شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

🔻 در ادامه سندی که در اسناد لانه جاسوسی با عنوان «چه اشتباهی در ایران رخ داد؟» و در قسمت قبل به آن اشاره کردم، مأمور آمریکا به اوضاع آشفته و ضد آمریکایی در آستانه سقوط شاه اشاره می‌کند.

 

🔻 این اوضاع که این مأمور به آن اشاره می‌کند، همان شرایطی است که موجب می‌شود آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که دیگر شاه نمی‌تواند منافع آنها در ایران را برای آنها حفظ کند[۱] و باید به دنبال گزینه‌های دیگری مانند کودتا یا تکیه به نیروهای ملی‌‌گرا یا ملی مذهبی برای حفظ منافع خود در آینده ایران باشند.

 

📠 «پس از بازگشت به تهران در نوامبر ۱۹۷۸ (آبان ۱۳۵۷)، پس از ۳ سال و نیم دوری از این شهر متوجه شدم که شاه آخرین روزهای عمر حکومت خود را پشت سر می‌گذارد. مقامات آمریکایی با وسائط نقلیه زرهی و همراه گاردهای مسلح سفر می‌کردند، تا از آنها نه در مقابل گروه‌های منزوی تروریستی بلکه در برابر دسته‌های عظیمی از افراد ایرانی معمولی حراست به عمل آید. سفارت و دیگر تأسیسات آمریکا و دولت ایران نیز به وسیله کامیون‌های مملو از سربازان ایرانی مسلح به سلاح‌های خودکار در برابر این گونه خطرات حراست می‌شد. با این وصف سفارت و کنسولگری ما در تبریز مورد حمله قرار گرفت و محوطه سفارت به تصرف مهاجمین درآمد. بعدها خود سفارت نیز برای مدت کوتاهی به تصرف کامل آنها درآمد. احساسات ضد آمریکایی خشونت بار در تمام بخش‌های جامعه ایران حس می‌شد، و بسیاری از قدرت‌هایی که ما سیاست‌های خویش را بر آنها بنا نهاده بودیم اکنون بصورت خطری متوجه خود ما شده بود. این وضع پس از عزیمت شاه در اواسط ژانویه بسیار وخیمتر گردید و خطر تجدید تشدید هرج و مرج جنبه‌ای واقعی‌تر به خود گرفت. واضح است که سیاست ایرانی ما که برای مدت ۳۰ سال در خدمت به ما مؤثر واقع شده بود، اکنون به صورت عاملی بی‌ربط و ناهنجار در آمده و در مواردی بسیار حتی قبل از سقوط شاه نیز خطراتی را علیه منافع ما به وجود آورده بود. [۲]

📌ادامه دارد...

....

📃 منبع و ارجاعات:

[۱] سولیوان آخرین سفیر آمریکا در خاطرات خود در مورد ابلاغ پیام واشنگتن به شاه برای اینکه دیگر فایده ندارد و باید کشور را ترک کنی می‌نویسد: «من تا آنجا که می‌توانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشینگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و با آرامش به پیامی که او را به ترک کشور دعوت می‌کرد گوش داد و وقتی که حرف‌های من تمام شد رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت: «خیلی خوب. اما کجا باید بروم؟» پیامی که از واشینگتن دریافت کرده بودم به این نکته اشاره‌ای نداشت. ناچار پاسخ گفتم در این خصوص دستوری دریافت نکرده‌ام. (سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران (خاطرات سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران)، صص ۲۴۴ ۲۴۵.)

[۲] اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران)، سند شماره ۱۲، ص ۶۸.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • ۰۱/۰۸/۱۹
  • حمید رضا باقری

اسناد لانه جاسوسی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی