🎙(آیتالله حائری شیرازی)
🔹عبارتی مرحوم مجلسی دارد در کتاب «عین الحیاة» که کتاب ارزندهای است و فارسی هم است، در مقدمه یک مثالی برای حق و باطل و دنیا و آخرت میزند، نسبت به یک شخصی که ابتدای امر در دربار سلاطین بود و بعد منصرف شد و به اصلاح خود پرداخت و از دستگاه جور و ظلم فاصله گرفت، مطلبی نقل میکند که بسیار مهم است.
🔸سلطان از او سؤال کرده بود که ریشۀ این گمراهی تو چیست؟
او از ظلم کناره گیری کرده بود، سلطان تعبیر میکرد به گمراهی!
🔹این فرد جواب میدهد که من یک وقتی یک سخنی شنیدم که آن سخن در دل من اثر کرد و مثل دانهای که در جایی بکارند سبز شد، درختی شد در دل من؛ و همین طور که میبینید میوه میدهد، یعنی این حرفهایی که من میزنم میوۀ آن سخن است و آن سه مطلب بود.
👈یکی اینکه: «نادان به چیزی که اصل ندارد، اهمیت میدهد و چیزی را که ارزش دارد و اصیل است، ناچیز و بیارزش فرض میکند.» این یک نکته بود.
👈مطلب دوم اینکه به من گفت: «تا انسان چیز بیارزش را رها نکند، چیز ارزشمند و اصیل را به دست نمیآورد.»
👈و مطلب سوم اینکه: «تا انسان چیز ارزشمند را به حقیقت ارزش او درک نکند، به ترک آن چیزی که بیارزش بوده راضی و خشنود نمیشود.» این یک کلام مرا ساخت، مرا عوض کرد.
......
📝پینوشت:
ارزشمندی و بیارزشی امور نسبی است، مثلا نیم متر نخ در مقابل یک دانه ریگ بیابان ارزشمند است اما در روال عادی زندگی چندان به نیم متر نخ توجه نمیشود.
ممکن است ما قبل از طلبگی کارهای زیادی میکردهایم که در مقایسه با کارهای مرسوم دیگران یا از نظر درآمد و... ارزشمند بود، اما در طلبگی به شرط صبر داشتن و تلاش نمودن، کارهایی میتوانیم بکنیم که کارهای سابق ما در مقابلش ارزشی ندارد.
لازمه دل کندن از چیزهای به ظاهر ارزشمندی که در مسیر طلبگی از دست میدهیم، دانستن قدر چیزهایی است که در طلبگی پس از صبر و تلاش بدست میآوریم.
(البته اگر در مسیر طلبگی صبر نداشته باشیم و تلاش نکنیم، میشویم مصداق کسی که گذشته و آینده خود را باخته است، کسی که خسرالدنیا و الآخرة برای خود و جامعه شده است.)
........................
📌به شرح حال بپیوندید👇