شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۴ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔻 در نقلی مربوط به جنگ جمل عمروعاص که پدر جنگ روانی و فتنه انگیزی بود، به عایشه می‌گوید دوست داشتم در جنگ روز جمل کشته شده بودی!

وَ رُوِیَ: أَنَّ عَمْرَو بْنَ اَلْعَاصِ قَالَ لِعَائِشَةَ - لَوَدِدْتُ أَنَّکِ قُتِلْتِ یَوْمَ اَلْجَمَلِ.

🔻عایشه می‌گوید چرا بی‌پدر این چنین می‌گویی؟

فَقَالَتْ وَ لِمَ لاَ أَبَا لَکَ؟

🔻عمرعاص که با هشتک #پیراهن_خونین_عثمان جنگ جمل را علیه امیرالمؤمنین راه انداخته بود و دنبال هشتک جدید #ام_المؤمنین برای شارژ کردن فتنه می‌گشت، گفت: تو می‌مردی و اجلت رسیده بود و وارد بهشت می‌شدی و ما تو را وسیله‌ای قرار می‌دادیم برای تخریب چهره علی.

قَالَ کُنْتِ تَمُوتِینَ بِأَجَلِکِ وَ تَدْخُلِینَ اَلْجَنَّةَ وَ نَجْعَلُکِ أَکْثَرَ لِلتَّشْنِیعِ عَلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ .

الاحتجاج ج ۱، ص ۱۶۵

#ندا_آقاسلطان

#مهسا_امینی

https://eitaa.com/sharhe_hal/4495

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

احتمالا کتاب «قورباغه‌ات را قورت بده»؛ یا «چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟»؛ «راز ثروت» و خلاصه کتاب‌های مشهور در زمینه موفقیت را خوانده‌اید یا حداقل اسم آنها را شنیده‌اید.

حالا یک اسم جدید هم به اسم‌ها اضافه کنید: «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن.»

تفاوت این نسخه با قبلی‌ها این است که این نسخه از کتاب موفقیت، الگوی خودمان در موفقیت است!

می‌توانم به جرات بگویم اکثر جوانان (حتی مذهبی ما)، وقتی می‌خواهند وارد بازار کار و پیشرفت اقتصادی شوند، می‌گویند من اینجا دیگر دنبال شهید مطهری و شهید چمران شدن نیستم، آنها ثروت و دنیا را بوسیده بودند گذاشته بودند کنار، دنبال مأموریت عبادی و مبارزاتی خودشان بودند، اینجا در بازار می‌خواهیم کار کنیم، پول دربیاوریم و ثروتمند شویم، اگر شهید مطهری یا شهید چمران می‌خواستند کف بازار با همان روحیه عبادی و مبارزاتی کار کنند، سر سال که چه عرض کنم بلکه سر ماه برشکست شده بودند!

📌البته ما می‌خواهیم شهید مطهری و چمران باشیم اما نه در بازار!

پس قرآن چه می‌گوید که «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ‏ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه‏»

مانده‌ایم در جمع این برزخ میان عبادت و مبارزه و بازار؟!

ما باید دنبال نسخه‌ای از مطهری و چمران برای معرفی به جوانمان باشیم که مأموریت عبادی و مبارزاتی‌اش کف بازار بوده و در کف بازار مانده پیشرفت اقتصادی کرده و در بالاترین قله‌های تولید و صادرات کشور ایستاده است. ماموریت سیاسی و عبادی‌اش و کمال او در تولید و بازار بوده است.

جذاب شد!🤔 نشد؟ از این نسخه‌ها کم نیستند اما ما دنبال معرفی آنها نبوده‌ایم و حالا یک نوید نجات‌بخش که خوب روایت شده است، پیدا کرده‌ایم تا سر دست بگیریم و معرفی کنیم.

اسم و فامیلش «نوید نجات بخش» است و چه خوب اسم و مسمایی را خدا کنار هم جور کرده، نوید پیشرفت و رسیدن به قله‌های نجات کشور.

کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» روایت زندگی نوید نجات بخش است، جوان لیسانسه‌ای که با معدل ۱۴ از دانشگاه صنعتی اصفهان فارغ التحصیل می‌شود و برای خود یک مغازه کپی و زیراکس دارد. اما ۱۵ سال بعد سهام‌دار و مدیرعامل یکی از موفق‌ترین شرکت‌های خصوصی دانش بنیان کشور است. شرکتی که نه فقط کالای پیشرفته بلکه تکنولوژی پیشرفته و به روز دنیا را صادر می‌کند!

او در مسیر روایت موفقیتش یک دنیا از تجربیات مدیریت و حل کردن مشکلات مختلف و ریسک کردن را با جزئیات مختلف و البته با قرائت یک انسان مؤمن انقلابی، روایت می‌کند.

او ریسک نمی‌کند بلکه توکل می‌کند.

او زحمت می‌کشد و امیدوار است و مشکلات درون کار را نعمت خدا برای پیشرفت بیشتر می‌داند.

او خیانت‌ها و دروغ‌ها را می‌بیند و تلخی آنها را لمس می‌کند و چندین بار تا مرز ورشکستگی می‌رود اما مقاومت و صبر می‌کند و موفق می‌شود.

📌برای موفقیت و پیشرفت روایت نوید نجات بخش را از دست ندهید.👇

https://eitaa.com/sharhe_hal/4502

معرفی شرکت «بهیار صنعت» و آقای نوید نجات بخش که داستان آن را در کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» می‌خوانید.

 


دریافت
حجم: 23.8 مگابایت
 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

هنگام مطالعات و درس‌های طلبگی، آیات و روایات کاربردی زیادی را برمی‌خوردم که اشتراک گذاری آنها با دوستانم بسیار مفید بود هم از این جهت که دوستان از این آیات و روایات استفاده کنند هم اینکه به کمک دوستانم برداشتی که از آن مطلب وحیانی شده است را کامل کنم.
کانال جدیدی زده‌ام که ان شاء الله از حالا این مطالب را در آنجا اشتراک می‌گذارم.👇

https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 چهارشنبه گذشته بعد از اینکه از امتحان شفاهی درس خارج خود برگشتم متنی نوشتم که بازخوردهای متعددی داشت:

👈برخی گفتند چرا این متن را نوشته‌ای و حوزه را به صورت عمومی نقد کرده‌ای!

👈برخی که تعدادشان خیلی بیشتر بود پیام دادند و زنگ زدند که خدا خیرت دهد، داغ دل ما را تازه کردی، درد و دل کردند و از ظلمی که به آنها رفته بود گفتند.

👈 دو نفر هم از طرف مسئولان حوزه پیام دادند که تلفن دهید و پیگیری می‌کنیم و هیچ خبری هم از آنها نشد.

🔻آن متن را پاک کردم و حالا با ملاحظه همه نقدها و درد دل‌ها، دوباره با اعتراف به اینکه حوزه بهترین‌جا برای رسیدن به فقه و تربیت شدن است و با افتخار از طلبگی خود و اینکه اگر صدبار دیگر هم برگردم به اول باز حوزه را انتخاب می‌کنم، با اجازه سر این زخم کهنه را باز کنیم.

🔻در حوزه مثل مثلا رشته‌ پزشکی به امتحانات کتبی اکتفا نکرده‌اند و امتحان شفاهی را هم برای ارزیابی علمی طلبه گذاشته‌اند.

⁉️ در پزشکی امتحان شفاهی چطور است؟

بعد از طی دوره عمومی که امتحانات آن کتبی است در دوره عملی، هر چند ماه دانشجو یک بخش از علم طب را می‌گذراند و همان استادی که دانشجو با او کار عملی انجام می‌دهد در چند نوبت از او سوال می‌پرسد و دانشجو جواب می‌دهد و به او نمره می‌دهد و این نمره در کنار فعالیت‌های دیگر دانشجو بخشی از نمره او در آن درس را به خود اختصاص می‌دهد.

مثلا یکی از فعالیت‌های دیگر دانشجو این است که کیس‌های خاص از مریض‌ها را به دانشجو می‌دهند و هر روز صبح قبل از اینکه اساتید بالای سر مریض‌ها بروند همه جمع می‌شوند و یک یا چند دانشجو به نوبت شرح حال آن مریض را می‌دهند و آنچه از تشخیص درمانی برای او به نظرشان می‌رسد را مطرح می‌کنند و اساتید  همانجا از آنها سوالاتی می‌کنند و آنها را راهنمایی می‌کنند.

نکته ویژه این است که اساتید تلاش دارند دانشجو رشد کند و نمره بیاورد و امیدوار شود چون به نوعی پیشرفت آنها اعتبار خود استاد هم است.

⁉️ اما در حوزه چطور است؟ چندنفر محدود را گذاشته‌اند برای ارزیابی که نه طلبه را می‌شناسند نه با او کار علمی کرده‌اند و نه بعد از آن با طلبه کاری دارند.

ده دقیقه طلایی که معمولا بخش عمده آن هم آقایان ممتحن مشغول صحبت کردن و تعریف از خود هستند، ملاک ارزش‌یابی یک سال فعالیت علمی طلبه است و بس!

این آقایان در ده دقیقه می‌خواهند علمیت طلبه‌ای که یک سال در موضوعی کار تخصصی کرده است را معلوم کنند و هیچ فاکتور دیگری برای ارزیابی علمی طلبه وجود ندارد. ممکن است طلبه‌ای یک سال را در درس شرکت کرده، مباحثه و مراجعه کرده، بارها اشکال‌های خوب به استاد کرده و فعال بوده اما در آن ده دقیقه نتواند پاسخی که آن ممتحن از یک جای خاص از آن بحث جزئی که ممتحن در ذهن دارد را بگوید.

این ممتحنین معمولا یک نکات خاص چالشی از هر موضوعی را در ذهن دارند و طلبه به احتمال قوی نتواند در لحظه و بدون تأمل همان نکته را دقیق بگوید و نگفتن همان و شروع شدن تحقیر و نصیحت‌ها همان.

اگر هم همه سوالات علمی را پاسخ دهد اکثرا به علت بعید الذهن شدن از ادبیات بالاخره در ادبیات گیر می‌کنند.

در این ده دقیقه دو یا سه سوال از طلبه می‌شود که معمولا حداقل یک یا حتی دوتای آن از ادبیات است، چون بنده خدای ممتحن که عالم دهر نیست که از هر علمی سوال تخصصی کند بلکه در یک علم ادبیات عالم دهر است! و از همان سوال می‌کند و کافی است طلبه نتواند یک سوال را جواب دهد و ۷ یا ۸ نمره را از دست دهد.

⁉️ خب آقایان عزیز مسئول حوزه، چرا ممتحنین امتحان شفاهی را زیاد نمی‌کنید؟ چرا طلبه نتواند نزد استاد خود امتحان شفاهی دهد و آن هم نه فقط یکبار بلکه در طول سال حداقل دو یا سه بار امکان امتحان شفاهی دادن داشته باشد. یا حداقل وقتی یکبار امتحان شفاهی نزد این اساتید محدود و مورد تایید شما داد و به هر علتی ناموفق بود بتواند مجددا با استفاده از تجربه قبلی، خود را محک بزند‌.

 

⁉️ لابد می‌گویید خود اساتید طلاب فرصت نمی‌کنند امتحان شفاهی بگیرند؟ خب حداقل این است که برخی اساتید می‌توانند و شما این امکان را باز کنید که هر طلبه بتواند نزد استاد خود امتحان شفاهی دهد و در عرض این سیستم آن امکان هم فراهم باشد.

 

⁉️ می‌ترسید اساتید نمره بی‌خود بدهند؟ به آن استاد اعتماد ندارید؟ مگر به اساتید فعلی اعتماد دارید و نمره دادن آنها را تأیید می‌کنید؟ اگر چنین است پس چرا به برخی مدارس مجوز داده‌اید که خارج از سیستم فعلی امتحان شفاهی برگزار کنند؟ چرا این اجازه را عمومی نمی‌کنید؟ توجه دارید که وقتی امتیاز اختصاصی شد می‌شود: رانت!

همان رانتی که برای تشویق طلاب برای شرکت در دروس فقه معاصر هم قائل شده‌اید که نمره کتبی آن عوض نمره شفاهی ثبت شود!

همان رانتی که برای تشویق طلاب برای شرکت در درس حدیث خوانی و اضافه شدن نمره امتحان شفاهی قائل شده‌اید.

🔻 عزیزان ظاهرا می‌دانند امتحان شفاهی مشکل دارد راه‌های دور زدنش را اضافه می‌کنند!

⁉️ چرا مدل‌های ارزیابی طلبه را متنوع‌تر نمی‌کنید؟

👈 مثلا بخشی از نمره را به خود اساتید هر درس بسپارید و اساتید بر اساس یک مجموعه از فاکتورها بتوانند از طلبه کار بخواهند.

با این کار مطمئنا استادیارهایی که واسطه استاد و طلبه باشند و در ارزیابی علمی طلاب و مدیریت کار علمی طلبه به استاد کمک کنند نقششان پر رنگ می‌شود و فضایی برای تربیت اساتید قوی نیز شکل می‌گیرد. برای استادیاری اعتبار علمی و امتیاز و حق‌الزحمه و امکان دادن نمره امتحان شفاهی قرار دهید آنگاه ببینید چقدر افراد فاضل هستند که بازوی استاد شوند.

👈 و یا مثلا بخشی از نمره هر درس را به نوشتن مقاله‌ای که به تایید استاد آن درس برسد اختصاص دهید که طلبه بتواند اگر خواست از این طریق نمره امتحان شفاهی خود را افزایش دهد.

نه مثل درس حدیث خوانی که ربطی به درس دیگر طلبه ندارد ولی تشویقی آن را در امتحان شفاهی گذاشته‌اید.

اگر آن را گذاشته‌اید به طریق اولی این روش‌ها جا دارد وجود داشته باشد.

👈 و یا طلبه بتواند بخشی از نمره امتحان شفاهی هر درس را با نوشتن تقریر قوی از درس استاد که به تایید استاد نیز برسد جبران کند.

🔻نکته بعد اینکه چه ارتباطی بین این امتحان شفاهی و شرکت طلبه در درس خارج وجود دارد که اگر طلبه در امتحان شفاهی پایه دهم شرکت نکره باشد ولو ده سال هم در درس خارج شرکت کرده باشد، هیچ کدام را جزو سابقه تحصیلی او حساب نمی‌کنید؟

اگر طلبه در امتحان شفاهی پایه ده بعد از چند سال شرکت در خارج رد شد، باشد قبول نکنید ولی اگر قبول می‌شود و شما هم برای درس خارج او می‌توانید مستقلا از او امتحان شفاهی بگیرید، دیگر چرا سابقه تحصیلی این سال‌ها را نمی‌پذیرید؟

باشد نمی‌پذیرید، چرا هنگام ثبت درس تذکر به این مهمی را به شکل سیستماتیک به طلبه نمی‌دهید که این درس صرفا برای وصل بودن شهریه است و جزو سوابق تحصیلی شما حساب نمی‌شود؟

چرا راهکاری برای اینکه طلبه ثابت کند ولو امتحان شفاهی پایه دهمم را نداده‌ام ولی من شایستگی علمی شرکت در درس خارج را داشته‌ام، فراهم نمی‌کنید؟

https://eitaa.com/sharhe_hal/451

برخی نظرات دوستان حول این متن:

احسنت. به سنتهای اصیل حوزوی هم نزدیکتر هست. شاید اگر همون سنتها تقویت بشه، اصن نیازی به این روشهای بدیل ناشیانه نباشه.اونها دغدغه حفظ سنتها رو دارن، اما با ساز و کارهای ناسازگار و وارداتی.
مهم اینه که همون ساز و کارهای سنتی مدلسازی بشه و به عنوان روالهای سازمانی پذیرفته بشه 

.....

تشتت اراده هاست به دلیل تعدد مراکز قدرت

........

متن بسیار خوبیه و عملی ولی خب با کشور هفت پادشاه طرفیم

........

تا وقتی که پیشفرض طرح های اصلاحی حوزه، تمرکزگرایی هست، هیچکدام از طرح ها موفق نخواهد بود. 

یک حداقل ها و محکماتی را مشخص کنید که هر طلبه ی مقدمات یا سطح یا خارج، حتما باید داشته باشد و بعدا اجازه بدهید هر بزرگی و هر موسسه ای و هر مجموعه ای، به روش آموزشی خودش به این اصول و محکمات برسد. آنوقت خواهید دید چقدر فضای حوزه پویا و بانشاط و رقابتی و زنده خواهد شد.

هیچ اشکالی نداره که اصلا مدرسه معصومیه، تمام برنامه ی آموزشی سطحش را خودش تدوین کند و هکذا سایر مدارس.
در موسسات سطوح عالی هم به همین نحو.

اصلا شاید یک مجموعه دلش بخاهد بیشتر رویکرد عقلی در دروس باشد و مجموعه دیگر بخواهد رویکرد روایی یا قرآنی را تقویت کند. دیگری شاید بخاهد ۶ سال طلبه را معطل ادبیات کند. یک موسسه یا یک بزرگی، شاید نظرش این باشد که طلاب باید اصول را رقیق و رجال را زیاد بخوانند. در اینصورت انتخاب نوع کتاب ها و مواد درسی هم متفاوت خواهد شد. چرا مانع شویم؟ چه حجت قاطعی داریم که حتما این درست است و آن غلط است؟ 

اتفاقا حوزه به همه ی این رویکردها هم احتیاج دارد. اما وقتی همه را مجبور کردید که با یک سیستم خاص تربیت شوند، تنوع کم میشود و لذا خلاقیت ها و استعدادها کور میشوند.

الان اگر مثلا آقای شبیری مدرسه خودش را با سلیقه خودش اداره کنه و حتی کتاب ها و سرفصل هاش را هم خودشان تعیین کنند و آقای فاضل و جوادی و ... هم موسساتشان را طبق سلیقه خودشان برنامه ریزی کنند، آسمان به زمین میاد؟

بابا به طلبه بگید تو باید آخر این پایه بتونی به من مشتق را با اقوال مهمش توضیح بدی. حالا برو از هر جایی که میخای یاد بگیر.

برای همه یک برنامه ی واحد میریزیم بعد ناله میکنیم که چرا مراجع و اساتید سطوح عالی، اعتراض میکنند! خب حق دارند. نمیشه یه سیستم واحد را به این همه سلایق مختلف حقنه کرد.

..........

مطمئنا چقدر هم افزایی رخ می ده یکی میگه فلانی این درس رو تدوین کرده این مطالب رو آورده دومی یک نکات دیگری
مجبور می شوند فکر کنند و برنامه ریزی کنند و تدوین کنند و چقدر زایش رخ می دهد.

اصلا این روش، به صورت اتوماتیک مکانیزم های خوداصلاحی درش فعال میشه و مدام خودش را اصلاح میکنه.
اینطوری دیگه با معضل رکود و جمود هم مواجه نیستیم.
چون مثلا آقای فلانی میبینه طلاب موسسه ش نسبت به سایر موسسات ضعیف هستند یا کارایی تبلیغی یا پژوهشی کمتری دارند، لذا دنبال اصلاح و تکمیل میره و همافزایی میشه.

  • حمید رضا باقری