شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام حسین» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در کتاب امالی شیخ مفید رحمة الله علیه روایتی آمده است که در آن شخصی به نام "حَذْلَمِ بْنِ سَتِیرٍ" مشاهدات خود از حضور کاروان اسراء در کوفه را نقل میکند، این روایت با اختلاف جزئی در مضامین در منابع دیگری نیز ذکر شده است.

قَدِمْتُ اَلْکُوفَةَ فِی اَلْمُحَرَّمِ سَنَةَ إِحْدَى وَ سِتِّینَ عِنْدَ مُنْصَرَفِ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ بِالنِّسْوَةِ مِنْ کَرْبَلاَءَ

حذلم نقل می‌کند: در محرم سال ۶۱ هجری وارد کوفه شدم و این حضور مصادف شد با بازگشت علی‌بن الحسین (علیه اسلام) [امام سجاد] به همراه زنان [اسیر شده] از کربلا؛

وَ مَعَهُمُ اَلْأَجْنَادُ مُحِیطُونَ بِهِمْ وَ قَدْ خَرَجَ اَلنَّاسُ لِلنَّظَرِ إِلَیْهِمْ

همراه آنان سربازانی بودند که دور آن‌ها را حلقه زده بودند و مردم نیز برای دیدن آنان از خانه‌هایشان خارج شده بودند.

فَلَمَّا أُقْبِلَ بِهِمْ عَلَى اَلْجِمَالِ بِغَیْرِ وِطَاءٍ - جَعَلَ نِسَاءُ أَهْلِ اَلْکُوفَةِ یَبْکِینَ وَ یَنْتَدِبْنَ

زنان کوفه وقتی که با آنان مواجه شدند و مشاهده کردند که حضرت و اسراء بر شترانی بدون جهاز سوار شده‌‌اند، شروع به گریستن و ناله سردادن کردند.

فَسَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ وَ هُوَ یَقُولُ بِصَوْتٍ ضَئِیلٍ وَ قَدْ نَهَکَتْهُ اَلْعِلَّةُ وَ فِی عُنُقِهِ اَلْجَامِعَةُ وَ یَدُهُ مَغْلُولَةٌ إِلَى عُنُقِهِ أَلاَ إِنَّ هَؤُلاَءِ اَلنِّسْوَةَ یَبْکِینَ فَمَنْ قَتَلَنَا

شنیدم که امام سجاد (علیه السلام) در حالی که با صدایی ضعیف سخن می‌گفت و بیماری او را لاغر کرده بود و در گردنش غل و زنجیر بود و دستانش را به گردنش بسته بودند، می‌گفت: این زنان گریه می‌کنند! پس چه کسی ما را کشته است؟!

قَالَ وَ رَأَیْتُ زَیْنَبَ بِنْتَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ لَمْ أَرَ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا کَأَنَّهَا تُفْرِغُ عَنْ لِسَانِ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ

و دیدم زینب دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام) که هرگز زنی با حیا و سخن‌ور تر از او ندیده بودم، گوئی از زبان امیرالمؤمنین(ع) سخن می‌گفت.

 قَالَ وَ قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى اَلنَّاسِ أَنِ اُسْکُتُوا

به مردم اشاره کرد که ساکت باشید.

 فَارْتَدَّتِ اَلْأَنْفَاسُ وَ سَکَتَتِ اَلْأَصْوَاتُ

صداها خاموش شد و توجه‌ها متوجه ایشان شد:

 فَقَالَتِ: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اَلصَّلاَةُ عَلَى أَبِی رَسُولِ اَللَّهِ

زینب(سلام الله علیها) شروع به سخن کرد: حمد فقط برای خداوند است و درود بر پدرم رسول خدا؛

أَمَّا بَعْدُ یَا أَهْلَ اَلْکُوفَةِ وَ یَا أَهْلَ اَلْخَتْلِ وَ اَلْخَذْلِ

اما بعد، ای اهل کوفه، ای فریبکاران و ای ترک کنندگان یاری

فَلاَ رَقَأَتِ اَلْعَبْرَةُ وَ لاَ هَدَأَتِ اَلرَّنَّةُ

ای کاش هیچ وقت اشک چشمانتان خشک نگردد و ناله‌تان ساکت نشود

فَمَا مَثَلُکُمْ إِلاَّ کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً

مثل شما نیست جز مثل زنی که ریسمانی را به محکمی بافته و حال آن را از هم باز می‌کند!

تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ 

سوگندهایتان را موجب فساد میان خودتان قرار داده‌اید.

أَلاَ وَ هَلْ فِیکُمْ إِلاَّ اَلصَّلَفُ اَلنَّطَفُ وَ اَلصَّدْرُ اَلشَّنَفُ

آی! آیا در میان شما جز انسان‌های چاپلوس و آلوده و کینه جو نیستند؟

خَوَّارُونَ فِی اَللِّقَاءِ عَاجِزُونَ عَنِ اَلْأَعْدَاءِ

در میدان سست و ترسو هستید و در مقابل دشمنان عاجز و ناتوان

نَاکِثُونَ لِلْبَیْعَةِ مُضَیِّعُونَ لِلذِّمَّةِ

عهد و بیعت شکن هستید و گوش کننده به ملامت و سرزنش‌ها

فَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ

به راستی چه بد پیش‌کشی برای خودتان فرستادید

أَنْ سَخِطَ اَللَّهُ عَلَیْکُمْ وَ فِی اَلْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ

خدا بر شما خشم گرفت و در عذاب جاودان خواهید بود

أَ تَبْکُونَ إِی وَ اَللَّهِ فَابْکُوا کَثِیراً وَ اِضْحَکُوا قَلِیلاً

آیا گریه می‌کنید؟ بله به خدا قسم که گریه بسیار کنید و جز اندک نخندید

فَلَقَدْ فُزْتُمْ بِعَارِهَا وَ شَنَارِهَا

به راستی که شما به ننگ و رسوائی آن دست یافتید

وَ لَنْ تَغْسِلُوا دَنَسَهَا عَنْکُمْ أَبَداً

و هرگز نخواهید توانست عیب و زشتی آن را بشویید و پاک کنید.

فَسَلِیلَ خَاتَمِ اَلرِّسَالَةِ وَ سَیِّدَ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ وَ مَلاَذَ خِیَرَتِکُمْ وَ مَفْزَعَ نَازِلَتِکُمْ وَ أَمَارَةَ مَحَجَّتِکُمْ - وَ مَدْرَجَةَ حُجَّتِکُمْ خَذَلْتُمْ وَ لَهُ فَتَلْتُمْ

آیا فرزند خاتم رسولان و سید جوانان اهل بهشت و پناه‌گاه خوبانتان و محل پناه بیچارگانتان و نشانه راه‌ و نردبان حجتتان را یاری نکردید؟! و از او روی برگرداندید؟

أَلاَ سَاءَ مَا تَزِرُونَ

آی! چه بد باری بر دوش خود کشیدید؛

فَتَعْساً وَ نُکْساً

پس نابود شوید! و سربه ‌زیر باشید!

فَلَقَدْ خَابَ اَلسَّعْیُ وَ تَرِبَتِ اَلْأَیْدِی

به راستی که کوشش‌هایتان از دست رفت و دست‌هایتان به خاک نشست [به هیچ چیزی نرسیدید.]

وَ خَسِرَتِ اَلصَّفْقَةُ وَ بُؤْتُمْ  بِغَضَبٍ مِنَ اَللّهِ 

معامله‌یتان به زیان نشست و به خشمی از خدا بازگشتید.

وَ ضُرِبَتْ عَلَیْکُمُ اَلذِّلَّةُ وَ اَلْمَسْکَنَةُ

مهر خاری و بدبختی و گرفتاری بر شما زده شده است؛

وَیْلَکُمْ أَ تَدْرُونَ أَیَّ کَبِدٍ  لِمُحَمَّدٍ فَرَیْتُمْ وَ أَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُمْ وَ أَیَّ کَرِیمَةٍ لَهُ أَصَبْتُمْ

وای بر شما، آیا می‌دانید چه جگر گوشه‌ای از محمد(صلی‌الله علیه و آله) را بریدید؟! و چه خونی از او ریختید؟! و چه عضو بزرگی از او گرفتید؟!

لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدًّا `تَکادُ اَلسَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ

چنان کار زشتی انجام دادید که نزدیک است آسمان‌ها از آن بشکافد

وَ تَنْشَقُّ اَلْأَرْضُ وَ تَخِرُّ اَلْجِبالُ هَدًّا 

و زمین دهان باز کند و کوه‌‌ها بر روی زمین بریزد.

وَ لَقَدْ أَتَیْتُمْ بِهَا خَرْقَاءَ شَوْهَاءَ طِلاَعَ اَلْأَرْضِ وَ اَلسَّمَاءِ

چنان با پرده دری این کار را کردید که از زشتی آن آسمان و زمین را فراگرفته است.

أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ قَطَرَتِ اَلسَّمَاءُ دَماً

آیا تعجب می‌کنید که از آسمان خون ببارد؟!

وَ لَعَذابُ اَلْآخِرَةِ أَخْزى

تعجب نکنید و بدانید که عذاب آخرت خوار کننده‌تر است برای شما؛

 فَلاَ یَسْتَخِفَّنَّکُمُ اَلْمَهَلُ فَإِنَّهُ لاَ یَحْفِزُهُ اَلْبِدَارُ وَ لاَ یُخَافُ عَلَیْهِ فَوْتُ اَلثَّأْرِ

این مهلت شما را به سبک‌سری وا ندارد، چرا که چنین نیست که خداوند عجله کند و این عجله موجب شود کار خود بازبماند، خداوند ترسی از پایمال شدن خون ندارد.

کَلاَّ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ 

نه هرگز چنین نیست، بدانید که پروردگارتان در کمین نشسته است.

قَالَ ثُمَّ سَکَتَتْ فَرَأَیْتُ اَلنَّاسَ حَیَارَى قَدْ رَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ

راوی می‌گوید: سپس حضرت ساکت شدند، و مردم را دیدم که متحیر شده‌اند و انگشت تحیر به دهان گرفته‌اند.

وَ رَأَیْتُ شَیْخاً قَدْ بَکَى حَتَّى اِخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ وَ هُوَ یَقُولُ: کُهُولُهُمْ خَیْرُ اَلْکُهُولِ وَ نَسْلُهُمْإِ ذَا عُدَّ نَسْلٌ لاَ یَخِیبُ وَ لاَ یَخْزَى .

و پیرمردی را دیدم که که چنان گریست که محاسنش تر شد و این شعر را می‌خواند که:

پیرانشان بهترین پیران و نسل آنان دارای چنان است که هنگام شمردن نسل‌ها هرگز دچار ناامیدی و بی‌اعتباری نخواهد شد.

مفید، محمد بن محمد، الأمالی (للمفید)، 1جلد، کنگره شیخ مفید - قم، چاپ: اول، 1413ق ؛ صص: ۳۲۰- ۳۲۳.

...........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 اگر هم ما حواسمان نباشد خدا حواسش است، اگر هم ما ندانیم خدا می‌داند که نعمت این مجالس عزاداری را از چه کسی و کسانی داریم؟ منت و حق چه کسانی بر گردن ماست که امروز می‌توانیم در این مجالس شرکت کنیم.

 

🔰 اگر نبود حضرت امام(ره) و قیام لله او، اگر نبود خون‌هایی که مظلومانه در مسیر انقلاب اسلامی به زمین ریخته شد، معلوم نیست ما محرم‌ها کجا بودیم؟ معلوم نبود اصلا مجلس عزایی برای امام حسین(ع) برپا بود که ولو می‌خواستیم می‌توانستیم، در آن شرکت کنیم؟!

 

🔰 شاید فکر کنیم ما با شیعیان آذربایجان، بحرین، عربستان و... فرق داریم و محال بود مجالس اباعبدالله(ع) در ایران تعطیل شود، اما خوب است بدانیم در همین قرن! یعنی کم‌تر از صد سال قبل، محرم که می‌شد، حتی در قم هم به سختی می‌شد مجلسی برای عزاداری پیدا کرد.

مردم عزادار بودند اما جرأت برگزاری مجالس عزا را نداشتند همانطور که الان در بحرین و آذربایجان و عربستان چنین است.

 

🔰 خوب است خاطرات شخصیت‌های چند نسل قبل از خود را بخوانیم تا بدانیم حضرت امام(ره) چه منتی بر سر ما دارد.

نمونه‌ای از این خاطرات مربوط به برادر بزرگ‌تر حضرت امام(ره)، مرحوم آقای پسندیده است. ایشان نقل می‌کنند:

 

🔻در زمان رضاخان، روضه خوانی و سینه زدن و دستجات عزاداری به کلی ممنوع شده بود‏ ‏و فقط بعضی‌ها که با شاه ارتباط داشتند می‌توانستند روضه بگذارند، که البته آن هم‏ ‏خیلی محدود بود و در قم، به صورت محرمانه و مختصر انجام می‌شد.

🔻یک وقت منزل‏ ‏مرحوم حاج میرزا عبدالله چهل ستونی مجلس روضه بود و من به اتفاق امام با هم رفتیم که در مجلس روضه شرکت کنیم.‏ ‏وقتی که نزدیک منزل رسیدیم دیدم آقا(امام) با اینکه از من کوچکتر بودند، افتادند جلو به‏ ‏سرعت رفتند. من تعجب کردم که چطور شد ایشان جلو افتادند.[۱]

🔻بعد دیدم که به درب‏ ‏منزل وقتی رسیدند، یک مأمور آنجا ایستاده بود و گفت: اینجا روضه نیست، چرا‏ ‏آمده‌اید؟ ایشان گفتند: ما می‌دانیم روضه نیست ولی می‌خواهیم با آقای چهل ستونی‏ ‏ملاقات کنیم و لذا گذاشتند که وارد منزل شویم و در مجلس روضه شرکت کنیم!

🔻در هر‏ ‏صورت آن روزها کسی نمی‌توانست مجلس روضه بگذارد. حتی در قم مجلس روضه‏ ‏نبود [۲] و روضه منزل حاج میرزا عبدالله آشتیانی بود چون ایشان با دربار روابط بدی‏ ‏نداشت و ملایم بود و چند نفر دیگر هم سراغ داشتم که چون با شاه رابطه خوبی داشتند‏ ‏هم در مورد لباس (عمامه) کاری به آنها نداشتند و هم می توانستند روضه بگذارند ولی‏ ‏مختصر و محرمانه.

 

📝منبع: پسندیده، مرتضی، خاطرات آیت الله پسندیده (گفته ها و نوشته‌ها)، چ سوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ۱۳۹۲، ص: ۱۷۷.

...............................

📝پی‌نوشت:

🔺[۱] حضرت امام هیچ وقت جلوتر از برادر بزرگشان راه نمی‌رفته‌اند، حتی نقل است وقتی با هواپیما از پاریس به تهران می‌آیند با اینکه همه مردم و دوربین‌ها منتظر شکار لحظه خروج ایشان از هواپیما بوده‌اند به امام می‌گویند بفرمایید از هواپیما خارج شوید اما ایشان می‌فرمایند خیر اول آقای پسندیده بروند من بعد از ایشان می‌روم.

در مورد ماجرای مذکور که حضرت امام از برادرشان جلو می‌زنند به احتمال قوی چون در آن زمان پوشیدن لباس روحانیت ممنوع بوده است و برای طلاب مشکل درست می‌کرده است و حضرت امام نیز همیشه ملبس بوده‌اند و با وجود ممنوعیت‌ها لباس خود را کنار نمی‌گذارده‌اند (ر.ب: همان، ص: ۱۷۵)  احتمال خطری برای آنها مطرح بوده است و یا شاید نیاز بوده است طور خاصی با مأموران صحبت شود تا مشکلی پیش نیاید و به این دلیل ایشان از برادرشان جلو می‌افتند.

🔺[۲] ممکن است برخی بگویند بعد از تبعید رضاشاه، از این اختناق‌ها کاسته شد و در دوره آیت‌الله بروجردی ممنوعیت‌های عزاداری چندان نبود، اما این عزیزان باید بدانند این حضرت امام بودند که آیت‌الله بروجردی را به قم آوردند و با تلاش‌های خالصانه ایشان جایگاه آیت‌الله بروجردی در قم تثبیت شد و قدرت روحانیت از دست رفته دوباره احیاء شد و برنامه‌های مذهبی به واسطه شکل‌گیری پایگاه قوی مرجعیت مجددا رونق گرفت، البته نکته  مهم‌تر از آن اینکه آنچه از دین و عزاداری در زمان آیت‌الله بروجردی و بعد از ایشان در جامعه وجود داشت یک شکل حداقلی و بی‌هویت بود که به واسطه استمرار مبارزات حضرت امام، مجاهدان و شهدای در رکاب ایشان این عزاداری‌ها هویت و جهت اصیل پیدا کرد و منجر به تحول انفسی مردم و پیروزی انقلاب اسلامی گردید و بستر ارتقای کمی و کیفی بیشتر عزادری‌ها نیز رقم خورد.

...........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۱

این داستان از جمله زیباترین داستان‌هایی است که تا کنون خوانده‌ام و مثل سایر آثار دوست عزیزم سلمان کدیور بسیار جذاب و عبرت آموز می‌باشد.

به همه دوستان خودم خواندن آن را توصیه می‌کنم.

ماجرا از رجعت عبیدالله و انتصاب او به عنوان استاندار یکی استان‌ها آغاز می‌شود.


دریافت

حجم: 284 کیلوبایت
توضیحات: دانلود فایل پی‌دی‌اف داستان رجعت عبیدالله



  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

خداوند در آیه ۶۴ سوره مبارکه نساء می‌گوید:

🔹«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»

ما هیچ رسولی را نفرستادیم الا برای اینکه باذن الله اطاعت شود.

🔹«و لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً.»

اگر بندگان وقتی به خودشان ظلم می‌کنند نزد تو می‌آمدند و از خداوند طلب بخشش می‌کردند و رسول نیز برای آنها طلب بخشش می‌کرد قطعا خداوند را بسیار توبه پذیر و رحمت کننده می‌یافتند.

آیه می‌گوید اگر بخواهیم در یک کلمه "هدف ارسال رسل" را بگوئیم، برای این است که: رسولان اطاعت شوند، این اطاعت از رسولان محور برپایی دین و تمام مصالح آن است و اطاعت از آنان نیز «باذن الله» است یعنی اطاعت از رسولان مصداق عینی توحید عملی است.

خداوند تبارک و تعالی نمی‌گوید "وقتی بندگان گناه کردند"، بلکه حقیقت گناه را نشان می‌دهد و می‌گوید: "وقتی به خودشان ظلم نمودند." به تعبیر قرآن در جای دیگر «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» چه خوبی و ثواب و چه بدی و گناه بازگشتش به خودتان است.

 اگر بشر سر به طاعت اهل بیت (علیهم السلام) گذاشت خودش سود می‌کند و اگر سرکشی کرد، آنقدر راه‌های مختلف را می‌رود و ظلم به خودش را بارها تکرار و درک می‌کند تا در آخر به همان چیزی برسد که خداوند می‌فرمود.

👈موج‌های فمنیسم را ببینید، خیلی از فمینیست‌ها امروز تازه فهمیده‌اند که چه کلاهی سرشان رفت و چه ظلم‌هایی که به نام دفاع از زن، در حق زن ننمودند.

باب رحمت الهی از مسیر پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان (صلوات الله علیهم اجمعین) می‌گذرد. خداوند نمی‌گوید: "بشر وقتی به خودش ظلم کرد" فقط از خداوند طلب بخشش کند و تمام، بلکه می‌گوید: وقتی چنین شد، باید «جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» به سوی شما بیاید و حال که به سوی شما آمد اگر از خداوند تبارک و تعالی طلب بخشش کند و رسول هم برای او طلب بخشش کند، قطعا خداوند را بسیار توبه پذیر و رحیم خواهد یافت.

📌قبل از هرکاری بعد از پشیمانی از ظلم به خودمان، باید به سوی "اهل بیت" حرکت کنیم و آنگاه که به سوی آنها رفتیم، اگر از خداوند طلب بخشش کنیم و اهل بیت نیز برای ما طلب بخشش نمایند، آنگاه است که «لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً»؛ نمی‌گوید"وَجَدوا" بلکه لام تأکید بر سر آن می‌آورد و می‌گوید: «لَوَجَدُوا»

 "قطعا خداوند را بسیار توبه پذیر و رحیم می‌یابیم."

👈به شرح حال بپیوندید.

👈 با آیات و روایات کاربردی همراه شوید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

چهار گفتار از زمینه‌ها، علل و آثار حادثه‌ی عاشورا؛ امام خامنه‌ای

دریافت
حجم: 3.25 مگابایت


.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

جزوه ده گفتار در عقلانیت اسلامی، شامل ده جلسه ارائه، کاری از حوزه علمیه و عملیه نهضت ویژه مبلغان سازمان تبلیغات اسلامی.

به همه دوستانی که مدت‌هاست حس خوب و شیرین مطالعه را نداشته‌اند و احساس مفید بودن خط به خط یک متن به آنها دست نداده است، پیشنهاد می‌کنم فصل‌های این جزوه، علی الخصوص فصل‌های ششم به بعد را مطالعه کنند.

دریافت
حجم: 1.77 مگابایت

📝در این جزوه ابتدا به اهمیت نظام محاسبه مردم و تلاش دشمنان برای جهت دهی به نظام محاسبه مردم سخن گفته شده است. 

📝در ادامه به عوامل موثر در نظام محاسبه دینی همچون داشتن نگاه تاریخی و بلند مدت، ایمان به وعده‌های الهی، ایمان به مومنین و فهم درست از قواعد شکست و پیروزی سخن می‌گوید.


✅سپس در ده جلسه به ارائه بحث می‌پردازد، به طور مثال در جلسه اول: 

👈بحث از ناراحتی مردم از حل نشدن مشکلات انقلاب بعد از چهل سال و ذکر شواهد قرانی مشابه از داستان‌های قرانی مربوط به امم گذشته و طولانی شدن تحقق وعده‌ها و یا حتی عملی نشدن وعده‌های الهی آغاز می‌شود اما برخلاف تصور اولیه مردم و مومنین انگشت اتهام نه به سوی خداوند بلکه به سوی خود مومنین و مردم می‌رود. 

👈در ادامه بحث بسیار زیبایی از داستان قرانی سجده نکردن شیطان به انسان و اشتباه دستگاه محاسباتی شیطان و به اشتباه انداختن انسان در دستگاه محاسباتی‌اش ارائه می‌شود و برخی مصادیق نشأت گرفته شدن گناهان از اشتباه دستگاه محاسباتی توضیح داده می‌شود. 

👈در آخر نیز به پیچیدگی‌ها و تشکیلاتی عمل‌کردن شیطان اشاره می‌شود و با ذکر یک روضه مجلس اول به انتها می‌رسد.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آیا تا کنون در دوراهی "حق یا خود" خواهی بوده‌ای؟

آیا تا کنون بر دو راهی "حق یا راحت" طلبی بوده‌ای؟

حسین (علیه اسلام) شهید شد تا یاران به خواب رفتۀ خویش را بیدار کند. زینب (سلام الله علیها) به اسیری رفت تا یاران حسین را نوری باشد در تاریکی زمان.

در قسمتی از میانه راه سفر کربلا حسین (علیه السلام) در حالی که سوار بر اسب بود به خواب می‌رود، در رؤیایی صادقه در می‌یابد که کاروان وی به کام مرگ قدم می‌نهد، بیدار شده و می فرماید: «اِنا لله و اِنا عِلیهِ راجِعون»، فرزند عزیزش، "علی‌اکبر" سوال می‌کند: «یا اَبَتا لِمَ اِستَرجَعتَ» پدر جان چرا "انا لله و انا علیه راجعون" گفتید؟ حضرت می‌فرمایند: در بین راه هاتفی به گوشم رساند «القوم یسیرون و المنایا تسیر معهم» این کاروانیان به شهادتگاه روانند و مرگ نیز به همراه آنان در حرکت است.

 اینجاست که علی اکبر سوال می‌کند: «اَوَ لَسنا عَلَی الحَقِّ ؟» مگر نه این است که ما بر حقیم؟ حضرت پاسخ می‌دهند. چرا فرزندم.

علی اکبر می‌گوید: وقتی مطلب از این قرار است چه فرقی است که به چه سرنوشتی می‌رویم و چه خواهد شد، به سرنوشت مرگ یا حیات، تفاوتی نمی‌کند، اساس این است که ما بر جاده حق قدم می‌نهیم .

ابا عبدالله (علیه السلام ) از این سخن فرزندشان به وجد می‌آیند و می‌فرمایند: «جَزاکَ اللهُ عَنّی خَیرَ الجَزاءِ» من قادر نیستم پاداشی را که شایسته پسری چون تو باشد بدهم، خداوندا آن پاداشی را که شایسته این فرزند است بجای من به او بده.

راستی تا کنون از خود پرسیده‌ای خداوند از چه طریق است که" قطعاً ما را آزمایش می‌کند با ترس یا گرسنگی یا کاستی در اموال"؟ «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین»

سالهاست که" اگر دست بند تجمل نمی‌بست دست کمانگیر ما را از آن گوشۀ کهکشان نمی‌یافت کسی رد تیر ما را".

 سالهاست که" یاران خسته بودند و به نانی گرفتند شمشیر ما را "

سالهاست که یاران خسته جادۀ حق طلبی و راحت طلبی را یکی کرده‌اند.

سالهاست که محرم را از بوی قیمه‌هایش حس می‌کنند.

سالهاست که ذی‌الحجه را با سوغاتی‌های حاجیانمان یاد می‌کنند.

به یاد داریم روزی را که دشمنان فریاد برائتمان را در قبلۀ‌ مسلمین تاب نیاوردند و حج‌مان را کربلایی کردند؟ فراموشانده شده‌ایم که حج خونینی داشتیم!

آیا به یاد داریم روزهایی را که فریادهای حسینی ما شاه را فراری داد، روزهایی که از جنبش ما پاکستان، عراق، افغانستان، مصر، یوگوسلاوی و.... نیز به جنبش در آمده بودند.

آخر ما را چه شده است که حق طلبی امروزمان خلاصه شده است در یک جلسه سخنرانی، تولید و پخش چند نشریه، جزوه، کتاب و خلاصه  همه‌اش کارهایی که برای انجام دادنشان اصلا نیازی به انقلاب کردن نبود، قبل از انقلاب نیز همه انجام می‌شد حتّی در آن زمان کسانی چون شهید مطهری حساب بانکی برای جمع آوری کمک به فلسطین داشند که ما هنوز به آن هم نرسیده‌ایم.

 سالهاست که انقلاب کرده‌ایم اما " لانُغَیِّرُ ما بِأَنْفُسِنا" مگر خدا را به بازی گرفته‌ایم! فراموش‌مان شده که «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ».

خداوند نمی‌گوید: تغیر می‌دهم اوضاع را اگر اوضاع خود به خود تغییر کرد! می‌گوید: «حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» یعنی تا زمانی که من و تو خودمان دست به کار نشویم و ابتکار عمل به خرج ندهیم، خداوند هم تغییری در اوضاع مان نخواهد داد.

باید باری دیگر همچون روزهای انقلاب خود دست به کار شویم تا نصرت الهی را نیز مشاهده نماییم.           

علی را تنها نگذاریم و در معرکۀ مبارزه ثابت قدم بمانیم.

شاید کمتر از ده قدم تا رسیدن به ستون خیمۀ معاویه مانده باشد.


  • حمید رضا باقری