شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۴۴ مطلب با موضوع «امام و رهبری» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

در روایتی از امام صادق (علیه السلام) در کتاب شریف کافی آمده است:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الدِّینَ دَوْلَتَیْنِ‏ دَوْلَةَ آدَمَ‏ وَ هِیَ دَوْلَةُ اللَّهِ وَ دَوْلَةَ إِبْلِیسَ»

خداى عز و جل دین را دو دولت قرار داده دولت آدم- و آن دولت خدا است- و دولت ابلیس،

«فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُعْبَدَ عَلَانِیَةً کَانَتْ‏ دَوْلَةُ آدَمَ»

هنگامى که خداوند اراده فرماید که‏ آشکارا پرستش شود دولت آدم بر سر کار باشد،

«وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُعْبَدَ فِی السِّرِّ کَانَتْ دَوْلَةُ إِبْلِیسَ»

و همین که اراده فرماید که در پنهانى پرستش شود دولت ابلیس بر سر کار آید،

«وَ الْمُذِیعُ لِمَا أَرَادَ اللَّهُ سَتْرَهُ مَارِقٌ‏ مِنَ الدِّینِ‏.»[1]

و آن کس که فاش کند چیزى که خداوند خواسته است پنهان باشد، او از دین بیرون رفته (و خارج شده) است.

 

بر اساس این روایت این خداوند است که اراده ظهور دولت حق و یا استیلاء باطل را در ادوار مختلف تاریخ می‌کند و در دوران سلطه باطل جریان حق برای حفظ خود باید تقیه پیش کند و زبان در کام نهد اما این صحنه با تغییر اراده خداوند بر ظهور دولت حق تغییر خواهد کرد.

«خداوند متعال اگر اراده نکرده بود که این کار پیش برود، این مقدّمات را فراهم نمیکرد.» «اِذا اَرادَ اللهُ شَیئاً هَیَّاَ اَسبابَه‌؛ مقدّمات کار که فراهم میشود، پیدا است خدای متعال اراده فرموده است این کار انجام بگیرد. مقدّمات کار، ایجاد انقلاب است، تشکیل جمهوری اسلامی است، تشکیل نظام اسلامی است؛ اینها مقدّمات کار است برای ایجاد آن تمدّن اسلامیِ متناسب با این زمان و با این قرن. اینها مقدّماتی است که خدای متعال فراهم کرده است که به آنجا برسیم و ان‌شاءالله خواهیم رسید.» « جمهوری اسلامی دارد نشان میدهد که یک تمدّنی در حال رشد و بالندگی است که اگر به توفیق الهی و به کمک الهی به نتایج خودش برسد، بساط ظلم و استکبار و استعمار دولتهای غربی برچیده خواهد شد.» «هر کس خدا با او است، او پیروز است چون قدرت متعلّق به ذات مقدّس پروردگار است. [اگر] ما با خدا باشیم، در راه خدا باشیم، پیروزی، قطعیِ صددرصد است، هیچ تردیدی در آن نیست[2]


[1] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏2 ؛ ص372 و أصول الکافی / ترجمه مصطفوى ؛ ج‏4 ؛ ص78

[2] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار با مردم قم ۱۹ دی ۱۳۹۷

......................................................................

مطالب مرتبط:

گزارش آسمانی و داروینیستی از تاریخ


دریافت
جلسه اول از سخنرانی ۱۹ دی ۱۳۹۷حجت‌الاسلام ارفع؛ 
ایشان سلسله سخنرانی‌هایی را با موضوع از انقلاب فاطمی تا انقلاب خمینی آغاز نموده‌اند. توصیه می‌کنم این جلسات را از این لینک حتما دنبال کنید.
 
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت قبل به این اشاره کردم که قرائت‌های مختلفی از اسلام در مقابل "اسلام ناب" وجود دارد که هرکدام فهم‌های مختلفی از دشمن ارائه می‌کنند.

🔹در قرائت جریان ولایتی یا همان جریان شیعی تکفیری، غیر شیعیان خصوصا اهل سنت از کافران مستحق عذاب الهی بوده و مصداق دشمن محسوب می‌شوند.

🔹در قرائت جریان سلفی یا همان وهابی، غیر وهابی‌ها خصوصا شیعیان از کافران مستحق عذاب الهی بوده و مصداق دشمن محسوب می‌شوند.

🔹در قرائت اسلام رحمانی یا همان پلورالیزم اسلامی نیز هر فرد معتقد به هر دینی نجات یافته و اهل سعادت به نحو مطلق است.

🔹اما در قرائت جریان حزب‌الله یا همان "اسلام ناب" غالب انسان‌ها از مستضعفین فکری محسوب می‌شوند و بنا به قاعده "قبح عقاب بلا بیان" و به استناد آیاتی چون «وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» اهل عذاب و دشمن محسوب نمی‌شوند بلکه هرکدام بسته به فهمی که از حق داشته و به آن عمل نموده‌اند به سعادت خود نیز می‌رسند. البته سعادت آنها به نحو مطلق نیست و هرکس به اندازه ظرف وجودی خود در دنیا به کمال می‌رسد.

در تحلیل چرایی این اختلاف فهم‌ها بیش از اینکه دنبال برچسپ‌هایی چون نفاق و ارتباط با دشمن و... باشیم، باید مشکل را در مبانی ادراک و برداشت صاحبان این قرائت‌ها جستجو نماییم و بپذیریم که غالب بدنۀ صاحبان این آراء واقعا دین را چنین می‌فهمند و باید بدنبال ریشه‌های این تفاوت‌ در ادراک بود.

وقتی مبانی ادراکی متفاوت باشد تبعا برخی ظهوراتی که از آیات و روایات فهمیده می‌شود نیز متفاوت می‌گردد. مثلا وقتی جریان سنتی و یا ولایتی حوزوی را بررسی می‌نماییم، درمی‌یابیم عمدتا مخالفان فلسفه و عرفان در این جریان جای می‌گیرند و برعکس آن عمدۀ فیلسوف‌ها و عرفا در سلک جریان انقلابی و یا طالب اسلام حداکثری جای می‌گیرند.

اگرچه همواره موارد استثنائی وجود دارد اما این اختلاف فهم‌ها صرفا از یک مؤلفه نشأت نمی‌گیرند تا بتوان مدعی شد این مؤلفه موجب تمایز کلی این طیف‌ها می‌شود. اما نقش بسیار زیاد برخی مؤلفه‌ها را نیز نباید انکار نمود.

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های متمایز کننده این جریان‌ها، فهم‌ هر جریان از توحید و ساختار عالم وجود و مراتب آن می‌باشد.

به تعبیری هرچه فهم افراد از توحید متفاوت و یا عمیق‌تر می‌گردد، نحوۀ بسط یافتن توحید در عالم نیز برای آنها متفاوت می‌شود.

به طور مثال کسی چون حضرت امام در توضیح چیستی مفهوم "سعادت و شقاوت" بعد از توضیح مراتب عالم، از جمله مقدمات رسیدن به سعادت در مراحل کمالی را علم به ساختار عالم وجود می‌دانند و می‌فرمایند:

👈« اقلّ مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند.»[1]

حال این گزاره را قیاس کنید با فتوای برخی از علماء جریان ولایتی در حرمت خواندن فلسفه.

📌به تعبیری برای انقلابی شدن حوزه عوض پرداختن به جدال‌ها و استهلاک نیروها، بیاییم فهم‌ها از توحید را تعمیق کنیم که از مصادیق آن پرداختن بیشتر به علومی چون "فلسفه و عرفان" است.



[1] تقریرات فلسفه امام خمینى قدس سره، 3جلد، چاپ اول، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) 1381 ه.ش، ج3؛ ص: 472.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

وقتی از "دشمن و ضرورت مبارزه با او" سخن بگویی چند دسته مقابل شما قد علم می‌کنند:

دسته اول افراد لائیکی هستند که اصل وجود هرگونه دشمن و لزوم مبارزه با او را منکر می‌شوند. این افراد در واقع "سال‌های دراز ظلم استعمار و به استضعاف کشاندن ملت‌ها" را منکر هستند که بحث آن گذشت.

دسته دوم افراد سکولار یا صوفی مسلکی هستند که به ظاهر حتی مدعی اعتقاد زیاد به دین نیز هستند اما دین استحاله‌شده‌ای که بسیار مختصر و محدود است و قائل به وارد شدن دین به عرصه مبارزه و دشمن شناسی نیستند، این افراد در واقع منکر آیات متعدد و صریح قرآن در این مورد هستند که بحث آن نیز گذشت.

دسته سوم تکفیری‌هایی هستند که هم اصل وجود دشمن را پذیرفته‌اند و هم قائل به ضرورت مبارزه با دشمن هستند اما از نظر مصداق با ما اختلاف نظر دارند، رویکرد جریان تکفیر تعمیم کفر و دشمنی به عمده انسان‌ها و تقلیل اهل ایمان و صلح به بخش قلیلی از بشر است. این جریان درون اهل سنت به جریان سلفی و وهابی مشهور است و در شیعه به جریان ولایتی یا شیرازی.

اگرچه این جریان‌ها اسم‌های زیبایی چون سلفی به معنای بازگشت به عقاید اصیل و سلف اسلام و یا ولایتی به معنای اعتقاد راسخ به جریان ولایت برای خود برگزیده‌اند اما اشتراکات و در واقع انحرافات مشابهی دارند.

"کفر و دشمن" معرفی شده در ادبیات حزب‌الله یا همان جریان مؤمن انقلابی، نه اهل سنت و نه مسیحیت و یهود و نه حتی انسان‌های بی‌دین و لائیک هستند؛ بلکه به تعبیر حضرت آقا: « دشمن اصلى، صهیونیستها و نیز دولت و رژیم آمریکاست که تحت تاثیر کمپانیها و فروشندگان و صادرکنندگان اسلحه و چپاولگران بین‌المللى قرار دارد و به دست آن‌ها، اداره و پشتیبانى مى‌شود.»[1] و « بزرگ‌ترین گرفتارى دنیاى اسلام این است که متوجّه توطئه و دست خبیث دشمنان خود نیست؛ این یکى از بزرگ‌ترین یا بزرگ‌ترین گرفتارى دنیاى اسلام است.»[2]

دشمن اصلی شما آمریکاست.
دریافت
مدت زمان: 49 ثانیه 

بسیاری از انقلابی‌ها در مواجهه با ادلۀ جریان ولایی در عین اینکه دشمن و اهل نار و شقاوت بودن همه غیر شیعینا را پذیرفته‌اند با آوردن توجیهات وجه جمع‌هایی چون "اصلی و فرعی نمودن دشمن و دشمنی" و یا تذکر "لزوم رویکرد تقیه‌ای و تفاوت داشتن اعتقاد قلبی و رفتار" به نوعی با آن‌ها همراهی می‌کنند و اما در نگاه کسانی چون حضرت امام(ره) حقیقتا غالب "ناس" که اهل تسنن و یهودی‌ها و مسیحی‌ها و حتی کسانی که اصلا دین هم ندارند را اولا اهل عذاب متصور ما نمی‌دانند و ثانیا هر کدام را به قدر فهم و وسع خود اهل رستگاری می‌دانند. حضرت امام در این مورد می‌گویند:

سعادت براى اشخاص، مختلف است، همین طور شقاوت هم مختلف می‌‏باشد؛ مثلًا شقاوت ملاها غیر از شقاوت عوام است؛ چنانکه سعادت آنها هم متفاوت است، زیرا یک دسته از نوع بشر شبیه حیوانات هستند، مثل آمریکایی‌هاى اصلىِ قدیم یا وحشی‌هاى آفریقا، چون این‌ها از مبدأ و معاد خبرى ندارند و از امور اعتقادى محروم بوده و متوجه معانى نبوده‏اند و آن چیزهایى که به قلوب ما خطور مى‏کند، اصلًا به اذهان آنها خطور نکرده است و در غفلت بحت مانده‏اند؛ لذا این‌ها، هم از سعادت اعتقادى حق و هم از شقاوت اعتقادى باطل محروم هستند، {...} و اما دسته دیگر که کثیرى از نوع انسان را تشکیل مى‏دهند، گرچه در مراکز تمدن علمى و عملى بوده‏اند، و لیکن چون اباً عن جدٍّ بر دین منسوخ سابق بوده‏اند و به دین لاحق مشرّف نشده‏اند، ولى نه از باب عناد و نفاق، بلکه از باب قطع به خلاف؛ یعنى آنها اصلًا و ابداً حتى احتمال صحت اسلام را هم نمى‏دهند، همان طورى که ما اصلًا احتمال نمى‏دهیم که مسلک بهایی‌ها صحیح بوده و آنها درست گفته باشند؛ چون آنها را باطل صرف مى‏دانیم و لذا متوجهش نیستیم، و جماعت کثیرى هستند که اسلام را همین طور مى‏دانند، و یا اینکه در جایى هستند که اسمى از اسلام به گوششان نخورده است؛ مثل بودایی‌هایى که در فلان ده فلان جزیره قرار گرفته‏اند. {...} نمی‌‏توان گفت این چنین شخصى به جهنم خواهد رفت؛ زیرا محال است، حضرت احدیت با بندگان خود خلاف عدل رفتار کند، پس این شخص را نمى‏توان تعذیب کرد و چنین کسى هم در جهنم نخواهد بود، و آن کفارى که خدا در قرآن به آنان وعده عذاب و جهنم داده است، مسلّماً این دسته از کفار نیستند.

اگر انسان به قرآن خوب نگاه کند، می‌‏فهمد قرآن با کفارى که حرف زده و به آنها وعید می‌‏دهد، کفار قریش و معاندین پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم بوده‌‏اند که در اصطلاح قرآن بر اینها فساق و فاسق هم اطلاق می‌‏شود و فاسق در اصطلاح قرآن به این معنى است. و خلاصه، این گونه اشخاص مسلّم به جهنم نمى‏روند، البته به بهشتى که جایگاه مقربین است، راهى نداشته و به طور مسلّم به جایگاه و مقام مؤمنین هم راهى ندارند{...} پس نمی‌‏توان گفت: کسى که هیچ تقصیرى نکرده- جز آنچه که فهمیده، چیز دیگرى به گوشش نخورده و یا اگر شنیده به طورى به چیزهایى که از پدر و مادر شنیده، معتقد بوده که احتمال صحت غیر آن را نمى‏داده است- به جهنم خواهد رفت، آیا خدا جهنم را خلق کرده تا هر که معصیتى کرد فوراً او را به جهنم بیاندازد؟ چنانکه وعاظ ما همین که بالاى منبر مى‏روند، آن چنان سخن مى‏گویند که مردم را مأیوس کرده و جهنم را از آنها پر می‌کنند.

ر.ب: تقریرات فلسفه امام خمینى قدس سره، ج‏3، ص: 476 ۴۸۸.

در مقابل نظر حضرت امام اسلام تکفیری و اسلام رحمانی وجود دارند.

در نگاه تکفیری تنها پیروان دین و مذهب و فرقه واحدى اهل نجات و رستگاری‌اند. به عنوان مثال تنها مسلمان شیعه دوازده امامى پایبند به همه اصول مذهب و احکام شریعت امکان رستگارى دارد و دیگران همه نارستگارانند. از نظر عقلى این گمانه مغایر با اصل غلبه خیر بر شر است و از نظر دینى با غلبه رحمت خدا و هدف اساسى خلقت انسان و ملاک‏ها و معیارهاى رستگارى و نارستگارى ناسازگارى دارد.[3]

در نگاه اسلام رحمانی نیز همه پیروان ادیان اهل نجات و رستگارى‏ مطلق هستند و به عبارت دیگر شرط نیک فرجامى فقط اعتقاد به دین‏ و یا هر نوع دین‌داری مبتنی بر اعتقاد است و بس، اما اینکه کدامین دین را برگزینیم هیچ نقشى در این زمینه ندارد. این گمانه مبتنى بر پلورالیسم دینى است.[4]



[1] بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان ۳۰/۸/۱۳۷۵

(لازم به توضیح است با توجه به فیش‌های موجود از سخنان حضرت آقا در مورد دشمن شناسی منظور ایشان از دشمن اصلی و فرعی غیر از توجیه متصور برخی از حزب‌الهی‌ها در اصلی و فرعی کردن دشمنی با یهود و اهل سنت است و شرح آن در آینده خواهد آمد.)

[2] بیانات در دیدار شرکت کنندگان در سى‌ویکمین دوره‌ى مسابقات بین‌المللى قرآن کریم‌ - 1393/03/13

[3] جهت آگاهى بیشتر بنگرید: شهید مطهرى، مجموعه آثار، تهران: صدرا. ج 1، صص 288- 285.

[4]  همان، صص 285- 280.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بیان شقاوت‏[1]

اختلاف انسانها در شقاوت‏

چنانکه گفتیم سعادت براى اشخاص، مختلف است، همین طور شقاوت هم مختلف مى‏باشد؛ مثلًا شقاوت ملاها غیر از شقاوت عوام است؛ چنانکه سعادت آنها هم متفاوت است، زیرا یک دسته از نوع بشر شبیه حیوانات هستند، مثل آمریکایی‌هاى اصلىِ قدیم یا وحشی‌هاى آفریقا، چون این‌ها از مبدأ و معاد خبرى ندارند و از امور اعتقادى محروم بوده و متوجه معانى نبوده‏اند و آن چیزهایى که به قلوب ما خطور مى‏کند، اصلًا به اذهان آنها خطور نکرده است و در غفلت بحت مانده‏اند؛ لذا این‌ها، هم از سعادت اعتقادى حق و هم از شقاوت اعتقادى باطل محروم هستند، این‌ها مثل حیواناتند که فقط جهات حیوانیشان مثل غضب و کینه و سَبُعیت تکمیل مى‏شود، پس اینهایى که مثل حیوانات بوده و قواى حیوانیشان کامل شده و ملکات حیوانى تحصیل کرده‏اند، در آخرت فقط تجرد برزخى حیوانى دارند و ملکاتشان طبق نفوس برزخیه آن‌ها فعالیت خواهد کرد.

برای خواندن ادامه مطلب روی گزینه «ادامه مطلب» در گوشه سمت چپ پایین کلیک کنید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند:

« إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْه‏» همانا مرد جنگ بیدار است، هرکس آسوده بخوابد،[بداند] دشمن او بیدار و هوشیار است.

«دشمن را بشناسید. یکی از خطراتی که هر ملّتی را تهدید میکند این است که دشمنِ خودش را نشناسد، دشمنِ خودش را دشمن نداند؛ یا دوست بداند یا بی‌طرف بداند؛ این خطر خیلی بزرگی‌ است. این خواب‌رفتگی است. هم دشمن را بشناسید، هم روش‌های‌ دشمنی‌اش را بشناسید؛ ببینید چه‌جوری دشمنی میکند. دچار غفلت نشویم؛ اگر غفلت کردیم، غارت خواهیم شد؛ اگر غفلت کردیم، شبیخون به ما زده خواهد شد؛ غفلت نکنیم. امیرالمؤمنین (علیّه السّلام) فرمود ــ در نهج البلاغه است ــ «وَ اللَّهِ لَا اَکونُ کَالضَّبُعِ تَنامُ عَلَى طولِ اللَّدم‌؛» من مثل آن حیوانی نخواهم بود که معمولاً برای اینکه به خواب برود، یک آهنگی میخوانند و او به خواب میرود؛ من خواب نخواهم رفت، بیدارم و می‌فهمم دُوروبَرم چه می‌گذرد. از ما هم همین را خواسته‌اند. نباید به خواب برویم، نباید غفلت کنیم.»[1]

فیلم صحبت‌های مذکور
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 43 ثانیه 

اگر ما لحظه‌ای غفلت کنیم، دشمن غفلت نمی‌کند و دنبال فرصت است، خداوند می‌‏فرماید:«وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَو تَغْفُلُونَ عَنْ اسْلِحَتِکُمْ وَ امْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیکُمْ مَیْلَةً واحِدَة.» یعنى:" کفار دوست دارند که شما از اسلحه و امکاناتى که دارید، غافل باشید تا با یک یورش شما را نابود کنند."

«همۀ جوان‌های عزیز ما بدانند که دشمنان بیکار نمی‌نشینند، نقشه میکشند؛ هنر این است که نقشۀ دشمن را،‌ توطئۀ دشمن را، نقطه‌ای را که آماج حملۀ ‌دشمن است، بشناسیم و برای مواجهۀ با او، برای مقابلۀ با او، برای خنثی کردن کار دشمن، طرح داشته باشیم، انگیزه داشته باشیم، فکر داشته باشیم. وادادگیِ در مقابل دشمن، دروازۀ همۀ آسیب‌هایی است که بر یک کشوری وارد می‌شود.»[2]

«بصیرت این است که شما بدانید با چه کسی طرفید، بدانید که او درباره‌ی شما چه فکری دارد، بدانید که اگر چشم خودتان را بستید و فکر نکردید، ضربه خواهید خورد. توقّع ما از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی کشور این است که این بصیرت را داشته باشند.»[3]

«اگر چنانچه حقیقتاً این وسایل مقاومت را شناختیم، سمت و سوی کار دشمن را شناختیم، آن‌وقت در مقابل دشمن می‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم‌، نقشه بکشیم، همین عوامل اقتدار را در خودمان به وجود بیاوریم؛ اگر نشناختیم، گاهی ممکن است به دشمن کمک هم بکنیم. بارها من عرض کرده‌ام، اگر در جبهه‌ی جنگ سرباز رزمنده خوابش ببرد، بعد از خواب بیدار بشود گیج و ویج، نمیداند چه کار میکند، توپخانه را روشن کند، ممکن است به خودی ضربه بزند. شما اگر ندانی دشمن کدام طرف است، دوست کدام طرف است، توپخانه را که روشن کردی، به جای اینکه به دشمن بخورد، به دوست میخورد؛ بصیرت که لازم است [برای] این است.»[4]

امام سجاد(علیه السلام) در دعای خود در صحیفه اینگونه می‌گویند:

«اللَّهُمَّ وَ مَا سَوَّلَ‏ لَنَا مِنْ‏ بَاطِلٍ‏ فَعَرِّفْنَاهُ،» خداوندا باطل و نادرستى را که شیطان براى ما می‌آراید بما بشناسان.

«وَ إِذَا عَرَّفْتَنَاهُ فَقِنَاهُ، وَ بَصِّرْنَا مَا نُکَایِدُهُ بِهِ وَ أَلْهِمْنَا مَا نُعِدُّهُ لَهُ » و چون آن را بما شناساندى ما را از آن نگهدارى کن، و ما را بآنچه که او را بفریبیم بینا فرما و بدل ما بیافکن چیزى که براى دور ساختن او آماده سازیم،

«وَ أَیْقِظْنَا عَنْ سِنَةِ الْغَفْلَةِ بِالرُّکُونِ إِلَیْهِ، وَ أَحْسِنْ بِتَوْفِیقِکَ عَوْنَنَا عَلَیْهِ.»[5] و از خواب غفلت که بسبب اعتماد و میل به او ایجاد می‌شود، بیدارمان گردان و بتوفیق خود ما را بر مخالفت او نیکو یارى نما.



[1] بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی - 1396/07/26

[2] بیانات رهبری در دیدار مردم اصفهان - 1395/08/26

[3] بیانات رهبری در دیدار مردم اصفهان - 1395/08/26

[4] بیانات رهبری در دیدار مردم قم - 1395/10/19

[5] الصحیفة السجادیة، 1جلد، دفتر نشر الهادى - قم، چاپ: اول، 1376ش، ص: 86.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۱
  • ۰

بعضی اصل دشمن را انکار میکنند. وقتی ما میگوییم دشمن داریم، می‌گویند «آقا، شما دچار توهّمید؛ توهّم توطئه». خود این مطرح کردن توهّم توطئه، به‌نظر ما یک توطئه است؛ برای اینکه حسّاسیّتها را کم کنند [میگویند]: «آقا، دشمن چیست، کدام دشمنی؟» واضح‌ترین چیزها را انکار میکنند. میگوییم آمریکا دشمن انقلاب است، ذات نظام سلطه اقتضا می کند که با نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی دشمن باشد؛ منافعشان ۱۸۰ درجه با یکدیگر اختلاف دارد. نظام سلطه اهل خیانت است، اهل جنگ‌افروزی است، اهل ایجاد و سازماندهی گروه‌های تروریست است، اهل سرکوب کردن گروه‌های آزادی‌خواه است، اهل فشار آوردن بر مظلومین -مثل فلسطین و امثال فلسطین- است؛ این طبیعت نظام سلطه است. شما الان ببینید آمریکا و انگلیس، قریب صد سال است که دارند بر مردم فلسطین فشار می‌آورند -چه قبل از تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، چه بعد از آن تا امروز- دارند فشار می‌آورند روی فلسطینی‌ها. خب این، حرکت نظام سلطه است؛ اسلام که نمی‌تواند در مقابل این ساکت بماند؛ نظام اسلامی که نمی‌تواند ببیند و بی‌تفاوت بماند. نظام سلطه مستقیماً به کشور بمباران‌کننده‌ی مردم یمن کمک میکند -آمریکا صریحاً، مستقیماً کمک می‌کند به بمباران یمن- بمبارانِ کجا؟ بمباران جبهه‌های نبرد؟ نه، بمباران بیمارستان، بمباران بازار، بمباران مدرسه، بمباران میدان عمومی مردم؛ آمریکا کمک می کند. خب، نظام اسلامی نمی‌تواند بی‌تفاوت بماند. اینها با همدیگر دشمنند؛ در ذات خود با هم مخالفند. چطور میشود منکر این دشمنی شد؟ آمریکا بیست‌وهشتم مرداد را راه انداخت و حکومت ملّی را سرنگون کرد؛ آمریکا از اوّل انقلاب تا امروز دارد با ما دشمنی میکند؛ آمریکا در زمان طاغوت، ساواک را به راه انداخت که مایه‌ی شکنجه‌ی مردم و مبارزین [بود]؛ آمریکا در جنگ هشت‌ساله به دشمن ما حدّاکثر کمک ممکن را کرد؛ آمریکا هواپیمای مسافربری ما را سرنگون کرد؛ آمریکا سکّوی نفتی ما را زد؛ آمریکا ما را تحریم کرد؛ اینها دشمنی نیست؟ 

بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1395/03/14

ما که دائم می‌گوییم دشمن، دشمن، نه این است که می‌خواهیم شعار بدهیم، نه اینکه به قول بعضی‌ آدم‌های بی‌انصاف می‌گویند اینها در کار داخلی خودشان درمانده‌اند، ناچارند دشمن بتراشند؛ نه، دشمن‌تراشی نیست؛ خب دشمن است، چشمت را باز کن تا ببینی؛ ببندی چشمت را، البتّه نمی‌بینی؛ سرت را داخل برف فروکنی، نمی‌بینی؛ امّا سرت را بلند کن، نگاه کن، می‌بینی، {...} یکی از برنامه‌های اینها که تصریح می‌کنند، آموزش و تسلیحِ افرادِ بومیِ انتخاب‌‌شده است؛ یعنی [می‌گویند] ما در این کشورها، ازجمله در ایران، افرادی از خود ایران را انتخاب می‌کنیم، با اینها ارتباط برقرار می‌کنیم، اینها را آموزش می‌دهیم، تجهیزشان می‌کنیم -امروز هم تجهیز کردن آسان است، اینترنت هست و فضای مجازی هست و ارتباطات گوناگون هست- تا به جان کشور بیفتند، به جان نظام اسلامی بیفتند، به جان ملّت بیفتند؛ اینها حرفهایی است که اینها دارند می‌گویند؛ خب این شد دشمن. این دشمن را بایستی شناخت. عرض کردیم، هم دشمن را باید شناخت، هم شیوه‌های دشمنی را. راه‌‌‌ورسم‌ها و سمت‌وسوهایی را که اینها برای دشمنی در نظر گرفته‌اند، [همه] باید بدانند؛ 

بیانات در دیدار مردم قم - 1395/10/19

کلیپ‌های مرتبط:

اصرار بر حضور دشمن
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 19 ثانیه 

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅شاید چندسالی باشد که گوشمان با واژه‌های جدیدی چون: "سند چشم‌انداز ایران ۱۴۰۴"، "سیاست های کلی نظام در بخش فلان"، "سند تحول بنیادین آموزش و پرورش" و خلاصه سایر این سندهای بالادستی بیشتر و بیشتر آشنا می‌شود. 

🔹مجموعه ۱۰۰ سند راهبری و بالادستی نظام 


✅اخیرا نیز رهبری فراخوانی برای تکمیل و ارتقای "الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت" دادند.

🔹متن فراخوان و متن الگوی مذکور


✅وقتی ما به اعمال فشار و کارهایی چون "اسم اس فرستادن" و "تجمع گرفتن" که البته سرجای خودش خوب است، سرگرم و از ظرفیت‌های قانونی کشور برای دست‌یافتن به آرمان‌های انقلاب غافل شده‌ایم، رهبر انقلاب که بیشترین قدرت برای اعمال فشار، پرونده رو کردن و خلاصه اعتراض و... را دارند در عین تعامل با طیف‌های مختلف به سرعت مشغول استفاده از ظرفیت‌های قانونی و ایجاد ساختارهایی برای تحقق هرچه سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر آرمان‌های انقلاب هستند. 

🔹مجموعه ابلاغیه‌های مختلف و راهبردی کلان رهبری


از جمله اقدامات اساسی رهبری که در این راستا قرار گرفت و ما چندان به آن نپرداختیم, تفویض اختیارات ایشان برای حسن اجرای قانون اساسی به هیأت عالی نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی مبتنی بر اصل ۱۱۰ قانون اساسی می‌باشد.


✅مرحله اصلی بعد از بررسی‌ها و ارائه نظرات مختلف برای تدوین این اسناد اجرای این اسناد است. نقش این اسناد و سیاست‌ها در برخی کشورها که امروز از قدرت‌های برتر دنیا محسوب می‌شوند به حدی جدی است که حتی مهم‌ترین شخصیت‌های این کشورها نیز امکان انجام اقدامی برخلاف این اسناد ندارند. 


👈به طور مثال سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران در خاطرات خود می‌گوید قبل از سفر به ایران به دیدار کارتر می‌رود و کارتر صحبت‌های مختلفی در مورد سیاست‌های خود و نحوه تعامل با ایران با وی انجام می‌دهد اما بعد از حضور در وزارت خارجه برای صحبت در مورد وظایف خود متوجه می‌شود این کارتر نیست که عملا سیاست‌های اساسی را مشخص می‌کند. 

وی در این رابطه می‌نویسد:

 وقتی که درباره‌ی وظایف و مسئولیت‌های آتی خود در تهران با مقامات مسئول وزارت خارجه از معاون وزارت‌خانه گرفته تا رؤسای قسمت‌ها گفتگو می‌کردم متوجه شدم که درباره‌ی مسائل مورد بحث نظرات کاملا متفاوتی با رئیس جمهور دارند و یاداشت مربوط به گفتگوهای من با رئیس جمهور ظاهرا دیدگاه‌های آنها را تغییر نداده است. وقتی که به آنان خاطرنشان شدم که بر اساس قانون اساسی ایالات متحده تعیین خط مشی سیاست خارجی از وظایف و اختیارات رئیس جمهور است، آنان با لحن تمسخر آمیزی به این سخن پاسخ دادند و در توجیه نظرات خود گفتند که رئیس جمهور فرصت کافی برای این مسائل نداشته و در هریک از این موارد توضیحات کافی به وی داده خواهد شد. 

سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران (خاطرات آخرین سفیر آمریکا در ایران)، مترجم: ابراهیم مشفقی فر، چاپ اول، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تابستان 1393، ص: ۴۲.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

چهار گفتار از زمینه‌ها، علل و آثار حادثه‌ی عاشورا؛ امام خامنه‌ای

دریافت
حجم: 3.25 مگابایت


.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت اول گفتم که دعوت کوفیان از امام حسین نه از باب قیام لله و احیای حق یا نصرت امام بلکه برای نجات خودشان از شر ظلم‌های معاویه بود و در این شرایط پشت نمودن آنها به حق و تن دادن به هرجنایتی نیز برای غایت اصلیشان یعنی نجات خودشان طبیعی است.

اگرچه به استناد وعده‌های قطعی خداوند، قیام لله و مقاومت مومنین سعادت دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت. اما رکن اساسی آن لله بودن قیام است.

📝 حضرت امام وقتی به تحلیل علل شکست نهضت ملی نفت می‌پردازند به این نکته ظریف اشاره می‌کنند که این قیام از این جهت شکت خورد که برای خدا نبود بلکه برای "احیای حق خود و یا تنعم بیشتر" بود.

از جمله جاهایی که حضرت امام به این بحث اشاره می‌کنند در مصاحبه‌ ایشان با خبرنگار مشهور مصری محمد حسنین هیکل در تاریخ ۲ دی ۱۳۵۷ است:

خبرنگار با اشاره به نهضت ملی نفت از ایشان می‌پرسد: [ آیا این جنبش به اهداف خود مى‌رسد؟ ... در آن موقع که من در ایران بودم عوامل رهبرى سیاسى در جنبش بودند، و عوامل رهبرى مذهبى هم بودند. الآن سرتاسر رهبرى جنبش، اسلامى است... سؤال این است که چرا این وضع اتفاق افتاد؟ چگونه اتفاق افتاد؟ و این توسعه عظیم جنبش از کجا ناشى مى‌شود؟]

حضرت امام پاسخ می‌دهند: 

این قدرت، ناشى از اسلام است. در زمان کاشانى- مصدق، اصلْ سیاست بود. جنبه‌هاى سیاسى جنبش قوى بود. در زمان کاشانى، هم به وى نوشتم و هم گفتم، که باید جنبه‌هاى دینى را توجه کنید. نتوانستند و یا نخواستند. ... من گفتم که باید براى دین کار کنند نه آنکه سیاسى بشوند. اما حالا جنبش در همه جهات، دینى است، اسلامى است؛ سیاست هم داخل آن است. اسلام، دین سیاسى است؛ سیاست در بطن این جنبش است... مشکلات زیاد است؛ ابرقدرت‌ها هستند، و همه نگرانی‌ها را از جنبش ما دارند؛ اما کارى نمى‌توانند بکنند، ... عمق جنبش به حدى است، که این مسائل حل شده است؛ دولت نظامى و حکومت نظامى حل شده است؛ مردم اعتنایى ندارند. امروز مردم براى اسلام فریاد مى‌زنند، آن روز براى نفت بود؛ فرق است وقتى که مردم براى منفعت، جنبش مى‌کنند یا براى خدا. جنبش در آن روز مادى بود، و جنبش امروز معنوى است؛ لذا کاملًا شبیه صدر اسلام است، و ما به موفقیت آن امیدوار هستیم.[1]

.................................................................................

مطالب مرتبط:

سخنرانی استاد عزیزم حجت‌الاسلام سیدعلی موسوی در موضوع ریشه‌های معرفتی و تاریخی انقلاب اسلامی در جمع طلاب مدرسه تخصصی فقه و اصول امام حسن عسکری(ع)


دریافت


[1] صحیفه امام، ج ۵ صص: ۲۶۸-۲۶۹.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅ امت حزب‌الهی اگر نمی‌تواند عملکرد ولی خود را هضم کند، اگر گیج می‌زند و هر از چندگاهی متوجه می‌شود نسخه او با نسخه ولی جامعه متفاوت است، ریشه اصلی‌اش این است که اندیشه ولی خود را خوب نمی‌شناسد.


✅هرکس می‌خواهد بطن اقدامات و توصیه‌های حضرت آقا را خوب بفهمد، علی الاقل باید با فهم ایشان از قرآن و سنت آشنا شود. 

برای درک فهم ایشان از قرآن :

👈کتاب « طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»

و برای درک فهم ایشان از سنت :

👈کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» 

بهترین منابع موجود هستند.


✅ بحث وقتی اندیشه‌ای شد فضا، فضای منطق و استدلال است، تعامل با مبانی ایشان نسبت به تعامل با دستورات و فرامین ایشان متفاوت است، هرکس باید خود با مطالعه مبانی اندیشه ایشان به بررسی درستی یا نادرستی آن بپردازد. 


✅ بنده با وجود نگاه نقادانه نسبت به مباحث مطرح شده در دو کتاب مذکور و بررسی تطبیقات متعدد آنها در آیات و روایات، می‌توانم بگویم از بهترین و دقیق‌ترین کتاب‌هایی که تا کنون خوانده‌ام این دو کتاب بوده است.


✅بعد از خواندن و مباحثه کتاب « طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» برخی کلید واژه‌های ذهنی بنده تغییر یافت، همچنین خواندن کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» و تطبیق مدعاهای آن در روایات موجب تعمیق بسیار فهم بنده از حرکت اهل بیت و روایات و جایگاه انقلاب اسلامی گردید.


📌به همه عزیزان و دوستانم خواندن این دو کتاب را پیشنهاد می‌کنم.


لینک دانلود کتاب «انسان ۲۵۰ ساله»👇

دریافت
حجم: 3.02 مگابایت
لینک دانلود خلاصه کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»👇
دریافت
حجم: 1.31 مگابایت
  • حمید رضا باقری