📌قرارمان بر این شد، بدون تعصب به سوالات متعدد زندگی مصدق بپردازیم.
📝در قسمت اول به بخشی از سوالات زندگی او پرداختم.
و اما سوالات مربوط به بخش دوم زندگی مصدق:
⁉️۸. مصدق مشهور به ضد انگلیس و البته فرماسون! مدتی بعد از جنگ جهانی دوم با انتقال پایگاه فراماسونی به آمریکا و ایجاد رقابتهایی بین انگلستان و آمریکا بر سر قدرت و خصوصا از مهمترین ابزارهای قدرت نفت، به خیل موافقان با لغو امتیازات نفت انگلیسیها می پیوندد.
برای فهم درست علت همراهی مصدق با مخالفان امتیازات انگلیس و همچنین صحبتهای ضد انگلیسی او باید به نکات زیر دقت کنیم:
👈اولا مصدق همان کسی است که چندسال قبل وقتی بحث برداشته شدن امتیازات نفت انگلیسیها پایاپای شوروی، مطرح شد با این طرح مخالفت کرد و همچنین کسی است که در سابقه خود همکاریهای مهمی با انگلیسیها دارد.
👈ثانیا دهه ۱۳۲۰ش دههای است که بین انگلیس و آمریکا نبرد قدرت برقرار است و در برخی نقاط جهان مثل مصر حتی آمریکا و انگلیس به تقابل مستقیم نظامی هم نزدیک شدهاند.
👈ثالثا مصدق اولین کسی نیست که جریان مخالفت با قراردادهای نفتی را کلید میزند بلکه کسانی چون حائری زاده و آیتالله کاشانی اولین اعتراضها را دارند و مصدق بعد از مدتی از آغاز اعتراضات با این اعتراضات همراه میشود و البته به علت سابقه مسئولیتهایش، سن و مدارک علمی که داشته است به سرعت به لیدر ماجرای اعتراض به امتیازات نفتی انگلیس تبدیل میشود.
⁉️۹. برای اینکه متوجه شویم در نهضت ملی نفت چه اتفاقی افتاد باید یک بار ماجرا را به صورت کلی مرور کنیم:
• 👈اعتراضاتی از سوی نخبگان سیاسی و دینی با حمایتهای گسترده مردمی به امتیازات ظالمانه نفت انگلیس راه افتاد.
• 👈مصدق به موج اعتراضات پیوست و به لیدری حرکت رسید.
• 👈اعتراضات به نتیجه رسید و دولت ملی به قدرت رسید.
• 👈نفت ملی شد اما مصدق در قدم دوم خود نیروهای مذهبی که نقش اول در به قدرت رسیدنش را داشتند از خود راند و یا به زندان انداخت. مثلا نواب و فدائیان مدت کمی بعد از نخست وزیری وی با باز نمودن پروندهای مربوط به سالها قبل مجرم شناخته شده و به زندان افتادند. این حرکت وی موج اول از قلع و قمع مبارزان بود.
• 👈 مصدق به یکباره در اوج مسئولیتها و هنگامی که زمان شعار دادن به اتمام رسیده بود و هنگام عمل بود، با استعفایی بهانه جویانه، نهضت را با بحران مواجه ساخت.
• 👈آیتالله کاشانی مثل همیشه از مصدق حمایت نمود و با وجود وعدههای بسیار شاه به ایشان، دست از حمایت از مصدق برنداشت و با آمدن مردم به صحنه قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ محقق شد.
• 👈مصدق باردیگر به قدرت رسید اما این بار شاه دیگر قدرت سابق را نداشت و مصدق یکه تاز صحنه بود و نیروهای ملی را هم از خود راند کسانی چون حسین مکی، حائری زاده و بقایی و... همه از وی رانده شدند و این موج دوم از قلع و قمع مبارزان بود.
• 👈مصدق در ادامه با قلدری تمام، اختیارات قانونگذاری را هم برای مدت بیشتری طلب کرد و مجلس را که با وی مخالفت نمود، با برگزاری رفراندوم ساختگی تعطیل کرد.
........................................................................................
پینوشت: ماجرایی که حضرت امام بعد از آن به مسلمان نبودن مصدق حکم میکنند مربوط به همین رفراندوم ساختگی مصدق است. ایشان نقل میکنند:
👈یک گروهى که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتى که مرحوم آیتاللَّه کاشانى دید که اینها خلاف دارند مىکنند و صحبت کرد، اینها [این] کار کردند [که] یک سگى را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیتالله» گذاشتند! این در زمان آن بود که اینها فخر مىکنند به وجود او[مصدق] او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکى از علماى تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگى را عینک زدهاند و به اسم «آیتالله» توى خیابانها مىگردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلى خواهد خورد. و طولى نکشید که سیلى را خورد. و اگر مانده بود سیلى بر اسلام مىزد.
( صحیفه امام، ج1 4، ص: 456-457.)
دانلود فیلم خاطره امام در مورد مصدق و جمله ایشان که اوهم مسلم نبود.
عکسهاے زیرخاکے
پنج روز پس از سخنان #امام_خمینی در خرداد ۶۰ درباره #مصدق که فرمود: "او هم مسلم نبود"، وزارت کشور در اطلاعیهای از تغییر نام خیابان "مصدق" به "ولیعصر" خبر داد.
https://t.me/Axezirkhaki/11385
آنچه که با مرور کلی تاریخ بعد از انقلاب در جریان روشنفکری مشهود است رفتارهای مشابه گذشته است.
اگرچه الان فرصت این را ندارم که به صورت تفصیلی به آنچه بعد از انقلاب در دولتهای اول و دوم خاتمی رخ داد و همان موج در دولت روحانی هم تقریبا در حال امتداد است، اشاره کنم اما فی الجمله برای دوستانی که علاقه دارند، اشارهای میکنم.
رویکرد به بن بست رساندن شعارهای انقلابی و امتیاز خواهی به عنوان کمبود توان موجود در راه محقق کردن شعارها و در آخر هم نبرد قدرت و زمین زدن اصل انقلاب رویکردی مشابه در جریان لیدری جریان روشنفکری است.