در داستان فرار حضرت موسی علیه السلام و بنیاسرائیل و رسیدنشان به بنبست نیل، صحنه شگفتی رقم میخورد.
یک عده پیر و زن و بچه پشت رود نیل ماندهاند. خداوند به موسی دستور داده است از نیل بگذرند و سپاه عظیم دشمن هم از پشت دیده میشود.
موسی میداند فرمان خدا چیست اما متحیر مانده چطور به این جماعت بگوید به دریا بزنید! با این وجود ناامید نیز نیست، میداند خدا با اوست. متحیر و منتظر است تا اینکه فردی به نام یوشع بن نون میایستد و به موسی میگوید: ای رسول خدا! فرمان پروردگارت چیست؟ موسی میگوید: گذر از دریا!
یوشع بیدرنگ با اسبش به سوی دریا میتازد؛ وقتی او دل به دریا میزند، اینجاست که خداوند به موسی وحی میکند: «أَنِ اضْرِب بِّعَصَاکَ الْبَحْرَ» و موسی این کار را انجام میدهد و «فَانفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ»، یعنی آن دریای عظیم شکافته میشود...
ر.ب: تفسیر روایی البرهان، ذیل آیات مذکور.
....
در مسیر خداوند مقصد واضح است اما طول مسیر چندان واضح نیست، دل به دریا زدن و خط شکنی میخواهد، بعدش چه میشود؟ «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ» وقتی دل به دریا زدی خود خداوند هدایت میکند.
📌 هدایت در مسیر است.