شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

📖 خاطرات پارسونز سفیر انگلستان در سال‌های آخر حکومت پهلوی را می‌خواندم، خاطره جالبی بود که حکایت‌گر بی‌شرفی و وقاحت خاندان پهلوی در دیروز و امروز است:

👈 «از یک منطقه‌ی حفاظت شده که به سبک غربی و به منظور حفظ و تکثیر حیات وحش برپا شده بود، بازدید کردم. عشایر دامدار که طی قرن‌ها از این مراتع برای چرای دام های خود استفاده می‌کردند، اگر جرأت می‌کردند رمه‌های خود را به این مناطق بیاورند، بازداشت و زندانی می‌شدند؛ اما علی رغم آنکه شکار در این منطقه ممنوع بود، اعضای خانواده‌های وابسته به رژیم در آن به شکار می‌پرداختند.»

.....

📝 منبع: پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط (ایران ۱۳۵۲-۱۳۵۷)، مترجم: سید محمدصادق حسینی عسکرانی، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زمستان ۱۳۹۰ش. ص ۳۰.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📙 در اسناد لانه جاسوسی در سند ۲ از جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران (۱۲))، گزارشی از مکالمات چند تن از وابستگان نظامی و سفرای سفارت فرانسه، یونان و آمریکا در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۵۷ وجود دارد.

از نظر زمانی این جلسه بعد از راهپیمایی‌های عظیم ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ (عید فطر) و ۱۶ و ۱۷‌ام(کشتار میدان ژاله) است و این افراد، حضور عظیم مردم به رهبری روحانیت و شهادت شمار زیادی را به چشم دیده‌اند.

🔻 در این سند از شخصی به نام «آلن دو بیوپیوی» که در سازمان اطلاعاتی فرانسه کار می‌کند، نام برده می‌شود و می‌گوید وی برخلاف همه افراد آن جمع در گذشته توانسته بود، جدیت مبارزه مذهبی‌ها با دولت و شاه را پیش بینی کند.

چراکه تا قبل از تظاهرات‌های عظیم و حضور پرشمار مردم در سال ۱۳۵۷ نه رژیم پهلوی و نه حامیان خارجی او نیروهای مذهبی را به عنوان جدی‌ترین رقیب شاه نپذیرفته بودند اما بنا به این گزارش این فرد توانسته است، پیش از همه تشخیص دهد که مهم‌ترین رقیب رژیم نیروهای مذهبی هستند.

🔻 در این سند «آلن دو بیوپیوی» می‌گوید:

«ما نباید اجازه دهیم که میانه روی موقت (آیت‌الله) شریعتمداری ما را از روند واقعی غافل سازد. شریعتمداری تندروها را تحت کنترل ندارد و بالاخره تسلیم آنها خواهد شد.»

🔻 او در ادامه هم پیش بینی می‌کند که ادامه این روند به جایی خواهد رسید که:

«حدود یک میلیون نفر مسلمان از بازار در جنوب تهران مانند موجی به تظاهرات خواند پرداخت که ارتش و پلیس نیز قادر به متوقف کردن آنان نخواهند بود. و زمانی خواهد رسید که تیمسار اویسی به همراه سخنگوی مجلس و همچنین احتمالا سفیر آمریکا در تظاهرات از شاه خواهند خواست که بر هواپیما سوار شده و کشور را ترک گوید.»

بعد هم پیشنهادهایی برای جلوگیری از این اتفاق می‌دهد.

🔻 در ادامه سند، سفیر یونان نیز با نظرات دوبیوپوی موافقت می‌کند و می‌گوید:

«آمریکائی‌ها باید قبول کنند که شاه اکنون تنها شده است و هیچ کس از وی حمایت نخواهد کرد.»

📌 «آلن دو بیوپیوی» با این پیش بینی‌های دقیق و درست، یک ویژگی‌ دارد که در ابتدای سند به آن اشاره شده است:

👈 «او از سوابق تاریخی اسلام به عنوان یک عامل نشانگر شکوه‌های مردمی با خبر است.»

.....

📖 منبع سند: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران (۱۲))، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی، آبان ۱۳۶۶ صص ۱۰ - ۱۱.

.....

📌 این سند را به عنوان شاهدی از اهمیت مطالعه تاریخ در فهم زمان حال ‌و پیش‌بینی درست آینده آوردم.

لینک مطلب در کانال شرح حال  👇

https://eitaa.com/sharhe_hal/4704

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 در اسناد لانه جاسوسی سندی از سفارت آمریکا در تل‌آویو خطاب به وزارت خارجه در واشنگتن، در مورد تاثیر سقوط پهلوی و پیروزی انقلاب بر معادلات سیاسی بین اسرائیل و ایران، به  تاریخ ۱۴ دی ۱۳۵۷ وجود دارد.

این سند به خوبی گویای روابط قوی رژیم پهلوی و ضرر عظیم اسرائیل از ابتدای روی‌کار آمدن انقلاب اسلامی است‌.

🔻 در این سند آمده است:

👈 «انتظار می‌رود که انقراض رژیم شاه، تعصب‌گرایی اسلامی نوظهور را در خاورمیانه تقویت نماید که بطور موثر بر فروش نفت به اسرائیل تاثیر می‌گذارد...

درست مثل همه ما اسرائیلی‌ها با حالتی بهت زده و هراسناک سیر فرو ریختگی ایران به اعماق را نظاره کرده‌اند. آنها معتقدند رژیم ثابت قدم، وفادار، دوست و طرفدار غربِ شاه، بصورت اصلاح ناپذیری از هم پاشیده شده و در انتظار جانشین پیش بینی شده‌اش می‌باشد.

در برخی افراد این شبهه وجود دارد که دولت بعدی تهران به رهبری هرکه باشد، به اکثر و اگر نه تمام جنبه‌های رابطه نزدیک و از روی دقت ایجاد شده بین ایران و اسرائیل، پایان می‌بخشد...

یک رابطه نزدیک با ایران برای اسرائیل از کیفیتی عالی و بنیادی و همچنین اهمیتی سمبلیک برخوردار می‌باشد. همکاری نظامی و اطلاعاتی پر اهمیتی در خلال سالیان دراز بین دو کشور ایجاد شد. شرکت‌های اسرائیلی در پروژه‌های عمرانی و ساختمانی ایران شرکت داشته‌اند که با احتساب صادرات، سالیانه ۳۰۰ میلیون دلار به دست آورده‌اند. از نظر سمبلیک اسرائیلی‌ها به رابطه نزدیکشان با ایران مسلمان به عنوان نشانه‌ای دال بر اینکه کشور یهودی در خاورمیانه از نظر همه مطرود محسوب نمی‌شود، نگریسته‌اند، هرچند ایران روابط دیپلماتیک با اسرائیل برقرار ننمود ولی دفاتر رابط به عنوان هیئت‌های نمایندگی دیپلماتیک در همه امور عمل کردند منتها بصورت بی‌نام.

علاوه بر این زندگی امنی که ۸۰۰۰۰ یهودی ایرانی از آن برخوردار بودند قدر و منزلت بخشیده است این تعداد بالاترین رقم یهودیانی است که هنوز در یک کشور مسلمان زندگی می‌کنند.»

.....

📖 منبع: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران (۱۲))، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی، آبان ۱۳۶۶، صص ۳۲ - ۳۴، سند ش ۷.

لینک مطلب در کانال شرح حال  👇

https://eitaa.com/sharhe_hal/4709

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

معجزه زنده قرآن

 

قرآن را معجزه زنده پیامبر می‌گویند، معجزه‌ای که هرچه هم نسل‌ها و زمان‌ها می‌گذرد همچنان زنده است.

اعجاز باید امری خارق العاده باشد که هم ادعای اثبات آسمانی بودن را دارد هم کسی نتواند با خواست و اراده خود مثل آن را بیاورد، قابل آموزش نیست و همه‌اش افاضه از سوی خداوند است.

اعجازهای مختلفی برای قرآن گفته‌ شده است، مثل پیش‌بینی‌های دقیق آن از مباحث علمی و تاریخی که سال‌ها و قرن‌ها بعد از بیان قرآن ثابت شده‌اند، اعجاز ادبی و بلاغی و... اما در همه این اعجازها ممکن است اشکال‌هایی شود مثلا اینکه عمومیت چندانی ندارند و برای افراد خیلی معدودی قابل فهم هستند.

 


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 1 ثانیه

کلیپ بالا مربوط به یک ویژه برنامه قرآنی است که شب‌های نوروز ۱۴۰۲ از شبکه سوم پخش می‌شود.

 

اما یک اعجاز در قرآن است که عمومیت بیشتری دارد کافی است اهل ایمان و حقیقت خواه باشی تا این اعجاز را درک کنی و در آیات مختلفی هم به این پیش زمینه برای درک حالت اعجاز آمیز قرآن اشاره شده است.

👈«ذَلِکَ ٱلکِتَبُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدى لِّلمُتَّقِینَ»

این اعجاز جذبه روحانی و همراه کردن قلب است و نه با پول و نه تعلیم و نه انواع هنرنمایی‌ها حاصل نمی‌شود.

این حالت افاضه‌ای است‌ و در خیلی جاهای دیگر غیر از قرآن هم وجود دارد فقط با این تفاوت که آنها ادعای اعجاز را ندارند.

در سرود سلام فرمانده ۱ چیزی بود که قلب‌ها را با خود همراه می‌کرد، در نفس برخی مداح‌ها و روضه‌خوان‌ها این حالت است و هرکاری هم کنید جز با تقوای شما و خواست خداوند این حالت حاصل نمی‌شود.

چنین حالتی را خداوند در برخی کتاب‌ها و متن‌های دیگر هم گذاشته‌است مثلا نمی از آن به کتاب حافظ رسیده است.

برای درک و استفاده از این حالت قرآن هم باید اهل تقوا شد.

این حالت از اعجاز قرآن همه‌گیرترین و مهم‌ترین ویژگی اعجاز آمیز قرآن است که موجب شده است قرن‌های متمادی قرآن در بین مسلمانان حفظ شود.

آن اعجازهای ادبی و علمی برای ساکت کردن کافران به قرآن است و این اعجاز جذبه روحانی برای همراه کردن و تثبیت قلب مؤمنان.

 


دریافت
مدت زمان: 9 دقیقه 29 ثانیه

کلیپ الحاق شده مربوط به داستان واقعی مسلمان شدن یک جوان استرالیایی در یک اجرای استنداپ کمدی در سیدنی است.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

یک ماه پیش، مشهد بودم که خبر درگذشت یکی از آشناهایمان به نام حاج علی میرزا را دادند.

 دوستش داشتم و خیلی دلم شکست، به نیابتش زیارتی کردم و به حضرت عرض کردم: این مرحوم از کسانی است که شهادت می‌دهم: «لا أعلم منه الا خیرا» خودتان شفیع او باشید.

در روایت است: «إذا ماتَ المُؤمنُ فَحَضَر جِنازتَه أربعونَ رَجُلًا مِن المؤمنینَ فَقالوا: اللّهمَّ إنّا لا نَعلمُ مِنهُ إلّا خَیرًا و أنتَ أعلَمُ بِه مِنّا! قالَ اللهُ تبارکَ و تَعالَى: إنّى قَد أجَزْتُ شَهادتَکُم و غَفَرتُ لَه ما عَلِمتُ ممّا لا تَعلَمونَ.»

«هنگامیکه مؤمنى از دنیا برود و چهل مؤمن بر جنازه او شهادت دهند: خدایا ما جز نیکى از او چیزى نمى‏‌دانیم، درحالی که تو از ما به او آگاه‌ترى! خداى متعال مى‏‌فرماید: من شهادت شما را در حقّ این مؤمن امضاء نمودم، و از او براى آنچه که از او می‏‌دانم و شما نمى‏‌دانید درگذشتم و او را مورد عفو و مغفرت خویش قرار دادم.»

خوب است هر وقت کسی به رحمت خدا می‌رود، هرکس حقیقتا از مرحوم جز خیر ندیده است، نزد خداوند شهادت دهد که خداوندا من جز خیر از او ندیده‌ام تا مشمول این روایت شریف شود و البته چقدر کم هستند، کسانی که اطرافیانشان جز خیر از آنها ندیده باشند.

آن مرحوم از کسانی بود که حقیقتا جز خیر از او ندیده و نشنیده بودم.

به آن مرحوم علاقه‌مند بودم چون ویژگی‌هایی داشت که انسان از همصحبتی و همنشینی با او لذت می‌برد.

مثلا در ایام نوجوانی چندین بار با اینکه نوجوان بودم، ایشان در جلسات با من طرف صحبت و بحث می‌شد.

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت است شایسته است انسان عاقل از مستی چند چیز خود را حفظ کند، دوتای از این موارد یکی مستی مال و دیگری مستی قدرت است.

«یَنْبَغِی لِلْعَاقِلِ أَنْ یَحْتَرِسَ مِنْ سُکْرِ اَلْمَالِ وَ سُکْرِ اَلْقُدْرَةِ...»

آن مرحوم با اینکه از نظر آبروی اجتماعی و تمکن مالی بسیار برخوردار بود اما مستی مال و قدرت نداشت و راحت با بچه و نوجوان و کارگر و ... می‌نشست و صحبت می‌کرد و اصلا خود را نمی‌گرفت.

دوسال قبل در شب ماه رمضان میهمان برادرم بودند، خیلی راحت کمی که از جلسه گذشت، شروع کردند به خواندن دعای افتتاح و بقیه هم همراه شدند.

ویژگی بعدی ایشان امیدواری و مثبت اندیشی‌‌اش بود. علاوه بر نگاه دینی که امیدواری از صفات مؤمن است، از نظر روان شناسی نیز می‌گویند، افراد امیدوار و مثبت اندیش از ضریب هوشی بالاتری برخوردارند چون امیدواری و دیدن نقاط مثبت بسیار سخت‌تر از دیدن نقاط منفی و ناامیدی است و چندین بار که با آن مرحوم در جلساتی صحبت‌هایی پیش آمد، ایشان علی رغم اختلاف نظر با طرف مقابل، در آخر نقاط مثبت حرف او را می‌دید و امیدوارانه به مسائل می‌نگریست.

ویژگی دیگر جالب توجه آن مرحوم دقت به جزئیات در عین اشتغالات زیاد و کارهای کلان بود، مثلا یک موردش یادم هست ماشین وانتی سوار شده بودند و پشت آن را کیسه‌های برنج و روغن و... گذاشته بودند و خودشان دانه دانه در خانه افراد می‌بردند، برخی از این افراد با چندین واسطه به ایشان ربط پیدا می‌کرد ولی حواسش به آنها هم بود مثلا یکی از این افراد که یک‌بار ایشان مقداری برنج و روغن آورد تا من برایش ببرم کارگر پدرم بود و من متعجب مانده بودم او چطور به یاد او هم بوده.

رحمت خداوند بر ایشان.

محبت کرده و شادی روحشان صلواتی نثار کنید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

تبلیغ دانش آموزی...

🔻یک زمانی در قم در مسجد محله برای چندتا از نوجوان‌ها بحث‌هایی اعتقادی می‌گفتم، هرچه می‌گفتم راحت می‌گرفتند و توجه می‌کردند و چندسالی‌ هم که گذشت همان بچه‌ها از فعال‌های بسیج و مسجد شدند.

🔻 دیروز سه تا از پسردایی‌هام که در همون حدود سنی بودند را بردم دشت نوردی، ارتباط برقرار کردن باهاشون خیلی سخت بود، با اینکه خیلی همدیگر را دوست داشتیم کله‌هاشان در هوا بود و هر تیری می‌انداختم به سنگ می‌خورد!

🔻یکی از بحث‌های خدا شناسی که یادم آمد با گفتنش گل از گل بچه‌های قمی شکفت را برای این‌ها شروع کردم، قبلش هی می‌گفتم بچه‌ها این گل را ببینید چقدر قشنگ است، این دشت و سبزه‌ها را ببینید و... بعد گفتم: بچه‌ها اگر بروید خانه ببینید یک سفره غذا منظم با بشقاب و برنج و خورشت چیده شده و سالاد خیلی خشکل و ژله و... در سفره هست و هیچ کس هم در خانه نیست، اولین چیزی که به ذهنتان می‌آید چیست؟ بچه‌های قمی می‌گفتند خب حتما مادرمان غذا درست کرده رفته جایی کاری داشته و من هم می‌گفتم مادرت حتما خیلی خوش سلیقه بوده که مثلا سالاد و ژله به آن خشکلی را درست کرده، اگر مادرت هم نبوده، هرکه بوده می‌دانسته شما چه غذایی دوست داری! خیلی هم شما را دوست داشته که اینطور برایت تدارک دیده و... و خلاصه ربطش می‌دادم به عالم خلقت و خدایی که نمی‌بینیمش اما از آثار خلقتش می‌فهمیم هست و مهربان است و ما را دوست دارد و...

🙈 حالا اینها چه؟ چرت و پرت جواب می‌دادند! یکیشان می‌گفت: حتما ارواح بودن! یکی می‌گفت خودش همینجوری درست شده! البته شوخی و جدی هم قاطی بود و هرکاری می‌کردم مسیری که می‌خواستم پیش نمی‌رفت.

خیلی دلشان درگیری می‌خواست یکیشان گفت: عمو اصلا من می‌خواهم جهنمی باشم خیلی خوبه میگم همه برن بهشت اینجا خالی برای خود خودم باشه! گفتم: خب باشه منم میشم ملکه عذاب و ریختیم رو سرش به کتک زدن! رسما کتک می‌خورد و کیف می‌کرد و همه هم می‌خندیدیم.

🔻گفتند: عمو ما رو می‌بری استخر، با خودم گفتم: بریم! البته بنا نداشتم همش تبلیغی باشه چون معتقدم تبلیغ وسط اردو و کیف و حال حاصل میشه.

🔻 شبی رفتیم استخر، آمدن آب بازی و دیگه خیلی صمیمیت زیاد شد تصمیم گرفتن هرجور شده منو آب بدن! منم هرچی آبشون می‌دادم خسته نمی‌شدند و می‌گفتند ما شکست نمی‌خوریم و تو باید شکست بخوری! خلاصه اینقدر مبارزه فرسایشی شد که واقعا من تسلیم شدم.

🔻 اولش پیش خودم گفتم چقدر فرق می‌کنند این بچه‌ها و بچه‌های قمی! نسل چقدر عوض شده، اصلا کار روی این بچه‌ها سبک خاصی می‌خواهد که من بلد نیستم و... ولی بیشتر که فکر کردم دیدم کار با بچه‌ها زمان می‌خواهد، قلب بچه باید اول شخم بخوره و آرام و آرام آماده رشد شود، این صمیمت‌ها برای آغاز کار خیلی خوبه ولی شخم زدن قلب بچه‌ها بدون کاشتن بذر و آبیاری مستمر فایده ندارد، بچه‌های قم هم اگر خوب این بحث‌ها را می‌گرفتند و تیرها به هدف می‌خورد، چون چند ماه در هفته چند روز برنامه داشتیم، فطرت اینها همان فطرت بچه‌های قمی بود، نسل و مکان هرچه باشد، فطرت و اصل کار یکی است.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

گنج‌ های طالقان

مشغول مطالعه بودم که به حدیث بسیار جالب و امیدوارکننده‌ای در مورد

یاران حضرت حجت(عج) در عصر ظهور برخوردم؛ روایت از منابع اهل سنت است:

👈 «"لا تزال طائفة من أمتی یقاتلون على أبواب بیت المقدس و ما حولها و على أبواب أنطاکیة و ما حولها و على أبواب دمشق و ما حولها و على أبواب الطالقان و ما حولها ظاهرین على الحق»

پیوسته گروهی از امت من در نزدیکی بیت‌المقدس و اطراف آن و انطاکیه (شهری در نزدیکی مرز ترکیه و سوریه) و اطراف آن و در نزدیکی شهر دمشق و اطراف آن و در طالقان (محدوده رشته کوه البرز) و شهرهای اطراف آن در حال جنگ برای پشتیبانی از حق هستند.

👈 «لا یبالون من خذلهم ولا من نصرهم»

همراهی و عدم همراهی دیگران برایشان مهم نیست.

👈 «حتى یخرج الله کنزه من الطالقان فیحی بهم دینه کما أمیت من قبل»

این مقاتله پیوسه برای پشتیبانی آنها از حق ادامه می‌یابد تا وقتی که گنج‌های طالقان بیرون آید و به واسطه آن دین زنده شود، همانطور که پیش از آن مرده بود.

.....

پی‌نوشت:

در مورد گنج طالقان در روایات گفته شده است که این گنج طلا و نقره نیست بلکه انسان‌های بسیار با ایمان و مستحکم و با اراده هستند.

👈 «لَهُ کنْزٌ بِالطَّالَقَانِ مَا هُوَ بِذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ رَایَةٌ لَمْ تُنْشَرْ مُنْذُ طُوِیَتْ وَ رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یَشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ لَوْ حَمَلُوا عَلَی الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا...»

📖 منبع: کتاب کنز العمال متقی هندی (از علمای حنفی مذهب قرن ۹) جلد۱۲، صص ۲۸۳ - ۲۸۴، حدیث 35054.

در روایت دیگری از کتاب کنزالعمال متقی هندی از علمای اهل سنت، آمده است، روزی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز جمعه از منبر بالا رفتند و خطبه خواندند درحالی که دور حضرت را ایرانیان گرفته بودند، اشعث بن قیس برخواست و گفت:

«غلبتنا علیک هذه الحمیراء»

این سرخ‌رویان بر ما نسبت به تو غلبه کرده‌اند.

حضرت پاسخ دادند:

«من یعذرنی؟ أما والله لقد سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: لیضربنکم على الدین عودا کما ضربتموهم علیه بدأ»

چه کسی می‌تواند این کار من را توجیه کند؟ همانا به خدا قسم از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌گفت:

اینها برای بازگشت شما به دین به سختی با شما می‌جنگند همانگونه که شما در ابتدا برای دین آوردن با آنها جنگیدید.

.....

پی‌نوشت: این روایت در منابع شیعه و معاصر نیست که کسی بگوید این را  جعل کرده‌اند برای حق انگاری خودشان! ظاهرا هم منظور ایرانیان و اعراب همان زمان امیرالمؤمنین نبوده‌اند چراکه آن زمان پایگاه اصلی اسلام در همان سرزمین اعراب و میان آن مردم بوده است.

ان شاء الله ما مصداق این روایت باشیم، اما در هر صورت اگرچه موقتا عربستان کمی سر عقل آمده و ما اهل صلح و سازش با کشورها به ویژه همسایگانمان هستیم اما در هر صورت آخرش، یک جایی دو خط اسلام ناموازی ما و عربستان باهم تلاقی خواهند کرد.

.....

📖 منبع: کتاب کنز العمال متقی هندی (از علمای حنفی مذهب قرن ۹) جلد ۴، صص ۶۱۳، حدیث ۱۱۷۷۲.

لینک مطلب در کانال شرح حال  👇

https://eitaa.com/sharhe_hal/4813

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 ابتدای انقلاب چه اتفاقی افتاد که به یکباره فضای بسیار بد حجاب جمع شد؟ ما بعد از انقلاب راهپیمایی چند روزه چند هزار نفری زنان برای مخالفت با حجاب را داشتیم، تا مقطعی هنوز زنان به آرایشگاه‌های مردانه می‌رفتند و سینمای کذایی هم هنوز فیلم‌هایش را پخش می‌کرد و... اما همه اینها خیلی زود جمع شد و شاید قریب به یک دهه اصلا معضلی به نام بدحجابی در کشور مطرح نبود.

⁉️ آیا در این تغییر شکل یکباره جامعه، آن زنانی که تا دیروز با موها و ساق‌های لخت بیرون می‌آمدند به یکباره متحول شدند؟ نه! خیلی‌‌هایشان همچنان اگر می‌توانستند، همانطور بیرون می‌آمدند، در مجالس خصوصی هم همان‌شکلی بودند و بعدها هم بچه‌ها و نوه‌هایشان کم کم به همان سمت رفتند و حالا دارند راحت بیرون می‌آیند.

🔻 چند روز پیش خاطرات خانم گوهر الشریعه دستغیب که از دانشجویان زمان پهلوی بوده است را می‌خواندم، نوشته بود: پوشیدن دامن بالای زانو در دانشگاه عادی بود و خیلی از خانم‌هایی که واقعا باحجاب بودند وقتی به دانشگاه می‌آمدند برای اینکه مشکلی نداشته باشند و مسخره نشوند و استادها با آنها لج نکنند حجابشان را برمی‌داشتند، پسرها هم کراوات می‌زدند و عقاید مذهبیشان را پنهان می‌کردند!

🔻در دوره بعد از انقلاب که تا مدتی ظاهرها اصلاح شد، سطح حجاب و پوششی که واقعیت جامعه بود هم ارتقاء یافت و راحت می‌توان گفت بدحجاب‌های امروز در حد زنان عادی، دوره قبل از انقلاب هستند.

🔻 دین می‌خواهد ابتدا ظاهر را ولو ظاهرا درست کند تا بتواند بعد برود سراغ باطن، چون در جو ظاهری خراب، نمی‌شود باطن‌ها را راحت درست کرد.

🔻 توده جامعه پیرو جو غالب هستند و بعد از انقلاب جو غالب به دست جریان مذهبی افتاد، به همین خاطر هم خیلی راحت ظاهر جامعه پیرو این جو غالب شد اما متاسفانه بعد از انقلاب به مرور جو غالب جامعه کم کم از دست طیف مذهبی خارج شد و مجددا جریانی که غرب زده و بی‌اعتقاد به دین بود کرسی‌های اثرگذار اجتماعی را بدست گرفت.

🔻 بعد از انقلاب به مرور غلبه در طیف‌های معلم و دکتر و وزیر و وکیل و پول‌دارها و صاحبان قدرت و سلبریتی‌ها و... از جنس جریان غیر مذهبی شد و وقتی عملا طبقه الگو و مطلوب جامعه از این جنس باشند غلبه فرهنگی و اجتماعی با آنها می‌شود.

🔻 توده مردم به جریان غالب اجتماعی نگاه می‌کنند، حالا شما هرکار می‌خواهی بکن! با از خودگذشگی روی برف تحصن کن تا به مسئولین فشار بیاوری! مسئول چکار کند؟ چندتا را تغییر دهد و چندجا را تعطیل کند؟ کاسه ماست بزن توی سر خانم بدحجاب، هرکار می‌خواهی بکن! تا وقتی شما در خانه نشسته‌ای و دختر من و شما به مدرسه می‌رود معلمش بدحجاب است، دکتر می‌رود دکتر بدحجاب است، سر کار می‌رود مدیرش بدحجاب است، مشاوره می‌رود، مشاورش بدحجاب است  و... هرچه می‌خواهی تلاش کن اما دختر من و تو به دنبال آن الگویش می‌رود.

🔻 امروز نوبت انقلاب دومی است برای غلبه دوباره جریان مذهبی البته از پله‌ای بالاتر از گذشته برای رسیدن به شرایطی پایدارتر و ارتقاء یافته‌تر.

......

📌 پی‌نوشت: جریان غیر مذهبی ظهور و بروزش، سر و صدایش، جلوه‌گریش خیلی بیشتر از جریان مذهبی است، برخلاف جریان مذهبی که معمولا ساکت و پنهان است.

به همین خاطر جریان غیر مذهبی حتی اگر هم واقعا کمتر باشد راحت‌تر غلبه ظاهری اجتماعی پیدا می‌کند و این زحمت مضاعفی برای جریان مذهبی طلب می‌کند.

لینک مطلب در کانال شرح حال  👇

https://eitaa.com/sharhe_hal/4814

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

این گزارش شرم آور از بد مستی پول دارهای غرب‌زده تهرانی، مربوط به یک سال قبل از پیروزی انقلاب در شب ۱۰ بهمن ۱۳۵۶ (شب کریسمس، مصادف با ۲۴ محرم) است و در روزنامه اطلاعات مورخ ۱۱ بهمن ۱۳۵۶ آمده است.
جماعتی که اهل این هرزه بازی‌ها و بدمستی‌ها بودند به یکباره بعد از انقلاب بخار شدند، رفتند هوا؟!
خیر! همچنان هم بودند و هستند و فقط فرصت بد مستی کردن علنی از آنها موقتا گرفته شد.
امروز هم نسل‌های بعدیشان بازتولید همان‌ها هستند و از دیدنشان و بودنشان نباید تعجب کرد.
فقط باید دانست که اگر جلو این جماعت گرفته نشود کاملا علنی تمام مرزهای حیا را خواهند شکست.
در همین روزنامه اگر چند صفحه را ورق بزنید و به صفحه تبلیغات سینما برسید، پوستر فیلم‌های مختلف ایرانی که در آنها زنان تقریبا کاملا برهنه و در حال هم آغوشی با مردان هستند! را خواهید دید، این سینما و افرادی که اهل آن بودند کجا رفتند؟! آنها هم بخار نشده‌اند و هنوز هستند.
اگر این جماعت مانع و ترسی نداشته باشند، هیچ مرزی از بی‌حیایی را باقی نخواهند گذاشت الا اینکه از آن هم رد خواهند شد.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بشقاپ پرنده بازی

ایشون آقا محمد حسین هستند و مشغول بازی بشقاب پرنده باهمیم.
تو این بازی جذاب که برای هماهنگی عصب و عضله عالی هست، همه دستگیره‌های مامانش🙈😊 رو برمی‌داریم و میشن بشقاب‌پرنده‌های ما، من دونه دونه اونها رو پرتاب می‌کنم و آقا محمد حسین باید بگیره.
بعد برای من پرتاب کنه.
یک بازی که وسایلش رو همه داریم.
یا علی شما هم شروع کنید.😄

  • حمید رضا باقری