شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

محمد ثلاث اعدام شد و داد از نهاد اصلاح طلب‌، پهلوی‌، بهاری‌ و صهیونیست‌ها بلند شد.

همه بیانیه دادند و به نحوی اعتراض کردند.

جای مجاهدین خلق خالی مانده، لابد مشغول تدفین شهدایشان بوده‌اند.

جای جلاد را که بخواهی با شهید عوض کنی می‌نویسی:

«محمد ثلاث براثر ضربات شدید باتوم تقریبا نابینا شده! به گفته او پس از اینکه در دادگاه اول اتهام را رد کرده در آگاهی او را تا سرحد مرگ زدند و شکنجه کردند و انگشتان دستش را شکستند؛ روی سرش با پوتین ایستادند و دنده‌هایش را شکستند! این چه اسلام و عدالتی است؟»

این‌ها حرف‌های برادر بهاری‌ام بود.

تصویر درویش قاتل در دادگاه

محسن کدیور آن‌ور آبی‌هم که لابد با بهاری‌ها هماهنگ نکرده، تصویر محمد ثلاث که صحیح و سالم‌تر از من و شما در دادگاه مشغول جواب دادن به قاضی است را گذاشته و نوشته:

مستند اغلب اعدام‌های سیاسی در ایران پس از انقلاب: «اقرار زیر شکنجه» است.

البته لابد فیلم اقرار این درویش را هم ندیده که بعد از زیر گرفتن چندین نفر و به شهادت رساندن نیروهای پلیس؛ او را به درمانگاه برده‌اند و زخم‌هایش را پانسامان کرده‌اند و خودش می‌گوید من پشت اتوبوس نشستم و زدم به جمعیت. 

یا وقتی در دادگاه صحیح و سالم ایستاده اعتراف می‌کند که من پشت اتبوس بودم.

 

فیلم اعتراف درویش قاتل بعد از دستگیری

فیلم حمله وحشیانه اتوبوس به مردم و اعتراف درویش راننده« محمد ثلاث» در درمانگاه و دادگاه

 

اصلا لابد فیلم دراویش را هم ندیده که با خوشحالی فریاد می‌زنند که پنجش طلا «ممد طلا»؛ یکی می‌پرسد کی توی اتوبوس بود؟ می‌گوید «ممد» دومی با خوشحالی می‌گوید « مردن همشون مردن» و...

محمد ثلاث

پوستری که برای محمد ثلاث طراحی کرده بودند!

البته این صحنه‌ها برای من تکراری است، من در ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ در کوار قبل از آغاز حمله دراویش به مردم در میان آنها گیرافتاده بودم، می‌دیدم که چطور شیشه‌های نوشابه را می‌شکاندند و به طرف مردم پرتاب می‌کردند و با قمه به جان مردم افتاده بودند و جیغ می‌کشیدند، هنوز تصویر درویشی که با قمه به سمتم حمله‌ور شد و سنگی که به شانه‌ام خورد و... را به یاد دارم، هنوز صدای گلوله‌هایی که به سمت ما شلیک می‌کردند و از کنارمان می‌گذشت و نزدیک به ۱۰۰ نفر را مجروح کردند به یاد دارم.

توصیری از دراویش آماده حمله به مردم و مسلح

دراویشی که در ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ راه مردم کوار را بستند
 
تصویر چند درویش که در حال خنده از جنایت خود هستند
چند تن از دراویش کوار که در حال حمله به مردم و شادی از کارهای خود هستند
 
تصویری از طلبه کاشانی که گلوله کلاش به شکم وی اصابت کرده بود
تصویر یکی از طلاب که با گلوله کلاش توسط دراویش مجروح شد
پست‌های مربوط به حادثه کوار:
 
 
 
 
 
 
http://sharhhal.blog.ir/1397/03/14/
 

نظرات (۱)

  • محمد علی موثر
  • خیلی روایت یک طرفه ایی دارید  
    پاسخ:
    خب شما لطف بفرمایین روایت دیگر را نقل کنید تا استفاده کنیم
    بنده آنچه می‌دانستم و می‌فهمیدم را صادقانه نوشتم.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی