✅ در ۱۸ شهریور ۱۳۸۸ بعد از مدتها اعتراض و آشوبها در فتنه، امام خامنهای در تذکری فرمودند: «اگر معنویت با عدالت همراه نباشد عدالت میشود، یک شعار توخالی خیلیها حرف عدالت را میزنند اما چون معنویت و آن نگاه معنوی نیست، بیشتر جنبه سیاسی و شکلی پیدا میکند.»
✅ خیلیهامان تصورمان از عدالتخواهی همراه با معنویت، چیزی شبیه «زاهدان شب و شیران روز» است که البته نمیتوان گفت صد درصد اشتباه است.
👈چراکه البته آنکه عَلَم عدالتخواهی را برداشته باشد، باید اهل "قرآن خوانی فردی و جمعی" و "مجلس تفسیر" باشد، البته باید اهل "سوز و گداز" باشد، با یک "عالم ربانی" مرتبط باشد، که مگر شما کسی را در تاریخ انقلاب سراغ دارید که بدون اینها تا آخر عدالتخواه یا انقلابی مانده باشد!
✅ اما مسأله اصلی فراتر از این بایدهای اساسی است؛ "عدالتخواه با معنویت" اگر محدود به "سوز و گداز و قرآن خوانی" بود، پس چه فرقی است بین علی(ع) و ابن ملجم؟ خوارج که هم عدالتخواه بودند و هم با معنویت!
✅ همانطور که حضرت آقا میفرمایند، نتیجه همراه شدن عدالتخواهی با معنویت بدست آمدن "نگاه معنوی" است و این نگاه است که اگر نباشد عدالتخواهی میشود سیاسی بازی، میشود سلبرتیبازی، میشود خود را خالی کردن بینتیجه.
✅ عدالتخواهی و معنویتخواهی درنگاه ما اصلا دو گزاره جدا و دوئیتی ندارند که اگر داشته باشند، میشود "مارکسیسم اسلامی"؛ ما از سر معنویت خواهی است که عدالتخواه شدهایم.
...........................................................................