شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در ادامه قسمت‌های قبل به این سوال رسیدیم که راهبرد امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) چیست؟👇

قسمت اول (انقلاب اسلامی به عنوان مقدمه ظهور حضرت حجت(عج))

قسمت دوم (تفاوت ظاهری راهبرد امامین انقلاب برای مقدمه سازی ظهور)

قسمت سوم (نقد مدعای اختلاف راهبرد امامین انقلاب در پیش‌برد انقلاب)

آنچه از بیانات امامین انقلاب در این راستا مشهود است، لزوم تشکیل دولت و جامعه‌ای اسلامی و الگو شدن برای سایر مستضعفان عالم است، الگویی که بتواند با حفظ استقلال و جهاد عدم اطاعت از استکبار (جهاد کبیر) به قله‌های پیشرفت و عدالت دست‌یابد:

👈برنامه جمهورى اسلامى این است که یک دولتى به وجود بیاید که با همه قشرها به عدالت رفتار کند؛ و امتیاز بین قشرها ندهد، مگر به امتیازات انسانى که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشویم و جمهورى اسلامى را با محتواى اسلام پیاده کنیم و یک حکومت اسلامى به تمام معنا در ایران بپا کنیم، این الگو خواهد شد از براى همه کشورها که معنى دمکراسى را به آن معناى حقیقى، نه به آن معناى طرحى [1] بدون حقیقت، و معنى آزادى را به آن معناى حقیقى، نه به آن معنایى که براى اغفال دیگران است، ان شاء اللَّه پیاده بشود. [2]

👈ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مى‌شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى‌دهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار مى‌کنیم. [3]

👈یک سال دیگر از انقلاب متکى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت؛ و بیست و دوم بهمن ۶۳- یوم اللَّه- با همه نشیب و فرازها فرا رسید و توطئه‌هاى روزافزون جهانخواران و انگلهاى متکى به آنان که در این سال به اوج خود رسید و هر یک براى سرکوب و انزواى یک رژیم کافى بود، با دست تواناى خداوند قادر یکى پس از دیگرى خنثى شد؛ و بحمد اللَّه تعالى این مولود نوپاى ابراهیمى- محمدى- صلى اللَّه علیهما و آلهما- به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پیش مى‌رود و انعکاس جهانى آن ملت‌هاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجى بشریت را فراهم آورد. [4]

👈 جوانهای عزیز! بچه‌های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه‌] در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. {...}، این جهاد بزرگ است، جهاد کبیر است. اینکه از همه‌ی استعدادهای موجود کشور دعوت می‌کنیم که استعدادهای خودشان را در خدمت پیشرفت این کشور به کار بیندازند و به صحنه بیاورند و به میدان بیاورند {...}: «جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا» این به‌معنای قطع رابطه‌ی با دنیا نیست؛ {...} این حرف ما است: «وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین»[5]

👈 وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّت‌های دیگر هم روانه‌ی همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه‌ی عزّت و مایه‌ی ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. [6]

👈 اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملت‌هاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (أرواحنا فداه و عجّل الله فرجه)، به وسیله‌ى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزى است که دنیاى مادّى نمى‌خواست آن را باور بکند. بعد از قرن‌ها تلاشى که کرده بودند تا دین و بخصوص دین مقدس اسلام را از صحنه خارج کنند، نمى‌خواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنه‌ى عالم ظاهر شده است و ملت‌ها را به خود جلب و جذب مى‌کند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبهه‌ى کفر و عناد و استکبار با جمهورى اسلامى شروع شد. [7]


📝منابع

[1] در کیهان مورخ 24/ 4/ 58: ترجیح.

[2] سخنرانی حضرت امام در  23 تیر 1358 با حضور هیأت اقتصادی از کشور یوگوسلاوی، صحیفه امام؛ ج ‏9؛ ص: 72.

این مضمون در بیانات حضرت امام به صورت متعدد ذکر شده است که نمونه‌هایی از آن را در ذیل می‌آورم:

باید این نهضت را حفظش کنید. شما با دست خالى یک امپراتورى بزرگ را نه، دنیا را، شکست دادید. الآن به ما مى‏گویند که ایرانى‏ها ملتفت نیستند چه کردند. خارج مى‏فهمند، خارج که مى‏رویم، عظمت این نهضت و عظمت این فداکارى ایران در خارج منعکس است. هر که از خارج مى‏آید و از هر جا مى‏آید- همین چند روز هم، دیروز هم، یک نفرى از بیرون آمد، و از بنگلادش هم یک دسته‏اى آمده بودند- اینها مى‏گویند که همه توجهات الآن به ایران است، همه دستجات متوجهند به ایران. ایران سرمشق‏ همه مسلمین شده است، و باید بشود ان شاء اللَّه. صحیفه امام؛ ج‏ 10؛ ص: 126.

و الآن گرفتارى ملت ما زیاد است و ما هم با همه مستضعفین که در عالَم هستند، با آنها همه مصاحِب‏  هستیم و تمام مستکبرین را محکوم مى‏کنیم. و ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد. و من امیدوارم که این نهضت اسلامى ایران براى همه مستضعفین سرمشق‏ باشد که پیروزى را به دست بیاورند. صحیفه امام؛ ج‏ 6؛ ص: 499.

پیروزى ملت مسلمان ایران بدون شک سرمشق خوبى براى سایر ملل ستمدیده جهان، خصوصاً ملتهاى خاورمیانه خواهد بود که چگونه یک ملتى با اتکا به ایدئولوژى انقلابى اسلامى بر قدرتهاى عظیم فایق مى‏آید. صحیفه امام؛ ج‏ 4؛ ص: 333.

ما از خداوند مى‏خواهیم که این نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفین، و هشدار باشد بر مستکبرین. مستکبرین گمان نکنند که باید حکومت کنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار کنند. سخنرانی حضرت امام در 4 اردیبهشت 1358 در جمع اعضای هیأت اعزامى از لیبى، به سرپرستى‏ نخست وزیر وقت لیبی (عبدالسلام جلود) به نمایندگی از معمر قذافی رهبر لیبی، صحیفه امام؛ ج‏7؛ ص: 118.

[3] پیام [به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت اللَّه الحرام (برائت از مشرکان)] 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص: 345.

[4] پیام حضرت امام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، صحیفه امام؛ ج‏19؛ ص:146.

[5] بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین (علیه‌السلام) 3 خرداد 1395

[6] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم 11 مرداد 1395.

[7] بیانات امام خامنه‌ای به مناسبت سالروز میلاد حضرت مهدى(عجل الله تعالى فرجه) در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰ اسفند ۱۳۷۰.

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت اول شواهدی از امامین انقلاب مبنی بر مقدمه بودن انقلاب اسلامی برای تحقق ظهور حضرت حجت(عج) آوردم.

در قسمت دوم به این سوال رسیدیم که راهبرد امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی ظهور چیست و آیا این راهبردها متفاوت هستند؟

🔹برخی مدعی بودند که راهبرد امام، تلاش برای تشکیل هسته‌های مقاومت در سراسر جهان و تدارک قیام و درگیر شدن مستقیم با "آمریکا و صهیونیسم و سایر ایادی استکبار" به همراه سایر مستضعفان عالم، بوده است، که شواهدی از بیانات ایشان ذکر شد.

⁉️ اما اگر راهبرد اساسی امام خمینی(ره) در تقابل با طاغوت و استکبار از جنس نظامی تصور شده است، جای این سوال است که:

🔹چرا حضرت امام دستور تعطیلی "واحد نهضت‌های سپاه که برای به خطر انداختن منافع استکبار با راهبرد نظامی و کمک به گروهک‌های مجاهد تعریف شده بود" را دادند؟

🔹چرا دستور بازگشت نیروهای انقلاب از سوریه را دادند؟

🔹و اصلا این نوع نگاه با مبنای فقهی امام خمینی(ره) که جهاد ابتدایی در زمان غیبت را جایز نمی‌دانستند، چه سنخیتی دارد؟

و البته که انقلاب در مقابل چالش‌های از جنس نظامی دشمنان در طول چهل سال عمر خود با دستان بسته نبوده است و این چالش‌ها روز به روز جدی‌تر نیز شده است:

👈ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.[1]

اما راهبرد اساسی امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی ظهور، نه از جنس نظامی بلکه از جنس تشکیل دولت و جامعه‌ای اسلامی و الگو شدن برای سایر مستضعفان عالم بوده و هست.

 

در ادامه به بررسی راهبرد واحد امامین انقلاب یعنی تشکیل دولت و جامعه اسلامی و نفی طاغوت با اثبات کارآمدی خود و صدور انقلاب از این طریق خواهم پرداخت.



📝 منبع

[1] بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران 22 بهمن 1397.

🔹مطالب مرتبط:👇

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت قبل اشاره کردم که در نظر امامین انقلاب، مهم‌ترین گام برای تحقق ظهور حضرت حجت(عج)، تحقق انقلاب اسلامی به عنوان مقدمه ساز ظهور است و شواهدی از بیانات امامین انقلاب در این موضوع آوردم.

⁉️ اما این سوال باقی ماند که راهبرد امامین انقلاب برای مقدمه سازی ظهور توسط انقلاب اسلامی چیست؟ آیا راهبردهای امامین انقلاب واحد یا متفاوت از یکدیگر است؟

برخی مدعی تفاوت داشتن این راهبردها هستند و می گویند: امام خمینی(ره) راهبردشان برای مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) تلاش برای تشکیل هسته‌های مقاومت در سراسر جهان و تدارک قیام و درگیر شدن مستقیم با "آمریکا و صهیونیسم و سایر ایادی استکبار" به همراه سایر مستضعفان عالم، بوده است، به طور مثال ایشان می‌فرمایند:

👈«ما به تَبَع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام و سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیره انبیا- چنانچه در قرآن نقل مى‌فرماید- به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوْره(قیام)  کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند.»[1]

👈«ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى‌کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روش‌هاى مبارزه علیه نظام‌هاى کفر و شرک آشنا مى‌سازد.»[2]

👈«مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملت‌هاى اسلامى از مبارزه با این شجره خبیثه(اسرائیل) و ریشه کن کردن آن، دست نخواهند کشید و به یارى خداوند تعالى از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوى امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و امکانات کشورهاى اسلامى باید استفاده کرد و با تشکیل هسته‌هاى مقاومت حزب اللَّه در سراسر جهان اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمین‌هاى غصب‌شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همان گونه که بارها و در سال‌هاى گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده‌ام، مجدداً خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى صهیونیزم را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مى‌کنم و حمایت بیدریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامى مبارزات اسلامى ملت‌ها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادى قدس، اعلام مى‌نمایم.» [3]

👈«باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هسته‌هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.» [4]

اما به تعبیر کسانی که مدعی اختلاف نظر امامین انقلاب در راهبرد "مقدمه سازی ظهور به وسیله انقلاب اسلامی" هستند، نظر امام خامنه‌ای طی مراحل چندگانه "انقلاب-نظام- دولت- جامعه و تمدن" اسلامی است و ایشان چندان با درگیری مستقیم با آمریکا و صهیونیسم موافق نیستند. به طور مثال ایشان می‌فرمایند:

👈 «ما به‌خاطر تحقق حیات طیبه‌ی اسلامی، نه فقط برای خودمان، بلکه برای بشریت مبارزه می‌کنیم. معنای این حرف، این نیست که ما می‌خواهیم لشکرکشی کنیم تا ببینیم ایادی استکبار در کجا حیات طیبه‌ی بشری را نقض کرده‌اند و با آنها بجنگیم! این جنگ، از این مقوله نیست. سعی ما در پایگاه اسلام این است که ثابت کنیم بشریت در زیر سایه‌ی سنگین و خبیث حاکمیت کنونی استکبار بر عالم، رنج می‌کشد و روزبه‌روز به بدبختی نزدیکتر می‌شود و اسلام می‌تواند بشر را نجات بدهد. ما ثابت کرده‌ایم و ثابت خواهیم کرد که اسلام می‌تواند با قدرت‌های بزرگ عالم مواجه شود و نظم ظالمانه‌ی دنیا را به هم بزند.» [5]

👈«آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنی‌ها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضه‌های خباثت‌آلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بی‌وقفه ادامه دهیم.»[6]

اما باید گفت اگرچه این دوستان فهم نسبی صحیحی از راهبرد امام خامنه‌ای کسب نموده‌اند اما راهبرد امام خمینی(ره) را اشتباه تشخیص داده‌اند و در آینده به شواهد وحدت رویه راهبرد امامین انقلاب، خواهم پرداخت.


📝منابع:

[1] صحیفه امام؛ ج‏ 7؛ ص: 117.

[2] پیام پایان جنگ و قبول قطع نامه 598 و حج خونین در 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ ص: 91.

[3] پیام حج 1366، صحیفه امام؛ ج‏ 20؛ ص: 320.

[4] پیام به مناسبت هفته بسیج، 2 آذر 1367صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ ص: 195.

[5] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکت‌کننده در کنفرانس اندیشه‌ی اسلامی، ۱۲ بهمن ۱۳۶۸.

[6] بیانات در مراسم بیست‌ و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴ خرداد ۱۳۹۱


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اگر هویت انقلاب و مُوقِف خود در تاریخ را نشناسیم، طرح امامین انقلاب را نشناسیم، نخواهیم توانست در نصرت امام خود در پیش‌برد انقلاب به سوی خواستگاه و هویت اساسی آن، گامی برداریم.

مرحوم "آیت‌الله حائری شیرازی" می‌فرمودند: برای حل مسائل اعتقادی و اندیشه‌ای خود از شیوه جدول متقاطع استفاده کنید، ابتدا از یقینیات خود شروع کنید و بر اساس آن قسمت‌های مبهم را کامل کنید.

از جمله مطالبی که امامین انقلاب مکررا و صریحا در توضیح غایت اساسی انقلاب ذکر نموده‌اند، این است که این انقلاب مقرر است مقدمه‌ساز ظهور حضرت حجت(عج) باشد:

👈مسئولان ما باید بدانند که انقلاب‏ ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.[1]

👈اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملت‌هاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (أرواحنا فداه و عجّل الله فرجه)، به وسیله‏‌ى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزى است که دنیاى مادّى نمى‏خواست آن را باور بکند. بعد از قرن‌ها تلاشى که کرده بودند تا دین و بخصوص دین مقدس اسلام را از صحنه خارج کنند، نمی‌‏خواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنه‌‏ى عالم ظاهر شده است و ملت‌ها را به خود جلب و جذب می‌کند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبهه‌‏ى کفر و عناد و استکبار با جمهورى اسلامى شروع شد.[2]

می‌توان گفت در میان همه شیعیان این اتفاق وجود دارد که بزرگ‌ترین مشکل جامعه شیعه، غیبت و محرومیت از حضور و رهبری حضرت حجت(عج) است و نیز مُتفق همه امت حزب‌الله است که مهم‌ترین اقدام برای مقدمه‌سازی ظهور حضرت حجت(عج)  انقلاب اسلامی است که در باب چرایی آن سخن بسیار گفته شده است.

⁉️ اما اینکه امامین انقلاب چگونه انقلاب را به سوی مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) راهبری می‌نمایند و چه راهبردی در پیشبرد انقلاب به سوی این غایت پیش‌گرفته‌اند، امری است که نیاز به پرداخت و مباحثه بیشتری دارد، آیا راهبردهای امامین انقلاب واحد یا متفاوت از یکدیگر است؟ آیا این بزرگواران در این موضوع سخن گفته‌اند؟

در ادامه به این موضوع خواهم پرداخت؟



📝 منابع:

[1] پیام [به مهاجرین جنگ تحمیلى (لزوم صبر و استقامت)] 2 فروردین1368، به مناسبت نیمه شعبان، صحیفه امام؛ ج‏21؛ ص: 327.

از جمله اشارات دیگر حضرت امام به این موضوع در پیام معروف ایشان مشهور با نام «منشور سازماندهی جنود حق و برائت از مشرکین» در سال ۱۳۶۶ است که منتهی به حج خونین گردید:

ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مى‏شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى‏دهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار مى‏کنیم. پیام [به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت اللَّه الحرام (برائت از مشرکان)] 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص: 345.

از دیگر اشارات حضرت امام به این مطلب مربوط به پیام حضرت امام به مناسبت سالگرد 22 بهمن در سال 63 می‌باشد:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

«وَ لَا حَولَ وَ لَا قُوةَ إِلَّا بِاللَّهِ العَلِىِّ العَظیمِ»

با حول و قوه خداوند متعال و عنایات و رحمت خاصش که از اول انقلاب‏ شامل حال این ملت شجاع انقلابى و در عین حال مظلوم در طول تاریخ بوده و امید است با ادعیه خاصه ولى اللَّه الأعظم- ارواحنا فداه- این نعمت بزرگ مستدام باشد، یک سال دیگر از انقلاب متکى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت؛ و بیست و دوم بهمن 63- یوم اللَّه- با همه نشیب و فرازها فرا رسید و توطئه‏هاى روزافزون جهانخواران و انگلهاى متکى به آنان که در این سال به اوج خود رسید و هر یک براى سرکوب و انزواى یک رژیم کافى بود، با دست تواناى خداوند قادر یکى پس از دیگرى خنثى شد؛ و بحمد اللَّه تعالى این مولود نوپاى ابراهیمى- محمدى- صلى اللَّه علیهما و آلهما- به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پیش مى‏رود و انعکاس جهانى آن ملتهاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجى بشریت را فراهم آورد. پیام حضرت امام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، صحیفه امام؛ ج‏19؛ ص:146.

[2] بیانات امام خامنه‌ای به مناسبت سالروز میلاد حضرت مهدى(عجل الله تعالى فرجه) در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰ اسفند ۱۳۷۰.

از جمله موقف‌های دیگری که به عنوان مثال امام خامنه‌ای به تشریح این مقصد پرداخته‌اند، مربوط به دیدار دیگر ایشان با مردم قم، در ۱۹ دی ۱۳۹۱ می‌باشد:

اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهای خوش‌روحیه و پرتوان و عازم، در این راهی که دارید می‌روید، ایستادگی کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیه‌ها و شعارهای ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیای اسلام و امت اسلامی و جامعه‌ی بشری تحقق پیدا خواهد کرد. هر کاری دوره‌ای دارد، زمانی دارد؛ در زمان متناسب خود، این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. ملت ایران به آن نقطه‌ای که مورد نظر اوست، به دنبال آن حرکت کرده است، اهتمام ورزیده است، خواهد رسید؛ راهش مقاومت کردن است. آن وقت چه اتفاقی میافتد؟ مسیر تاریخ دنیا تغییر پیدا خواهد کرد؛ مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولىّ‌امر و ولىّ‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.

🔹مطالب مرتبط:👇

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

چندی پیش در ابتدای مطرح شدن حجت‌الاسلام رئیسی به عنوان ریاست قوه قضائیه، ایشان در یک مصاحبه فرمودند: "به نظر من امنیت مقدم است بر عدالت."

سریع در نقد این جمله یکی از عزیزان طلبه که در عرصه عدالت خواهی فعال هستند، متن کوتاهی منتشر کردند  با این مضمون که: اگر چنین است مثلا چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) در جنگ جمل یا مثلا صفین امنیت جامعه را بر اجرای عدالت مقدم ننمود و برای اجرای عدالت به جنگ با ناکثین و مارقین رفت.

در ادامه نیز برخی دوستان دانشجوی فعال در عرصه عدالت‌خواهی شروع به قصیده سرایی‌هایی کردند که «بالعدل قامت السموات و الارض» عدالت بر همه‌چیز مقدم است و این سخن آقای رئیسی خطایی استراتژیک و راهبردی هست و...!

دوستان به این توجه نداشتند که مراد از آن عدالتی که آسمان و زمین بر اساس آن خلق شده و برپا است، متفاوت است از عدالتی که فلان مسئول قوه قضائیه می‌فرمایند مؤخر از امنیت است.

یکی عدالت به معنای نظم و سازمان یافتن نظام عالم بر تقدیرات مشخص در جای خود است و یکی اجرای عدالت در مصادیق جزئی و تقدم امنیت جامعه به علت مصلحت بالاتر آن در حفظ نظام اجتماعی است.

دوستان متأسفانه وقتی قرار است وارد صحنهٔ نقد علمی بشوند نیز با همان گارد کار رسانه‌ای و عوامانه عمل می‌کنند و توجه ندارند که ذکر یک شاهد مثال تاریخی که ممکن است تحلیل‌های مختلفی از آن شود به عنوان مثال نقض اساسا اشتباه است و مخاطب نیز شواهد دیگری می‌آورد که مثلا امیرالمؤمنین(ع) در موارد جزئی مثل اجرای عدالت در حق عایشه امنیت را مقدم داشتند یا مثلا همان امیرالمومنین که می‌فرمایند اگر حسن و حسین و یا زینب کوچک‌ترین دست‌درازی به بیت‌المال می‌کردند در حقشان حدود را اجرا و دستانشان را قطع می‌کردم، در مناطق مرزی برخی حدود را اجرا نمی‌نمودند، چون مصلحت را در این می‌دیدند که چون این عمل موجب «انفرار ناس عن الدین» می‌شود، موقتا باید از اجرای آن کوتاه آمد.

اساسا معیار اصلی در اجرای عدالت در مصادیق خاص و سایر احکام دین، رعایت مصلحت کلی است و به همین جهت است که مثلا حضرت امام می‌فرمایند: حکومت مقدم بر همه احکام اولیه است، یعنی حاکم مجتهدی عادل، جامع‌بین و مطلع است که بنا به مصلحتی که برای حفظ جامعه اسلامی و اسلام، بر اساس نظام اولویت‌های دین و طوق ناس، تشخصی می‌دهد، می‌‌تواند تمام احکام از نماز و حج و عدالت در مصادیق و... همه را به حکم ثانوی تعطیل کند.

مطالب مرتبط:

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

چند ماه قبل، زمانی که دلار ساعتی گران می‌شد و قیمت آن در بازار به ۸ هزار تومان رسیده بود میهمانی داشتم که از نظر مالی تمکن بسیار خوبی داشت.

🔹در همان ایامی که بنده خدا میهمانم بود به او تماس گرفته بودند که ۵ میلیون دلار با قیمت ۵ هزار و تقریبا تا جایی که در یادم هست پانصد تومان به تو می‌دهیم،

🔹به او گفتم احتمال قوی کلاه‌برداری است، شاید دلارها تقلبی باشد.

🔹گفت: گفته‌اند دلارها را از بانک مرکزی تحویل می‌گیرم؟!

تعجبم خیلی زیاد شده بود که بر چه اساسی این مبلغ کلان که در آن زمان در مجموع ۱۲.۵ میلیارد تومان از قیمت بازار آزاد ارزان‌تر بود را می‌خواستند به این بنده خدا بدهند؟!

🔹یعنی اگر طرف می‌خواست به ظاهر زرنگی کند و دلارها را همان موقع بگیرد و در بازار آزاد بفروشد ۱۲.۵ میلیارد ناقابل را بدون هیچ زحمتی به جیب زده بود و اگر بیشتر به ظاهر زرنگی می‌کرد و دلارها را نگه می‌داشت تا برسد به رقم ۱۴ هزارتومان این پول بادآورده به ۴۲.۵ میلیارد تومان می‌رسید!

از بنده خدا پرسیدم اگر دلارها را بگیرید، تعهدی هم از شما می‌گیرند که آنها را صرف خرید کالای خاصی کنید؟!

🔹گفت نه، گفته‌اند برای خرید کالا به تو می‌دهیم!

🔹 قضیه برایم مبهم بود و از یکی از دوستان ایشان که طلبه هم بود و در آن سفر همراه ایشان آمده بود جویای صحت و سقم قضیه شدم که او هم تأیید کرد که ماجرا راست است.

سوال اساسی که داشتم این بود که اگر قرار است، دلار را از بانک مرکزی برای خرید کالا به ایشان اختصاص دهند، چرا به قیمت رسمی ۴۲۰۰ به او نمی‌دهند و این اختلاف نزدیک هزار و ۳۰۰ تومان برای چیست؟

🔹به بنده خدا گفتم احتمالا کسانی هستند که به صرف واسطه شدن برای اختصاص این پول‌ها مبالغی چند میلیاردی از هر نفر می‌گیرند و پای خود را از ماجرا بیرون می‌کشند و شما می‌مانی و دولت و قوه قضائیه که اگر هر اتفاقی بیافتد نامی از آنها نیست.

تا جایی که بنده فهمیدم و از دوست طلبه خودم پرسیدم این بنده خدا که حلال خور و اهل خمس و نماز و... بود، آن پول را قبول نکرد و وارد این ماجرا نشد.

📌 اما مطمانا در این بساطی که آقایان دولت با اختلاف چندین برابری قیمت دلار و ارز دولتی درست کرده‌اند، مفاسد از این دست و ثروت‌های حرام اینچنین به تعداد بسیار وجود دارد.

فایل مرتبط:

فیلم مربوط به گزارش خبر ۲۰:۳۰ از بزرگ‌ترین دریافت‌کننده ارز دولتی و محکومیت وی به علت عدم عمل به تعهدات خود...👇

دریافت
مدت زمان: 5 دقیقه 20 ثانیه 

.....................................................

 
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در فلسفه اسلامی عالم را در سه مرتبه طولی توضیح می‌دهند، "عالم عقل" که همه‌چیز در آن کلی و ثابت است، "عالم مثال" که امور رنگ و بوی دنیا می‌گیرد اما اثری از ماده در آن نیست و "خلاصه عالم" دنیا که ویژگی اصلی آن وجود ماده با ویژگی‌های آن است.

ویژگی اساسی ماده تغییر است و امور هرچه مادی‌تر، متغیرتر می‌شوند، در واقع نباید گفت تغییر بلکه باید گفت فنا، عدم ثبات و نیاز دایمی به افاضه وجود؛

زمان نیز چیزی جز سرعت تغییر نیست،فرض کنید زمین به یکباره با سرعت کم‌تری دور خود بچرخد آنگاه تصور ما این می‌شود که زمان روز و شب بلند‌تر شده است حال آنکه سرعت تغییر کوتاه‌تر شده است، یا تصور کنید در یک لحظه همه‌چیز متوقف شود و تغییر نکند آنگاه تصور می‌کنیم این زمان است که متوقف شده است، حال آنکه اصلا زمان چیزی جز همان تغییر نبود.

در واقع بشر یک بسامد ثابت را که فرکانس بازتاب انرژی از سنگ کوارتز که اصطلاحا یک ثانیه است را مبنای قیاس تغییرات قرار داده است، برای مثال وقتی قرار می‌شود از مکانی به مکان دیگر منتقل شویم تصور می‌کنیم به همان نسبت که سرعت ما بیشتر می‌شود، زمان این جابجایی کم‌تر می‌شود اما این زمان نیست که کوتاه‌تر شده است بلکه حرکت یا تغییر سریع‌تر خود را نسبت به بسامد ثابت حرکت عقربه‌های ساعت مقایسه نموده‌ایم.

مثلا در گذشته این مقدار از تغییر را در یک بار چرخش عقربه‌های دقیقه شمار انجام می‌دادیم ولی اینبار در نیم دور چرخش عقربه‌های ساعت؛

وقتی رویکردهای کلان دینی را با رویکردها  مادی‌گرا قیاس می‌کنیم، می‌بینیم امورات دینی دایما ما را به سمت سکون و آرامش و کلان‌نگری دعوت می‌کند اما رویکردهای مادی ما را به سمت سرعت و هیجان و جزئی نگری دعوت می‌کند.

جنس لذت‌های دینی از نوع آرامش و سکون است اما جنس لذات دنیایی از نوع سرعت و هیجان، مثلا در سبک زندگی دینی لذت عبادت و انس با معشوق و در سبک زندگی دنیایی رقص و موسیقی، البته بشر به اقتضای دو بعدی بودن نیازمند حرکت و سکون درکنار یکدیگر است و از هر دو لذت می‌برد اما سخن از دعوت اصلی و کشش هر نوع نگاه است.

رویکرد دینی به شما می‌گوید به دیدن اقوام بروید عمرتان زیاد می‌شود، سر سفره عجله نکنید از عمرتان حساب نمی‌شود، به زیارت بروید از عمرتان حساب نمی‌شود، اما در نگاه دنیایی شما وقت هیچ کاری ندارید چون همیشه عقب هستید غذا را باید ساندویچ کنید و نوشابه‌ای روی آن بخورید تا زود هضم شود، فرصت ملاقات اقوام را ندارید الا اینکه منفعتی مادی داشته باشد و...

در سیاست و جهان بینی دینی دایما شما را دعوت به کلان نگری، تفکر در نظام عالم و واقع انگاری می‌کنند اما در سیاست و جهان بینی دنیایی دایما شما را به بهانه‌های مختلف از فوتبال تا موسیقی و فیلم و... گرفته دعوت به جزئی نگری و محدود شدن اذهان به امورات حاشیه‌ای و تخیل می‌کنند.

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دو تن از دوستان مرا به مشورت طلبیده‌ و می‌گفتند: ما مطمأن هستیم فلان آقایان آدم‌های دغل‌باز و فاسدی هستند و باید جلو آنها گرفته شود و مردم باید آنها را بشناسند به همین خاطر پشت سرشان راحت غیبت می‌کنیم.

🔹مشکل این دوستان این بود که در گیرودار بازی‌های سیاسی، کار خودشان را انجام داده بودند و حالا می‌خواستند آن را توجیه کنند، یعنی از روی علم عمل نمی‌کردند.

اخیرا BBC مستندی ساخته بود به نام "بهتان برای حفظ نظام"، در آن مستند به جمله حضرت امام که اگر آخوندی فاسد بود باید او را ضایع نمود، اشاره و مدعی بود: جمهوری اسلامی برای منافع سیاسی خود افراد را "مهدور العرض(آبرو)" می‌کند کما اینکه "مهدور الدم" می‌کند!

بیاییم خارج از شانتاژهای خبری و افراط و تفریط‌های افراد به اصل و اساس ماجرا و حد و حدود منطقی آن فکر کنیم.

🔹پیشنهاد می‌دهم سند راهبرد امنیت ملی آمریکا را مطالعه کنید در این سند آمریکا رسما اعلام می‌کند که برای حفظ منافع آمریکا، به خود اجازه هر اقدامی ولو حمله به کشورها و کشتار هزاران یا میلیون‌ها نفر را می‌دهد.

🔹در فقه در بحث غیبت، از جمله موارد استثناء شده از حرمت غیبت، وجود مصلحت بالاتر یا عظیمة است؛

🔹و یا در بحث جهاد وقتی این مسأله مطرح می‌شود که اگر دشمنان از مسلمانان به عنوان سپر خود (تطرس) استفاده کرد، شما مجازید برای حفظ سایر مسلمانان به دشمن حمله نمایید ولو مسلمانی کشته شود؛

🔹همین بحث در جواز یا عدم جواز شکنجه نیز مطرح است، یعنی با اینکه آزار رساندن به یک انسان و یا حتی حیوان از گناهان بسیار بزرگ است اما اگر نجات جان عده زیادی منوط به این امر بود شما اجازه این امر را تدریجاً تا رسیدن به نتیجه دارید.

⁉️ اما معیار چیست؟ چه زمان می‌توان جواز غیبت، بهتان، شکنجه و... را صادر کرد؟ مسلما نمی‌توان به صورت مطلق چنین کرد چون حکم اولیه همه این امور حرمت عظیمة است و مسلما باید مصلحت بالاتر برای جواز این امور وجود داشته باشد.

اما هرکسی نمی‌تواند مصلحت بالاتر را بشناسد و هرکسی در شناخت خود صادق نیست، یک معیار علم قطعی و یا از روی حجت نسبت به وجود مصلحت است و یک معیار که معمولا نیز به آن توجه نمی‌شود، وجود عدالت است.

ما نمی‌توانیم به صحیح بودن ادعای وجود مصلحت بالاتر اعتماد کنیم الا اینکه آن کسی که این مدعی را دارد، فردی عادل باشد.

در پیش‌آمدهای مختلف زمان دایما اخبارهایی از مظالم مختلف از چپ و راست به گوشمان می‌خورد، از طرفی نمی‌توانیم از کنار این اخبار به سادگی بگذریم، از طرفی نیز نمی‌توانیم به هر خبری اعتماد کنیم، اما بهتر است قبل از هر اقدامی از خود سوال کنیم:«این به ظاهر ظلم را چه کسی گزارش می‌دهد و به چه کسی نسبت می‌دهد؟ آیا آن فرد را عادل می‌دانیم؟ آیا گزارش‌گر را عادل می‌دانیم؟»

باید توجه داشت اگر فردی را عادل و عالم دانستیم، نسبت به اعتماد به او حجت داریم و باید به او اعتماد کنیم ولو به ابعاد مختلف ظاهر فعل او علم نداشته باشیم اما اگر فردی را عادل یاعالم ندانستیم حجتی برای اعتماد به قول یا فعل او نداریم و نمی‌توانیم به او اعتماد کنیم.

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت اول و دوم به این اشاره کردم که نظریه ولایت فقها از عصر حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) وجود داشت اما

🔹روحانیت شیعه که در عصر صفویه تا قاجاریه با رویکرد همکاری مثبت با حاکمان و استفاده از ظرفیت‌های بوجود آمده گام‌های مهمی برای تدوین، تبلیغ و تحقق اسلام برداشت، پس از جنگ‌های ایران و روس و مشاهده بی‌کفایتی‌های شاهان قاجار علی‌رغم حمایت‌های بی‌دریغ روحانیت و شکست در صحنه سیاسی و نظامی، به مسأله ولایت فقیه بیشتر پرداخت؛

🔹و از منظر برخی فقها همچون مرحوم ملااحمد نراقی رویکرد همکاری با شاهان برای حمایت و اجرای اسلام مردود و ولایت جامعه منحصر به فقیه دانسته شد.

از دوره مرحوم "ملااحمد نراقی" تا  "امام خمینی(ره)"روحانیت تجربه‌های بسیاری در عرصه تحقق اسلام را پشت سر نهاد اما هرچه زمان گذشت، با حضور جدی‌تر استعمار به شکل‌های مختلف در صحنه‌ی اداره کشور و سخت‌تر و پیچیده‌تر شدن صحنه‌ی تقابل جبهه حق و طاغوت، گرایش روحانیت به لزوم حاکمیت فقیه برای تحقق اسلام ناب نیز بیشتر و بیشتر شد.

👈به طور مثال به عنوان آخرین داشته‌ عینی و عملی روحانیت شیعه در صحنه تحقق اسلام ناب، می‌توان به این کلام امام خامنه‌ای اشاره کرده که:

🔹تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکان پذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایه شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزه واقعی و حقیقی بکند... صیانت اسلام به معنای حقیقی کلمه وابسته به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی امکان ندارد.[1]

این نتیجه همانی بود که امام خمینی(ره) نیز سال‌ها قبل از این بدان رسیده بودند و به همین جهت در دوران قیام و تبعید در نجف، در نقد عدم قیام دسته‌جمعی روحانیت در دوره‌های پیش‌ از خود عنوان می‌نمودند که:

🔹چون در گذشته براى تشکیل حکومت و بر انداختن تسلط حکام خائن و فاسد به طور دسته جمعى و بالاتفاق قیام نکردیم و بعضى سستى به خرج دادند و حتى از بحث و تبلیغ نظریات و نظامات اسلامى مضایقه نمودند، بلکه بعکس به دعا گویى حکام ستم کار پرداختند! این اوضاع به وجود آمد؛ نفوذ و حاکمیت اسلام در جامعه کم شد؛ ملت اسلام دچار تجزیه و ناتوانى گشت؛ احکام اسلام بى اجرا ماند، و در آن تغییر و تبدیل واقع شد؛ استعمارگران براى اغراض شوم خود به دست عمال سیاسى خود قوانین خارجى و فرهنگ اجنبى را در بین مسلمانان رواج دادند و مردم را غرب‌زده کردند. اینها همه براى این بود که ما قیّم و رئیس و تشکیلات رهبرى نداشتیم. ما تشکیلات حکومتى صالح می‌خواهیم. این مطلب از واضحات است. [2]



📝ارجاعات:

[1] بیانات مقام معظم رهبری در حرم امام خمینی، 14/3/1389.

[2] خمینى، روح‏الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، ولایت فقیه (حکومت اسلامى- ویرایش جدید )، 1جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) - ایران - تهران، چاپ: 1؛ ص: 41.

مطالب مرتبط:

شیوه تولید علوم انسانی و تولید "نظریه ولایت فقیه" (قسمت اول)

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در متنی که قبل از این در قسمت اول از عنوان مذکور نوشتم، اشاره کردم که:👇

🔹در تأیید و رد موضوع "نوپدید بودن یا نبودن بحث ولایت فقیه" سخن بسیار گفته شده است و برای روشن شدن مسأله می‌بایست به فرآیند تولید علم و تجربه تاریخی روحانیت در تحقق اسلام توجه نمود.

🔹علوم هیچ‌گاه به یکباره تولید نمی‌شوند بلکه همیشه در گام اول اُمهات و کلیاتی یقینی مشخص می‌گردد سپس مبتنی بر آن در صحنه عینی و عملی براساس آن امهات عمل می‌شود و بعد از مشخص نمودن ایرادات و اشکالات اولیه و روشن شدن ظواهر نقاط مبهم و طی شدن فرآیند رفت و برگشت، نسخه‌های بعدی علم کامل‌ و کامل‌تر می‌شود و بعد از سال‌ها آزمون و خطا، یک علم تفصیلی و کامل تدون می‌گردد.

🔹سپس به رویکرد روحانیت در همراهی با حکومت‌ها از عصر صفوی و بسط تشیع و قدرت اجتماعی روحانیت و تدوین امهات علمی اسلام ناب توسط جریان اخباری در این دوره تا حمایت علما از شاهان قاجار اشاره نمودم و گزارشی از تجربه "مرحوم ملااحمد نراقی" به عنوان یکی از اولین کسانی که موضوعات مرتبط با "ولایت فقیه" را به صورت جامع و کامل به بحث گذاشت و این اقدام ایشان پس از این تجربه بود که با وجود حمایت‌های مختلف از شاهان قاجار به واسطه عدم کفایت پادشاهان قاجار، در جنگ‌های ایران و روس در هر دو حوزه سیاسی و نظامی شکست خوردیم. 

پرداخت بیشتر "ملااحمد نراقی" به موضوع "ولایت فقیه" نه به معنای تولید یک موضوع جدید بود بلکه به معنای این بود که ایشان در صحنه آزمون و خطا به این نتیجه رسیدند که برای حفظ اسلام، هیچ چاره‌ای جز تشکیل حکومت و به دست گرفتن ولایت جامعه توسط فقیه جامع الشرایط وجود ندارد. 

علماء قبل از مرحوم نراقی همچون "مرحوم میرزای قمی"[1] مرجع شیعه در عصر فتحعلی شاه نیز همچون ایشان به ولایت مطلقه فقیه معتقد بودند اما برای حفظ اسلام چاره‌ای جز همراهی با شاهان قاجار، برای خود متصور نبودند.

مرحوم میرزای قمی در کتاب استفتائات خود به نام "جامع الشتات" در پاسخ به دو تن از شخصیت‌های درباری[2] که تلاش داشتند از ایشان فتاوایی در موضوع "جهاد"[3] بگیرند اصل را در نیابت فقیه از امام در تمام شئون جز موارد خاص خارج شده به علت وجود دلیل خاص گذارده و می‌فرمایند:

👈«نیابت امام به جهت مجتهد عادل به عمومات ادله ثابت است، چون اجماع است که جهاد [ابتدائی] بدون اذن امام نمى‌شود در اینجا از مقتضاى او، در مى‌رویم و باقى در تحت عمومات باقى مى‌ماند.»[4]

ایشان در ادامه همین استفتاء عنوان می‌کنند:

👈«هرگاه در نصوص دینی لفظ امام به کار برده می‌شود، مراد از آن زمامدار حق است که (من بیده الامور) است در عصر حضور، مصداق آن امامان معصوم علیه‌السلام و در عصر غیبت فقیهان عادل هستند.»[5]

اما مرحوم میرزا چاره حفظ اسلام و کشور که در آن بازه با دولت روس مشغول جنگ بود را جز در همراهی با شاه نمی‌دانست، ایشان در پاسخ به سوالی که دو شخصیت‌ به ظاهر گم‌نام اما درواقع از سوی دربار، از ایشان می‌نمایند که: «آیا در جهاد دفاعی با اذن مجتهد اطاعت از متصدی عرفی جهاد بر همگان واجب است و آیا شرع و عرف در این عرصه موافق است؟»[6] می‌فرمایند:

👈«صاحب این سؤالات[7] و کاتب این مقالات، معلوم مى‌شود که شخص عالمى است این لطیفۀ شما قرض باشد. جواب این سؤال، محتاج به «بحر طویل» است که حال، مقام هیچ یک مقتضى این نیست.

از ابتلاهاى غیر متناهیۀ این حقیر، همین باقى مانده که «عرف» را مطابق «شرع» کنم! مجمل آن که پیش اشاره شد که این نوع مدافعه نه موقوف به اذن امام است و نه حاکم شرع، و بر فرضى که موقوف باشد، کجاست آن بسط یدى از براى حاکم شرع که خراج را بر وفق شرع بگیرد و بر وفق آن، صرف غزات و مدافعین نماید؟ و کجاست آن تمکن که سلطنت و مملکت گیرى را نازل منزلۀ غزاى فى سبیل اللّه کند! مصرع نام حلوا بر زبان راندن نه چون حلواستى.

عجل اللّه فرجنا بفرج آل محمد (ص) و جعل سلطاننا بسلطانه و سلطان أولاده و جعلنا من اعوانه و أنصاره و جعل خاتمة أمورنا خیرا بحق محمد و آله اجمعین و صلى اللّه على خیر خلقه محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین.»[8]



[1] در مقام معنوی میرزای قمی ملقب به صاحب قوانین نقل شده است که شبی حاج شیخ عباس قمی ایشان را در عالم رویا می‌بیند و از او می پرسد جناب میرزا آیا شفاعت اهل قم به دست حضرت معصومه(س) است که میرزای قمی در کمال تعجب پاسخ می‌دهند خیر شفاعت اهل قم با من است و شفاعت تمامی شیعیان با حضرت معصومه(س) است.

[2] در مورد این سوال کنندگان در مقدمه نسخه موجود گفته شده است: سؤال کنندگان عبارتند از حاج ملا باقر سلماسى و صدر الدین محمد تبریزى که از طرف دربار براى این کار مأمور بودند.

[3] امام خامنه‌ای در مورد تفاوت تعامل مرحوم میرزای قمی و مرحوم کاشف الغطاء و عمق بیشتر فهم میرزا از صحنه آن روز می‌فرمایند: مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء (رضوان الله تعالی علیه) به گمان زیاد آن‌طور که از مقدمه‌ی کتاب برمی‌آید کتاب کشف الغطاء را برای اداره‌ی دستگاه فتحعلی شاه نوشته و در کتاب جهاد خود، از فتحعلی شاه به عنوان سلطان مسلمین اسم می‌آورد و مسائلی را ذکر می‌کند؛ این، ناظر به حکومت زمان بوده است. مرحوم میرزای قمی (رضوان اللّه علیه) برای جنگهای ایران و روس در زمان فتحعلی شاه، رساله‌ی جهادش رساله‌ی عباسیه را به اسم عباس میرزا نوشت؛ چون مسائلی بود که دولت در آن زمان با آن‌ها سروکار داشت. البته میرزای قمی در این قضیه خیلی زیرکانه‌تر از مرحوم کاشف الغطاء با آن دستگاه برخورد کرده است؛ چون در اینجا بوده و از نزدیک اوضاع را می‌دیده و می‌دانسته که چگونه باید با آن‌ها رفتار کند؛ اما مرحوم کاشف الغطاء (رضوان اللّه علیه) دستگاه را قدری بهتر از واقعیت آن دیده است؛ که حالا خود این بحث دیگری است. بیانات امام خامنه‌ای در 30 بهمن 1370.

[4] گیلانى، میرزاى قمّى، ابو القاسم بن محمد حسن، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات (للمیرزا القمی)، 4 جلد، مؤسسه کیهان، تهران - ایران، اول، 1413 ه‍ ق؛ ج‌1، ص: 403.

[5] فان المراد بالإمام فى اغلب هذه المسائل من بیده الامر. اما فى حال الحضور و التسلط فهو الامام الحقیقى و اما مع عدمه فالفقیه العادل فهو النائب عنه بالأدلة مثل مقبولة عمر بن حنظلة و مثل قوله (ص): العلماء ورثة الانبیاء. و علماء امتى کانبیاء بنى اسرائیل. و فى نهج البلاغة عن امیر المؤمنین (ع): "ان اولى الناس بالأنبیاء اعلمهم بما جاؤوا به" ثم تلى (ع) قوله تعالى «إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا... همان ؛ ج‌1، ص: 404

[6] متن سوال به شرح زیر است: « هر گاه این جهاد و دفاع محتاج به اذن مجتهد عصر باشد، هر کس را که لایق و قابل دانند مرخص و مأذون نمایند و متصدى شرعى نمایند که مباشر عرف‌ که متصدى جهاد است، به اجازت، قیام و اقدام کند بر واجب مذکور. مسلمین و مجاهدین، اطاعت و انقیاد نمایند و شرع و عرف مطابق و موافق گردد.» همان، ج‌1، ص: 401‌.

[7] به طور مثال سوال قبل از آن چنین است: در صورتى که پادشاه، حکم و مقرر فرماید به نحوى که الحال، حکم پادشاهى شرف صدور یافته است که علما و فضلا تصدیع نکشیده به امر مدافعه و مجاهده مشغول نگردند و خودشان را معاف دانند، در این صورت اگر یکى از علما خواهد که محض تحصیل ثواب و تحریص مسلمین در زمرۀ مجاهدین منسلک و متلبس به لباس اهل سلاح شود جایز است یا نه؟ و در این صورت آیا از زىّ خود بیرون آمده و خلاف مروت کرده است یا نه؟ و کسى از علما که خود بنفسه متوجه جهاد نگردیده، لکن در بلاد و امصار، مسلمین را تحریص و ترغیب بر جهاد مى‌نماید، ثواب جهاد مى‌یابد یا نه؟

مرحوم میرزا در پاسخ می‌نویسند: بلى جایز است. و آن چه گفته‌اند که فقیه هر گاه متلبس به لباس جندى شود، منافات با مروت دارد در غیر صورت قتال و دفاع مشروع است. کدام عالم از جناب امیر المؤمنین (ع) بالاتر است که اسلحه بر خود مى‌آراست و اقدام به جهاد مى‌نمود؟ و الدال على الخیر کفاعله إن شاء اللّه. همان، ج‌1، ص: 400.

[8] همان، ج‌1، ص: 401‌.

مطالب مرتبط:

شیوه تولید علوم انسانی و تولید "نظریه ولایت فقیه" (قسمت اول)

............................................................

  • حمید رضا باقری