اگرچه عالم بر پایه حق و حقیقت شکلگرفته است اما غالبا آنچه در نگاه غیر دقیق نمود و تظاهر خارجی دارد باطل است؛ باطل چون کف روی آب اگرچه حقیقت و عمقی ندارد اما ظاهر حق را پوشانده است.[1] باطل که حقیقت و وجودی ندارد به واسطه تلبس به حق به حیاة خود ادامه میدهد. « تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ»[2]
به تعبیر امیرالمؤمنین(ع): اگر باطل برهنه و خالص بود بر انسان خردمند پنهان نمیماند. « فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ لَمْ یَخْفَ عَلَى ذِی حِجًى» و اگر حق و حقیقت خالص و بیپیرایه از باطل مینمود اختلافی حاصل نمیشد. «وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ لَمْ یَکُنِ اخْتِلَافٌ» ولى مشتى از حق و مشتى از باطل گرفته و آمیخته شود و با هم پیش آیند، « وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَیَجِیئَانِ مَعاً» اینجاست که شیطان بر دوستان خود چیره شود و آنها که از جانب خدا سبقت نیکى داشتند نجات یابند. «فَهُنَالِکَ اسْتَحْوَذَ الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ نَجَا الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنَى.»[3]
امروز که به چهلسالگی انقلاب رسیدهایم با چالشی از جنس چالش همیشگی جبهه حق مواجه هستیم. چالش تغییر نظام محاسبه مؤمنین توسط جریان باطل و طاغوت و تلاش برای به اشتباه انداختن نظام محاسباتی مردم.
«الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ»
کسانی که برخی از مردم به آنان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند پس، از آن بترسید.» ولى عوض ترسیدن و باور نمودن این سخن، بر ایمانشان افزوده شد و گفتند: «خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است.»
«فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ»[4]
نتیجه این ایمان به خدا و عدم تغییر نظام محاسباتشان این شد که با نعمت و بخششى از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود، و هم چنان خشنودى خدا را پیروى کردند، و خداوند داراى فضلی عظیم است.
تاریخ مستمر فراز و فرودهای تقابل حق و باطل را که ورق میزنیم، صحنهای از غلبه باطل بر حق را نمییابیم الا اینکه قبل از آن نظام محاسبات مؤمنین به واسطه تلبس حق بباطل و شبهات تغییر یافته است.
هرچه تاریخ به پیش میرود پیچیدگیهای تکراری آمیختگی حق و باطل پیچیدهتر میشود. پیچدگیهای حاصل از تلاش نافرجام شیاطین در خدمت ارتقای فهم حق و مؤمنین.
[1] خداوند در آیه ۱۷ سوره مبارکه رعد جریان حق و باطل را به سیلابی تشبیه میکند که درحال جریان است و باطل چون کفی روی آن را پوشانده است. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ»
[2] از جمله محورهای اصلی جریان باطل در طول تاریخ جریان بنیاسرائیل هستند. خداوند در آیه ۷۱ سوره مبارکه آل عمران این جماعت را به این دلیل مؤاخذه میکند: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ»
[3] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج1 ؛ ص54
[4] (۱۷۳- ۱۷۴) آل عمران.
............................................................................................
.................................................................................