شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۴ مطلب در خرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شیر و پلنگ و گرگ به گورخر و آهو و گوسفند همیشه ظلم کرده و می‌کنند، خودشان هم به خودشان، درنده به درنده و چرنده به چرنده، همه هم به پرنده و حشره... ظلم کرده و می‌کنند و می‌کنیم. پس بیایید برای تحقق عدالت از حقوق مورچه و گوسفند و آهو و گورخر قیام کنیم! بیایید در راه عدالت برای احقاق حقوق پرندگان قیام کنیم!

 

همین قدر خنده دار است اگر برای عدالت صرف میان گونه انسان‌ها قیام کنیم! فرق من و مورچه و گوسفند چیست؟! وقتی فقط به حیوانیت ما توجه شود.

و همینطور آسایش و رفاه! بیایید برای رفاه مورچه‌ها خانه‌هایی محکم برای آنها بسازیم!

 

اگر تحقق عدالت، رفاه و آسایش، همه برای امر بالاتری نباشد چه ارزشی دارد؟ حتی اگر برای دفاع از حق و آسایش و رفاه بیشتر خودمان هم باشد، کدام دفاع از حق خودمان و رفاه و آسایش بیشتر می‌ارزد که برایش جان دهیم؟ کدام عدالت صرف می‌ارزد برایش تمام زندگی را بگذاری؟

 

👈 «در یک محیط آشفته نمى‏‌شود که اهل عرفان، عرفانشان را عرضه کنند، اهل فلسفه، فلسفه‏‌شان را، اهل فقه، فقه‏شان را، لکن وقتى حکومت یک حکومت عدل الهى شد و عدالت را جارى کرد و نگذاشت که فرصت طلب‌ها به مقاصد خودشان برسند، یک‏ محیط آرام‏ پیدا مى‏‌شود، در این محیط آرام همه چیز پیدا مى‏‌شود.» (صحیفه امام ؛ ج‏ ۲۰؛ ص ۱۱۶.)

👈 «انبیا نیامده‏‌اند حکومت درست کنند، حکومت را مى‏‌خواهند چه کنند؟ این هم هست، اما نه این است که انبیا آمده‏‌اند که دنیا را اداره کنند، حیوانات هم دنیا دارند، کار خودشان را اداره مى‏‌کنند، البته بسط عدالت‏، همان بسط صفت حق تعالى است براى اشخاصى که چشم دارند. بسط عدالت هم مى‏‌دهند، عدالت اجتماعى هم به دست آنهاست، حکومت هم تأسیس مى‏‌کنند، حکومتى که حکومت عادلانه باشد؛ لکن مقصد این نیست، این‏ها همه وسیله است که انسان برسد به یک مرتبه دیگرى که براى آن، انبیا آمده‏‌اند.» (تفسیر سوره حمد امام خمینی؛ ص ۱۷۱ جلسه چهارم)

👈«مقصد انبیا حکومت نبوده است، حکومت براى مقصد دیگر بوده، نه مقصد بوده. تمام مقاصد برمى‏‌گردد به «معرفت اللَّه». هر چه در دنیا واقع بشود و انبیا هر چه دنبالش بودند دنبال این بودند که خداشناسى، واقعاً خداشناسى، اگر او حاصل بشود همه چیز دنبالش حاصل است.» (صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۹؛ ص ۴۳۷)

 

«مقصد میانی بودن عدالت و رفاه» نقطه تمایز ما در تلاش برای عدالت و رفاه با خوبان غرب و شرق است. ما عدالت و آسایش می‌خواهیم برای بندگی، برای سیر الی الله، نه صرفا بر تقسیم عادلانه دنیا و شکم و شهوت عمر هدر دهیم. توده مردم چنین‌اند که وقتی فقیر و مظلوم باشند، ذهن و قلب آرامی برای سیر الی الله ندارند و نیاز دارند تا قلبشان مشغول به امور دنیا نباشد و این جز با رفاه نسبی و عدالت عمومی محقق نمی‌شود.

 

وقتی به این نکته توجه داشته باشیم که مقصد اصلی کجاست، در برنامه ریزی شخصی و عمومی، در تقسیم هزینه‌ها و بودجه‌ها و... فراموش نمی‌کنیم که همه تلاش‌هایمان برای توجه بیشتر به خدا و درک اوست و اگر چنین نباشد دور باطل است.

 

📌از امام کاظم علیه السلام در روایت به هشام از اصحاب خاصشان نقل شده است:

«یَا هِشَامُ مَا بَعَثَ اللَّهُ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلَى عِبَادِهِ إِلَّا لِیَعْقِلُوا عَنِ اللَّهِ فَأَحْسَنُهُمْ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً لِلَّهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلًا وَ أَعْقَلُهُمْ‏ أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة» (تحف العقول؛ ص ۳۸۶.)

ای هشام خداوند انبیاء و رسولانش را به سوی بندگانش فقط برای این فرستاد که در مورد خداوند تعقل کنند، پس هرکس که بهتر آنان را استجابت کند، بهتر به معرفت الله می‌رسد و آگاه‌ترین بندگان به امور خداوند، بهترینشان از نظر عقل است و بالاترین جایگاه را در دنیا و آخرت دارد.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙امام خمینی(ره):
👈«سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد، و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزى که صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و این مختص به انبیاست.

دیگران این سیاست را نمى‏‌توانند اداره کنند. این مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آنها به علماى بیدار اسلام. و هر ملتى علماى بیدارش در زمانى که آن ملت نبیشان بوده است. 

اینکه مى‏‌گویند شما دخالت در سیاست نکنید و بگذارید براى ما، شماها سیاستتان، سیاست صحیحتان هم یک سیاست حیوانى است. آنهایى که فاسدند، سیاستشان سیاست شیطانى است. آنهایى که صحیح راه مى‏‌برند باز سیاستى است که راجع به مرتبه حیوانیت انسان، راجع به رفاه این عالم، راجع به حیثیاتى که در این عالم هست راه مى‏‌برند. لکن انبیا، هم این عالم را و هم آن عالم را- و اینجا راه است براى  آنجا- اینها هدایت مى‏‌کنند. مردم را به این راه و آنچه که صلاح ملت است، صلاح جامعه‏ است. اینها آنها را به آن صلاح دعوت مى‏‌کنند. و صلاح مادى و معنوى از مرتبه اوّل تا آخرى که انسان مراتب کمال دارد. 

سیاستمداران اسلامى، سیاستمداران روحانى، انبیا- علیهم السلام- شغلشان‏ سیاست‏ است‏. دیانت؛ همان سیاستى است که مردم را از اینجا حرکت مى‏‌دهد و تمام چیزهایى که به صلاح ملت است و به صلاح مردم است. آنها را از آن راه مى‏‌برد که صلاح مردم است که همان صراط مستقیم است.»
👈صحیفه امام، ج‏ ۱۳، صص: ۴۳۲ - ۴۳۳.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙 آیت‌الله حائری شیرازی:

🔻علی علیه السلام منسوب به او هست « إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ»  وقتی از یک چیزی می‌ترسی خودت را بینداز داخل آن، این علی علیه السلام از روز اول خودش در هر جنگی انداخته است، دیگر جنگ دیده شده است. شما نگاه کن وقتی شنا بلد نیستی، در آب خودت را نیندازی شنا بلد نمی‌شوی، تو این جا بایست روی این خشکی هی شنا برو، اما اولین باری که می‌افتی در آب می‌روی ته آب، می‌گویی ای خفه شدم، تمرین شنا را در آب می‌کنند، آدم تا در آب نیفتد یک خورده قوطه نخورد، یک خورده سرش زیر آب نرود، شنا گر قابلی نمی‌شود. جنگ را در جنگ می‌شکنند، ترس از آب را در آب می‌شکنند، باید غرق بشوی تا از غرق شدن نترسی، باید زیر آب بروی که ببینی بعدش آدم می‌آید بیرون. شما دوچرخه سواری که کنی، می‌شود زمین نخوری؟ باید این قدر زمین بخوری که از زمین خوردن نترسی، تا بتوانی تعادل خودت را حفظ کنی.

 

🔻شما در انقلاب حرکت می‌کنی نگاه دور بکن، نگاه الآن نکن، ای وای صف نانوا است، این نگاه نزدیک کردن است، این ضد انقلاب هی نگاه نزدیک می‌کند، می‌گوید صفِ نان، صف مرغ، صف این، صف آن، صف نمی‌دانم چه چیز، نگاه آن برش بکن، دور را نگاه کن، آن روز را نگاه کن، که این‌ها شوکتشان عزتشان حفظ شده است، این‌ها فهمیدند محاصره اقتصادی کارگر نیست ولش کن آقا، ولش کن، دروازه‌ها را باز می‌گذارند، آن وقت بعد می‌بیند نه از صفی خبری است، نه چیزی، اینجا وضع بهتر از جاهای دیگر است. آن وقتی می‌بینی اینها تثبیت شدند، همه می‌آیند با اینها معامله می‌کنند تجارت می‌کنند، وضع اینها بهتر از همه جا است، نگاه آینده‌اش بکن.

 

🔻 در زندان که بودیم هر وقت می‌خواستی در باره توحید با اینها صحبت کنی، می‌گفت به ما دستور دادند که بحث ایدئولوژیک نکنید، اما فقط بحث سیاسی کنید، بحث ایدئولوژیک یعنی پایه‌ای، اساسی، بحث سیاسی یعنی مقطعی، لحظه‌ای، نزدیک را نگاه کردن، هی به اینها گفتند بحث سیاسی کن، مقطعی نگاه کن، تحلیل‌های ساعت به ساعت، این جوری خوردند زمین. نگاه نزدیک کردند تعادلشان حفظ نشد زمین خوردند.

 

🔻شما تا نروید در جنگ و جبهه، این بت ترست نمی‌ریزد، تا در آتش‌ها نروی، وحشت آتش از دلت بیرون نمی‌رود، اگر هی بنشینی در گروه مقاومت و هی استخاره کنید و هی امروز و حالا فردا، مثل کسی هست که بنشیند هی کتاب شنا بخواند، هی شما کتاب اسلحه خوانی بخوانید، هی اسلحه باز کنید هی ببندید، هی باز کن، هی شب‌ها خواب ببینی با این؛ ا ین‌ها که نمی‌شود.

 

🔻این امت باید هی برود جبهه، هی شهید بدهد، هی بیاید، هی دوره آموزش ببیند، هی جنگ‌های سخت‌تر، آتش‌های تندتر ببیند تا برایش عادی بشود. این بچه‌ها که مدتی جبهه ماندند، وقتی آتش‌های سبک می‌بینند می‌خندند، اما این‌ها روز اول می‌خندیدند؟!
..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی:

🔻قرآن، مدار کارش، بر این است که بر مردم، زور، حاکم نشود؛ زور بر مردم حکومت نکند. یا زور یا خدا؛ یکی از این دو تا حکومت می‌کند. چون خدا خودش به صورت زور حکومت نمی‌کند. اگر خدا می‌خواست به صورت زور حکومت کند، هزار سال برای تشکیل حکومت امام زمان (علیه السلام) صبر نمی‌کرد.

🔻شما می‌گویید «حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً»؛ او را ساکن کنی در زمین طوعاً؛ طوعاً، در مقابل کُرهاً است. یک کسی که کار را از روی دل انجام می‌دهد، می‌گویند طوعاً این کار را کرد. وقتی از روی بی میلی انجام می‌دهی، می‌گویند کرهاً این کار را کرد.

حضرت حجت(عج) حاکم بر زمین می‌شود؛ حاکم مطاعی که مردم از روی رغبت اطاعتش می‌کنند، نه از او متنفراند، به او عشق دارند. پس بیش از هزار سال صبر کردن، برای این است که نمی‌خواهد حکومت زوری و تحمیلی داشته باشد.

🔻اگر هم یک وقتی زور و تحمیلی ادیان داشته باشند، برای شکستن زور است، نه برای تأسیس زور.

از این جهت می‌گوید: «وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة ﴿توبه-۱۳»؛ آنها ابتدا جنگ را آغاز می‌کنند. علی (علیه السلام) وقتی می‌خواست مثلاً با جنگ جمل با اهل بصره برخورد کند، گفت یک نفر می‌خواهم که برود حرف بزند با اینها ولو بکشندش. یک نفر رفت و مطالب را گفت و اشکالات کار آنها را گفت و حقانیت حضرت را هم گفت و آنها هم کشتندش؛ حضرت گفت حالا دیگر دست من باز است. برای چه؟ برای اینکه الآن آنها زور گفتند، من الآن برای شکست زور دارم کار می‌کنم، نه برای اینکه به زور بر مردم مسلّط بشوم. زور شکستن، جایز است؛ از قدرت برای شکستن قدرت استفاده کنند، درست است.

🔻 برای اصل حق اگر هم یک وقتی از زور استفاده شده، حتماً جبرانش می‌کنند. مثلاً وقتی قدرت به دست حضرت رسول(ص) آمد، مردم فوج فوج آمدند در اسلام، حتماً نیاز به غربال کردن مردم داشت. این جریاناتی که بعد از رحلت حضرت(صلی الله علیه و آله) واقع شد و هنوز جسد مطهر ایشان به خاک سپرده نشده بود که آن برخوردها و اسائه ادب به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) واقع شد، آن جریانات نمونهٔ آن است که می‌خواهد اینهایی که از روی زور آمدند، بروند. یعنی این آمدن، یک رفتنی در پی داشته باشد.

🔻 همهٔ انبیاء، همینطور بودند. حضرت موسی (علیه السلام) هم وقتی که به خاطر جریان دریا فرونشستن و دریا شکافته شدن مردم آمدند به خاطر آن معجزات و به خاطر عصا اژدها شدن، همه به ایشان پیوستند، ایشان را برای ۳۰ روز خدا دعوت کرد در یک مناجاتی، سپس بدون اینکه به مردم اطلاع بدهد، ۳۰ روزش را کرد ۴۰ روز.

ایشان بر اساس وعدهٔ اولی به مردم گفته بود من ۳۰ روزه برمی‌گردم اما ۳۰ روز گذشت و ایشان برنگشت. خدا عمداً این کار را کرد. خداوند به او گفت این ۱۰ روز هم،  ۱۰ روز فوق العاده‌ای است، در این مناجات و اعتکاف باش.

👈«وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ﴿اعراف-۱۴۲»؛ از اول هم ما می‌خواستیم ۴۰ روز پیش ما باشی، منتها اول گفتیم ۳۰ روز، بعد گفتیم ۱۰ روز دیگر اضافه کن.

این کار خدا است؛ «وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ﴿آل عمران-۵۴» وگرنه میقات ایشان، ۴۰ روزه بود. برای چه این کار را کرد خدا؟ برای اینکه فرصتی بدهد به سامری تا اگر می‌خواهد کاری بکند، بتواند بکند. سامری هم آمد به مردم گفت که زیورآلاتتان را هرچه دارید بدهید، اینها هم دادند. همه را در کوزه گذاشت و ذوب کرد، زرگر ماهری بود، از آن یک گوساله درست کرد که صدا هم می‌داد یک آثار روحانی داشت. تا صدا داد، مردم تعجب کردند که گوسالهٔ طلایی که صدا نمی‌دهد؛ پس این گوسالهٔ خدایی است. بعد هم گفت این گوساله نظرکرده است و مال خدا است و آمدند دورش به عنوان گوسالهٔ خدا.

🔻به هر جهت خدا می‌خواهد آنهایی که به وسیلهٔ قدرت شمشیر و نیرو یا به خاطر آن معجزه‌ها آمده بودند و آمدن برایشان تحمیلی بود نه از روی رغبت، اگر می‌خواهند برگردند، زمینهٔ برگشتن داشته باشند. آوردن زوری مردم اگر هم باشد، برای مدتی هست برای اینکه مردم بعدش دیگر خودشان، فهم و درکشان بیاید بالا و خودشان مطلب را بگیرند. 

🔻 از این جهت در قرآن می‌گوید: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا ﴿جمعه-۵»؛ اینهایی که تورات بارشان شد حُمِّلُوا، از تحمیل [بر آنها حمل کردن] است و بعد از آن حمل نکردند تورات را؛ یعنی این بار را خودشان بردارند و این مسئولیت را خودشان قبول کنند، نکردند. می‌گوید اینها «کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارً»؛ مثل الاغی هستند که کتاب بارش کنی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در فصل اول کتاب، اوضاع کودکی و در فصل دوم وقایع تاریخی از زمان کودکی تا جوانی امام مورد بررسی قرار گرفته‌است.

فصل سوم به احوالات امام در حوزه قم اختصاص دارد و موضوع فصل چهارم، احوالات شخصی ایشان از جهت عبادت و تفریح و ... است

در فصل پنجم ماجراهای جذاب ازدواج، تولد فرزندان، اجاره‌نشینی، خانه‌دار شدن و ... می‌آید. در فصل ششم و هفتم دوباره بستر تاریخی این بازه زمانی بررسی شده‌است؛ از اقدامات رضاخان برای اینکه رضاشاه شود، واکنش علمایی چون شهید مدرس، اقدامات و مبارزات متعدد صورت‌گرفته در دوره رضاشاه به خصوص توسط آیت‌الله حائری به عنوان زعیم حوزه قم، و تجربیات امام در این فضا، حوادثی است که در این دو فصل مورد بررسی قرار گرفته‌است.

بخش پایانی کتاب نیز با عنوان «پی‌نوشت» به زندگی شخصیت‌های مهم و برجسته از علما و اساتید امام در این بازه زمانی می‌پردازد.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

کتاب «آقا روح‌الله» اولین جلد از مجلدات یک کلان‌پروژه با عنوان بررسی منطق رهبری امامین انقلاب است. این پروژه از سال ۱۳۹۰ به صورت جدی توسط جمعی از طلاب و فضلای حوزه طراحی و آغاز شد و در گام اول آن سعی گردید تا بستر تاریخی عملکرد امام‌خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای روشن شود؛ چرا که فهم صحیح و مجتهدانه هر اندیشه‌‌ای متوقف بر فهم صحیح از عملکرد مبتنی بر آن اندیشه است و فهم صحیح عملکرد نیز متوقف بر فهم صحیح بستر زمانی تحقق آنها است.

در این راستا مطالعات اولیه‌ای صورت گرفت و بر اساس آن درسی با عنوان «سیره رهبران» در حوزه دانشجویی دانشگاه شریف در چند دوره تدریس شد. در این درس یک دور عملکرد رهبران انقلاب با توضیح بستر تاریخی مورد نیاز، در جریانات مختلف ارائه و نقد شد و برخی نقاط مبهم آن مشخص گردید. در گام دوم با همکاری «پژوهشکده تمدن توحیدی» طرحی پژوهشی تعریف شد که یک دور تاریخ معاصر را ناظر به عواملی که شخصیت رهبران انقلاب و عملکرد و اندیشه‌های آنان را شکل می‌دهد، در آن ارائه شود. برای نیل به این هدف نیز تنها به بررسی رفتارها و حوادثی که مستقیماً با رهبران انقلاب مرتبط بود، بسنده ننموده و به فراخور حال، عملکرد سایر بزرگان و اشخاص و نیز شرایط کلی حاکم بر محیط نیز مورد بررسی قرار گرفت.
این کار پژوهشی با بررسی زندگی حضرت امام در چهار مرحله طلبگی، استادی، قیام و مبارزه، و رهبری انقلاب آغاز شد و اولین خروجی کار، یعنی بررسی زندگی امام‌خمینی در دوره طلبگی در یک جلد به قلم اینجانب در سال ۱۳۹۴ به پایان رسید. دومین خروجی نیز برای دوره استادی در دو مجلد درسال ۹۷ با همین قلم به پایان رسید. دیگر مجلدات این پروژه نیز با اضافه شدن دوره‌های مختلف رهبری آیت‌الله خامنه‌ای و همکاری «پژوهشکده باقرالعلوم» به دست طلابِ فاضلِ فعال در این پروژه در حال تدوین است.
کتاب «آقا روح‌الله» که اولین مجلد از این کار پژوهشی محسوب می‌شود، به علت برخی مشکلات بیش از 6 سال در مرحله اخذ مجوز، نقد و ارزیابی، طراحی و چاپ و ... باقی ماند و دو مجلد بعد نیز به همین سرنوشت دچار شدند؛ اما همه این مشکلات به لطف خداوند مقدمه خوبی برای اصلاح هرچه بهتر و ارائه اثری درخور ارائه سیره امامین انقلاب بود.

باشد تا این اثر به قدر خود چراغی باشد برای گم نشدن راه ایشان.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙محمد حسین جلالی (رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، وزیر سابق دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، فرمانده سابق نیروی هوایی سپاه پاسداران):

🔻 بعد از عملیات موفق و پیروزمند بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر،‏ ‏استکبار جهانی و ارتجاع منطقه که تمام نقشه‌های خود را در پشتیبانی از‏ ‏صدام بر باد رفته می‌دید، احساس خطر کرده و برای نجات این جرثومه ظلم و‏ ‏تجاوز و جنایت به طور هماهنگ به دو کار اقدام کرد.

🔻 اول اینکه صدام برای‏ ‏پذیرش صلح و عقب نشینی از مناطق غربی ایران اعلام آمادگی کرد و از‏ ‏طرف دیگر برای عدم سرایت اثرات این پیروزی به ملت‌های مسلمان و مبارز،‏ ‏خصوصاً شیعیان لبنان و مبارزین فلسطینی و در نتیجه در خطر قرار گرفتن‏ ‏رژیم اشغالگر قدس، اسرائیل با تمام قوای نظامی از زمین و دریا و هوا تهاجم‏ ‏سنگینی را به جنوب لبنان آغاز کرد و تا حوالی بیروت پیشروی نمود.

🔻 در این‏ ‏ارتباط هیئتی عمدتاً از مسئولین نظامی جمهوری اسلامی ایران از جمله آقایان‏ ‏سردار رضایی، سرهنگ سلیمی (وزیر دفاع وقت)، رفیقدوست (وزیر سپاه)،‏ ‏بنده و آقای ولایتی به کشورهای سوریه و لبنان مسافرت کردند. در سوریه‏ ‏ملاقات‌هایی با آقای حافظ اسد، رئیس ستاد مشترک ارتش و وزیر دفاع آنها‏ ‏داشتیم که واقعاً از هیئت استقبال خوبی به عمل آوردند. برادران حزب اللّه‏ ‏‏لبنان را هم در دمشق ملاقات کرده و مذاکراتی صورت دادیم. این برادران‏ ‏تصورشان این بود که ما با تجهیزات پیشرفته و پیچیده با عراق می‌جنگیم که‏ ‏بعد از اطلاع از تجهیزات ما واقعاً تعجب کرده بودند.

🔻 در بحث‌هایی که در آنجا صورت گرفت، تا آنجا پیش رفتیم که یک خطّ‏ ‏دفاعی مشترک در خاک لبنان و روی ارتفاعات مشرف به بیروت تا معبر‏ ‏ورودی مرز سوریه با اسرائیل درست کنیم. قرار شد ما با استعداد یک لشکر‏ ‏در وسط باشیم و سوریه هم در سمت چپ ما قرار بگیرد.‏

🔻 در بازگشت به تهران از فرودگاه تهران، مستقیماً به خدمت حضرت امام‏ ‏رفتیم. به نظرم می‌رسد که جلسه شورایعالی دفاع هم برقرار بود. حضرت‏ ‏آیت اللّه خامنه‌ای و آقای هاشمی هم حضور داشتند. اوائل مغرب بود و قرار‏ ‏بود که در اتاق حضرت امام جلسه شروع شود که دیدیم حضرت امام دارند‏ ‏برای نماز آماده می‌شوند. دیگران هم با شوق نماز را به جماعت ایشان به‏ ‏جای آوردند.

🔻 بعد از اتمام نماز، حضرت امام روی همان سجاده به طرف جمع برگشته و‏ ‏گفتند همینجا بحث کنیم. جمع ما در یک نیم دایره‌ای بر گرد حضرت امام‏ ‏حلقه زدیم و توّسط برادر رضایی گزارش مفصّلی از سفر داده شد. پس از‏ ‏اتمام توضیحات ایشان، حضرت امام فرمودند که من وارد مسائل ریز اجرائی‏ ‏نمی‌شوم و یک توصیه‌ای دارم که خوب است روی آن فکر کنید. آن بزرگوار‏ ‏مطالب خود را با ذکر مثالی بدین شرح بیان فرمودند؛ در محله‌ای از اصفهان‏ ‏بقالی بود که مشتریانش همه اهل همان محله بوده و همگی با هم دوست و‏ ‏رفیق بودند و امور به طور عادی جریان داشت. تا اینکه یک روز صبح زود‏ ‏یکی از مشتری‌ها می‌بیند دزدی قصد سرقت از بقالی دارد. با وی گلاویز‏ ‏می‌شود. بقال هم بعداً می‌آید. زمانی که کشمکش طولانی می‌شود و بقال‏ ‏می‌بیند که این دعوا مزاحم کسب و کار روزانه‌اش شده است، دست رد بر سینه‏ ‏هر دو طرف، هم دزد و هم مشتری خودش، نهاده و می‌گوید که از اینجا‏ ‏بروید و مزاحم کسب و کار ما نشوید.

🔻 امام ادامه دادند: «حالا مواظب باشید این داستان آنجا در مورد شما اجراء‏ ‏نشود. یعنی اینطور نباشد که شما بین زمین و آسمان در لبنان رها شده و‏ ‏پشتیبانی و عقبه نداشته باشید. کمک کردن درست، اما از راهش. راه شما‏ ‏زمینی است که باید از سه ـ چهار کشور عبور کنید. شما که به لحاظ جغرافیایی‏ ‏به لبنان وصل نیستید و مشکل ارتباط زمینی دارید. اگر بخواهید بجنگید، کار‏ ‏آسانی نمی‌باشد زیرا در تداوم پشتیبانی گرفتار خواهید بود».

🔻 این توصیه حضرت امام خطّ اصلی و سیاست کلی را برای ما مشخص کرد‏ ‏و باعث تجدید نظر و تامل در چگونگی کار گردید. لازم به ذکر است که این‏ ‏هیئت با کسب اجازه از حضرت امام (س) به آنجا رفته و بعدها هم با اجازه‏ ‏آن بزرگوار همکاری را ادامه دادند. بنابراین ایشان حضور ما در لبنان را نفی‏ ‏نکرده، بلکه به طریقی محدوده آن را مشخص ساختند.‏

🔻در راستای بحث همین جلسه، بعدها حضرت امام جمله معروف «راه‏ ‏قدس از کربلا می گذرد» را فرمودند که بسیار خط دهنده و بیدار کننده بود و‏ ‏ما را از ورود به جبهه انحرافی باز داشته و متوجه جبهه اصلی نمود.‏

....

📝منبع: امام ودفاع مقدس‏ (خاطراتی از رزمندگان وفرماندهان سپاه اسلام)، چاپ ششم، تهران: مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام‌خمینی(س)، ‏‏چاپ ونشر عروج، ‏‏۱۳۹۴ش، صص: ۱۶-۱۸.
..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻سال دوم طلبگی با جمعی از طلاب به منزل یکی از علما که سالیان دراز عمرشان را در مسیر دفاع از تشیع و مباحث امامت گذاشته‌اند، رفتیم.

می‌گفتند:

👈«معلمی به من گفته است برای تربیت اخلاقی و دینی شاگردانم چه کنم؟ به او گفتم: هر روز درس خود را با زیارت آل یاسین شروع کنید.

آن معلم بعد از یک سال گفته‌ است به شکل عجیبی همه شاگردانم متحول و بسیار با ایمان شده‌اند.

این تاثیر سلام بر حضرت و یاد هر روزه حضرت حجت است، وقتی ما به حضرت سلام می‌دهیم و ایشان را یاد می‌کنیم حضرت نیز بر ما سلام می‌فرستند و ما را یاد و دعا می‌کنند.»

🔻دوست دیگری می‌گفت:

👈«من از یک زمانی تصمیم گرفتم هر روز ۱۰۰ صلوات بفرستم و به حضرت حجت هدیه کنم و سال‌ها می‌گذرد و مسیر زندگی من هر روز بهتر از دیروز است و هر طور حساب می‌کنم در زندگی من لیاقت این همه نعمت را نداشته و ندارم.»

 

🔻 یکی از وجوه گل کردن «سلام فرمانده» نیز همین یاد امام زمان و سلام بر حضرت است.

......

گاهی خیلی تلاش می‌کنیم خودمان یا محصول خودمان را تبلیغ کنیم.
همه قواعد و اصول‌های کارشناسی را هم رعایت می‌کنیم تا محصول درجه یکی داشته باشیم.
اما تراز اول‌ها، پر فروش‌ها همیشه ناقص‌اند!
از باب اصول و قواعد کارشناسی کار خودشان ناقص هستند، کارشناس‌ها هم خیلی آنها را تحویل نمی‌گیرند.
همین سلام فرمانده یک نمونه‌اش است، کتاب سلام بر ابراهیم نمونه دیگرش است که از نظر طراحی جلد و صفحه آرایی و حتی ویراستاری خیلی اشکالات دارد، اما خدا می‌خواست به همین کارهای به ظاهر ناقص برکت دهد.
فیلم اخراجی‌ها نمونه دیگرش بود، اشکالات و نواقصش کم نبود اما پر فروش‌ترین فیلم تاریخ ایران تا زمان خودش شد.
اصلا اگر محصول همه چیزش درست و کامل باشد که دست خدا را نمی‌شود در توسعه آن دید!
بالاخره یک جا هم باید کارشناس‌ها و سحرة زمان ایمان بیاورند!
ما محدودیم خیلی که کارمان خوب باشد و آن را تبلیغ کنیم یک محدوده کوچک را می‌توانیم تحت تاثیر قرار دهیم اما خدا نامحدود است و همه قلوب و مکان‌ها تحت تصرف اوست.
مشک آن است که خدا به او رنگ بو دهد نه آنکه عطار بگوید یا خود ببوید!

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

حضرت امام در مورد قدرت مردم تعبیری دارند که جز برای قدرت خداوند نمی‌توان از این تعبیر استفاده کرد: «قدرت لایزال مردم». ایشان بارها چه در نجف و چه بعد از پیروزی انقلاب از این تعبیر برای قدرت مردم استفاده می‌کنند. به طور مثال در ۱۰ آبان ۱۳۵۶ در نجف می‌فرمایند:

👈«نگویید ما اسلام را مى‏‌خواهیم، آخوند نمى‏‌خواهیم. شما بگویید اسلام را مى‏‌خواهیم، آخوند هم مى‏‌خواهیم. آخوند ملتفتِ- مثلًا- بعض مسائل سیاسى نیست؛ جمع بشوید دور آن آخوندى که مسائل سیاسى را نمى‏‌داند، یادش بدهید آن مسائل را تا او عمل کند تا ملت دنبالش باشد. تا بتوانید اجرا بکنید. اگر شما بخواهید خودتان باشید و منهاى آخوند، تا قیامت هم در زیر بار دیگران هستید. شما همه جمع بشوید، همه با هم باشید، همه برادر باشید، اینها را رد نکنید. این یک قدرت‏ لا یزال‏ است، این قدرت ملت است؛ شما این قدرت ملت را کنار نگذارید.» (صحیفه امام، ج‏ ۳، ص: ۲۴۷)

استفاده از این تعبیر یک بار و آن هم اتفاقی و از روی اشتباه لپی نیست بلکه در موارد مختلف دیگری نیز ایشان از این تعبیر استفاده می‌کنند. مانند: «هیچ قدرتى در مقابل قدرت‏ لا یزال‏ ملت نمى‏‌تواند پابرجا باشد.» (همان؛ ص ۴۶۵، همچنین، ص ۴۲۱ و ...)

امام در عمل نیز ثابت کرد در تمام برنامه‌ها و بحران‌هایی که انقلاب با آنها پیش رو بود، با اتکاء به قدرت مردم سخت‌ترین مشکلات به راحتی پشت سر گذاشته می‌شود. در شکست رژیم تا بن دندان مسلح پهلوی با اتکاء بر قدرت مردم، در کنترل کشور در اوضاع آشفته اول انقلاب با تشکیل کمیته‌های مردمی، در راهبری جنگ با تشکیل بسیج مردمی، در نهضت مسکن سازی، در جهاد سازندگی، کمیته امداد و... همه با همراهی و کمک کردم و با دست خالی اتفاقات خارق العاده‌ای رقم خوردند.

بعد از انقلاب نیز ما هر بحران و مشکلاتی از کرونا و سیل و زلزله گرفته تا بحران‌های سیاسی و اجتماعی، هرجا مردم آمدند پای کار به راحتی آن بحران‌های سخت مدیریت شد.

در قرآن نیز وقتی در مورد ارسال انبیاء برای برپایی عدالت سخن گفته می‌شود، فاعل و مجری عدالت را مردم قرار می‌دهد:

👈«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ».

تا اینجا عرض شد: حضرت امام برای قدرت مردم از تعبیر «قدرت لایزال» یعنی قدرتی که بی‌نهایت است و پایانی ندارد، قدرتی که هیچ قدرت دیگری مقابل آن نمی‌تواند پابرجا باشد، استفاده می‌کنند. ایشان در عمل نیز نشان دادند هرجا بر قدرت مردم اتکاء شد و مردم به میدان آمدند هر بحران و مشکلی، به راحتی پشت سر نهاده شد.

وقتی مردم اراده کردند دیگر کار تمام است، آن وقت است که قدرت خداوند برای تغییر به میان می‌آید و قدرت مردم به قدرت خداوند متصل می‌شود. تمام کار آن است که ما کاری کنیم که مردم اراده خیر و اصلاح کنند تا بتوانیم این قدرت پیوسته به قدرت لایزال الهی را در مسیر اصلاح عالم قرار دهیم.

حضرت امام در این رابطه می‌گویند:

👈 ««إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ‏ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏» یک واقعیتى است، و دستورى. واقعیت به این معنا که تغییراتى که در یک ملتى، یک قومى، حاصل بشود، این منشأ یک تغییرات تکوینى، تغییرات جهانى، تغییرات موسِمى مى‏‌شود. و دستور است به اینکه تغییراتى که شما مى‏‌دهید تغییراتى باشد که آن تغییرات دنبالش یک تغییراتى به نفع شما باشد.» (صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۰؛ ص ۱۲۸)

وظیفه ما بیدار کردن ملت است، وقتی ملت بیدار شد و اراده اصلاح کرد، آنگاه این اراده کار خود را خواهد کرد و هر مشکلی را از میان برخواهد داشت. کاری که امام کرد نیز همین بیدار کردن ملت بود. ایشان در این رابطه می‌فرمایند:

👈 «وقتى که ملت ما بیدار شد، و به برکت اسلام بیدار شد، و خودش را تغییر داد، متحول شد؛ یعنى آن کسى که از یک پاسبان مى‏‌ترسید مقابل امریکا ایستاد، آن کسى که یک پاسبان وقتى مى‏‌آمد توى بازارش مى‏‌گفت ببندید مى‏‌بستند، بیرق بزنید مى‏‌زدند، هیچ براى خودشان قائل نبودند که یک چون و چرایى بکنند، ریختند توى خیابان‌ها و گفتند که «مرگ بر این شاه»! این تحول روحى بود. این تحولِ «ما بِأنْفُسِکُمْ». «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ‏ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‏» تغییر دادید «ما بِأَنْفُس» خودتان را؛ یعنى آن حال پذیرش ظلم، متبدّل شد به حال عدم پذیرش. یک حالِ اینکه دیگر زیر بار این ظلم نمى‏‌خواهیم برویم. این طور که شد، تأیید کرد خداى تبارک و تعالى‏» (صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۰؛ ص۱۳۰)

جنگ و جهاد اصلی امروز جنگ روایت و تبیین است، جنگی که یک طرف آن تلاش دارد با تبیین مردم را بیدار کند تا اراده خیر و اصلاح کنند و یک طرف آن تلاش دارد مردم را به انحراف و اشتباه بیاندازد تا مردم اراده‌ای در مقابل اصلاح واقعی کنند.

تا اینجا عرض شد حضرت امام قدرت مردم را یک قدرت بی‌نهایت که هیچ قدرتی یارای مقابله با آن را ندارد می‌دانند و در قسمت دوم نیز به چرایی آن یعنی پیوستن قدرت الهی به اراده مردم و لزوم تلاش برای به میدان آوردن اراده مردم برای اصلاح امور سخن گفته شد.

هرگاه مردم بیدار شدند و اراده آنها به میدان آمد، تومار فتنه‌ها و طاغوت‌ها در هم پیچیده شد. عبور انقلاب اسلامی نیز از صحنه مشکلات مختلف از ابتدای انقلاب بر پایه بیداری مردم بوده است بیداری که به واسطه تبیین یا تلنگرهایی رخ داد، تلنگری که مردم بعد از سخنرانی رهبری در نماز جمعه در فتنه ۸۸ خوردند یا بعد از به آتش کشیده شدن پرچم امام حسین(علیه السلام) یا تلنگری که مردم بعد مقاله توهین آمیز علیه امام در ۱۹ دی ۱۳۵۶ خوردند! یا بیداری که مردم بعد از به نیزه رفتن سر اباعبدالله خوردند! گاهی بیداری مردم به واسطه کار تبیینی مستمر است و گاهی به واسطه یک تلنگر.

کار انبیاء و اولیاء خدا همیشه همین بیدار کردن مردم بوده و هست «حَتَّى یَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ خَیْبَةِ الضَّلَالَة» اما به چه طریقی؟ قرآن طریق آن را مشخص کرده است: «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ‏ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیْهِم‏» (الاعراف: ۱۵۷) با برداشتن بارها و تکالیف سنگینی که جهل و بدعت بر دوش آنها نهاده و زنجیرهایی که بر دست و پای آنها زده شده است. وقتی این زنجیرها برداشته شد و مردم بیدار شدند، فطرت الهی آنها بقیه کار را می‌کند.

حضرت امام حتی نسبت به مردم غیر مسلمان دیگر کشورها نیز اساس کار را همین روش می‌گذارند و می‌فرمایند:

👈«باید اساس را مردم و فکر مردم قرار داد و باید به فکر مردم بود، نه دولت‌ها؛ زیرا مردم و توده‏‌ها با حق موافقند؛ [...] ما در جهت تبلیغات تقریباً صفر بوده‏‌ایم. باید علاوه بر سفرهاى رسمى، سفرهاى غیر رسمى هم بنماییم تا دنیا را بیدار کنیم. اگر بخواهیم انقلاب را صادر کنیم، باید کارى کنیم که مردم‏ خودشان‏ حکومت‏ را به دست گیرند تا مردم- به اصطلاح- طبقه سه روى کار بیایند.» (صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۵؛ ص۳۰۷.)

وقتی مردمی بیدار شدند و بندهای تحمیلی طاغوت از دست و پای آنها باز شد، آنها خود به خود و بر اساس فطرت الهی و خدا جویشان «فِطْرَتَ اللّه الّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها(روم: ۳۰)» به خیل مومنان خواهند پیوست، بر این اساس که خداوند ایمان را محبوب آنها قرار داده است «حبّب إلیکم الإیمان و زیّنه فی قلوبکم (حجرات: ۷)» به سوی دین و احکام الهی خواهند آمد. (برای اطلاع بیشتر ر.ب: حدیث یازدهم از کتاب چهل حدیث حضرت امام) کافی است ما مانع شویم «جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند. (بیانیه گام دوم)» آنگاه مردم بر اساس فطرت خود با اتصال به قدرت لایزال الهی بقیه راه را خواهند رفت و خواهیم دید هیبت و شوکت پوشالی طاغوت چگونه به یکباره فروخواهد ریخت.

پی نوشت:

📌 یکی از ضعف‌های دولت آقای رئیسی که حالا بعد از این متن اهمیت توجه به آن بیشتر مشخص می‌شود تکیه نکردن به مردم و محور نبودن مردم است.

📌 متاسفانه دولت در عمده کارهای خود بنا دارد صرفا با کار کارشناسی و جهادی مسائل مملکت را حل کند اما تا وقتی برنامه ریزی دولت در اقتصاد و فرهنگ و... به شکلی نباشد که مردم صحنه گردان اصلی باشند مشکلات او حل نخواهد شد. دولت در امور مختلف خود باید به مردم به عنوان راه‌حل بنگرد و نه مسئله.
..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در زمان اهل بیت (علیهم السلام) دو گروه به دو افراط و تفریط افتاده بودند، برخی به افراط اتکاء به عمل مبتلی شده بودند و مصداق بارز آنها خوارج بودند؛ برخی هم به تفریط رجاء بی‌پشتوانه مبتلی شده بودند و مصداق بارز آنها مرجئه بودند. آفت اتکاء به عمل و عمل زیاد تکبر و عجب بود و آفت رجاء زیاد بی‌عملی. در مقابل این دو افراط و تفریط اهل بیت (علیهم السلام) شیعیان را دعوت به عبادت و عمل و در عین حال عدم اتکاء به عمل می‌کنند. به طور مثال در توصیه‌های امام صادق (علیه السلام) به عبدالله آمده است:

👈«إِنَّ أَفْضَلَ‏ الْعَمَلِ‏ الْعِبَادَةُ وَ التَّوَاضُع‏»

قطعا بهترین عمل عبادت همراه با تواضع است.

 

از مهم‌ترین معارف توحیدی اسلام بازگشت تمام خیرات به خداوند و تمام شرور به رویگردانی از خداوند و اتکاء به خودمان است.

👈«ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک‏ (نساء : ۷۹»

اما کسی که به واسطه عبادت خود، متکبر می‌شود عبادتش را از خدا نمی‌داند بلکه به خودش بازمی‌گرداند؛ خداوند چندبار در قرآن تاکید می‌کند که همه هرچه از کمال دارند از فضل و رحمت خداست و هیچ کس هیچ استحقاقی ندارد:

👈 «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرین‏ (البقره: ۶۴)»

👈 «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً (النور: ۲۱)»

 

در آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌گوید: «بگو من بشری مثل شما هستم که بر من وحی می‌شود، خدای ما یکی است و هرکس می‌خواهد به لقاء الله برسد عمل صالح انجام دهد و در عبادتش هیچ کس را شریک خدا قرار ندهد.»

👈«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»

شریک قرار دادن برای خداوند در عبادت را به ریا ترجمه کرده‌اند یعنی عمل را برای اینکه غیر خداوند بگوید او آدم خوبی است، برای به چشم دیگران آمدن انجام دادن و بدترین این دیگران خود انسان است. عبادت را برای اینکه خودمان به چشم خودمان بیاییم انجام دادن می‌شود مصداق اتم شرک به خداوند.

 

مؤمن هرچه عمل خیر انجام دهد باز خودش به چشم خودش نمی‌آید و طلبکار نمی‌شود او را در حال رکوع و سجود می‌بینی اما طلبکار نیست بلکه در تلاش برای جلب فضل خداوند است:

👈«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ (الفتح : ۲۹)»

.........

📝 پی‌نوشت: برگرفته از جلسات شرح روایت عبدالله بن جندب حجت الاسلام حمید وحیدی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری