شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تسخیر لانه جاسوسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تسخیر لانه جاسوسی توطئه قبل از اشغال

یادداشت | حمیدرضا باقری

آمریکایی‌ها به‌عنوان مهم‌ترین متحد پهلوی و ابرقدرت آن زمان، بیشترین تعداد کنسول‌گری و نیروهای خارجی  را در ایران داشتند، سفارت این کشور در تهران نیز در کنار همه کارهای رسمی‌اش مثل معمول سفارت‌خانه‌ها یکی از مأموریت‌هایش جاسوسی برای کشورش بود. ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران، در مورد فعالیت‌های سفارت آمریکا در ایران می‌گوید:
«فعالیت سفارت آمریکا در تهران وسیع و دامنه‌دار بود. تعداد کارکنان سفارت به اضافه‌ی مأمورانی که در قسمت نظامی کار می‌کردند، بالغ بر دو هزار نفر می‌شدند که با اعضای خانواده‌هایشان به پنج هزار نفر می‌رسیدند. تعداد ایرانیان وابسته به سفارت هم دو هزار نفر می‌شدند و نظارت مستمر بر فعالیت همه‌ی آنها دشوار بود. فعالیت این پرسنل وسیع، رشته‌های متنوع و گوناگونی را در بر می‌گرفت که البته درباره‌ی دو کشور آمریکا و ایران با روابط گسترده‌ای که در آن زمان داشتند امری طبیعی بود... ما فعالیت‌هایی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی و کنسولی و اطلاعاتی و اداری داشتیم. علاوه بر همه‌ی اینها، تعداد زیادی مأموران جاسوسی هم که بیشتر با ایرانی‌ها در ارتباط بودند کار می‌کردند».(1)

اما مشکل اصلی سفارت آمریکا «لانه جاسوسی» بودنش نبود، چراکه اقدام به جاسوسی اگرچه غیرقانونی بود اما معمول سفارت‌خانه‌ها به این اقدام غیرقانونی مبتلا بوده و هستند بلکه مشکل اصلی سفارت آمریکا «لانه توطئه» بودنش علیه انقلاب بود.


اگرچه توطئه‌های آمریکا علیه انقلاب بعد از تسخیر سفارت این‌ کشور و افزایش تقابل مستقیم دو کشور، در قضایایی چون حمله طبس، کودتای نوژه، آغاز جنگ عراق علیه ایران آشکارتر شد اما پیش از آن نیز آمریکا در قالب‌های مختلفی به توطئه‌گری علیه انقلاب می‌پرداخت؛ اقداماتی از قبیل: تحریک گسل‌های قومی، حفظ و کمک‌رسانی به شبکه‌های ضدانقلاب برای ضربه زدن به انقلاب، ارتباط‌گیری با شخصیت‌های موثر انقلاب برای ایجاد انحراف در مسیر انقلاب و...
یکی از پروژه‌های آمریکا در ابتدای انقلاب درگیر کردن هم‌زمان کشور به آشوب‌های قومی در مناطق مختلف، کرد و ترک و عرب و بلوچ و ترکمن بود، در همین راستاد در یکی از اسناد لانه جاسوسی آمده است:
«به عقیده وابسته نظامی هیچ گروهی از ایرانیان در حال حاضر قادر به سرنگونی رژیم استقرار یافته خمینی نیست.(2) ... در حال حاضر هیچ گروهی از ایرانیان به تنهایی به اندازه کافی متشکل، مسلح و دوره دیده نیست که قادر به براندازی رژیم استقرار یافته خمینی باشد. ... اگر، چنانچه نفرات کافی از طبقه بی‌بضاعت‌تر و محافظه‌کار مذهبی ایران به اندازه کافی از خمینی و عدم توانایی او در برآوردن انتظارات رو به تزاید آنها که در انقلاب اول پرورده شده است، مأیوس و ناراحت بشوند و اگر این گروه در یک سازمان قدرتمند که، در مقابل حکومت مشوش و رو به سقوط خمینی وضع دیگری را ارائه دهد، آنگاه ما شاهد یک انقلاب پس زننده و یا حداقل، بر سر کار آمدن یک حکومت جدید (غیرخمینی) خواهیم بود. ... اگر کردها، آذربایجانی‌ها، اعراب و سایر گروه‌های قومی تلاش‌های خود را هماهنگ کنند ( اغتشاش همزمان) و در جهت مشترک سرنگونی دولت کنونی با یکدیگر همکاری و از یکدیگر حمایت کنند، به عقیده ما آنها امکان موفقیت دارند، اما در حال حاضر به نظر نمی‌رسد که تمام این گروهها دست به تلاش برای این کار بزنند یا حتی تمایل برای پیوستن تلاش‌هایشان به یکدیگر داشته باشند».(3)


سناریو دوم آمریکایی‌ها برای توطئه علیه انقلاب برهم زدن فضای مدارس و دانشگاه‌ها بود. یکی از اعضای سفارت به نام جان گریوز در نامه‌ای به رؤسای خود در واشنگتن برای تضعیف وحدت ملی و هرج و مرج در کشور و سقوط حکومت ایران پیشنهادی می‌دهد:
«من حداقل دو سناریو و برنامه را که می‌تواند به هرج و مرج در کشور و سقوط تدریجی بینجامد، در نظر دارم:
یکی نیروهای تمرکز یافته که بر اثر نارضایتی های منطقه‌ای و قومی تحریک شده باشند ...
دو نفاق در مدارس بین محصلین و بین کادرهای مدارس و یا هر دو که منجر به بسته شدن مدارس یا محیط خشونت‌های افراطی که باعث نارضایتی عمومی و همچنین به شیوه قبل از انقلاب چهلم‌هایی بعد از چهلم گرفته شود. شیوه‌ای که نقش بزرگی در سقوط شاه داشت».(4)


البته ایجاد آشوب و درگیر شدن ایران در جنگ‌های داخلی صرفا برای تضعیف موقعیت رهبری انقلاب بود و آمریکا بنا نداشت این گزینه را به عنوان راهبرد اصلی خود پیش بگیرد. چراکه این راهبرد خطراتی برای منافع آمریکا یا همپیمان آمریکا داشت. یکی از این خطرات متمایل شدن ایران به سمت شوروی و تقویت نوفذ چپ‌ها در ایران بود. در همین راستا در یکی از اسناد سفارت آمریکا در تاریخ سند ۲۴ اردیبهشت ۱۳۵۸ آمده است:
«اگر دولت تهران در اعمال کنترل در مناطق دور افتاده ایران شکست بخورد و یا اینکه کشور به دامن یک جنگ داخلی و یا هرج و مرج سقوط کند، احتمالاً شوروی‌ها مایل به ارابه نوعی کمک مخفیانه خواهند بود. معهذا این کار را صرفا به خاطر افزایش نفوذشان در ایران به عنوان یک کل، نه به عنوان ایجاد یک کردستان مستقل انجام خواهند داد».(5)


خطر دیگر برهم خوردن ثبات در دیگر کشورهای همسایه ایران و هم‌پیمان با آمریکا بود. آمریکا بنا داشت کمربند محاصره شوروی‌ها شکسته نشود و به همین جهت برخی گزینه‌های خودمختاری اقوام در ایران برای آنها چندان هم مطلوب نبود و فقط در حد تضعیف حکومت مرکزی از استقلال‌خواهی آنان حمایت می‌شد. به طور مثال در یکی از اسناد سفارت آمریکا به تاریخ 19 شهریور 1358، آمده است:
«عدم موفقیت خمینی در تحکیم قدرت به دنبال انقلاب موفقیت‌آمیز خود و شیوع جنگ داخلی در استان‌های کردنشین موجبات نگرانی سیاسی ترکها را فراهم آورده است. این تصور که رژیم ضعیف ایران ممکن است مجبور شود به کردهای ایران مقداری خودمختاری بدهد و یا یک دولت کرد مستقل ممکن است ظهور نماید، موجبات نگرانی عمیق را فراهم آورده است».(6)


راهبرد اصلی آمریکایی‌ها ایجاد انحراف در مسیر پیش‌رفت انقلاب به نفع خودشان با تقویت گروه‌های متمایل به غرب و مخالف روحانیت بود. در این ارتباط، در یکی دیگر از اسناد لانه جاسوسی می‌خوانیم:
«اگر هر گروه میانه‌رو و متمایل به غرب به مبارزه علیه ملاها برخیزد در مورد او به عنوان یک گروه  مترقی، با علاقه تمام فعالیت خواهیم کرد».(7)


پرژه‌ اصلی آمریکایی‌ها نیاز به زمان‌ بیشتری داشت، این راهبرد خطرش برای انقلاب از آشوب‌های موقت و امنیتی به مراتب بیشتر بود و عملا نیز در سال‌های بعد با وجود اتفاقات مختلف پیشرفت نسبی خوبی داشت. بهترین گزینه برای آمریکایی‌ها استفاده از وضعیت موجود به نفع خودشان بود. آنها به این نتیجه رسیده بودند که:
«در این موقع حساس هیچ دولتی قادر نیست که حکومت ایران را سرنگون کند. پس باید از در مسالمت‌آمیز با ایران درآمد و به گسترش کارهای عملی کمک نمود. از جمله جلب عناصری در ارتش و گروههای میانه رو مذهبی که در آینده نقش خاصی خواهند داشت».(8)


در این راستا تقویت نیروهای ملی‌گرا و ملی‌مذهبی و نفوذ بیشتر آنها در حاکمیت بهترین گزینه برای آمریکایی‌ها به حساب می‌‌آمد. سفارت آمریکا در آن زمان مدعی بود:
«ما می‌خواهیم برای ایرانی کار کنیم که میانه‌رو باشد و ناسیونالیست‌های مخالف مذهب، تسلط بیشتری در اداره مملکت داشته باشند در ضمن تا قبل از استقرار دولت جدید، ما می‌توانیم طریق نفوذ در ایران را امتحان کنیم. بایستی یک موقعیت توأم با اطمینان و احترام در ایران رواج دهیم، ما معتقدیم که بایستی حالا شروع به رفع مسایل دو طرف بکنیم و پیشنهادهای زیر را ارائه می‌دهیم: فرستادن سفیری به ایران بازرگان و همکارانش امیدوارند ما بدون معطلی یک فرد غمخوار و دلسوز به انقلاب ایران را انتخاب کنیم».(9)


آمریکا در این راستا آغوش خود را برای دولت موقت باز نمود. این روابط در ابتدا با تبادلات طرفینی پیام‌های تبریک روز ملی آمریکا و عید قربان و... آغاز شد و به مذاکره برای قراردهای اقتصادی و انعقاد برخی قراردادها منتهی شد.
«دولت آمریکا روابط تازه‌ای را بر اساس ضوابط دولت موقت برقرار کرده که مثل گذشته استوار و محکم، نیست ولی دوستانه و همکاری‌طلبانه است؛ مادامی که دولت موقت به اهمیت روابط با آمریکا پی‌برده است. با توجه به احتیاج ایران به قطعات یدکی و احتیاط سوءظن ایران در ایران در مورد سپرده‌های فروشهای نظامی آمریکا ما باید مسئولانه عمل کرده و بازرگان را قدرت بدهیم و مطمئن باشیم که در آینده در ارتش دوستانی خواهیم داشت که می‌توانند معضلات سیاسی مملکت را راهگشا باشند».(10)


سیاست ایجاد انحراف در انقلاب با تقویت نیروهای متمایل به غرب و مخالف با رهبری روحانیت منحصر در همکاری با جبهه ملی و نهضت آزادی نیز نبود بلکه شخصیت‌های مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته و با آن‌هایی که قابلیت داشتند ارتباط برقرار می‌شد. به عنوان نمونه یکی از این افراد بنی‌صدر بود. در اسناد لانه جاسوسی وی با اسم رمز SD LURE خطاب شده است. در سندی که به بررسی نقاط مثبت و منفی شخصیت بنی صدر – از دید جاسوس سیا – پرداخته شده  چنین آمده است:
«چون او یک توطئه‌گر کهنه کار است، اگر احساس کند که رژیم از اهداف او دور می‌شود، یا اینکه به نفع خودش خواهد بود، ممکن است در آینده برای توطئه علیه رژیم مانعی سر راه خود نبیند. اگرچه او به خمینی احترام می‌گذارد، اما او را مصون از خطا نمی‌داند ... او جاه‌طلبی سیاسی دارد. افشا شدن روابط مخفیانه‌اش با ما احتمالا به زندگی حرفه‌ای سیاسی فرد مزبور خاتمه خواهد داد».(11)


فلذا از زمان حضور بنی‌صدر در پاریس با وی ارتباط‌هایی گرفته می‌شود و سپس وی با عنوان مشاوره اقتصادی جذب همکاری با سفارت آمریکا می‌شود. افراد دیگری که به ترتیب اهمیت و نقش آنها سفارت آمریکا برای پیش برد اهدافش با آنها ارتباط برقرار کرد، عبارت‌بودند از: آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری (مرجع تقلید)، امیرعباس انتظام (سخنگوی دولت موقت)، کریم سنجابی (از رهبران جبهه ملی و وزیر خارجه دولت موقت)، رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای (عضو خبرگان قانون اساسی و استاندار آذربایجان شرقی در دولت موقت و رئیس حزب خلق مسلمان)، میناچی‌، ناصر (وزیر ارشاد ملی‌ در دولت‌ موقت‌)، علی‌اصغر حاج سید جوادی (نویسنده)،  حسن‌نزیه‌، (مدیر عامل‌ شرکت‌ نفت‌ دردولت‌ موقت‌) و...

 

پی‌نوشت:
1) سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران (خاطرات سولیوان – آخرین سفیر آمریکا در ایران)، ص ۵۸ – ۵۹.
2) سند ش ۲۲ تاریخ ۶ اوت ۱۹۷۹ (۱۵/۵/۱۳۵۸) اسناد لانه جاسوسی آمریکا ج 3  ص 785.
3) سند ش ۲۲ تاریخ ۶ اوت ۱۹۷۹ (۱۵/۵/۱۳۵۸) اسناد لانه جاسوسی آمریکا ج 3  ص 78۷.
4) اسناد لانه جاسوسی، ج 1 ، ص ۷۲.
5) همان، ج ۳، ص ۷۸۳.
6) همان، ج ۵، ص ۱۵۵.
7) اسناد لانه جاسوسی، ج 1 – 6، ص 187.
8) اسناد لانه جاسوسی، ص 180.
9) اسناد لانه جاسوسی، ج ۱، ص ۶۷.
10) اسناد لانه جاسوسی، ج ۱، ص ۶۶.
11) اسناد لانه جاسوسی، ج 9، ص 43 و 44.

لینک مطلب از سایت پژوهشکده باقرالعلوم

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅«مأموریت در ایران» نام کتاب خاطرات "ویلیام سولیوان" آخرین سفیر آمریکا در ایران می‌‌باشد.

تصویری از جلد نسخه اصلی کتاب

✅روایت متفاوت نویسنده این کتاب از زاویه یک ناظر خارجی و نزدیک به شاه، با توصیفات دقیق صحنه‌های مختلف انقلاب بسیاری از غبارهای پشت صحنه‌های سیاسی کشور و حضور مردم در صحنه انقلاب را می‌زداید.

تصویر جلد ترجمه جدید این کتاب

✅نویسنده کتاب اگرچه برخی از امور را ناگفته می‌گذارد و یا از زاویه تحلیلی یک مأمور کارکشته آمریکایی مسائل را تحلیل می‌کند اما گزاره‌های بسیار زیادی در اختیار مخاطب قرار می‌دهد که در عین منحصر به فرد بودن پازل‌های ناتمام افراد هوشیار و تحلیل‌گر تاریخی را کامل می‌کنند و بسیاری از شبهات را به صورت متقن پاسخ می‌دهند.

تصویر سولیوان نفر دوم نشسته سمت راست کارتر در جلسه با شاه

⁉️ البته در مورد این گونه کتاب‌ها همیشه افراد ساده اندیش! شبهاتی مطرح می‌کرده‌اند، مثلا بدون توجه به اینکه نسخه اصلی این کتاب‌ها در زمان حیات نویسنده‌اش به زبان و نام او چاپ شده است و او هم نویسندگی آن ‌را تأئید کرده است، می‌گویند این‌ها را خود جمهوری اسلامی نوشته و چاپ کرده است!

و یا با انکار اصل عقلایی «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» می‌گویند شما یا باید همه گزارش‌های این نویسندگان را رد نمایید و یا همه را تأئید کنید، اما ما توضیح می‌دهیم که گزارش‌هایی که این افراد علیه خود و یا هم طیف‌های خود می‌دهند بنا به اصل عقلائی مذکور برای ما مقبول است اما گزارش‌هایی که علیه مخالفان خود می‌دهند، چون برای پذیرش شهادت هرکس علیه دیگری عقلا عدالت او شرط است و ما آنها را عادل نمی‌دانیم، بنابراین گزاره‌های آنها را نه رد و نه تأئید می‌کنیم و به تعبیری "نجعله فی بقعة من الامکان" تا با بررسی سایر شواهد بتوان در مورد آن‌‌ها قضاوت نمود.


✅از جمله اطلاعاتی و عناوینی که در کتاب "ماموریت در ایران" ارائه و می‌تواند مورد بحث قرار ‌گیرند عبارتند از:👇


•🔹  اطلاعات و تحلیل‌های تاریخی مربوط به تاریخ ایران

•🔹 تحلیل طبقات مختلف جامعه ایران

•🔹 گزارش‌هایی از وابستگی رضاخان به انگلیس، اقدامات و خلاصه ماجرای تبعید وی

•🔹  اطلاعاتی پیرامون مسائل شخصی و شخصیتی شاه مثلا بیماری شاه

•🔹  شواهد متعددی از اشتباهات شاه در تحلیل صحنه انقلاب

•🔹  گزارش‌هایی مبنی بر نگاه بسیار منفی شاه به روحانیون

•🔹 پاسخ به چرایی عدم استفاده از قوه قهریه توسط شاه در سرکوب مردم 

•🔹  اطلاعاتی از جمعیت ایران در سال‌های ۵۶-۵۷

•🔹  اطلاعاتی از اقتصاد ایران در سال‌های ۵۶-۵۷

•🔹  اطلاعات و تحلیل طرح اصلاحات ارضی

•🔹  گزارش‌هایی دقیق از صحنه‌های مختلف انقلاب 

•🔹دولت شریف امامی و تحلیل او از صحنه

•🔹احتمال دست داشتن ساواک در برخی آشوب‌ها برای مجبور کردن شاه به دست کشیدن از شریف امامی و حاکم کردن حکومت نظامی

•🔹  اطلاعاتی مربوط به سفرا، تحلیل‌ها و اقدامات سایر کشورها در عرصه انقلاب

•🔹  اطلاعاتی از پایگاه‌های جاسوسی آمریکا از شوروی

•🔹  اطلاعاتی پیرامون اسناد سفارت و ماجرای اولین تسخیر آن

•🔹  خریدهای نظامی ایران از آمریکا

•🔹 طرفداران حقوق بشر مخالف شاه در آمریکا

•🔹  نیروگاه‌های اتمی ایران و نظر شاه

•🔹 نقش آمریکا و اسرائیل در تشکیل ساواک و اقدمات ساواک

•🔹  واردات غیرنظامی ایران از آمریکا

•🔹  مخالفت‌ها و موافقت‌ها با شاه در آمریکا

•🔹  مطالب مرتبط با نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد

•🔹  ماجرای سفر شاه به آمریکا و سفر کارتر به ایران

•🔹  شواهد متعدد تکیه شاه به آمریکا و انگلستان

•🔹  برخی اقدامات آموزشی آمریکا در جهت استعمار فرانو ایران

•🔹  تلاش‌های مختلف آمریکا برای باقی ماندن رژیم پهلوی و تعارضات درون نظام آمریکا

•🔹 نکات خاص مربوط به نخست وزیران و وزراء پهلوی، حسین فردوست، زاهدی داماد شاه و سفیر ایران در آمریکا، نصیری مسئول ساواک، فرماندهان نظامی، تشریفات‌ دربار و...

•🔹 گزارش‌هایی از ارتباط سفارت آمریکا با انقلابیون، روحانیون و بازاریان و نقش دکتر شریعتی در انقلاب و...

•🔹  گزارش‌هایی از ارتباط سفارت آمریکا با جبهه ملی و نهضت آزادی و تعلقات فکری و روحی آنها به غرب

•🔹  اطلاعاتی پیرامون دولت پشت صحنه و ساختار حکومتی آمریکا همچنین ضوابط و چهارچوب‌های سفارت و کنسول‌گری‌های آمریکا

•🔹  برخی اطلاعات دقیق سفارت آمریکا که شاه یا نصیری رئیس ساواک را متحیر می‌کند و...

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری