شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۳۰ مطلب با موضوع «ظهور و آخرالزمان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

گنج‌ های طالقان

مشغول مطالعه بودم که به حدیث بسیار جالب و امیدوارکننده‌ای در مورد

یاران حضرت حجت(عج) در عصر ظهور برخوردم؛ روایت از منابع اهل سنت است:

👈 «"لا تزال طائفة من أمتی یقاتلون على أبواب بیت المقدس و ما حولها و على أبواب أنطاکیة و ما حولها و على أبواب دمشق و ما حولها و على أبواب الطالقان و ما حولها ظاهرین على الحق»

پیوسته گروهی از امت من در نزدیکی بیت‌المقدس و اطراف آن و انطاکیه (شهری در نزدیکی مرز ترکیه و سوریه) و اطراف آن و در نزدیکی شهر دمشق و اطراف آن و در طالقان (محدوده رشته کوه البرز) و شهرهای اطراف آن در حال جنگ برای پشتیبانی از حق هستند.

👈 «لا یبالون من خذلهم ولا من نصرهم»

همراهی و عدم همراهی دیگران برایشان مهم نیست.

👈 «حتى یخرج الله کنزه من الطالقان فیحی بهم دینه کما أمیت من قبل»

این مقاتله پیوسه برای پشتیبانی آنها از حق ادامه می‌یابد تا وقتی که گنج‌های طالقان بیرون آید و به واسطه آن دین زنده شود، همانطور که پیش از آن مرده بود.

.....

پی‌نوشت:

در مورد گنج طالقان در روایات گفته شده است که این گنج طلا و نقره نیست بلکه انسان‌های بسیار با ایمان و مستحکم و با اراده هستند.

👈 «لَهُ کنْزٌ بِالطَّالَقَانِ مَا هُوَ بِذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ رَایَةٌ لَمْ تُنْشَرْ مُنْذُ طُوِیَتْ وَ رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یَشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ لَوْ حَمَلُوا عَلَی الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا...»

📖 منبع: کتاب کنز العمال متقی هندی (از علمای حنفی مذهب قرن ۹) جلد۱۲، صص ۲۸۳ - ۲۸۴، حدیث 35054.

در روایت دیگری از کتاب کنزالعمال متقی هندی از علمای اهل سنت، آمده است، روزی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز جمعه از منبر بالا رفتند و خطبه خواندند درحالی که دور حضرت را ایرانیان گرفته بودند، اشعث بن قیس برخواست و گفت:

«غلبتنا علیک هذه الحمیراء»

این سرخ‌رویان بر ما نسبت به تو غلبه کرده‌اند.

حضرت پاسخ دادند:

«من یعذرنی؟ أما والله لقد سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: لیضربنکم على الدین عودا کما ضربتموهم علیه بدأ»

چه کسی می‌تواند این کار من را توجیه کند؟ همانا به خدا قسم از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌گفت:

اینها برای بازگشت شما به دین به سختی با شما می‌جنگند همانگونه که شما در ابتدا برای دین آوردن با آنها جنگیدید.

.....

پی‌نوشت: این روایت در منابع شیعه و معاصر نیست که کسی بگوید این را  جعل کرده‌اند برای حق انگاری خودشان! ظاهرا هم منظور ایرانیان و اعراب همان زمان امیرالمؤمنین نبوده‌اند چراکه آن زمان پایگاه اصلی اسلام در همان سرزمین اعراب و میان آن مردم بوده است.

ان شاء الله ما مصداق این روایت باشیم، اما در هر صورت اگرچه موقتا عربستان کمی سر عقل آمده و ما اهل صلح و سازش با کشورها به ویژه همسایگانمان هستیم اما در هر صورت آخرش، یک جایی دو خط اسلام ناموازی ما و عربستان باهم تلاقی خواهند کرد.

.....

📖 منبع: کتاب کنز العمال متقی هندی (از علمای حنفی مذهب قرن ۹) جلد ۴، صص ۶۱۳، حدیث ۱۱۷۷۲.

لینک مطلب در کانال شرح حال  👇

https://eitaa.com/sharhe_hal/4813

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

کار برای ظهور

اگر شما مطمئن شوید فردا ظهور حضرت حجت (عج) است چه می‌کنید؟ احتمالا کار و زندگی را تعطیل می‌کنید تا مقدماتی برای فردا را فراهم کنید.
برخی به شوق ظهور حضرت حجت و نزدیک دیدن آن ممکن است از روال عادی زندگی خارج شوند و درست کار نکنند، برای پیشرفت و توسعه زندگی فردی و اجتماعی فعالیت جدی نکنند.
اما در روایتی، امام صادق (علیه السلام) به یکی از اصحابشان می‌فرمایند: 
اگر گمان، کردى یا این خبر به تو رسید (و یقین کردى) که فردا این امر (ظهور قائم اهل بیت علیه السّلام) محقّق خواهد شد، به هیچ‌وجه از کسب روزى دست برمدار و اگر مى‌توانى سربار دیگران نباشى همین کار را بکن.
.....
در مورد فراز آخر روایت: «وَ إِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ لاَ تَکُونَ کَلاًّ فَافْعَلْ» خیلی صحبت‌های دیگر هم می‌شود کرد، مثلا اینکه «کل علی الناس» بودن یعنی چه؟ ظاهرا وقتی کسانی با عزت و افتخار و بدون منت، هزینه‌های شما را تأمین کنند و شما هم بی‌کار نباشید و مشغول مثلا تحصیل هستید مصداق کل علی الناس نیست ولی وقتی بی‌کاری پیشه می‌کنی و اطرافیان از سر ترحم یا غیرت و آبروداری و یا با منت خرج شما را می‌دهند مصداق کل علی الناس بودن است.

https://eitaa.com/ayat_va_revayat/16

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

چه کسی ظالم‌تر است؟!

در هر عصر و زمانی ظالمانی وجود دارند، اگر از شما بپرسند ظالم‌ترین فرد یا افراد عصر شما یا چند قرن اخیر کیست یا چه کسانی هستند؟ چه جوابی خواهید داد؟ هیتلر، صدام، داعش، آمریکا و... هرکسی شاید یک فرد یا گروه را ظالم‌ترین بداند.

قرآن یک فرمول برای یافتن ظالم‌ترین فرد یا افراد هر زمان به ما معرفی کرده است.

در قرآن ۱۵ بار پرسیده شده است که «وَ مَنْ أَظْلَمُ‏؟» چه کسی ظالم‌تر است؟ این سوال یعنی آیا ظالم‌تر از این افراد یافت می‌شود؟

پاسخی که قرآن به این سوال می‌دهد شاخص دین برای یافتن ظالم‌ترین افراد هر عصر و زمانه است.

از این ۱۵ بار:

👈 ۱۱ بار کسانی که به خداوند افترا می‌بندند و آیات او را تکذیب می‌کنند مصداق آن دانسته شده است.

«وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ »

از این  ۱۱ آیه حداقل ۸ مورد، مستقیما در مورد یهودیان آمده است.

👈 یک بار کسانی که شهادتی که خداوند نزد آنها گذارده است را انکار می کنند مصداق ظالم‌ترین افراد دانسته شده است و این آیه نیز در مورد یهود و نصارا و تعبیر دیگری از همان وصف افتراء و تکذیب آیات الهی است.

 «أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۱۴۰ - البقره)»

👈 دوبار نیز با تعبیر کسانی که آیات الهی به آنان یادآور می‌شود اما از آن اعراض می‌کنند به سوال «و من أظلم؟» پاسخ داده شده است.

«وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها»

از این دو مورد یک مورد (۲۲ سجده) با توجه به آیات بعد در خصوص بنی‌اسرائیل و مورد دوم (۵۷ کهف) نیز در خصوص اهل کتاب است.

👈 مورد آخر از کسانی که در قرآن مصداق ظالم‌ترین افراد شمرده‌شده‌اند کسانی هستند که مانع ورود به مساجد خداوند و ذکر او می‌شوند و سعی در خراب نمودن مساجد الهی دارند و مصداق اتم این وصف را امروزه می‌توان صهیونیست‌های واقع در فلسطین اشغالی دانست.

«وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ (۱۱۴البقره).»

قرآن کتابی برای همه زمان‌ها و مکان‌ها و نه یک بازه زمانی و مکانی خاص است و این آیات در مقام بیان یک قاعده است برای مشخص کردن فهم ظالم‌ترین افراد در هر زمانه و نه اینکه صرفا در خصوص یهودیان باشد بلکه هر کسی که این ویژگی‌ها بر او تطبیق شود در هر زمان و مکانی مصداق ظالم‌ترین افراد خواهد بود.

📌 حد مشترک همه موارد ذکر شده از اوصاف ظالم‌ترین افراد، تقابل با جریان حق و دین الهی است و نکته تطبیق این عنوان در طول زمان بر یهودیان نیز خط و جریان همیشگی یهود در تقابل با جریان انبیاء و دین خدا بوده و هست.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 اخیرا فیلمی از خانمی منتشر شد که کارش لایو جنسی گذاشتن بود و در این وسط یک نوجوان ۱۴ ساله (تینیجر) با او لایو می‌رود و نوجوان چیزهایی می‌گوید که خیلی‌ها حتی خود آن زن را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

🔰 این فیلم به صورت گسترده در شبکه‌های مجازی منتشر شده بود خیلی‌ها کنجکاو شدند و آمار آن خانم را درآوردند و احتمال زیاد بر فالورهای آن خانم هم افزوده شد.

 

⁉️ آیا انتشار این فیلم‌ها درست است؟ آیا مصداق تشییع فاحشه و قبح شکنی است؟ نشر هدف‌مند و موردی آن چه؟ و سوالاتی از این دست، این وسط وجود دارد که خوب است در مورد آنها هم فکر کنیم و برای همه‌اش حجتی عندالله داشته باشیم.

 

🔰 اما به هر حال خیلی‌ها ناراحت حتی ناامید شدند و گفتند نسل‌ جدید از دست رفت، دیگر امیدی به این‌ نوجوان‌ها نیست.

 

🔰 اما بیاییم نقاط امیدوار کننده همین فیلم را ببینیم؟ آن زنی که کارش لایو جنسی گذاشتن بود وقتی حس مادری به او دست داد وقتی برای لحظاتی فطرت و عقل او حاکم شد چه قضاوتی کرد؟ اعتراف کرد که کار اشتباهی می‌کند! اعتراف کرد که حاضر نیست فرزند خودش وارد این فضاها شود! آن نوجوان با وجودی که در این فضاها بود اما غیرتی روی مادر و خواهر خودش داشت و دوست نداشت مادر و خواهرش در این فضاها باشند. همه قبول داشتند که این کار اشتباه است.

 

🔰 یک نکته بسیار مهم که در فلسفه تبیین می‌شود و آیات مختلفی نیز بر آن دلالت دارد این است که در کل عالم این حق است که جریان دارد و باطل مانند کفی بر روی جریان حق است. همیشه غلبه با حق است و باطل فقط جولانی دارد.

وقتی باطل بر حق غلبه پیدا کند آن‌ وقت زمان فروپاشی است، پس هرجا امری باقی است چون هنوز غلبه حق در آن امر باقی است.

 

🔰 آنچه در آخرالزمان رخ می‌دهد ظهور فساد است، نه غلبه فساد، یعنی فساد خود را بیشتر آشکار می‌کند، بیشتر پرده دری می‌کند.

 

🔰 تعابیری چون:

👈«یملاء اللّه به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا»

و

👈«کَثُرَ اَلْجَوْرُ وَ اَلْفَسَادُ وَ ظَهَرَ اَلْمُنْکَرُ وَ أَمَرَ أُمَّتُکَ بِهِ وَ نَهَى عَنِ اَلْمَعْرُوفِ وَ اِکْتَفَى اَلرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ اَلنِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ صَارَ اَلْأُمَرَاءُ کَفَرَةً وَ أَوْلِیَاؤُهُمْ فَجَرَةً وَ أَعْوَانُهُمْ ظَلَمَةً»

و دیگر تعابیر از این دست را هم باید در کنار این مطلب دید که با همه این شرایط باز هم غلبه با حق است و کثرت ظلم و جور به معنای غلبه آن نیست.

 

📌و اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلَادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُ‏ ظَهَرَ الْفَسادُ فِی‏ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ‏ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ وَلِیَّکَ وَ ابْنَ وَلِیِّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ حَتَّى لَا یَظْفَرَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلَّا مَزَّقَهُ.

.........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 اصحاب کهف مؤمنانی بودند که در زمانه استیلای کفر و ظلم زندگی می‌کردند، با اینکه ایمانشان را حفظ کرده بودند اما خفقان حاکم و مهجوریت اهل حق در آن زمانه موجب ناامید شدنشان شده بود.

 

🔰 ناامید بودند که وضع درست شود و اهل ایمان از فشارها خارج شوند، ناامید بودند که ظلم‌ها تمام شود و باردیگر پرچم توحید و عدالت را برافراشته ببینند.

 

🔰 اما خداوند آنان را به خواب برد تا بیدارشان کند و ببیینند که دوران طاغوت و ظلم به سرخواهد آمد، ببینند که این سنت خداست که ظلم و کفر پایدار نخواهد ماند و ببینند زمانه‌ای را که « لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ‏ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئاً» (نور -۵۵)

 

🔰 و خداوند دوباره به خوابشان برد تا بار دیگر در زمانه حکومت جهانی حق بیدارشان کند و جلوه توحید در دنیا و دوران استیلای حق را نشانشان دهد.

🔹اللَّهُمَّ أَظْهِرْ بِهِ دِینَکَ وَ سُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتَّى لاَ یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ‏

خدایا به دست او دینت را و سنت پیغمبرت را آشکار ساز تا آنکه دیگر چیزى از حق و حقیقت از ترس احدى از خلق مخفى نماند؛

 

🔹اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ‏

خدایا ما از تو امید و اشتیاق داریم که دولت با کرامت آن امام زمان را به ظهور آورى و اسلام و اهلش را به آن عزت بخشى و نفاق و اهل نفاق را ذلیل و خوار گردانى؛

 

🔹و تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کَرَامَةَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة

و ما را در آن دولت حقه اهل دعوت به طاعتت و از پیشوایان راه هدایت قرار دهى و بواسطه آن بزرگوار به ما کرامت دنیا و آخرت عطا فرمایى.

.......................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

(تلخیص سخنرانی آیت‌الله حائری شیرازی)

 

🔰 «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور؟» مومنین ولی شان خداست، آنها را از ظلمات به سمت نور هدایت می‌کند.

«والذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات» کفار ولی شان طاغوت‌ها هستند و آنها را از نور به سمت ظلمات می‌برند.

 

🔰 یک دفعه هست که یک فرد را می‌گوئید، از نور بردند به سمت ظلمت، و بعد هم در همان ظلمت مرد؛ تکه تکه می‌گیری بحث را و می‌گوئید یک فرد را خدا از ظلمت آورد به نور، و در نور بود و به عالم بقا پیوست و از دنیا رفت؛ تکه تکه می‌گیری فرد را.

یک دفعه نسل ها را به هم متصل می‌کنی و آیه را در ارتباط نسل‌ها مطالعه می‌کنی.

 

یعنی چی؟ یعنی این نسل را مقداری آورد در نور. نسل بعد را پشت سر این تا مقدار و مبلغ بیشتری آورد در نور، همینطور نسل به نسل بگذرد، تا ده، دوازده، یا بیست یا پنجاه نسل، آنوقت نسل پنجاهم به نوری برسد که نسل اول به آن نرسیده بود.

در طاغوت‌ها که مردم را از نور به سمت ظلمت می‌برند، در آنها هم نسل به نسل فرض کنید، یعنی آن نسل تا یک حد ظلمت رفته، نسل بعدی دنباله او را برود، نه که همان حد را تکرار کند.

 

🔰 در ذهن ما ابتدای امر می‌آید، یک فاصله‌ای بین ظلمت و نور می‌گیریم، می‌گوئیم خدا مردم را از این ظلمت می‌آورد به این نور و بعد می‌گوئیم طاغوت‌ها هم این کفار را از نور می‌آورند تا این ظلمت، یک وقت هم می‌گوئید که اینجوری، از ظلمت آورد تا نور، این نسل را؛ نسل بعد را تا نور بیشتر، همینطور تا این به دوره نور اعلی برسد. به دوره‌ای برسد که نور کاملا ظاهر بشود، «اشرقت الارض بنور ربها»

 

🔰 ما در دوره امام زمان (علیه السلام) می‌گوئیم، نوری که می‌خواستند همه انبیا عرضه کنند، ایشان عرضه می‌کنند. در انبیا ضعفی نبوده، در ائمه ما نقصی نبوده؛ مردم بنا بود استعداد لازم را برای درک این نور پیدا کنند.

نسل به نسل بگذرد و ظلمات مختلف را اینها تجربه کنند تا برسد به جایی که بتوانند با نور حرکت کنند. پس در آن زمان به نوری می‌رسند مومنین، که در زمان‌های قبل نرسیده بودند.

 

 🔰 پس معنی «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور» این است، که او می‌خواهد هر نسلی را به سمت نور ببرد اما نمی‌آیند، نمی‌کشند، یا نمیخواهند. همینطور اینها را دعوت به نور می‌کند، تا برسد به آن نسلی که نور را به طور کامل دریافت کند، پس اینجوری ببینید که نسل‌ها همینطور به سمت نور بروند تا به نور اعلی.

 

🔰 در مورد طاغوت‌ها هم «یخرجهم من النور الی الظلمات»، موفق می‌شود این نسل را از نور تا این اندازه خارج کند. فرزندان او را از دنباله راه در ظلمت می‌برد و نسل بعد از او بقیه این ظلمات را طی می‌کنند، همینطور نسل به نسل ظلمت روی ظلمت می‌آید و اینها سیر می‌کنند، قعر ظلمت را، عمق ظلمت را. تا چهل نسل که گذشت، به جایی از ظلمات می‌رسند که سابقه نداشته، مثل امروز بشر که به جایی رسیده که اصل وجود خدا را انکار می‌کنند.

 

🔰 بشر در عصر ما به حدی از ظلمت رسیده که در عصرهای گذشته سابقه نداشته، امروز بشر به جایی رسیده که اینکه حتی شعور داشته باشد انسان، این را هم اشکال می‌کند، در این هم شک می‌کند. در عقل شک می‌کند! در دستگاه شناخت شک می‌کند!

 

🔰 این یک تعبیر لطیفی است که می‌گوید «یخرجهم من الظلمات الی النور» و «یخرجونهم من النور الی الظلمات» یعنی در هر حدی که انسان هست، یک ترکیبی است از نوری و ظلمتی. یعنی آن ظلمت، ظلمتی پایینتر از آن هم هست و آن نور، نروی بالاتر از او هم هست. «و فوق کل ذی علم، علیم.» مافوق هر صاحب علمی، عالمی است. اینجور که بیان کنیم مساله را، می‌گوئیم هر کس در هر حد از ظلمت که باشد، یک تتمه ای از نور برایش مانده؛ و هر کس در هر حدی از نور که باشد، خودش احساس نیاز به نور بالاتر می‌کند و عطش نور بیشتر هنوز دارد.

.......................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آیت‌الله حائری شیرازی نقل می‌کنند:

🔹سال ۶۷ بود. [در] عملیات مرصاد، صدام بعد از قطع نامه حمله کرده بود به اهواز.

مقام معظم رهبری آن موقع رئیس جمهور بود. یک پیام کوتاه اما جگر سوزی دادند: «من به سمت سرنوشتم می‌روم.» همه فهمیدند که ایشان می‌گوید یا صدام را بر می‌گردانم یا دیگر من بر نمی‌گردم؛ هرچه سرنوشتم باشد. همه را تکان داد.

 

🔹ائمه جمعه، همه آمدند اهواز. دانشگاه شهید چمران هم تعطیل [شده بود]. خدا حفظ کند "آیت الله جزایری" خوابگاه دانشگاه را گرفت برای روحانیون که اینها که می‌آیند یک سرپناهی داشته باشند. سوئیت بود. سوئیت‌ها را بر اساس قرعه کشی، داده بودند.

 

🔹[در زمان طلبگی] "آقای فقیه امام جمعه نیریز" در مدرسه حجتیه همسایه من بود. من حجره ۱۰۴ بودم حجره "آقای فقیه" حجره  ۱۰۵ چسبیده بود به هم دوتا حجره.

آقای فقیه به من زنگ زد که [بر اساس] این قرعه کشی که آقای جزایری کرده، [اینجا هم] سوئیت شما چسبیده به سوئیت ما است. یعنی همان مثل بیست سال قبل است. ما سال ۴۰ مدرسهٔ حجتیه با هم همسایه بودیم، حالا سال ۶۷ است. ۲۷ سال قبل.

 

🔹من ترجیح دادم که در اعزام مبلغ داخل طلبه‌ها باشم؛ سوئیت مصرف نکنم. اما ایشان گفت: خب یک سری بیا. رفتم آنجا، گفت: سوئیتت را ببین! رفتم درِ سوئیت، نگاه کردم؛ به محافظ‌ها گفتم وسایلم را بیاورید همین‌جا. گفتند: این همه آقای فقیه اسرار می‌کرد، قبول نمی‌کردید؛ حالا چطور شد قبول کردید؟

گفتم به خاطر این شماره. دیدم رویش نوشته ۱۰۴. نگاه به سوئیت آقای فقیه کردم دیدم نوشته ۱۰۵. پهلوی هم باشد مهم نیست، ۱۰۴ و ۱۰۵ باشد مهم است.

 

🔹 ۲۷ سال قبل من در حجره ۱۰۴ بودم، او در حجره ۱۰۵. حالا در قرعه کشی، سوئیت ۱۰۴ [را] به من دادند، به او سوئیت ۱۰۵. خودم یک تحلیلی داشتم؛ تحلیلم این بود که آقا امام زمان می‌گوید ما از شما غافل نیستیم، حتی حجره‌ای که گیرش بیاید هم ما دخالت می‌کنیم.

ما در جزئیاتتان هم حضور داریم. کی می تواند باور کند که امامش در جزئیات زندگی او حضور دارد؛ محبت است. می خواهد پیام بدهد. می‌گوید شما صد میلیون مرتبه این [کاغذ‌های قرعه کشی] را بریزید در گلدان، دست بکنید [داخل یک برگه] بیاورید؛ دیگر تکرار نمی‌شود. این حساب احتمالات، احتمال تصادف را یک حدی برایش قائلند دیگر؛ این مسئله از حد تصادف گذشته، انتخاب است.

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

همانطور که ما آیات و روایات مختلف آخر الزمان در مورد حوادث شام، عراق، ایران و یمن و... را می‌خوانیم و ظهور حضرت حجت(عج) و وقوع نبرد نهایی آخرالزمان را خیلی نزدیک می‌بینیم، یهودیان صهیونیست و حتی مسیحی‌ها هم سیر حوادث را یکی یکی منطبق بر اساس پیشگویی‌های کتب مقدس می‌بینند اما فرق ما با آنها در این است که ما هرچه سیر حوادث به پیش می‌رود امیدوارتر می‌شویم و آنها مضطرب‌تر می‌شوند، ما آرام‌ و با نشاط‌تر می‌شویم و آنها مشوش‌ و مأیوس‌تر می‌شوند.

 

از نکاتی که در کتب مقدس اشاره شده است اینکه طرف اصلی نبرد آخر الزمان که پیشگویی شکست سخت یهودیان در آن شده است، آشوری‌ها و مراد از آنها نیز مردم سرزمین ایران است و این نبرد نیز بر سر رهبری جهان است.

 

🔹«در آنجا رقابت دو نیروی درگیر بر سر رهبری جهان خواهد بود، دولت‌های غرب اروپا و دولت آشوری.» [۱] «فرات مرز طبیعی یهود و آشوری است.» [۲] « برای این نبرد خیل انبوه و فراوانی از فارس خارج می‌شوند.» [۳] «دست خداست که به وسیله آشوری فرود خواهد آمد.» [۴]

🔹«یهودیان از ترس آشوری با پیشوای رومی پیمانی می‌بندند.» [۵] «لشکریان آشوری به دشمن بزرگ غرب تبدیل می‌شوند.» [۶] «نیروهای هم‌پیمان آشوری در ابتدا ایران و سوریه و سپس لیبی و سودان و صور(جنوب لبنان) و ملت‌های شرق نزدیک و مردم اطراف دریای قزوین و دریای سیاه و اسماعیلیان و... خواهند بود.» [۷] «از یک طرف ائتلافی غربی به وجود خواهد آمد و از طرف دیگر ائتلافی شرقی و فلسطین موضوع اختلاف خواهد بود.» [۸]

....................................................

🔰ارجاعات:

🔹کتاب سقوط اسرائیل نوشته "مهدی حمدالفتلاوی" که توسط "محمد باقر ذوالقدر" در سال ۱۳۸۵ش ترجمه و چاپ شده است، از عالمانه‌ و مستندترین کتاب‌هایی است که در این موضوعات دیده‌ام. شواهد مذکور از کتب مقدس از این کتاب است:

👈[۱] تفسیر حزقیال ازفکری، ص: ۲۳۱ و تفسیر دانیال حنا، ص: ۱۹۳. [۲] تفسیر حزقیال ازفکری ص: ۳۳۶. [۳] تفسیر زکریا ازفکری، ص: ۱۰۸. [۴] تفسیر اشعیا ازحنا، ص: ۱۲۳. [۵] تفسیر دانیال از حنا، ص: ۱۹۱ و تفسیر حزقیال از فکری، ص: ۳۴۱. [۶] تفسیر دانیال از حنا، ص: ۲۶۱. [۷] تفسیر حزقیال ازفکری، ص: ۳۳۹ و تفسیر دانیال از ایرنساید، ص: ۱۳۷. [۸] تفسیر دانیال از ایرنساید ص: ۱۳۳.

 

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

انفجار اطلاعات! نمی دانم چرا من از این تعبیر آنچنان که باید نمی ترسم و حتی چه بسا مثل کسی که دیگر صبرش تمام شده است از فکر اینکه جهان به سرنوشت محتوم این عصر نزدیک تر می شود خوشحال می شوم. نیچه خطاب به فیلسوفان می‌گوید: « خانه هایتان را در دامنه‌های کوه آتشفشان بنا کنید.» و من همه کسانی را که در جست و جوی حقیقتند مخاطب این سخن می‌یابم. «گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند و اگر نه، مرگ یک بار، زاری هم یک بار.

 

دهکده جهانی واقعیت پیدا خواهد کرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم. این حقیقت تنها ما را که شهروندان مطیعی برای این دهکده بزرگ نیستیم مضطرب نمی دارد و بلکه غرب را هم چه بسا بیش تر از ما به اضطراب می اندازد. ما شهروندان مطیعی برای دهکده جهانی نیستیم؛ این سخن نیاز به کمی توضیح دارد.

 

شهروندِ مطیع کسی است که وجود فردی اش مستحیل در جامعه ای است که پیرامون او وجود دارد. اعتراضی ندارد. استدلال های رسمی را می پذیرد و در صدق گفتار سیاستمداران تردید روا نمی دارد. تا آنجا تسلیم قوانین محلی است که عدالت را نه قبله قانون، که تابع آن می بیند. به آنچه فرا می خوانندش روی می آورد و از آنچه باز می‌دارندش پرهیز می کند. دروازه های گوش و چشم و عقلش برای پیام های پروپاگاندا باز است و مثلاً در ایران خودمان وقتی می شنود که «بانک فلان، بانک شماست »، باور می کند و پولش را در بانکی انبار می کند که جایزه بیش تری می دهد... و از این قبیل. و خوب! دهکده جهانی هم برای آنکه سر پا بماند به شهروندان مطیعی نیاز دارد که سرشان در آخور خودشان باشد.

 

در آغاز دهه هشتاد میلادی واقعه بسیار شگفت آوری در کره زمین روی داد که غرب را از خواب غفلتی که به آن گرفتار آمده بود خارج کرد. در نقطه ای از کره زمین که یکی از غلامان خانه زاد کاخ سفید حکومت می کرد، ناگهان میلیون ها نفر از مردم از خانه ها بیرون ریختند و فارغ از ملاحظات و معادلات غریزی مربوط به حفظ حیات، سینه در برابر گلوله ها سپر کردند و ارتشی هم که ده ها میلیارد دلار خرج آن شده بود به انفعالی گرفتار آمد که چاقو در برابر دسته خویش دارد: چاقو دسته اش را نمی برد. مردم چه می خواستند؟ عجیب اینجاست. مردم چیزی می‌خواستند که هرگز با عقل حاکم بر دنیای جدید جور در نمی آمد: حکومت اسلامی. نمونه ای هم که برای این حکومت سراغ داشتند به سیزده قرن پیش باز می گشت. مردم ایران این «پیام» را از کدام رادیو و تلویزیون، فیلم و یا تئاتری گرفته بودند؟ این پرسشی بود که غرب نمی‌توانست به آن جواب گوید. مهم نیست که غرب این نوع حرکت های اجتماعی را چه می نامد: بنیادگرایی، ارتجاع و یا هر چیز دیگر... مهم این است که این واقعه نشان داد «حصارهای اطلاعاتی قابل اعتماد نیستند.»

 

ببینید! واقعه شگفت آوری که رخ داده بود این بود که غرب ناگهان خود را نه با کشور «جشن هنر شیراز» و «آربی آوانسیان» و « اسرار گنج دره جنی » و « دایی جان ناپلئون » و «جشن های دوهزار و پانصد ساله» و «فریدون فرخزاد»... که با کشور سید مجتبی نواب صفوی و حاج مهدی عراقی روبرو یافت. و انقلاب اسلامی در داخل مرزهای «سپهر اطلاعاتی» غرب روی داد، در یک جزیره ثبات، و پیروز هم شد.

 

مهم اینجاست که واقعه ای نظیر این باز هم در هر نقطه دیگری از جهان می‌تواند روی دهد. من شهر « دوشنبه » را پیش از آنکه به تسخیر رحمان نبی اُف و ارتش سرخ در آید دیده بودم. در آنجا با روشنفکرانی آشنا شدم که تو گویی از زمان سامانیان آمده بودند و در نماز جمعه در صف نمازگزارانی ایستادم که خارج از آتمسفر رسانه های گروهی و در عصر ابوحنیفه می زیستند و هم اکنون مگر در شرق اروپا و در میان مسلمانان حوزه بالکان چه می گذرد؟ تصویری که ما در مجله « سوره » چاپ کردیم بسیار گویاست: جوانی با گیسوان بلند و عینک رمبویی پیشانی بندی بسته است که روی آن نوشته: «الله اکبر، جهاد». و این واقعه در میان مرزهای کنترل شده سپهر اطلاعاتی غرب روی داده است؛ و مگر جایی در کره زمین هست که بیرون از این مرزها باشد؟

 

دهکده جهانی واقعیت پیدا کرده است، چه بخواهیم و چه نخواهیم، و ماهواره ها مرزهای جغرافیایی را انکار کرده اند. این همان دهکده ای است که گرگوار سامسا در آن چشم باز کرده است. این همان دهکده ای است که مردمانش صورت مسخ شده « کرگدن » های اوژن یونسکو را پذیرفته اند. همان دهکده ای که مردمانش «در انتظار گودو» هستند. این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورتِ واحد قالب می زنند و هیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک سر باز زند. این همان دهکده ای است که بر سر ساکنانش آنتن هایی روییده است که یکصد و پنجاه کانال ماهواره ها را مستقیماً دریافت می کنند. این همان دهکده ای است که در آن روبوت ها عاشق یکدیگر می شوند. این همان دهکده ای است که در آن « ترمیناتور دو » به سی سال قبل باز می گردد و خودش را از بین می برد. این همان دهکده ای است که در آن «بَت من» و «ژوکر» با هم مبارزه می کنند. این همان دهکده ای است که در تلویزیون هایش دختران شش ساله را آموزش جنسی می دهند، همان دهکده ای که در آن گوسفندهایی با سر انسان و انسان هایی با سر خوک به دنیا می آیند. این همان دهکده ای است که در آن تابلوی «مسیح از ورای ادرار» ماه ها توجهات همه رسانه های گروهی را به خود جلب می کند. این همان دهکده ای است که در آن دویست و چهل و شش نوع تجاوز جنسی رواج دارد... اما عجیب اینجاست که باز هم این همان دهکده ای است که در زیر آسمانش بسیجیان در رَمل های فکه زیسته اند، همان دهکده جهانی که در نیمه شب هایش ماه، هم بر کازینوهای «لاس وِگاس» تابیده است و هم بر حسینیه «دوکوهه» و گورهایی که در آن بسیجیان از خوف خدا و عشق او می گریسته اند. دنیای عجیبی است، نه؟

 

بیش از یک قرن است که علی الظاهر هیچ تمدنی جز تمدن غرب در سراسر سیاره زمین وجود ندارد. همه جا در تسخیر این صورت از حیات بشری است که تمدن غرب با خود به ارمغان آورده است. هیچ یک از اُمم عالم نتوانسته اند نه در زبان، نه در فرهنگ، نه در معماری، نه در حیات اجتماعی و نه در زندگی فردی، خود را از تأثیرات تمدن غرب دور نگاه دارند. و اکنون که با وجود ماهواره ها، مرزهای جغرافیایی نیز انکار شده است آینه جادو در یکایک خانه های این دهکده به هم پیوسته جهانی نفوذ کرده است، عقل سطحی چنین حکم می کند که دیگر هیچ چیز نمی تواند حکومت جهانی مفیستوفلس را حتی به لرزه بیندازد، چه رسد به آنکه آن را به انقراض بکشاند. اما چنین نیست.

 

میلان کوندرا در کتاب « هنر رُمان » از تناقض هایی خاصّ این آخرین دوران تمدن غرب نام می برد که آنها را «تناقض های پایانه ای » می خواند. مثالی که او می‌آورد می تواند پرده ابهام از این تعبیر به یک سو زند:

در طیّ عصر جدید، عقل دکارتی همه ارزشهای به ارث رسیده از قرون وسطی را، یکی پس از دیگری تحلیل می بـرد. اما، در زمــان پیروزی تــامّ و تمام عقل، ایــن عنصر غیــر عقلی محض ( قدرتی صرفاً در پی خواست خویشتن ) است که بر صحنه جهان تسلط خواهد یافت، زیرا دیگر هیچ نظامی از ارزشهای مقبول همگان وجود ندارد که بتواند مانع پیشروی آن شود.

 

اگر واقع گرا باشیم جنگ جهانی دوم را یکی از ترمینال هایی خواهیم یافت که ذات پارادوکسیکال غرب در آن ظهور یافته است. نمی دانم شما جنگ کویت را چگونه تفسیر می کنید، اما من در آن یک تناقض می یابم؛ تناقضی که شاخک های حسّ ششم بسیاری از متفکران غربی و از جمله نوآم چامسکی آن را دریافت. غرب پیروزی خود را در جنگ کویت در میان یک حسّ اضطراب همگانی جشن گرفت و این اضطراب، از جمله در لوس آنجلس، نشتری شد که دُمل چرکین یک اعتراض واقعی را ترکاند.

 

غرب ذاتی پارادوکسیکال دارد و این پارادوکس های پایانه ای، سرنوشت محتومی هستند که تمدن امروز به سوی آن راه می سپرده است. انفجار اطلاعات از همین ترمینال هایی است که تناقض نهفته در باطن تمدن امروز را آشکار خواهد کرد. وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت. قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهی های جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی می آورند؛ همچون انفجار نور. شوروی نیز تا آن گاه که فصل فروپاشی اش آغاز نشده بود خود را قدرتمند و یکپارچه نشان می داد و غرب نیز آن را همچون دشمنی بزرگ در برابر خویش می انگاشت. تنها بعد از فروپاشی بود که باطن پوسیده و از هم گسیخته شوروی آشکار شد.

 

اکنون در غرب، همه چیز با سال های دهه 1930 تفاوت یافته است. مردم با اضطرابی که از یک عدم اطمینان همگانی برمی آید به فردا می نگرند. آنها هر لحظه انتظار می کشند تا آن دژ اطلاعاتی که موجودیت سیاسی غرب بر آن بنیان گرفته است با یک انفجار مهیب فرو بریزد و آن روی پنهان تمدن آشکار شود. برای آنکه ردیف منظم آجرهایی که متکی بر یکدیگر هستند فرو ریزد، کافی است که همان آجر نخستین سرنگون شود. تمدن ها هم پیر می‌شوند و می‌میرند و از بطن ویرانه هاشان تمدنی دیگر سر بر می آورد. در آغاز، تمدن با یک اعتماد مطلق به قدرت خویش پا می‌گیرد و هنگامی که این احساس جای خود را به عدم اعتماد بخشید، باید دانست که موعد سرنگونی فرارسیده است.

 

و اما درباره خودمان. نباید بترسیم. حصارها تا هنگامی مفید فایده ای هستند که دزدان شب رو، بر زمین می زیند، اما آن گاه که دزدان از آسمان فرود می آیند، چگونه می توان به حصارها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شرّ ماهواره ها محفوظ دارند، بیرون شد و « خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد. » باید در رو به رو شدن با واقعیت، به اندازه کافی جرئت و شجاعت داشت. غرب چنین است که در عین ضعف، بیش تر از همیشه رجز می خواند تا خود را در پناه وهم حفظ کند. جنگ کویت چنین بود و بنابراین، تنها اسیران حصارهای توهّم را به وحشت دچار کرد نه آنان که ضعف و پیری این قداره بند مفلوک را در پس اعمال و اقوالش می دیدند. می خواهم بگویم که خود ماهواره، در عالم واقع، آن همه ترس ندارد که طنین این خبر در عالم وهم: « ماهواره دارد می آید. » طنین این خبر تا آنجا هراسناک است که بسیاری، از هم اکنون فاتحه همه چیز را خوانده اند: هویت ملی، اخلاق، زبان فارسی... چنان که پیش از آمدن تلویزیون نیز سخنانی چنین در افواه بود.

 

ماهواره مظهر آن پیوستگی جهانی است که تمدن جدید انتظار می برده است. آمریکا نیز مظهر آن اراده جمعی است که همراه با بشر جدید پیدا شده و در جست و جوی قدرت و استیلا، توسعه و اطلاق یافته است. « استیلا » و « ولایت » هم ریشه هستند و اگر بعضی از محققان استیلای غرب را بر عالم « ولایت طاغوت » خوانده اند، تعبیری را می جسته اند که بتواند مفاهیم جدید را در حوزه معرفت دینی معنا کند؛ و چه تعبیر درستی یافته اند. غرب، از همان آغاز، غایتی مگر برپایی یک حکومت جهانی نداشته است و هم اکنون نیز چه آنان که از حاکمیت ماهواره ها به وحشت افتاده اند و چه آنان که مشتاقانه چنین روزی را انتظار می برند، هر دو، حاکمیت ماهواره ها را با حاکمیت جهانی غرب یکسان گرفته اند؛ و هر دو اشتباه می کنند.

...........................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در ادامه قسمت‌های قبل به این سوال رسیدیم که راهبرد امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) چیست؟👇

قسمت اول (انقلاب اسلامی به عنوان مقدمه ظهور حضرت حجت(عج))

قسمت دوم (تفاوت ظاهری راهبرد امامین انقلاب برای مقدمه سازی ظهور)

قسمت سوم (نقد مدعای اختلاف راهبرد امامین انقلاب در پیش‌برد انقلاب)

آنچه از بیانات امامین انقلاب در این راستا مشهود است، لزوم تشکیل دولت و جامعه‌ای اسلامی و الگو شدن برای سایر مستضعفان عالم است، الگویی که بتواند با حفظ استقلال و جهاد عدم اطاعت از استکبار (جهاد کبیر) به قله‌های پیشرفت و عدالت دست‌یابد:

👈برنامه جمهورى اسلامى این است که یک دولتى به وجود بیاید که با همه قشرها به عدالت رفتار کند؛ و امتیاز بین قشرها ندهد، مگر به امتیازات انسانى که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشویم و جمهورى اسلامى را با محتواى اسلام پیاده کنیم و یک حکومت اسلامى به تمام معنا در ایران بپا کنیم، این الگو خواهد شد از براى همه کشورها که معنى دمکراسى را به آن معناى حقیقى، نه به آن معناى طرحى [1] بدون حقیقت، و معنى آزادى را به آن معناى حقیقى، نه به آن معنایى که براى اغفال دیگران است، ان شاء اللَّه پیاده بشود. [2]

👈ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مى‌شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى‌دهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار مى‌کنیم. [3]

👈یک سال دیگر از انقلاب متکى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت؛ و بیست و دوم بهمن ۶۳- یوم اللَّه- با همه نشیب و فرازها فرا رسید و توطئه‌هاى روزافزون جهانخواران و انگلهاى متکى به آنان که در این سال به اوج خود رسید و هر یک براى سرکوب و انزواى یک رژیم کافى بود، با دست تواناى خداوند قادر یکى پس از دیگرى خنثى شد؛ و بحمد اللَّه تعالى این مولود نوپاى ابراهیمى- محمدى- صلى اللَّه علیهما و آلهما- به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پیش مى‌رود و انعکاس جهانى آن ملت‌هاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجى بشریت را فراهم آورد. [4]

👈 جوانهای عزیز! بچه‌های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه‌] در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. {...}، این جهاد بزرگ است، جهاد کبیر است. اینکه از همه‌ی استعدادهای موجود کشور دعوت می‌کنیم که استعدادهای خودشان را در خدمت پیشرفت این کشور به کار بیندازند و به صحنه بیاورند و به میدان بیاورند {...}: «جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا» این به‌معنای قطع رابطه‌ی با دنیا نیست؛ {...} این حرف ما است: «وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین»[5]

👈 وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّت‌های دیگر هم روانه‌ی همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه‌ی عزّت و مایه‌ی ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. [6]

👈 اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملت‌هاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (أرواحنا فداه و عجّل الله فرجه)، به وسیله‌ى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزى است که دنیاى مادّى نمى‌خواست آن را باور بکند. بعد از قرن‌ها تلاشى که کرده بودند تا دین و بخصوص دین مقدس اسلام را از صحنه خارج کنند، نمى‌خواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنه‌ى عالم ظاهر شده است و ملت‌ها را به خود جلب و جذب مى‌کند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبهه‌ى کفر و عناد و استکبار با جمهورى اسلامى شروع شد. [7]


📝منابع

[1] در کیهان مورخ 24/ 4/ 58: ترجیح.

[2] سخنرانی حضرت امام در  23 تیر 1358 با حضور هیأت اقتصادی از کشور یوگوسلاوی، صحیفه امام؛ ج ‏9؛ ص: 72.

این مضمون در بیانات حضرت امام به صورت متعدد ذکر شده است که نمونه‌هایی از آن را در ذیل می‌آورم:

باید این نهضت را حفظش کنید. شما با دست خالى یک امپراتورى بزرگ را نه، دنیا را، شکست دادید. الآن به ما مى‏گویند که ایرانى‏ها ملتفت نیستند چه کردند. خارج مى‏فهمند، خارج که مى‏رویم، عظمت این نهضت و عظمت این فداکارى ایران در خارج منعکس است. هر که از خارج مى‏آید و از هر جا مى‏آید- همین چند روز هم، دیروز هم، یک نفرى از بیرون آمد، و از بنگلادش هم یک دسته‏اى آمده بودند- اینها مى‏گویند که همه توجهات الآن به ایران است، همه دستجات متوجهند به ایران. ایران سرمشق‏ همه مسلمین شده است، و باید بشود ان شاء اللَّه. صحیفه امام؛ ج‏ 10؛ ص: 126.

و الآن گرفتارى ملت ما زیاد است و ما هم با همه مستضعفین که در عالَم هستند، با آنها همه مصاحِب‏  هستیم و تمام مستکبرین را محکوم مى‏کنیم. و ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد. و من امیدوارم که این نهضت اسلامى ایران براى همه مستضعفین سرمشق‏ باشد که پیروزى را به دست بیاورند. صحیفه امام؛ ج‏ 6؛ ص: 499.

پیروزى ملت مسلمان ایران بدون شک سرمشق خوبى براى سایر ملل ستمدیده جهان، خصوصاً ملتهاى خاورمیانه خواهد بود که چگونه یک ملتى با اتکا به ایدئولوژى انقلابى اسلامى بر قدرتهاى عظیم فایق مى‏آید. صحیفه امام؛ ج‏ 4؛ ص: 333.

ما از خداوند مى‏خواهیم که این نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفین، و هشدار باشد بر مستکبرین. مستکبرین گمان نکنند که باید حکومت کنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار کنند. سخنرانی حضرت امام در 4 اردیبهشت 1358 در جمع اعضای هیأت اعزامى از لیبى، به سرپرستى‏ نخست وزیر وقت لیبی (عبدالسلام جلود) به نمایندگی از معمر قذافی رهبر لیبی، صحیفه امام؛ ج‏7؛ ص: 118.

[3] پیام [به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت اللَّه الحرام (برائت از مشرکان)] 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص: 345.

[4] پیام حضرت امام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، صحیفه امام؛ ج‏19؛ ص:146.

[5] بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین (علیه‌السلام) 3 خرداد 1395

[6] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم 11 مرداد 1395.

[7] بیانات امام خامنه‌ای به مناسبت سالروز میلاد حضرت مهدى(عجل الله تعالى فرجه) در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰ اسفند ۱۳۷۰.

............................................................

  • حمید رضا باقری