بیبیسی فارسی مستندی ۲۰ دقیقهای ساخته است که این روزها خیلی صدا کرده است و فایل آن را برای نقد در اینجا قرار دادهام.👇
دریافت
مدت زمان: 20 دقیقه 15 ثانیه
این مستند حکایت فردی به نام "مازیار ابراهیمی" است که به ترور دانشمند هستهای در سال ۱۳۹۱ متهم شدهاست و در مستندی به نام "کلوپ ترور" مقابل دوربینها به نقش داشتن در این ترور اعتراف کرده است.
اما حال پس از ۷ سال در خرداد ۱۳۹۸در فرانکفورت آلمان مقابل دوربین بیبیسی مدعی ساختگی بودن اعترافات بر اثر شکنجه میشود.
این مستند را با دو زاویه میتوان دید، یک زاویه نگاه احساسی عوامانه و یک زاویه مو شکافانه و تحلیلی که هرکدام نتایج کاملا متفاوتی دارد.
اگر با نگاه تحلیلی به این مستند بنگریم خواهیم دید ساخت این مستند چه اشتباهی از سوی بیبیسی فارسی و چه مهر تأیید و افتخاری بر سلامت دستگاه اطلاعات و ساختار جمهوری اسلامی خواهد بود.
اولین نکتهای که در این مستند ناخواسته به آن اعتراف میشود اینکه در دستگاه اطلاعاتی و قضایی ایران اگرچه مثل همه دستگاههای اطلاعاتی و قضایی ممکن است اشتباهی رخ دهد اما اگر اشتباهی رخ داد ولو به قیمت آبرو ریزی دستگاه اطلاعاتی و وارد شدن اتهام به آن باشد، اما در صورت مشخص شدن بیگناهی، بالاخره آن افراد آزاد میشوند و میتوانند آزادانه و کاملا رسمی به زندگی خود ادامه دهند و یا به کشور دیگری مهاجرت کنند؛
اعتراف میشود که هدف سیستم اطلاعاتی و قضایی ایران حقیقتا مبارزه با موارد حقیقی فساد و جاسوسی است و نه صرفا حفظ اقتدار و آبرو برای خود، چرا که با ثابت شدن بیگناهی این افراد از آنها عذرخواهی شده و بعد از مدتی آزاد شدهاند و حداکثر اشکالی که در این مستند به سیستم اطلاعاتی شده است اینکه چرا فورا آنها را آزاد نکردهاست که میتواند دلایل متعددی غیر مدعی مستند بیبیسی یعنی حفظ آبروی دستگاه اطلاعاتی داشته باشد.
اما اولین تناقض این مستند غیر حرفهای در تاریخهایی است که ذکر میکند:
در این مستند تاریخ پخش مستند "کلوپ ترور" از صدا و سیما "خرداد ۱۳۹۱" همزمان با اعلام خبر دستگیری عوامل ترور شهدای هستهای از سوی وزارت اطلاعات ذکر شده است، در حالی که تاریخ پخش مستند مذکور ۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۱ یعنی کمتر از ۲ماه پس از خبر دستگیری است و اصلا اینها فکر نکردهاند، چطور مازیار ابراهیمی بعد از یک ماه از دستگیری اعتراف کرده باشد و فیلم آن یک ماه قبل از اعتراف همزمان با دستگیریاش پخش شده است!!
در جایی از مستند مازیار ابراهیمی میگوید: « نزدیک به هفت ماه کابل خوردم و استخوان پایم شکست، روی استخوان شکسته نزدیک ۶۰۰ تا ۷۰۰ کابل خوردم. گفتم هرچه میخواهید بنویسید تا من امضاء کنم گفتند: نه خودت بنویس» و با سرش نشان میدهد که قبول کردم...
در حالی که در جای دیگر عنوان میشود وی بعد از یک ماه هرآنچه میخواستهاند را بدون هیچ مقاومتی اعتراف کرده است و فیلم آن نیز که کمتر از دو ماه پس از دستگیری او پخش شده است.
از اینها هم که بگذریم او عنوان میکند بعد از انفجار کارخانه موشکی سپاه در ۲۱ آبان ۱۳۹۱ در ملارد یعنی ۵ ماه بعد از دستگیری وی مأموران اطلاعات سپاه برای بازجویی او به اداره اطلاعات میآیند و در مصاحبه متوجه میشوند او دروغ میگوید و میفهمند که او مجبور به اعتراف شده است و بعد از آن وی میگوید که تحت شکنجه این اعترافها را کرده است و بلافاصله با پیگیری سپاه و نماینده رهبری در وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجه او متوقف میشود و از او عذرخواهی میکنند. خب چطور در جای دیگر میگوید هفت ماه تحت شکنجه بودهاست؟ یعنی بنا به این صحبت او هم اگر باشد بعد از اعترافاتش بعد از ۱ یا دو ماه ولو شکنجه او همچنان ادامه داشته اما باید پس از ۵ ماه ماجرا تمام میشده است؟
تناقض دیگری که در ذکر تاریخها در این مستند وجود دارد ربط دادن اعتراضات ۱۳۸۸ که بعد از ۹ دی ۸۸ تقریبا کاملا جمع شده بود به ماجرای دستگیری فرد مذکور است. در این مستند اینگونه وانمود میشود که این اعتراضها تا ۵ سال بعد از ۸۸ همچنان ادامه داشته است! و وزارت اطلاعات ۱۰۰ها نفر از معترضین ۸۸ را در سال ۱۳۹۳ دستگیر نموده است!
در این مستند پس از نشان دادن تصاویر اعتراضهای ۱۳۸۸ گفته میشود: « ۲ سال پس از دستگیری مازیار دستگاه اطلاعاتی ایران با چالشهای جدی روبهرو شده بود. اعتراضات جنبش سبز و به دنبال آن ترور ۴ تن از دانشمندان هستهای در آن مقطع وزارت اطلاعات ایران را به شدت تحت فشار قرار داده بود که چرا در مقابل پروژه تخریب دانشمندان هستهای کاری نمیتواند بکند. در آن مقطع صدها نفر را بازداشت کردند.»
دومین نکتهای که در این مستند به آن اعتراف میشود اینکه در دستگاه قضایی ایران اعترافاتی که زیر شکنجه یا فشار روانی باشد، اعتباری ندارد:
ماجرا از این قرار است که فرد مذکور با عنوان بهائی بودن که در مستند نیز انکار نمیشود، با گزارشی مبنی بر نقش داشتن وی در ترور دانشمندان هستهای متهم به دخالت در این ترور میشود. او یک ماه پس از دستگیری هرآنچه را تیم اطلاعاتی بازجوی وی میخواستهاند اعتراف میکند اما هیچ کدام از این اعترافها توسط دادگاه مورد پذیرش قرار نمیگیرد چرا که با وجود احتمال اقرار وی به علت وجود شکنجه یا فشار روانی دستگاه قضایی اقرارهای وی را معتبر نمیداند و خود وی عنوان میکند با وجود اینکه او به هر چیزی اعتراف کرده بوده است اما باز هم اعترافهای او از سوی دادگاه قبول نشده است و حتی برای او وکیل نیز گرفتهاند و میگوید: « یک نفر هم گفتند وکیلت هست، اون هم گفت من با زبان روزه پیرمرد هستم بیا و اعتراف کن.» البته اینکه وکیل او خواستهاست وی را محک بزند و از او خواسته که در صورتی که واقعا مجرم است، بیاید اعتراف کند امر طبیعی است.
همانطور که در فتنه ۸۸ هم متهمین وقتی با سلامت کامل در دادگاه حاضر بودند و اعترافاتی نمودند به فرموده رهبری این اعترافات از تلوزیون پخش نشد و مورد استناد قرار نگرفت، چرا که ممکن بود تحت فشار این اعترافات را کرده باشند و تا جایی که بنده کتابها و خاطرات بعد از آزادی متهمانی مثل ابطحی را خواندهام، اشارهای به هیچگونه شکنجهای در زندان نکردهاند جز برخی موارد طبیعی زندان بودن مثل دوری از خانواده و... که مراد از شکنجه این چنین مواردی نیست.
اما دومین تناقض این مستند اینجاست که عنوان میکند از ۱۳ متهم این پرونده در رسانههای ایران خبری نیست و اینطور القاء میکند که: « آیا آنها اعدام شدند؟ آیا هنوز در زندان هستند؟» بعد چنین میگوید که:
«با تعدادی از آنها تماس گرفتیم و آنها به دلایل امنیتی حاضر به گفتگو نشدند. آنها از سال ۱۳۹۵ بیرون از زندان هستند و در این مدت عکسهای جدیدی از خود منتشر کردهاند.» و سپس عکسی را از فردی نشان میدهد که با توجه به بنر پشت سر او الحمدلله با خوشحالی در جشن میلاد پیامبر و هفته وحدت حضور دارد!
اینکه آیا همه این افراد بیگناه بودهاند معلوم نیست اما اینکه افرادی از آنها بیگناه بودهاند و آزاد شدهاند و به زندگی عادی مشغولند، به اعتراف همین مستند معلوم است و این خود سندی بر سلامت دستگاه قضایی و اطلاعاتی ایران است.
در حالی که در جایی از این مستند آزادی متهمین "ترور دانشمندان هستهای" را دال بر مضحکه بودن عدالت در دستگاه قضایی ایران عنوان میکند و میگوید:
« آزادی اینها بزرگترین مدرک است مبنی بر اینکه نظام امنیتی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و همینطور صدا و سیما دست در دست هم چیزی نیستند جز مضحکه عدالت»
اتفاقا آزادی این افراد با اثبات بیگناهیشان مهر تأییدی بر سلامت دستگاه قضا است؛ اشکال اصلی این مستند باید به پخش شدن اعترافات ثابت نشده این افراد از صدا و سیما باشد در حالی که مشکل از صدا و سیما نبوده است بلکه از یک تیم خاص در اداره اطلاعات بوده است که به اعتراف خود "مازیار ابراهیمی" فیلمهای اعتراف او را به نحوی که تصویری خیلی آرام و بدون استرس از وی نشان داده شود در همان اداره اطلاعات از او گرفتهاند و به صدا و سیما دادهاند و طبیعی است که صدا و سیما به فیلمی این چنین که اقرار خود افراد در حالتی بدون استرس و از سوی وزارت اطلاعات است، اعتماد کند.
اما به اعتراف خود این مستند به محض اطلاع دستگاه اطلاعات سپاه و نماینده رهبری در وزارت اطلاعات از اقدامات این تیم خاص، سریعا با تیم مذکور برخورد میشود و روند تغییر میکند و از متهمین نیز عذرخواهی میشود.
اینکه برخی افراد در سیستم خطا کنند طبیعی است، اما اینکه به محض اطلاع با آن برخورد میشود و جلو آن گرفته میشود، مهر تأییدی بر سلامت اساس سیستم است.
اینکه در جایی دیگر از مستند فرد مذکور میگوید: «قاضی به من میگفت: خدا شاهده به من کلی فشار آوردن که یه چندتا از اینها را اعدام کن برای خانواده شهدا و حفظ آبروی نظام» اما قاضی قبول نکرده است، حاکی از سلامت دستگاه است، چرا که همیشه یک عده سودجو و ظالم در هر دستگاهی بودهاند اما اینکه این افراد نمیتوانند به اهداف خود برسند و سیستم با آنها همراهی نمیکند، حاکی از سلامت اصل دستگاه قضاء است.
و اما تناقض دیگر مستند اینکه درحالی که "مازیار ابراهیمی" در حال قدم زدن در زمین چمن است، میگوید اثرات شکنجه او را آزار میدهد و حکایت آسیبهای شدیدی که نقاط مختلف بدن وی از این جراحات دیده است را میگوید یک حرف است و اینکه هیچ آثاری از جراحتها را نشان نمیدهند حرف دیگر است و انسان را به شک میاندازد، چرا که معمولا این جماعت خوب بلدند از احساسات مردم چطور استفاده کنند!
نقد یکی از مخاطبان به متن موسوم به: نقد و بررسی تناقضات و اعترافات مستند "اعترافات یک متهم به ترور دانشمندان هستهای"...
...................................
نقدتان بر مستند بی بی سی را خواندم
صورت مساله به روایت بی بی سی این است که نظام جمهوری اسلامی ایران یک دستگاه رسمی تبلیغاتی دارد به نام صدا و سیما و در این دستگاه عده ای به مناسبتهای مختلف در موضوعات گوناگون حتی در حد تروریست معرفی می شوند و متحمل مجازاتهای متعدد می گردند. اما در این مورد (ترور دانشمندان هسته ای) به صورت موردی بخاطر رقابت دستگاه اطلاعاتی سپاه با وزارت اطلاعات کذب بودن این اتهامات ثابت شده است.
ادعای این رسانه این است که این رقابت در این مورد به نفع متهمان تمام شده و الا در بسیاری دیگر از موارد دیگر خصوصا آنجا که متهمان دست اطلاعات سپاه هستند اتهامات در نهایت به ضرر متهمان تمام می شود. هدف این مستند دروغ پرداز معرفی کردن رسانه رسمی جمهوری اسلامی و ظلم هایی است که در این عرصه صورت گرفته و می گیرد.
نقد شما مشکلی را از این جهت حل نمی کند ضمن اینکه اعترافات متهمان 88 هم برخلاف ادعای شما نه تنها از صدا و سیما پخش شد بلکه ادعاهای متهمان 88 علیه دیگران نیز پخش گردید. برخی از متهمان نیز بعد از آزادی ادعای شکنجه را مطرح کردند.
تنها نکته ای که در نقد شما قابل توجه است سلامت دستگاه قضا بخاطر زنده ماندن این متهمان است. درباره آن هم باید گفت که این استدلال بر اساس پیشفرض فاسد بودن سیستم قضاست. والا کسی که مجرم نیست چرا باید تا این حد پیش برود که احتمال اعدامش مطرح شود تا اعدام نشدنش دلیل بر سلامت قضا باشد.
یک لحظه خودتان را جای متهم بگذارید. بدون ارتکاب جرم و در اثر فشار و شکنجه شما را وادار به اعتراف به قتل کنند آنگاه بعد از گذشت مدتها به هر دلیلی شما را بدون اعاده حیثیت آزاد کنند و بگویند این نشان سلامت سیستم است. واقعا اعاده حیثیت را باید نظام جمهوری اسلامی انجام می داد یا بی بی سی؟!
ما به عنوان روحانیت وظیفه نظارت بر حکومت را داریم نه کوچک کردن اشتباهاتی بزرگ در این سطح را
این البته به فرضی است که توضیحات شما نهایت چیزی باشد که می توان در پاسخ به مستند بی بی سی مطرح کرد.
خوشحال می شوم نظرتان درباره نکاتی که نوشتم را بدانم.
..............................................
پاسخ بنده به نقد مذکور:
سلام
ممنون از نقدی که ایراد فرمودین.
اینکه صورت مساله بیبیسی به شرح مذکور است صحیح ولی اینکه متن بنده نسبت به این مسالهها پاسخگو نبوده است را توضیح میدهم:
🔹در مورد اینکه عملکرد صدا و سیما در این قضیه کاملا عقلائی و صحیح بوده در نقدهای خود توضیح دادم: « اشکال اصلی این مستند باید به پخش شدن اعترافات ثابت نشده این افراد از صدا و سیما باشد در حالی که مشکل از صدا و سیما نبوده است بلکه از یک تیم خاص در اداره اطلاعات بوده است که به اعتراف خود "مازیار ابراهیمی" فیلمهای اعتراف او را به نحوی که تصویری خیلی آرام و بدون استرس از وی نشان داده شود در همان اداره اطلاعات از او گرفتهاند و به صدا و سیما دادهاند و طبیعی است که صدا و سیما به فیلمی این چنین که اقرار خود افراد در حالتی بدون استرس و از سوی وزارت اطلاعات است، اعتماد کند.»
🔹در مورد ادعای وجود رقابت بین اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه و اینکه در این مورد، به صورت خاص این اختلاف به نفع متهمان تمام شده است، باید گفت: اینکه کسی ادعاهای مختلفی بکند یک حرف است و اینکه چه پشتوانه و مدرکی برای ادعای خود بیاورد سخن دیگر؛
حداکثر چیزی که در این مستند ثابت میشود اینکه: چند نفر به وسیله یک تیم خاص بدون ادله کافی و به نحو پرونده سازی به ترور متهم شدهاند و در خود این مستند هم توضیح داده که به محض کشف وجود این تیم انحرافی با آنها در همان اداره اطلاعات برخورد شده است و از این متهمان عذرخواهی شده که در نقدهایم نیز توضیح دادم.
🔹در مورد اعترافات ۸۸ نیز بعد از مدت کمی در حد چند روز که خبر این اعترافات در اخبار پخش شد با تذکر رهبری پخش اعترافات متوقف شد با اینکه در آن بازه از زمان، نظام از این اعترافات برای جمع کردن فتنه استفاده بسیاری میتوانست ببرد ولی جلو آن گرفته شد و این خود سند دیگری بر سلامت اصل نظام بود.
🔹اما اینکه برخی ادعای شکنجه کردند با سرچهایی که بنده داشتم و مجددا نیز انجام دادم، این متهمان بعدا سخنی از شکنجه نزده بودند حتی اگر هم کسی این ادعا را بکند، صرف ادعا ارزشی ندارد و باید حرف خود را ثابت کند کما اینکه در این مستند اگرچه این چنین ادعاهایی میشود ولی هیچ تصویری از آثار باقی مانده از شکنجه یا هیچ چیز دیگری نشان داده نمیشود! در کنارتناقضات مختلفی که اصل ادعای آن مستند داشت و در نقدهایم توضیح دادم.
🔹اینکه میفرمایید: «تنها نکتهای که در نقد شما قابل توجه است سلامت دستگاه قضا بخاطر زنده ماندن این متهمان است.» نقد بنده نکات مختلف دیگری هم داشت و نشان سلامت دستگاه تاثیر نپذیرفتن از درخواستهای سیاسی است، آزاد شدن این متهمان است.
در هر نهادی در هر کشوری اینکه نهاد قضاوت آنها به گزارشات دیگرنهادهای آن کشور اعتماد کند امری طبیعی است پس اینکه کسی که مجرم نباشد اما برای دستگاه قضاء به اسناد ارائه شده به عنوان اعترافات صریح متهمان توسط اداره اطلاعات اعتماد شود، کاملا امری طبیعی است اما نکته زیبا این است که به علت شائبه تحت فشار بودن متهمان هنگام اعتراف، دادگاه به این اعترافات اتکاء نمیکند و با وجود فشار اجتماعی و سیاسی اقدام به قضاوت عجولانه نمیکند.
.................................................................................
..........................................
برگرفته شده از sharhhal.blog.ir