شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حائری شیرازی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🎙آیت الله حائری شیرازی:

نظام طبیعت گرایی، محورش استخفاف است و نظام فطرت گرایی، محورش تکریم است. اگر هم نظام فطرت گرا استخفاف بکند، برای این است که جلوی استخفاف را بگیرد. می‌خواهد استخفاف را بشکند. مثل این که از باب «إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَکَبِّرِینَ فَتَکَبَّرُوا عَلَیْهِم‏» است. یعنی مثلا زانی را تنبیه که می‌کند، برای این است که او می‌خواسته حکم خدا را استخفاف کند. برای این که آن را کوچک کند؛ تا آن کاری را که او کرده است، جبران بشود. این از باب تکریم است. از این جهت می‌فرماید: «إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِم‏» در اقامهٔ حدود، یک نوع تکریم و تعظیم است. اما تکریم محارم است. تکریم قانون الهی است.

پس استخفاف زانی و زانیه از باب تکریم قانون است که: تکریم قانون، از تکریم شخص مهم‌تر است. همان طوری که قانون ظالمانه از ظلم موردی به مراتب بدتر و خطرناک‌تر است.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دعوت به وحدت

🎙آیت الله حائری شیرازی:

«شما اگر خودتان یک نفسانیتی داشتید بعد دعوت به وحدت بکنید تأثیر نمی‌گذارد. چون وحدت شما به معنی این است که همه‌تان در من حل بشوید و تابع من بشوید. مطیع من بشوید.

انسان وقتی می‌خواهد دعوت به وحدت بکند، اول چیزی که برایش لازم است این است که در حین دعوت به وحدت، نفس، انگیزه‌اش نباشد.

علت این که وقتی امام دعوت به وحدت می‌کند مؤثر است، این است که از خود فارغ می‌شود بعد دعوت به خدا می‌کند. خود، محرکش نیست برای این کار.

این قلب یک طبیعتی دارد که همیشه می‌کشد به یگانه. آن‌هایی که قلبهایشان انس گرفته، قلب‌هایشان زنده شده، قلب‌هایشان احیاء شده، هم دیگر را پیدا می‌کنند. اگر قلب شما در شما به حکومت رسید، با هر کسی که قلبش در او به حکومت رسیده، با هم متحد می‌شوید. اتحاد پایدار پیدا می‌کنید. اما اگر نفس شما در شما به حکومت رسید، با هر کسی که نفس در او به حکومت رسیده، اختلاف خواهید داشت، این جور نیست که شما نفسانی باشید، او هم نفسانی باشد و به وحدت برسید، دو تایتان باید از یک سنخ باشید تا با هم ممزوج شوید. اما وقتی نیستید ابداً. دعوایتان می‌شود. با این که هر دو نفسانی‌اند، اما سنخیت ندارند، الا این که یک دشمن مشترک پیدا بکنید، آنگاه موقتاً متارکه جنگ می‌کنید. این دوستی نیست. صلح موقت است. آتش زیر خاکستر است.»

................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

رهبری در اول فروردین ۹۸ در سخنرانی در حرم رضوی پیشبینی کردند در آینده نزدیک تجهیزات نظامی و موشکی عربستان بدست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.

این قضیه که ان شاء الله به زودی محقق شود و همه شاهد آن باشیم یکی از سنت‌های خداوند است. این سنت خدا موجب می‌شود از یک سو سستی طاغوت و کیدهایش واضح‌تر شود و از یک سو تلخی و سختی شکست بر طاغوت بیشتر باشد.

🎙مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی با لبخند ملیحی در مورد خلبان‌های ایران در زمان جنگ، چنین می‌فرمودند:

«حسرتی که آمریکا می‌خورد از این خلبان‌ها، که گفت دستم بسوزد که من چرا اینها را تربیت کردم، ای کاش این صنعت‌ها و تخصص‌ها را به اینها یاد نداده بودم.

شما پشتوانه و پشتیابان تان خدا است، همان که موسی را در دامان فرعون تربیت می‌کند تا دستگاه فرعونی را در هم بپپیچد، باید خرج تربیت موسی از جیب فرعون داده بشود، خدا کسی را که می‌خواهد آتش بزند، وادارش می‌کند به هیزم چینی! باید زحمت تربیت موسی را فرعون بکشد که حسرت ببرد، «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما کانُوا خاطِئینَ (۸ - القصص)»

................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙 آیت‌الله حائری شیرازی:

🔻علی علیه السلام منسوب به او هست « إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ»  وقتی از یک چیزی می‌ترسی خودت را بینداز داخل آن، این علی علیه السلام از روز اول خودش در هر جنگی انداخته است، دیگر جنگ دیده شده است. شما نگاه کن وقتی شنا بلد نیستی، در آب خودت را نیندازی شنا بلد نمی‌شوی، تو این جا بایست روی این خشکی هی شنا برو، اما اولین باری که می‌افتی در آب می‌روی ته آب، می‌گویی ای خفه شدم، تمرین شنا را در آب می‌کنند، آدم تا در آب نیفتد یک خورده قوطه نخورد، یک خورده سرش زیر آب نرود، شنا گر قابلی نمی‌شود. جنگ را در جنگ می‌شکنند، ترس از آب را در آب می‌شکنند، باید غرق بشوی تا از غرق شدن نترسی، باید زیر آب بروی که ببینی بعدش آدم می‌آید بیرون. شما دوچرخه سواری که کنی، می‌شود زمین نخوری؟ باید این قدر زمین بخوری که از زمین خوردن نترسی، تا بتوانی تعادل خودت را حفظ کنی.

 

🔻شما در انقلاب حرکت می‌کنی نگاه دور بکن، نگاه الآن نکن، ای وای صف نانوا است، این نگاه نزدیک کردن است، این ضد انقلاب هی نگاه نزدیک می‌کند، می‌گوید صفِ نان، صف مرغ، صف این، صف آن، صف نمی‌دانم چه چیز، نگاه آن برش بکن، دور را نگاه کن، آن روز را نگاه کن، که این‌ها شوکتشان عزتشان حفظ شده است، این‌ها فهمیدند محاصره اقتصادی کارگر نیست ولش کن آقا، ولش کن، دروازه‌ها را باز می‌گذارند، آن وقت بعد می‌بیند نه از صفی خبری است، نه چیزی، اینجا وضع بهتر از جاهای دیگر است. آن وقتی می‌بینی اینها تثبیت شدند، همه می‌آیند با اینها معامله می‌کنند تجارت می‌کنند، وضع اینها بهتر از همه جا است، نگاه آینده‌اش بکن.

 

🔻 در زندان که بودیم هر وقت می‌خواستی در باره توحید با اینها صحبت کنی، می‌گفت به ما دستور دادند که بحث ایدئولوژیک نکنید، اما فقط بحث سیاسی کنید، بحث ایدئولوژیک یعنی پایه‌ای، اساسی، بحث سیاسی یعنی مقطعی، لحظه‌ای، نزدیک را نگاه کردن، هی به اینها گفتند بحث سیاسی کن، مقطعی نگاه کن، تحلیل‌های ساعت به ساعت، این جوری خوردند زمین. نگاه نزدیک کردند تعادلشان حفظ نشد زمین خوردند.

 

🔻شما تا نروید در جنگ و جبهه، این بت ترست نمی‌ریزد، تا در آتش‌ها نروی، وحشت آتش از دلت بیرون نمی‌رود، اگر هی بنشینی در گروه مقاومت و هی استخاره کنید و هی امروز و حالا فردا، مثل کسی هست که بنشیند هی کتاب شنا بخواند، هی شما کتاب اسلحه خوانی بخوانید، هی اسلحه باز کنید هی ببندید، هی باز کن، هی شب‌ها خواب ببینی با این؛ ا ین‌ها که نمی‌شود.

 

🔻این امت باید هی برود جبهه، هی شهید بدهد، هی بیاید، هی دوره آموزش ببیند، هی جنگ‌های سخت‌تر، آتش‌های تندتر ببیند تا برایش عادی بشود. این بچه‌ها که مدتی جبهه ماندند، وقتی آتش‌های سبک می‌بینند می‌خندند، اما این‌ها روز اول می‌خندیدند؟!
..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی:

🔻قرآن، مدار کارش، بر این است که بر مردم، زور، حاکم نشود؛ زور بر مردم حکومت نکند. یا زور یا خدا؛ یکی از این دو تا حکومت می‌کند. چون خدا خودش به صورت زور حکومت نمی‌کند. اگر خدا می‌خواست به صورت زور حکومت کند، هزار سال برای تشکیل حکومت امام زمان (علیه السلام) صبر نمی‌کرد.

🔻شما می‌گویید «حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً»؛ او را ساکن کنی در زمین طوعاً؛ طوعاً، در مقابل کُرهاً است. یک کسی که کار را از روی دل انجام می‌دهد، می‌گویند طوعاً این کار را کرد. وقتی از روی بی میلی انجام می‌دهی، می‌گویند کرهاً این کار را کرد.

حضرت حجت(عج) حاکم بر زمین می‌شود؛ حاکم مطاعی که مردم از روی رغبت اطاعتش می‌کنند، نه از او متنفراند، به او عشق دارند. پس بیش از هزار سال صبر کردن، برای این است که نمی‌خواهد حکومت زوری و تحمیلی داشته باشد.

🔻اگر هم یک وقتی زور و تحمیلی ادیان داشته باشند، برای شکستن زور است، نه برای تأسیس زور.

از این جهت می‌گوید: «وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة ﴿توبه-۱۳»؛ آنها ابتدا جنگ را آغاز می‌کنند. علی (علیه السلام) وقتی می‌خواست مثلاً با جنگ جمل با اهل بصره برخورد کند، گفت یک نفر می‌خواهم که برود حرف بزند با اینها ولو بکشندش. یک نفر رفت و مطالب را گفت و اشکالات کار آنها را گفت و حقانیت حضرت را هم گفت و آنها هم کشتندش؛ حضرت گفت حالا دیگر دست من باز است. برای چه؟ برای اینکه الآن آنها زور گفتند، من الآن برای شکست زور دارم کار می‌کنم، نه برای اینکه به زور بر مردم مسلّط بشوم. زور شکستن، جایز است؛ از قدرت برای شکستن قدرت استفاده کنند، درست است.

🔻 برای اصل حق اگر هم یک وقتی از زور استفاده شده، حتماً جبرانش می‌کنند. مثلاً وقتی قدرت به دست حضرت رسول(ص) آمد، مردم فوج فوج آمدند در اسلام، حتماً نیاز به غربال کردن مردم داشت. این جریاناتی که بعد از رحلت حضرت(صلی الله علیه و آله) واقع شد و هنوز جسد مطهر ایشان به خاک سپرده نشده بود که آن برخوردها و اسائه ادب به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) واقع شد، آن جریانات نمونهٔ آن است که می‌خواهد اینهایی که از روی زور آمدند، بروند. یعنی این آمدن، یک رفتنی در پی داشته باشد.

🔻 همهٔ انبیاء، همینطور بودند. حضرت موسی (علیه السلام) هم وقتی که به خاطر جریان دریا فرونشستن و دریا شکافته شدن مردم آمدند به خاطر آن معجزات و به خاطر عصا اژدها شدن، همه به ایشان پیوستند، ایشان را برای ۳۰ روز خدا دعوت کرد در یک مناجاتی، سپس بدون اینکه به مردم اطلاع بدهد، ۳۰ روزش را کرد ۴۰ روز.

ایشان بر اساس وعدهٔ اولی به مردم گفته بود من ۳۰ روزه برمی‌گردم اما ۳۰ روز گذشت و ایشان برنگشت. خدا عمداً این کار را کرد. خداوند به او گفت این ۱۰ روز هم،  ۱۰ روز فوق العاده‌ای است، در این مناجات و اعتکاف باش.

👈«وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ﴿اعراف-۱۴۲»؛ از اول هم ما می‌خواستیم ۴۰ روز پیش ما باشی، منتها اول گفتیم ۳۰ روز، بعد گفتیم ۱۰ روز دیگر اضافه کن.

این کار خدا است؛ «وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ﴿آل عمران-۵۴» وگرنه میقات ایشان، ۴۰ روزه بود. برای چه این کار را کرد خدا؟ برای اینکه فرصتی بدهد به سامری تا اگر می‌خواهد کاری بکند، بتواند بکند. سامری هم آمد به مردم گفت که زیورآلاتتان را هرچه دارید بدهید، اینها هم دادند. همه را در کوزه گذاشت و ذوب کرد، زرگر ماهری بود، از آن یک گوساله درست کرد که صدا هم می‌داد یک آثار روحانی داشت. تا صدا داد، مردم تعجب کردند که گوسالهٔ طلایی که صدا نمی‌دهد؛ پس این گوسالهٔ خدایی است. بعد هم گفت این گوساله نظرکرده است و مال خدا است و آمدند دورش به عنوان گوسالهٔ خدا.

🔻به هر جهت خدا می‌خواهد آنهایی که به وسیلهٔ قدرت شمشیر و نیرو یا به خاطر آن معجزه‌ها آمده بودند و آمدن برایشان تحمیلی بود نه از روی رغبت، اگر می‌خواهند برگردند، زمینهٔ برگشتن داشته باشند. آوردن زوری مردم اگر هم باشد، برای مدتی هست برای اینکه مردم بعدش دیگر خودشان، فهم و درکشان بیاید بالا و خودشان مطلب را بگیرند. 

🔻 از این جهت در قرآن می‌گوید: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا ﴿جمعه-۵»؛ اینهایی که تورات بارشان شد حُمِّلُوا، از تحمیل [بر آنها حمل کردن] است و بعد از آن حمل نکردند تورات را؛ یعنی این بار را خودشان بردارند و این مسئولیت را خودشان قبول کنند، نکردند. می‌گوید اینها «کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارً»؛ مثل الاغی هستند که کتاب بارش کنی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

گاهی زبان بسته است و مصلحت در آوردن اسم افراد نیست، اما افراد مختلفی را دیده‌ایم که زمانی در خط مبارزه و عدالت‌خواهی هستند اما بعد از سالیانی جهت مبارزه آنها به کلی عوض می‌شود.

مطلب بسیار مهمی وجود دارد که رکن اساسی در مسیر مبارزه است و آیت‌الله حائری شیرازی با بیان زیبای خود آن را توضیح می‌دهند:

🔻 امام زین العابدین (علیه السلام) سفری می‌رفت برای حج. یکی به او رسید، گفت «یا علی بن الحسین! تَرَکْتَ الْجِهَادَ وَ صُعُوبَتَهُ- وَ أَقْبَلْتَ عَلَى الْحَجِّ وَ لِینَتِه‏؟»، جهاد و جنگ و مسلمان کردن انسان‌ها را رها کردی! چون دردسر داشت و رو به حج کم ‌زحمت آوردی؟ آن عبادت را رها کردی، این عبادت آسان را گرفتی؟ در حالی که خداوند این جور فرموده -برای علی بن الحسین با خنده قرآن می‌خواند- که: « إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ- بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ- وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ- فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ- وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیم‏» (التوبه ۱۱۱)

🔻 این آیات قرآن را به رخ حضرت می‌کشید، این که خداوند از این‌ مجاهدین جانشان را خریده که بهشت را به ایشان دهد؛ فوز عظیم این است.

حضرت فرمود: خب بفرمایید ادامه دهید! آیه بعدیش را هم بخوان. حضرت آیه بعدی را خواند: «التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ- السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ- الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ- وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ‏» (التوبه ۱۱۲)

حضرت گفت: اینها هستند که حافظ حدود الهی هستند، هر وقت ما دیدیم جهاد تحت امر کسانی است که این صفات را دارند، ما حج را رها می‌کنیم می‌آییم در جهاد؛ هر وقت دیدیم که جهاد را کسانی دارند اداره می‌کنند که این صفات را ندارند، توبه کننده، عبادت‌کننده، تسبیح‌گوینده، راکعون و ساجدون و این‌ها نیستند، اینها «حافظون لحدود الله» نیستند، ما هم آن وقت جهاد را رها می‌کنیم می‌آییم سراغ حج.

🔻 در سنه ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ش؛ در یک کلاس دو عده با شاه مخالف هستند و مبارزه می‌کنند، هر دو می‌خواهند فعالیت سیاسی کنند. اما یک عده الان شده‌اند از منافقین، یک عده دیگر هم الان یا به شهادت رسیدند یا در قلب مبارزات هستند. هر دو در مدرسه‌ نماز هم می‌خواندند اما یک عده سر از منافقین در آوردند.

️ چطور شد یکی از منافقین شد و اعدامی اما یکی شهید شد؟

🔻او که رسید در این مقام شهادت، فعالیت سیاسی‌اش را تحت لوای کسی می‌کرد که «و الحافظون لحدود الله» بود؛ با این کار می‌کرد، با امام کار می‌کرد، طبق تقلیدش کار می‌کرد. اول مقلّد شده بود، بعد مجاهد. اول تقلید امام کرده بود، روی تقلید امام مبارزه می‌کرد.

📌 اما آنکه از منافقین شد، تحت لوای کسی بود که «حافظون لحدود الله» نبود؛ نمونه «التائبون العابدون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله» نبود. دخترها را بی‌حجاب می‌دیدند اما نهی از منکر نمی‌کردند. در خانه تیمی اتفاقاتی می‌افتاد، ایراد نمی‌گرفتند. آمرون بالمعروف نبودند، ناهون عن المنکر نبودند، از گناهانشان تائب نبودند.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری