شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی محمد بشارتی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

اگرچه مطالعات تاریخی زیادی دارم اما هرچه زمان می‌گذرد حافظه تاریخی‌مان رو به فراموشی می‌رود. نباید فراموش کنیم که آینده بر مدار گذشته سوار است و اگر گذشته‌یمان را از دست دهیم، آینده را نیز از دست خواهیم داد و به تکرار گذشته می‌پردازیم.

تصمیم گرفتم به مرور زمان شواهد تاریخی را ولو بدون مقدمه و مناسبت خاصی و در قالب نوشته‌هایی با عنوان حافظه تاریخی منتشر نمایم و اولین قرعه نیز به نام توهم تقلب افتاد.

📝 در انتخابات مجلس ۷۶ علی محمد بشارتی وزیر کشور هاشمی بود. از ماجراهای جالب این انتخابات اعتراض فائزه هاشمی و عبدالله نوری به تقلب در انتخابات است.

🔹علی محمد بشارتی نقل می‌کند:

🔸انتخابات دور پنجم مجلس را انجام دادیم و آقای ناطق نوری و خانم فائزه هاشمی در دور اول ر‌أی آوردند و عبدالله نوری به دور دوم افتاد.

🔸آقای نوری به آقای هاشمی گفته بود: «رأی مرا خراب کردند.» آقای هاشمی از من پرسید: « قضیه چیست؟» پاسخ دادم: «یک چیزی بگویم که خود آقای عبدالله نوری هم نمی‌داند. طبق قانون اگر دو نفر تشابه اسم داشتند، آنهایی که همراه با اسم کوچک نوشته شده‌اند که هیچ، اما اگر بدون اسم کوچک نوشته شده باشند، بر اساس میزان آراء تقسیم می‌شوند و مثلا می‌شود دو سوم ناطق و یک سوم عبدالله نوری. ما ۵۱۱ رأی داشتیم که فقط نوشته بودند: "نوری" و طرفه این که وقتی از آقای ناطق نوری پرسیدیم: شما را بیشتر به چه نامی می‌شناسند؟ ایشان گفت: «به ناطق»، ۵۱۱ رأی را دادیم به آقای عبدالله نوری!»

آقای هاشمی گفت: «عجب! پس چرا این را به عبدالله نوری نگفتید؟» گفتم: «مگر ما داریم برای ایشان یا هرکس دیگری کار می‌کنیم؟ ما داریم برای خدا کار می‌کنیم و خود خدا هم تشخیص می‌دهد.»

🔸اما حادثه‌ای که پیش آمد. آقای هاشمی به من زنگ زد و گفت: «فائزه از شما گلایه دارد.» گفتم: ‌«چرا؟» گفت: «می‌گوید من در تهران نماینده اول بودم، بشارتی مرا کرده است نماینده دوم.» گفتم: «بی‌خود می‌گوید.» گفت: «جوابش را چه بدهم؟» گفتم: «ما سه بسته خبری داریم، هشت صبح، دو بعد از ظهر و نه شب. ما بعد از هشت صبح، دیگر بسته خبری نداریم و هرچه آراء از سراسر تهران به ستاد می‌رسد، جمع می‌کنیم. ممکن است تا ساعت یازده که ۲۵ صندوق را باز کرده‌اند، خانم فائزه جلو بوده است ما باید منتظر بمانیم بقیه آراء هم بیایند و جمع ببندیم و بعد اعلام کنیم.» گفت: «این جوری است؟» گفتم: «بله» گفت: «پس شما چیزی به او نگویید، خودم می‌گویم.»

....................................

📌منبع:

مصاحبه مجله رمز عبور با علی محمد بشارتی، سال اول، ش ۳، خرداد و تیر ۱۳۹۳، ص: ۱۱۲.

..................................................

مطالب مرتبط:

✍️سرانجام حصر...

 📝توی جلسه مهمانی جمعی از دوستان و اقوام اصلاح طلب، بنده رو گیرآوردن و بحث از توهین به روحانی شروع شد.😳

دوستان می‌گفتند وقتی شورای نگهبان کسی را تأیید کرد و او رئیس جمهور قانونی کشور است، توهین به او توهین به تمام کشور است و خلاصه از ما می‌خواستند جوابگوی بی‌ادبی‌ها باشیم.😳

می‌گفتند امروز روز وحدت است به جای این حرف‌ها همه باید دست به دست هم دهیم دولت رسمی کشور را کمک کنیم تا کشور را بسازیم و...😘

👈🏻گفتم: بله بی‌ادبی همیشه بد است و توهین به رئیس جمهور پایین آوردن شأن ایشان نزد بیگانگان است و خلاصه کلی همراهی کردم، بعد در آخر پرسیدم خب به نظر شما اگر ملاک بدی توهین است! چرا زمان احمدی نژاد هرچه توانستید هر روز به او توهین می‌کردید؟ چرا هر روز کاریکاتوری از او می‌کشیدید و ...⁉️

بله وحدت هم همیشه خوب است اما شما که قبول دارید وحدت خوب است، چرا زمان احمدی نژاد ریختید توی خیابون و این همه آشوب به پا کردین؟⁉️

👈🏻گفتند:‌ ما احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور خودمان قبول نداشتیم.

گفتم اگر ملاک شما تأیید شورای نگهبان است که به ما می‌گوئید! خب، شورای نگهبان همینطور که روحانی را تأیید کرد احمدی نژاد را هم تأیید کرد.⁉️

📝و خلاصه بحث رسید به اینجا که آیا اعتراض‌های 88 به حق بود یا خیر؟ آیا حصر میرحسین و کروبی درست است یا خیر.

👈🏻دوستان می‌گفتند احمدی نژاد تقلب کرد و رأی آورد، اما من به صحبت‌های مسئولین ستاد موسوی و کروبی استناد می‌کردم که آنها پذیرفتند که تقلب فیزیکی نشده و گفتند اعتراض ما به این است که احمدی نژاد مردم را گول زده، با کارهایی مثل بالابردن حقوق‌ها استفاده از امکانات دولت در تبلیغات و یا مثلا سفر استانی در ایام انتخابات و ادامه دادم ملاک تقلب هم اگر اینها باشد روحانی خیلی بیشتر از اینها را انجام داد و مصادیق کارهای روحانی را می‌گفتم.

📝بحث به اینجا کشید که چرا اگر میرحسین و کروبی خلاف کرده‌اند آنها را محاکمه رسمی نمی‌کنند و در حصر نگه داشته‌اند اگر جرأت دارید! اینها را به صورت رسمی محاکمه کنید.😱

👈🏻بنده می‌گفتم: نه جرأت نداریم، چون دلمان برای کشور می‌سوزد چون تا وقتی کسانی مثل شما هرچه استدلال برای آنها می‌آوری باز حرف خود را می‌زنند و افکار یک سری از مردم را به بازی می‌گیرند، وجود دارند نمی‌شود آنها را محاکمه کرد.

👈🏻ما اگر می‌خواهیم بحث کنیم باید سر این بحث کنیم که آیا آنها وحدت کشور را بهم زدند یا خیر⁉️ آیا آنها مجرم بودند یا خیر؟ اما اینکه یک سری از مردم به واسطه تحریک‌های خارجی بی بی سی و داخلی کسانی چون شما این محاکمه را دستگیره به آشوب کشیدن کشور کنند دلیل در مجرم نبودن آنها نیست.

📝خلاصه بحث رسید به اینجا که حالا واقعا روحانی به دنبال رفع حصر که قول آن را داد، می‌رود یا خیر؟

👈🏻گفتم دلم برای شما می‌سوزد که بازی می‌خورید من از شما می‌پرسم؟ خیلی از شماها چرا به روحانی رأی دادید؟ چون امید داشتید او میرحسین و کروبی و خاتمی را به بازی سیاسی برگرداند و خود او برای شما اهمیتی نداشت، خوب خود روحانی این را نمی‌داند؟ می‌داند! خوب هم می‌داند که اگر اصل جنس بیاید وسط کسی دیگر با او کاری ندارد. او چرا خود را از بازی سیاسی حذف کند؟!😍

................................................

 بعد از فتنه 88 وقتی صحبت از بازشماری آرا شد نمایندگان معرفی شده از سوی کاندیداهای معترض گفتند ما معتقد نیستیم در انتخابات تقلب رسمی به معنی کم و زیاد شدن آراء شده است.

یادمه کواکبیان به عنوان مسئول ستاد موسوی در تهران توی تلوزیون رسما گفت که ما با گزارش‌هایی که از نقاط مختلف کشور داشتیم مطمان بودیم که رأی نیاورده‌ایم.

پس حرف چه بود حرف این بود که:

چرا دم انتخابات اقای احمدی نژاد سفر استانی رفتند؟

چرا دم انتخابات اقای احمدی نژاد سهام عدالت داد؟

چرا اقای احمدی نژاد سیب زمینی پخش کرد؟ و...

به خاطر این چیزها دو سال مملکت رو به آشوب کشیدند.

اما این اقایانی که همیشه شمشیر عدالتشان یک طرفه می‌برد!

اما وقتی دم انتخابات اقای روحانی بعد از چهار سال به یکباره سهام عدالت می‌دهد، میتینگ می‌گیرد، سفر استانی را که مدت‌ها بود دیگر نمی‌رفت به یکباره دوباره به جد پیگیر می‌شود و هر روز یک جا می‌رود، در روستاها اسم نویسی می‌کند که برای هر خانواده دو کالای اساسی را خواهند داد و... 

دوستان دیگر احساس بدی ندارند! دیگر تقلب نشده است! شمشیر عدالتشان دیگر نمی‌برد!

...........................................................

 
  • حمید رضا باقری