بسم الله الرحمن الرحیم
استعمار کهن ( قسمت اول: دنیا آبستن تغییرات بزرگ)
در حال حاضر در سال 2019 هستیم، فرض کنید زمان به عقب بازگشته و شما به چهارصد سال قبل یعنی ابتدای قرن ۱۶ میلادی بازگشتهاید. قاره استرالیا هنوز کشف نشده و جز معدودی از بومیان، انسانی در آنجا سکونت ندارد، قاره آمریکا هم هنوز کشف نشده و فقط سرخپوستها به صورت قبیلهای در آنجا زندگی میکنند، در آفریقا هم تقریبا وضع به همین شکل است و سیاهپوستان در قبیلههایی آدمخوار و بدوی بهسر میبرند...
در اروپا تمدنهایی به صورت پادشاهی و البته با کشورهای نسبتا کوچک در کنار هم زندگی میکنند و در آسیا در قسمت شرقی آن تمدنهای بزرگی چون: چین و هند و حکومتهایی باسابقهای چون ژاپن و کره، قرنهاست وجود دارند، در قسمت شمالی آسیا مغولها زندگی سادهای دارند اما روسها دارای حکومتهای قدیمی هستند، در قسمت غربیآسیا نیز دو کشور بزرگ و قدرتمند "عثمانی و صفویه" با سابقهی تمدن اسلامی حضور دارند؛ کشور عثمانی در مناطق "غرب آسیا و شمال آفریقا" اعم از ترکیه، سوریه، اردن، عراق، عربستان و مصر حکومت میکند و دولت صفویه در قسمتهای "مرکزی و غربی آسیا" سرزمینهای ایران و قسمتهایی از ترکیه و عراق کنونی، افغانستان، ارمنستان، آذربایجان، پاکستان و بخشهایی از ترکمنستان و حاشیه جنوبی خلیج فارس و... حکومت دارد.
اگرچه هر کدام از تمدنهای بزرگ چین، هند، ایران یا عثمانی به تنهایی معادل کل اروپا هستند اما چرخه اتفاقات جدید عالم در اروپا درحال رقم خوردن است و قرار است سرنوشت آینده کره خاکی را اروپائیان رقم زنند. گامهای آغازین انقلاب صنعتی با ساخت سلاحهای آتشین و قطبنما و کشتیهای جنگی قوی سکاندار که امکان مسافرتهای طولانی را دارند، قدرتی شگرف به اروپاییها داده است. اروپاییها برای اولین بار از طریق دریا توانستهاند به آن سوی آفریقا، هند و ایران مسافرت کنند.
حال به فرض خودمان برمیگردیم، قرار است داستان عالم را بعد از این به شما بسپاریم و شما حاکم کل عالم هستید، قرار است دنیای خوبی برای همه آدمها بسازید... چه نقشهای برای بهتر شدن دنیا خواهید کشید؟ به نظر شما اروپاییها برای آینده بهتر مردم خود و جهان چه اقدامی انجام دادند؟
اگر به جای کل دنیا، فقط حکومت بر اروپا یا مثلا کشور پرتقال به شما داده میشد، طراحی شما برای آینده چه تفاوتی میکرد؟
استعمار تاریخی مقدمه استعمار کهن قسمت اول
بیاییم یک بار دیگر تاریخ را -البته نه با قرائت اروپایی- مرور کنیم.
قاره استرالیا
آیا چهارصد سال قبل یعنی ابتدای قرن ۱۶ میلادی هنوز قاره استرالیا کشف نشده و جز معدودی از بومیان، انسانی در آنجا سکونت نداشت؟
پیشنهاد میکنم کتاب «تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب» نوشته حمید شفیع زاده را مطالعه کنید. ایشان در این کتاب نقشههای مختلفی مربوط به صدها سال قبل از ادعای اروپاییها مبنی بر کشف استرالیا را نشان میدهند که به صورت دقیق قاره استرالیا در آن ترسیم شده است.
یکی از نکات جالبی که آقای شفیع زاده مورد بررسی قراردادهاند، کودن بودن غربیها در نقشه کشی است که درحالی که مسلمانان و ایرانیها صدها سال قبل نقشههای درستی از استرالیا کشیدهاند، اروپاییها تا مدتها استرالیا را در نقشههای خود متصل به قطب جنوب با رود و درخت میکشیدهاند؟!
شاید جالب باشد بدانید تا قبل از 1880میلادی در بیشتر نقشه هایی که غربی ها هم از آن ها استفاده می کردند نصف النهار مبدأ از شهر اصفهان می گذشته است و بعد از این سال تصمیم گرفته شد که نصف النهاری که از گرینویچ میگذرد، نصفالنهار مبدأ یا همان صفر درجه قرار گیرد.
اگر روی نقشه فاصله قاره استرالیا و کشورهای جنوبی آسیا مثل مالزی و اندونزی را مشاهده کنید متوجه میشوید چقدر فاصله کمی بین این مناطق وجود دارد و اصلا متصور نیست مردمان آسیا که سالها قبل با کشتیهای خود از ایران تا چین و هند را به راحتی رفت و آمد میکردند این فاصله اندک را طی نکرده باشند.
درواقع صرف نظر از اسناد موجود و نقشههای بجا مانده از مسلمانان، اروپاییها برای پاککردن جنایتهای خود در تاریخ، تاریخ را به شدت حماقت وار نقل کردهاند و تعجب بیشتر باوراندن این گزارش حماقت وار به همه مردم دنیا است.
شاید برای شما جالب باشد که سالها قبل از اینکه اروپاییها به کشتیهای اوقیانوس پیما دست پیدا کنند ایرانیان کشتیهای بزرگ اوقیانوس پیمایی داشتند که دارای سکان بود و اصلا کلمه ناو یک کلمه فارسی است و ایرانیها هرچیز بلند و توخالی را ناو گویند مثلا ناودان.
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 7 ثانیه
قاره آمریکا
عمده مردم جهان تصور میکنند قاره آمریکا تا قبل اکتشاف کریستف کلمب هم هنوز کشف نشده و مردمی که در این قاره زندگی میکردند فقط سرخپوستهایی وحشی و غیر متمدن بودند که به صورت قبیلهای در آنجا زندگی میکردند.
در کتابی که معرفی کردم اسناد زیادی مربوط به حضور ایرانیان در قاره آمریکا دیده میشود ایرانیانی که مسلمان بودهاند و به برخی از شواهد ایشان اشاره میکنم:
- در کلمبیا قبیلهای از بومیان وجود دارد به نام «آریا کوه گیر» که از نظر پوششی کاملا شبیه به لباس عشایر بختیاری هستند و حتی از ساز نی استفاده می کنند. وقتی ایشان تصاویر مردم این قبیله را نشان میدهند کسی باور نمیکند اینها از عشایر بختیاری ایران نباشند.
- در سفرنامه کریستف کلمب آمده است که وقتی به کوبا میرسند شهرهایی را میبینند که بسیار بزرگ بوده و منارههای مساجد در آن وجود داشته است، در فیلم مربوط به ارائه ایشان تصویری از یکی از شهرهای قدیمی آمریکای جنوبی نشان داده میشود که شهر دارای منارههای متعدد و بزرگ است و زنان به صورت باحجاب در آن دیده میشوند.
- جالبتر اینکه خود اروپاییها میگویند کرسیتف کلمب در سفر خود تصور میکند به ژاپن یا هند وارد شده است؟ و کسی از خود نمیپرسد که چطور او دشتهای خالی با حضور قبایل بومی را با هند و ژاپن اشتباه گرفته بوده است؟ هند و ژاپنی که قرنها از آنجا کالاهای تجاری به اروپا میرفته است؟
- آقای شفیع زاده در اسناد خود به برگزاری مراسم عید نوروز در آغاز بهار که از کهن ترین رسوم ایرانی است به عنوان یکی دیگر از اسناد اثبات حضور ایرانیان در دوران باستان در قاره آمریکا اشاره میکنند و جالب توجه اینکه با توجه به تفاوت زمانی که بین دو نیمکره وجود دارد بومی های قاره آمریکا مراسم عید نوروز را در بیست و یکم مارس یعنی مصادف با سال تحویل در ایران برگزار می کنند.
- ایشان به اقوامی در قاره آمریکا اشاره میکنند که اسم آنها نیز ایرانی است، مانند کاوش کار، آریا کوه گیر، یمنی و ثریا که حتی از نظر چهره نیز بسیار شبیه ایرانیها هستند و آثاری از تمدنهای باقی مانده در آمریکا جنوبی را نشان میدهند که بسیار شبیه به پرسپولیس است یا مجسمهای که در پرو کشف شده است و عین این مجسمه در بابل نیز کشف شده است.
- بنابر اسناد معتبری که آقای شفیعزاده در کتاب خود ارائه میکنند اروپایی ها و به صورت شاخص کریستف کلمب برای سفر به قاره آمریکا از راهنماها، نقشه و وسایل دریانوردی مسلمانان استفاده کردهاند و این مسأله بیانگر آن است که اروپایی ها در واقع آخرین کسانی هستند که از وجود این قاره با خبر شدهاند و برای این که بتوانند طبق عادت همیشگی خود تاریخ را مورد تحریف قرار دهند اقدام به نابودی بسیاری از بناهای تاریخی و سوزاندن کتب قوم های اصیل و بعضا ایرانی قاره آمریکا کردند به گونهای که" ادواردو گالئانو"، نویسنده شهیر اوروگوئهای و نویسنده کتاب «رگهای باز آمریکای لاتین»، در توصیف قتل عام میلیونها تن از بومیان منطقه آمریکای لاتین در دوره استعمار این منطقه از سوی امپراتوری اسپانیا، مینویسد: به هنگام ظهور فاتحان در امپراتوری "آزتکها" و "اینکاها" و "مایاها" روی همه رفته بین 70 تا 90 میلیون نفر زندگی میکردند، اما یک قرن بعد این جمعیت به 5 الی3 میلیون نفر تقلیل یافت؛ که این مسأله بیانگر ابعاد یک نسل کشی عظیم تاریخی است.
- برخی اسناد تاریخی باقیمانده از تمدنهای سابق در آمریکا حاکی از وجود شهرهایی با ساختمانها چند طبقه است. ساختار اجتماعی و طبقات اجتماعی در آن شکل گرفته بوده است. کشاورزی در این مناطق وجود داشته است و در هر منطقه محصول متناسب با آنجا کشت می شده است. مزارع ذرت و... که در خاطرات اولین اروپایی هایی که به این قاره میروند به آنها اشاره شده است بیان گر این است که در آن زمان سرخ پوستان کشاروزی را به صورت سازمان یافته انجام میدادهاند. خانم "ارنا گنیشر" در خصوص معماری و شاهکارهای هنری آنان در کتاب خود اشاره می کند. او می نویسد: «در روستای opitaten متعلق به قوم سرخ پوست نوتکا حدود 200 خانه بسیار زیبا و مجلل وجود داشت که دیوارها وسقف های آن با انواع شاهکارهای هنری نقاشی شده و مجسمه های گوناگون به زیبایی آن افزوده بود. در ها و پنجره های آن را به شکل موجودات زنده ساخته بودند. اگر خواسته باشید وارد یکی از این خانه ها بشوید بی تردید لازم است از دربی که به شکل جسم انسان و سرحیوان ساخته شده است عبور کنید».
از جمله کارهای آقای شفیعزداده بررسی اسامی ایرانی موجود در قاره آمریکا است به طور مثال ایشان به نام ایرانی آمازون و ماجرای آن و ارائه اسنادی از این اسم ایرانی اشاره میکنند یا به منطقهای به نام "داریان" که گرفته شده از نام داریوش است و یا منطقهای به نام "گودال خار" یا شهر کوهتپه اشاره میکنند.
- یکی دیگر از شواهد ایشان وجود کلیساهایی قدیمی رو به قبله و با معماری کاملا شبیه به مساجد اصفهان! است و یا زنانی با چادر سیاه بر سر قبر عزیزانشان عکسیهایی از مردم مکزیک که کسی نمیتواند بفهمد این ایران نیست!
- ایشان همچنین به قومی به نام ماندانا در شمال آمریکا در مرز آمریکا و کانادا اشاره میکنند که سرخپوستهایی با ژن کاملا شبیه ایرانی و زبانی شبیه به فارسی و اصطلاحات مشترک با فارسی دارند و یا به زبان اصلی یک منطقه از پرو که ۱۳ میلیون ادم با آن صحبت میکنند و عباراتی شبیه آری، من نه، یخ، وق زدن و... دارند.
دریافت مدت زمان: 26 دقیقه 4 ثانیه
آفریقا
اما آفریقا بله در آفریقا هم تقریبا وضع به همین شکل است یعنی اروپاییها تاریخ آفریقا را هم تحریفکردهاند و تا توانستهاند صرفا قبایلی آدمخوار و وحشی از مردم آفریقا انعکاس دادهاند درحالی که در قسمت شمالی آفریقا یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان به نام مصر وجود دارد ویا در قسمتهای جنوبی آفریقا نیز قریب به دههزار سرزمین و حکومت قدیمی وجود دارد.
اروپا
اما بازگردیم به خود اروپا اگر بیانصافی نکرده باشیم اروپاییها برای مبارزه با گذشته پلید خود و حرکت در جهت رنساس، تاریخ قرون وسطی و قبل از انقلاب صنعتی را به خوبی نقل کردهاند دوره مهاجرت اروپاییها به آمریکا مصادف با زمانی است که "ملکه ایزابیل" به اطرافیان خود فخر فروشی میکرد که در عمر خود دوبار بدنش را شستشو داده است. یکبار هنگام تولد و بار دیگر هنگام ازدواج.
در مورد آنچه از کشتیهای سکاندار و اوقیانوس پیما نیز گفته شده است در واقع سالها قبل این کشتیها توسط مسلمانان ساخته شده بود و تنها تفاوت اروپاییها در قرن اخیر دستیافتن آنها به سلاحهای کشنده بود.
.........................................................................................
مطلب مرتبط:
............................................................................
تمدن بدلی bornos.blog.ir