی است. این جواب کوچک‌تر از ادعای مطرح شده در آیات و روح اسلام است و این مبنا به تشکیل تمدن اسلامی و ظاهر شدن جلوه توحید بر روی زمین منتهی نمی‌شود.

فهمی بالاتر از این جواب نیز وجود دارد که مبتنی بر آیات و روایات است، مثلا کسی مثل حضرت آقا در این مورد می‌فرمایند:

👈 «اسلام ناب و خالص، اسلامِ توحید و وحدت بین امّت اسلامى، اسلامِ «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّٰهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، اسلامى که مى‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرىٰ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ السَّمٰاءِ وَ الْأَرْضِ‌». برگشت به این اسلام، تنها علاج و نسخه‌ى درمان امّت اسلامى است و این ممکن است.»

بنا بر این مبنا شبهه تقویت نیز می‌شود.

در جواب به اشکالی که مطرح شد، جواب سوم، زیر سوال بردن شاخص‌های پیشرفت و رفاه و تلاش برای نشان دادن نقاط ضعف کشورهای پیشرفته یا همسایه است و در کنار آن نشان دادن نقاط قوت خودمان.

 

🔻 معمولا صدا و سیما از این روش زیاد استفاده می‌کند و مثلا وضعیت مترو آمریکا یا تعداد فقرای آنها را نشان می‌دهد، اعتراضات و اعتصابات اروپا را نشان می‌دهد تا ثابت کند آنها اینطورها هم که می‌گویند، پیشرفته و در رفاه نیستند و در کنار آن هم نقاط قوت ما را نشان می‌دهد از جایگاه علمی، توسعه شبکه آب آشامیدنی،‌ برق‌ و گاز و جاده و رتبه‌های ما در مقالات علمی و خودکفایی و... تا ثابت کند ما نیز پیشرفته هستیم ما نیز نقاط قوت خوبی داریم.

 

🔻 این جواب برای اینکه ثابت کنند تصور القاء شده به جامعه از عقب ماندگی ما و پیشرفته بودن کشورهای دیگر، اغراق آمیز است، جواب خوبی است اما اگر بخواهند از اساس منکر عقب بودن ما از کشورهای اروپایی در امکانات اقتصادی و تکنولوژی باشند و یا در مقام انکار برتری توان اقتصادی و رفاهی کشورهای همسایه باشند، قابل پذیرش نیست.

 

🔻 شبهه هم فقط در مقایسه ما با بقیه نبود، در مقایسه مسلمانان با کافران و ظالمان و کشورهای اسلامی محور مقاومت با کشورهای اسلامی همراه با آمریکا و اسرائیل ظالم بود!

حتی اگر با داده‌های جزئی ثابت کنیم ما در برخی زمینه‌هایی از آمریکا و اروپا هم پیشرفته‌تریم، اما نمی‌توان منکر این شد که در مقایسه مسلمانان و کافران و کشورهای مسلمان محور مقاومت با غیر آنها، به صورت سرجمع آنها در علم و تکنولوژی و رفاه از ما جلوتر هستند! مثلا می‌خواهید سوئد و آلمان را با سوریه و یمن و افغانستان از جهت رفاه و تکنولوژی مقایسه کنید؟ اصلا همین ترکیه که یک کشور واحد مسلمان است را ببینید که بخشی از آن در اروپا است و بخشی در سرزمین اسلام! قسمت اروپایی و اسلامی آن را با هم مقایسه کنید!

(اصل این جواب به عنوان یک جواب متمم برای جواب اصلی خوب است اما به عنوان یک جواب مستقل دارای اشکال بود که به آنها اشاره شد.)

تا اینجا ۳ جواب عرض شد و گفته شد برخی درست نیست برخی هم کامل نیست و نگاه برتر و کامل‌تری از مبانی گفته شده وجود دارد که کسی مثل حضرت آقا به آن می‌گوید اسلام ناب، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، اسلامی که تنها علاج و نسخه‌ى درمان امّت اسلامى است و این اسلام می‌گوید اگر ایمان آوردید نه تنها آخرت بلکه دنیای شما نیز آباد می‌شود و دست برتر را نسبت به همگان پیدا خواهید کرد.

 

🔻 اگر شما دنبال تشکیل تمدن اسلامی باشید لازمه‌اش گذشتن از مرحله جامعه اسلامی است. جامعه و توده مردم چه زمان با شما همراه می‌شوند؟ زمانی که دست برتر و غلبه با شما باشد. به تعبیر قرآن:

👈 «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً (۱و۲ النصر)»

آنگاه که نصرت خداوند و غلبه می‌آید می‌بینی که ناس یعنی توده مردم فوج فوج وارد دین می‌‌شوند.

 

🔻 توده مقهور جو غالب هستند و تا شما دست برتر و غلبه را نداشته باشید توده مقهور آنی خواهند ماند که دست برتر را نسبت به شما دارد. حضرت موسی(علیه السلام) قبل از اینکه با بنی‌اسرائیل از مصر کوچ کند و در مکانی جدید جامعه دینی را شکل دهد به خداوند تبارک و تعالی گفت:

👈 «رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زینَةً وَ أَمْوالاً فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى‏ أَمْوالِهِمْ (۸۸ یونس)»

پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنیا زیور و اموال داده‏‌اى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه کنند، پروردگارا، اموالشان را نابود کن.

 

🔻نمی‌شود شما در فقر و فشار و ضعف نسبت به دشمنان خود باشید و دین شما و خودتان وعده فقر و بلا در پی ایمان دهید و خدا هم هرچه مردم مؤمن‌تر می‌شوند آنها را فقیرتر و مبتلاتر کند و انتظار رسیدن به جامعه مؤمنین و غلبه یافتن را داشته باشید.

 

🔻بر خلاف آن تصور که برخی داشتند، خداوند در آیات مختلف این وعده را داده است که اگر اهل ایمان شوید، به شما در دنیایتان هم کمک می‌کنم و دنیای شما را هم آباد می‌کنم. به طور نمونه:

👈در سوره یونس می‌فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (۶۳ -۶۴)» کسانی که اهل ایمان و تقوا باشند در همین دنیا و آخرت بشارت برای آنهاست و این سنت تغییر ناپذیر خداوند است.

 

👈 در سوره اعراف «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶)» اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه می‌کردند بدون شک برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم اما تکذیب کردند و ایمان نیاوردند و ما نیز آنها را به کیفر آنچه کردند دچار کردیم.

 

👈 در سوره غافر می‌فرماید: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ (۵۱)» ما قطعا رسولان خودمان و کسانی که ایمان آوردند را در همین حیات دنیا کمک می‌کنیم.

👈 در سوره مائده می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُونَ (۶۶)» اگر اینان(اهل کتاب) احکام تورات و انجیل و همچنین قرآنى که به سویشان نازل شده است را برپا می‌داشتند قطعا از بالاى سر (آسمان) و پائین پاهایشان (زمین) به آنها روزی می‌رساندیم.

 

👈 در سوره رعد می‌گوید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (۲۹)» کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند، خوشبختی و عاقبت نیکو برای آنها است. از این جهت که خوشبختی را در کنار عاقبت نیکو که مربوط به آخرت است می‌آورد، معلوم می‌شود مراد از آن، خوشبختی در دنیا است.

 

👈 در سوره نحل می‌فرماید: «لِلَّذینَ أَحْسَنُوا فی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقینَ (۳۰)» کسانى که نیکوکارى کرده‌اند در این دنیا پاداشى نیک دارند و سراى دیگر بهتر است و سراى پرهیزگاران چه نیکوست.

🔻 عده‌ای تا این آیات را می‌آوری می‌گویند طوبی نام شجره‌ای در آخرت است، برکت امیرالمؤمنین است و خلاصه روایاتی که مربوط به بطون آیات است را ردیف می‌کنند و عملا با این رویکردشان بخش اعظم قرآن را از محل استفاده برای اصلاح حیات بشر، از دسترس خارج می‌کنند در حالی که این مصادیق همه بطون است. یعنی در حالت عادی اگر از عرف بپرسی از این آیه چه می‌فهمی همین ظواهر عادی را می‌فهمد، ظواهری که خود اهل بیت(علیهم اسلام) ما را به مراجعه و استفاده از آنها ارجاع داده‌اند. و البته در برخی روایات هم مصادیقی را برای این معانی ذکر کرده‌اند که خارج از فهم عرف بوده و هست و این‌ها از باب ذکر بطون قرآن بوده است و نافی استفاده از ظواهر قرآن نیست.

برخی موارد نیز مانند اطلاق مومنین بر امیرالمومنین(ع) نیز از باب مصداق کامل است و باز نافی استفاده از ظواهر این آیات نیست.

 

🔻 در مقابل این استفاده از آیات روایاتی نیز ذکر می‌شود که در مذمت به دنبال دنیا بودن برای مومنین است. مثلا در روایت از رسول‌الله است که:

👈«إِنَّ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا إِضْرَاراً بِالْآخِرَةِ وَ فِی طَلَبِ الْآخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْیَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْیَا فَإِنَّهَا أَوْلَى بِالْإِضْرَارِ.» در طلب کردن دنیا ضرر به آخرت است و در طلب آخرت ضرر به دنیا، پس به دنیایتان ضرر بزنید که آن اولی‌تر است به ضرر زدن تا آخرت.

اما این روایات همه دنبال دنیا بودن مومن را مذمت می‌کند نه اینکه طالب دنیا برای آخرت بودن را مذمت کند، خداوند به مؤمن می گوید تو به دنبال وظیفه‌ات باش دنیا خودش به واسطه نصرت الهی و در مسیر انجام وظایف الهی برای شما حاصل شود.

👈 «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (۵۶) ما أُریدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُریدُ أَنْ یُطْعِمُونِ (۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ (۵۸ - الذاریات)»

در این آیات خداوند می‌گوید هدف خلقت شما عبادت (به معنای اعم از نیایش، به معنای اطاعت) است شما که نمی‌خواهید رزق من را بدهید، من می‌خواهم رزق شما را بدهم پس به دنبال اطاعتتان باشید رزقتان با من.

 

🔻 در جمع‌بندی روایاتی که بلا را همراه با ایمان و مراتب آن می‌دانند نیز باید اولا توجه نمود که بلا به معنای امتحان است و نه مصیبت، ثانیا ظرف زمانی صدور آن روایات را باید توجه داشت، این روایات در زمانی بود که مؤمنین تحت حکومت ظالمان و فشار آنها بودند و نیاز به تسلی برای تحمل سختی‌ها داشتند، علاوه بر آن باید روایاتی که در مورد سیره ائمه مختلف در ظرف‌های زمانی مختلف است را دید مثلا پوشش آن حضرات و استفاده از مواهب دنیایی و قیمت عطر و هزینه‌هایی مختلفی که می‌کردند را هم باید دید. ( مثلا ر.ب: باب زی و التجمل کتاب کافی) آیاتی که نعمت‌ها و زینت‌های الهی را برای بندگان به عنوان منت ذکر می‌کند و دعوت به استفاده از آنها بدون اسراف کردن می‌کند را هم باید دید.

 

به تعبیر حضرت آقا: 

👈 «وقتى یک مکتب ناقص باشد، وضعیت، بهتر از این نمى‌شود. یک طرف را درست مى‌کند، طرف دیگر خراب مى‌شود!

اسلام خصوصیتش این است که همه‌ى عوامل رشد انسانى را در خود دارد. هم رشد مادى در آن هست و هم رشد معنوى. یعنى در اسلام «خَلَقَ لَکُمْ مٰا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» هست. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّٰهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبٰادِهِ‌» هست. استفاده از منابع مادّى هست. کار و تلاش هست. بوسه زدن پیامبر بر دست کارگر هست. کار کردن امیر المؤمنین هست. - این‌ها همه‌اش معنا دارد. - اینکه اگر کسى کار نکند، دعاى او مستجاب نمى‌شود هم هست.

در عهد رسول اللَّه، کسانى در خانه نشستند و گفتند: خداى متعال وعده کرده است که «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‌» خوب؛ ما توکّل مى‌کنیم و در خانه مى‌نشینیم. وقتى پیغمبر خبردار شد، به آن‌ها فرمود: «خدا یک دعاى شما را هم مستجاب نخواهد کرد!» این براى چیست‌؟ براى این است که جامعه از لحاظ مادّى رشد کند، به سازندگى بپردازد و توسعه یابد. تفاوت محیط زندگى اوّل اسلام که مردم در «صُفّه» زندگى مى‌کردند، با پنجاه سال بعدش، که در همان کشور اسلامى، انواع و اقسام نعمتهاى مادّى همه جا را پر کرد، به‌خاطر این بُعد بود.» (بیانات در جمع روحانیون و مبلغین اردیبهشت ۱۳۷۵)

 

🔻 وقتی در کمتر از صد سال از هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه در سال 92هجری مسلمانان موفق شدند از تنگه جبل الطارق (نام فرمانده فاتح مسلمانان) عبور کنند و سرزمین اندلس را در جنوب اروپا را با لشکری ۱۰۰۰ نفری فتح کنند این سوال برای جوانان مسیحی مطرح شد که مسلمانان این قدرت را از کجا آورده‌اند؟!

 

🔻 وقتی مسلمانان بیش از ۸۰۰ سال دست برتر را در اروپا بر مسیحیان داشتند و حکومت اسلامی در بخش‌های زیادی از جنوب اروپا برقرار بود این سوال برای جوانان مسیحی مطرح بود که چرا ما مغلوب مسلمانان هستیم؟!

 

🔻 اروپایی‌هایی‌های مسیحی پس از اعمال دسیسه‌های مختلف و ترویج اختلاف و فساد میان مسلمانان در سال ۸۹۸ه.ق (۱۴۹۲م) در جنگ‌های صلیبی بر حکومت‌های مسلمان در سرزمین‌های جنوب اروپا و حتی شمال آفریفا و فلسطین کنونی غلبه یافتند و بدترین جنایات طول تاریخ را در کشتار رقم زدند.

 

🔻 آنها در آن زمان معتقد شدند که دین تحریف شده مسیحیت و کلیسای دیکتاتور و متحجر عامل شکست آنها از مسلمانان بوده است و رنسانس دینی (پروتستان) را همزمان با رنسانس علمی و اکتشافات جدید آغاز کرد. اروپایی‌ها تغییر کردند و اشتباهاتی که موجب مغلوب بودنشان در گذشته بود را کنار گذاشتند و مسلمانان هم آنچه موجب غلبه و قوت آنها بود را کنار گذاشتند و در نتیجه صحنه میدان قدرت تغییر کرد.

 

🔻 اروپایی‌های مسیحی بعد از خارج شدن از سلطه مسلمانان سراغ دیگر سرزمین‌ها رفتند و استعمار کهن از این تاریخ آغاز شد. در ابتدا قدرت مقابله با مسلمانان را نداشتند به ترتیب هند، آفریقا، آمریکا، استرالیا، جنوب شرق آسیا و تمام دنیا جز مناطق مسلمانان یعنی دو امپراتوری عثمانی و صفویه را به تسلط خود درآوردند.

 

🔻 در تمام دنیا غلبه با اروپایی‌ها بود و در بسیاری از این مناطق خود اروپایی‌ها باهم در گیر شده بودند، حتی در ژاپن و چین که قوی‌ترین امپراتوری‌های در شرق آسیا بودند هم مقابل غربی‌ها زانو زدند، و فقط دو قسمت بزرگ و ثروتمند از دنیا بود که مغلوب اروپایی‌ها نشده بود امپراتوری‌های مسلمانان یعنی عثمانی و صفویه.

 

🔻 یک شاهد از قدرت بسیار زیاد مسلمانان در آن دوره اینکه انگلستان با اینکه تمام رقبای اروپایی‌ خود را از شبه قاره هند خارج کرده بود و جنوب این شبهه قاره هند در اشغال او بود اما نمی‌توانست بر قسمت‌های مرکزی هند که در دست حکومت گورکانیان مسلمان پارسی و مغولی بود غالب شوند. در همین زمان نادرشاه که بعد از حکومت صفویه به قدرت می‌رسد به این مناطق حمله می‌کند و حکومت مرکزی را شکست می‌دهد و غارت‌ها می‌کند!

 

🔻 این استقلال و قدرت مسلمانان باقی می‌ماند‌ تا اینکه در جنگ جهانی اول بین خود اروپایی‌های اشغالگر پای عثمانی به میان کشیده شد و درنهایت نیز سرزمین بزرگ عثمانی به عنوان قربانی جنگ بین دولت‌های انگلیس و فرانسه تقسیم شد.

 

🔻 در همان زمان به اشکال مختلف تلاش کردند ایران را نیز که از جنگ نظامی حفظ شده بود با قراردادهای استعماری و باج دادن به شاهان قاجار به چنگ بیاورند اما به واسطه حضور علمای شیعه نتوانستند و در نتیجه به واسطه نفوذ روشنفکران خود روز به روز با تضعیف روحانیت و ایجاد قحطی، ایران را تضعیف کردند و سرانجام نیز با کودتای رضاخانی و تضعیف بیشتر روحانیت و دیگر عناصر قدرت ایران در مقابله با استعمارگران(عشایر، مبارزان شمال و جنوب) تضعیف ایران را به اوج رساندند و در ۱۳۲۰ش در جنگ جهانی دوم در زمان رضاشاه، ایران را نیز اشغال کردند.

 

🔻 قدرت مسلمانان از چه زمان رو به افول رفت؟ از زمانی که مسلمانان فریب غرب استعمارگر را خوردند و به اسلام پشت کردند! به روحانیت پشت کردند!

 

🔻 مقایسه کنید نوع رفتار اروپایی‌ها با شاهان صفوی که رابطه خوبی با علما داشتند و شاهان قاجار که به واسطه مخالفت‌های علما با اقدامات آنها کم کم علما را کنار گذاشتند و رضاشاه و محمدرضاشاهی که رسما به جنگ روحانیت و اعتقادات اسلامی رفتند.

در قست‌های قبل گفته شد اسلام ناب معتقد است باید مسلمانان صاحب علو و برتری باشند و کسی نتواند بر آنها سلطه پیدا کند و هرچه با ایمان و تقوای بیشتر باشیم باب‌های روزی و نعمت بیشتر برما گشوده می‌شود.

 

بعد به این تعارض برخوردیم کسانی که این اعتقاد را دارند و خود را جزو مؤمنین واقعی می‌دانند عملا در چنین جایگاهی نیستند و بلکه در فشار و مشکلات فراوان نسبت به کشورهای غربی و همسایه‌های خود هستند.

 

🔻 در اولین قسمت از پاسخ اصلی مروری اجمالی کردیم به گذشته جهان غرب و اسلام و عرض شد سرزمین‌های اسلامی تا پیش از جنگ‌های جهانی اول و دوم، جزو مقتدرترین و ثروتمندترین سرزمین‌های جهان بودند اما از زمانی که امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول فروپاشید و تکه تکه شد و مستعمره انگلستان و فرانسه شدند مشکلات مردم مسلمان سرزمین عثمانی سابق، آغاز شد و دچار جنگ و خون‌ریزی و به تعبیر قرآن هلاک حرث و نسل شدند.

همچنین ایران نیز از اواخر قاجار روز به روز به شکل‌های مختلف توسط دولت‌های غربی استعمارگر تضعیف شد. از مهم‌ترین عوامل تضعیف ایران نیز تضعیف روحانیت، ایجاد قحطی، کودتا و نابودکردن استعدادهای محیطی[۱] و سرکوب نیروهای محلی مسلح، اشاره شد. بعد از تضعیف ایران آنها در جنگ جهانی دوم  عملا ایران را نیز اشغال کردند و روند رو به افول ایران را کامل‌تر کردند.

 

🔻 اروپایی‌ها بعد چهارصد و اندی سال چاپیدن دنیا و ساختن تمدن خود بر خون‌های مردم مستضعف جهان، بر ایران و عثمانی نیز فائق آمدند و حکومت آنها بر جهان کامل شد. اما این زمان، آغاز تغییر در نوع استعمار نیز بود.

روند استعمار دنیا آنطور که می‌خواستند باقی نماند و از یک بازه‌ای به بعد به واسطه هزینه‌هایی که حضور مستقیم برای اسعمارگران داشت و نیز گستردگی فراوان مناطقی که می‌بایست در آن حضور داشتند، شیوه جدید استعمار یعنی استعمار نو و مدیریت کشورها به کمک نیروهای وابسته و دست‌نشانده برای حفظ منافع دولت‌های غربی پیش گرفته شد. در ایران نیز رضاشاه را با کودتا رویکار آوردند.

 

 🔻 اما این شیوه نیز چندان موفق باقی نماند و انقلاب‌های ملی در نقاط مختلف دنیا یکی یکی صورت گرفت و استعمارگران از آمریکای جنوبی تا آسیا و شمال آفریقا با مردمی که قیام کرده بودند مواجه شدند و نیاز به تدبیر جدید داشتند.

یکی از این قیام‌های ملی نیز قیام ملی مبارزه با انگلستان توسط آیت‌الله کاشانی و مصدق در ایران بود که البته به واسطه اشتباهات صورت گرفته سرکوب شد و شاه وابسته ایران با ایفای نقش استعمارگر جدید یعنی آمریکا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به کشور بازگشت.

 

🔻 ویژگی قیام‌های ملی این بود که ما می‌خواهیم منافع کشور خودمان تامین شود نه غرب و از آن زمان به بعد در کشورهای مختلف حاکمانی رویکار آمدند که شعارشان ساختن کشورشان و جبران خیانت‌ها و هزینه‌هایی بود که در دوران طولانی استعمار و تحقیر پرداخته بودند.

 

🔻 اما استعمارگران نیز بیکار ننشستند و در تدبیر جدیدشان، استعمار وارد مرحله استعمار فرانو شد یعنی آغاز دوره‌ای که با مدیریت قلوب و افکار مردم جهان، جهان به نحویی پیش رود که حاکمیت دولت‌های استعمار کهن بر جهان حفظ شود و منافع غرب تامین شود. سازمان‌های مختلف جهانی و وضع قوانین جهانی همه به نحویی باشد که ضامن بقای آنها باشد. نوع توزیع سرمایه سران استعمار نیز متفاوت شد، شرکت‌های بین‌المللی بزرگ شکل گرفت و یک جهان وطنی پدید آمد که هرکس هرچقدر بیشتر به این سیستم جهانی مطلوب آنها منافع دهد، بیشتر هم توسعه یابد. به نوعی هرچه پیش می‌رویم سران استعمار دولت واقعی خود را کوچک‌تر کرده و تعدیل نیرو می‌کنند و نان‌خورهای خود که مثلا مردم انگلستان و فرانسه و آمریکا و... بودند را از دولت خود اخراج کرده و آنان هم مانند دیگر شهروندان جهان استعمار هرچه منفعت دهند نان می‌خورند. خاندان‌های ثروت که عمدتا یهودی مسلک هستند و صاحبان شرکت‌های بزرگ بین المللی وارث دنیای استعمار قدیم شدند.

🔻 اما در این دنیای جدید از استضعاف و بی‌عدالتی جهانی از آن جهت که «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الدِّینَ دَوْلَتَیْنِ‏ دَوْلَةَ آدَمَ وَ هِیَ دَوْلَةُ اللَّهِ وَ دَوْلَةَ إِبْلِیس‏» و خدا هیچ وقت نمی‌گذارد دولت شیطان یکه‌تاز میدان بماند، در بهمن ۱۳۵۷ش مردمی به رهبری امام خمینی قیام کردند و شعار اسلام خواهی، سر دادند شعار نفی سلطه استعمارگران از شرق و غرب را دادند و گفتند ما این بازی جهانی را قبول نداریم. از آن زمان هم این نظام استعمار جهانی به هر شکل ممکن از تحریم و جنگ و تقویت رقبای محلی و... به این مردمی که تازه وارد میدان شده بودند تا جبران هزینه‌های گذشته را بر پایه اسلام‌خواهی کنند، فشار آوردند اما به برکت اسلام و مجاهدت‌های مؤمنین با وجود همه فشارها باز این مردم رشد کردند و حالا با وجود اینکه طوق بندگی شبکه جهانی را برگردن نیانداخته‌اند در خیلی از عرصه‌ها شانه به شانه همان ابرقدرت‌ها شده‌اند.

در این صحنه کسانی هم که همچنان در استضعاف مانده و نمی‌گذاشتند رشد کنند دست در دست ایران گذاشته‌اند تا مثل ایران بازی نابرابر جهانی را برهم زنند.

 

⁉️ آیا نمی‌شد ما هم مثل کره و ژاپن و چین نظام جهانی پر از تبعیض را قبول کنیم و رشد کنیم و توسعه یابیم؟ بله می‌شد ما اگر مثل آنها زحمت می‌کشیدیم، درست مصرف می‌کردیم و نظام جهانی را هم قبول می‌کردیم الان مثل آنها توسعه یافته بودیم. اما دیگر ما نبودیم. یک راه دیگر و بهتر وجود داشت و دارد اینکه مثل آنها زحمت می‌کشیدیم و خود مسلمان و عدالت‌خواهمان می‌ماندیم آنگاه می‌دیدم امروز به مراتب از حال خودمان و آنها جلوتر بودیم.

ما در چه عرصه‌ای به خدا اتکا کردیم و زحمت کشیدیم و دست برتر را نیافتیم؟ فرهنگ ما فرهنگ تلاش و زحمت شد؟ خداوند به مؤمنین کمک می‌کند اما آیا بدون تلاش و عمل است یا با تلاش و عمل؟ ایمان بدون تلاش و عمل چه فایده‌ای دارد؟

همان خداوندی که می‌گوید «وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ (۴۷ روم)» همان خداوند می‌گوید: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً (۲۰ - اسراء)» هر دو [دسته:] مؤمن و کافر را از عطاى پروردگارت مدد مى‏‌بخشیم، و عطاى پروردگارت [از کسى‏] منع نشده است‏.

 

📌 تفاوت تلاش و عمل مؤمن و کافر در این است که مسیری که کافر طی می‌کند بسیار طولانی‌تر و سخت‌تر از مؤمن است. مؤمن از هدایت‌های مختلف الهی بهره‌مند می‌شود که موجب می‌شود بتواند در صورت تلاش و زحمت با سرعتی چندین برابر به موفقیت برسد.

 

⁉️ باور ندارید؟ پیشنهاد می‌کنم کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» که داستان جذاب یک نمونه از جمع شدن ایمان و تلاش در یک شرکت دانش بنیان ایرانی است را بخوانید، شرکتی که محصولات های‌تک آن در دنیا مطرح است و صادرات تجهیزات مختلف و به‌روز پزشکی به کشورهای پیشرفته دنیا دارد. شرکتی خصوصی که با دستان خالی اما توکل و تلاش تاسیس شده است و در مدت کم‌تر از دو دهه به یکی از موفق‌ترین تامین کنندکان تجهیزات پزشکی در داخل و صادرکنندگان کشور تبدیل شده است.

 

📝 ارجاع: [۱]ر.ب: تلخ‌ترین نوشته من حیدر رحیم‌پور ازغدی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

استعمار کهن ( قسمت دوم: فتح آمریکا و هند )

پرتقالی‌ها

طلایه داران استعمار کهن، پرتقالی‌ها بودند، آنها که در حاشیه اوقیانوس اطلس زندگی می‌کردند، اولین کشور اروپایی بودند که در اواسط قرن پانزدهم میلادی( ۱۴۸۶م) موفق شدند قاره آفریقا را دور زده و اکتشافات جدیدی در سوی دیگر آفریقا داشته باشند و در (۱۴۹۸م) موفق شدند به هند رسیده و در کلکته لنگر بیاندازند.

کشتی‌های پرتقالی با بارزدن ادویه‌جات هندی که قبل از آن، تنها از مسیر جاده ابریشم به اروپا منتقل می‌شد، در سفری سخت و با وجود از دست دادن یک سوم خدمه‌ خود بالاخره با موفقیت به کشور خود بازگشتند.

کاروان دریایی پرتقالی‌ها در سفر دوم خود، نه با بارهای تجاری از محصولات اروپا بلکه با سلاح‌های آتشین و فرمان پادشاه به "فرانسیسکو دآلمیدا" به عنوان نائب السلطنه هند، راهی هند گردیدند. آنها با کمک سلاح‌های خود موفق شدند به راحتی با شکست حکومت‌های وقت بر مردم بی‌دفاع هند غالب آیند، بعد از آن نیز راهی مناطق غربی شده و حکومت خود را به مناطق خلیج عدن و فارس توسعه دهند.

اسپانیایی‌ها

کشور همسایه پرتقالی‌ها یعنی اسپانیا دومین کشور پیشگام در استعمار کهن بود، آنها از مسیر جدید یعنی اوقیانوس اطلس راهی جهان تازه خود شدند. کریستف کلمب مامور اسپانیایی بود که در 1492م به سواحل کوبا و هائیتی رسید و با تصور اینکه به ژاپن یا هند رسیده است به اروپا بازگشت.

"آمریگو وسپوچی" دریانورد ایتالیایی که همچون کلمب برای اسپانیا کار می‌کرد، پنج سال بعد از او متوجه شد سرزمینی را که کریستف کلمب کشف کرده هند یا ژاپن نیست و قاره جدیدی است و اروپایی‌ها به افتخار این کشف او نام این قاره جدید را "آمریکا" گذاشتند.

کشف قاره جدید باحضور بومیان ناآشنا با سلاح‌های آتشین اروپا، اروپایی‌ها را برای فتح سرزمین‌های جدید به تکاپو انداخت:

انگلیسی‌ها در (۱۴۹۷م) به این قاره لشکر کشیده و قسمت‌های میانی آمریکای شمالی را به نام خود ثبت نمودند.

اما قاره جدید آنقدر وسعت داشت که همه را جادهد فرانسوی‌ها هم اگرچه دیر آمدند(۱۵۲۴م) اما توانستند سرزمین‌های آمریکای شمالی یا همان کانادا را به نام خود ثبت کنند.

اسپانیایی‌ها و پرتقالی‌ها هم به مناطق خوش‌آب‌ و هوای مرکزی و جنوبی قاره آمریکا بسنده کردند.

با تبلیغات کشورهای اروپایی مردم از کشورهای مختلف اروپا راهی سرزمین جدید می‌شدند آنها که از آمستردام هلند آمده بودند (نیو آمستردام) را بنا نهادند و آنها که از یورک انگلستان آمده بودند (نیو یورک) برخی دیگر هم که به ویرجین ملکه انگلیس علاقه داشتند (ویرجینیا) را به نام او نامیدند، فرانسوی‌ها هم که به لویی پادشاه فرانسه علاقه‌مند بودند (لویزیانا) را به نام او نامیدند، ایتالیایی‌هایی که از ونیز مهاجرت کرده بودند هم (ونوزوئلا) را به این نام نامیدند.

استعمار تاریخی مقدمه استعمار کهن (قسمت دوم)

میهمانان ناخوانده

همانطور که قبل از این نیز اشاره کردیم قاره آمریکا چندین قرن قبل از حضور آمریکایی‌ها در آنجا توسط ایرانیان و مسلمانان کشف شده و دارای تمدن‌های قدرت‌مندی بود اما با این نقیصه که سلاح‌هایی آتشین نداشتند تا از خود دفاع کنند. عمده ساکنان این قاره به دست مهاجران اروپایی کشته یا عقیم شدند، بنا به برخی آمار بین ۷۰ تا ۹۰ میلیون بومی این قاره و بنا به برخی دیگر از آمار بیش از ۲۰ میلیون سرخ‌پوست حاضر در آمریکای شمالی و مرکزی و قریب به ۱۰ میلیون مردم ساکن آمریکای جنوبی قربانیان زیاده خواهی مردم مهاجران اروپایی شدند.

و درواقع اشغال آمریکا در ادامه سقوط کشورهای اسلامی در آندلس بوده است و پس از خیانت محمدثانی، اروپایی‌ها به سوی قاره آمریکا برای فتح باقیمانده‌های فتوحات سرزمین های اسلامی حرکت کردند و در قاره آمریکا جنایات بی‌شماری مرتکب شدند.

مهاجمین اروپایی برای نابود سازی فرهنگ کهن تمدن‌های بومی قاره آمریکا اقدام به سوزاندن کتاب‌های آنها که در زمینه‌های مختلف نگارش شده بود کردند، به طور مثال تمدن بزرگ و پیشرفته مایا بیش از هزار جلد کتاب آکاردئونی شکل، تالیف کرده بودند که موضوعاتی مانند تاریخ قوم مایا، نظام اعتقادی، ستاره شناسی و پیشگویی، ریاضیات، طب و گاهشماری را در بر می‌گرفت. این کتاب‌ها تقریبا همگی به دست کشیش‌های اسپانیایی سوزانده شدند، یکی از این کشیش‌ها بنام "اسقف دیگو دلاندا" که عامل اصلی از دست رفتن آثار مکتوب قدیمی مایا بود سوزاندن کتاب‌های مایاها را این‌گونه توصیف کرده‌است:

«این مردمان در عین حال با استفاده از نشانه‌ها و حروف مشخص کتاب‌هایی نوشته و در آن‌ها امور باستانی و دانش کهن خویش را توصیف نموده بودند، آنها این نوشتارها را درک می‌کردند و به دیگران نیز می‌فهمانیدند و آموزش می‌دادند. ما تعداد بسیار زیادی از این کتاب‌ها را یافتیم و چون مشاهده کردیم در میان آن‌ها چیزی جز خرافات و دروغ‌های شیطانی وجود ندارد، همه را سوزاندیم که به شکل حیرت‌آوری باعث تاثر و افسوس آن‌ها شد و دست آخر همه آن‌ها را پریشان و محنت‌زده کرد.»

 در زمینه مهمان نوازی بسیار قوم با فرهنگی بوده اند. یکی از سربازان همراه کاپیتان «جان اندیکوت» در توصیف حمله خود بر قوم پیکو چنین می گوید: 

«هنگامی که سرخ پوستان پیکو احساس کردند به آنان نزدیک می شویم به استقبال ما شتافتند و فریاد خوش آمدید انگلیسی ها سردادند اما آنها از طرح شومی که برای آنان پنهان کرده بودیم آگاهی نداشتند».

برخلاف تمدن ایرانی و اسلامی که با ورود و فتح سرزمین ها به ملت آن احترام گذاشته و اقدام به آبادانی آنجا می‌کردند، اروپایی ها با فتح هر سرزمینی در آن ویرانی‌های بسیار و جبران ناپذیر پدید می‌آوردند و مردم آن سرزمین را نابود می‌کردند.

ژن خوب و ژن بد

جرج واشنگتن می‌گوید: 

«گسترش تدریجی شهرک های سفید پوست نشین مستلزم آن است که سرخ پوستان وحشی از مناطق سکونت خود فرار کنند. همانگونه که گرگ ها فرار می کنند . گرگ‌ها و سرخ پوستان هر دو موجودات درنده هستند هر چند که منظرشان متفاوت است.»

بخش‌زیادی از مهاجران ناخوانده اروپایی را یهودی‌های بی‌وطن تشکیل می‌دادند آنها که در میان مردم اروپا چندان محبوب نبودند، آمریکا را سرزمین موعود نامیدند و به صورت گسترده به آنجا مهاجرت کردند.

مهاجمان اروپایی که خود را از نژاد انگلوساکسون و نژاد برتر می‌دیدند دست به کشتار نژادهای ضعیف و پست در نگاه خود زدند. اروپایی‌ها مسابقه کشتن سرخپوستان و کندن پوست سر آنان را بنا نهادند. این مسابقه تا جایی پیش رفت که دیگر به سختی می‌توانستند سرخ پوستی پیدا کنند. "جان مایسون" نویسنده کتاب "تاریخ جنگ پیکو و بنیان گذار مستعمره کونتیک" در این باره می‌گوید: «سفید پوستان اروپایی کشتار و قتل عام مستقیم سرخ پوستان را بهترین شیوه برای از بین بردن آنان می‌دانستند و آتش زدن مزارع و خانه‌های آنها را در درجه دوم برنامه‌های خود قرار داده بودند.»

مهاجمان اروپائی سرخ پوستان را با اعمال زور وادار به کوچ از سرزمین های خود می‌کردند و برخی از آنها را به عنوان برده می‌گرفتند و به سایر کشورها می‌بردند و می‌فروختند، سرخ پوستانی که به عنوان برده در دست آنان قرار می‌گرفتند از حداقل حقوق انسانی بر خوردار نبودند، غذای آنها بسیار کم و بی‌کیفیت بود؛ ارباب‌ها در برابر جان این برده‌ها کمترین احساس مسئولیتی نداشتند. اگر مریضی می‌شدند برای آنها اهمیت نداشت ولو اینکه آنها از آن مریضی جان دهند زیرا هزینه گرفتن یک برده جدید کمتر از هزینه مداوای آن برده بود.

یکی از مسائلی که با ورود اروپاییان به این قاره رخ می‌دهد شروع طاعون در این منطقه است. طاعون این منطقه فراگیر می‌شود. اما نکته این است که این بیماری فقط در میان سرخ پوستان است و خود اروپاییان به آن مبتلا نمی‌شدند. با رواج یافتن وبا و طاعون در میان سرخ پوستان تعداد زیادی از آنها از این طریق از بین می‌روند. اروپاییان وقتی که شهرهای سرخ پوستان را محاصره می‌کردند، اجساد سرخ پوستانی را که در اثر طاعون می‌مردند را به داخل شهرها می‌انداختند. نحوه انتقال طاعون و وبا به سرخ پوستان به این نحو بود که آنها ملافه‌ها و پتوهای آلوده به وبا را در میان سرخ پوستان تقسیم می‌کردند و سرخ پوستان با اعتماد به آنها پتوها را آنها  می‌گرفتند. به این ترتیب پس از مدتی تعداد زیادی از سرخ پوستان به این بیماری مبتلا می‌شدند.

تئودور روزولت رئیس جمهور وقت امریکا در ستایش شجاعت سربازان آمریکایی در کشتار سرخ‌پوستان می‌گوید: «حادثه "ساندکریک" یک حرکت اخلاقی و برای جامعه امریکا سودمند بوده است. از بین بردن نژاد های پست و فرومایه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.»

نژاد پرستی‌ انگلوساکسون‌های اروپایی فقط در مقابل سرخ‌پوست‌ها نبود آنها نژادهای دیگر را نیز به وقت نیاز از جمله نژادهای پست معرفی کرده و برای بقاء بشر بر اساس اندیشه داروینی اقدام به حذف این نژادها می‌کردند. "اداره انتوبولوژی موسسه فرهنگی اسمیت سونیان آمریکا" در جنگ جهانی دوم برای توجیه کشتار ژاپنی‌ها آنها را ردیف نژادهای پست و فرومایه قرار داد. آنها می‌گفتند: جمجمه ژاپنی به اندازه دو هزار سال از جمجمه ما انگلوساکسون ها عقب مانده‌تر است.

این ماجرا در جنگ ویتنام نیز تکرار شد و آمریکایی‌ها ویتنامی‌ها را مورچه سفید نامیدند همانگونه که سرخ پوستان را انگل و فیلیپینی‌ها را حشره و اعراب و عراقی ها را سوسک و سوسمار و مردمانی احمق نامیده بودند.

"ژنرال مکسویل بایلور" در سخنانی در کنگره آمریکا "ویت کنگ‌های" ویتنامی را سرخ پوست توصیف کرد و افزود آنان بهتر از شپش که در پوست سگ لانه می‌کند نیستند.

شبکه تلویزیونی history روز 13 ژوئیه سال 1996 با پخش فیلم مستندی به عنوان «پرواز سیمرغ» شیوه‌های جدید و پیشرفته‌ای از صحنه‌های پوست کنی و سر بریدن ویتامی‌ها توسط سربازان آمریکایی را نشان داد، این فیلم نشان می‌دهد که سربازان امریکا در اواخر سال 1967م در جریان عملیاتی به نام «خیزش سیمرغ» operation phoenix  که سازمان اطلاعات مرکزی امریکا آن را تدارک دیده بود افراد مشکوک به همکاری با ویت کنگ ها را سر بریدند.

..........................................................................

مطلب مرتبط:

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

استعمار کهن ( قسمت اول: دنیا آبستن تغییرات بزرگ)

در حال حاضر در سال 2019 هستیم، فرض کنید زمان به عقب بازگشته و شما به چهارصد سال قبل یعنی ابتدای قرن ۱۶ میلادی بازگشته‌اید. قاره استرالیا هنوز کشف نشده و جز معدودی از بومیان، انسانی در آنجا سکونت ندارد، قاره آمریکا هم هنوز کشف نشده و فقط سرخ‌‍پوست‌ها به صورت قبیله‌ای در آنجا زندگی می‌کنند، در آفریقا هم تقریبا وضع به همین شکل است و سیاه‌پوستان در قبیله‌هایی آدم‌خوار و بدوی به‌سر می‌برند...

در اروپا تمدن‌هایی به صورت پادشاهی و البته با کشورهای نسبتا کوچک در کنار هم زندگی می‌کنند و در آسیا در قسمت شرقی آن تمدن‌های بزرگی چون: چین و هند و حکومت‌هایی باسابقه‌ای چون ژاپن و کره، قرن‌هاست وجود دارند، در قسمت شمالی آسیا مغول‌ها زندگی ساده‌ای دارند اما روس‌ها دارای حکومت‌های قدیمی هستند، در قسمت غربی‌آسیا نیز دو کشور بزرگ و قدرتمند "عثمانی و صفویه" با سابقه‌ی تمدن اسلامی حضور دارند؛ کشور عثمانی در مناطق "غرب آسیا و شمال آفریقا" اعم از ترکیه، سوریه، اردن، عراق، عربستان و مصر حکومت می‌کند و دولت صفویه در قسمت‌های "مرکزی و غربی آسیا" سرزمین‌های ایران و قسمت‌هایی از ترکیه و عراق کنونی، افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، پاکستان و بخش‌هایی از ترکمنستان و حاشیه جنوبی خلیج فارس و... حکومت دارد.

اگرچه هر کدام از تمدن‌های بزرگ چین، هند، ایران یا عثمانی به تنهایی معادل کل اروپا هستند اما چرخه اتفاقات جدید عالم در اروپا درحال رقم خوردن است و قرار است سرنوشت آینده کره خاکی را اروپائیان رقم زنند. گام‌های آغازین انقلاب صنعتی با ساخت سلاح‌های آتشین و قطب‌نما و کشتی‌های جنگی قوی سکان‌دار که امکان مسافرت‌های طولانی را دارند، قدرتی شگرف به اروپایی‌ها داده است. اروپایی‌ها برای اولین بار از طریق دریا توانسته‌اند به آن سوی آفریقا، هند و ایران مسافرت کنند.

حال به فرض خودمان برمی‌گردیم، قرار است داستان عالم را بعد از این به شما بسپاریم و شما حاکم کل عالم هستید، قرار است دنیای خوبی برای همه آدم‌ها بسازید... چه نقشه‌ای برای بهتر شدن دنیا خواهید کشید؟ به نظر شما اروپایی‌ها برای آینده بهتر مردم خود و جهان چه اقدامی انجام دادند؟

اگر به جای کل دنیا، فقط حکومت بر اروپا یا مثلا کشور پرتقال به شما داده می‌شد، طراحی شما برای آینده چه تفاوتی می‌کرد؟

استعمار تاریخی مقدمه استعمار کهن قسمت اول

بیاییم یک بار دیگر تاریخ را -البته نه با قرائت اروپایی- مرور کنیم.

قاره استرالیا

آیا چهارصد سال قبل یعنی ابتدای قرن ۱۶ میلادی هنوز قاره استرالیا کشف نشده و جز معدودی از بومیان، انسانی در آنجا سکونت نداشت؟

پیشنهاد می‌کنم کتاب «تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب» نوشته حمید شفیع زاده را مطالعه کنید. ایشان در این کتاب نقشه‌های مختلفی مربوط به صدها سال قبل از ادعای اروپایی‌ها مبنی بر کشف استرالیا را نشان می‌دهند که به صورت دقیق قاره استرالیا در آن ترسیم شده است.

یکی از نکات جالبی که آقای شفیع زاده مورد بررسی قرارداده‌اند، کودن بودن غربی‌ها در نقشه‌ کشی است که درحالی که مسلمانان و ایرانی‌ها صدها سال قبل نقشه‌های درستی از استرالیا کشیده‌اند، اروپایی‌ها تا مدت‌ها استرالیا را در نقشه‌های خود متصل به قطب جنوب با رود و درخت می‌کشیده‌اند؟!

شاید جالب باشد بدانید تا قبل از 1880میلادی در بیشتر نقشه هایی که غربی ها هم از آن ها استفاده می کردند نصف النهار مبدأ از شهر اصفهان می گذشته است  و بعد از این سال تصمیم گرفته شد که نصف النهاری که از گرینویچ می‌گذرد، نصف‌النهار مبدأ یا همان صفر درجه قرار گیرد.

اگر روی نقشه فاصله قاره استرالیا و کشورهای جنوبی آسیا مثل مالزی و اندونزی را مشاهده کنید متوجه می‌شوید چقدر فاصله کمی بین این مناطق وجود دارد و اصلا متصور نیست مردمان آسیا که سال‌ها قبل با کشتی‌های خود از ایران تا چین و هند را به راحتی رفت و آمد می‌کردند این فاصله اندک را طی نکرده باشند. 

درواقع صرف نظر از اسناد موجود و نقشه‌های بجا مانده از مسلمانان، اروپایی‌ها برای پاک‌کردن جنایت‌های خود در تاریخ، تاریخ را به شدت حماقت وار نقل کرده‌اند و تعجب بیشتر باوراندن این گزارش حماقت وار به همه مردم دنیا است.

شاید برای شما جالب باشد که سال‌ها قبل از اینکه اروپایی‌ها به کشتی‌های اوقیانوس پیما دست پیدا کنند ایرانیان کشتی‌های بزرگ اوقیانوس پیمایی داشتند که دارای سکان بود و اصلا کلمه ناو یک کلمه فارسی است و ایرانی‌ها هرچیز بلند و توخالی را ناو گویند مثلا ناودان.

دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 7 ثانیه

قاره آمریکا

عمده مردم جهان تصور می‌کنند قاره آمریکا تا قبل اکتشاف کریستف کلمب هم هنوز کشف نشده و مردمی که در این قاره زندگی‌ می‌کردند فقط سرخ‌‍پوست‌هایی وحشی و غیر متمدن بودند که به صورت قبیله‌ای در آنجا زندگی می‌کردند.

در کتابی که معرفی کردم اسناد زیادی مربوط به حضور ایرانیان در قاره آمریکا دیده می‌شود ایرانیانی که مسلمان بوده‌اند و به برخی از شواهد ایشان اشاره می‌کنم:

  • در کلمبیا قبیله‌ای از بومیان وجود دارد به نام «آریا کوه گیر» که از نظر پوششی کاملا شبیه به لباس عشایر بختیاری هستند و حتی از ساز نی استفاده می کنند. وقتی ایشان تصاویر مردم این قبیله را نشان می‌دهند کسی باور نمی‌کند اینها از عشایر بختیاری ایران نباشند.
  • در سفرنامه کریستف کلمب آمده است که وقتی به کوبا می‌رسند شهرهایی را می‌بینند که بسیار بزرگ بوده و مناره‌های مساجد در آن وجود داشته است، در فیلم مربوط به ارائه ایشان تصویری از یکی از شهرهای قدیمی آمریکای جنوبی نشان داده می‌شود که شهر دارای مناره‌های متعدد و بزرگ است و زنان به صورت باحجاب در آن دیده می‌شوند.
  • جالب‌تر اینکه خود اروپایی‌ها می‌گویند کرسیتف کلمب در سفر خود تصور می‌کند به ژاپن یا هند وارد شده است؟ و کسی از خود نمی‌پرسد که چطور او دشت‌های خالی با حضور قبایل بومی را با هند و ژاپن اشتباه گرفته بوده است؟ هند و ژاپنی که قرن‌ها از آنجا کالاهای تجاری به اروپا می‌رفته است؟
  • آقای شفیع زاده در اسناد خود به برگزاری مراسم عید نوروز در آغاز بهار که از کهن ترین رسوم ایرانی است به عنوان یکی دیگر از اسناد اثبات حضور ایرانیان در دوران باستان در قاره آمریکا اشاره می‌کنند و جالب توجه اینکه با توجه به تفاوت زمانی که بین دو نیمکره وجود دارد بومی های قاره آمریکا مراسم عید نوروز را در بیست و یکم مارس یعنی مصادف با سال تحویل در ایران برگزار می کنند.
  • ایشان به اقوامی در قاره آمریکا اشاره می‌کنند که اسم آنها نیز ایرانی است، مانند کاوش کار، آریا کوه گیر، یمنی و ثریا که حتی از نظر چهره نیز بسیار شبیه ایرانی‌ها هستند و آثاری از تمدن‌های باقی مانده در آمریکا جنوبی را نشان می‌دهند که بسیار شبیه به پرسپولیس است یا مجسمه‌ای که در پرو کشف شده است و عین این مجسمه در بابل نیز کشف شده است.
  • بنابر اسناد معتبری که آقای شفیع‌زاده در کتاب خود ارائه می‌کنند اروپایی ها و به صورت شاخص کریستف کلمب برای سفر به قاره آمریکا از راهنماها، نقشه و وسایل دریانوردی مسلمانان استفاده کرده‌اند و این مسأله بیانگر آن است که اروپایی ها در واقع آخرین کسانی هستند که از وجود این قاره با خبر شده‌اند و برای این که بتوانند طبق عادت همیشگی خود تاریخ را مورد تحریف قرار دهند اقدام به نابودی بسیاری از بناهای تاریخی و سوزاندن کتب قوم های اصیل و بعضا ایرانی قاره آمریکا کردند به گونه‌ای که" ادواردو گالئانو"، نویسنده شهیر اوروگوئه‌ای و نویسنده کتاب «رگ‌های باز آمریکای لاتین»، در توصیف قتل عام میلیون‌ها تن از بومیان منطقه آمریکای لاتین در دوره استعمار این منطقه از سوی امپراتوری اسپانیا، می‌نویسد: به هنگام ظهور فاتحان در امپراتوری "آزتکها" و "اینکاها" و "مایاها" روی همه رفته بین 70 تا 90 میلیون نفر زندگی می‌کردند، اما یک قرن بعد این جمعیت به 5 الی3 میلیون نفر تقلیل یافت؛ که این مسأله بیانگر ابعاد یک نسل کشی عظیم تاریخی است.
  • برخی اسناد تاریخی باقی‌مانده از تمدن‌های سابق در آمریکا حاکی از وجود شهرهایی با ساختمان‌ها چند طبقه است. ساختار اجتماعی و طبقات اجتماعی در آن شکل گرفته بوده است. کشاورزی در این مناطق وجود داشته است و در هر منطقه محصول متناسب با آنجا کشت می شده است. مزارع ذرت و... که در خاطرات اولین اروپایی هایی که به  این قاره می‌روند به آنها اشاره شده است بیان گر این است که در آن زمان سرخ پوستان کشاروزی را به صورت سازمان یافته انجام می‌داده‌اند. خانم "ارنا گنیشر" در خصوص معماری و شاهکارهای هنری آنان در کتاب خود اشاره می کند. او می نویسد: «در روستای opitaten متعلق به قوم سرخ پوست نوتکا حدود 200 خانه بسیار زیبا و مجلل وجود داشت که دیوارها وسقف های آن با انواع شاهکارهای هنری نقاشی شده و مجسمه های گوناگون به زیبایی آن افزوده بود. در ها و پنجره های آن را به شکل موجودات زنده ساخته بودند. اگر خواسته باشید وارد یکی از این خانه ها بشوید بی تردید لازم است  از دربی که به شکل جسم انسان و سرحیوان ساخته شده است عبور کنید».

از جمله کارهای آقای شفیع‌زداده بررسی اسامی ایرانی موجود در قاره آمریکا است به طور مثال ایشان به نام ایرانی آمازون و ماجرای آن و ارائه اسنادی از این اسم ایرانی اشاره می‌کنند یا به منطقه‌ای به نام "داریان" که گرفته شده از نام داریوش است و یا منطقه‌ای به نام  "گودال خار" یا شهر کوه‌تپه اشاره می‌کنند.

  • یکی دیگر از شواهد ایشان وجود کلیساهایی قدیمی رو به قبله و با معماری کاملا شبیه به مساجد اصفهان! است و یا زنانی با چادر سیاه بر سر قبر عزیزانشان عکسی‌هایی از مردم مکزیک که کسی نمی‌تواند بفهمد این ایران نیست!
  • ایشان همچنین به قومی به نام ماندانا در شمال آمریکا در مرز آمریکا و کانادا اشاره می‌کنند که سرخ‌پوست‌هایی با ژن کاملا شبیه ایرانی و زبانی‌ شبیه به فارسی و اصطلاحات مشترک با فارسی دارند و یا به زبان اصلی یک منطقه از پرو که ۱۳ میلیون ادم با آن صحبت می‌کنند و عباراتی شبیه آری، من نه، یخ، وق زدن و... دارند.

دریافت   مدت زمان: 26 دقیقه 4 ثانیه

آفریقا

اما آفریقا بله در آفریقا هم تقریبا وضع به همین شکل است یعنی اروپایی‌ها تاریخ آفریقا را هم تحریف‌کرده‌اند و تا توانسته‌اند صرفا قبایلی آدم‌خوار و وحشی از مردم آفریقا انعکاس داده‌اند درحالی که در قسمت‌ شمالی آفریقا یکی از قدیمی‌ترین تمدن‌‌های جهان به نام مصر وجود دارد ویا در قسمت‌های جنوبی‌ آفریقا نیز قریب به ده‌هزار سرزمین و حکومت قدیمی وجود دارد.

اروپا

اما بازگردیم به خود اروپا اگر بی‌انصافی نکرده باشیم اروپایی‌ها برای مبارزه با گذشته پلید خود و حرکت در جهت رنساس، تاریخ قرون وسطی و قبل از انقلاب صنعتی را به خوبی نقل کرده‌اند دوره مهاجرت اروپایی‌ها به آمریکا مصادف با زمانی است که "ملکه ایزابیل" به اطرافیان خود فخر فروشی می‌کرد که در عمر  خود دوبار بدنش را شستشو داده است. یکبار هنگام تولد و بار دیگر هنگام ازدواج.

در مورد آنچه از کشتی‌های سکان‌دار و اوقیانوس پیما نیز گفته شده است در واقع سال‌ها قبل این کشتی‌ها توسط مسلمانان ساخته شده بود و تنها تفاوت اروپایی‌ها در قرن اخیر دست‌یافتن آنها به سلاح‌های کشنده بود.

.........................................................................................

مطلب مرتبط:

............................................................................

 
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

تا می‌گوییم "دشمن" به قول حضرت آقا: «می‌گویند «آقا، شما دچار توهّمید؛ توهّم توطئه». خود این مطرح کردن توهّم توطئه به‌نظر ما یک توطئه است؛»

اگر انسانی آزاده‌ایم چگونه چشمانمان را بر سال‌های دراز استعمار و به استضعاف کشاندن ملت‌های مظلوم جهان که البته خودمان نیز از جمله آنها هستیم ببندیم. اگر دوست‌دار ملت خودمان هستیم، چگونه چشمانمان را بر نقش انگلیس در قحطی ۱۲۹۷ش و مردن بیش از نیمی از مردم ایران ببندیم؟ مگر می‌شود اشغال و تاراج سرمایه‌های مادی و معنوی کشور در جنگ جهانی اول و دوم را ندید؟ مگر می‌شود دسیسه‌های مختلف دشمنان در زمین زدن کشاورزی و دام‌داری و صنعت این مردم را ندید؟ چگونه چشمانمان را بر سال‌ها غارت نفت ایران ببندیم؟ چگونه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه سال‌ها مبارزه و خون دادن این مردم برای دفاع از حق مشروعشان را نبینیم؟

مبارزات انقلاب و کینه‌توزی‌های دشمنان در دوران انقلاب به کنار، چطور جنایت‌های مختلف استعمارگران که در طول تاریخ بر ما و مستضعفان عالم گذشته‌است را نمی‌بینید، جنایاتی که همچنان نیز ادامه دارد؟

این آقایانی که درعین ندیدن پیشرفت‌های مختلف کشور در چهار دهه گذشته، از انقلابی‌ها طلبکارند که چرا ما در سطح کشورهای اول دنیا نیستیم؟ چرا از خود نمی‌پرسند از دوران صفویه که از قدرت‌مندترین کشورهای دنیا بودیم چه اتفاقی افتاد که روز به روز افول نمودیم و در اواخر دوران به ظاهر باشکوه پهلوی! در عین اینکه از ثروتمندترین کشورهای دنیا بودیم در شاخصه‌های اصلی توسعه از عقب‌مانده ترین کشورهای دنیا  شده بودیم؟

اگر کارآمدی و خدمات انقلاب را نمی‌بینیم، لااقل عوامل به استضعاف کشیده شدن این مردم و نقش استعمار را ببینیم؟

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

«تلخ‌ترین نوشته من» حکایت تلخ‌ترین مطالبی است که خوانده‌ام، خاطراتی خواندنی اما تلخ از تاریخ کشاورزی و دام‌داری ایران و جنایات استعمارگران خارجی و نفوذی‌های داخلی در تاراج سرمایه‌های این کشور، نوشته‌ای از «حیدر رحیم‌پور ازغدی».

"حیدر رحیم‌پور ازغدی" پدر یک شهید و پدر سخنران معروف "استاد رحیم‌پور" است، پیرمردی با اراده و نخبه در کشاوزی و دامداری، او قبل از انقلاب از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و دامی در کشور بوده است، کسی که حتی شاه زمین‌های بسیاری برای آبادساختن و زیرکشت بردن به وی می‌دهد و مدتی نیز آمریکایی‌ها در آمریکا چندصدهکتار زمین کشاورزی با تمام امکانات را به صورت رایگان به وی می‌دهند تا در آنجا کشاورزی کند.

تلخ‌ترین نوشته من پر است از حکایت‌هایی که دانستن آن برای همه ما لازم است تا بدانیم چه برسر این کشور آمده است و می‌آید و دولت‌های استعمارگر چه جنایاتی که در اقصی نقاط مختلف دنیا انجام ندادند و چه جادوگران خونخواری هستند.

قسمت‌هایی از این کتاب:

من کوچک بودم. روزی درشکۀ مأمور خرید سوخت سفارت انگلستان به سرای پدرم که رئیس صنف بود آمد و گفت: ما فلان مقدار هیزم پسته می‌خواهیم. در آن ایام خرید هیزم پسته به خاطر عرضه بسیار هیزم‌های باغی، اقتصادی نبود اما اشترداران بیکار بودند و این خبر خوش، آنان را به بیابان‌ها فرستاد و هر روز هزاران اصله، درخت پسته کوهی را قلع و قمع می‌کردند و به سفارت‌خانه‌ انگلستان می‌فروختند. سفارت، مازاد سوخت خود را به کارمندان خود اهدا و به رؤسای ادارات هم که بردگانش بودند سفارش می‌کرد تا می‌توانید زغال سنگ که کربنش موذی است مصرف نکرده و کنده پسته که همه چیزش بهتر است، مصرف کنید. این جنایت تا روزگاری که مصدق قطع بوته‌های پسته را ممنوع نکرده بود ادامه داشت! {...} لیکن پس از منع نیز دست‌هایی این جنایت را با رشوه دادن به دروازه‌بانان، تا آنجا ادامه دادند که جنگل‌های پسته خراسان تبدیل به بیابان گردید و به بیدارگری دولت مصدق بود که دریافتیم، انگلستان با نابودی درختان پسته کوهی ما که بهترین و گران‌ترین گونه پسته است با ما چه کرده و با چه حیله‌ای جنگل‌های درخت پسته را تبدیل به بیابان‌های لم یزرع و کویر ساخته و مراتع را نابود گردانیده است! 

«رحیم‌پور، حیدر، تلخ‌ترین نوشته من، چاپ اول، تابستان ۸۹، ص: ۱۱.»

وی در مورد برخی اقدامات آمریکا برای زمین زدن کشاورزی ما در جریان "اصلاحات ارضی" می‌گوید:

آنگاه که آمریکا مصمم به نابودی صادرات خشکبار ما گردید، سالی کشتی حامل خشکبار بازرگانان خراسان که عمده‌ترین صادرکنندگان خشکبار کشور بودند به بهانه‌ای که هرگز مشخص نشد، چند روزی در دریا متوقف گردید و هنگامی به کشتی اجازه رفتن دادند که مدت بیمه کالا گذشته بود و چون محموله به آمریکا رسید مأموران بهداشت که از پیش‌تر به انتظار ورود کشتی بودند به سراغ کالا آمدند و با بازرسی‌ای صوری فرمودند: مغزها فاسد گشته و دیگر قابل خوردن نیست! مغزهای تولید سال و درون جعبه‌های مهر و موم و کاغذ پیچ! و همه را به دریا ریختند و با چنین حقه‌ای تجار صادر کننده خشکبار را ورشکست کردند. 

و درد بزرگ اینکه آنان دیگر پول خرید خشکبار مازاد کشور را نداشتند و همین‌جا بود که دگربار روباه پیر، دلسوزانه به یاری‌شان آمده و به تبلیغات سوخت هیزم درختان زرد آلو و توت پرداخت و من شاهد بودم که مدیرکل‌های ادارات، در لحظه، بهداشتی گشته و سوخت بیشتر ادارات فرهنگی با کنده توت و زردآلو گردید. آنگاه که صادراتی نداشتیم باغ‌داران به اجبار درختان صدساله را قطع و به بازار می‌آوردند! چه در لحظه نرخ هیزم توت و زردآلو فزونی گرفت. از این رو درختانی را که هر اصله آنها خروراری محصول می‌داد به راهنمایی فرشته نجات قطع می‌کردند و هیزم می‌فروختند. پس از حمایت چنین فرشته‌ای دگربار سرویس‌های مشترک اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها به سراغ درختان گردو آمدند و هر درخت گردو از صدسال به بالا را هزار تومان که در آن روزگاه بهاء یک قطعه زمین شهری بود، خریدند و دلالان برای خرید پرسود درخت گردو، وجب به وجب کوهپایه‌ها را می‌گشتند تا درختان گردو هم قلع و قمع گردید! 

درختانی که اگر امروز می‌بود هر اصله از انها سالی ده‌میلیون تومان گردو می‌داد.[عدد مذکور برای تاریخ ۱۳۸۹ش است] باغ‌داران، سال‌ها بعد دانستند دشمن با آنان چه کرده، لیکن پشیمانی بعدی سودی ندارد! از این رو فرزندان‌شان به پا خواسته و برای جبران خطای پدران، در پی کشت نهال گردو برآمدند با اینکه همه می‌دانند درختان گردوی ما تا بیست سالگی صغیرند و تا سی‌سالگی هم تولید چندانی ندارند ولی تا پانصد سالگی محصولشان هر روز بیشتر می‌شود بنابراین وامانده بودند که تا بلوغ درختان چه کنند؟ 

به پیشنهاد عمال غرب، به خرید نهال‌های گردوی اسرائیلی برآمدند تا زودتر به حاصل نشیند و هر اصله را هزارتومان به بهاء کهن درختانی که پدرانشان فروخته بودند، می‌خریدند و می‌کاشتند! و امروزه دریافته‌اند که محصول ده درخت گردوی اسرائیلی در حد یکی از درختان چندصد ساله‌ای که به هزارتومان فروخته بودند نمی‌شد. « همان، ص: ۱۳.»

مطالب مرتبط:

مستند ویژه رد پای راکفلرها در کشاوزی ایران

دریافت
مدت زمان: 8 دقیقه 21 ثانیه 

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آخرین فصل شیطان

اینکه ما جایگاه تاریخی خودمان را در حرکت کلی جهان به سوی حق خوب بفهمیم خودش بسیاری از مسائل را حل می‌کند و دیگر نیاز نیست به مباحث جزئی بپرادزیم.

 

زمانی ملت مستضعف جهان در چنگ "شاهان مستبد" روزگار می‌گذراندند، تا اینکه "استعمارگران غرب" در رقابت چاپیدن سایر کشورها سراغ آنها آمدند. اوایل دوره قاجار این ماجرا در ایران کلید خورد و شاهان اندک اندک، به واسطه‌گرانی برای تاراج کشور توسط غربی‌ها، تبدیل شدند. در این میان مزاحمانی که رسالت خود را دفاع از دین و مردم می‌دانستند، فتوا به حرمت تاراج مملکت دادند.

 

استعمارگران که طعم شیرین سال‌ها استعمار کشورهایی همچون هند و... را چشیده بودند، تحمل طعم تلخ اخراج حقیرانه بدست "علما و مردم" برایشان ممکن نبود، به همین سبب طرح خود یعنی تضعیف روحانیت و نهاد دین در جامعه و تولد وهابیت و بهائیت برای انشقاق "دین و مردم" را پی‌ریختند. اما جریان حق نیز بیکار ننشست و سطح مطالبات خود را بالاتر برد و نهضت عدالت‌خانه را برپانمود ولی در مقابل آن جریان استعمار با طرح مشروطه، صحنه را به سود خود پایان داد.

 

حضور استعمار در دعوای مشروطه درحالی بود که آن سوی ماجرا دعوای خودشان هم بالاگرفت، فرصت کم بود و اولین جنگ جهانی برسر چپاول کشورها به سختی استعمارگران نوظهوری چون آلمان و ایتالیا را آرام کرده بود. چانه زنی‌های مشروطه‌چی‌ها با مُلاها برای تاراج سرمایه‌های کشور هم، حوصله آنها را سر برده بود. (۱۲۹۷ش)

 

گام دوم، "استعمار نو" و سپردن کل کار حاکمیت، به سرسپردگان داخلی بود (۱۲۹۹-۱۳۵۷ش) اما کودتا و استحمار یک مردم نه در ایران و نه در سایر کشورها، نمی‌توانست مسیر خود را زیاد ادامه دهد و هیچ مردم آگاهی نمی‌پذیرفتند که یک فرد یا خانواده، شاه باشند و آنها رعیت؛ می‌پرسیدند چه کسی او را شاه کرده؟ چرا او شاه باشد و من رعیت؟

هرچه جهان پیش می‌رفت، سطح انتظارات و حق‌خواهی‌ها نیز بالاتر می‌رفت، علم و سوادها افزایش می‌یافت، گفتگوها و ارتباطات مردمی راحت‌تر می‌شد و مردم بیدارتر می‌شدند و خلاصه إعمال حکومت‌های دیکتاتوری وابسته بر چنین مردمی سخت‌تر می‌شد.

 

اقتضای "استعمار نو" مقدمه چینی برای گام سوم استعمار بود. گام سوم، "استعمار فرانو" و تسخیر اذهان مردم بود. البته آخرین گام ممکن هم این گام است و به قول طلبه‌ها حصر آن عقلی است و بعد از آن هیچ راهی متصور نیست.

 

این آخرین فصل نبرد است و شیطان برگ دیگری ندارد تا رو کند، اگرچه او دوست دارد این فصل پایان تاریخ باشد اما می‌داند خداوند جور دیگر مقرر نموده و فصل بعد از آن ظهور و حاکمیت الله روی زمین است؛ به همین خاطر هم تمام تلاشش را می‌کند که هرچه می‌تواند این فصل را طولانی‌تر کند.

 

گام آخر شیطان یا همان "استعمار فرانو" یعنی تلاش او برای اینکه ملت‌ها آنگونه فکر و زندگی کنند که آنها می‌خواهند و ضامن بقاء نظام قدرت جهانی باشند، ملت‌ها آنچه را آنها می‌خواهند، بخواهند و آنچه را نمی‌خواهند، نخواهند. آموزش آنها باید در یک نظام جهانی سازمان یابد (2030 )؛ نظام اقتصادی آنها هم باید در شبکه اقتصاد جهانی سامان یابد و تحت نظر نهادهایی همچون (FATF) باشد.

 

ملت‌ها نباید بفهمند که می‌توانند روی پای خودشان بایستند، خودشان فکر کنند، نباید بفهمند امروز دیگر انحصاری در علم و صنعت معنا نمی‌دهد و هرکس اراده کند می‌تواند به بالاترین پیشرفت‌ها برسد.

 

باید مسئولانی در کشورها به قدرت برسند که شعارشان "ما نمی‌توانیم"، "ما هیچ نیستیم" باشد، باید کسانی بر ملت‌ها حکومت کنند که کشورها را در ابعاد علمی و اقتصادی، مصرف‌کننده استعمارگران نگه دارند.

........................................................

توضیحات تفصیلی و ارائه برخی مبانی متن مذکور

 


دریافت

کلیپی در مورد حرکت دنیا به سوی کمال و لزوم رسیدن دنیا به مرحله‌ای از کمال برای تحقق ظهور ان‌شاء الله.

 


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 52 ثانیه

کلیپی در مورد چگونگی نقش مراحل استعمار در فقیرتر نمودن کشورهای مستضعف و همچنین چگونگی حتی استعمار خود مردم کشورهای ثروتمند و تمرکز تمام سرمایه دنیا در اقلیت ۲ درصدی، این ماحصل حقیقی لیبرال دموکراسی است.

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 50 ثانیه 

 

 

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری