✅ هر انسانی حتی اولیاء و انبیاء الهی در فراز و فرودهای زندگی در مراحلی دچار مشکلات و فشارهایی میشوند که روزنههای امید بر آنها بسته میشود اما امید به خداوند و نصرت اوست که در این شرایط دربهای فرج الهی را میگشاید.
✅ در سالهای آخر حضور حضرت امام خمینی(ره) در نجف روزنههای امید ایشان بسته و صحنه بر ایشان سخت و تنگ شده بود اما ایشان همچنان معتقد به عمل به تکلیف و امیدوار به نصرت الهی بودند.
🔹ایشان در ۱۴ آبان ۱۳۴۷ از نجف در پاسخ به نامه "آیتالله سعیدی"، مینویسند:
👈«در هر صورت سنگرها را حتى الامکان نباید از دست داد و قیام به وظایف به مقدار امکان لازم است، و اگر کوتاهى در آن نکنیم باکى نیست؛ فرضاً با شکست ظاهرى مواجه شویم، لکن رضاى خداى تعالى را اگر موفق شویم جلب کنیم، امور دیگر سهل است. این جانب لحظات آخر عمر را مىگذرانم و از اوضاع عمومى و خصوص حوزههاى علمیه نگران و نمىدانم با آن تندرویهاى آنها و این سهل انگارى ماها، امر به کجا منجر میشود؟ «وَ الَّذى یُوجِبُ التَّسْکین فى الجمله: انَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً» [۱] و این رشته بحمد اللَّه گسستنى نیست، هر چه باریک شود. شما طبقه جوان مأیوس نباشید و با اراده و عزم راسخ مهیاى خدمت و فرصت باشید.»[۲]
🔹با گذشت زمان شرایط مبارزات تغییری نمیکند و فرجی حاصل نمیگردد اما حضرت امام همچنان امید خود را از دست نمیدهند، آنچه ایشان در پاسخ نامه "صادق طباطبایی" در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۰ از نجف مینویسند، حکایتگر این مطلب است:
👈«این جانب با آنکه دوران نقاهت پیرى را مىگذرانم و امیدهایى که داشتم به هیچ یک به طور دلخواه نایل نشدم، لکن از نهضتى که در سالهاى اخیر به تأیید خداوند متعال بپا شد و موجب نزدیکى قشرهاى تحصیلکرده با علماى دین شد، امید واثق دارم که این نور به خاموشى نگراید و هر روز شکافهایى که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق براى استعمار ملل اسلام حاصل شده است، با جنبش دنیایى و همه جانبه طبقات تحصیلکرده اعم از روحانى و دانشگاهى از بین برود و با اطلاع از دردها و نابسامانیها به علاج و سازندگى بپردازند.»[۳]
✅ اتکا به امید به خداوند و پرهیز از یأس در مشکلات، از نقاط پررنگ سیره امام بود و هر بار در صحنههایی دشوار و دشوارتر، امید ایشان به خداوند محک خورد و هربار نیز از این آزمون سر بلند بیرون آمدند و نتیجه آن را نیز گرفتند.
🔹ایشان در ۳۰ تیر ۱۳۵۸ بعد از پیروزی انقلاب، در قم میفرمایند:
👈«یکى از جنود ابلیس «یأس» است. در امورى که انسان باید با امید و طُمَأنینه و تصمیم عمل بکند، شیاطین ایجاد یأس مىکنند و با این ایجاد یأس جوانهاى ما را در آن مسائلى که باید با تصمیم جدّى پیش ببرند گاهى سست مىکنند. من آن قدرى که یاد دارم، از اول نهضت تا حالا که اینجا نشستم، چه آن وقت که در حبس بودم، و چه آن وقت که در تبعید به ترکیه بودم، و چه آن وقت که در عراق بودم، و چه آن وقت که به پاریس آمدم، و چه آن وقت که شاه با آن طَمْطَراقها و قدرتها بود، و چه آن وقت که او رفت و بختیار شروع کرد، من هیچ وقت مأیوس از مسائل نبودم و اعتقادم این بوده است که این ملت وقتى که چیزى را بخواهد، مىشود.» [۴]
...........................................
📝ارجاعات:
[۱] آنچه اجمالًا باعث آرامش مىشود اینکه:« خانه کعبه را صاحبى است». جمله حضرت عبدالمطلب هنگام حمله سپاه ابرهه به مکه. بحار الأنوار، ج 15، ص: 145.
[۲] صحیفه امام؛ ج 2؛ ص: 208.
[۳] صحیفه امام؛ ج 2؛ ص: 345.
[۴] صحیفه امام؛ ج 9؛ ص: 181.
...........................................................