شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۸ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

📌(یاداشت زیر خلاصه‌ای از فیش‌برداری و تأمل بنده در عنوان مذکور است.)

 

تفاوت اساسی الگوی جریان حق در تبلیغ با الگوی جریان باطل چیست؟

حق و حقیت واقعیت دارد و نیازمند آشکار شدن است و باطل چیزی نیست، اساسی ندارد و نیازمند تزیین شدن است.

مهم‌ترین ابزار تبلیغی حق و حقیقت تبیین به معنای دلیل روشن است و در مقابل مهم‌ترین ابزار تبلیغی باطل تزیین به معنای آراستن است.

در قرآن مکرر در آیات مختلف وقتی به الگوی تبلیغی انبیاء می‌رسد از بینات نام می‌برد.

 

👈«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ‏ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (۲۵ حدید)»

 

👈«هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ عَلى‏ عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ‏ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ (۹ الحدید)»

از قرآن و معجزات انبیاء با نام بیان و بینات به معنی دلیل روشن یاد می‌شود و...

 

در مقابل وقتی به الگوی تبلیغی شیطان می‌رسد از تزیین نام می‌برد.

 

👈«قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‏ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ (۳۹ - حجر)»

 

👈«فَزَیَّنَ‏ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ (۶۳ - نحل)»

 

در جریان حق ابزارهایی کارآمدتر هستند که تناسب بیشتری با تبیین و تفکر داشته باشند مثل: کتاب، وبلاگ و سایت و رادیو.

اما در جریان باطل ابزارهایی کارآمدتر هستند که تناسب بیشتری با تزیین و سُکر داشته باشد مثل: توییت، اینستا، تلوزیون و موسیقی.

 

البته اینکه الگوی شیطان تزیین است به معنای این نیست که جریان حق از تزیین استفاده نمی‌کند بلکه فقط اساس در تبلیغ جریان حق تزیین نیست و تزیین غلبه ندارد. خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و عالم را زینت و در آن جلوه‌گری کرده است.

 

👈 «أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ (۶ - ق)»

 

زینت هم ابزار شیطان است و هم ابزار خداوند.

وقتی در زینت متوقف شویم و به واقعیت ورای آن منتقل نشویم زینت ابزاری در جهت توقف و سقوط انسان است.

 

👈 «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً (۷ - کهف)»

 

👈 «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً (۴۶ - کهف)»

اگر حتی در قرائت قرآن و مداحی هم موسیقی و تزیین غلبه بر مفهوم پیدا کرد یعنی متوقف شدن در ظاهر و باید مراقب بود زیبایی‌ها و سکرآوری اساس نشود.

 

گاهی تزیین را شیطان بیشتر می‌کند تا بر گمراهی و ضلالت افراد بیافزاید.

 

👈 «وَ زَیَّنَ‏ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبیلِ فَهُمْ لا یَهْتَدُونَ (۲۴ - نمل) »

گاهی خود خداوند این زینت و جلوه‌گری را برای برخی می‌افزاید و در واقع ابلیس و شیاطین هم همه ولو ندانند همان می‌کنند که خدا می‌خواهد و آنها فقط ابزاری در دست خداوند هستند.

 

👈«وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فی‏ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرینَ (۲۵ - فصلت)»

 

👈«إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ (۴- نمل)»

 

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

وقتی به بازار و خیابان می‌رویم، می‌بینیم بخش قابل توجهی از مردم متأثر هجمه‌های همه‌جانبه ضد فرهنگی هستند یا به واسطه عملکرد ضعیف برخی از مسئولان آسیب‌هایی دیده‌اند و از وضع اقتصادی و خودرو و مسکن شکایت دارند و حتی از روی لجاجت ممکن است به آخوند هم چیزهایی بگویند.

 

اما اینها همه یک لایه از ظاهر اجتماع است، لایه عمیق‌تری هم است که قرآن چندین بار برای ایمان فرد و جامعه همراه با شاهدی به آن اشاره می‌کند.

می‌گوید وقتی دیدی اینطور هستند مؤمن هستند واگر اینطور نبودند، مؤمن نیستند.

 

یکی از شواهدی که حضرت آقا مکرر برای اثبات پیشرفت دین‌داری در جامعه به آن اشاره می‌کنند، افزایش مناسک دینی همچون مجالس قرآن، اعتکاف، عزاداری و اجتماعات بزرگ دینی، زیارت و امور از این دست است.

👈 مثلا طبق آمار رسمی امسال قریب به ۸۵ درصد مردم (قاعدتا نظرسنجی از میان شیعیان بوده است) حداقل یک شب را در مراسمات عزاداری محرم شرکت می‌کنند و با احتساب جمعیت نسبتا زیادی که به علت کهولت سن یا بیماری و... قادر به شرکت در مجالس نیستند عملا عده بسیار بسیار قلیلی می‌مانند که حتی یک بار هم در مراسمات مذهبی محرم شرکت نکرده‌اند.

 

در آیه ۴۵ سوره مبارکه زمر می‌فرماید: «وَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ‏ قُلُوبُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُکِرَ الَّذینَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ». کسانی که ایمان ندارند قلب آنها نسبت به مجالس ذکر و یاد خدا اشمئزاز دارد.

اما آنکه اهل ایمان است آنجا که ذکر خدا است را دوست دارد.

این مطلب در چندین جای دیگر قرآن هم اشاره شده است.

 

⁉️کسی که وقتی اسم دین و قرآن می‌آید بدش می‌آید، چطور می‌تواند با پای خودش وارد مجلس عزاداری یا قرآن خوانی و... شود؟

 

برخی‌ها هستند که شاید حتی نماز درست و حسابی هم نخوانند حجابشان هم محکم نباشد حتی ممکن است از چادری و ریشو هم خوششان نیاید چون یک خاطره بدی از آنها دارند یا به واسطه برخی تبلیغات تصور خوبی از آنها ندارند اما همین افراد از نماز و حجاب بدشان نمی‌آید، اگر بداند کسی واقعا اهل طاعت خداست، اهل نماز و حجاب است او را دوست دارند. این افراد اگرچه ایمانشان کامل نیست اما باز هم اهل دین‌داری و ایمان هستند.

 

از مهم‌ترین شاخصه‌‌های عمیقی که در روایات نه فقط برای سنجش دین‌داری بلکه حتی برای ثواب و عقاب، گفته شده است محبت به خدا و برای خداست و بغض نسبت به دشمنان خدا و برای خداست.

 

در کتاب کافی در بابی از روایات در همین موضوع از امام صادق(ع) روایت است:

🔻لوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ رَجُلًا لِلَّهِ

اگر کسی دیگری را برای خدا دوست بدارد.

🔻لأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى حُبِّهِ إِیَّاهُ وَ إِنْ کَانَ الْمَحْبُوبُ فِی عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ

خداوند به او ثواب می‌دهد حتی اگر آن کسی که دوست داشته شده از اهل آتش باشد.

🔻و لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَبْغَضَ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى بُغْضِهِ إِیَّاهُ وَ إِنْ کَانَ الْمُبْغَضُ فِی عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ.

اگر کسی دیگری را برای خدا دشمن بدارد ثواب می‌برد حتی اگر آن کسی که دشمن داشته شده است از اهل بهشت باشد.
 

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دستگاه آپلو

خواندن خاطرات شکنجه‌هایی که مبارزان پیش از انقلاب در زندان‌های ساواک کشیده‌اند از دو جهت برای ما خیلی لازم و مفید است:

یکی اینکه بدانیم که وام دار چه مجاهدت‌هایی هستیم و دیگری هم اینکه نسل ما بداند که با چه جنایت‌کاران کثیفی مواجه بوده‌ایم.

 

یکی از دستگاه‌های شکنجه که در ساواک استفاده می‌شده است، «دستگاه آپلو» نام داشته است.

حمید حاجی عبدالوهاب از مبارزان پیش از انقلاب در خاطرات خود در مورد آن می‌گوید:

 

🔻«در کمیتهِ مشترک یک شکنجه گاه مخصوص داشتند که دستگاه آپولو و ‏ ‏به اصطلاح دستگاه شوک و اینها، آنجا بود. شکنجه گری آنجا بود به نام ‏ ‏حسینی‏‏ که هیکلی و تنومند و خیلی بدچهره و بدقیافه بود، او در شلاق ‏ ‏زدن استاد بود و به قول معروف میلیمتری می‌زد؛ یعنی خطا نمی‌کرد.‏‏‏ خیلی دقیق می‌زد.

 

🔻 وقتی می‌خواستند کسی را شکنجه کنند، از روی ‏ ‏عمد درِ شکنجه گاه را باز می‌گذاشتند و فریادهای فرد شکنجه شده توی ‏سلول‌ها می‌پیچید. اگر هم می‌خواستند یک زندانی را حسابی لت و پار ‏ ‏کنند، توی آپولو روی سرش یک کلاه کاسکت مخصوص می‌گذاشتند، ‏صدا توی این کلاه کاسکت در همان فضای کوچک می‌پیچید و هر چه ‏داد می‌زدی، صدا به خودت برمی‌گشت، آن هم با انعکاس شدیدتر.

 

🔻شوک ‏الکتریکی و سنجاق زیر ناخن کردن هم بود. بعضی مواقع سنجاق را با ‏ ‏فندک داغ می کردند. این سنجاق سرخ می‌شد و انگشت را می‌سوزاند. ‏شلاق زدن به دست و کتک‌های معمولی هم طبق روال ادامه داشت، همه بازجوها رزمی‌کار بودند و اکثرشان به فنون کاراته مسلط. طوری روی دست ‏ضربه می‌زدند که اثرش باقی نماند و زود از بین برود. مثلا طوری روی ‏دست ضربه می‌زدند که درد می‌آورد ولی اثری به جا نمی‌گذاشت. کف ‏پا که شلا ق می‌زدند، زندانی را وادار می‌کردند بدود. با دویدن، بادِ کف پا ‏ ‏می‌خوابید؛ ولی خوب، اگر کسی زیاد کتک می‌خورد، پا می‌ترکید.‏»

.....

📖منبع: خاطرات مبارزه و زندان، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۷ش، صص ۲۷-۲۸.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

یکی از شکنجه‌های ساواک که در خاطرات برخی از مبارزان پیش از انقلاب انعکاس یافته است، شکنجه‌های مربوط به امور جنسی همچون برهنه کردن و... است.

بخشی از خاطرات حمید حاجی عبدالوهاب از دوران زندان نیز مربوط به یکی از این اقسام شکنجه‌ها است. او در این مورد نقل می‌کند:

 

🔻 «افرادی که مسلح به اسلحه و این جور چیزها دستگیر می شدند، ‏ ‏عموماً شکنجهِ شدید می‌شدند. طوری که چرک و خون از کف پایشان ‏می‌آمد و گلیم و پتوهای سربازی آنجا، وسیلهِ پاک کردن چرک و خون ‏ ‏بود. به این شکل نبود که به طور مرتب پانسمان و رسیدگی کنند، مگر ‏ ‏این که زندانی کارش به جایی می‌کشید که از شدت وخامت بیهوش ‏ ‏می‌شد. آن وقت بود که او را به درمانگاه می‌بردند و پانسمان می‌کردند؛ ‏ولی بعد از یک مدت هنوز جای زخمها خوب نشده، دوباره می‌بردند و ‏شلاق می‌زدند.‏

 

🔻 دربارهِ بچه های مذهبی، به دلیل حساسیت‌ها، روی ناموس تاکید ‏داشتند. مثلا بعضی از بچه‌هایی که خواهرانشان هم در این جریانات ‏‎‎‏بودند، جلوی خود بچه ها تعرضاتی می‌کردند و یا صدای شکنجهِ او و ‏ ‏سر و صدای آنها را در سالن ها پخش می‌کردند.‏

 

🔻 ‏‏بی خوابی دادن، نصف شب بیدار کردن و... از دیگر شکنجه ها بود. در ‏ ‏طول یک سال و خُرده ای داخل سلولهای نمور و تاریک بودم. تنها نوری ‏ ‏که داشتیم، لکهِ نور خورشیدی بود که داخل دستشویی از یک دریچه دو، ‏ ‏سه سانتی به داخل می‌افتاد. وقتی داخل دستشویی می‌رفتیم، چند ‏ ‏دقیقه‌ای چهره مان را جلوی آن نور می‌گرفتیم تا برای چند دقیقه هم ‏ ‏شده نور خورشید به چهره مان بخورد. از لحاظ امکانات و غذا هم در ‏ ‏مضیقه بودیم. فقط یک زیلو یا پتو داخل سلولها بود.

 

🔻 تمیز کردن توالت‌ها ‏ ‏هم، کارِ ما بود. گاهی اوقات برای بازکردن سوراخ دستشویی مجبور ‏ ‏می‌شدیم دست را تا انتهای بازو داخل آن ببریم تا باز شود. البته این ‏ ‏کارها جزو امتیازات ما محسوب می‌شد؛ یعنی اگر نگهبان می‌خواست به ‏ ‏ما ارفاق کند، یک امتیاز به ما می‌داد که برویم توالت را تمیز کنیم و این ‏ ‏کار شکنجه محسوب نمی‌شد. فرصتی بود که آبی به تن و دست و ‏ ‏صورتت بزنی و در طول آن مدت کوتاه تغییر آب و هوا بدهی.»

 

📖 منبع: خاطرات مبارزه و زندان، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۷ش، صص ۲۷-۲۸.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در ساواک انواع مختلفی از شکنجه استفاده می‌شد، آخوربند، کابل، شکستن فک و ناخن کشی از جمله شکنجه‌های ساواک بودند.

علی محمدآقا که یا این شکنجه‌ها را تجربه کرده یا از نزدیک شاهد آنها بوده است، در خاطرات خود هرکدام را چنین توصیف می‌کند:

 

🔻 آخوربند؛

‏‏یک بار دیدم دو نفر را به آخوربند بسته‌اند (محل شکنجه بود که ‏ ‏خودشان به آن آخوربند می گفتند.) وقتی فرد را به شدت می‌زدند و ‏پایش خیکِ باد می‌شد، او را می‌دواندند، بعد تازه او را می‌آوردند و ‏ ‏می‌گفتند لباست را روی سرت بینداز. لباسش را که روی سرش ‏می‌انداخت، آن را زیر چانه‌اش می‌پیچاندند، بعد چانه‌اش را روی نرده‌ها ‏ ‏می‌کشیدند و چانه لایِ نرده‌ها می‌رفت. او را آنجا می‌بستند. دستش را ‏هم از پشت می‌بستند. به این می‌گفتند «آخوربند».‏

‏‏آدم آنجا نمی‌توانست سرش را تکان دهد. بدنش می‌افتاد. دستش هم ‏از پشت بسته بود. هر کسی هم که از راه می‌رسید و سیگار دستش بود. ‏‎‎‏پیراهنت را بالا می‌زد و سیگار را روی بدنت خاموش می‌کرد. یک بار ‏ ‏این کار را با من کردند. وقتی دو - سه بار سیگار را پشت من خاموش ‏ ‏کردند، دیگر عین خیالم نبود؛ چون پاهایم آنقدر درد داشت که دیگر ‏آتش سیگار را حس نمی‌کردم، مثل این بود که یک نفر دستش را پشت ‏من گذاشته و فشار می‌دهد. ولی در حالت عادی که سیگار را روی بدن ‏خاموش می‌کردند، جِزّ آدم در می‌آمد. آن روز بعضی‌ها می‌آمدند و با ‏ ‏لگد می‌زدند. گردنم که به نرده وصل بود. دستم هم از پشت بسته بود. ‏لذا زمین می‌خوردم.‏

 

🔻 کابل

‏‏ساده ترین شکنجه با کابل بود. به پا کابل می‌زدند تا ورم کند و دیگر ‏ ‏دویدن کفاف نمی‌داد. پوست کف پا می‌ترکید و گوشت اضافه می‌آورد. ‏ ‏خیلی از بچه های زندان کف پایشان گوشت اضافه دارد؛ مثل سنگ است. ‏این افراد الان هم برای راه رفتن مشکل دارند.‏ ‏پشت پاهایشان همه از بین رفته بود و دیگر پوست نمی آورد. مدام ‏ ‏ترمیم شده بود و دوباره زده بودند. دست آخر پوست خودش را ول ‏ ‏کرده بود. سوزاندن هم در کار بود.‏

 

🔻شکستن فک

‏‏محمدی متخصص‏‏ شکستن فک بود؛ یعنی وقتی روی زمین می‌نشستی ‏یک ورق می‌داد و می گفت: "بنویس." بعد می‌آمد بالا ی سرت نگاه ‏ ‏می‌کرد. روی میز و صندلی هم نمی‌نشاند. این طوری می‌توانست با لگد ‏ ‏توی فک بزند و فک را بشکند. خیلی‌ها که از زیر دست محمدی بیرون ‏ ‏می‌آمدند فکشان شکسته بود. لگدهایی که می‌زد وحشتناک بود. هنوز هم ‏ ‏افرادی هستند که فکشان مشکل دارد.‏

 

🔻ناخن کشی و سلیب کردن.

‏‏ناخن کشیدن و سوزاندن و آویزان کردن و بی‌خوابی دادن هم جزو ‏ ‏شکنجه ها بود. زندانی را با دست بند به صورت صلیب به فلکه ‏ ‏می‌بستند، چهارپایه را از زیرش بر می‌داشتند و او آویزان می ماند.‏»

.....

📖 منبع: خاطرات مبارزه و زندان، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۷ش، صص ۱۲۲ ۱۲۴.
 

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

امروزه با افرادی مواجه هستیم که مارک خود را عدالت‌خواه یا مصلح اجتماعی گذاشته‌اند، سبک مشخصی هم دارند مثل یک کارآگاه جرم‌ها را شناسایی، گذشته و رابطه‌های افراد را در می‌آورند، بیانیه می‌نویسند، لایو، تجمع و... می‌گذارند، افشاگری می‌کنند و...، این‌ فعالیت‌ها گاهی یک خروجی‌های موفقی هم دارد، موفق‌ترین آنها مثلا آزاد شدن یک کارخانه یا درست شدن یک قانون است و کار مبارکی است و اگر در این وسط در جاهایی هم اشتباهاتی رخ ‌دهد به قول خود دوستان مشق نانوشته غلط ندارد و وقوع این اشتباهات در صحنه مبارزه طبیعی است.

 

اما سبک دیگری هم از اصلاح‌گری اجتماعی و عدالت‌خواهی وجود دارد که نسخه ثمربخش‌تر و کامل‌تری از سبک مذکور است و با آن تفاوت‌های بسیاری دارد، سبک اصلاح‌گری و عدالت‌خواهی انبیاء!

 

وقتی خروجی کار انبیاء را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم اصلاح‌گری آنها در افق قرن‌ها و بلکه هزاران سال در سرزمین‌های مختلف تاثیرات خود را گذاشته‌است، مدل اصلاح‌گری و عدالت‌خواهی انبیاء همان مدلی است که سالیان دراز است جریان روحانیت شیعه به خصوص کسانی چون امام و آقا آن را دنبال کرده‌اند.

این مدل تمایزات جدی با مدل مشهور به عدالت‌خواهی امروز دارد.

 

📌 مدل مبارزه انبیاء یک دعوت حداکثری فعال مردمی است اما مدل مرسوم یک حرکت حداقلی منفعلانه تشکلی است.

 

در مدل مرسوم شما تلاش می‌کنید از یک حق ضایع شده در یک مورد خاص دفاع کنید، یک تشکل از همفکران خود دور هم جمع می‌شوید، اعتراض می‌کنید و آنقدر فشار می‌آورید تا شاید بتوانید با هزینه‌هایی که متحمل می‌شوید از این حق دفاع کنید و عملا شما مجری عدالت می‌شوید و مردم نظاره‌گر.

در این مدل هدف شما اگر دفاع از حق ضایع شده در موارد خاص نباشد، حداکثر اقامه عدالت در منطقه یا تمام کشور یا تمام دنیا است.

 

در مدل انبیاء اگرچه عدالت و اصلاح اجتماعی محقق می‌شود اما مقصد اصلی تحقق عدالت نیست بلکه فقط یکی از نتایج مبارزه شما است.

هدف نهایی اقامه دین در تمام دنیا است نه صرف اقامه قسط یا تشکیل حکومت، بلکه همه اینها مقدمه برپایی دین هستند.

 

👈«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ» ( انفال - ۳۹)

و با آنان بجنگید تا هیچ نوع فساد و فتنه [و خونریزی وناامنی‌] بر جا نماند، و دین [در سراسر گیتی‌] ویژه خدا شود.

 

🔻حضرت امام در این مورد می‌فرمایند:

👈مسأله اساسى ما این نبود که رژیم سلطنتى برود و قطع ایادى دیگران بشود، اینها همه مقدمه بود براى مسأله اساسى ما؛ و آن اسلام است. انبیا که جنگ مى‏‌کردند با مخالفین توحید مقصدشان این نبود که جنگ بکنند و طرف را از بین ببرند، مقصد اصلى‏ این بود که توحید را در عالم منتشر کنند؛ دین حق را در عالم منتشر کنند. آنها مانع بودند. اینها مى‏‌دیدند که این مانع را باید برداشت تا به مقصد رسید. رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- مقصدشان این نبود که مشرکین مکه را از بین ببرند؛ یا مشرکین جزیرة العرب را از بین ببرند؛ مقصد این بود که دین اسلام را منتشر کنند؛ و حکومت، حکومت قرآن باشد؛ حکومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از اینکه این حکومت اسلامى تحقق پیدا بکند، منتهى به جنگ مى‏‌شد و معارضه، آنها معارضه مى‏‌کردند با حکومت اسلامى؛ اینها مقابله مى‏‌کردند. (صحیفه امام؛ ج‏۸ ؛ ص۴۱)

👈تمام عبادات، وسیله است، تمام ادعیه، وسیله است، همه وسیله‏‌اى براى این است که انسان این لبابش ظاهر بشود. آنکه بالقوه است و لبّ انسان است، به فعلیت برسد و انسان بشود آدم. انسان بالقوه، بشود یک انسان بالفعل. انسان طبیعى، بشود یک انسان الهى که همه چیزش الهى باشد. هر چه مى‏‌بیند حق ببیند. انبیا هم براى همین آمده‏‌اند. ... بسط عدالت‏، همان بسط صفت حق تعالى است براى اشخاصى که چشم دارند. بسط عدالت هم مى‏‌دهند، عدالت اجتماعى هم به دست آنهاست، حکومت هم تأسیس مى‏‌کنند، حکومتى که حکومت عادله باشد؛ لکن مقصد این نیست، این‏ها همه وسیله است که انسان برسد به یک مرتبه دیگرى که براى آن، انبیا آمده‏‌اند.(تفسیر سوره حمد؛ ص۱۷۱ جلسه ۴)

 

حضرت آقا در این مورد می‌فرمایند:

👈 ایجاد حکومت حق، مبارزه‌ى با ظلم، مبارزه‌ى با فساد، اینها همه جزو مقدمات همان نجات است. بنابراین اصل این است. همه چیز مقدمه است؛ جامعه‌ى اسلامى هم مقدمه است؛ عدالت هم مقدمه است. اینکه در قرآن کریم هست که «لِیَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْطِ»  - که به‌عنوان هدف انبیاء ذکر شده - قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانى است؛ هدف نهائى عبارت است از رستگارى انسان؛ این بایستى مورد توجه باشد.

۱۰ آذر ۱۳۸۹ - بیانات در نخستین نشست اندیشه‌هاى راهبردى، بررسى اندیشه‌هاى راهبردى الگوى اسلامى - ایرانىِ پیشرفت.

دومین تمایز در مدل انبیاء نقش مردم است. در مدل مرسوم شما یک تشکل هستید که یا با مردم ارتباط خاصی ندارید یا نه تنها ارتباطی ندارید بلکه با سبک‌های مختلف ادبیات، پوشش و... خود را متمایز از توده مردم می‌کنید و هرچه متمایزتر شوید، محوتر و ضربه پذیرتر می‌شوید!

در مدل مرسوم شما خود مجری عدالت یا مطالبه‌گر اجرای عدالت می‌شوید اما در مدل انبیاء دعوت عمومی برای اجرای عدالت از مردم است و توده مردم مطالبه گر و مجری عدالت هستند.

مقابل ظالمان یک تشکل و افرادش نیستند بلکه توده‌های مردم به رهبری انبیاء و نائبان آنها هستند.

 

👈«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ‏ النَّاسُ بِالْقِسْط» ( ۲۵ - الحدید)

ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.

 

سومین تمایز در این است که در مدل عدالت‌خواهی انبیاء، رسیدن به نتیجه بسیار زمان‌بر است و گاهی حاصل زحمات چند نسل است البته در هرجایی و هر شغلی شما می‌توانی با آن همراه شوی اما در حرکت‌های تشکلی شما عجله داری تا در چندسال دانشجویی یا تا زمانی که هنوز مجردی و آزاد از بندها و فشارهای زندگی، چندپروژه موفق در کارنامه خودت ثبت کنی، جلو ظلم را در چندجای محدود بگیری و به خود ببالی که من این کار را کردم و شاید هم در این قضایا اشتباهاتی بکنی و در حق شما اشتباهاتی بشود و از اساس به هرچه برای آن آمده بودی پشت پا بزنی.

در مدل تشکلی، شما بعد از چند سال که از دانشگاه خارج شدی یا متاهل شدی و مشکلات زندگی زیاد شد و از تشکل خارج شدی، کم کم باد عدالت‌خواهی هم از سرت می‌افتد و حتی ممکن است در کار و شغل خود بشوی جزئی از همان جریان بسط بی‌عدالتی و عین خیالت هم نباشد.

اما در جریان انبیاء در هر شرایطی و هر شغلی و طبقه اجتماعی شما با جریان مبارزه با بی عدالتی همراه می شوی و تازه در سنین بالا و بعد از گذراندن تجربه‌ها و تعلیمات مختلف شما برای قیام لله و دعوت به آن مبعوث می‌شوی.

 

👈 «وَ لَمَّا بَلَغَ‏ أَشُدَّهُ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ» (۲۲ - یوسف)

و هنگامى که یوسف(ع) به بلوغ و قوّت رسید، ما «حکم» [نبوّت‏] و «علم» به او دادیم؛

👈 «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‏ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ» (۱۴ - القصص)

و هنگامى که (موسى) نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم؛ و این گونه نیکوکاران را جزا مى‏‌دهیم!

 

چهارمین تمایز در مدل انبیاء این است که مهم‌ترین مخاطب دعوت و سخنان در مدل انبیاء خود شما هستی، اجرای عدالت و تقوا در وجود خود شما مهم‌تر و مقدم بر همه چیز است، شما قبل از ورود به صحنه مبارزه اجتماعی یا جهاد اصغر، سالیان دراز در قالب‌های مختلف مبارزه با نفس خود یا همان جهاد اکبر را تمرین می‌کنی.

 

👈 قال أمیرالمؤمنین(ع): «مَنْ‏ نَصَبَ‏ نَفْسَهُ‏ لِلنَّاسِ‏ إِمَاماً- [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم‏.» (نهج البلاغة - للصبحی صالح؛ ص۴۸۰)

پنجمین تمایز مدل انبیاء در شعار اصلی و مطالبه حداکثری آن از آغاز دعوتشان است.

با اینکه حرکت انبیاء یک حرکت عدالت‌خواهانه است و بزرگ‌ترین عدالت‌ها و اصلاحات اجتماعی در طول تاریخ از قبل آن بوده است اما از ابتدا شعار اصلی آن عدالت آن هم عدالت‌های موردی نیست بلکه تحقق توحید به نحو حداکثری است.

 

اولین شعار همه انبیاء در دعوت خود در آغاز اصلاح‌گری اجتماعی آنها دعوت به توحید و نفی عبودیت غیر خدا بوده است.

البته این دعوت به توحید صرف دعوت به نیایش و پرستش خدا و نفی آن نسبت به غیر خدا نبوده است بلکه نیایش تنها یک مصداق خاص از عبادت است و معنای اصلی عبادت و عبودیت، در دعوت انبیاء و ادبیات قرآن و روایات، «اطاعت» است.

 

👈 «ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى‏ وَ أَخاهُ هارُونَ بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِینٍ* إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً عالِینَ* فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ» (مؤمنون ۴۵- ۴۷)

سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و دلیلى روشن فرستادیم. بسوى فرعون و اطرافیان اشرافى او؛ امّا آنها تکبّر کردند، و آنها مردمى برترى‏‌جوى بودند. آنها گفتند: «آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، در حالى که قوم آنها بردگان ما هستند؟!»

 

نه قوم بنی‌اسرائیل فرعون را نیایش می‌کردند و نه فرعون برای خودش دستگاه نیایش درست کرده بود. بلکه قوم بنی‌اسرائیل در بردگی و اطاعت فرعون بودند.

 

👈 «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (توبه - ۳۱)

(آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنین) مسیح فرزند مریم را؛ در حالى که دستور نداشتند جز خداوند یکتایى را که معبودى جز او نیست، عبودیت کنند، او پاک و منزه است از آنچه همتایش قرار مى‏‌دهند!

 

در این آیه تصریح می‌کند که گرفتن احبار و رهبانیان به عنوان ارباب مصداقی از عبادت آنها حساب می‌شده است. در ذیل همین آیه روایات زیادی است که برخی چون تصور می‌کردند عبادت به معنای پرستش و نیایش است از حضرات معصومین می‌پرسیدند که یهود و نصارا که عالمان خودشان را پرستش نمی‌کردند؟! حضرات پاسخ می‌دادند:

👈 «لکنهم أحلوا لهم حراما و حرموا علیهم حلالا- فکانوا یعبدونهم من حیث لا یشعرون»

 

دعوت به عبادت خداوند همیشه در ادبیات تمام انبیاء صرف یک دعوت ایجابی به اطاعت از خدا نبوده است بلکه همیشه همراه با یک نفی اطاعت غیر خداوند بوده است.

 

👈«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‏ کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏» (نحل ۲۶)

در ذیل همین آیه در چندین روایت وقتی از حضرات معصومین سوال می‌شود: عبادت طاغوت به چه شکل است؟ حضرات به این مضمون پاسخ می‌دهند که: با اطاعت از اهل معصیت.

👈«قَالَ کَیْفَ کَانَتْ عِبَادَتُکُمْ‏ لِلطَّاغُوتِ‏ قَالَ الطَّاعَةُ لِأَهْلِ الْمَعَاصِی‏»

 

پس اساس کار انبیاء اولین دعوت و شعار همه انبیاء دعوت به عبادت یعنی اطاعت از خداوند و ترک اطاعت از هر غیر خدا بوده است و این دعوت محدود به اصلاح و مبارزه برای یک مورد خاص و جزئی نبوده است بلکه دعوت به حاکمیت و اطاعت منحصر به خداوند و نفی حاکمیت و اطاعت از غیر خدا در هر زمینه‌ای بوده است و در سایه این مهم همه کمال بشر منجمله عدالت نیز محقق شده است.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اگر می‌خواهید میزان بی اخلاقی و دروغگویی جریان‌های تبلیغاتی تخریب‌گر دولت را بدانید، ماجرای ناهار خوردی را ببینید.
یک دروغ می‌سازند و ماجرایی را تحریف می‌کنند بعد آن را به مضحکه و تمسخر می‌گیرند.
فردی از کارمندان دولت دارد گزارش نامه‌های مردمی رسیده در سفر استانی را می‌دهد، رئیسی که می‌داند حجم کار اینها چقدر سنگین است و به نیروی خود مثل ابزار نگاه نمی‌کند، وسط صحبت‌ها می‌پرسد، شما ناهار خورده‌ای؟

جریان تخریب این کلیپ را تحت عنوان صحبت‌های رئیس کارخانه که در حال بیان مشکلاتش است، منتشر می‌کند و بعد این رفتار به ظاهر غیر معقول رئیسی را برند تمسخر می‌کند و دست خالی خودش برای تخریب دولت را بر پایه این دروغ پر می‌کند.

هر روز صدها کلیپ و عکس تمسخر از ناهار خوردی درست می‌کند تا به مرور این تکه کلام، جزئی از شوخی بی‌ربط مردم شود و تا سالیان دراز در ذهن مردم یک تصویر فرد نامعقول از رئیسی در ذهن‌ها باقی بماند!
 
اصل ماجرای "نهار خوردی؟ " رئیسی

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بنده خدایی متن زیر را فرستاده بود که به آن پاسخ دادم.

شبهه و پاسخ آن را خدمت شما نیز عرضه می‌کنم شاید برای شما نیز مفید باشد.👇

 

پوتین کیست و چه کرد؟

 

 پوتین برای حفظ منافع کشورش و بازگرداندن این کشور از هم فروپاشیده به قدرت گذشته و پایان بخشیدن به هرج و مرج، تلاش‌های فراوان کرد و بی تردید نام او در ردیف یکی از رهبران بزرگ و خدمتگزار روسیه ثبت خواهد شد.

پوتین ورزشکار، با سواد، روشنفکر و سیاست‌مداری کم نظیر است.

اگر کسی روسیه‌ی پیش از فروپاشی و پس از فروپاشی را دیده‌ باشد میداند که پوتین چه خدمات شگرفی برای مجد و عظمت روسیه انجام داده.او تمامی فرصت‌هایی که می‌توانست ایران را در منطقه قدرتمند و باثبات و ثروتمند نماید، از بین برد.

از ضعف مسئولان و توهمات و خودبزرگ بینی‌های ایشان، بهره‌های وافری برد.

او با ایجاد انحراف در افکار سیاسی دولت‌مردان جمهوری اسلامی، آنان را به بی‌راهه هدایت کرد و اجازه نداد ملت ایران از فرصت‌های پیش آمده برای آبادی و رفاه و آسایش خود بهره ببرد.

او از جمهوری اسلامی به عنوان ابزاری علیه آمریکا و غرب استفاده کرد و در تمامی تعاملات سیاسی از برگ ایران برای منافع ملی کشور  خود استفاده کرد.

 پوتین هیچ‌گونه امتیازی و خدمتی به ایران و ایرانی نکرد و تنها از منویات و خواسته‌های پوچ و تو خالی کوتوله‌های احمق سیاسی در ایران حمایت کرد تا هر قدر می‌توانند فریاد 'مرگ بر آمریکا' بزنند.

 او با اسراییل که به زعم جمهوری اسلامی، دشمنی خیالی نامیده می‌شد، بهترین روابط سیاسی را برقرار کرد و با ایجاد توازن قوا در سوریه به دریای مدیترانه راه یافت.

 وی با یک دست به اسرائیل اجازه داد که پایگاه‌های جمهوری اسلامی را ویران و نیروهای ایرانی را قتل عام کند و با دست دیگر به رهبر ایران قرآن اهدا می‌نمود و ابراز دوستی می‌کرد و از ایدئولوژی اسلامی آنان در فتح جهان دفاع می‌کرد، در حالی که مسلمانان کشور خود را در چچن قتل عام و سرکوب و نابود می‌نمود.

 پوتین با وعده‌های پوشالی سهم 50 درصدی دریای مازندران را از تصرف ایران خارج و به ایرانیان تبسم تحویل می‌داد.

پوتین راه هرگونه مذاکره ایران با قدرت‌های غربی و کشور‌های منطقه را مسدود کرد تا یک ایران ضعیف و درمانده را به آغوش بکشد.

 او به بهانه‌ی دفاع از برنامه اتمی ایران و ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، میلیاردها دلار از ایران رشوه گرفت  و در نهایت سیستم اتمی ویران شده کشور خودش را بازسازی و احیا کرد.

 پوتین با نابودی صنعت نفت و گاز ایران و باز کردن بازار انرژی خود به اروپا، تمام دستاوردهای صنعتی ایران در پنجاه سال گذشته را نابود و بازار چین را به روی مردم ایران گشود.

📋 پاسخ:

📌بیایید واقع نگر باشیم و فانتزی فکر نکنیم.

پوتین تمامی فرصت‌هایی که می‌توانست ایران را در منطقه قدرتمند و باثبات و ثروتمند نماید، از بین برد!

می‌شود به جای نام پوتین مثلا گذاشت شی جین پینگ! یا سید حسن نصر الله! یا قاسم سلیمانی! خلاصه شما سفارش بده می‌خواهی به چه کسی؟ هرچه خواستی ببندی؟ تا من نام آن را به جای پوتین بگذارم.

 

📌هرکس هر ادعایی می‌کند لااقل باید یک شاهد ولو به دروغ برای آن بیاورد اما نویسنده این متن حتی به خودش زحمت نداده ابتدا چهارتا ادعا مطرح کند و بعد چنین ادعای بزرگی کند؟!

آخر مگر ارتباطات اقتصادی ما با روسیه چقدر است؟ یا مثلا مگر تحت تحریم روسیه هستیم؟! که تمام فرصت‌های ایران را روسیه از بین برده باشد! بر چه اساسی چنین ادعایی می‌شود؟!

 

📌و همینطور در مورد ادعاهای کلی بعدی تا برسیم به آنجا که پوتین از ایران به عنوان ابزاری علیه آمریکا و غرب استفاده کرد ...

 

 بله این حرف درستی است. نه روسیه و نه چین نه کشورهای اروپایی و خلاصه هیچ کشوری به دنبال فدا کردن خود و منافعش برای دیگر کشورها نیست!

روسیه و چین در تقابل و رقابت خود با اروپا و آمریکا به دنبال بازکردن یک جبهه جدید هستند و ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و اقتصادی می‌تواند یک دست قدرتمند در این جبهه مقابل غرب باشد. به همین علت آنها تلاش دارند از ما به عنوان یک برگ برنده برای خود استفاده کنند، ما هم باید تلاش داشته باشیم همین کار را نسبت به آنها بکنیم.

بین اروپا و روسیه یک رقابت است بین ایران و اروپا هم یک رقابت در عرض آن وجود دارد و به اصطلاح دشمن دشمن من می‌تواند دوست خوبی برای من باشد.

 

📌در مورد اینکه پوتین خدمتی به ایران نکرد...

بله این هم حرف درستی است، اصلا پوتین دنبال خدمت به ما نبوده و نیست، مگر نوکر ماست؟

او دنبال استفاده از ما در افزایش قدرت خودش مقابل اروپا و آمریکا است اما استفاده نه از طریق دشمنی بلکه از طریق توسعه روابط اقتصادی و سیاسی تا بتواند از ظرفیت ایران علیه آمریکا استفاده کند.

او برای رقابت با اروپا و آمریکا به یک رفیق و همراه قوی نیازمند است نه ضعیف!

 

خب ما چه کردیم؟! دست رد به سینه روسیه زدیم. نه فقط روسیه بلکه دست رد به سینه چین هم زدیم و ماندیم به دریوزگی اروپا و آمریکایی که ما را تحریم کرده بودند.

نتیجه این شد که از آنجا مانده و از اینجا رانده شدیم و کسانی مثل ترکیه و دیگر کشورهای همسایه از فرصت‌هایی که اولا و ابتدائا برای ما بوجود آمده بود، استفاده کردند.

 

در همین رابطه فیلم اظهارات آقای علاءالدین بروجردی، رئیس سابق کمسیون امنیت ملی و سفیر اسبق ایران در چین را ببینید.👇

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه

 

صحبت‌های سفیر روسیه در مورد عدم استفاده ایران از فرصت تحریم ترکیه توسط روسیه.

 

همچنین «روایت ثریا از فرصت سوزی ایران در بازار پرمشتری روسیه و عراق» را در همین رابطه در اینترنت سرچ کنید.

 

📌و اما در مورد رابطه اسرائیل و روسیه هم درست گفته‌اید بلکه جا داشت، بگویید روسیه یکی از پایگاه‌های سنتی است که اسرائیل قوی‌ترین لابی‌ها را در آنجا داشته و دارد.

اما مگر قرار است ایران با هر کشوری که با اسرائیل ارتباط دارد همکاری نداشته باشد؟!

بهتر است در مورد ماجرای حضور روسیه در سوریه هم مطلب لینک شده را که مربوط به خط لوله‌ای که کشورهای عربی برای دور زدن ایران و روسیه در صادرات نفت و گاز به اروپا دنبال می‌کردند را مطالعه کنید تا متوجه شوید که چطور ایران با هنرمندی و تعریف منافع مشترک پای روسیه را به جنگ سوریه باز کرد و از این تعامل برای شکست داعشی‌‌هایی که تا چندکیلومتری مرزهای ما رسیده بودند استفاده کرد.

 

 

📌در مورد قتل عام مسلمانان چچن و مسلمانان آیغور در چین هم بهتر است فیلم صحبت های سفیر ایران در روسیه و چین را در این مورد ببینید.👇

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 25 ثانیه

📌 و باز دیگر دروغی که نویسنده این متن در ادامه تلاش هایش برای تجمیع هرچه شبهه در مورد روسیه بوده است انجام داده است، ماجرای سهم ۵۰ درصدی ایران از دریای خزر است که پیشنهاد می کنم گزارش کامل لینک شده در این رابطه را مطالعه کنید.

📌 اما در مورد ساخت نیروگاه بوشهر توسط روسیه هم خوب است بدانیم که ما اصلا قراردادی با روسیه نداشتیم بلکه طرف قرارداد ما آلمان بود که با پیروزی انقلاب کار را رها کرد و بعد از او هم هیچ کشوری با ایران همکاری نکرد تا اینکه روس‌ها وارد صحنه شدند و البته به علت تحریم بودن ایران با هزینه بیشتر از هزینه واقعی کار را بالاخره در یک بازه طولانی تمام کردند.

حالا روسیه چون از این فرصت استفاده کرده، شده است بد ماجرا! و آلمان و آمریکا و اروپا که ما را تحریم کرده‌اند که هیچ کشوری جرات نکند با ما همکاری کند الا با هزینه زیاد شده‌اند خوب ماجرا؟!🤔

📌و اما در آخرین دروغ نویسنده که واقعا متاسف هستم که باید به آن هم جواب داد اینکه پوتین صنعت نفت و گاز ما را نابود کرده است! آخر مگر ما در صنعت نفت و گاز با روس‌ها همکاری داشته‌ایم که او صنعت ما را نابود کند؟! اصلا مگر صنعت نفت و گاز ما نابود شده است؟! بله صنعت نفت و گاز ایران آسیب‌هایی از فسخ قراردادهای توسعه معادن توسط شرکت‌های ارپایی مثل توتال دید و نقشه‌های منابع گازی و اطلاعات ایران به رقبای ایران داده شد اما این شرکت‌ها هیچ کدام روسی نبودند.

و البته هم‌اکنون در دولت جدید برای جبران خسارت وارده شده توسط شرکت‌های اروپایی برخی شرکت‌های روسی و چینی با ایران وارد مذاکره شده‌اند و قراردادهایی بسته‌اند تا ان شاء الله با استفاده ایران از فرصت رقابت چین و روسیه با آمریکا و اروپا و تعامل سازنده ایران با چین و روسیه بخشی از مشکلات گذشته جبران شود.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری