شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کابینه خاتمی و هاشمی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
شبکه «من و تو» گزارشی از زندگی "محسن آزمایش" پخش نمود که  دیدن آن تأسف هر ایرانی غیرت‌مندی را برمی‌انگیخت. قبل از اینکه به تحلیل این گزارش بپردازم، پیشنهاد می‌کنم خود دوستان آن را ببینند.
 
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 8 ثانیه 
 
در فرایند استنباط مدلی هست به اسم "اجتماع ظنون" در این روش مخاطب با دیدن گزاره‌های متعدد و همسو، اندک اندک به یک نتیجه گیری‌قطعی می‌رسد.
همیشه گزارش‌ها و استنادهای مختلف یک جریان خبری و رسانه‌ای به نحوی تنظیم می‌شوند که مخاطب را به تحلیلی که مطلوب آن جریان رسانه‌ای است، برساند.
 
مخاطب اگر در اولین تا مثلا دهمین گزاره خبری و تحلیلی احتمال‌های مختلفی می‌داد اما بدون اینکه خودش متوجه باشد بعد از مشاهده مثلا بیستمین گزاره به صورت مدیریت شده خودش به یک تحلیل قطعی می‌رسد.
 
آنچه در رسانه‌هایی همچون "بی‌بی‌سی" یا "من و تو" دنبال می‌شود، دقیقا همین روش می‌باشد.
 
در فرآیند "استعمار نو" از این جهت که مدیریت اذهان در راستای اهداف جهان استعمار حرف اول را می‌زند نقش رسانه مهم‌ترین نقش می‌باشد.
 
تحلیل مطلوب و مورد هدف "استعمارگران فرانو":
در عرصه جهانی، اثبات مدینه فاضله بودن غرب و اشتباه بودن معارضه با آن است
و در عرصه خاص کشور ما نیز اثبات اینکه انقلاب اسلامی طرحی شکست خورده و نهاد دین در عرصه‌ها اجتماعی و حکومتی امری ناکارآمد می‌باشد.
 
حال بیاییم با این نگاه گزارش مذکور را مرور کنیم و از اطلاعات آن برای آسیب شناسی انقلاب اسلامی و آنچه برای کارخانه آزمایش رخ‌داد استفاده کنیم.
 
علل موفقیت کارخانه آزمایش در همین فیلم گفته شد همان حرف‌ها و خواسته‌های اصیل انقلاب است و هر حزب و گروهی که خلاف این جریان حرکت کند قطعا خیر و صلاح ایران را نمی‌خواهد.
 
حرف انقلاب چه بود؟ اتکا به توان و نیروی داخلی که آزمایش بر آن اساس کار می‌کرد و در کنار کار تولید، نیروهای داخلی مورد نیاز خود را نیز برای آینده کارخانه تربیت می‌کرد.
 
حرف دیگر انقلاب توجه به کارگر بود که کارخانه آزمایش بر آن اساس اداره می‌شد، محسن آزمایش از نیروهای خودش بهره‌کشی نمی‌کرد و به آنها توجه داشت.
 
اما علت شکست کارخانه آزمایش بعد از انقلاب که در این گزارش گفته نشد و سعی گردید این گزاره به مخاطب القا شود که علت شکست کارخانه آزمایش صرفا وقوع انقلاب اسلامی و حاکمیت دینی بر ایران است.
 
علت شکست این کارخانه دو امر بود:
 
اولین علت:
👈سیاست‌های غلط نیروهای "غرب‌اندیش نئو لیبرال"
سیاست‌هایی که بدون توجه به قشر کارگر و مستضعف جامعه تلاش داشتند چرخ‌های صنعت را به راه بیاندازند ولو عده‌ای زیر این چرخ‌ها له شوند و توسعه غیر مبتنی بر عدالت داشتند.
سیاستی که می‌گفت: "ما برای پیشرفت نیاز به مانور تجمل داریم."
"سیاست مداران نئو لیرالی" که علاقه وافری داشته و دارند تا مشکلات کشور را از طریق غرب و مذاکره‌ای بی‌نتیجه حل کنند.
و مخلص کلام سیاست‌های دولت هاشمی و حزب کارگزاران.
 
سیاستی که در عین حکومت‌داری وارد حزب بازی شد و شبکه‌ای خانوادگی حزبی از مسؤلان را سامان داد تا به هر قیمتی، خصولتی سازی یاشد یا فساد، فرقی نمی‌کند در هر صورت حرف غلط خودش را بر کرسی بنشاند.
 
پیشنهاد می‌کنم جدول مسئولان ارشد دولت خاتمی "که با فریب مردم و تحت عنوان نقد هاشمی" به قدرت رسید، را ببینید.👇
بررسی این جدول کمک شایانی در شناخت نیروها و حلقه‌های اصلی پیوست‌های سیاسی و اقتصادی دولت روحانی با فساد سیاسی و اقتصادی حاکم بر بخش‌های زیادی از عمر چهل ساله جمهوری اسلامی خواهد بود.
 
چهره‌هایی که سال‌هاست کشور را مدیریت می‌کنند و در دولت روحانی به کهولت و اوج ناتوانی رسیده‌اند. 
 
و اما دومین علت:
👈دومین علت نقاط ضعف انقلاب، خواصی بوده و هستند که برخی قلم‌بدستان استکبار هستند و برخی ساده‌لوحان قلم بدست و خلاصه در پازل رسانه‌ای سیاسیون نئولیبرال بازی می‌کنند.
جریان رسانه‌ای "سیاست مداران نئولیبرال"چهل سال است که عادت کرده هر روز ماجرایی برای حزب الله درست می‌کنند تا مردم را به اشتباه دیدن و تحلیل صحنه بکشانند.
به طور مثال یک اجتماع عظیم حوزوی را که در اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور شکل گرفته‌است، به یک کاغذ کوچک که معلوم نیست از کجا آمده، خلاصه می‌کنند و این پلاکارد را مدرکی برای اثبات ادعای ترور هاشمی قلمداد می‌کنند! و رئیس جمهور به استناد آن کاغذ کوچک چندبار مظلومیت نمایی می‌کند که ما را تهدید به ترور کرده‌اند و خلاصه برخی مراجع را هم به عکس العمل وا می‌دارند. 
 

دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 21 ثانیه
این جماعت توهم توطئه ندارند بلکه همیشه نانشان با مظلوم نمایی و تخریب دیگران چرب شده، این پروژه در اوایل دولت خاتمی هم به بهانه یکی از شعرهای مرحوم آغاسی در یکی از روزنامه‌ها کلید خورد و موجی رسانه‌ای با عنوان  «پروژه محرم» راه انداختند و مدعی شدند حزب‌الهی‌ها در محرم قرار است سر خاتمی را ببرند! 
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰


خود را وارد بازی اصلاح طلب و اصول‌گرا می‌کنند و برای لیدرهای این دو جریان یقه چاک می‌دهند و از همه‌چیز  می‌خواهند دفاع کنند؛ اما نمی‌دانند که همه سرکارند.


یک روز هاشمی شده بود نماد اسلام و مخالف او مخالف پیغمبر بود، یک روز هم نماد جریان اپوزسیون نظام و کسی که حتی بی‌بی سی برای او تبلیغ می‌کرد. 

یک روز ناطق نماد اسلام و نماینده اصول‌گراها بود، یک روز هم از چهره‌های جریان اصلاح‌طلب و قس علی هذا در منتظری و..

اصلا غالب این اپوزسیون‌ها و لیدرهای اصلی جریان اصلاح‌طلب‌، روزی نماینده‌های طیف انقلابی جامعه بودند.


ظاهرا این جریان‌ها هم ربط زیادی به اندیشه‌ها ندارد، چرا که هاشمی با یک اندیشۀ واحد روزی نمایندۀ اصلی جریان اصول‌گرا بود و روزی نمایندۀ جریان اصلاح‌طلب و یا مثلا میرحسین با نظام اندیشه چپ که دقیقا مقابل اندیشه لیبرال هاشمی بود به صورت همزمان با هاشمی، به یکی از چهره‌های جریان اصلاحات مبدل می‌شود.


اصلاح‌طلب‌ها چه کسانی هستند؟ در این جریان‌ اندیشه‌ها تقریبا هیچ جایگاه خاصی ندارند، از مراجع سنتی قم گرفته تا روشنفکران نسبتا لائیک و یا حتی مخالف دین در خارج کشور خود را به این جریان انتساب می‌دهند وخلاصه  بیشتر اشخاص هستند که معیار و ملاک هستند، معیار شدن ‌آنها هم بیشتر در اعتراضشان به وضع موجود و مدیریت کلان کشور و طیف اصول‌گراهاست است.

خلاصه اینکه اصلاح طلبی خلاصه شده است در اعتراض داشتن به نظام، فرقی هم ندارد که شما در موضع قدرت باشی یا خیر؟ مسؤل پاسخ‌گویی به اعتراض‌هایت دقیقا خودت باشی یا خیر!


اما اصول‌گراها چه کسانی هستند؟ ملغمه‌ای از قالتاق‌ها و مخلص‌ها، قالتاق‌هایی که چماقی به اسم ولایت ساخته‌اند و به کمک‌ مخلص‌ها بر سر مخالفان خود می‌کوبند. 

و البته اصلاح‌طلب‌ها هم با ساختن دو قطبی ولایت-مردم چماقی به اسم مردم طراحی کردند تا بر سر اصول‌گراها بکوبند.


دعوا سر چیست؟ دعوا سر قدرت است. 

قدرت‌طلبان هم هر روزی به اسمی مردم را بازی می‌دهند، مثلا همین رئیس جمهور خودمان که البته حاج‌گیرینف این دعواست و همیشه بر موج قدرت سوار!

 

اما دو قطبی‌ما کدام است؟ دو قطبی ما حزب‌الهی‌ها نه اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، بلکه دو قطبی ظلم و عدالت است، در دو قطبی ما مردم و رهبری مطالبه‌گر عدالت هستند و در مقابل آنها ظلم، فساد و تبعیض قرار دارند؛ 

ما نه خیری زیادی از اصول‌گراها دیدیم نه از اصلاح‌طلب‌ها؛ 

ما نه تعصبی برای دفاع از اصول‌گراها داریم نه اصلاح‌طلب‌ها.

 

معیار و ملاک ما اشخاص نیستند، ما حزب‌الهی‌ها معیارها و ملاک‌هایی عقلائی داریم که خدا از ما خواسته و امام معصوم برای ما بیان کرده است، ما دلبسته ولایت فقیه هستیم و مطالبه‌گر عدالت.


  • حمید رضا باقری