شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۴۰ مطلب با موضوع «امام و رهبری» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

من اشتباه کردم

📝رهبری امروز در صحبت‌هایشان فرمودند در قضیه برجام اشتباه کرده‌اند.


😊شادی این اعتراف هم باشد برای دوستان بهاری و اصلاح طلب که می‌خواهند برای اثبات اشتباهات رهبری و بی‌اعتماد کردن مردم به تصمیمات ایشان استدلال‌هایشان قوی‌تری داشته  باشند.


✅من هم به آنها کمک می‌کنم و لیست بلند بالایی از اشتباهات می‌نویسم.


✅به نظرم خوب است لیست این اشتباهات را از امام خمینی شروع کنیم. اصلا چرا امام؟ 

بهتر است از امیرالمؤمنین یا اصلا خود پیامبر، بله چطور است با ایشان شروع می‌کنیم.

چرا از پیامبر؟ از خود خدا شروع می‌کنیم.


👈اولین اشتباه خدا خلق شیطان بود، 

اشتباه بعد او اجازه دادن به شیطان برای اغوا کردن بندگانش بود، 

اشتباه دیگر خدا نفرستادن فرشتگان به عنوان نبی بود، چرا یک انسان مثل همه را فرستاد تا حرف‌هایش را باور نکنند و بگویند تو هم کسی هستی مثل بقیه، 

اشتباه دیگر خدا این بود که نام اهل بیت را صریحا در قرآن نبرد و این همه دردسر درست کرد! 

یا مثلا چرا خدا آیات متشابه را در قرآن آورد مگر چه می‌شد همه‌اش آیات تأویل نائذیر می‌آورد تا این همه تفاسیر اشتباه در دین راه پیدا نکند! 

اشتباه دیگر خدا باور کردن توبه‌های ماست وقتی می‌داند ما توبه می‌شکنیم، برای چه توبه‌ها را می‌پذیرد؟! 


😏خلاصه خودت بخوان اشتباهات مکرر و بسیار خداوند را.


✅از اشتباهات خدا بگذریم که صاحت قدس او بیشتر از این خدشه دار نشود؟ اما خودمانیم، خدا وکیلی چرا خدا اینقدر اشتباه می‌کند؟ نعوذ بالله، لااقل خود خدا مگر معصوم نیست!😳


✅پیامبر چرا مسیر اشتباهات خدا را ادامه داد؟ 

چرا خائنان و منافقان را به اسم رسوا نکرد؟! 

چرا کسانی را که می‌دانست بعدها موجب فتنه‌ها می‌شوند را از دم تیغ نگذراند؟ 

مگر پیامبر معصوم نبود!😳


✅امیرالمؤمنین چرا حکمیت را پذیرفت؟ 

مگر نمی‌دانست چند روز بعد بخشی از همان‌ها که او را مجبور به پذیرش حکمیت‌کرده‌اند او را متهم می‌کنند که چرا حرف ما را پذیرفتی و اشتباه ما را تکرار کردی؟ 

فتنه خوارج از همین اشتباه حضرت شروع شد! 

مگر امیرالمومنین از همان ابتدا با حکمیت اعلام مخالفت نکرد چرا در آخر اشتباه کرد و حکمیت را پذیرفت؟ 

مگر معصوم نبود!😳


✅امام حسن چرا صلح را پذیرفت، او که از ابتدا ندای جنگ می‌داد او که بارها به مردم هشدار داد که اگر صلح کنید، این بلاها به سر شما خواهد آمد و معاویه عهد شکن است، او که می‌دانست چه بلایی بر سر مردم خواهد آمد، چرا اشتباه کرد و حکمیت را پذیرفت؟ 

مگر معصوم نبود!😳


✅امام حسین چرا؟ او که می‌دانست خود و یارانش شهید می‌شوند و خانواده‌اش به اسارت می‌‌رود، چرا اشتباه کرد و به صحرای کربلا رفت؟! واقعا چرا؟ 

مگر اینها معصوم نبودند!😳


⁉️آنها که اشتباهات رهبری را هضم نمی‌کنند با اشتباهات اهل بیت و خداوند چه می‌کنند؟!


⁉️راستی اینها اگر اشتباه می‌کنند، پس چرا راه جایگزین آن اشتباه را هم دائم نشان می‌دهند و دعوت به آن می‌کنند؟ چرا این همه قبل از ارتکاب اشتباه به اشتباه بودن آن اصرار می‌ورزند؟! 


✅خواهش می‌کنم به این سوالات ساده اندکی، فقط اندکی فکر کنید، پاسخ ساده است. 

📌هر پدر حکیمی که سختی بزرگ نمودن فرزند خود را چشیده باشد خوب با این اشتباهات آشنا است.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

👈🏻 امام خمینی: «براى این که کمى معلوم شود، فرق میان اسلام و آن چه به عنوان اسلام معرفى مى‌‏شود تا چه حد است، شما را توجه مى‌‏دهم به تفاوتى که میان «قرآن» و کتب حدیث، با رساله‏‌هاى عملیه هست: قرآن و کتاب‌هاى حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است، با رساله‏‌هاى عملیه، که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته مى‌‏شود، از لحاظ جامعیت و اثرى که در زندگانى اجتماعى مى‌‏تواند داشته باشد، به کلى تفاوت دارد. نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادى آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است! از یک دوره کتاب حدیث که حدود پنجاه کتاب‏ است و همۀ احکام اسلام را در بر دارد، سه چهار کتاب مربوط به عبادات و وظایف انسان نسبت به پروردگار است، مقدارى از احکام هم مربوط به اخلاقیات است؛ بقیه همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق، و سیاست و تدبیر جامعه است.»۱

 

📝 یکی از مهم‌ترین نقدهایی که حضرت امام(ره) قبل از انقلاب نسبت به حوزه مطرح می‌نمایند، عدم معرفی درست اسلام است و شاخص‌هایی برای آن مطرح می‌کنند یکی از این شاخص‌ها رساله‌های عملیه علما می‌باشد.

بعد از انقلاب حضرت امام(ره) به کمک آیت‌الله بی‌آزار شیرازی قدم مهمی در تحقق این تحول ایفا نمودند و رساله‌ای ۴ جلدی به نام رسالۀ نوین تدوین گردید.

📝 در این رساله مباحث مختلفی از وظایف اجتماعی افراد توضیح داده شده بود، به طور مثال یکی از بحث‌های مهمی که روایات بسیاری به آن پرداخته بحث تقیه می باشد که در این رساله نیز به آن پرداخته شده است؛ مسیری که با این رساله آغاز گردید، متأسفانه توسط سایر علما ادامه نیافت.

این رساله قدم بسیار مهمی در جهت توسعۀ مفاهیم دینی و تعمیق دین در میان تودۀ مردم بود. 

البته بعد از حضرت امام(ره) آیت‌الله ناصری نیز در رسالۀ خود فصل مهمی به عنوان اخلاق اضافه نموده و بسیاری از وظایف مؤمنین نسبت به یکدیگر و.. را توضیح‌ می‌دهند، وظایفی که در آخرت افراد نسبت‌ به آنها مؤاخذه خواهند شد و البته ما به اسم اخلاق و غیر واجب، آنها را کنار گذاشته‌ایم.

 

⁉️ نمی‌دانم بیش از 30 سال است چرا هنوز هیچ "اتفاق در خوری" در این زمینه رخ نداده است؟

 

📝 تا زمان آیت‌الله بروجردی در دهه 1320 هنوز در دست مردم رساله وجود نداشت و بسیاری از مردم نسبت به احکام سردرگمی داشتند و طلاب و علما با عبارت‌های سنگین و مغلق پاسخ آنها را می‌دادند اما به همت آیت‌الله بروجردی این عالم متجدد و تحول خواه، رساله‌های فارسی با زبانی ساده برای استفادۀ راحت مردم و اطلاع آنها از احکامشان تدوین گردید؛ این رساله‌ها متناسب با فضای آن دوره، یعنی نبود تشکیلات قوی حکومتی و عدم کشش حوزه برای مطرح نمودن مسائل کلان و اجتماعی تبویب گردید.


👈🏻حجت‌الاسلام شیخ محمدرضا محامی در خاطرات خود در مورد آن دوره می‌گویند:

یکی از خدمات علمی آیت‌الله بروجردی به حوزه احیای بحث در مورد احکام اجتماعی اسلام بود به دلیل اینکه روحانیت از امور اجتماعی منزوی شده و دیگر توان اجرای قوانین قضایی و جزایی را نداشت، کتاب‌های قضا، حدود و دیات و شهادات در حال منسوخ شدن بودند. آیت‌الله بروجردی با این تفکر مبارزه کردند و درس خارج قضا را آغاز کردند. عده‌ای از طلاب زبان به اعتراض گشودند که فایده این بحث‌ها چیست؟ آیت‌الله بروجردی در پاسخ فرمودند: چرا این همه اعتراض می‌کنید؟ آخر این احکام اسلام باید زنده بماند. اگر امروز به کار نیاید فردا به درد می‌خورد. ما نمی‌توانیم احکام اسلام را به خاطر اینکه فعلا مورد عمل نیست متارکه کنیم.۲

 

👈🏻ظاهرا حوزه ما از همان زمان تا کنون منجمد شده است و بنا ندارد گامی به جلو بردارد.

 ...........................

ارجاعات

1. (امام خمینی، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)؛ ص: 11)

2. تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی( تاریخ حوزۀ علمیۀ قم)، ص: 196.


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

قبل از هر صحبتی و ذکر بشارت‌های مختلف، به این مسأله توجه می‌دهم که یک سنت قطعی خداوند «بداء» است و اتفاقا در مورد ظهور حضرت حجت حداقل دو مرتبه در طول تاریخ در دوران امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) مسأله ظهور قائم اهل بیت با وجود وعده‌های قبلی به تعویق افتاد و علت آن نیز صرفا عملکرد شیعیان و رعایت نکردن تقیه و حفظ اسرار و نصرت اهل‌بیت در آن بستر زمانی بود. به طور مثال در این زمینه پیشنهاد می‌کنم کتاب "پیشوای صادق" نوشته حضرت آقا صفحات ۵۳-۵۷ (دریافت) و یا کتاب انسان ۲۵۰ ساله حضرت آقا صفحات ۱۲۴-۱۲۵ (دریافت) را مطالعه بفرمایید.

 

خاطره آیت‌الله ناصری از دیدار امام و آیت‌الله قاضی

در ۱۳ خرداد امسال (۱۳۹۷) یکی از بشارت‌های قریب بودن، فرج حضرت حجت توسط آیت‌الله ناصری اصفهانی داده شد. 

ایشان در صحبتی در شبکه قرآن به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی خاطره‌ای از آیت‌الله قوچانی نقل فرمودند که در این خاطره، آقای قوچانی وصی آیت‌الله قاضی در مورد دیدار حضرت امام با آیت‌الله قاضی و پیش‌بینی آیت‌الله قاضی در مورد قیام و پیروزی حضرت امام و ظهور حضرت حجت در زمان نائب آقای خمینی، مطالبی برای ایشان نقل می‌کنند.

 فیلم صحبت‌های مذکور

دریافت
مدت زمان: 13 دقیقه 50 ثانیه

شیخ عباس قوچانی وصی آیت‌الله قاضی در سال ۱۳۱۳ش به نجف اشرف سفر می‌کنند و بعد از چندسال ملازم آیت‌الله قاضی می‌شوند و مدت ۱۴ سال خدمت ایشان بوده‌اند.

حضرت امام در زمان حیات آیت‌الله قاضی و قبل از تبعید به نجف در سال ۱۳۴۳ش ۲ بار به عراق سفر می‌کنند، اولین بار در ۱۳۱۲ش و دومین بار در ۱۳۲۳ش برای سفر حج. با توجه به تاریخ سفر آقای قوچانی و اینکه در خاطره ایشان نقل شده است که حضرت امام در آن دوره استاد و از فضلای حوزه قم بوده‌اند خاطره دیدار حضرت امام مربوط به سال ۱۳۲۳ش می‌باشد.

شرح دیدار حضرت امام با آیت‌الله قاضی در مجموع با دو نقل روایت شده است.

یکی نقل آیت‌الله ناصری دولت‌آبادی که فیلم آن در بالا موجود است و دیگری نقل سید احمد نجفی، داماد حاج شیخ عباس قوچانی، به نقل از: شیخ عباس قوچانی که خلاصه آن به شرح زیر است:

روزی معین شد و حضرت امام تشریف آوردند، ما هم در کتابخانه آقای قاضی نشسته بودیم، ایشان وارد شدند و به آقای قاضی سلام کردند.

روش مرحوم آقای قاضی این بود که هر کس به ایشان وارد می‌شد، جلوی او هر کس که بود بلند می‌شد و به بعضی هم جای مخصوصی را تعارف می‌کردند که بنشینند ولی وقتی حاج‌آقاروح‌الله وارد شدند آقای قاضی جلوی ایشان بلند نشدند و هیچ هم به ایشان تعارف نکردند که جایی بنشینند. حضرت امام هم در کمال ادب دو زانو دم در اتاق ایشان نشست.

دوست‌داران امام که در آن جلسه حاضر بودند، ناراحت شدند که چرا آیت‌الله آقای قاضی در برابر این مرد بزرگ و فاضل حوزۀ قم بلند نشدند. آن دو نفری که معرف ایشان به آقای قاضی بودند، هم وارد شدند و در جای همیشگی خودشان نشستند. بیش از یک ساعت مجلس به سکوت تام گذشت و هیچ کس هم هیچ صحبتی نکرد.

حضرت امام هم در تمام این مدت سرش پایین بود و به دستش نگاه می‌کرد. آیت‌الله قاضی هم همینطور ساکت بودند و سرشان را پایین انداخته بودندبعد از این مدت ناگهان آیت‌الله قاضی رو کردند به من و فرمودند: آقای حاج شیخ عباس آن کتاب را بیاور.

من به تمام کتاب‌های ایشان آشنا بودم، چون بعضی از این کتاب‌ها را شاید صد مرتبه یا بیشتر خدمت آقای قاضی آورده بودم و مباحثی را که لازم بود بررسی کرده بودم.

تا ایشان گفتند: آن کتاب را بیاور، من دستم بی‌اختیار به طرف کتابی رفت که تا آن وقت آن کتاب را در آن کتابخانه ندیده بودم، حتی از آقای قاضی نپرسیدم کدام کتاب. مثلا کتاب دست راست، دست چپ، قفسه بالا، همانطور بی‌اراده دستم به آن کتاب برخورد آن را آوردم و آقای قاضی فرمودند: آن را باز کن. گفتم آقا چه صفحه‌ای را باز کنم؟ فرمودند: هر کجایش که باشد. 

من هم همین طوری کتاب را باز کردم، دیدم که آن کتاب به زبان فارسی است و لذا بیشتر تعجب کردم. چون طی چند سالی که در خدمت آقای قاضی بودم این کتاب را حتی یک مرتبه هم ندیده بودم، حتی جلد آن را هم ندیده بودم، کتاب را که باز کردم دیدم اول صفحه نوشته شده حکایت.

گفتم آقا نوشته شده حکایت. فرمودند: باشد بخوان. مضمون آن حکایت این بود که یک مملکتی بود که در آن مملکت سلطانی حکومت می‌کرد. این سلطان به جهت فسق و فجور و معصیتی که از ناحیۀ خود و خاندانش در آن مملکت رخ داد به تباهی دینی کشیده شد و فساد در آنجا رایج شد، عالم بزرگوار و مردی روحانی و الهی علیه آن سلطان قیام کرد. این مرد روحانی هر چه آن سلطان را نصیحت کرد، به نتیجه‌ای نرسید، لذا مجبور شد علیه سلطان اقدام شدیدتری بکند. پس از این شدت عمل، سلطان آن عالم دینی را دستگیر و پس از زندان او را به یکی از ممالک مجاور تبعید کرد. بعد از مدتی که آن عالم در مملکتی که در مجاور مملکت خودش بود در حال تبعید به سر می‌برد، آن سلطان مجددا او را به مملکت دیگری که اعتاب مقدسه (قبور ائمه اطهار) در آن بودند تبعید کرد. این عالم مدتی در آن شهری که اعتاب مقدسه بود زندگی کرد تا اینکه اراده خداوند بر این قرار گرفت که این عالم به مملکت خود وارد شود و آن سلطان فرار کرد و در خارج از مملکت خود از دنیا رفت و زمام آن مملکت به دست آن عالم جلیل القدر افتاد و به تدریج به مدینۀ فاضله‌ای تبدیل شد و دیگر فساد تا ظهور حضرت بقیة‌ الله به آن راه نخواهد یافت.

مطلب که به اینجا رسید حکایت هم تمام شد. عرض کردم آقا حکایت تمام شد، حکایت دیگر هم هست. فرمودند: کفایت می‌کند کتاب را ببند و بگذار سر جای خودش. گذاشتم. همۀ ما که هنوز از حرکت آقای قاضی ناراحت بودیم که چرا جلوی آقاروح‌الله بلند نشدند بیشتر متعجب شدیم و پیش خود گفتیم که چرا به جای اینکه ایشان یک مطلب عرفانی، فلسفی و علمی را مطرح کنند که آقای حاج‌آقا روح‌الله آن را برای حوزه قم به سوغات ببرند، فرمودند حکایتی خوانده شود. نکته مهمی که در برخورد آقای قاضی با آقاروح‌الله خیلی مهم بود این است که آن دو نفری که ایشان را همراهی می‌کردند وقتی از جلسه بیرون آمدند، چون  برخورد سرد آقای قاضی با آقاروح‌الله برای آنها خیلی سنگین بود به ایشان عرض کردند: آقای قاضی را چگونه یافتید؟ ایشان بی‌آنکه کوچکترین اظهار گله‌ای حتی با اشاره دست یا چشم بکند، سه بار فرمود: من ایشان را فردی بسیار بزرگ یافتم.

بیشتر از آن مقداری که من فکر می کردم... بعد از این ماجرا هر کس از فضلا و طلاب از آقاروح‌الله در مورد آقای قاضی می پرسیدند: ایشان بسیار از ایشان تجلیل می‌کرد و می‌فرمودند: کسانی که در نجف هستند باید از وجود ایشان خیلی استفاده بکنند.

این خاطره در منابع زیر ذکر شده است:

برداشت‌هایی از سیرۀ امام خمینی، غلامعلی رجائی، ، جلد سوم حالات معنوی، چ اول، خرداد ۱۳۷۸، ص: ۱۴۶-۱۴۸.

پابه پای آفتاب، ج ۶، ویرایش دوم تابستان ۸۴، صص: ۸۳-۸۵.

مجله نامۀ کنگرۀ بزرگداشت فقیه متأله آیت‌الله سید علی قاضی طباطبائی ش ۲ مهرماه ۱۳۹۱ش

همچنین: حجت‌الاسلام محمود هاتف قوچانی فرزند آقای قوچانی نیز در مصاحبه با خبرگزاری فارس این ماجرا را تأیید می‌کنند.

 

با توجه دو نقل مذکور اصل اینکه آیت‌الله قاضی پیش‌بینی‌هایی درمورد حضرت امام داشته‌اند، قطعی است و با توجه به اختلاف موجود در نقل نیز شاید بتوان این دو نقل را مربوط به دو دیدار مجزا دانست که باتوجه به سفر حضرت امام در سال ۱۳۲۳ش برای زیارت خانه خدا این دیدارها را می‌توان مربوط به سفر رفت و برگشت حضرت امام به مکه دانست. چون ایشان یک بار قبل از زیارت خانه خدا و در مسیر رفت به عراق می‌روند و یک بار هم در مسیر برگشت. چرا که در آن دوره زیارت سفر مکه از مسیر عراق-لبنان و سپس با کشتی به عربستان بوده است. البته دقت شود که این خاطره فقط مربوط به سفر حج حضرت امام است چون قبل از آن ایشان فقط یک سفر به عراق داشته‌اند که در زمانی بوده است که آقای قوچانی هنوز حتی به عراق هجرت نکرده بوده‌اند چه برسد به اینکه بخواهند ناقل این خاطره باشند.

 

 خاطره آیت‌الله ناصری از آیت‌الله بهجت

آیت‌الله ناصری دولت‌آبادی در کلیپی که چندین سال است از ایشان منتشر شده است، به نقل از آیت‌الله بهجت بشارت ظهور حضرت حجت را از یکی از دوستان آیت‌الله بهجت برای افراد بسیار پیر داده‌اند که آنها هم زمان ظهور را درک خواهند کرد.

دریافت

صوت مربوط آیت‌الله ناصری

در فیلم زیر برخی از طلاب خدمت آیت‌الله بهجت می‌رسند و از ایشان می‌پرسند: آیا این مطلب که به شما استناد داده‌اند که فرموده‌اید پیرمردها هم ظهور را درک خواهند کرد، درست است یا خیر؟ و ایشان می‌فرمایند: «ما نگفتیم برود به مردم بگوید» و تلویحا آن را تایید می‌کنند.

دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 3 ثانیه

 

خاطره جواد منصوری از اولین فرمانده ‌های سپاه از پشبینی حضرت امام خمینی (ره) در مورد اتصال انقلاب به ظهور حضرت حجت(عج)

 


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 25 ثانیه

 

سخنان رهبری

از دیگر بشارت‌های مربوط به نزدیک شدن به زمان ظهور سخنان قطعی حضرت آقا به جوانان مبنی بر اینکه شما دوران سربلندی و افتخار این کشور را خواهید دید و یا سخن ایشان مبنی بر باقی نبودن اسرائیل در ۲۵ سال آینده و نماز خواندن در قدس و همچنین صحبت ایشان مبنی بر اینکه «امروز همه‌‏ى دنیاى اسلام باید قضیه‏‌ى فلسطین را قضیه‌‏ى خود بداند؛ این، کلید رمزآلودى‏ است که درهاى فرج را به روى امت اسلامى مى‏‌گشاید» همه بشارت‌هایی برای حصول فرج در آینده نزدیک است.

 

فیلم صحبت رهبری در مورد وجود نداشتن اسرائیل در ۲۵ سال آینده
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 37 ثانیه

کلیپ صحبت‌های رهبری و وعده قطعی موفقیت‌های کشور توسط جوانان و نابودی اسرائیل
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه

 

برخی روایات مؤید قیام از مشرق و نبرد در شام و بیت‌المقدس به عنوان مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج)

روایاتی مؤید قیام در مشرق و نبرد در بیت‌المقدس و شام به عنوان مقدمه سازی برای ظهور حضرت حجت توسط مردمی که دشمنان، حق آنان را به آنها نمی‌دهند و به اصطلاح امروزی آنها را تحریم می‌کنند؛ خود یکی از بشارت‌ها برای اتصال انقلاب اسلامی به قیام حضرت حجت است.

این روایات در کتب اهل سنت و شیعه ذکر شده است.

به طور مثال در کتب اهل سنت از رسول اکرم (ص) روایت شده است: «یخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَیوَطِّئونَ لِلمَهدی سُلطانَه»

مردمی از شرق قیام میکنند و زمینه را برای حرکت جهانی مهدی فراهم می‌سازند.

منابع: سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۶۸، ب ۳۴، ح ۴۰۸۸؛ کنز العمال، ح ۳۸۶۵۷؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۴.

 

روایات با این مضمون در کتب شیعه نیز زیاد است به طور مثال سید ابن طاوس عالم جلیل‌القدر شیعی نیز در کتاب "ملاحم والفتن" نقل می‌کند

تخرج رایة سوداء لبنی‏ العباس، ثم تخرج من خراسان اخرى سوداء، قلانسهم سود، و ثیابهم بیض، على مقدّمتهم رجل یقال له: شعیب بن صالح، أو: صالح بن شعیب من تمیم، یهزمون أصحاب السفیانی حتى ینزل بیت المقدس، یوطّئ للمهدی‏ سلطانه‏، و یمدّ إلیه ثلاثمائة من الشام یکون بین خروجه و بین أن یسلّم الأمر للمهدی اثنان و سبعون شهرا.

پرچم‌هایی سیاه مربوط به بنی العباس خروج می‌کند، بعد از آن از خراسان پرچم‌های سیاه دیگری که کلاه‌هایشان سیاه و لباس‌هایشان سفید است خروج می‌کند، پیشاپیش آنها مردی به نام شعیب‌ بن صالح یا صالح بن شعیب از قبیله تمیم است. لشکر سفیانی را شکست می‌دهند تا اینکه به بیت‌المقدس می‌رسند، آنها مقدمات حکومت مهدی را فراهم می‌کنند و۳۰۰  (احتمالا لشکر)  به سوی او می‌آید و بین خروج او و تسلیم امر به حضرت مهدی ۷۲ ماه طول می‌کشد.

 منبع: ابن طاووس، على بن موسى، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، 1جلد، مؤسسة صاحب الأمر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۶ ق، ص117 – ۱۱۸.

 

در ادامه همین احادیث در روایت دیگری برخی مضامین بالا با تعبیر « یکون مقدّمة للمهدی» آمده است و در روایت دیگری به نقل از رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله) آمده است:

قال: «إنّا أهل بیت اختار اللّه لنا الآخرة على الدنیا، و إنّ أهل بیتی هؤلاء سیلقون بعدی بلاء و تطریدا و تشریدا حتى یأتی قوم من هاهنا من نحو المشرق، أصحاب رایات سود، یسألون الحقّ فلا یعطونه مرّتین أو ثلاثا، فیقاتلون فینصرون، فیعطون ما سألوا، فلا یقبلونها حتى یدفعوها إلى رجل من أهل بیتی، فیملأها عدلا کما ملئوها ظلما، فمن أدرک ذلک منکم فلیأتهم و لو حبوا على الثلج فإنّه المهدی».

حضرت رسول فرمودند: ما اهل بیتی هستیم که خداوند دنیا و آخرت را برای ما خواسته است. و اهل بیت من بعد از من دچار بلا می‌شوند تنها و آواره می‌شوند تا اینکه قومی از طرف مشرق می‌آیند، پرچم‌هایشان سیاه است، حق را دوبار یا سه بار مطالبه می‌کنند اما به آنها داده نمی‌شود. پس می‌جنگند و نصرت می‌یابند و به آنچه می‌خواهند به آنها می‌دهند اما دیگر آنها نمی‌پذیرند تا اینکه آن را به دست مردی از اهل بیت من می‌سپارند. و او زمین را همانطور که پر از ظلم و جور شده است پر از عدل می‌کند. هرکس از شما آنها را درک کرد به آنها بپیوندد ولو با راه رفتن روی دست روی برف باشد.

منبع: همان، ص: ۱۱۸.

 

در روایتی از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده است:

وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع‏ قَالَ رَجُلٌ مِنْ‏ أَهْلِ‏ قُمَ‏ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین‏.

مردی از اهل قم مردم را به سوی حق فرا می‌خواند و قومی دور او گرد می‌آیند که مانند پاره‌های آهن هستند و بادهای تند آنها را نمی‌لغزاند و از جنگ خسته نمی‌شوند و به خدا توکل می‌کنند و عاقبت برای متقین است.

مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق؛ ج‏ ۵۷ ؛ ص:۲۱۶.

 

در کتاب "الغیبة نعمانی" در روایت دیگری با مضمون مشابه از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است:

امام باقر (ع) میفرماید: «کَانّی بِقَومٍ قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ یطلُبونَ الحَقَّ فَلایعطُونَهُ ثُمَّ یطلُبونَهُ فَلایعطُونَهُ فَاِذا رَأوا ذلِکَ وَضَعُوا سُیوفَهُم عَلی عَواتِقِهِم فَیعطونَ ما سَألوا فَلا یقبَلونَه حَتّی یقُومُوا وَ لایدفَعونَها إِلا إِلی صاحِبِکُم، قَتلاهُم شُهَداءُ أما إِنّی لَو أدرَکتُ ذلِکَ لَاستَبقَیتُ نَفسی لِصاحِبِ هذَاالاَمر»

گویا میبینم مردمی در شرق قیام کرده، حق را طلب میکنند، ولی به آنان نمیدهند. دوباره حق را می‌طلبند، به آنان داده نمیشود. وقتی اوضاع را چنین دیدند شمشیرهای خود را بر شانهها میگذارند، پس آنگاه حاضر میشوند که حق آنان را بدهند، اما آنان دیگر قبول نمیکنند تا اینکه قیام می کنند و آن را جز به صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنها شهید به شمار می روند. آگاه باشید! اگر من آن زمان را درک کنم، خود را برای صاحب این امر نگاه میدارم.

منبع: کتاب الغیبة، ص: ۱۴۵.

 

در تفسیر نور الثقلین روایتی در تفسیر آیه ۴ سوره مبارکه اسراء می‌آورد که حکایت از قومی دارد که در آخرالزمان با یهودیان به جنگ می‌پردازند و خداوند آنها را قبل از خروج حضرت حجت برانگیخته است.

فی قوله تعالى: وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ‏ قال: قتل علی بن أبی طالب و طعن الحسن علیه السلام و لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً قال: قتل الحسین علیه السلام‏ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما فاذا جاء نصر دم الحسین بعثنا عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ قوم یبعثهم الله قبل خروج القائم فلا یدعون وترا لآل محمد صلى الله علیه و آله الا قتلوه و کان وعد الله مفعولا خروج القائم علیه السلام‏.

وقتى موعد اولین نوبت فساد شما یهودیان رسید افرادى را از بندگان خویش که داراى قدرت و شدت باشند بر شما مى فرستیم تا در دل خانه ها نفوذ کنند و این وعده اى است که انجام خواهد شد، گفتیم فدایت شویم اینان چه کسانى مى باشند؟ آن حضرت سه مرتبه فرمود آنان به خدا سوگند اهل قم مى باشند». در این حدیث چنین آمده که پس از طغیان و سرکشى و فساد یهودیان خداوند افرادى از، اهل قم را به درون خانه هایى که آنان در آنها سکونت دارند (براى سرکوبى آنان خواهد فرستاد این بیان که گروهى از اهل قم براى سرکوب یهودیان به محل سکونت آنان در مناطق یهودى نشین اعزام مى شوند مطلبى بوده که در گذشته مناسبتى براى آن به ذهن نمى رسیده است اما اکنون که رفتن پاسداران عزیز ما به سوریه و لبنان و حرکت به قدس و جنگ با اسرائیل مطرح است این مطلب اعجازآمیز بوده و تجلى خاصى دارد.

منبع: العروسى الحویزى، عبد على بن جمعة، تفسیر نور الثقلین،  ۵جلد، اسماعیلیان - قم، چاپ: چهارم، ۱۴۱۵ ق؛ ج‏ ۳ ؛ ص: ۱۳۸.

 

خاطراتی از حضرت امام در مورد اتصال انقلاب اسلامی به قیام جهانی حضرت حجت(عج) 

 

حجت‌الاسلام و المسلمین محمد محمدی ری‌شهری در خصوص پیش‌بینی امام نسبت به آینده انقلاب اسلامی در کتاب کیمای محبت می‌نویسند:

آقای علی محمد بشارتی وزیر پیشین کشور نقل می‌کرد که : در تابستان سال ۱۳۵۸ش هنگامی که مسئول اطلاعات سپاه بودم گزارشی داشتیم که: آقای کاظم شریعتمداری در مشهد گفته است: «من بالاخره علیه امام اعلام جنگ می‌کنم.» من خدمت امام رسیدم و ضمن ارایه گزارش، خبر مذکور را هم گفتم. ایشان سرشان پایین بود و گوش می‌داد، این جمله را که گفتم سر بلند کرد و فرمود: اینها چه می‌گویند، پیروزی ما را خدا تضمین کرده است. ما موفق می‌شویم، در اینجا حکومت اسلامی تشکیل می‌دهیم و پرچم را به صاحب پرچم می‌سپاریم. پرسیدم: خودتان؟ امام سکوت کردند و جواب ندادند.

منبع: فتحی (نجفی)، محمد، آیت اعجاز داستان‌های شگفت از زندگی امام خمینی(س)، جلد دوم، مشهد، ضریح آفتاب، به نقل از: کیمیای محبت، یادنامه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان)، ص: ۶۷ و ۶۸.

 

حضرت امام خمینی در یک دیدار تاریخی در آغاز نهضت، یعنی سال (۱۳۴۱ش) به آقای حبیب‌الله عسکراولادی فرموده بودند:

این مبارزه، طولانی است و ممکن است مرحله اول آن تا ۲۰ سال هم طول بکشد لذا شما باید خود را برای چنین مسیر طولانی آماده کنید. (بعد فرمودند: مبارزه ما برای تغییر یک قانون، تغییر یک وزیر، حتی تغییر یک دولت نیست، ما برای فراهم کردن مقدمات ظهور حضرت ولی عصر(عج) مبارزه می‌کنیم. این انقلاب ما سه مرحله دارد. مرحله اول، اینکه کشور ایران را اسلامی کنید، مرحله دوم، اینکه کشورهای مسلمان به طرف حاکمیت اسلام برده شوند و مرحله سوم، اسلام را در سراسر دنیا گسترش دهید و جهانیان را با اسلام آشنا نمایید. آنگاه در محضر امام عرضه بداریم که مولی، جهان برای تشریف فرمایی شما آمادگی دارد.

منبع: همان، ص ۹۷ به نقل از: آقای اسد الله بادمچیان. همچنین جریان همین دیدار به طور مفصل توسط آقای عسکر اولادی در روزنامه جمهوری اسلامی، شماره ۵۶۹۶، ۱۱ بهمن ۱۳۷۷، ص ۱۴ نقل شده است.

 

آیت‌الله حسین مظاهری نقل می‌کنند:

در جلسه‌ای خصوصی پس از رد و بدل شدن صحبت‌های مختلف، امام امت به اینجانب فرمودند: من معتقدم که این انقلاب را از ابتدا تا کنون دست قدرت الهی، که فوق تمام ایدی است بدینجا آورده است و همان یدالله این انقلاب عظیم را حفظ می‌فرماید.

منبع: همان، ص ۱۶۲ به نقل از: پابه‌پای آفتاب، ج ۴، ص ۱۶۲.

 

آیت‌الله عبدالجواد غرویان، در کتاب جلوه‌هایی ربانی در حالات آیت‌الله میرزا جواد آقا تهرانی، ص ۵۳-۵۴، نقل می‌کند:

«در روزهای بسیار سخت و اندوه باری که حضرت امام خمینی از عراق بیرون رفتند و کویت با اقامت امام موافقت نکرد و همه عاشقان نگران بودند که امام به کجا می‌رود؟ یکی از علمای عارف و اهل بصیرت و مکاشفه به منزل قبلی امام خدمت آیت‌الله سید مرتضی پسندیده برادر بزرگ امام آمد و فرمود: نگران نباشید، آسیبی به آقای خمینی نمی‌رسد و ایشان وارد ایران شده حکومت اسلامی تشکیل می‌دهند و تا ۱۰ سال آن را شخصا اداره می‌فرمایند و پس از ایشان، ایرانیان حکومت اسلامی را تداوم می‌دهند. آنگاه حضرت مهدی(عج) ظهور خواهد کرد. این سخنان در آن روزهائی که همه درهای امید به روی ما بسته بود و کتاب و رساله و عکس امام در ایران ممنوع بود، جدا جای بسی شگفتی بود، پس از شنیدن آن بشارت، در کلاس اعتقادی، وعده‌های پیروزی را مطرح کردم اما با انکار و ناباوری تمام شاگردان کلاس روبرو شدم که پس از گذشت چندماه همه دیدند این بار خورشید شرق از غرب طلوع کرد و با دست خالی وارد ایران شد.»

 

برخی تعابیر حضرت امام در مورد انقلاب اسلامی و عصر حاضر

 

مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه‏ شروع‏ انقلاب‏ بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.

منبع: صحیفه امام ؛ ج‏21 ؛ ص327

 

آغاز قرن پانزدهم که به همه مبارک است، باید مسلمین آغاز پیروزى خود بدانند. دیگر دنیا طورى نیست که ابرقدرتها هر چه بخواهند بکنند. مستضعفین باید قیام کنند. مستضعفین همه بلاد، همه ممالک باید حق خودشان را با مشت محکم بگیرند. منتظر نباشند که آنها حق آنها را بدهند. مستکبرین نخواهند حق کسى را داد. باید مسلمین همان طورى که قرآن شریف شما را برادر خوانده است، برادر باشید و در مصیبت و شادى هم شریک باشید.

منبع: همان؛ ج‏12 ؛ ص143

 
خاطره همسر شهید اندرزگو

یکی دیگر از بشارت‌های مربوط به ظهور خاطره‌ای است که همسر شهید اندرزگو از قول ایشان نقل می‌کنند که در زمان ظهور نائب امام خمینی(ره) که سید علی نامی است حضرت حجت ظهور خواهند کرد.

 

دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 59 ثانیه

شهید اندرزگو کسی بود که ساواک در گزارش خود در مورد دستگیری وی می‌گوید: « اگر شهید اندرزگو دستگیر و یا کشته شود حرکت انقلاب یا قطع و یا کند می‌شود.»

برادر زاده شهید اندرزگو نقل می‌کند: 

بعد از انقلاب جزو انتظامات مدرسه رفاه بودم. ما می‌دانستیم عمو سید علی شهید شده است، اما بعضی‌ها اصرار داشتند او را در پاریس و در محضر امام دیده‌اند. من در مدرسه رفاه رفتم و خدمت امام عرض کردم: «آقا! عموی ما شهید شده و قضیه هم از این قرار است». امام دستمالشان را روی چشم گذاشتند و فرمودند: «شهادت ایشان سنگین است. اگر ده نفر مثل آسید علی داشتیم، می‌توانستیم دنیا را زیر سلطه اسلام ببریم»

 

در خاطره برادرزاده شهید اندرزگو و فرزند ایشان اختلافی ظاهری در مورد ماجرای شهادت ایشان ممکن است احساس شود، چرا که فرزند شهید اندرزگو می‌گوید ما تا بعد از انقلاب همچنان فکر می‌کردیم پدرمان همراه با امام به ایران خواهد آمد و در دیدار با امام این ماجرا را حضرت امام به ما گفتند ولی برادرزاده ایشان می‌گوید: «خبر شهادت ایشان را حاج محسن رفیق‌دوست به ما داد که توسط حاج اکبر صالحی باخبر شده بود. مجبور شدیم خیلی بی‌سروصدا ختم بگیریم.» اما اگر متن خاطره برادرزاده ایشان به دقت مطالعه شود وی قبل از آن می‌گوید: «بعضی‌ها اصرار داشتند او را در پاریس و در محضر امام دیده‌اند.» در ادامه هم می‌گوید: « راستش نحوه شهادت عمویم برایم مبهم است. او توانسته بود نزدیک به چهارده سال ساواک را گیج کند. کشته شدنش به دست ساواک، آن هم در سال 57 یعنی زمانی که رژیم نفس‌های آخرش را می‌کشید و ساواک هم قدرت سابق را نداشت، کمی عجیب به نظر می‌رسد.» شاید همین مطالب موجب تشکیک خانوده شهید اندرزگو در شهادت ایشان گردیده بوده است خصوصا که خانواده ایشان جنازه شهید اندرزگو را مشاهده نکرده بوده‌اند و مکان  قبر ایشان مدتی بعد از انقلاب معلوم می‌شود.

 

اشعار شاه نعمت‌الله ولی

از جمله بشارت‌های دیگر مربوط به ظهور که زیاد به آن ارجاع داده می‌شود اشعار شاه نعمت‌الله ولی است.

این شعرها که گفته می‌شود حاصل مکاشفات وی بوده است و از زمان صفویه تا امروز بند بند شعر او عین به عین در تاریخ محقق شده است و یکی از بندهای آن نیز حصول فرج در زمان نیابت دومین فرد انقلاب است.

دریافت
حجم: 177 کیلوبایت
توضیحات: فایل پی‌دی اف شعر شاه نعمت‌الله ولی در مورد آینده ایران


اشعار مذکور از دیوان شاه نعمت‌الله ولی، چاپ بمبئی، (چاپ سنگی) سنه ۱۲۶۱ هجری ص ۱۷۲ مجله سپید و سیاه شماره ۱۱۰۲ فروردین ۱۳۵۸ نسخه‌ای که با کوشش دکتر قاسم غنی منتشر شده، نسخه‌های مطبوع قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، که این اشعار به همین مناسبت در آنها آمده است عبارتند از: «بخشی از پیشگویی‌های آخرالزمان از دیداه اهل بیت(ع) تالیف میرزا شیخ علی فلسفی»، «آینده آینده سازان تألیف محمد دشتی» و «آثارالحجة تألیف محمد رازی»

...................................................................................................

پی‌نوشت:

نزدیک به ۱۲ سال قبل در مقطع پیش‌دانشگاهی تحصیل می‌کردم، در "یمن" اعتراضاتی توسط "الحوثی‌ها" صورت گرفته بود و ما به صورت جدی پی‌گیر قضایا بودیم. فضای تحلیل اخبار ظهور و جدی شدن نبرد حق و باطل و نزدیک شدن "زمان کوبیده شدن کاسه سر طاغوت" برایمان بسیار پررنگ شده بود. این سنت خداوند است که هرچقدر طاغوت بیشتر سرکشی می‌کند و ندای «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى» را بلندتر سر می‌دهد به فروپاشی یکباره خود بیشتر نزدیک خواهد شد. «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ».

یکی از دوستان شوخی یا جدی می‌گفت من که دیگر خیلی حوصله درس خواندن ندارم چه فایده دارد یکی دو سال دیگه آقا ظهور می‌کند و این درس‌ها فایده‌ای ندارد. اشتباه بودن آن برداشت همان روز هم برای همه ما، حتی خود دوستم واضح بود اینکه هرچه زمان به پیش می‌رود به تحقق وعده قطعی خداوند نزدیک‌تر خواهیم شد امری قطعی است، اما این سخنان بشارت انگیز نباید دستمایه‌ای برای کنارنهادن طرح‌های بلند مدت و پایه‌ای شود. نباید بهانه‌ای برای درست درس نخواندن ما شود بلکه باید هرچه زمان به جلو می‌رود تلاش خود را بیشتر کنیم، بیشتر بخوانیم، تبلیغ و تبیین کنیم و خلاصه خودمان را در ابعاد مختلف بسازیم چرا که در سنت خداوند، ظهور و فرج محقق نخواهد شد جز با بالارفتن ایمان‌‌ها و موفقیت در ابتلائات الهی.

«ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلى‏ ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّب‏»

خداوند بنا ندارد که مؤمنان از این شرایطی که هستند خارج کند، جز اینکه به وسیله ابتلائات ناپاک و پاک را از یکدیگر جدا کند.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

👈امثال حضرت امام در زمان پهلوی همواره با دو طیف روبرو بودند، شاه و عمال‌او و برخی منافقان داخلی که حتی در لباس روحانیت نیز بودند.

🔹حوزویان متحجری که با رضاشاه همکاری می‌کردند و با کمک دربار موسسه تبلیغی می‌زدند و درمقابل تمام جنایات ضد دین رضاشاه ، آب در دلشان تکان نمی‌خورد اما در مقابل امثال امام همیشه احساس خطر و تکلیف می‌کردند! که مبادا با اقدامات آنها به اسلام ضربه‌ای بخورد!


🔹برخی ‌از آن‌ها امروز نیز با انگلیس و آمریکا هم پیمان‌اند و در انگلیس و آمریکا با حمایت آنها دفتر و تشکیلات مذهبی دارند، همان‌ها که به قول یکی از دوستانم در استدیویی برنامه دارند و به مقدسات اهل سنت توهین می‌کنند که ساعت بعد وهابی‌ها بر ضد شیعه در همان استدیو همین کار را می‌کنند! 


🔹در پرانتز این را بگویم: جالب است این الگوی رفتاری متناقض، در وهابی‌های منافق نیز دقیقاً تکرار می‌شود، وهابی‌ها که دشمن خود را شیعه انقلابی می‌بینند اما در مقابل جنایات اسرائیل کاملاً بی‌تفاوت، بلکه هم‌پیاله و همنشین آنها هستند و جالب‌تر از همه وضعیت امروز این دو طیف است که هر دو به ظاهر دشمن یکدیگر هستند و دائماً به واسطه دشمنیشان امت اسلامی متفرق است اما در مسائلی مثل جنگ‌های حزب‌الله، سوریه هر دو یک موضع یکسان اتخاذ می‌کنند و حداکثر هنرشان سکوت در مقابل این جنایات است. 

باید گفت اینها همه یک آبشخور دارند و دشمنی اصلی آنها اسلام انقلابی و غیر منفعل در برابر جهان کفر است.


⁉️اما سوال اینجاست که چرا حضرت امام و یا رهبری با امثال رضاشاه و آمریکا و اسرائیل سر جنگ دارند اما همیشه با این طیف دوم سازش‌ می‌کنند؟ در حالی که بسیار به مسأله تحجر و نفاق می‌پردازند هیچگاه متحجران و حتی منافقان را مصداقا نام نمی‌برند؟ 


👈شاید جواب اینجاست که مواجه با منافق و متحجر بسیار پیچیده است و انشقاق در جبهه حق را به دنبال می‌آورد. 

🔹جز در موادری که مصداق نفاق برای همه بسیار واضح و روشن است ما حق نداریم، برچسپ منافق و یا متحجر را بر کسی بزنیم و منافق را مصداقا و به اسم مشخص کنیم، نفاق و تحجر مطلق نیست و ممکن است در مصادیق نیز اشتباه کنیم، همچنین در صورت برخورد با منافق، او با مظلوم نمایی و اینجاد تقابل، جبهه حق را پاره پاره می‌کند.


🔹همچنین منافق ومتحجر باید فرصت بازگشت به جبهه حق را از دست ندهند، وظیفه ما عوض بیان مصادیق خارجی منافق بیان مصادیق حقیقی نفاق و تحجر است تا فرصت نفاق و تحجر در جامعه گرفته شود.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅تا قبل از شهادت آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی، نامه‌های مختلفی بین ایشان و حضرت امام رد و بدل شده است، در اکثر این نامه‌ها آنچه مشهود است، فضای سنگین مشکلات و تلاش حضرت امام برای آرامش دادن به ایشان علی رغم همه سختی‌ها و امیدبخشی به پیروزی نهایی است. 

حضرت امام در ۱۴ اسفند ۱۳۴۶ در اوج مشکلات و در اوایل تبعید خود به نجف در پاسخ نامه شهید سعیدی می‌نویسند:


👈آنچه مهم است آن است که انسان با هر منطقى که بتواند خدمت کند و اداى وظیفه نماید که پیش وجدان خود شرمنده نباشد. وصول به مقاصد و عدم آن، بسته به اراده الهیه و به ما تکلیفى نیست. و آنچه مسلّم است این جوله‌ها(۱) پایان دارد، و خداوند تعالى حفظ کیان اسلام را خواهد فرمود.(۲)


✅ اصالت داشتن ادای تکلیف در مقابل خداوند، غایت نبودن پیروزی در مبارزات و سپردن عواقب امور به خداوند در عین امید به وعده قطعی خداوند برای حفظ جریان حق و غلبه نهایی جریان حق بر باطل، مکررا در نامه‌های حضرت امام به آیت‌الله سعیدی تکرار شده است و باید از خود پرسید با ایمان به این شاخصه‌ها آیا می‌شود خسته و مضطرب شد؟!


✅حضرت امام در نامه‌ی دیگری در ۱۴ آبان ۱۳۴۷، در اوج یأس از پیروزی در مبارزات، در پاسخ آیت‌الله سعیدی می‌نویسند:

👈در هر صورت سنگرها را حتى الامکان نباید از دست داد و قیام به وظایف به مقدار امکان لازم است، و اگر کوتاهى در آن نکنیم باکى نیست؛ فرضاً با شکست ظاهرى مواجه شویم، لکن رضاى خداى تعالى را اگر موفق شویم جلب کنیم، امور دیگر سهل است. این جانب لحظات آخر عمر را مى‌گذرانم و از اوضاع عمومى و خصوص حوزه‌هاى علمیه نگران و نمى‌دانم با آن تندروی‌هاى آنها و این سهل انگارى ماها امر به کجا منجر مىشود؟ « وَ الَّذى یُوجِبُ التَّسْکین فى الجمله: انَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً»(۳) و این رشته بحمد اللَّه گسستنى نیست، هر چه باریک شود. شما طبقه جوان مأیوس نباشید و با اراده و عزم راسخ مهیاى خدمت و فرصت باشید.(۴)

حضرت امام در نامه به شهید آیت‌الله سعیدی:

من از افرادى مثل شما آن قدر خوشم مى‌آید که شاید نتوانم عواطف درونى را آن طور که هست ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم لکن خداوند تعالى قادر است که شماها خدمتگزاران به دیانت را مشمول عنایات خود فرموده و از رحمت خود همه را بهرهمند فرماید.(5)

......................................

ارجاعات:

1.  اشاره به روایت امیرالمومنین که «للباطل جولة و للحق دولة» باطل جولانی بیش ندارد و دولت و حقیقت مربوط به حق است.

2.  صحیفه امام ؛ ج2 ؛ ص171.

3.  آنچه اجمالًا باعث آرامش مى‌شود اینکه:« خانه کعبه را صاحبى است». جمله حضرت عبدالمطلب هنگام حمله سپاه ابرهه به مکه. بحار الأنوار، ج 15، ص 145.

4.  صحیفه امام ؛ ج2 ؛ ص: 208

5. صحیفه امام ؛ ج2 ؛ ص: 202

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

فیلم زیر تحلیل رییس مرکز مطالعات ایران در مسکو، در رابطه با علل موفقیت ایران در مقابله با تحریم‌های همه‌جانبه

وی سه عامل مهم را تحقیقات خودشان معرفی می‌کند.

 


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت قبل از این صحبت شد که باطن همه حرام‌ها پیشوایی حاکمان جور و باطن همه حلال‌ها پیشوایی حاکمان حق است.

⁉️یک دعوای نظری که از ابتدای مبارزات انقلاب و حتی قبل‌تر از آن مطرح بود، اینکه اصلاح اجتماعی از حاکمان و ساختار حکومت به پایین سریان می‌یابد و یا برعکس و از پایین به بالا یعنی مردم به سمت حاکمیت، در این میان اختلاف نظرها و تحلیل‌های جدی مطرح شده است؛

👈به طور مثال حضرت امام خمینی(ره) از جمله کسانی می‌باشند که مبداء اصلی تحولات اجتماعی را قدرت حاکمه می‌دانستند و می‌فرمودند: «از حکومت‌ها سرچشمه مى‏گیرد مفاسد و سرچشمه مى‏گیرد مصالح. حکومتِ عدل، تمام مصالح کشور را تأمین مى‏کند به اندازه قدرت. و حکومت ظلم، تمام بدبختی‌ها را براى یک ملتى ایجاد مى‏کند.»[1]

👈و یا امام خامنه‌ای(زید عزه) وقتی نقشه پیش‌روی حرکت انقلاب را ترسیم می‌نمایند، گام دوم انقلاب را بعد از تغییر ساختار اساسی حکومت، تشکیل دولت اسلامی و حضور نیروهای مؤمن با برنامه‌ها و طرح‌های اسلامی مطرح می‌کنند، سپس در گام‌ بعد سراغ جامعه و کشور اسلامی و سپس امت و تمدن اسلامی می‌روند.[2]

📝 در دین اسلام تقویت ستمگر و به رسمیت شناختن او از بزرگ‌ترین گناهان و خیانت‌هاست که اعمال نیک فردی را هم نابود می‌سازد و تقویت حاکم عادل و به رسیمت شناختن او از بزرگ‌ترین طاعت‌هاست که اعمال بد فردی را تحت الشعاع قرار داده و خنثی کننده اثر آنهاست و توفیقاتی همچون توبه و اصلاح را فراهم می‌آورد.

در کتاب شریف کافی دو حدیث از امام صادق در این فضا نقل شده است.

در حدیث اول حضرت می‌فرمایند:

◻️« قَالَ‏ اللَّهُ‏ تَبَارَکَ‏ وَ تَعَالَى‏ لَأُعَذِّبَنَ‏ کُلَّ رَعِیَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَایَةِ کُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَیْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ الرَّعِیَّةُ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِیَّةً»

◻️خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: قطعا عذاب‌خواهم نمود، مردم مسلمانی را که اطاعت می‌کنند از هر حاکم ستمگری که از سوی خداوند نیست ولو آن مردم در اعمالشان نیکوکار و متقی باشند.

◻️«وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ کُلِّ رَعِیَّةٍ فِی الْإِسْلَامِ دَانَتْ بِوَلَایَةِ کُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ الرَّعِیَّةُ فِی أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِیئَةً.»

و قطعا گذشت خواهم کرد از مردم مسلمانی که از حاکمی عادل از سوی خداوند اطاعت می‌کنند و اگرچه آن مردم نسبت به خودشان ستمکار و گناه‌کار باشند.[3]

در حدیث دوم حضرت می‌فرمایند:

◻️« إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ لَیْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَتْ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِیَّةً»

◻️خداوند ابایی ندارد که عذاب کند مردمی را که از حاکمی که از سوی خدا نیست اطاعت کرده‌اند، ولو در اعمالشان نیکوکار و متقی بوده‌اند.

️«وَ إِنَّ اللَّهَ لَیَسْتَحْیِی أَنْ یُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ کَانَتْ فِی أَعْمَالِهَا ظَالِمَةً مُسِیئَةً»[4]

️و خداوند ابا می‌کند از اینکه عذاب کند مردمی را که از حاکمی که از سوی خداوند نیست، اطاعت کرده‌اند ولو آن مردم در اعمالشان ظالم و گناه‌کار بوده‌اند.



[1] صحیفه امام، ج ‏9، صص: 134- 135.

[2] به طور مثال ر.ب: بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه 24 مهر 1390.

[3] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق؛ ج‏1 ؛ ص: 376.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📝 در تحلیل‌هایی که از انقلاب صورت می‌گیرد، اشاره به بزرگ‌ترین نعمتی که به واسطه انقلاب به ما عطا گردید، چندان پررنگ نیست. اما این نعمت چیست؟

📝 جمله حضرت آقا مبنی بر اینکه روز ۱۲ فروردین روز زنده شدن اسلام است، بهانه خوبی شد برای پرداختن به این نعمت.

دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 10 ثانیه

 

⬅ در کتاب شریف کافی در روایتی راوی از امام کاظم (علیه السلام) در مورد آیه ۳۳ اعراف «إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ‏ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ‏» سوال می‌کند که معنای این آیه چیست؟

◻ حضرت پاسخ می‌دهند: «إِنَّ الْقُرْآنَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَجَمِیعُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِی الْقُرْآنِ هُوَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ مِنْ ذَلِکَ أَئِمَّةُ الْجَوْرِ»

همانا برای قرآن ظاهری و باطنی است و جمیع آنچه خداوند حرام نموده است در قرآن، همان ظاهر است و باطن آنچه خداوند حرام نموده است، پیشوایی حاکمان جور است.

◻حضرت ادامه می‌دهند:

«وَ جَمِیعُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ تَعَالَى فِی الْکِتَابِ هُوَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ مِنْ ذَلِکَ أَئِمَّةُ الْحَقِّ»

و جمیع آنچه خداوند در قرآن حلال نموده است همان ظاهر است و باطن همه آنها، پیشوایی حاکمان حق است.[1]

 

[1] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق؛ ج‏ 1؛ ص: 374.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اطاعت از ولی فقیه

⁉️ یکی از شبهاتی که زیاد مطرح می‌شود این است که چطور وقتی ولی فقیه معصوم نیست شما می‌گوئید اطاعتش واجب است، مگر ولی فقیه معصوم است که هرچه گفت باید اطاعت کنیم؟

📝 به این شبه پاسخ‌هایی از جهت عقلی و روشی داده‌اند و یکی از پاسخ‌ها هم ذکر شاهد مثال‌هایی با همین موضوع از روایات است.

در روایات موارد بسیاری است که معصومین به دیگران گفته‌اند از فلانی اطاعت کنید و هرچه او گفت حرف من است. یکی از این روایات مربوط به نواب خاص امامین عسکریین و امام زمان (علیهم السلام) است. امام حسن عسکری (علیه السلام) در حدیثی به یکی از یارانشان می‌فرمایند:

«الْعَمْرِیُ‏ وَ ابْنُهُ‏ ثِقَتَانِ‏ فَمَا أَدَّیَا إِلَیْکَ عَنِّی فَعَنِّی یُؤَدِّیَانِ وَ مَا قَالا لَکَ فَعَنِّی یَقُولَانِ فَاسْمَعْ لَهُمَا وَ أَطِعْهُمَا فَإِنَّهُمَا الثِّقَتَانِ الْمَأْمُونَان‏»[1]

عمری (عثمان بن سعید عمری وکیل امام هادی و امام حسن عسکری و حضرت حجت) و فرزندش (محمد بن عثمان) مورد اطمینان هستند و هرچه به تو رساندند از جانب من می‌رسانند و هرچه به تو گفتند از طرف من است، به حرف آنان گوش کن و از آنان اطاعت کن که آنها مورد اعتماد و امین هستند.



[1] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص330

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

📝 چندی است که بحث‌هایی در جامعه مطرح می‌شود تحت عنوان اطلاع نداشتن رهبری از مسائل مختلف و...

📝 در بررسی‌هایی که در تاریخ معاصر، در مورد زندگی حضرت امام و زعیم قبل از ایشان آیت‌الله بروجردی و همچنین مؤسس و زعیم حوزه قم آیت‌الله حائری یزدی داشتم، عین این بحث‌ها و شبهات را در خاطرات شخصیت‌های زمان هرکدام مشاهده کردم و جالب‌تر این بود که در دوره حضور اهل بیت نیز این گونه شبهات متوجه حضرات بوده است.

👈 گذشت زمان درستی مدیریت و اقدامات صورت گرفته توسط هرکدام از این بزرگان را به خوبی به ما نشان می‌دهد.

👈در مورد هر سه این بزرگواران شاهد پیش‌بینی‌ها و اشاراتی در دوره‌ی زعامتشان هستیم که در دوره‌های بعد عینا محقق می‌گردد که بیان آنها فرصت دیگری می‌خواهد اما این سؤال همواره در گوشه ذهنم بود که چگونه کسانی چون حضرت امام و یا آیت‌الله بروجردی در اتفاقات مختلف  دوران خود این اطلاعات را بدست می‌آوردند؟

در روایات اشاره شده است که آنگاه که حیثیت ولایت اجتماعی یک مردم را خداوند به کسی داد آنچه از علم در امور ولایت خود نیاز دارد را نیز به او می‌رساند. به طور مثال در روایتی امام باقر(علیه السلام) نسبت به آنها که در اطاعت از ایشان خرده‌گیری می‌کنند، می‌فرمایند:

👈 آیا گمان می‌کنید که خداوند تبارک و تعالی اطاعت اولیاء خودش را بر بندگانش واجب می‌گرداند،

«أَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى افْتَرَضَ طَاعَةَ أَوْلِیَائِهِ عَلَى عِبَادِهِ»

(سپس که اطاعت اولیائش را واجب گردانده) اخبار آسمان‌ها و زمین را از آنها پنهان‌ می‌دارد؟ و از آنها چشمه‌های علم را نسبت به آنچه برآنها وارد می‌شود و موجب قوام دینشان است قطع می‌نماید؟

«ثُمَّ یُخْفِی عَنْهُمْ أَخْبَارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَقْطَعُ عَنْهُمْ مَوَادَّ الْعِلْمِ فِیمَا یَرِدُ عَلَیْهِمْ مِمَّا فِیهِ قِوَامُ دِینِهِم‏.»[1]

در روایتی دیگر امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:

👈خداوند نسبت به بندگان کریم‌تر و رحیم‌تر و رئوف‌تر از آن‌ است که:

«اللَّهُ أَکْرَمُ وَ أَرْحَمُ وَ أَرْأَفُ بِعِبَادِهِ»

اطاعت بنده‌ای را بر بندگان خودش واجب گرداند و سپس اخبارآسمان را صبح و عصر از او دریغ‌ دارد.

«مِنْ أَنْ یَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ ثُمَّ یَحْجُبَ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً.»[2]

📝 شاید برخی مدعی شوند این روایات مربوط به امام معصوم است اما باید گفت مناط(دلیل) ذکر شده در روایت عام است و آبی از تخصیص(قابل تخصیص خوردن نیست) و موید آن این است که در روایات مربوط به علم امام که به حضرات معصومین نیز تصریح شده است حتی علم امام را نیز بر همین مناط بنا می‌کند.



[1] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص261

[2] همان. در روایت دیگری با همین مضمون از حضرت ذکر شده است: «إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یَحْتَجَّ بِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ ثُمَّ یُخْفِی عَنْهُ شَیْئاً مِنْ أَخْبَارِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ» صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، 1جلد، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی - ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق، ؛ ج‏1 ؛ ص125.

..........................................................................

  • حمید رضا باقری