شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

با یکی از دوستان اصلاح‌طلب شیرازی در مورد ماجرای حمله به "علی مطهری" صحبت می‌کردم، به او گفتم برخی از این کسانی که به او حمله کردند را از نزدیک می‌شناسم. با روحیاتشان بسیار آشنا هستم یک سری آدم‌های بی‌کله و بی‌مطالعه که یک نفرشان برای بازی سازی جریان رسانه‌ای اصلاحات‌چی‌ها کافی است.

 

 

در ماجرای "مسجد قبای شیراز" برخی‌شان ناخواسته و ندانسته کامل کننده پازل دشمن بودند.

 

 

در این ماجرا هم یکی از دوستانم که با آنها صحبت کرده بود گفته بودند: «به ما گفتند اینها می‌خواهند شیراز را بکنند پایگاه اصلاحات و شما باید بروید درسی به آنها بدهید تا دیگر این خیال خام از سرشان برود!»

 

 

 

 

 

تحلیل من این بود که ماجرای حمله به "علی مطهری" در شیراز یک بازی از قبل طراحی شده برای مظلوم نمایی اصلاحات‌چی‌ها بود، مثال‌هایی از آمدن "بهزاد نبوی" در دهه هفتاد به قم و یا برخی رفتارهای "صادق زیبا کلام" در قم که خودم دیده بودم را می‌زدم.

 

 

مبنای اصلی تحلیلم نیز این بود که رخ دادن این ماجرا و امثال آن هیچ سودی که برای جریان حزب‌الله نداشته و ندارد بلکه بهترین دست‌آورد برای جلب قلوب مردم و مظلوم نمایی جریان اصلاحات و ایجاد نفرت از جریان حزب‌الهی است و امثال این اتفاق، نسخه نخ‌نما چندین و چند باره، سال‌هاست توسط نیروهای اصلاح طلب صورت گرفته.

 

 

برای اینکه ببینیم یک ماجرا به چه کسی و کجا وصل است ببینیم سود آن ماجرا تهش به چه چه کسی و کجا می‌رسد؟

 

 

شاید و به احتمال قوی حتی "علی مطهری" نیز همچون "حجاریان" از این بازی‌ها و طعمه شدن‌شان خبر نداشته باشد اما اصل بازی چون به سود جریان اصلاحات و تکراری است و نیروهای مجری آن یک سری نیروهای بی‌اطلاع و افراطی جریان حزب‌الهی و نه نیروهای نخبه و با بصیرت هستند، این احتمال بسیار تقویت می‌شود که ماجرا یک بازی طراحی شده توسط خود اصلاحاتی‌ها بوده است که چند جوان خام را به هر شکل ممکن تحریک کنند و طعمه‌ای را مجروح و خلاصه جو مظلوم نمایی را در اذهان مردم در دست بگیرند.

 

 

 

 

 

او حرف‌های من را قبول نداشت و می‌گفت: «اگرچه مطهری خودش شکایتش را پس گرفت اما چرا قانون به عنوان "مدعی العموم" پشت این قضیه را نگرفت؟»

 

 

 

 

 

می‌گفتم: «چون او خودش شکایتش را پس گرفت و اتفاقا این خودش برای من مؤیدی است که نخواسته‌اند گند قضیه در بیاید؟! اما چرا مدعی العموم وارد ماجرا نشده است؟

 

 

🔹چون دست‌های پشت صحنه به این راحتی‌ها خودشان را نشان نمی‌دهند و نمی‌شود نقش آنها در ماجرا را روشن کرد؛

 

 

🔹چون جریان رسانه‌ای این قدرت را دارد که "محمد ثلاث" درویش قاتلی که جلو دوربین با اتوبوس خودش ملت را زیر گرفته است و اعتراف کرده است را شهید مظلوم کند؛

 

 

 

 

 

🔹چون جریان رسانه‌ای این قدرت را دارد که از منافقان تروریست و قاتل، برای اغراض سیاسی‌اش شهید مظلوم درست کند.

 

 

 

 

 

وقتی جریان رسانه‌ای اصلاحاتچی این قدرت را دارد که اذهان مردم را اینطور به انحراف بکشاند اراده‌ای هم برای پیگیری ماجرا به عنوان مدعی العموم شکل نمی‌گیرد.

 

 

 

 

 

هرچقدر هم که دادگاه بخواهد شفاف‌سازی کند و مثلا دادگاه "کرباسچی" با فساد اقتصادی را مستقیم در تلوزیون پخش کند اما از او یک قهرمان می‌سازند، یا اعتراف به قتل "محمد ثلاث" را پخش کند اما حکومت را برای اعدام مظلومانه او! محکوم می‌کنند، یا مثلا در همین ماجرای محمد نجفی که اعتراف کرده زنش را با گلوله کشته اما ماجرا را برعکس کرده‌اند، یکی عکس خبرنگارها که اطراف او جمع شده‌اند را با عکس کفتارها که اطراف طعمه جمع‌شده‌اند مقایسه می‌کند، یکی صدا و سیما را بی‌شرف خطاب می‌کند که چرا فیلم اعتراف نجفی را پخش کرده، یکی مقتول را نفوذی اطلاعات و سپاه معرفی کرده دیگری نسبت زنا به مقتول داده و خلاصه با پروپاگانده تبلغتاتی مجددا شروع کرده‌اند جای قاتل و شهید را عوض کردن.»

 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی