شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

در بحث کارکردهای روحانیت در قسمت چهارم به این پرداختم که برخلاف بخش اعظم روحانیت که مأموریت اصلی خود را تبیین صحیح دین می‌داند، همیشه بوده و هستند شمار قلیلی که به همان میزان "فهم و تبیین صحیح دین" به دنبال "تحقق دین" می‌باشند و همیشه این افراد هستند که سرنوشت تاریخ خود را مشخص می‌نمایند.

شخصی چون حضرت امام(ره) وقتی فهم می‌کند که «الإسلام هو الحکومة»[1] بی‌کار نمی‌نشیند و به دنبال تبیین و تحقق آن راه می‌افتد، کسی که می‌گوید: «باید هر کداممان به اندازه قدرتمان سعى کنیم تا در راه تحقق اسلام قدم برداریم.»[2]

در فهم حضرت امام خمینی «حکومت نشان دهنده جنبه عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سیاسى و نظامى و فرهنگى است، فقه، تئورى واقعى و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. هدف اساسى این است که ما چگونه می‌خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم براى معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه عینى و عملى پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد.» [3]

وقتی حضرت امام به این نتیجه می‌رسند که "حکومت جنبه عملی فقه است؛" اراده خود را درجهت تحقق تمام لوازم آن قرار می‌دهند و سایرین را نیز در این مسیر با خود همراه می‌کنند.

امام پاپ نیست که صرفا نصیحت کند بلکه به دنبال عینیت دادن به بایسته‌های علمی خود است. به تعبیر خودشان «من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهاى یکشنبه مراسمى انجام دهم و بقیه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور دیگر کارى نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامى اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاری‌ها نجات داد.» [4]

پرداخت حضرت امام به علم برای عمل است، آثار ایشان در علم اخلاق نیز به همین جهت رنگ و بوی متفاوتی از سایر علمای اخلاق به خود داده است. 

👈ایشان در نقد برخی کتاب‌های اخلاقی می‌نویسند: 

🔹مقصد قرآن و حدیثْ ، تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحید. و غالباً شرّاح احادیث شریفه و مفسرین قرآن کریم این نکته را، که اصلِ اصول است، مورد نظر قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته‌اند و جهاتى را که مقصود از نزول قرآن و صدور احادیث به هیچ وجه نبوده، از قبیل جهات ادبى و فلسفى و تاریخى و امثال آن، مورد بحث و تدقیق و فحص و تحقیق قرار داده‌اند. حتّى علماء اخلاق هم که تدوین این علم کردند، به طریق علمى- فلسفى بحث و تفتیش کرده‌اند....

🔹این نحو تألیف علمى را در تصفیه اخلاق و تهذیب باطن تأثیرى بسزا نیست، اگر نگوییم اصلًا و رأساً نیست- و یا از قبیل تاریخ الأخلاق است...

🔹نویسنده را عقیده آن است که مهم در علم اخلاق و شرح احادیث مربوطه به آن یا تفسیر آیات شریفه راجعه به آن، آن است که نویسندۀ آن با ابشار و تنذیر و موعظت و نصیحت و تذکر دادن و یادآورى کردن، هر یک از مقاصد خود را در نفوس جایگزین کند. و به عبارت دیگر، کتاب اخلاق، موعظه کتبیه باید باشد و خود معالجه کند دردها و عِیب‌ها را، نه آن که راه علاج نشان دهد. ریشه‌هاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، یک نفر را به مقصد نزدیک نکند و یک قلب ظلمانى را نور ندهد و یک خُلق فاسد را اصلاح ننماید.

🔹کتاب اخلاق آن است که به مطالعه آن، نفس قاسى نرم، و غیر مهذّب، مهذّب، و ظلمانى، نورانى شود؛ و آن، به آن است که عالِم در ضمن راهنمایى، راهبر و در ضمن ارائۀ علاج، معالِج باشد و کتاب، خود، دواىِ درد باشد نه نسخۀ دوانما. طبیب روحانى باید کلامش حکمِ دوا داشته باشد، نه حکم نسخه»[5]



[1] خمینى، روح‏الله، کتاب البیع، 5جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) - ایران - تهران، چاپ: 1، 1421 ه.ق؛ ج‏2 ؛ ص633.

[2] صحیفه امام ؛ ج‏18 ؛ ص389

[3] صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ صص: 289 - 290

[4] صحیفه امام ؛ ج ‏1 ؛ ص270

[5] شرح حدیث جنود عقل و جهل، صص: 13-14.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی