بسم لله الرحمن الرحیم
شناخت دشمن از نگاه آخرالزمانی
وقتی صحبت از این میشود که امروز دشمن کیست؟ برخی میگویند اهل سنت دشمنان اصلی ما هستند و یا اگر نمیگویند، عملا به گونهای رفتار میکنند که این مطلب از آن فهمیده میشود، مثلا برنامههای مختلفی راه میاندازند و شروع به لعن و نفرت پراکنی علنی نسبت به مقدسات اهل سنت و افروختن آتش دشمنیها میکنند.
یک راه شناخت دشمن که شیعیان تکفیری گریزی از پاسخ به آن ندارند، بررسی آیات و روایات مربوط به آخرالزمان است. چرا که هرچه زمان میگذرد صحنه نبرد آخرالزمانی جدیتر میگردد و ما باید مختصات رفتاری خود را با این فضا هماهنگ نماییم.
آیات مورد بررسی
آیات 4 الی 8 ابتدای سوره «الاسراء»، از جمله آیاتی هستند که به صراحت به پیشگوییهای نبرد آخرالزمان میپردازد.
«وَ قَضَیْنا إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» [۴/الاسراء]
ما در تورات به بنى اسرائیل حکم قطعى کردیم که شما در زمین دو بار فساد خواهید کرد و برترى طلبى و طغیان بزرگى خواهید نمود.
«فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا» [۵/الاسراء]
چون وقت مجازات شما بر نخستین فساد و تبهکاریتان رسید، بندگانى که منسوب به ما هستند به سویتان مىفرستیم، بندگانى با صلابت و سرسخت که بر سرتان فرود آیند که در میان خانهها به جست وجوى [شما] بپردازند و این وعدهاى قطعى و انجام شدنى است.
«ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً» [۶/الاسراء]
پس [از چندى] دوباره شما [یهودیان] را بر آنان[مسلمانان] چیره میکنیم و شما را با اموال و پسران یارى میدهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر میگردانیم.
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»[۷/الاسراء
اگر خوبى کردید، خوبى به خود نمودهاید و اگر بدى کردید به خود بدى کردهاید.
«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً.» [۸/الاسراء]
چون زمان فساد ایجاد کردن دومین بار فرا رسد [مؤمنین بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد [تان] چنان که بار اول داخل شدند، درآیند و بر هر چه دست یافتند یکسره [آن را] نابود کنند.
بررسی ظاهر آیات
ذیل این آیات بین مفسرین و محققین سوالاتی مطرح شده است، از جمله اینکه آیا این فسادها و مجازاتها محققشدهاند یا خیر؟ و مجازاتکنندگان چه کسانی هستند؟
برخلاف آنچه برخی مدعی شدهاند، پادشاهان مصر، بابل، یونان، ایران، روم و دیگران که در طول تاریخ بر یهودیان تسلط یافتند، هیچکدام با صفت «عبادا لنا» (بندگان ما) که در این آیات آمده است، سازگارى ندارند خصوصا اینکه از آنچه در ادامه این آیات گفته میشود معلوم میشود هر دو مجازات یهودیان توسط "یک امت" صورت میگیرد و همان امتی که مرتبه اول یهودیان را مجازات میکنند در مرتبه دوم نیز همانها هستند که چنین میکنند، چون در ادامه آیات گفته میشود در مرتبه دوم هم همانها وارد مسجد میشوند همانطور که بار اول وارد شده بودند «لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ»
اولین فساد و کیفر در برابر آن، در صدر اسلام، به دست مسلمانان انجام گرفت، چرا که خداوند در صدر اسلام مسلمانان را بر آنان مسلط ساخت و مسلمانان درون خانههاى آنها به جستوجویشان پرداخته و سپس وارد مسجد الاقصى شدند.
اگرچه همانطور که قرآن درآیات دیگر در مورد یهودیان میگوید: «وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً»[1] فتنه گرى و فسادانگیزى در گذشته و حالِ یهود وجود داشته است، اما با بررسى تاریخ یهود بعد از حضرت موسى (ع) روشن میگردد، برترى وعده داده شده آنها «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» به صورت همزمان با فسادانگیزى بار دوم یهود، در هیچ دورهاى از تاریخ یهود، جز دوره پس از جنگ جهانى دوم تا کنون وجود ندارد. که البته کیفرِ وعده داده شده خداوند نیز در پى آن خواهد آمد.[2]
بررسی روایات مربوط به آیات
در روایتی از امام صادق (علیه السّلام): ایشان آیه «وَ قَضَیْنا إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» را ذکر و سپس آیه را چنین تأویل مینمایند[3] که فساد اول کشتن على بن ابى طالب (علیه السّلام) است و دیگری نیزه زدن بحسن بن على (علیه السّلام) و برتری جویی و سرکشی بزرگ «و لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» نیز مقصود: کشتن حسین علیه السّلام است.
در ادامه روایت مذکور آمده است: « فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما» یعنى هنگام پیروزى خونخواهان حسین (علیه السّلام) «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ» آنها مردمى هستند که خدا آنها را پیش از آمدن حضرت قائم علیه السّلام بفرستد پس خونى (و مسئول خونى) از آل محمد بجاى نگذارند جز آنکه او را بکشند «و این وعدهاى است انجام شده» یعنى آمدن حضرت قائم (علیه السّلام)
و در ادامه روایت آیات به رجعت امام حسین (علیه السلام) و یارانشان در زمان حضرت حجت تأویل برده میشود.[۴]
آنچه در این روایت تأویل شده است تشبیه فسادها و برتری جویی امت اسلام به بنیاسرائیل است، همچنین در این روایت عوض دو مرتبه مجازات اشاره شده در آیه صرفا به یک مرتبه مجازات و انتقام اشاره شده است، اما اشارهای نشده است که این انتقام از چه کسانی در آخرالزمان گرفته میشود و صرفا تذکر داده شده است که آن افراد دشمنان اهل بیت محسوب میشوند.
با بررسی دیگر روایات معلوم میشود نبرد آخرالزمانی یاران حضرت حجت بر دو محور شیعیان، علی الخصوص شیعیانی از قم و دجال با محوریت یهودیان به عنوان یاران او صورت میگیرد.
در مورد یاران حضرت حجت در این نبرد در روایاتی از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است، ایشان آیه « بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» را میخواندند و فرمودند: مراد از این آیه حضرت قائم (ع) و یاران اویند که نیرومند و باصلابت هستند[۵]
همچنین در روایتی وقتى امام صادق (ع) این آیه را قرائت میفرمایند، راوی میپرسد: «فدایت گردیم آنها چه کسانى هستند؟ امام سه بار میفرمایند: به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند.»[۶]
در مورد یاران دجال نیز در حدیثى از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس بر بغض و دشمنى با ما بمیرد، یهودى محشور میشود!» سؤال شد: چرا یهودى؟ در حالى که آنها مسلمان زاده بودهاند؟! فرمودند: «چون اگر دجّال خروج کند از سپاهیان او خواهند شد.»[۷]
این روایت نشان میدهد اولا جریان دجّال یک جریان یهودى است، چون پیامبر بین یهودى شدن و همراهى دجّال ملازمه برقرار نمودهاند و ثانیا اینکه محور دشمنى، دجال بغض و دشمنی با پیامبر و اهل بیت ایشان است.
در حدیثی که شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» میآورند به نقل از پیامبر گفته میشود که اکثر پیروان دجال از یهودیان و زنان و اعراب هستند و دجال و یارانش بر تمام کرانه زمین جز مکه و دو حومه آن در آیند.[۸] همچنین بنا به برخی منابع اهل سنت گزارشهایی از نبرد آخر الزمانی مسلمانان و یهود و نابودی یهودیان در این نبرد داده شده است. به طور مثال در روایتی از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «قیامت برپا نمیشود تا این که مسلمانان با یهود بجنگند و [در این جنگ] مسلمانان، یهود را میکُشند تا جایى که یهودى پشتِ سنگ و درخت، پنهان میشود و آن سنگ و درخت میگوید: اى مسلمان، اى بنده خدا! این یهودى در پشت من پنهان است. بیا و او را بکُش.»[۹]
جمعبندی
با توجه به آیات ۴-۸ سوره مبارکه اسراء و نیز روایت ذیل آن نبرد آخرالزمانی حق و باطل بین امت اسلام که یاران خاص آن شیعیان و دجال که یاران خاص آن یهودیان هستند صورت میگیرد و نقطه دشمنی محبت و بغض اهل بیت عترت(سلام الله علیهم اجمعین) میباشد.
کلیپهای مرتبط:
دریافت مدت زمان: 2 دقیقه 47 ثانیه
ارجاعات:
[1] المائده آیه 64.
[2] ر.ب: کورانی، علی، عصر ظهور، مترجم: مهدی حقی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷، ذیل عنوان نقش یهودیان در دوران ظهور – نگاهی به تاریخ یهود، صص: ۸۲-۹۹.
[3] از این جهت گفته میشود تأویل که ظاهر آیات با این روایت هماهنگی ندارد چرا که اولا روایت پیرامون یهودیان و فساد یهودیان است و ثانیا در آیات از فساد یهودیان و مجازات شدن آنها توسط مومنین و غلبه یافتن مجدد آنها و فسادگری مجدد آنها و مجازات مجدد آنها صحبت شده است اما در روایت به غلبه یافتن مجدد مومنین بر یهودیان که در زمان رجعت امام حسین (علیه السلام) صورت میگیرد اشاره میکند و به مجازات دومی که در آیات گفته شده است اشارهای نمیکند و این بیان حتی اگر توضیح ملاصالح مازندرانی در ذیل این روایت را هم بپذیریم با نص آیات که غلبه و برتری بعد از فساد و مجازات مربوط به یهودیان میباشد هماهنگی ندارد.
[۴] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج 8 ؛ ص: 206 استفاده شده از ترجمه: کلینى، محمد بن یعقوب - رسولى محلاتى، هاشم، الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، 2جلد، انتشارات علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، 1364 ش ، ج2، ص: 4 و عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ؛ ج2 ؛ ص281 و عروسى حویزى عبد على بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، چاپ چهارم، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1415 ق، ج ۳، ص: ۱۳۸ و و بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5جلد، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش؛ ج 3؛ ص: 502.
متن حدیث: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ الْأَصَمِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْبَطَلِ: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِهِ تَعَالى: «وَ قَضَیْنا إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ» قَالَ: «قَتْلُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَ طَعْنُ الْحَسَنِ علیه السلام. «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» قَالَ: «قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه السلام. «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما»: فَإِذَا جَاءَ نَصْرُ دَمِ الْحُسَیْنِ علیه السلام «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ»؛ قَوْمٌ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ علیه السلام، فَلَا یَدَعُونَ وِتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوهُ. «وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا»: خُرُوجُ الْقَائِمِ علیه السلام. «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ»: خُرُوجُ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی سَبْعِینَ مِنْ أَصْحَابِهِ، عَلَیْهِمُ الْبَیْضُ الْمُذَهَّبُ، لِکُلِّ بَیْضَةٍ وَجْهَانِ، الْمُؤَدُّونَ إِلَى النَّاسِ أَنَّ هذَا الْحُسَیْنَ قَدْ خَرَجَ حَتّى لَایَشُکَّ الْمُؤْمِنُونَ فِیهِ، وَ أَنَّهُ لَیْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَیْطَانٍ، وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَیْنَ أَظْهُرِهِمْ، فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام، جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ، فَیَکُونُ الَّذِی یُغَسِّلُهُ وَ یُکَفِّنُهُ وَ یُحَنِّطُهُ وَ یَلْحَدُهُ فِی حُفْرَتِهِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍ علیهما السلام، وَ لَا یَلِی الْوَصِیَّ إِلَّا الْوَصِیُ.
[۵] عن حمران، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: کان یقرأ: بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ ثم قال: «هو القائم و أصحابه اولی بأس شدید». عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ؛ ج2 ؛ ص281 و ج البرهان فی تفسیر القرآن؛ 3 ؛ ص505
[۶] وَ رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج57 ؛ ص216
[۷] عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ صَالِحٍ الْأَسَدِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بَعَثَهُ اللَّهُ یَهُودِیّاً قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ شَهِدَ الشَّهَادَتَیْنِ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا احْتَجَبَ بِهَاتَیْنِ الْکَلِمَتَیْنِ عَنْ سَفْکِ دَمِهِ أَوْ یُؤَدِّیَ الْجِزْیَةَ وَ هُوَ صَاغِرٌ ثُمَّ قَالَ مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بَعَثَهُ اللَّهُ یَهُودِیّاً قِیلَ وَ کَیْفَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنْ أَدْرَکَ الدَّجَّالَ آمَنَ بِهِ. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، 2جلد، دار الکتب الإسلامیة - قم، چاپ: دوم، 1371 ق ج1 ؛ ص90. مشابه همین حدیث در (طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی (للطوسی)، 1جلد، دار الثقافة - قم، چاپ: اول، 1414ق، ص: 649.) و در بحار به نقل از امالی شیخ صدوق نیز ذکر شده است: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج27 ؛ ص218.
[۸] الدَّجَّالَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَخَّرَهُ إِلَى یَوْمِکُمْ هَذَا فَمَهْمَا تَشَابَهَ عَلَیْکُمْ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَیْسَ بِأَعْوَرَ إِنَّهُ یَخْرُجُ عَلَى حِمَارٍ عَرْضُ مَا بَیْنَ أُذُنَیْهِ مِیلٌ یَخْرُجُ وَ مَعَهُ جَنَّةٌ وَ نَارٌ وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهْرٌ مِنْ مَاءٍ أَکْثَرُ أَتْبَاعِهِ الْیَهُودُ وَ النِّسَاءُ وَ الْأَعْرَابُ یَدْخُلُ آفَاقَ الْأَرْضِ کُلَّهَا إِلَّا مَکَّةَ وَ لَابَتَیْهَا وَ الْمَدِینَةَ وَ لَابَتَیْهَا. ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، 2جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق، ج2 ؛ ص:529.
[۹] رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله: لا تَقومُ الساعَةُ حتّى یُقاتِل َالمُسلمونَ الیَهودَ، فیَقتُلَهُمُ المُسلمونَ حتّى یَختَبئ الیَهودِیُّ وَراءَ الحَجَرِ والشَّجَرِ، فیقولَ الحَجَرُ والشَّجَرُ: یا مُسلمُ، یا عبدَاللّهِ! هذا یَهودِیٌّ خَلفِی فَتَعال فَاقتُلهُ. کنز العمّال: ج 14 ص 208 ح 38417 و مسند احمد، ج 2، ص 417؛ معجم احادیث الامام المهدى، ج 1، ص 312.
................................................................................