وقتی در مقابل یک گله شتر باشیم آیا ریا میکنیم؟! آیا برای آنها فیلم بازی میکنیم به توجه کردن و نکردنشان دل خوش میکنیم؟!
در بحث مبارزه با حالت ریا در انسان، توصیهی مهمی شده است که تا نباشد نمیشود ریا نکرد! باید مردم را در عرض خداوند مثل گله شتر به حساب بیاوری و البته خودت را حقیرتر از هر حقیری.
از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در توصیه به اباذر روایت است:
«لا یَفقَهُ الرجُلُ کلَّ الفِقهِ حتّى یَرى الناسَ فی جَنبِ اللّه ِ تبارکَ و تعالى أمثالَ الأباعِرِ، ثُمّ یَرجِعَ إلى نفسِهِ فیکونَ هُو أحقَرَ حاقِرٍ لها»
انسان به حقیقت معرفت آنگونه که هست نمیرسد الا اینکه مردم را در عرض خداوند تبارک و تعالی چونان گلهای از شتران ببیند سپس به نفس خودش بازگردد و خود را حقیرتر از همه به حساب بیاورد.
حقیقتا تا انسان چنین احساسی نداشته باشد و کسی را در عرض خدا به حساب بیاورد نمیشود برای خداوند اخلاص ورزید، همیشه دیگران مهم هستند و از همه مهمتر خودت!
دو قید مهم در روایت، یکی «فی جَنبِ اللّه» است یعنی وقتی کسی بخواهد در عرض خدا باشد، دومی «هُو أحقَرَ حاقِرٍ» حقیرتر از هر حقیری خود را به حساب آوردن.
ما که از علماء هستیم! ما که اهل ایمان هستیم! ما که زحمت کشیدهایم! ما که فلان!... همه اینها در نفس انسان باید پاک شود و خود را به حساب نیاوریم، به قول امام سجاد(ع) در مناجات با خداوند: «مَا أَنَا یَا رَبِّ وَ مَا خَطَرِی» من کیهستم؟! چه ارزشی دارم؟! و به قول امام خمینی: «ما هیچیم» ولو در ظاهر موظفیم خود را عزیز بگیریم.