شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ انقلاب» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔻در دو دهه ۱۳۰۰ و ۱۳۱۰ جمعیت کشور کم بود و زمین زیاد.

آن زمان هنوز بهداشت عمومی و امکانات در کشور وجود نداشت و هر خانواده‌ای یکی دو بچه‌اش، موقع زایمان و یکی دو بچه‌ هم موقع بیماری‌ها و یکی هم معمولا در حوادثی مثل خفه شدن در حوض تلف می‌شد.

خلاصه هر خانمی باید چندین زایمان می‌داشت تا از دل آنها بالاخره چند بچه سالم برایش بماند.

 

🔻 در این دو دهه جمعیت کشور در مرتبه اول روستایی، سپس عشایر و ۲۰ درصدی هم شهری هستند. اقتصاد روستا بر پایه کشاورزی می‌چرخد اما نه مدرن، هنوز فرصت احیاء زمین و مالک شدن به واسطه آن باقی است. درآمد زمین زیاد نیست و آبیاری عمدتا سنتی با چشمه و قنات است. جمعیت عشایری نیز بر پایه اقتصاد دام‌داری زندگی خود را می‌چرخاند اما از این جهت که بیشتر گردش پول در جامعه بر اساس تولید محصولات کشاورزی و دامی است، مردم عشایر  قدرت‌مند و با عزت هستند، به ویژه که از نظر نظامی نیز استقلال دارند.

 

🔻در دهه ۲۰ و ۳۰ کم کم با وارد شدن مدرنتیه به کشور، ساختار کشور متحول شد و از جهات بهداشت و امکانات عمومی کمی پیشرفت کرد. در این دو دهه کشور جنگ جهانی دوم و چند سال اشغال و قحطی و قیام ملی شدن صنعت نفت را پشت سر گذاشت.

 

🔻ترکیب جمعیتی کشور در این سال‌ها افزایش قابل توجهی داشت اما نه به اندازه دو دهه بعد (۴۰ و ۵۰)، چرا که هنوز تلفات موقع زایمان و بیماری و... قابل توجه بود.

 

🔻 در دو دهه ۲۰ و ۳۰ کم کم امکانات ارتباطی مثل جاده و ماشین افزایش نسبی داشت اما هنوز وجه غالب اقتصاد کشور، بر پایه کشاورزی به شکل سنتی است البته با وجود سنتی بودن کشاورزی، با تسهیل حمل و نقل، درآمد کشاورزی روبه افزایش است.

 

🔻 در دهه ۳۰ تا اواسط دهه ۴۰ سرعت رشد جمعیت نسبت به دو دهه قبل افزایش یافته است، با وارد شدن تراکتور و امکانات کشاورزی و آموزش، سیستم کشاورزی کشور به سرعت در حال ارتقاء و افزایش درآمد است اما عمده این پول‌ها به جیب خان‌ها می‌رود و مردم رعیتی بیش نیستند.

 

🔻در دهه ۲۰ تا اواسط دهه ۴۰ با تحولات بیشتر در زمینه بهداشت عمومی و آموزش، جمعیت کشور وارد چند جهش می‌شود، افزایش نیروی انسانی و کیفیت کشاورزی بر قدرت خان‌ها بسیار افزوده است. خان‌های مناطق مختلف متفاوت هستند، برخی خدمات عمومی برای رعیت‌های خود می‌آورند و برخی خیر اما به هرحال کار دست حکومت نیست و اراده خان‌ها بر مردم حاکم است.

 

🔻 عشایر نیز به واسطه مبارزه پهلوی و استعمار با آنها در این سال‌ها و یک‌جا نشین شدن اجباری، هم از جمعیتشان و هم تولیدشان و خلاصه قدرتشان کاسته شده است اما با همه این وجود هنوز در ترکیب جمعیتی کشور جمعیت عشایر بیش از جمعیت شهر نشین است.

🔻تا پیش از دو دهه ۳۰ و ۴۰ عامل اثرگذار اصلی در فرهنگ کشور روحانیت است اما به واسطه اقدامات رضاشاه و پهلوی این جمعیت بسیار تضعیف شده است، به ویژه که در این دو دهه با راه‌یابی رادیو و تلوزیون و ضبط صوت به میان مردم، فضایی برای ورود دیگر عوامل موثر فرهنگی بر توده مردم باز شده است.

رقابت این عامل تاثیر گذار و نو برای مردم با روحانیت در دهه ۵۰ با تقویت صنعت سینما و گسترش رادیو و تلوزیون افزایش بیشتری می‌یابد اما روحانیت، بعد از کمی آموخت که این ابزار می‌تواند عوض رقیب، یک فرصت برای او باشد و از آن به بعد رادیو و تلوزیون و ضبط صوت، به بستر رقابت روحانیت با مدرنیته تبدیل شدند.

 

🔻 در دهه ۴۰ و ۵۰ با وجود اینکه کشور در موقعیت یک جهش اقتصادی بر پایه کشاورزی است، به علت اصلاحات ارضی تحمیلی از سوی آمریکایی‌ها، مسیر اقتصاد و توسعه جمعیتی کشور با تحول جدی مواجه می‌شود.

نظام خان و رعیت به شدت تضعیف شد روستایی‌ها صاحب قطعات کوچک زمین شدند اما کشاورزی در زمین‌های کوچک بدون امکانات و لزوم پرداخت قسط‌های سنگین، در کنار جاذبه‌های شهری و مدرنیته، روستایی‌ها را به فروش زمین‌ها و مهاجرت به شهرها و نه شهرها بلکه حاشیه شهرها! و کارگری در کارخانه‌ها و صنایع نوپا واداشت.

جمعیت‌های سرمایه‌دار شهر و بچه‌خان‌های تحصیل کرده زمین‌های جدید را می‌خریدند اما بدون تجربه و نیروی کار کافی.

 

🔻جمعیت عشایر هم سرنوشتی بهتر از روستایی‌ها نداشت و مسیر رو به افول آنها همچنان ادامه یافت و بدین ترتیب کشوری که مازاد تولید کشاورزی و دام به ویژه با موقعیت جهش اقتصادی بر پایه کشاورزی و دام‌داری را داشت، خیلی زود به کشوری وارد کننده دام و محصولات کشاورزی تبدیل شد چراکه قرار بود صنعتی شود!

 

🔻 در دهه ۵۰ جهان با چند شوک در قیمت نفت و به دنبالش کشور نیز با چند شوک در زمینه تورم و افزایش فاصله طبقاتی روبرو شد و در انتهای این دهه تحولی شگرفت به نام انقلاب اسلامی رقم خورد.

انقلابی که حاصل نارضایتی‌های انباشته شده از دهه‌ها ظلم و ناکارآمدی خان‌ و پهلوی و استعمار بر این مردم و فعالیت فرهنگی روحانیت در بسط قدرت تاثیرگذاری خود و دعوت امام خمینی به قیام لِله برای تشکیل یک کشور مستقل بر پایه اراده خود مردم و راهبری عادلانه اسلام، بود.

🔻در انتهای ده ۵۰ در کشور انقلاب شد و در ابتدای دهه ۶۰ کشور دچار جنگی ۸ ساله شد. در این سال‌ها تحولات ارزشی بسیار پیشروتر از تحولات اقتصادی هستند. جامعه رنگ و بوی ظاهری دیگری یافته است اما تغییرات باطنی جامعه برخلاف تغییرات آنی ظواهر، یک خط پیوسته را طی می‌کند.

نه جامعه دوران پهلوی آن جامعه پر از اباحه‌گری و بی‌قیدی بود که در سینما و مجلات و روزنامه‌ها نشان داده می‌شد و نه جامعه بعد از انقلاب آن جامعه ارزشی همه چادری و داوطلب جهاد بود که در صدا و سیما و فیلم‌های ارزشی نشان داده می‌شد.

 

🔻انقلاب کشوری را تحویل گرفته بود که نهادهای اقتصادی‌اش عمدتا خصوصی و مرتبط با دربار یا بهائیت و ضدانقلاب‌ها بودند و این امکان را نداشت که همان اقتصاد را ادامه دهد چرا که به راحتی صاحبان ضدانقلاب صنعت و اقتصاد، کشور را قفل می‌کردند و کودتای اقتصادی علیه انقلاب راه می‌انداختند.

جنگ هم مزید بر علت شده بود تا اقتصاد دولتی و کوپنی به رویکرد اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود.

اما در ابتدای دهه ۷۰ کم کم کشور بر اقتصاد مسلط شد و از برهه حساس جنگ هم گذر کرده بود و ادامه کار انقلاب با یک اقتصاد دولتی با بهره‌وری پایین و تقدیم ارازل بر افاضل در نهادهای مدیریت دولتی امکان پذیر نبود.

 

🔻 اینجا بود که سردار سازندگی وارد کارزار اقتصاد شد تا مهر ختامی بر دوران اقتصاد دولتی و تنش‌زایی بزند و درب باغ گلابی را با تنش زدایی و رونق دادن اقتصاد خصوصی و جذب سرمایه‌گذار خارجی، باز کند.

 

🔻 اما تنش‌زدایی‌های سردار، سرانجام به مذاکرات انتقادی دولت‌های غربی و بهانه‌گیری‌های ناتمام آنها و امتیاز دادن‌های متوالی سردار سازندگی منتهی شد و نتیجه این امتیاز دادن‌ها، گسترش روزنامه‌های زنجیره‌ای چپ‌ها و انتقادهای پرتکرار آنها از دولت راست هاشمی بود.

در آخر کار هم با پرونده میکونوس از اساس سفرای غربی از ایران رفتند و همه خواب‌های خوش سردار را برهم زدند و تا سردار بود برنگشتند و وقتی برگشتند که دولت چپ‌ها که حالا اسمشان شده بود اصلاح‌طلب در اواخر دهه ۷۰ روی کار آمدند.

 

🔻 اقتصادی هم که سردار سازندگی می‌خواست از شکل دولتی به خصوصی درآورد، نه دولتی ماند و نه خصوصی شد بلکه شترمرغی شد به نام خصولتی! خود این اتفاق هم بستر ایجاد فساد و رانت و بخور بخورها از بیت المال و چاق شدن افراد و رسانه‌های پولی را تقویت کرد.

 

🔻البته هاشمی زنده است، در سال‌های دولت اصلاحات اگر نام او نبود اما راهش زنده بود.

 

🔻 در این سال‌ها بخش عمده جریان مذهبی درگیر مبارزه با جریان فکری اصلاحات و نقد سروش و حلقه کیان بود، در همان حال جماعتی از اصلاح طلبان هم مشغول چاق شدن در مجموعه‌های خصولتی بودند.

 

🔻البته صدای رهبری و شعارها و نام‌گذاری سال و حمایت‌هایش هم در این سال‌ها در جهت عدالت‌خواهی و مطالبه‌گری و پاسخگویی مسئولین بود و ظاهرا این صدا به ناقدان سروش خیلی نمی‌رسید!

👈 به شرح حال بپیوندید.

https://eitaa.com/sharhe_hal

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

⁉️ یکی از سوالات پر تکراری که بعد از انتشار کتاب «آقا روح‌الله» از بنده می‌پرسیدند، چیستی تمایزهای کتاب «آقا ‌روح‌الله» نسبت به دیگر آثار مرتبط با حضرت امام است‌؟!

⁉️ مزیت‌هایی که به واسطه آنها ما کتاب «آقا روح‌الله» را بر دیگر کتاب‌ها ترجیح دهیم، چیست؟ چرا به این کتاب نیاز داریم؟

 

اگرچه عمده کتاب‌های تألیف شده در مورد حضرت امام، کتاب‌های خوب و قابل استفاده‌ای هستند اما حتما ما یک نیاز و نقص را احساس کردیم، بایسته‌هایی در آثاری که تا کنون کار شده بود وجود نداشت و این، ما را برآن داشت که چندین سال تحقیق و پژوهش جدید را آغاز کنیم تا به محصول مطلوب خود دست یابیم.

 

تمایزات کتاب «آقاروح‌الله» با آثار موجود به شرح زیر است:

1 جامعیت: بسیاری از کتاب‌هایی که تا کنون در مورد حضرت امام کار شده است صرفا به یک بعد فقهی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی، عبادی یا خانوادگی و... ایشان پرداخته بودند اما ما پرداخت تک بعدی را برای استفاده عموم یک آسیب می‌دیدیم که به واسطه آن خواننده امام را صرفا یک عارف یا فقیه یا سیاستمدار می‌دید و نه یک عارف فقیه سیاستمدار متعبد خانواده دوست و... ما در این کتاب و مجلدات بعد آن سعی کردیم همه ابعاد امام را باهم و در کنار هم انعکاس دهیم.

 

2 ذکر بستر تاریخی: دومین ویژگی این کتاب و مجلدات بعد آن، دیدن ظرف صدور هر قول یا فعل امام است، آنچه از امام خمینی صادر شده است در یک بستر تاریخی و شرایط محیطی بوده است که حکم قرینه معینه برای فهم فعل و قول امام را دارد، متاسفانه بسیاری از آثار مربوط به امام خالی از توضیح این بستر بودند اما در این اثر ما مجموعه مکتوبات، بیانات و خاطرات مربوط به امام را بر محور زمان تنظیم کرده و همراه با ذکر فضای تاریخی آن آورده‌ایم و در دل توضیح قضایا امام را روایت نموده‌ایم.

 

3 ذکر استنادات: سومین تمایز مستند نمودن تمام مطالب است، به گونه‌ای که در این مجموعه هیچ مطلبی بدون ذکر مرجع اصلی آن یافت نمی‌شود، همچنین تا جای ممکن و جز در ضرورت‌های متنی در اصل نقل یا خاطرات دخل و تصرفی صورت نگرفته و اصالت مطالب حفظ شده است و در مواردی که تعارضاتی در نقل‌ها وجود داشته است در پاورقی به این تعارضات اشاره شده است.

 

4 روایت داستانی و جزئی: در کتاب «آقا روح‌الله» و مجلدات بعد سعی شده است همه مباحث با روایت داستانی و در قالب جزئی و مصداقی آورده شود و نه ذکر کلیات و بدون ارتباط!

 

5 سطح بندی: پنجمین تمایز که در برخی آثار وجود نداشت، سطح بندی مباحث است بدین صورت که در متن اصلی کتاب مطالب در سطح عمومی آمده است اما برای مخاطبان علاقه‌مند به دانستن تفصیلات بیشتر، برخی مباحث درجه ۲ اما مهم در پاورقی یا پی‌نوشت توضیح داده شده است.

 

6 ششمین تمایز که خاص جلد اول تا سوم مجموعه «حیات روح‌خدا» است توجه کامل به دوره پیش از آغاز نهضت حضرت امام است، ایشان بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی در سن ۵۹ سالگی از ۱۳۴۰ نهضت اسلامی علیه پهلوی را آغاز نمودند و متاسفانه تقریبا در همه منابعی که به زندگی ایشان پرداخته بودند، بازه طولانی مدت پیش از آغاز نهضت یا به کلی حذف شده بود و یا با مروری اجمالی از آن عبور شده بود اما ما در جلد اول از این مجموعه به دوره تکون شخصیت حضرت امام با عنوان دوره جوانی و طلبگی ایشان (۱۲۸۱ ۱۳۱۶) و در جلد دوم و سوم به صورت کامل و دقیق و جزئی به دوره فعالیت ایشان به عنوان یکی از خواص جامعه با عنوان دوره میان سالی و استادی ایشان (۱۳۱۶- ۱۳۴۰) پرداختیم.

 

📌امیدواریم که توجه به این نکات و تلاش در تحقق آنها محصولی در خور حضرت امام را پدید آورده باشد.
..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

یک انسان وقتی حافظه خود را از دست می‌دهد چه اتفاقی برای او رخ می‌دهد؟

🔻دوست و دشمن خود، خیرخواه و بدخواه خود را دیگر نمی‌شناسد، دشمنش می‌تواند خود را دوست نشان دهد و باز از او سوء استفاده کند، می‌تواند دوستان او را دشمنش نشان دهد.

 

🔻طلب‌ها و بدهی‌هایش را فراموش می‌کند، فراموش می‌کند این فلانی‌ها بودند که سرمایه پدری آنها را بردند و بر پایه آن به فلان جایگاه‌ها رسیدند وحالا بدهکار تو هستند، فراموش می‌کند که فلانی‌ها چقدر به او کمک کردند و او بدهکار آنهاست.

 

🔻 تجربیات تلخ و شیرین خود را فراموش می‌کند و باز باید تجربه کند.

 

🔻اراده خود را از دست می‌دهد، مثل یک انسان با اصل و نصب و جایگاه رفیع اجتماعی می‌شود که حالا هویت خود را فراموش کرده و هر تحقیری را می‌پذیرد، انگیزه‌ای برای رسیدن به جایگاه رفیع سابق خود ندارد!

 

وقتی تاریخ ما را تحریف می‌کنند، گذشته را فراموش می‌کنیم، تاریخ را نمی‌خوانیم و به این انسانی که حافظه خود را از دست داده تبدیل می‌شویم.

 

فرض کنید کسی چند نسل قبل یک ملک پدری شما را بالا کشیده و نسل در نسل از آن ملک خورده‌اند. حالا شما خود را طلبکار او و نسل‌های بعدش نمی‌دانید؟

 

یکی از مهم‌ترین ابزارهای استمرار استعمار و بقاء حیات زالو صفتی آن، تحریف تاریخ است.

آن انگلیسی که چند نسل قبل از من ایران را غارت کرده امروز بدهکار این نسل نیست؟ آن آمریکا که سالیان دراز در این کشور توطئه و جنایت کرده بدهکار من نیست؟

 

می‌گویند در لحظه زندگی کن و گذشته‌ها را فراموش کن.

مگر شما گذشته را فراموش کرده‌اید؟ بر چه اساسی شما هنوز هولوکاست را زنده نگه‌داشته‌اید؟ جنگ جهانی اول و دوم را فراموش کردید؟ اگر کردید چرا هنوز قواعدی مثل حق وتوی شما در سازمان ملل که بر پایه پیروزیتان در آن جنگ‌ها بود، برقرار است؟ چرا کشورهای مغلوب را همچنان محروم از داشتن ارتش می‌دانید؟

 

بله ما در لحظه زندگی می‌کنیم اما فراموش هم نمی‌کنیم که غرب به ما و دیگر سرزمین‌های اسلامی، به آفریقا، مردم بومی قاره آمریکا و... همه بدهکار است.

📌دوست و دشمن خود را فراموش نمی‌کنیم.

..........

📝 پی‌نوشت:

متاسفانه در فضای تاریخ نگاری خصوصا تاریخ معاصر، ما دچار جریان نفوذ و تحریف جدی هستیم.

برای مثال در یک پژوهشی که سال گذشته در بررسی برخی کتب درسی دبیرستان انجام دادیم به صورت بسیار خارق العاده‌ای تاریخ را تحریف کرده بودند، عمدتا هم تحریف از جنس نگفتن و گفتن.

یک تلاش عجیب برای بزرگ نمایی جنایت پیشه بودن روسیه و پنهان کردن جنایات آمریکا و انگلیس در آن وجود داشت.

به طور مثال وقتی قرار بود تاریخ استعمار را بگویند اصلا قاره آمریکا بزرگترین مستعمره جهان را در نقشه نیاورده بودند! و به استعمارگری روسیه که شاید ۳ درصد هم در تاریخ استعمار جهان حضوری ندارد چندین صفحه پرداخته بودند اما استعمار گری کشورهای انگلیس فرانسه هلند پرتقال اسپانیا و... را در حد یک پارگراف مختصرا رد شده بودند!

........................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

امام کجاست؟!

از هیجان انگیزترین اتفاقات روز ۱۲ بهمن گم شدن حضرت امام(ره) است.

 

🎙آقای هاشمی رفسنجانی در این مورد نقل می‌کند:

🔻 «مهمترین لحظه‏‌اى که در این روز ما را در اوج شادمانى، بسیار رنج داد، ساعاتى بود که مطلع شدیم که دوستان ما پس از پایان مراسم بهشت زهرا، امام را گُم کرده‏‌اند و اطلاعى از ایشان ندارند این دوستان اطلاع دادند که امام بعد از سخنرانى مهم‏شان در بهشت زهرا و اعلان تصمیم به تعیین دولت، از هنگام ترک آنجا، دیگر دیده نشده‏‌اند. این زمانى بود که ما عمیقاً نگران و دلواپس امام شدیم. حدس مى‏‌زدیم که رژیم اقدامى کرده است، این جزو پیش‏بینى‏‌هاى ما بود که رژیم بر اساس طرحى از پیش تهیه شده در نقطه‏‌اى امام را برباید و به نقطه‏‌اى نامشخص برده و زندانى کند. خیلى مواظب بودیم که این اتفاق نیفتد. خبر مهم این بود که هلى‏‌کوپترى از محل سخنرانى ایشان پرواز کرده و بعد از آن، مردم ایشان را ندیده‏‌اند.

 

🔻هیچکس هم به ما نمى‏‌گفت چه اتفاقى افتاده است. قطع برنامه پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون، براین نگرانى‏‌ها افزود و شک و تردید ما و نگرانى‏‌هایمان را افزایش داد....

بعداً از طریق آقاى ناطق نورى، مطلع شدیم که امام، پس از پایان مراسم سخنرانیشان در بهشت‏‌زهرا، خواستار ملاقات با مجروحان انقلاب مى‏‌شوند. به همین دلیل ایشان را با هلیکوپتر به بیمارستان هزار تخت‌خوابى تهران، مى‏‌برند.

 

🔻در آنجا به محض آنکه هلیکوپتر در حیاط بیمارستان فرود مى‏‌آید و پزشکان و پرستاران و بیماران‏ از حضور امام مطلع مى‏‌شوند، هنگامه‏‌اى برپا مى‏‌شود، به طورى که امام پس از نیم ساعت توقف در بیمارستان موفق به دیدار مجروحان انقلاب نمى‏‌شوند.

📝(کارنامه و خاطرات، انقلاب‏ و پیروزى، صص: ۱۶۵- ۱۶۶)

 

🎙 آقای ناطق نوری که در آن لحظات از نزدیک‌ترین افراد به حضرت امام است در خاطرات خود شرح ماجرا را به شرح زیر می‌آورند:

🔻هلیکوپتر در محوطه‌ی بیمارستان نشست. در اثر صدای تق تق هلیکوپتر، تمام پزشک‌ها و پرستارها بیرون دویدند تا ببینند چه اتفاقی افتاده است. تصور می‌کردند درگیری و کشتاری شده و عده‌ای را آورده‌اند. وقتی پیاده شدم پزشکان می‌پرسیدند: «چه اتفاقی افتاده است؟»

 

🔻من سریعا درخواست آمبولانس کردم. یکی از پزشکان گفت اینجا بیمارستان است، آمبولانس برای چه می‌خواهی؟ گفتم ما یک بیمار داریم باید جایی او را ببریم. گفت خوب همین جا بیمارستان است. گفتم خیر نمی‌شود بیمار ما اینجا باشد باید او را ببریم. آقایان رفتند یک برانکارد آوردند، من آن را پرت کردم و گفتم ما آمبولانس می‌خواهیم شما برانکارد می‌آورید؟ پزشکی به نام دکتر صدیقی گفت: آقا من یک ماشین پژو دارم، بیاورم؟ گفتم بیاور. ایشان ماشین را آورد نزدیک هلیکوپتر، در هلیکوپتر را که باز کردیم تا این پرستارها و پزشکان امام را دیدند همه فریاد کشیدند و با هجوم آنها بساط ما به هم ریخت.

 

🔻خانمی دست امام را گرفته بود و می‌کشید و گریه می‌کرد. با زحمت خانم را جدا کردیم. امام و احمدآقا و آقای محمد طالقانی سوار شدند و ماشین حرکت کرد. من خودم را روی سقف پرت کردم و ماشین تند می‌رفت. گفتم آقا این قدر تند نروید. احمد آقا که فکر می‌کرد جا مانده‌ام، گفت تو هستی؟! گفتم پس چه؟ من که رها نمی‌کنم. راننده ماشین را نگه داشت و سوار شدم. پس از مدتی رسیدیم به بن بستی که صبح ماشینم را پارک کرده بودم.

 

🔻از آقای دکتر عذرخواهی و تشکر کردیم. امام را سوار ماشین پیکانم کردم. دیگر خودم راننده بودم و احمد آقا هم پهلوی من نشست. سه نفری در خیابان‌های تهران راه افتادیم. همه جا خلوت بود. چون همه در بهشت زهرا دنبال امام بودند؛ اما امام داخل پیکان در خیابان‌های خلوت تهران بود.

📝(خاطرات حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص: ۱۵۹)

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری