شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهل بیت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کسی پرسید: آیا درست است که امام رضا(علیه السلام) هرکس هر دعایی می‌کند می‌شوند؟ به او گفتند: بله. جواب داد: «پس خداست دیگر!»

خیلی‌ها اینگونه هستند، چون خدایشان کوچک است تا یک مراتب بالایی از علم و قدرت و معرفت از کسی بشوند جای خدایشان تنگ می‌شود.

«ابن قیم» شاگرد ابن تیمیّه بزرگ وهابیت مى‌نویسد: «إنّ اللّه یجلس على العرش، ویجلس بجنبه سیّدنا محمد (ص) وهذا هو المقام المحمود»

از خدا یک تصور با وجود محدود دارند، خدایی که دارای ابعاد است، این خدای محدود قدرتش هم محدود می‌شود، به تعبیر یهودی‌ها دستانش بسته است. «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ»

این خدای محدود نبی و وصی نبی او هم کوچک هستند و خطا می‌کنند و اطاعت از آنها هم در همه چیز لازم نیست.

چرا یهود سر به طاعت خدا نمی‌گذاشت و مقابل خدا گردن کشی می‌کرد و می‌کند؟! چون خدایش محدود است و می‌صرفد وارد یک کارزار با او شد!

اما قرآن می‌گوید:

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ‏ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ» (المجادله:۷)

آیا ندانسته‏‌اى که خدا آنچه را که در آسمان‌ها و آنچه را که در زمین است مى‏‌داند؟ هیچ گفتگوى محرمانه‏‌اى میان سه تن نیست، مگر اینکه او چهارمین آنهاست، و نه میان پنج تن مگر اینکه او ششمین آنهاست، و نه کمتر از این [عدد] و نه بیشتر، مگر اینکه هر کجا باشند او با آنهاست. آن گاه روز قیامت آنان را به آنچه کرده‏‌اند آگاه خواهد گردانید، زیرا خدا به هر چیزى داناست.

 

برخی در این آیه شریفه دقت نمی‌کنند و فکر می‌کنند خداوند می‌گوید: «ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ» یطلع علیه. یعنی هر سه نفری که صحبت می‌کنند، خداوند از آن مطلع است و بیشتر و کم‌تر هم باشند فرقی نمی‌کند؛ اما خداوند می‌گوید: «ما یَکُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ‏ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ» خداوند هم با این سه نفر است، هم با آن پنج نفر است، هم با کم‌تر از آن‌ها هم بیشتر. خداوند از کار ما و شما و آنها صرفا مطلع نیست بلکه خداوند با ما و آنها است. «هُوَ مَعَهُمْ»

این تصور از وجود بی حد و مطلق خداوند کجا؟ و آن تصور که خداوند را یک موجود محدود و دارای مکان می‌داند، کجا؟!

برخی از اهل سنت در تفسیر «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ‏ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» می‌گویند: «الْکُرْسِیُّ‌: مَوْضِعُ الْقَدَمَیْنِ‌» یعنی کرسی جای پاهای خداوند است!

معلوم است وقتی برای کسانی که خدایشان کوچک است، از فضائل امیرالمؤمنین(علیه السلام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و دیگر اولیاء خداوند می‌گویی، این آدم‌ها سریع شما را متهم به شرک کنند، با آنها نباید بحث از ولایت کرد، باید توحیدشان را درست کرد!

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در آیه ۸ سوره مبارکه انسان: از داستان روزه گرفتن امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و حسنین (سلام الله علیهم اجمعین) و دادن افطارشان در سه روز پی‌ در پی به مسکین و یتیم و اسیر سخن به میان آمده است.

در آیه ۹: اخلاص این خانواده و لله بودن کارشان و انتظار جبران نداشتن از سوی بندگان خدا مورد تحسین الهی قرار گرفته است.

اما اوج این داستان و معرفت و مقام این خانواده در آیه دهم است که در ذکر فضائل این خانواده مبارک، چندان به آن توجه نمی‌شود.

ما اگر محبت و لطفی به کسی کنیم خیلی سخت است که انتظار جبران از او نداشته باشیم اما به هر حال اگر روی اخلاصمان کار کنیم، کار را برای خدا انجام می‌دهیم و انتظار جبران آن لطف و محبت را «أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗۖ» از خداوند داریم.

اما این خانواده بعد از سه روز گرسنگی و دادن افطار خود به بندگان خدا، نه تنها احساس طلبکاری ندارند و با احساس طلبکاری و انتظار جبران، نمی‌گویند مثلا: ما امید داریم خداوند بیش از آن به ما دهد و برای ما جبران کند، بلکه تازه می‌گویند: ما از خداوند در آن روزی که آن روز سخت و هولناک است، خوف داریم.

📌خود را بدهکار و شرمنده در درگاه الهی می‌دانند، نه طلبکار.

https://eitaa.com/ayat_va_revayat

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در زمان اهل بیت (علیهم السلام) دو گروه به دو افراط و تفریط افتاده بودند، برخی به افراط اتکاء به عمل مبتلی شده بودند و مصداق بارز آنها خوارج بودند؛ برخی هم به تفریط رجاء بی‌پشتوانه مبتلی شده بودند و مصداق بارز آنها مرجئه بودند. آفت اتکاء به عمل و عمل زیاد تکبر و عجب بود و آفت رجاء زیاد بی‌عملی. در مقابل این دو افراط و تفریط اهل بیت (علیهم السلام) شیعیان را دعوت به عبادت و عمل و در عین حال عدم اتکاء به عمل می‌کنند. به طور مثال در توصیه‌های امام صادق (علیه السلام) به عبدالله آمده است:

👈«إِنَّ أَفْضَلَ‏ الْعَمَلِ‏ الْعِبَادَةُ وَ التَّوَاضُع‏»

قطعا بهترین عمل عبادت همراه با تواضع است.

 

از مهم‌ترین معارف توحیدی اسلام بازگشت تمام خیرات به خداوند و تمام شرور به رویگردانی از خداوند و اتکاء به خودمان است.

👈«ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک‏ (نساء : ۷۹»

اما کسی که به واسطه عبادت خود، متکبر می‌شود عبادتش را از خدا نمی‌داند بلکه به خودش بازمی‌گرداند؛ خداوند چندبار در قرآن تاکید می‌کند که همه هرچه از کمال دارند از فضل و رحمت خداست و هیچ کس هیچ استحقاقی ندارد:

👈 «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرین‏ (البقره: ۶۴)»

👈 «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً (النور: ۲۱)»

 

در آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌گوید: «بگو من بشری مثل شما هستم که بر من وحی می‌شود، خدای ما یکی است و هرکس می‌خواهد به لقاء الله برسد عمل صالح انجام دهد و در عبادتش هیچ کس را شریک خدا قرار ندهد.»

👈«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»

شریک قرار دادن برای خداوند در عبادت را به ریا ترجمه کرده‌اند یعنی عمل را برای اینکه غیر خداوند بگوید او آدم خوبی است، برای به چشم دیگران آمدن انجام دادن و بدترین این دیگران خود انسان است. عبادت را برای اینکه خودمان به چشم خودمان بیاییم انجام دادن می‌شود مصداق اتم شرک به خداوند.

 

مؤمن هرچه عمل خیر انجام دهد باز خودش به چشم خودش نمی‌آید و طلبکار نمی‌شود او را در حال رکوع و سجود می‌بینی اما طلبکار نیست بلکه در تلاش برای جلب فضل خداوند است:

👈«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ (الفتح : ۲۹)»

.........

📝 پی‌نوشت: برگرفته از جلسات شرح روایت عبدالله بن جندب حجت الاسلام حمید وحیدی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 در ایام نوجوانی که به کانون زبان می‌رفتم استاد زبانی داشتیم که تازه از آمریکا به ایران آمده بود و ظاهرش هم چندان مذهبی نبود، نکته‌ای به ما آموخت که سال‌ها برایمان ماند و ان شاء الله باقیات الصالحات خودش نیز باشد. در مورد اینکه صلوات علاوه بر ذکر خدا و درود فرستادن بر پیامبر(ص)، پرچم دین‌داری ما است برایمان سخن گفت، به ما گفت چیزی به شما یاد می‌دهم که با آن هم اهل توحید می‌شوید، هم مسلمان و هم شیعه و محب امیرالمؤمنین(ع)، با صلوات فرستادن از خداوند درخواست می‌کنیم و نشان می‌دهیم اهل توحید هستیم و با درود فرستادن بر پیامبر و آل او (صلی الله علیهم اجمعین) نشان می‌دهیم که پیرو و محب محمد(ص) و آل او هستیم، پس صلوات را پرچم دین‌داری خود بدانید نه یک ذکر عادی.

🔰 در اوایل طلبگی‌ام بود که روزی بعد از نماز ظهر و عصر که از مسجد مدرسه برمی‌گشتم، تسبیح در دستم بود و صلوات می‌فرستادم، ناگهان متوجه شدم که یکی از دوستان بسیار با تقوا و با اخلاق طلبه‌ام، چشمانش گرد شده و بدون پلک زدن خیره به من نگاه می‌کند، هرچه نزدیک‌تر می‌رفتم، نگاهش را برنمی‌داشت، وقتی به او رسیدم مثل اینکه یک عالم بزرگ را دیده باشد، به شکل خیلی عجیبی شروع کرد به اظهار تواضع، احترام و عرض ادب کردن، مانده بودم ماجرا چیست؟ ما که هر روز یکدیگر را می‌بینیم، این دیگر چه شوخی است، اما متوجه شدم نه انگار واقعا ابراز ارادت می‌کند! بعدا متوجه شدم مثل اینکه ایشان چشمانش باز شده بوده و نورانیت مربوط به صلوات در آن لحظه را متوجه شده بوده اما چون تازه کار بود، متوجه نشده بوده که این نورانیت از من نیست و مربوط به صلوات است، بعد از مدتی هم تب بنده خدا خوابید و رفتارش عادی شد.

🔰 در روایات داریم که صلوات را بلند بفرستید که نفاق را از دل بیرون می‌برد و اگر دقت کنیم نفاق مگر چیست؟ جز ناخالصی در محبت به پیامبر(ص) و آلش؟ منافق چقدر برایش سخت است بلند و همراه با دیگران جلوه محبت خالص به پیامبر و آلش را ببیند.

🔰 در نمازهای جماعتمان رسم خوبی داریم و بعد از نماز این آیه نورانی را می‌خوانیم که: «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو صلوا علیه و سلموا تسلیما » چه آیه زیبایی که به ما تذکر می‌دهد صلوات فرستادن بر نبی و آل او کار خدا و ملائکه او است، همه عالم کون و مکان بر محمد(ص) صلوات می‌فرستند، پس شما نیز بیایید با همه عالم هم‌صدا و هماهنگ شوید و این ترنم زیبا را به دهان بیاورید «و سلموا تسلیما» و در مقابل محمد(ص) تسلیم مطلق باشید.

🔰 در روایات است که هر بار صلوات می‌فرستیم دو باب رحمت الهی بر ما گشوده می‌شود و همچنین در ذیل آیه  ۸۹ بقره «کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ‏ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا» گفته شده است یهودیان تا پیش از ظهور پیامبر(صلی الله علیه و آله) در هنگام جنگ‌های خود با کفار با صلوات فرستادن از خداوند طلب فتح و پیروزی می‌کردند و خداوند نیز موجبات فتح و پیروزی آنان را فراهم می‌کرد.

👈 «وَ کانُوا یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْیَهُودَ مِنْ قَبْلُ‏ ظُهُورِ مُحَمَّدٍ ص بِالرِّسَالَةِ یَسْتَفْتِحُونَ یَسْأَلُونَ اللَّهَ الْفَتْحَ وَ الظَّفَرَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ الْمُنَاوِینَ لَهُمْ، فَکَانَ اللَّهُ یَفْتَحُ لَهُمْ وَ یَنْصُرُهُمْ»

📌 پس دنبال بهانه باشیم برای صلوات فرستادن و طلب صلوات کردن، چه رسم‌های زیبایی داریم که هر وقت جماعتی در جایی معطلیم، طلب صلوات می‌کنیم و صلوات می‌فرستیم، هر وقت برقی روشن می‌شود صلوات می‌فرستیم، هر وقت استاد و بزرگی در مجلسی حاضر می‌شود صلوات می‌فرستیم و...

برخی از عزیزان اعتراض می‌کنند که برای حضور بنده صلوات نفرستید اما این اعتراض از باب تواضع خوب است اما واقع ماجرا این است که ما دنبال بهانه‌ایم برای صلوات فرستادن و طلب صلوات حضور شخصی باشد یا روشن شدن برق یا هر بهانه دیگری، اینها همه بهانه‌ایست برای مقصود دیگر.

...........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

سفینه‌ی نجات

🔰 وقتی از حق دور ماندی، از حرکت به سوی نور دور ماندی، ظلمات را در پیش داری، در دریا وقتی به سمت روشنایی حرکت نکنی به هر سمت دیگری که بروی در ظلمتی، فرقی هم ندارد که سکان دار کشتی این ایسم یا آن ایسم باشد، کافی است به سمت نور نروی؛

👈 «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ‏ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات» [۲۵۷ البقره]

 

🔰 مثل ولایت مَثل کشتی نجات است که اگر بر آن سوار نشدی هلاک خواهی شد.

👈«إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَیْتِی فِی أُمَّتِی‏ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ فِی قَوْمِهِ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق‏»

[کتاب سلیم بن قیس الهلالی ؛ ج ۲ ؛ ص: ۵۶۰]

 

🔰 می‌شود بر کشتی طاغوت سوار باشی و نماز بخوانی، روزه بگیری و... اما تا وقتی سکان کشتی در دست ناخدای طاغوت باشد، رو به ظلماتی، دعوای اصلی بر سر رهبری کشتی است، ناخدا کیست؟

 👈 «بُنِیَ‏ الْإِسْلَامُ‏ عَلَى‏ خَمْسٍ‏ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‏ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ.»

[الکافی (ط الإسلامیة)؛ ج‏۲، ص: ۱۸.]

.......................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اولیاء الله

با یکی از علماء قدیمی در مورد روحیات چپ‌ها و مجاهدین خلق، صحبت می‌کردم، می‌گفت: «زمان قبل از انقلاب آن‌ها یک ویژگی مهم و مشترک داشتند که همین ویژگی‌ هم موجب شد بعد از انقلاب کم کم تغییر ایدئولوژی دادند و از اسلام دست‌کشیدند و جهت مبارزاتشان هم عوض شد.

آنها روحانیت را کلا قبول نداشتند و می‌گفتند از میان آخوندها ما فقط امام و آقای طالقانی را قبول داریم، در راه مبارزاتشان هیچ کاری با بقیه روحانیون نداشتند و خودشان را علامه می‌دانستند و در همه موضوعات نظریه پردازی، بعد هم بر اساس آن‌ عمل می‌کردند ولو جان یا آبروی کسانی در میان باشد.»

 

وقتی زندگی شهداء خصوصا شهدای برجسته را بررسی می‌کنیم، همه آنها دستشان در دستان یک عالم ربانی بوده است و نَفَسِ آن عالم در تربیتشان تأثیر جدی داشته است و برعکس وقتی  زندگی افراد یا جریان‌های مختلفی که در طول انقلاب راه خود را عوض کردند و از انقلاب جدا شدند را بررسی می‌کنیم تقریبا همه آنها، با هیچ عالم ربانی ارتباط نداشته‌اند.

 

در دعای ندبه می‌خوانیم:

🔹« أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ‏ الْأَوْلِیَاءُ»

🔸کجاست آن وجه اللهی که اولیاء به آن توجه می‌کنند. همه کس نمی‌توانند به او توجه کنند کسانی که اولیاء الله هستند به حضرت توجه می‌کنند و به واسطه آن‌هاست که ما نیز به حضرت حجت(عج) توجه می‌کنیم و متصل می‌شویم.

 

برای اتصال به جریان ولایت اللهی باید ظرفیت این اتصال وجود داشته باشد و هر کسی به واسطه‌ای که متناسب اوست به ولایت الهی متصل می‌شود.

کسی چون امیرالمؤمنین(ع) به واسطه ولایت حضرت رسول(ص) به ولایت الهی متصل می‌شود و کسانی چون اهل بیت(علیهم السلام) به واسطه ولایت امیرالمؤمنین(ع) و حضرت صدیقه (س) به ولایت پبامبر(ص) و خداوند متصل می‌شوند.

 

این مسأله نیاز به وجود واسط‌ برای تمسک و چنگ زدن به ریسمان ولایت اللهی بعد از اهل بیت(علیهم السلام) نیز ادامه دارد، چون ما ظرفیت اتصال مستقیم با حضرات معصومین(علیهم السلام) را نداریم، واسطه‌هایی که اولیاء اهل بیت(علیهم السلام) و اولیاء الله نامیده می‌شوند، وجود دارند که آنها واسطه فیض استفاده ما از معضومین هستند.

 

در روایتی از امام کاظم (علیه السّلام) که بالاترین مرتبه ورع میان جمع کثیری از شیعیان را به اولیاء خود اختصاص می‌دهد آمده است:

🔸من از پدرم بسیار می‌شنیدم که می‌فرمود: از "شیعیان ما" نیست کسى‏ که ورع او چنان مشهور نباشد که زنان پرده‏نشین که در اجتماع حضور ندارند نیز از ورع او سخن نگویند و از "اولیاء ما" نیست کسی که در شهرى که ده هزار نفر از خلق‌الله در آن هستند پارساتر از او میان آنها باشد.

🔹«لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ لَا تَتَحَدَّثُ الْمُخَدَّرَاتُ بِوَرَعِهِ فِی خُدُورِهِنَّ وَ لَیْسَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا مَنْ هُوَ فِی قَرْیَةٍ فِیهَا عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ فِیهِمْ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ أَوْرَعُ مِنْهُ.» [الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏۲؛ ص: ۷۹ ]

 

در حدیثی از امام صادق(ع) در مورد غیبت حضرت حجت(عج) آمده است: خداوند می‌داند که اولیاء‌الله در زمان غیبت در وجود حضرت شک نمی‌کنند و اگر می‌دانست شک می‌کنند چشم برهم زدنی حجت خود را از ایشان پنهان نمى‏داشت.

«وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ أَوْلِیَاءَهُ‏ لَا یَرْتَابُونَ وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّهُمْ یَرْتَابُونَ مَا غَیَّبَ حُجَّتَهُ عَنْهُمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ وَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ‏ إِلَّا عَلَى رَأْسِ شِرَارِ النَّاسِ‏.» [همان؛ ج‏۱؛ ص: ۳۳۳ ]

شناخت "اولیاء اهل بیت(علیهم السلام)" خود یک نعمت و مصداق اکرام الهی است؛

در زیارت عاشورا در مناجات با امام حسین(ع) می‌گوییم:

🔹«فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ- وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُم‏ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِکُمْ أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»

🔸یعنی خداوندی ما رابه واسطه شناخت شما حضرات و نیز شناخت اولیاء شما اکرام کرده است؛

در قسمت دیگری از زیارت عاشورا می‌گوییم:

🔹«أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوَالاتِکُمْ وَ مُوَالاةِ وَلِیِّکُم‏»

🔸به واسطه پیروی از شما و اولیاء شما به خداوند تقرب می‌جوییم.[۱]

در یکی از خطبه‌های‌ نقل شده از حضرت امیر(ع) ایشان سخن از اولیائی برای اهل بیت (علیهم السلام) می‌گویند که پیروانی دارند و حضرت از شوق دیدارشان آه می‌کشند:

🔸خداوندا من می‌دانم قطعا بساط علم برچیده نمی‌شود و چنین نیست که کفر و ضلالت همه زمین را فراگیرد.

و قطعا زمینت را از حجت خودت بر مخلوقاتت خالی نخواهی گذاشت، حجتی که یا ظاهر است و اطاعت نمی‌شود یا خائف و پنهان، تا حجت تو باطل نشود و چنین نباشد که مردم حجت نداشته باشند.

و اولیاء تو گمراه نشوند بعد از آنکه آنان را هدایت نمودی؛

🔹«وَ لَا یَضِلَّ أَوْلِیَاؤُکَ‏ بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَهُمْ»

🔸ولى آنها کجایند و چقدر؟ آنها تعدادشان اندک و از لحاظ ارزش نزد خداى- جل ذکره- بسیار بزرگند؛

🔹«أَیْنَ هُمْ وَ کَمْ أُولَئِکَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ قَدْراً»

🔸آنها پیرو پیشوایان دین، (امامان هدایت کننده) هستند، ائمه‌ای که به آدابشان پرورش یافته و به راه آنها رفته‏اند.

🔹«الْمُتَّبِعُونَ لِقَادَةِ الدِّینِ- الْأَئِمَّةِ الْهَادِینَ الَّذِینَ یَتَأَدَّبُونَ بِآدَابِهِمْ وَ یَنْهَجُونَ نَهْجَهُمْ»

🔸اینجاست که علم و دانش آنها را به حقیقت ایمان کشاند و جان‌هایشان پذیرای پیشوایان دانش گردد و آن احادیثى که بر دیگران مشکل آید براى ایشان دلنشین باشد و به آنچه تکذیب‏کنندگان، از آن وحشت دارند و متجاوزان سرباز میزنند انس و الفت دارند.

آنها پیرو اهل بیت(علماء) هستند، براى اطاعت خداى تبارک و تعالى و اولیائش با اهل دنیا معاشرت کنند و نسبت به دین و براى ترس از دشمن خویش تقیه را آئین خود سازند، روح‌هاى ایشان بمقام بالا مربوط است.

عالمان این اولیاء الله و پیروان آنها در زمان حاکمیت باطل امکان گفتن حق و احقاق آن را ندارند و منتظر ظهور دولت حق هستند و خدا هم با کلمات خود حق را ثابت خواهد نمود و باطل را از میان ببرد.

🔹«فَعُلَمَاؤُهُمْ وَ أَتْبَاعُهُمْ خُرْسٌ صُمْتٌ‏ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ وَ سَ «یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَ‏ بِکَلِماتِهِ‏» وَ یَمْحَقُ الْبَاطِلَ»

 

🔸هاى هاى، خوشا بحال این "اولیاء‌الله" که در زمان صلح و آرامش بر دینشان شکیبائى ورزیدند،

🔹«هَا هَا طُوبَى لَهُمْ عَلَى صَبْرِهِمْ عَلَى دِینِهِمْ فِی حَالِ هُدْنَتِهِمْ»

 

🔸وای از اشتیاق به دیدارشان در زمان ظهور دولتشان،

🔹«وَ یَا شَوْقَاهْ إِلَى رُؤْیَتِهِمْ فِی حَالِ ظُهُورِ دَوْلَتِهِمْ»

 

🔸خدا ما و ایشان و پدران و همسران و فرزندان نیکو کارشان را در بهشت برین جمع خواهد کرد.

🔹«وَ سَیَجْمَعُنَا اللَّهُ وَ إِیَّاهُمْ فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ‏ وَ مَنْ صَلَحَ‏ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ*». [الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏۱؛ ص: ۳۳۵]

 

📌 رشته ولایت الهی از اهل بیت(علیهم السلام) به اولیاء ایشان که از علماء ربانی و اهل ورع هستند می‌رسد و در زمان غیبت به واسطه پیروی از این اولیاء الله است که ما به ولایت حضرت حجت(عج) می‌رسیم؛

همانطور که بارها از علمای متقی زمان خود چون حضرت امام، آیت‌الله بهجت، آیت‌الله بهاء الدینی، علامه طباطبایی و... شنیده و در مورد برخی از دیگر علمای معاصر خود نیز دیده‌ایم، مراتبی از ولایت تکوینی نیز به فضل خداوند به این اولیاء الله داده می‌شود.[۲]

......................

📝حاشیه:

[۱] برخی موالات را در چنین مواردی به صرف محبت ترجمه می‌کنند در حالی که موالات اگر نسبت به مقام بالاتر باشد به معنی محبت همراه با پیروی و اطاعت است و اگر نسبت به کسانی که در یک مقام هستند باشد به معنی محبت همراه با مسئولیت پذیری است.

[۲] استاد مطهری در کتاب انسان کامل در توضیح معنای قرب الهی این مطلب را توضیح می‌دهند.

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آیت‌الله حائری شیرازی نقل می‌کنند:

🔹سال ۶۷ بود. [در] عملیات مرصاد، صدام بعد از قطع نامه حمله کرده بود به اهواز.

مقام معظم رهبری آن موقع رئیس جمهور بود. یک پیام کوتاه اما جگر سوزی دادند: «من به سمت سرنوشتم می‌روم.» همه فهمیدند که ایشان می‌گوید یا صدام را بر می‌گردانم یا دیگر من بر نمی‌گردم؛ هرچه سرنوشتم باشد. همه را تکان داد.

 

🔹ائمه جمعه، همه آمدند اهواز. دانشگاه شهید چمران هم تعطیل [شده بود]. خدا حفظ کند "آیت الله جزایری" خوابگاه دانشگاه را گرفت برای روحانیون که اینها که می‌آیند یک سرپناهی داشته باشند. سوئیت بود. سوئیت‌ها را بر اساس قرعه کشی، داده بودند.

 

🔹[در زمان طلبگی] "آقای فقیه امام جمعه نیریز" در مدرسه حجتیه همسایه من بود. من حجره ۱۰۴ بودم حجره "آقای فقیه" حجره  ۱۰۵ چسبیده بود به هم دوتا حجره.

آقای فقیه به من زنگ زد که [بر اساس] این قرعه کشی که آقای جزایری کرده، [اینجا هم] سوئیت شما چسبیده به سوئیت ما است. یعنی همان مثل بیست سال قبل است. ما سال ۴۰ مدرسهٔ حجتیه با هم همسایه بودیم، حالا سال ۶۷ است. ۲۷ سال قبل.

 

🔹من ترجیح دادم که در اعزام مبلغ داخل طلبه‌ها باشم؛ سوئیت مصرف نکنم. اما ایشان گفت: خب یک سری بیا. رفتم آنجا، گفت: سوئیتت را ببین! رفتم درِ سوئیت، نگاه کردم؛ به محافظ‌ها گفتم وسایلم را بیاورید همین‌جا. گفتند: این همه آقای فقیه اسرار می‌کرد، قبول نمی‌کردید؛ حالا چطور شد قبول کردید؟

گفتم به خاطر این شماره. دیدم رویش نوشته ۱۰۴. نگاه به سوئیت آقای فقیه کردم دیدم نوشته ۱۰۵. پهلوی هم باشد مهم نیست، ۱۰۴ و ۱۰۵ باشد مهم است.

 

🔹 ۲۷ سال قبل من در حجره ۱۰۴ بودم، او در حجره ۱۰۵. حالا در قرعه کشی، سوئیت ۱۰۴ [را] به من دادند، به او سوئیت ۱۰۵. خودم یک تحلیلی داشتم؛ تحلیلم این بود که آقا امام زمان می‌گوید ما از شما غافل نیستیم، حتی حجره‌ای که گیرش بیاید هم ما دخالت می‌کنیم.

ما در جزئیاتتان هم حضور داریم. کی می تواند باور کند که امامش در جزئیات زندگی او حضور دارد؛ محبت است. می خواهد پیام بدهد. می‌گوید شما صد میلیون مرتبه این [کاغذ‌های قرعه کشی] را بریزید در گلدان، دست بکنید [داخل یک برگه] بیاورید؛ دیگر تکرار نمی‌شود. این حساب احتمالات، احتمال تصادف را یک حدی برایش قائلند دیگر؛ این مسئله از حد تصادف گذشته، انتخاب است.

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در سفر اربعین اولین شب حضورمان در کشور عراق به منزل یکی از برادران عراقی رفتیم. میزبان ما همراه با چندنفر دیگر از عراقی‌ها  اصطلاحا گعده (دورهم نشینی) داشتند. با هم صحبت می‌کردند که ناگهان بحثشان بالا گرفت و رو به من و دوست طلبه‌ام کردند و گفتند: شما که شیخ هستید، جواب این بابا را بدهید.

گفتم چه شده بفرمایید، خود فردی که اشکال می‌کرد شروع به صحبت کرد. گفت: ما چرا این کارهایمان را برای خود خدا نکنیم؟ چرا اسم امام علی را می‌آوریم و می‌گویم برای امام علی(علیه السلام) کار می‌کنم، خود ائمه هم هرکاری می‌کردند برای خدا می‌کردند، درست نیست ما بگوییم برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) میهمان می‌گیریم و همه‌اش اسم امام علی(علیه السلام) را بیاوریم؛ باید فقط برای خدا کار کنیم.

عراقی‌ها هر چه می‌گفتند قانع نمی‌شد، من هم انتقال مطلب خصوصا چون آنها زبان محلی دارند و من دست و پاشکسته عربی فصیح صحبت می‌کردم، برایم سخت بود. به خود امیرالمؤمنین(علیه السلام) متوسل شدم که بتوانم جوابی کوتاه و قانع کننده را به آنها بگویم.

دو آیه از قرآن به ذهنم خطور کرد و جواب دادم:

خداوند در قرآن یکجا به پیامبر می‌گوید که بگو: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى(شورای 23)» یعنی مزد رسالت من چیزی نیست جز محبت و دوستی به اهل بیتم. و

در جای دیگر می‌فرماید: «فَما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ( 72 یونس)» یعنی من از شما اجری نمی‌خواهم هر اجری هست بر خداست.

جمع این دو آیه چه می‌شود؟ این می‌شود که «مودة فی القربی» محبت و دوستی اهل بیت، مستقیما برای خداست، چون در آیه اول می‌گوید اجر رسالت مودت اهل بیت است و در آیه  دوم می‌گوید هر اجری است علی الله است. این یعنی شما هرچه برای امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) کار کنی مستقیما برای خداست.


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مودت به اقرباء

📝ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ (23 شورای)

👈این است همان که خدا بندگان خود را بدان بشارت مى‏دهد، بندگانى که ایمان آورده اعمال صالح کردند. بگو من از شما در برابر رسالتم مزدى طلب نمى‏کنم به جز مودت نسبت به اقرباء، و کسى که حسنه‏اى به جاى آورد، ما حسنى بر آن حسنه اضافه مى‏کنیم که خدا آمرزگار و قدردان است (23)
...........................................
پی نوشت: 
خداوند به حضرت رسول (علیه و علی آله السلام) می‌گوید به عنوان مزد رسالت خود، محبت به اقرباء خود را طلب کن.
آیا نزدیک‌تر از فاطمه(سلام الله علیها) به حضرت کسی بود؟!
همانطور که حضرت زهرا(سلام الله علیها) با مبارزه خود با طاغوت زمان، حجتی قطعی برای مردم زمانه خود قرار داد با پنهان نمودن قبر خود نیز مبارزه را تا ظهور تمام حق ادامه داد و علم حق را برای حق‌جویان همه تاریخ برافراشت.

https://t.me/sharhe_hal/510 

  • حمید رضا باقری