شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۸۸ مطلب با موضوع «نقد و بررسی اندیشه‌ها و عملکردها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تساوی زن و مرد

خانمی شعارش این بود: «زن باید قدرتمند باشه، خرج خودش رو دربیاره». نتیجه این قدرتمندی او شده بود دو شیفت کار کردن، بچه نداشتن و طلاق گرفتن و همچنان کار کردن.

آیا معمولا پسرها میرن جلو دبیرستان دخترانه و مزاحم دخترها میشن یا دخترها...؟!

آیا معمولا دخترها دوست دارند آرایش کنند و خودنمایی جنسی کنند یا پسرها...؟!

آیا توان جسمی و روحی مردها و زن‌ها برابره؟!

جواب این سوالات خیلی خیلی واضحه ولی خب این‌‌ چه حماقتی هست که عده‌ای اصرار دارند بگن زن همون کارهای مرد رو بکنه؟!

وجود تفاوت‌های بسیار زیاد و توانمندی‌های مختلف در مرد و زن را هیچ کس نمی‌تواند انکار کند.

مردها که معمولا نمیان کارهای زن‌ها رو بکنند یعنی یا نمی‌تونن یا خرابش می‌کنند، پس چه کسی باید کارهای زن‌ها رو بکند؟!

فرهنگ غربی اول کار زن در خانه و پرستاری از بچه رو بی‌ارزش میکنه بعد می‌تونه زنان رو به حماقت کارگری مردانه بکشاند ولی اسلام قدردانی عظیمی از زن و کار او در خانه می‌کنه و زن نیازی نمی‌بینه با مرد شدن برای خودش احساس هویت پیدا کند. البته مرد مؤمن هم باید عملا نشان دهد عظمت کار زن را قبول دارد.

در نگاه غربی زن قدرتمند زنی است که متکی به خودش باشد و خرج خودش را دربیاورد! و چون برای کار خانه و پرستاری از بچه‌های خودش پولی نمی‌گیرد کارش ارزشی ندارد یا بچه‌اش را باید بگذارد مهدکودک یا برود بچه دیگری را پرستاری کند تا پول بگیرد و با قدرت شود!

البته ممکن است کسانی مسلمان و با ریش و چادر باشند و فرهنگشان غربی باشد و کسانی مسیحی یا بی‌دین و در وسط اروپا ولی فرهنگشان دینی باشد، خیلی به تیپ و مکان نیست.

👈به شرح حال بپیوندید.
 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻دیپلماسی ظریف یعنی هیچ گزینه‌ای جز مذاکره وجود ندارد، چون شما باید قد دهان خودت و امکانات خودت حرف بزنی. دیپلماسی ظریف می‌گوید اگر به قدر کافی زور نداری، رجز نخوان چراکه کار بدتر می‌شود، با لبخند و صلوات هرچه می‌توانی زودتر کمتر امتیاز بده و دعوا را تمام کن. در مذاکره مساحت به قدر چندکشور را بده، تا شاید مجبور نباشی تمام کشور را بدهی.

 

🔻دیپلماسی ظریف همان دیپلماسی بازرگان است که روز ۲۲ بهمن وقتی حکومت نظامی شکسته شده، رژیم سقوط کرده و ارتش به ملت پیوسته و سران رژیم یا فرار می‌کنند یا دستگیر می‌شوند، هنوز مشغول مذاکره پنهانی با بختیار و سران ارتش است تا آنها راضی شوند با مسالمت و آرامش و قانونی حکومت را به او تحویل دهند!

 

🔻 با دیپلماسی ظریف هیچ وقت هیچ جنگ و قیامی رخ نخواهد داد و دنیا همیشه به کام حاکمان و ظالمان است، اساسا هر کس قیام کند، عاقل نیست، چون همیشه مظلوم‌ها قدر دهانشان باید حرف بزنند و دهانشان بیشتر از التماس و خواهش برای کم‌تر تجاوز شدن باز نمی‌شود. چون آنکه قیام می‌کند همیشه دست مغلوب را دارد و امکاناتش از آنکه دست غالب را دارد کم‌تر است، پس نباید قیام کند، باید مذاکره کند!

 

🔻 دیپلماسی ظریف، دیپلماسی همان‌هایی است که وقتی پیامبر(ص) در جرقه‌های کندن خندق، خبر از فتح ایران و روم داد به او خندیند و گفتند: دیوانه شده است، قدر امکاناتش حرف نمی‌زند!

 

🔻دیپلماسی ظریف، دیپلماسی همان‌هایی است که وقتی امام خمینی می‌گفت: شاه باید برود؛ به او می‌خندیدند و می‌گفتند: دیوانه شده است، قدر امکاناتش حرف نمی‌زند، شاه با این ارتش سرتاپا مسلح و با پشتوانه آمریکا مگر رفتنی است!

 

📌پیامبر اکرم (ص) اگر می‌خواست قدر امکانات ظاهری‌اش حرف بزند، هیچ وقت قیام نمی‌کرد. امام خمینی هم هیچ وقت نمی‌گفت: شاه باید برود.

 

⁉️ مگر ابراهیم وقتی یک تنه بت بزرگ را شکست، قدر امکاناتش عمل کرد؟! مگر موسی وقتی سراغ فرعون رفت، قدر امکاناتش عمل کرد؟!

 

📌 ابراهیم و موسی و محمد (صلوات الله علیهم اجمعین)، اگر قدر امکانات ظاهری خود حرف نمی‌زدند، چون خدای بزرگ عالم و قادر مطلق را حاضر و ناصر خود می‌دانستند و دیده‌ بودند که:

👈«کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَة بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرین‏»

 

📌مؤمن قدر امکاناتش ظاهری‌اش حرف نمی‌زند چون امکانات او همان امکانات خداست.

👈«وَ لِلَّهِ خَزَآئِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ»

البته کسی اگر عاقل بی‌ایمان هم باشد، قدر امکانات ظاهری‌اش، حرف نمی‌زند. مگر می‌شود قدر امکانات حرف زد و در رقابت با زورمندان پیش رفت!

 

👈«قُلْ مَنْ ذَا الَّذی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً»

بگو: «چه کسى مى‏‌تواند در برابر خدا از شما حمایت کند، اگر او بخواهد براى شما بد بیاورد یا بخواهد شما را رحمت کند؟ و غیر از خدا براى خود یار و یاورى نخواهند یافت.»

 

👈«قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقینَ مِنْکُمْ وَ الْقائِلینَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنا وَ لا یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَلیلاً» (۱۸- الاحزاب)

خداوند کارشکنان [و مانع شوندگان‏] شما و آن کسانى را که به برادرانشان مى‌گفتند: «نزد ما بیایید» و جز اندکى روى به جنگ نمى‏‌آورند [خوب‏] مى‏‌شناسد.

👈 به شرح حال بپیوندید.

https://eitaa.com/sharhe_hal

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

آزادی در حجاب

دبیرستان که بودم، یکی از رفقایم خیلی به دنبال شهوت بود، آن موقع‌ها یاهو مسنجر و چت بود و اوایل از آن فضاها شروع کرد، بعد فیلم‌های مستهجن نگاه می‌کرد، هرچه را هم شروع می‌کرد تا تهش می‌رفت...

با من هم رفیق بود و نصیحتش می‌کردم که زندگی خودت را به گند کشیدی همه وقت و فکرت رفته دنبال این چیزا، خودش هم خسته شده بود و نمی‌خواست ادامه دهد ولی زورش نمی‌رسید.

یک بار می‌گفت الان به جایی رسیده‌ام که اگر یک خانم کاملا برهنه را جلویم بیاورند هیچ‌گونه لذتی نمی‌برم و آرام هم ندارم.

همه‌اش دنبال یک سبک و مدل جدید بود تا آرام شود ولی به جایی رسیده بود که مدل و سبک جدیدی نبود و آتش درونش زبانه می‌کشید و جانش را می‌سوزاند‌.

احساس خیلی بدی داشت.

راست می‌گویند که وقتی برهنگی آزاد شود چشم و دل سیر می‌شود، بله از آن حدی که مقابلش است کم کم سیر می‌شود و حدود بیشتر و مدل‌های بیشتری از برهنگی و عرضه شدن را طلب می‌کند.

هرچه بی‌قیدتر شویم، هم زن تمام زندگی‌اش می‌شود فکر کردن به نوع جدیدی از عرضه شدن و وقتی کارایی خود را از دست داد به افسردگی می‌افتد و هم مرد آتش درونش شعله‌ورتر می‌شود و جانش را می‌سوزاند.

👈 «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ» (قیامت - ۵)

بلکه انسان می‌خواهد دائما پرده‌دری جدیدی بکند!

....

📌حجاب از بهترین خدمات اسلام به جامعه است،از بهترین خدمات برای آرامش زن و مرد.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 


دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 41 ثانیه

🤔 از تناقض‌های احمدی نژاد این است که در جلسات رهبری شرکت می‌کند، از عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتصاب مستقیم رهبری، انصراف نمی‌دهد! بعد می‌آید اینطور با روحیه تند همیشگی‌اش به رهبری با تعابیر زننده تیکه می‌اندازد!

این جرات و جسارت هم ندارد که رسما اسم را بیاورد ولی حرف‌ها را می‌گوید، کم و زیاد می‌کند و فحش می‌دهد!

 

📌اما نقد صحبت‌های او:

🔻نظر مردم را با تکنولوژی‌های جدید می‌شود هر روز خواست ولی نظر جماعت محدود، صنف‌ها و جمعیت‌های مشخص؟! یا نظر همه مردم؟! کجای دنیا نظر همه مردم را توانسته‌اند هر روز با این تکنولوژی‌ها راحت بخواهند؟! همه‌جا انتخابات‌ها و رفراندوم‌های عمومی مدت‌ها زمان و هزینه برمی‌دارد.

حالا اگر نظر عمومی مردم را خواستند و مخالف نظر شما بود، آیا کسانی از جنس شما و موسوی به آن احترام می‌گذارید؟! اعتبار آن را زیر سوال نمی‌برید؟!

 

🔻در مورد نظر مردم و مقابل آن ایستادن جوری سخن می‌گوید انگار همه یا اکثریت مطلق مردم یک حرف واحد دارند و حالا رهبری و نظام مقابل آن ایستاده‌اند.

نظر مردم مختلف است و خود احمدی‌نژاد می‌داند طیف بسیار زیادی که در مراسمات رسمی نظام شرکت می‌کنند با جان و دل پای نظام و انقلاب ایستاده‌اند، در انتخابات‌های مختلف هم که خیلی شرایط حساس می‌شد و مشارکت بالا بود همیشه پیروز انتخابات فقط با درصد اندکی بیش از ۵۰ درصد آراء، پیروز می‌شد.

پس کسی اگر رفراندوم را برگزار نمی‌کند علتش ترسیدن از نظر واحد و یک صدای مردم نیست حداکثر هم نتیجه علیه او باشد نظر نزدیک به نیمی از مردم مقابل اوست، البته بعد از چندپارچه شدن مردم و کشور.

🔻می‌گوید رهبری و نظام از اینکه آراء مردم حاکم شود وحشت دارند! آخر مرد حسابی همین شما نبودی که وقتی در ۸۸ چند سال مخالفانت، کشور را درگیر فتنه کردند و می‌گفتند با تقلب در دور دوم رئیس جمهور شده‌ای؟! نظام و رهبری مقابل کودتا علیه رای مردم ایستادند و با حمایت آنها از حاکم شدن آراء مردم، شما رئیس جمهور شدی؟! اگر نظام و رهبری مخالف آراء مردم بودند پس تو هم برخلاف آراء مردم رای آورده‌ای! تو نماینده مردم نبوده‌ای نماینده این نظام شیطانی بوده‌ای؟! آخر چقدر تناقض گویی داری!

چطور نظام و رهبری مخالف نظر اکثریت مردم هستند و هر دوره یک نظر متفاوت بلکه مخالف نظر قبل، اداره کشور را بدست می‌گیرد؟! خب هر دور نظر جریان همسو با رهبری و نظام حاکم باشد!

 

🔻می‌گوید حالا که خدا به مردم آزادی و اختیار داده است پس شما باید بگذارید مردم هرچه خواستند بخواهند و هیچ محدودیتی برای آنها نگذارید. البته این حرف‌ها را قبل از رد صلاحیت شدن نمی‌زد حالا که رد صلاحیت شده است یاد آزادی افتاده است.

اما سوال؟ این خدا کجا گفته است بندگانم را به این معنایی که شما می‌گویی آزاد آفریدم؟! که از خدا مایه می‌گذارید! این خدا همان خدایی است، که فرموده‌ است: «وَمَآ أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (النساء:۶۴) ما هر رسولی که فرستادیم برای این بود که اطاعت شود.

منظور احمدی‌نژاد از آزاد آفریده شدن بندگان و اختیار داشتن آنها ظاهرا این است که مثلا من می‌توانم کسی را بکشم، ظلم کنم! پس حالا که می‌توانم بقیه هم بگذارند من هر کار می‌توانم آزادانه بکنم؟!

این آزادی منشاء حق نیست بلکه فقط به معنای امکان و توان است. من آزادم که کسی را بکشم اما آیا حق هم دارم؟!

 

🔻اما از ادامه تناقضات ایشان که بگذریم و به اصل حرف وی برسیم، می‌گوید چرا نظام رفراندوم برگزار نمی‌کند؟!

اگر منظورتان رفراندوم در امور جزئی است که پس مجلس و انتخابات و ریاست جمهوری برای چیست؟!

اگر رفراندوم برای اصل نظام یا اختیارات رهبری است؟!

فرض کن رفراندوم برگزار شد؟!

👈 فرض اول: اکثریت رای موافق با نظام دادند؟! آنگاه مطمئنا بخش مخالف از مردم، با شانتاژ‌های کسانی چون شما و دشنان خارجی، کف خیابان آن را رد خواهند کرد و ادعای تقلب می‌کنند و به دنبالش تقاضاهایی چون ورود نیروی خارجی می‌دهند و انتظار نداشته باشید نظام و اکثریت ساکت بمانند!...

👈 فرض دوم: اکثریت با عملیات‌های رسانه‌ای مختلف دشمنان نظام رای مخالف دهند، می‌دانید که با توجه به طرفداران نظام، این اکثریت مطلق نیست و مقدار کمی بالاتر از ۵۰ خواهد بود، اما بعدش چه؟! این اکثریت مخالف همه هم نظر هستند؟! اینها که در یک راهپیمایی یکی استقلال کرد و دیگری ترک و عرب و... را می‌خواهد، یکی ولی فقیه اهل سنت بلوچستان است، یکی دین را قبول دارد و یکی لائیک است و...

بعدش چه باشد؟! ایرانستان؟! جنگ داخلی؟! البته هرچه هم باشد احمدی نژاد قطعا برخلاف امروز هیچ جایگاهی در آن نخواهد داشت!

حالا نظام مقصر است که چرا مقابل این سناریوهای باخت باخت برای ایران ایستاده است؟!

راستی مگر کدام کشوری اصل وجود خود را به رفراندوم گذاشته است؟!

مگر مردم مذهبی انقلابی با رفراندوم، شاه را کنار زدند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند؟! پانزده سال هزینه و خون دادند. این هزینه‌ها توجیه‌گر برای ظلم و فساد نیست اما برای توجیه‌ اینکه این انقلاب شکوفا شده و در مسیر پیشرفت، را به راحتی با حرف‌های پرتناقض شما و امثالتان، ایرانستان نکنند و به دست دشمنان ندهد، کافی است‌.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻در عین اینکه با تذکر تند و گیر دادن در بحث حجاب اصلا موافق نیستم و تذکر مختصر و ادامه ندادن را هم لازم می‌دانم، یک شبهه‌ای را که معمولا تا تذکر حجاب دهی به شما می‌گویند را خوب است جواب دهم:

حجاب مهم‌تر است یا مفاسد اقتصادی؟! برین اونجا رو درست کنید! نهی از منکر کنید.

🤔 جوری مذهبی‌ها و حتی مراجع را نشان می‌دهند که انگار اینها از دین فقط حجاب را فهمیده‌اند و نسبت به بقیه امور نه فهمی دارند و نه حساسیت!

🔻جواب اینکه:

در دین روزه مهم‌تر است یا حجاب؟! حج مهم‌تر است یا حجاب؟!

با توجه به تاکیدات زیاد دین روزه و حج مهم‌تر است ولی کسی را برای حج نرفتن و روزه نگرفتن کاری ندارند تا اینکه روزه نگرفتن تبدیل به روزه‌خواری علنی شود که در احکام اسلام حاکم می‌تواند بر آن حد بزند و اگر به سه بار رسید و باز فرد اعتنایی نکرد، حاکم می‌تواند فرد را اعدام کند.

در دین حساسیت بر روزه‌خواری بیشتر است از بی‌حجابی علنی ولی حساسیت بر روزه گرفتن به قدر بی‌حجابی علنی نیست.

حجاب داشتن و نداشتن هم با کشف حجاب علنی در جامعه فرق می‌کند.

حجاب داشتن اهمیتش کم‌تر از روزه گرفتن و حج رفتن است، اما حجاب نداشتن علنی خیر! روزه نگرفتن علنی یا هرچه از ترک واجب که آشکارا انجام شود، اینجا حساسیت دین در مقابله با آن بسیار زیاد است.

کسی در محیط خصوصی‌اش مقابل نامحرمش بی‌حجاب باشد کسی با او کاری ندارد اما اگر علنی در محیط عمومی کشف حجاب کرد، قضیه فرق می‌کند و فسق علنی است و اهمیت آن و حساسیت روی آن مضاعف می‌شود.

مفاسد اقتصادی هم اگر علنی بود و در دسترس من، برای مبارزه و نهی از منکر نسبت به آن حتما باید نهی از منکر می‌کردم و مطمئنا هم برخلاف کشف حجاب نهی تندی داشتم و تا قدرت داشتم برای رفع آن پیگیری می‌کردم.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎬 در مناظره اقتصادی اخیر دکتر غنی‌نژاد و پرفسور درخشان، دکتر غنی‌نژاد مدعی شدند که قانون اساسی ما متاثر از رویکرد چپ اقتصادی آقایان بنی‌صدر و شهید بهشتی و امثال این افراد، پایه آن اشتباه گذاشته شده است.

📌 مستند ایشان هم مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی بود. خوب بود ایشان کمی این ادعای خود را مستندتر نشان می‌دادند که از کجای این مذاکرات و صحبت‌های طرفین این مطلب برمی‌آید.

📌برای روشن شدن مطلب خوب است، یکی از مهم‌ترین بندهای قانون اساسی که محل دعوای جدی رویکرد چپ متمایل به دولتی کردن همه چیز و رویکرد لیبرال متمایل به خصوصی‌ کردن و برداشتن همه انحصارهای دولتی است را در مشروح مذاکرات قانون اساسی بررسی کنیم.

📌 در جلسه ۳۳‌ام مذاکرات قانون اساسی در تاریخ ۵ مهر ۱۳۵۸ بحث از اصل ۶۶ قانون اساسی مطرح می‌شود و ابتدا اصل پیشنهادی اولیه را شهید بهشتی می‌خوانند:

👈 «اصل 66- دادن امتیاز تشکیل شرکت‏ها و مؤسسات در بخش عمومی، و اعطای انحصار در امور تجاری و صنعتی و کشاورزی و معادن و خدمات ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصویب مجلس شورای ملی.»

📌در بررسی مذاکرات قانون اساسی ذیل اصل 66 مربوط به انحصار داشتن یا نداشتن دولت و مجموعه‌های خصوصی در امور مختلف، بعد از قرائت اصل پیشنهادی:

🔻 در ابتدا شهید آیت تفصیلی قائل می‌شوند که اگر انحصار دادن به خارج باشد کار درستی نیست ولی اگر انحصار برای دولت باشد جایز است و اگر بخواهد انحصار برای یک شرکت خصوصی باشد باز کار درستی نیست.

🔻 در ادامه نیز همین نظر مورد قبول می‌افتد و بنی‌صدر در تایید اینکه لازم است لفظ خدمات هم در متن قانون باشد، می‌گوید: «مثلا انحصار مستشار بدهد به نظامیان آمریکایی، نمی‏شود اینجا خدمات را اضافه کرده‌‏ایم. خدمات تنها مستشار هم نیست، تمام کارها مثلا بانک خدمات است، تجارت خدمات است، مراکز تفریحات ورزشی خدمات است، همه اینها خدمات است، فرهنگ خدمات است، مستشاران را از باب مثال آوردم...، این انحصار خدمات دادن در آن زیاد فساد پیدا می‌‏شود این است که ما اینجا اضافه کردیم حالا اگر بگویید این ابداً ممنوع است ... به حکم ضرورت ما به خیلی از چیزها فعلا محتاجیم و قراردادهایی پیش می‌‏آید که باید منعقد گردد.

🔻 در ادامه شهید بهشتی توضیحی می‌دهند که انحصار هم نسبی است و لازم نیست حتما برای یک نفر باشد بلکه برای چند نفر هم باشد باز فقط با اجازه مجلس این انحصار امکان دارد.

📌بعد از آن آقای حسین هاشمی می‌گوید بیاییم اجازه مجلس را هم قید و بند بزنیم که مثلا حتی اگر مجلس هم ضرورتی تشخیص داد ما قید بزنیم که این اجازه فقط برای مثلا پنج سال است تا در دوره بعد مجلس مجددا برای این اجازه و ضرورت تعیین تکلیف شود و اگر چنین نکنیم عملا راهی برای تحت استعمار درآوردن کشور با تصویب یک مجلس باز می‌شود.

🔻اما شهید بهشتی با او مخالفت می‌کنند! ایشان در این مورد توضیح می‌دهند:

👈 خیلی مشهود است که ما فعلا بنا را گذاشته‏‌ایم روی اسارت الفساد در آینده، یعنی ما از بس در گذشته مجلس شورای ملی قابل اعتماد نداشته‏ایم و مجلس شورای شاهنشاهی داشتیم به جای شورای ملی و دیگر مجلس سنا هم مکمل آن بود و آنچنان را آنچنان‏تر کرده بود از بس دچار رنج گذشته بودیم حالا هر قدر هم بخواهیم به آینده خوش‏بین باشیم برایمان دشوار است. آخر آن نمایندگان، دویست و پنجاه نفر، دویست و هفتاد نفر یا سیصد نفری هم که ان شاء الله قرار است دو سه ماه دیگر انتخاب بشوند آنها هم نمایندگان ملتند و اکثریت آنها می‏توانند حافظ مصالح و منافع ملت باشند چون این بیم و نگرانی را داریم می‏خواهیم در قانون اساسی آن قدر قید و بند بگذاریم که این خیانت‏ها پیش نیاید ولی عنایت بفرمایید که قید و بند زیاد سبب می‌‏شود میدان عمل مجالس آینده هم محدود بشود و چه بسا در محدودیت‏های بیش از حد هم زیان‏‌های فراوانی باشد که قابل تحمل برای ملت ایران نباشد حالا چه باید کرد که هم ملت و هم نمایندگانش در اینجا نسبت به آینده خوش‏بین باشند، چه عرض کنم.

🔻 بعد از آن آیت‌الله مکارم در تایید شهید بهشتی توضیح می‌دهند که آن آقایان به جنبه دفع ضرر توجه می‌کنند ولی به جنبه جلب منفعت توجه نمی‌کنند که مثلا اگر لازم دیدیم از باب اضطرار انحصار واردات گوشت را به یک موسسه داخلی بدهیم مشکل کشور حل می‌شود نباید این منفعت را دفع کنیم!

🔻اما شهید بهشتی اصلاح می‌کنند که در مورد انحصار دادن به دولت فکر نمی‌کنم کسی اختلاف داشته باشد که گاهی لازم و مصلحت است یک صنعتی مثلا در انحصار دولت باشد «ولی در مورد انحصار شخصی، به طور کلی دوستان این نگرانی را دارند که درست است که انحصارات شخصی ممکن است فراوانی را به بار آورد ولی از نظر دیگر هم سرمایه‏داری کشنده، راهش را به جامعه و اقتصاد باز می‏کند، این را هم باید توجه کرد.»

📌 در ادامه آقای طاهری اصفهانی می‌گویند: انحصار اساساً خلاف اسلام است. اما شهید بهشتی قید می‌زنند: البته غیر از انحصار برای دولت. سپس کمی بعد می‌گویند: «به ذهن می‏آید که ما اگر بتوانیم انحصارات غیر دولتی را مطلقاً اینجا ممنوع بکنیم این به آن مسیر اقتصاد مصون از انحصار طلبی‏های سرمایه‏داری نزدیک‏تر باشد.»

در ادامه بنی‌صدر می‌گوید شما انحصار برای بخش خصوصی را کامل نفی می‌کنید و«بخش خصوصی که همیشه داخلی نیست گاهی فرض کنید در پتروشیمی بخواهید قراردادی ببندید و طرف حاضر نمی‏شود و می‏گوید باید بازار دست من باشد، یا شما باید بگویید که اصلا این‏گونه قراردادها را نمی‏بندیم یا اگر می‏بندید چنین موردی را هم پیش‏بینی بکنید، البته صرفه استقلال ما به این است که از پیش بگوییم نه، چنین قراردادهایی را نمی‏بندیم و آنها هم بدانند حتی انحصار بازار را هم به آنها نمی‏دهیم اگر قصد این است باید بحث بیشتری شود...»

📌 سپس شهید بهشتی توضیح می‌دهند: اینجا صحبت استقلال کشور است نه تنها در برابر خارج بلکه در برابر متنفذین سرمایه‏دار داخل هم باید مصالح اقتصادی توده مردم و ملت و ناس را مصون نگه داشت.

📌 در اینجا دکتر گلزاده غفوری عنوان می‌کنند: «ما باید در مقررات خودمان روح اسلام را در رابطه با انسان‏ها در نظر داشته باشیم هر انحصاری مستلزم محرومیت دیگران است بنابراین همان‏طور که در جلسه گفتم انحصار را فعلا کنار بگذاریم چون با روح اسلامی قابل تطبیق نیست ولو به قول ایشان جلب منفعت را در بر داشته باشد، ما این‏گونه منفعت را نمی‏خواهیم و هدف انسانی داریم.»

و آقای تهرانی اضافه می‌کنند: «در اسلام هیچ‏گونه انحصارگری نیست یکی از ادله‏اش این است که لازمه هر انحصاری منع دیگران است منع دیگران از معاملاتی که در شرع مقدس جایز است خوب می‏دانید معنی‏اش این است که ما حلال خدا را حرام می‏‌کنیم و حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامش هم همین جور است لذا ما این انحصار را برداشتیم و در قلمرو بخش عمومی یعنی آنهایی که مربوط به بخش عمومی است یعنی معادن، نفت که دولت استخراج می‏کند، راه آهن که اگر به دست بخش خصوصی بیفتد برای اجتماع مضر است و پست و تلگراف و این جور چیزها بخش عمومی است نه تجارت و نه زراعت و این حرف‏ها که بگویید جلو مردم را نمی‏شود گرفت، در قلمرو بخش عمومی، دادن امتیاز تشکیل شرکت‏ها و مؤسسات در امور تجارتی، صنعتی به افراد و بخش‏های خصوصی ممنوع است یعنی دولت خودش به وسیله شوراها یا تعاونی‏‌ها اینها را باید اداره کند نه این‏که به افراد خاصی داده بشود که مجتمع در مضیقه بیفتد مثلا راه آهن را به بخش خصوصی دادن، مجتمع را در مضیقه می‏‌اندازد. نفت و ذوب آهن و صنایع مادر همین‏طور است...»

📌 در اینجا شهید بهشتی اشکال می‌کنند: «تا آن حدی که آقای تهرانی بیان داشتند آزاد گذاشتن مطلق مردم در بخش خصوصی خوب این یک طرز فکر است و در مقابلش این‏که نه، در آنجا هم مقتضای ولایت و حکومت دولت این است که اگر نمایندگان ملت، قوة مقننه در آینده ترجیح داد و تشخیص داد که در یک شاخه خاص انحصار دولتی باشد اشکالی نداشته باشد.» و در ادامه نیز ناظر به اشکالی که آیت‌الله صافی می‌کنند مبنی بر اینکه امر ولایت نیاز به قانون اساسی ندارد ایشان توضیح می‌دهند: «فرق است بین قانون اساسی و قوانین دیگر، قانون اساسی دست دولت‏‌ها را در بعضی جاها می‏‌بندد، یعنی قانون اساسی مقداری از ولایت آینده را محدود می‏‌کند.»

📌بعد از آن نیز ناظر به برخی اشکالاتی که در همین رابطه مطرح می‌شود شهید بهشتی این بحث را جمع بندی می‌کنند که گاهی دولت مثلا به هزار نفر، به پانصد نفر یک پروانه کسبی می‏‌دهد و برای بیش از آن محدودیت ایجاد می‌کند «اینها خطری ندارد اما برحسب تجربه تاریخی، دادن انحصار یک رشته اقتصادی به یک شرکت یا یک گروه یا یک فرد، از آن چیزهایی است که راه را برای سرمایه‏داری ستمگران تا حالا در دنیا باز کرده است.» «دولت بدون تصویب مجلس فعالیت‏های مربوط به اقتصاد عمومی را به واحدهای خصوصی ندهد، منظور این است. ببینید اداره راه آهن از قم به تهران را دولت می‏دهد به یک شرکت خصوصی، که این راه آهن را با قیمت‏‌هایی که معین می‏‌کند خودش هم نگهداری بکند و هم بهره‏برداری کند طبق یک قراردادی می‏گوییم اگر دولت خواست هم نگهداری بکند و هم بهره‏برداری کند طبق یک قراردادی می‏‌گوییم اگر دولت خواست این کار را بکند باید با تصویب مجلس باشد بدون تصویب مجلس نمی‏تواند چنین قراردادی را با یک فرد یا شرکت خصوصی منعقد کند. مثال دیگر کار پست است، یک وقت نامه‏‌رسان‏‌ها کارمند دولت یا شرکت دولتی هستند یک وقت است نه، می‏‌دهد به یک واحدی توزیع نامه‏‌ها را به عهده می‏گیرد الان می‏دانید در ایران یک واحد پست سریع این جوری وجود دارد که خصوصی است می‏‌گوییم چنین اجازه‏ای در بخش عمومی باید با تصویب مجلس باشد که در آن سوء استفاده نشود.

📌 در ادامه شهید آیت تذکر بسیار مهمی می‌دهند: «گاهی اوقات دادن امتیاز انحصار ممنوع است ولی سبک مملکت طوری است که خود بخود در کشورهای سرمایه‌داری انحصار بوجود می‏آید البته در بحث اقتصاد باید پیشبینی بشود که ما کاری بکنیم که عملا انحصار بوجود نیاید ولو اینکه قانوناً ممنوع باشد.»

اما توجهی به آن نمی‌شود و بحث‌ها در مورد این اصل به اتمام می‌رسد.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙خانم گوهر الشریعه دستغیب:

 

🔻 بارها از مادرم شنیدم که در قضیه کشف حجاب و برداشتن چادر از سر زنها در دوره رضاخان پدرم به ایشان گفته بود من فقط یک خواهش از شما دارم به هیچ وجه از خانه بیرون نروید من تحمل ندارم حتی برای یک بار مرد نامحرمی به چادر شما دست بزند!

🔻 مادرم همیشه با ناراحتی و حسرت برایمان تعریف میکرد وقتی پدرم مریض، شد با اینکه چهار پنج ماه مریضی‌اش طول کشید نتوانستم به عیادتش بروم. حتی تشییع جنازه‌اش هم نتوانستم شرکت کنم؛ چون مأمورها شب و روز در کوچه‌ها پرسه می‌زدند.

🔻 باز از مادرم شنیدم که آن روزها حاکم وقت، شیراز به بزرگ خانواده دستغیب عمو آسید محمدرضا، گفته بود همه دستغیبی‌ها را همراه با خانم‌هایشان به خانه‌اش دعوت کند و از آنها بخواهد در این مهمانی به جای چادر، روسری بزرگ و کلاه لگنی سرشان بگذارند .حاکم با تهدید گفته بود اگر این کار را نکنند برایشان دردسر درست می‌شود. مادرم می‌گفت وقتی آسید محمدرضا این موضوع را به فامیل اطلاع داد، پدر ما، در جوابش گفته بود این کار را نمی‌کند عمو حاج محمدرضا هم گفته بود: اگر همکاری، نکنی تو را می‌گیرند و می‌برند و می‌کشند. ایشان باز هم قبول نکرده بود مادرم می‌گفت برای حضور در این مجلس مادرش روسری بزرگ و کلاه لگنی هم برایش فراهم کرد تا مسئله ناراحت کننده‌ای پیش نیاید؛ اما پدر ما به مادربزرگ گفته بود: خانم من این اجازه را نمیدهم. مادر بزرگ هم با نگرانی گفته بود آقا شما را می‌گیرند و می‌کشند! ایشان هم در جواب با اشاره دست و صورت گفته بود این دار، این هم سر من بالای دار! دیگر بالاتر از سیاهی که رنگی نیست!  من که دینم و شرفم را نمی‌دهم تا دستور رضاخان اجرا شود.

🔻سختگیری به باورهای مذهبی و فرهنگی مردم در آن دوره، آنقدر زیاد بود که حتی برگزاری روضه و عزاداری ماه محرم را هم ممنوع کرده بودند مادرم میگفت: آقا، روز عاشورا که می‌شد به عشق امام حسین (ع)  با چند تا از دوستانش، چهار پنج تایی می‌رفتند چاه مرتضی علی، سینه  زنی و عزاداری  می کردند و برمی گشتند. چرا؟! چون رضاخان برگزاری این مراسم را منع کرده بود. چاه مرتضی علی خارج از شهر و سمت کوه‌های شمال شیراز بود.

....

📝 منبع: طیبه پاوزوکی، گوهر صبر(خاطرات گوهر الشریعة دستغیب)، چاپ اول، تهران، انتشارات سوره مهر، 1397ش. ص ۴۶.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اول دوستی بعد تذکر

🎙 آیت‌الله حائری شیرازی:

«می‌شود که انسانی دوست بدارد اهل بیت را و خطاهایی هم داشته باشد. پس ما از حیثی که اهل بیت را دوست دارد باید او را دوست داشته باشیم و از حیثی که خطا می‌کند باید عملش را دشمن بداریم.

انسان باید جدا کند بین عامل و عمل. بعضی‌ها هستند که می‌گویند چون فردی این کار را می‌کند و ما او را دوست داریم پس کار او هم خوب است، خب این غلط است. چون این شخص را دوست می‌دارم پس عملش را هم دوست می‌دارم! نه این خلاف است، باید عملش را بغض داشته باشی. بعضی عکسش را می‌گویند: چون ایشان این عمل را کرده من از او متنفرم و در عین حال تنفر می‌خواهد به او تذکر بدهد.

تنفر و تذکر باهم جمع نمی‌شود، بعد هم می‌گوید نگاه کن به او تذکر می‌دهیم متذکر نمی‌شود.

می‌بینی ایشان تذکر می‌دهد، او بدتر می‌کند اما دیگری می‌آید دوستش می‌دارد با علاقه به او می‌گوید، به زبان با محبت ارشادش می‌کند، می‌بینی او خودش را جمع و جور می‌کند و عذر خواهی می‌کند و خودش را اصلاح می‌کند.

ببینید آیه چقدر زیبا گفت: «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر» (71 - توبه)

اول اولیاء شدن بعد امر به معروف، اول دوستی، بعد تذکر.»

.....................

در همین رابطه:

در زمان اهل بیت برخی از شیعیان، گناهانی را آشکارا انجام می‌دادند و آنان که اهل ایمان بالاتری بودند به خاطر این گناهان، به عنوان نهی از منکر، از آنها بی‌زاری می‌جستند.

حضرات معصومین در چندین قضیه که این مطلب پیش آمده است تذکر داده‌اند که از عمل آنها بی‌زاری بجویید ولی از خودشان خیر.

در یکی از این موارد راوی از امام کاظم (ع) سوال می‌کند یکی از شیعیان شما «یَشْرَبُ اَلْخَمْرَ وَ یَرْتَکِبُ اَلْمُوبِقَ مِنَ اَلذُّنُوبِ نَتَبَرَّأُ مِنْهُ»

شراب می‌نوشد و گناهان هلاک کننده مرتکب می‌شود. آیا از او برائت بجوییم؟ حضرت پاسخ می‌دهند:

 «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لاَ تَبَرَّءُوا مِنْهُ أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا  عَمَلَهُ»

از عملش برائت بجویید و از خودش خیر، دوستش بدارید ولی عملش را خیر.

راوی می‌پرسد آیا می‌توانیم به او بگوییم فاسق فاجر؟ حضرت پاسخ دادند: فاسق فاجر کافر، فرد دشمنی کننده با ما و دشمن پیروان ما است.

............

 

وقتی در آیات قرآن در موضوع برائت (بی‌زاری جستن) دقت کنیم:

 🔻۲ آیه مربوط به برائت مؤمنین از مشرکین است:

👈 « قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِیٓ إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُٓ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآٓءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُٓ»

👈 «أَنَّ اللَّهَ بَرِیٓءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ۙ وَرَسُولُهُ»

🔻۲ آیه مربوط به برائت شیطان از پیروانش است.

👈 «وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٌ مِنْکُمْ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّیٓ أَخَافُ اللَّهَ»

👈 «کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٌ مِنْکَ إِنِّیٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ»

🔻بقیه موارد، همه برائت مؤمنین از عمل گناه و یا آنچه از شرک در اعمال مؤمنین یا مشرکین وجود دارد، است.

 🔹۳ مورد برائت از آنچه به آن مشرک شده‌اند.

👈 «إِنَّنِی بَرِیٓءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ»

🔹۱ مورد برائت از جرم مجرمان.

👈 «أَنَا بَرِیٓءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ»

🔹۲ مورد برائت از عمل گناه‌کاران است.

👈 «وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنتُم بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»

👈 «فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»

.....

مجموع این آیات نشان می‌دهد، نسبت به مؤمنین گناه‌کار نباید برائت جوییم بلکه از عمل آنها باید برائت جوییم اما نسبت به مشرکان هم از خودشان و هم از عملشان باید برائت جوییم.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

حب الوطن من الایمان

از جمله روایت‌هایی که در میان شیعیان و اهل سنت در کشورهای مختلف اسلامی، بسیار شایع است و همه به گوششان خورده است، روایت منقول از پیامبر اکرم است که: «حب الوطن من الایمان»

خیلی‌ها هم دست و پا زده‌اند بر مبنای آن سخن و قلم فرسایی کنند!

اما چنین حدیثی نه در منابع حدیثی شیعی و نه اهل سنت، وجود ندارد بلکه در برخی کتب علمای متاخر شیعه و سنی، بدون ذکر هیچ سندی آمده است.

این کلام اگر بخواهد مقابل نگاه جهان شمول و دغدغه‌مند برای امت اسلام و نوع بشر باشد ‌و مرزهای جغرافیایی را در مقابل مرزهای ایمانی تقویت کند، باید به دنبال یک دسیسه شیطان و دشمنان در نشر و تبلیغ آن بود!

اسلام ضرباتی که از تعصبات قومی و قبیلگی و ملیت و کشور پرستی خورده است از کمتر دشمنی خورده است‌. اسلامی که دعوت به هجرت و برابری همه انسان‌ها و لزوم دفاع از همه سرزمین‌های اسلامی و هزینه کردن برای حمایت از همه مسلمین دارد، چندان با این نوع نگاه‌ها قابل جمع نیست!

بله اگر این روایت بخواهد تقویت کننده حس خدمت به منطقه خود بدون نفی دیگران، حس دفاع از سرزمین خود، بدون انکار حق باشد، حدیث خوبی است.

اگر بخواهد به معنی رضایت انسان از انتخاب خداوند نسبت به وطن و قوم و سرزمینمان باشد، حرف خوبی است.

نمونه‌ای از مضمون صحیح و هماهنگ با فرهنگ دینی از عشق به وطن. این روایت از امیرالمؤمنین عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ است:

👈 «عُمِّرَتِ اَلْبُلْدَانُ بِحُبِّ اَلْأَوْطَانِ»

شهرها با دوست داشتن سرزمین‌ها آباد شد.

........

(نقشه ی جغرافیا)

بادی وزید و دشت سترون درست شد
طاقی شکست و سنگ فلاخن درست شد.

شمشیر روی نقشه‌ی جغرافیا دوید
این‌سان برای ما و تو میهن درست شد.

یعنی که از مصالح دیوار دیگران‌
یک خاکریز بین تو و من درست شد.

بین تمام مردم دنیا، گل و چمن‌
بین من و تو آتش و آهن درست شد.

یک سو من ایستادم و گویی خدا شدم‌
یک سو تو ایستادی و دشمن درست شد.

یک سو همه سپهبد و ارتشبد آمدند
یک سو همه دگرمن و تورَن‌ درست شد.

آن طاق‌های گنبدی لاجوردگون‌
این گونه شد که سنگ فلاخن درست شد.

آن حوض‌های کاشی گلدار باستان‌
چاهی به پیشگاه تهمتن درست شد.

آن حلّه‌های بافته از تار و پود جان‌
بندی که می‌نشست به گردن درست شد.

آن لوح‌های گچ‌بری رو به آفتاب‌
سنگی به قبر مردم غزنین و فاریاب‌
سنگی به قبر مردم کدکن درست شد.

سازی بزن که دیر زمانی است نغمه‌ها
در دستگاه ما و تو شیون درست شد.

دستی بده که گرچه به دنیا امید نیست
شاید پلی برای رسیدن‌، درست شد.

شاید که باز هم کسی از بلخ و بامیان‌
با کاروان حلّه بیاید به سیستان‌.

وقت وصال یار دبستانی آمده‌ست
بویی عجیب می‌رسد از جوی مولیان‌.

سیمرغ سالخورده گشوده‌ست بال و پر
«بر گِردِ او به هر سر شاخی پرندگان‌»

ما شاخه‌های توأم سیبیم و دور نیست
باری دگر شکوفه بیاریم توأمان‌.

با هم رها کنیم دو تا سیب سرخ را
در حوض‌های کاشی گلدار باستان‌.

بر نقشه‌های کهنه، خطی تازه می‌کشیم
از کوچه‌های قونیه تا دشت خاوران.

تیر و کمان به دست من و توست، هموطن
لفظ دری بیاور و بگذار در کمان‌.

"محمدکاظم کاظمی"

📌با آیات و روایات کاربردی همراه شوید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در زمان امام رضا(ع) برخی از شیعیان در پرداخت خمس بخل می‌ورزیدند، در روایتی حضرت خطاب به آنها نامه‌ای می‌نویسند و می‌فرمایند خودتان را با خمس ندادن از دعای ما محروم نکنید و بدانید که خمس کلید روزی شما و مایه پاکی شما از گناهانتان است.👇

در کتاب شریف کافی

از امام رضا (علیه السلام):

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

👈 «إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کَرِیمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ وَ عَلَى الضِّیقِ الْهَمَّ»

به راستى خداوند واسع است و کریم، بر عمل کردن ضامن ثواب است و بر تنگ نظرى هم ضامن غم و اندوه است.

👈 «لَا یَحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ»

هیچ مالى حلال نیست مگر از راهى که خدایش حلال کرده است.

👈«وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا وَ عَلَى عِیَالاتِنَا وَ عَلَى مَوَالِینَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِی مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ»

و به راستى، خمس کمک ما است بر دین ما و بر کسانی که مخارجشان برعهده ماست و بر دوستان ما و وسیله بذل و بخشش ما است و حفظ آبروى ما از کسى که از او بیم داریم.

👈 «فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَکُمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَیْهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِکُمْ وَ تَمْحِیصُ ذُنُوبِکُمْ»

آن را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم‏ نسازید هرچه که مى‏‌توانید، زیرا پرداخت خمس، کلید روزى شما است و مایه پاک شدن گناهان شما.

👈 «وَ مَا تَمْهَدُونَ لِأَنْفُسِکُمْ لِیَوْمِ فَاقَتِکُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ یَفِی لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَیْهِ»

خمس ذخیره‏‌اى است که براى روز بى‏نوائى خود پس انداز می‌کنید.

مسلمان کسى است که براى خدا به آنچه او را عهده‏‌دار کرده وفا کند و بر عهده خود بپاید.

👈 «وَ لَیْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ وَ السَّلَامُ»

مسلمان نیست کسى که به زبان همراه است و به دل مخالف است.

و السلام.

لینک مطلب در کانال آیات و روایات کاربردی  👇

https://eitaa.com/ayat_va_revayat/157

  • حمید رضا باقری