شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کانالیزه شدن» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

📝 قرار بود با یکی از اساتیدمان گعده طلبگی (دورهمنشینی) داشته باشیم.

برای اینکه بتوانم حداکثر استفاده را ببرم "دو سوال مهم خودم" را آماده کرده بودم.

یکی از سؤال‌هایم با این مقدمه بود که:

 

📝 استاد شهید مطهری در کتاب انسان کامل وقتی انسان مقرب الهی را معرفی می‌کنند توضیح می‌دهند که قُرب به معنای قُرب مکانی نیست به معنای قرب صفاتی است یعنی هر انسانی هرچقدر بیشتر مُقَرب خداوند باشد صفات او به خداوند نزدیک‌تر است، صفاتی مثل علم، حکمت، تدبیر، قدرت تصرف در وجود خود و عالم خارج و...

بعد از معصوم ما به عنوان مقربان خداوند علمای خود را می‌شناسیم و معتقدیم هرچقدر علم و عمل بالاتر رود قرب الهی بیشتر حاصل می‌شود. در واقع علما در روایات عروة الوثقی(ریسمان الهی) ما معرفی شده‌اند که باید به آنها چنگ بزنیم و برای قرار گرفتن در مسیر الهی و هدایت به آنها تمسک بجوییم.


با این مقدمه سؤال من این است که چه شده است که این علما که نام برخی را بردم در برخی موارد اشتباهاتی فاحش دارند؟

مثلا در بحث "وحدت شیعه و سنی" و یا "مبارزه با استکبار" و یا در برخی بحث‌های سیاسی، ما با خواندن کتاب‌های همین علما و بررسی استدلال‌های عقلی، قرآنی و روایی مطرح شده توسط آنها می‌توانیم بگوییم رفتارها، عملکردها، سخنان همین علما قطعاً اشتباه است و هیچ توجیهی ندارد.


خوب چطور این علما این چنین اشتباهات فاحشی دارند؟

 

✍ استاد مان پاسخ دادند:

بعد از اینکه این حرف‌ها را زدید من تازه یکی از حرف‌های آیت‌الله بهجت برایم واضح شد، ایشان می‌فرمودند:

انسان‌های بزرگ باید اشتباهات بزرگ کنند، خداوند برخی اوقات مؤمنین را در تصمیم گرفتن و رفتار یاری نمی‌کند تا اشتباه کنند که چه شود؟ اشتباه کنند تا فرق معصوم و غیر معصوم معلوم شود.


مؤمن غیر معصوم بالا می‌رود به کمال می‌رسد تا جایی که "فرق سرش" بخورد به "کف پای معصوم" ولی معصوم نمی‌شود باید ما بداینم این معصوم است که در نهایت کمال ممکن انسانی است و انتظار هیچ اشتباهی از او نمی‌رود.

باید بدانیم که تاریخ هر روز تکرار می‌شود اگر از آن درس نگریم....

 

در ادامه پرسش قبل، از این جهت که برخی از دوستان معتقد بودند جواب مذکور قانع کننده نیست و خود حقییر هم پاسخ‌هایی برای این پرسش مهم داشتم. پاسخ‌هایی که به ذهن این حقیر می‌رسید را می‌نویسم.

1.     ما در تاریخ خودمان بسیار عالمانی به ظاهر زاهد را سراغ داریم که لطمه‌های بزرگی به جبهه حق وارد نمودند و شاید بتوانیم بگوییم بزرگ‌ترین ضربه‌ها را از این علما خورده‌ایم. نمی‌خواهم از ابلیس، سامری، بلعم باعورا یا ابوحنیفه بگویم، در همین تاریخ خودمان مواردی را دیده‌ایم که ضربات سختی به جبهه حق وارد نموده‌اند و حساب آنها از یک اشتباه و یا دو اشتباه خارج است، صحبت از رهبری جبهه طاغوت است.

      آیت‌الله شریعت‌مداری در دوره حضرت امام از کسانی بود که کرسی درس و بحث ایشان همتراز حضرت امام بود و بسیاری از مراجع فعلی از شاگردان ایشان بوده‌اند. ایشان کسی بودند که مدعی رهبری ایران در زمان حضرت امام بودند، مدعی جانشینی آیت‌الله بروجردی و... اما در کوتای نوژه که قرار بود 5 ملیون نفر را قتل‌ عام کنند ایشان از مهره‌های اصلی ماجرا بودند و با نیروهای سازمان سیا ارتباط مستقیم داشتند. 

      امروز نیز همانطور که بارها کسانی همچون حضرت آقا تذکر داده‌اند برخی از اندیشه‌های مخالف با وحدت از لندن تغذیه می‌شوند و با عوامل آنها ارتباط مستقیم دارند و ما نباید از گمراهی چنین علمایی گیج و سردرگم شویم.

           از هوای نفس و حسادت برخی از علما که بگذریم در همین تاریخ خودمان برخی علما را داریم که به واسطه کانیلزه شدن توسط اطرافیان کارشان به جایی رسید که در مقابل تمام گذشته خود ایستادند. 

      اگر کسی ماجراهای آیت‌الله منتظری و تأثیرات مهدی هاشمی (برادر داماد ایشان) در بیت‌ و شخص آیت‌الله منتظری و کانالیزه شدن ایشان را خوانده باشد، اگر کسی ماجراهای نفوذ ساواک در بیوت برخی شخصیت‌های مطرح دوران مبارزه حضرت امام و قبل از انقلاب را خوانده باشد، نباید از اشتباهات این اقایات زیاد تعجب کند.

      بعید نخواهد بود که برخی از علمای امروز نیز متأسفانه از طریق بستگان نزدیکشان کانالیزه شده و اطلاعات به صورت جهت دهی شده به آنها داده شود. و ما تجربه‌ها و خبرهایی از این دست در شیراز و قم را هنوز بیاد داریم.

     و اما از هوای نفس و حسادت و ساده‌لوحی و کانالیزه شدن که بگذریم علقه‌ها و وابستگی‌هایی که نسبت به دوستان و اطرافیان در طی سال‌ها شکل می‌گیرد و این محبت‌ها موجب لغزش برخی از آقایان می‌گردد، آقایانی که در دفاع از اعمال حرام فرزندان یا اطرافیانشان نه تنها تبری نمی‌جویند، بلکه گردن خود را پل عبور فرزندان و اطرافیان خود می‌کنند و نمونه‌های آن برای بسیاری از ما مشهود است و متأسفانه از ذکر نمونه‌های آن معذور هستم.

     و از هوای نفس و ساده لوحی و علقه‌های محبتی و بحث‌های اخلاقی که بگذریم واقعاً برخی از این علما از نظر نظام اندیشه ناقص هستند. ما شخصیتی مثل حضرت امام را داریم که از نظر فقه، فلسفه، عرفان، اخلاق کلام و همه علوم در قله‌ی آن علم می‌باشند و از نظر علمی جامعیتی دارند که دین خدا را به صورت کامل و درست می‌َشناسند و همچنین از نظر شناخت جامعه و موضوعات خارجی نیز در قله می‌باشند. 

      حضرت امام کسی می‌باشند که از رمان، کتاب تاریخی، اقتصادی، سیاسی و جریان‌های مذهبی، نشریات و... همه را مطالعه می‌کنند، کسی که در جوانی به مجلس شورای اسلامی می‌رود تا از نزدیک در دروند ساختاری سیاسی و تصویب قوانین قرار گیرند، خوب مطمأنا چنین کسی هم در فهم دین و هم در تطبیق احکام دین بر موضوعات خارجی در حد اعلی است. 

      به نظر حضرت امام علم به هر کدام از علوم فقه، کلام، فلسفه و عرفان موجب کمال و عمیق شدن در دیگر علوم می‌گردد،    مطمأناً عالمی که از نظر علمی برخی از این علوم را به صورت کلی حرام می‌داند و یا نفی می‌کند، عالمی که به قول یکی از اساتید این حقیر که بررسی نموده بودند در کل کتاب‌خانه عریض و طویل منزلش، حتی یک کتاب در مورد مباحث اقتصاد روز یا علم سیاست و... نداشت، این چنین عالمی نمی‌تواند نه دین را به درستی بفهمد و نه موضوعات را به درستی درک کند تا بتواند احکام دین خدا را بر مسائل خارجی تطبیق دهد.

      خلاصه علم آن هم ناقصش با تقرب به خدا دو بحث متفاوت است و چه بسیار عالم بی‌عمل. 

      همه این حرف‌ها را زدم تا هشدار دهم برخی از این علمایی که در فتنه 88 آنگاه که همه ثمرات مجاهدت‌ها و زحمات چندین نسل داشت به هدر می‌رفت همه چیز را فراموش کرده بودند، یا ساکت بودند یا آب در آسیاب دشمن می‌ریختند، و "ولیّ زمان" باید فریاد می‌زد «أین عمار»، علمایی که بعد از هشت سال در ماجرای اخیر بار دیگر امتحان خوبی از خود پس ندادند. اگر خدایی نکرده همانطور که بسیاری هشدار داده‌اند، فتنه‌ای در همین سال‌های نزدیک و پیش‌رو از حوزه سربلند کند. ما نباید چنین علمایی را به صورت مطلق مُطاع و دستگیره‌های هدایت بدانیم. 

      ما نباید با اشتباهات عالمانمان گیج و سردرگم شویم.

باید بدانیم که تاریخ هر روز تکرار می‌شود اگر از آن درس نگریم.


  • حمید رضا باقری