شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

حب الحسین یجمعنا

👈🏻تلخ‌ترین قسمت سفر اربعین برایم بحث‌هایی بود که با ایرانیان می‌کردم.

 

📝 یکی از چیزهایی که در طول سفر اربعین، توسط ایرانیان زیاد گفته می‌شد اینکه عراق هرچه دارد از ماست، سامراء را ما اداره می‌کنیم،‌ ما برای آنها امکانات آورده‌ایم، اینها عرب هستند از خودشان هیچ ندارند و بسیاری از حرف‌هایی که شاید به گوش شما هم آشنا باشد.

 

اولین جوابی که به آنها می‌دادم اینکه اولا این ما و عراقی‌ها و... از کجا آمده است، چرا این خط‌ و مرز‌هایی که دیگران برای ما کشیده‌اند ما را از هم جدا می‌کند، مثلا اگر یک عده داعشی در استان اصفهان شروع به تخریب همه‌چیز و همه‌جا کنند بعد از تهران امکاناتی برای آنها ارسال شود، می‌گویید ما آنجا را آباد کردیم! یا اینکه می‌گویید خودمان برایمان مشکل درست شده بود خودمان حلش کردیم.

 

📝 این بدبختی را ما در بحث سوریه و ... هم داریم، در بحث جهاد اسلامی هیچ وقت نمی‌گوید دفاع از کشور ایران یا عراق واجب است، می‌گوید دفاع از سرزمین‌های اسلامی بر همه مسلمانان واجب است، حالا اگر مثلا به یمن باشد یا سوریه یا افغانسان، این تکلیفی است که خدا بر ما گذاشته که از سرزمین اسلام دفاع کنیم.

 

 📝سال گذشته در کاظمین شب را منزل یک عراقی خوابیدیم، با اینکه نظامی بود جالب بود که مقلد حضرت آقا بود. امسال هم در بغداد منزل یک عراقی بودیم که پدر، عمو و دایی او را صدام اعدام کرده بود، جرمشان این بود که زمان جنگ با همکاری سپاه ایران، در بغداد یک عملیات نظامی و انفجار ترتیب داده بودند.

امسال در نجف هم به منزل یک عراقی رفتیم که در منزلش فقط یک تصویر عالم بود و آن هم تصویر حضرت امام بود.

 

چرا ما دو مردم شیعه و نزدیک به هم را به اسم مرز، ایرانی و عراقی و... ازهم جدا می‌کنیم.

ما باید خدا را شکر کنیم که به واسطه رحمت خداوند و عشق به امام حسین دو کشور که در گذشته با جاه طلبی‌های دیوانه‌ای چون صدام با یکدیگر می‌جنگیدند، امروز ید واحد و کنار هم هستند.

وقتی در عوض شکر اینکه توانسته‌ایم به برادرمان که سال‌هاست جنگ‌های متوالی را پشت سرگذاشته و فرصتی برای آبادانی کشورشان پیدا نکرده‌اند، کمک ‌کنیم، با منیت‌ها و تحقیر کردن عراقی‌ها با غرور و تکبر و عجب برخورد کردیم و فراموش کردیم که هر خیری است از سوی خداست، خدایی نکرده درهای رحمت الهی بر ما بسته می‌شود.

 

 📝همان کسانی که دائما بر طبل تفرقه اندازی بین مسلمانان می‌کوبند، خودشان اتحادیه اروپا درست می‌کنند و مرزهایشان را عملا برمی‌دارند، پول واحد و ارتش واحد درست می‌کنند و... درحالی که حقیتا هم هیچ قرابتی با هم ندارند.

 

📝 از همه اینها هم که بگذریم، اگر ما هنر داشتیم همین عراق بزرگ‌ترین پایگاه اقتصادی برای پیشرفت ایران بود،‌ اما با بی‌هنری مسئولان ما در این سال‌ها نه تنها بازار عراق را که مردمش قلبا به ایران علاقه دارند، در دست نگرفته‌ایم، بلکه سهم نسبتا ناچیزمان از این بازار کاهش هم یافته است.

 

📝 اصلا این خودش یک مغالطه بزرگ دولت مردان ما است که به اسم کسب بازارهای جهانی همه وقت خود را به بازگشایی روابط خود با کشورهای ابرقدرت اروپایی و آمریکا تلف می‌کند، مثلا همین بازار روسیه، عراق، افغانستان، آذربایجان و قطر و... فرصت‌هایی است که اگر ایران تمام محصولات کشاورزی و دامی و صنعتی خود را هم به آنها صادر کند، بازهم جا برای صادرات و پیشرفت اقتصادی آن وجود دارد ولی ما با بی‌هنری به اسم کسب بازارهای بزرگ جهانی همین بازارهای دم دست را هم از دست داده‌ایم.

 

 👈🏻ماجرای ما مثل مغازه داری است که به اسم اینکه می‌خواهم در همه پاساژهای شهر محصولاتم ارائه شود درب مغازه محلی خودش را بسته و مشغول چانه زدن با مسئولان شهرداری است که من مجوز کار در همه پاساژهای شهر را می‌خواهم.😳


  • ۹۷/۰۵/۲۴
  • حمید رضا باقری

خاطره

خودخواهی

سفر اربعین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی