شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۴۴ مطلب با موضوع «امام و رهبری» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چندی پیش آقای عراقچی در امتداد سیاست‌های منفعلانه دولت در مقابل غرب در برنامه تلوزیونی، بحث بیرون کردن افغانی‌های درون کشور را مطرح کرد.

 

🔹 سیاستی که دقیقا در جهت عکس فرهنگ اسلامی و ملی ما و حتی منافع سیاسی و اقتصادی ما است.

 

🔹 سیاستی که در موقعیتی مشابه در زمان جنگ حضرت امام(ره) متفاوت از آن عمل نمودند.

 

محمد جواد لاریجانی عضو تیم سه نفره نماینده امام خمینی در سفر به شوروی برای ارسال نامه معروف حضرت امام به گورباچوف، در مورد سفری به شوروی قبل از به قدرت رسیدن گورباچف، نقل می‌کند:

 

🔸شوروی مرتکب دو خطای بزرگ شد؛ حمله به افغانستان و تجهیز عراق طی دوره جنگ تحمیلی با ایران.

 

🔸شوروی کاملا با سخاوت تسلیحات عراق را تامین می کرد. امام با وجود تمامی این مسایل، استراتژی روابط با مسکو پس از سقوط مارکسیسم را طراحی کردند و تاکید داشتند که ما حاضریم روابط را از صفر بسازیم. البته خاطره‌ای نیز از طرز برخورد امام با این خطاهای شوروی دارم.

🔸وقتی روس‌ها به افغانستان حمله کردند، امام سفیر شوروی در تهران را خواستند و گفتند چرا حمله کردید، شما در آنجا شکست می‌خورید و با خفت بیرون می‌روید. سفیر شوروی در کتابی که سال‌ها بعد نوشت، به این دیدار اشاره کرده و گفته که خیلی عصبانی شده بود، سابقه نداشت کسی با کشور با ابهتی مثل اتحاد جماهیر شوروی اینگونه حرف بزند.

🔸این دیدار گذشت و آثار شکست در میان روس‌ها نمایان شد. سپاه گزارشی به امام داد مبنی بر اینکه شوروی به عراق برای هدف قرار دادن تهران اسلحه داده است. در آن زمان "گرومیکو" که ۳۰ سال وزیر خارجه بود، شده بود رئیس جمهور شوروی. من در سفر به مسکو با "گرومیکو "دیدار کردم. تا نشستیم او شروع کرد به نصیحت کردن که جنگ با عراق را تمام کنید و ما هم در پاسخ گفتیم شما چرا به افغانستان حمله کردید؟ گفت: "تو سن نوه من هستی، من را نصیحت می‌کنی؟" گفت: "با هم روراست صحبت کنیم، ما در افغانستان شکست خوردیم، شما به مجاهدین کمک کردید، آنها هم ما را می کشند، ما هم به عراقی‌ها کمک کردیم. اگر به ما کمک کنید خروج آبرومندانه‌ای از افغانستان داشته باشیم، ما هم در قضیه عراق به شما کمک می کنیم."

🔸تقاضای "گرومیکو" این بود که حکومت کمونیستی افغانستان را به رسمیت بشناسیم؛ امام در جلسه روسای ۳ قوه در منزل حاج احمد آقا فرموده بودند: در کاری که به نفع مردم افغانستان نباشد، وارد نشوید، بر همین اساس این پیشنهاد روس‌ها را نپذیرفتیم.

🔸اما به احمد شاه مسعود و مجاهدین پیام روس‌ها را انتقال دادیم. 

..................

📝 منبع: پایگاه اطلاع رسانی جماران

...........................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

افول آمریکا

 

اگرچه امروزه عده‌ای نمی‌خواهند باور کنند اما علائم افول آمریکا بسیار روشن شده است.

🔹مستند پایان مسیر

🔹گزارش خبرگزاری مهر (۵ دلیل برای افول قریب‌الوقوع آمریکا)

🔹مجموعه نظرات اندیشمندان آمریکایی پیرامون سقوط و افول آمریکا👇

دریافت فایل pdf
 

🔹گزارش بی‌بی‌سی از آمار سقط جنین و تجاوز به محارم در آمریکا 👇

دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 14 ثانیه 

 

اما رهبری از سال‌ها قبل، علائم افول آمریکا را تشخیص داده و بر اساس آن به راهبری انقلاب در مسیر صحیح اقدام نموده بودند، آنگاه که آمریکا در اوج قدرت‌نمایی به افغانستان حمله کرده و اهداف بعدی خود را به ترتیب عراق، سوریه و ایران اعلام کرده بود و در داخل کشور ۱۲۷ تن از نمایندگان مجلس ششم نامه‌ای موسوم به "جام زهر" نوشتند و از رهبری خواستند تا اعلام خطر آنها را جدی بگیرد و در مقابل آمریکا کوتاه بیاید، رهبری فرمودند این تحلیل اشتباه است.

ایشان چند روز بعد از نامه مذکور، در جلسه‌ای‌ با نمایندگان مجلس می‌فرمایند:

🔸«بعضی معتقدند در مقابل این سیل چاره‌ای جز تسلیم نیست! امروز انسان این را مشاهده می‌کند. بعضی‌ها در سطح کشورهای در حال توسعه یا به تعبیر دیگر جهان سوم - کشورهایی که در قلّه قرار ندارند، در دامنه‌های پایین قرار دارند - صریحاً می‌گویند چاره‌ای نیست، باید غرق و هضم و همشکل شد. بعضی‌ها هم صریحاً این را نمی‌گویند، اما عملاً این طور رفتار می‌کنند...

🔸ما معتقدیم که نه؛ این، سرنوشت محتوم کشورها نیست و دلایل متعدّدی دارد: امکانات و توانایی‌ها و ظرفیت‌های مستکبران و مقتدران و سلطه‌طلبانِ عالم محدود است. این طور نیست که ما تصوّر کنیم هر چه مقتدران عالم بخواهند، ناگزیر تحقّق پیدا خواهد کرد؛ نه، می‌توان فرض کرد که اینها ناکام شوند؛ کما این‌که در موارد فراوانی ناکام شدند؛ امروز هم خواهند شد.»

سید حسن نصرالله نقل می‌کند:

🔸در اوایل جنگ افغانستان که نیروی دریایی و نیروهای آمریکا می‌رسیدند و حرف از اشغال عراق، پس از افغانستان هم بود. به یاد دارید که آن روزها عقل‌ها، قلب‌ها و جان‌ها می‌لرزید. بسیاری باور کرده بودند که منطقه‌مان وارد عصر آمریکا و سلطه و سیطره‌ی مستقیم آمریکا شده و این سلطه‌ی آمریکایی برای یکی دو صده خواهد ماند...

🔸بنده در سفری به جمهوری اسلامی به دیدار امام خامنه‌ای مشرّف شدم و از ایشان نظرشان را پرسیدم. {...} ایشان به ما چیزی گفت مخالف تمام آن‌چه که در منطقه شایع بود.

🔸آن روز بسیاری حکومت‌ها و قدرت‌های سیاسی شروع کرده‌بودند به تحقیق که چه‌گونه می‌توانند کارهای خود را با آمریکایی‌ها سامان دهند و چه‌گونه با ایشان وارد گفت‌وگو شوند و راه‌حل‌هایی بیابند. {...} حتّی برخی مسئولین جمهوری اسلامی نزد حضرت سید القائد رفتند و به ایشان گفتند: آن‌چه رخ می‌دهد جدید [و بی سابقه] است باید راه‌های فرار و گفت‌وگو و برخی سازش‌ها را با دولت آمریکا بیابیم. ولی ایشان بر پایه‌ی نگاه استراتژیک‌شان به اتّفاقات امروز و آینده، این [پیش‌نهاد] را رد کردند.

🔸آن روز ایشان در جواب سخن بنده که گفتم: نوعی نگرانی در منطقه وجود دارد که طبیعی هم هست و حتّی ما هم نگرانیم. به بنده گفتند:«به برادران بگو نگران نباشند. ایالات متّحده‌ی آمریکا به قلّه رسیده و این آغاز افول است.» دستشان را این طور گرفتند. «آن‌ها با آمدن به افغانستان و عراق به چاه سقوط می‌کنند. این‌ها شروع افول ایالات متّحده و پروژه‌ی آمریکا در منطقه‌ی ماست و باید بر اساس این [نگاه] رفتار کنید.» طبعا این سخن مبتنی بر مطالعه و مدارک بود.

🔸با این حال بنده پرسیدم: سیّدنا، آخر چه گونه می‌شود؟ یعنی چیز دیگری نیز برای تببین بگویید. گفتند:«وقتی پروژه‌ی آمریکا یا ایالات متّحده ناتوان شده و نمی‌تواند منافعش را از طریق نظام‌های دنباله‌رو‌اش در منطقه کسب کند و ارتش‌ها، کادرها و نیروهای دریایی موجود در منطقه برایش کافی نیست و مجبور می‌شود از تمام جهان کادرنظامی و نیروی دریایی‌اش را به این منطقه بیاورد، این دلیل عجز است، نه دلیل قدرت. ثانیا این بر جهل دولت‌مردان و صاحب تصمیمان آمریکا درباره‌ی ملّت‌های این منطقه صحه می‌گذارد. ملّت‌هایی که اشغال‌ها، سلطه‌ها و سیطره‌ها را بر نمی‌تابند و به فرهنگ و تاریخ جهاد و مقاومت تعلّق دارند. به همین خاطر وقتی آمریکایی‌ها می‌آیند، در باتلاق‌ها فروخواهند رفت و به دنبال راه فرار خواهند گشت. پس این‌ها باعث نگرانی نیست بل‌که موجب ایجاد آرزوی رسیدن برهه‌ای است که در آن امّت از یوغ مستکبرین آزاد خواهد شد.»

...........................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در ادامه قسمت‌های قبل به این سوال رسیدیم که راهبرد امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) چیست؟👇

قسمت اول (انقلاب اسلامی به عنوان مقدمه ظهور حضرت حجت(عج))

قسمت دوم (تفاوت ظاهری راهبرد امامین انقلاب برای مقدمه سازی ظهور)

قسمت سوم (نقد مدعای اختلاف راهبرد امامین انقلاب در پیش‌برد انقلاب)

آنچه از بیانات امامین انقلاب در این راستا مشهود است، لزوم تشکیل دولت و جامعه‌ای اسلامی و الگو شدن برای سایر مستضعفان عالم است، الگویی که بتواند با حفظ استقلال و جهاد عدم اطاعت از استکبار (جهاد کبیر) به قله‌های پیشرفت و عدالت دست‌یابد:

👈برنامه جمهورى اسلامى این است که یک دولتى به وجود بیاید که با همه قشرها به عدالت رفتار کند؛ و امتیاز بین قشرها ندهد، مگر به امتیازات انسانى که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشویم و جمهورى اسلامى را با محتواى اسلام پیاده کنیم و یک حکومت اسلامى به تمام معنا در ایران بپا کنیم، این الگو خواهد شد از براى همه کشورها که معنى دمکراسى را به آن معناى حقیقى، نه به آن معناى طرحى [1] بدون حقیقت، و معنى آزادى را به آن معناى حقیقى، نه به آن معنایى که براى اغفال دیگران است، ان شاء اللَّه پیاده بشود. [2]

👈ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مى‌شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى‌دهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار مى‌کنیم. [3]

👈یک سال دیگر از انقلاب متکى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت؛ و بیست و دوم بهمن ۶۳- یوم اللَّه- با همه نشیب و فرازها فرا رسید و توطئه‌هاى روزافزون جهانخواران و انگلهاى متکى به آنان که در این سال به اوج خود رسید و هر یک براى سرکوب و انزواى یک رژیم کافى بود، با دست تواناى خداوند قادر یکى پس از دیگرى خنثى شد؛ و بحمد اللَّه تعالى این مولود نوپاى ابراهیمى- محمدى- صلى اللَّه علیهما و آلهما- به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پیش مى‌رود و انعکاس جهانى آن ملت‌هاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجى بشریت را فراهم آورد. [4]

👈 جوانهای عزیز! بچه‌های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه‌] در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. {...}، این جهاد بزرگ است، جهاد کبیر است. اینکه از همه‌ی استعدادهای موجود کشور دعوت می‌کنیم که استعدادهای خودشان را در خدمت پیشرفت این کشور به کار بیندازند و به صحنه بیاورند و به میدان بیاورند {...}: «جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا» این به‌معنای قطع رابطه‌ی با دنیا نیست؛ {...} این حرف ما است: «وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین»[5]

👈 وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّت‌های دیگر هم روانه‌ی همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه‌ی عزّت و مایه‌ی ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. [6]

👈 اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملت‌هاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (أرواحنا فداه و عجّل الله فرجه)، به وسیله‌ى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزى است که دنیاى مادّى نمى‌خواست آن را باور بکند. بعد از قرن‌ها تلاشى که کرده بودند تا دین و بخصوص دین مقدس اسلام را از صحنه خارج کنند، نمى‌خواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنه‌ى عالم ظاهر شده است و ملت‌ها را به خود جلب و جذب مى‌کند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبهه‌ى کفر و عناد و استکبار با جمهورى اسلامى شروع شد. [7]


📝منابع

[1] در کیهان مورخ 24/ 4/ 58: ترجیح.

[2] سخنرانی حضرت امام در  23 تیر 1358 با حضور هیأت اقتصادی از کشور یوگوسلاوی، صحیفه امام؛ ج ‏9؛ ص: 72.

این مضمون در بیانات حضرت امام به صورت متعدد ذکر شده است که نمونه‌هایی از آن را در ذیل می‌آورم:

باید این نهضت را حفظش کنید. شما با دست خالى یک امپراتورى بزرگ را نه، دنیا را، شکست دادید. الآن به ما مى‏گویند که ایرانى‏ها ملتفت نیستند چه کردند. خارج مى‏فهمند، خارج که مى‏رویم، عظمت این نهضت و عظمت این فداکارى ایران در خارج منعکس است. هر که از خارج مى‏آید و از هر جا مى‏آید- همین چند روز هم، دیروز هم، یک نفرى از بیرون آمد، و از بنگلادش هم یک دسته‏اى آمده بودند- اینها مى‏گویند که همه توجهات الآن به ایران است، همه دستجات متوجهند به ایران. ایران سرمشق‏ همه مسلمین شده است، و باید بشود ان شاء اللَّه. صحیفه امام؛ ج‏ 10؛ ص: 126.

و الآن گرفتارى ملت ما زیاد است و ما هم با همه مستضعفین که در عالَم هستند، با آنها همه مصاحِب‏  هستیم و تمام مستکبرین را محکوم مى‏کنیم. و ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد. و من امیدوارم که این نهضت اسلامى ایران براى همه مستضعفین سرمشق‏ باشد که پیروزى را به دست بیاورند. صحیفه امام؛ ج‏ 6؛ ص: 499.

پیروزى ملت مسلمان ایران بدون شک سرمشق خوبى براى سایر ملل ستمدیده جهان، خصوصاً ملتهاى خاورمیانه خواهد بود که چگونه یک ملتى با اتکا به ایدئولوژى انقلابى اسلامى بر قدرتهاى عظیم فایق مى‏آید. صحیفه امام؛ ج‏ 4؛ ص: 333.

ما از خداوند مى‏خواهیم که این نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مستضعفین، و هشدار باشد بر مستکبرین. مستکبرین گمان نکنند که باید حکومت کنند بر مستضعفین و آنها را استعمار و استثمار کنند. سخنرانی حضرت امام در 4 اردیبهشت 1358 در جمع اعضای هیأت اعزامى از لیبى، به سرپرستى‏ نخست وزیر وقت لیبی (عبدالسلام جلود) به نمایندگی از معمر قذافی رهبر لیبی، صحیفه امام؛ ج‏7؛ ص: 118.

[3] پیام [به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت اللَّه الحرام (برائت از مشرکان)] 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص: 345.

[4] پیام حضرت امام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، صحیفه امام؛ ج‏19؛ ص:146.

[5] بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین (علیه‌السلام) 3 خرداد 1395

[6] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم 11 مرداد 1395.

[7] بیانات امام خامنه‌ای به مناسبت سالروز میلاد حضرت مهدى(عجل الله تعالى فرجه) در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰ اسفند ۱۳۷۰.

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت اول شواهدی از امامین انقلاب مبنی بر مقدمه بودن انقلاب اسلامی برای تحقق ظهور حضرت حجت(عج) آوردم.

در قسمت دوم به این سوال رسیدیم که راهبرد امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی ظهور چیست و آیا این راهبردها متفاوت هستند؟

🔹برخی مدعی بودند که راهبرد امام، تلاش برای تشکیل هسته‌های مقاومت در سراسر جهان و تدارک قیام و درگیر شدن مستقیم با "آمریکا و صهیونیسم و سایر ایادی استکبار" به همراه سایر مستضعفان عالم، بوده است، که شواهدی از بیانات ایشان ذکر شد.

⁉️ اما اگر راهبرد اساسی امام خمینی(ره) در تقابل با طاغوت و استکبار از جنس نظامی تصور شده است، جای این سوال است که:

🔹چرا حضرت امام دستور تعطیلی "واحد نهضت‌های سپاه که برای به خطر انداختن منافع استکبار با راهبرد نظامی و کمک به گروهک‌های مجاهد تعریف شده بود" را دادند؟

🔹چرا دستور بازگشت نیروهای انقلاب از سوریه را دادند؟

🔹و اصلا این نوع نگاه با مبنای فقهی امام خمینی(ره) که جهاد ابتدایی در زمان غیبت را جایز نمی‌دانستند، چه سنخیتی دارد؟

و البته که انقلاب در مقابل چالش‌های از جنس نظامی دشمنان در طول چهل سال عمر خود با دستان بسته نبوده است و این چالش‌ها روز به روز جدی‌تر نیز شده است:

👈ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.[1]

اما راهبرد اساسی امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی ظهور، نه از جنس نظامی بلکه از جنس تشکیل دولت و جامعه‌ای اسلامی و الگو شدن برای سایر مستضعفان عالم بوده و هست.

 

در ادامه به بررسی راهبرد واحد امامین انقلاب یعنی تشکیل دولت و جامعه اسلامی و نفی طاغوت با اثبات کارآمدی خود و صدور انقلاب از این طریق خواهم پرداخت.



📝 منبع

[1] بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران 22 بهمن 1397.

🔹مطالب مرتبط:👇

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت قبل اشاره کردم که در نظر امامین انقلاب، مهم‌ترین گام برای تحقق ظهور حضرت حجت(عج)، تحقق انقلاب اسلامی به عنوان مقدمه ساز ظهور است و شواهدی از بیانات امامین انقلاب در این موضوع آوردم.

⁉️ اما این سوال باقی ماند که راهبرد امامین انقلاب برای مقدمه سازی ظهور توسط انقلاب اسلامی چیست؟ آیا راهبردهای امامین انقلاب واحد یا متفاوت از یکدیگر است؟

برخی مدعی تفاوت داشتن این راهبردها هستند و می گویند: امام خمینی(ره) راهبردشان برای مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) تلاش برای تشکیل هسته‌های مقاومت در سراسر جهان و تدارک قیام و درگیر شدن مستقیم با "آمریکا و صهیونیسم و سایر ایادی استکبار" به همراه سایر مستضعفان عالم، بوده است، به طور مثال ایشان می‌فرمایند:

👈«ما به تَبَع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام و سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیره انبیا- چنانچه در قرآن نقل مى‌فرماید- به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوْره(قیام)  کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند.»[1]

👈«ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى‌کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روش‌هاى مبارزه علیه نظام‌هاى کفر و شرک آشنا مى‌سازد.»[2]

👈«مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملت‌هاى اسلامى از مبارزه با این شجره خبیثه(اسرائیل) و ریشه کن کردن آن، دست نخواهند کشید و به یارى خداوند تعالى از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوى امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و امکانات کشورهاى اسلامى باید استفاده کرد و با تشکیل هسته‌هاى مقاومت حزب اللَّه در سراسر جهان اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمین‌هاى غصب‌شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همان گونه که بارها و در سال‌هاى گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده‌ام، مجدداً خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى صهیونیزم را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مى‌کنم و حمایت بیدریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامى مبارزات اسلامى ملت‌ها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادى قدس، اعلام مى‌نمایم.» [3]

👈«باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هسته‌هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.» [4]

اما به تعبیر کسانی که مدعی اختلاف نظر امامین انقلاب در راهبرد "مقدمه سازی ظهور به وسیله انقلاب اسلامی" هستند، نظر امام خامنه‌ای طی مراحل چندگانه "انقلاب-نظام- دولت- جامعه و تمدن" اسلامی است و ایشان چندان با درگیری مستقیم با آمریکا و صهیونیسم موافق نیستند. به طور مثال ایشان می‌فرمایند:

👈 «ما به‌خاطر تحقق حیات طیبه‌ی اسلامی، نه فقط برای خودمان، بلکه برای بشریت مبارزه می‌کنیم. معنای این حرف، این نیست که ما می‌خواهیم لشکرکشی کنیم تا ببینیم ایادی استکبار در کجا حیات طیبه‌ی بشری را نقض کرده‌اند و با آنها بجنگیم! این جنگ، از این مقوله نیست. سعی ما در پایگاه اسلام این است که ثابت کنیم بشریت در زیر سایه‌ی سنگین و خبیث حاکمیت کنونی استکبار بر عالم، رنج می‌کشد و روزبه‌روز به بدبختی نزدیکتر می‌شود و اسلام می‌تواند بشر را نجات بدهد. ما ثابت کرده‌ایم و ثابت خواهیم کرد که اسلام می‌تواند با قدرت‌های بزرگ عالم مواجه شود و نظم ظالمانه‌ی دنیا را به هم بزند.» [5]

👈«آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنی‌ها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضه‌های خباثت‌آلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بی‌وقفه ادامه دهیم.»[6]

اما باید گفت اگرچه این دوستان فهم نسبی صحیحی از راهبرد امام خامنه‌ای کسب نموده‌اند اما راهبرد امام خمینی(ره) را اشتباه تشخیص داده‌اند و در آینده به شواهد وحدت رویه راهبرد امامین انقلاب، خواهم پرداخت.


📝منابع:

[1] صحیفه امام؛ ج‏ 7؛ ص: 117.

[2] پیام پایان جنگ و قبول قطع نامه 598 و حج خونین در 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ ص: 91.

[3] پیام حج 1366، صحیفه امام؛ ج‏ 20؛ ص: 320.

[4] پیام به مناسبت هفته بسیج، 2 آذر 1367صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ ص: 195.

[5] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکت‌کننده در کنفرانس اندیشه‌ی اسلامی، ۱۲ بهمن ۱۳۶۸.

[6] بیانات در مراسم بیست‌ و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴ خرداد ۱۳۹۱


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اگر هویت انقلاب و مُوقِف خود در تاریخ را نشناسیم، طرح امامین انقلاب را نشناسیم، نخواهیم توانست در نصرت امام خود در پیش‌برد انقلاب به سوی خواستگاه و هویت اساسی آن، گامی برداریم.

مرحوم "آیت‌الله حائری شیرازی" می‌فرمودند: برای حل مسائل اعتقادی و اندیشه‌ای خود از شیوه جدول متقاطع استفاده کنید، ابتدا از یقینیات خود شروع کنید و بر اساس آن قسمت‌های مبهم را کامل کنید.

از جمله مطالبی که امامین انقلاب مکررا و صریحا در توضیح غایت اساسی انقلاب ذکر نموده‌اند، این است که این انقلاب مقرر است مقدمه‌ساز ظهور حضرت حجت(عج) باشد:

👈مسئولان ما باید بدانند که انقلاب‏ ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.[1]

👈اولین قدم براى حاکمیت اسلام و براى نزدیک شدن ملت‌هاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود (أرواحنا فداه و عجّل الله فرجه)، به وسیله‏‌ى ملت ایران برداشته شده است؛ و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است؛ این، آن چیزى است که دنیاى مادّى نمى‏خواست آن را باور بکند. بعد از قرن‌ها تلاشى که کرده بودند تا دین و بخصوص دین مقدس اسلام را از صحنه خارج کنند، نمی‌‏خواستند ببینند که حالا این دین با یک حاکمیت و بر سریر قدرت یک حکومت، در صحنه‌‏ى عالم ظاهر شده است و ملت‌ها را به خود جلب و جذب می‌کند؛ لذا مبارزات استکبار و دشمنان دین و جبهه‌‏ى کفر و عناد و استکبار با جمهورى اسلامى شروع شد.[2]

می‌توان گفت در میان همه شیعیان این اتفاق وجود دارد که بزرگ‌ترین مشکل جامعه شیعه، غیبت و محرومیت از حضور و رهبری حضرت حجت(عج) است و نیز مُتفق همه امت حزب‌الله است که مهم‌ترین اقدام برای مقدمه‌سازی ظهور حضرت حجت(عج)  انقلاب اسلامی است که در باب چرایی آن سخن بسیار گفته شده است.

⁉️ اما اینکه امامین انقلاب چگونه انقلاب را به سوی مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) راهبری می‌نمایند و چه راهبردی در پیشبرد انقلاب به سوی این غایت پیش‌گرفته‌اند، امری است که نیاز به پرداخت و مباحثه بیشتری دارد، آیا راهبردهای امامین انقلاب واحد یا متفاوت از یکدیگر است؟ آیا این بزرگواران در این موضوع سخن گفته‌اند؟

در ادامه به این موضوع خواهم پرداخت؟



📝 منابع:

[1] پیام [به مهاجرین جنگ تحمیلى (لزوم صبر و استقامت)] 2 فروردین1368، به مناسبت نیمه شعبان، صحیفه امام؛ ج‏21؛ ص: 327.

از جمله اشارات دیگر حضرت امام به این موضوع در پیام معروف ایشان مشهور با نام «منشور سازماندهی جنود حق و برائت از مشرکین» در سال ۱۳۶۶ است که منتهی به حج خونین گردید:

ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهاى اسلامى مى‏شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدى- صلى اللَّه علیه و آله- است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه مى‏دهیم و به یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار مى‏کنیم. پیام [به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت اللَّه الحرام (برائت از مشرکان)] 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏20؛ ص: 345.

از دیگر اشارات حضرت امام به این مطلب مربوط به پیام حضرت امام به مناسبت سالگرد 22 بهمن در سال 63 می‌باشد:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

«وَ لَا حَولَ وَ لَا قُوةَ إِلَّا بِاللَّهِ العَلِىِّ العَظیمِ»

با حول و قوه خداوند متعال و عنایات و رحمت خاصش که از اول انقلاب‏ شامل حال این ملت شجاع انقلابى و در عین حال مظلوم در طول تاریخ بوده و امید است با ادعیه خاصه ولى اللَّه الأعظم- ارواحنا فداه- این نعمت بزرگ مستدام باشد، یک سال دیگر از انقلاب متکى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت؛ و بیست و دوم بهمن 63- یوم اللَّه- با همه نشیب و فرازها فرا رسید و توطئه‏هاى روزافزون جهانخواران و انگلهاى متکى به آنان که در این سال به اوج خود رسید و هر یک براى سرکوب و انزواى یک رژیم کافى بود، با دست تواناى خداوند قادر یکى پس از دیگرى خنثى شد؛ و بحمد اللَّه تعالى این مولود نوپاى ابراهیمى- محمدى- صلى اللَّه علیهما و آلهما- به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پیش مى‏رود و انعکاس جهانى آن ملتهاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نور افشاند، و مقدمات ظهور منجى بشریت را فراهم آورد. پیام حضرت امام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، صحیفه امام؛ ج‏19؛ ص:146.

[2] بیانات امام خامنه‌ای به مناسبت سالروز میلاد حضرت مهدى(عجل الله تعالى فرجه) در اجتماع بزرگ مردم قم، ۳۰ اسفند ۱۳۷۰.

از جمله موقف‌های دیگری که به عنوان مثال امام خامنه‌ای به تشریح این مقصد پرداخته‌اند، مربوط به دیدار دیگر ایشان با مردم قم، در ۱۹ دی ۱۳۹۱ می‌باشد:

اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهای خوش‌روحیه و پرتوان و عازم، در این راهی که دارید می‌روید، ایستادگی کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیه‌ها و شعارهای ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیای اسلام و امت اسلامی و جامعه‌ی بشری تحقق پیدا خواهد کرد. هر کاری دوره‌ای دارد، زمانی دارد؛ در زمان متناسب خود، این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. ملت ایران به آن نقطه‌ای که مورد نظر اوست، به دنبال آن حرکت کرده است، اهتمام ورزیده است، خواهد رسید؛ راهش مقاومت کردن است. آن وقت چه اتفاقی میافتد؟ مسیر تاریخ دنیا تغییر پیدا خواهد کرد؛ مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است؛ یک عده در دنیا سلطه‌گرند، یک عده در دنیا سلطه‌پذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطه‌ی موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینه‌ی ظهور ولىّ‌امر و ولىّ‌عصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحله‌ی جدیدی خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست.

🔹مطالب مرتبط:👇

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در بحث کارکردهای روحانیت در قسمت چهارم به این پرداختم که برخلاف بخش اعظم روحانیت که مأموریت اصلی خود را تبیین صحیح دین می‌داند، همیشه بوده و هستند شمار قلیلی که به همان میزان "فهم و تبیین صحیح دین" به دنبال "تحقق دین" می‌باشند و همیشه این افراد هستند که سرنوشت تاریخ خود را مشخص می‌نمایند.

شخصی چون حضرت امام(ره) وقتی فهم می‌کند که «الإسلام هو الحکومة»[1] بی‌کار نمی‌نشیند و به دنبال تبیین و تحقق آن راه می‌افتد، کسی که می‌گوید: «باید هر کداممان به اندازه قدرتمان سعى کنیم تا در راه تحقق اسلام قدم برداریم.»[2]

در فهم حضرت امام خمینی «حکومت نشان دهنده جنبه عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سیاسى و نظامى و فرهنگى است، فقه، تئورى واقعى و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. هدف اساسى این است که ما چگونه می‌خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم براى معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه عینى و عملى پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد.» [3]

وقتی حضرت امام به این نتیجه می‌رسند که "حکومت جنبه عملی فقه است؛" اراده خود را درجهت تحقق تمام لوازم آن قرار می‌دهند و سایرین را نیز در این مسیر با خود همراه می‌کنند.

امام پاپ نیست که صرفا نصیحت کند بلکه به دنبال عینیت دادن به بایسته‌های علمی خود است. به تعبیر خودشان «من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهاى یکشنبه مراسمى انجام دهم و بقیه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور دیگر کارى نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامى اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاری‌ها نجات داد.» [4]

پرداخت حضرت امام به علم برای عمل است، آثار ایشان در علم اخلاق نیز به همین جهت رنگ و بوی متفاوتی از سایر علمای اخلاق به خود داده است. 

👈ایشان در نقد برخی کتاب‌های اخلاقی می‌نویسند: 

🔹مقصد قرآن و حدیثْ ، تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحید. و غالباً شرّاح احادیث شریفه و مفسرین قرآن کریم این نکته را، که اصلِ اصول است، مورد نظر قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته‌اند و جهاتى را که مقصود از نزول قرآن و صدور احادیث به هیچ وجه نبوده، از قبیل جهات ادبى و فلسفى و تاریخى و امثال آن، مورد بحث و تدقیق و فحص و تحقیق قرار داده‌اند. حتّى علماء اخلاق هم که تدوین این علم کردند، به طریق علمى- فلسفى بحث و تفتیش کرده‌اند....

🔹این نحو تألیف علمى را در تصفیه اخلاق و تهذیب باطن تأثیرى بسزا نیست، اگر نگوییم اصلًا و رأساً نیست- و یا از قبیل تاریخ الأخلاق است...

🔹نویسنده را عقیده آن است که مهم در علم اخلاق و شرح احادیث مربوطه به آن یا تفسیر آیات شریفه راجعه به آن، آن است که نویسندۀ آن با ابشار و تنذیر و موعظت و نصیحت و تذکر دادن و یادآورى کردن، هر یک از مقاصد خود را در نفوس جایگزین کند. و به عبارت دیگر، کتاب اخلاق، موعظه کتبیه باید باشد و خود معالجه کند دردها و عِیب‌ها را، نه آن که راه علاج نشان دهد. ریشه‌هاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، یک نفر را به مقصد نزدیک نکند و یک قلب ظلمانى را نور ندهد و یک خُلق فاسد را اصلاح ننماید.

🔹کتاب اخلاق آن است که به مطالعه آن، نفس قاسى نرم، و غیر مهذّب، مهذّب، و ظلمانى، نورانى شود؛ و آن، به آن است که عالِم در ضمن راهنمایى، راهبر و در ضمن ارائۀ علاج، معالِج باشد و کتاب، خود، دواىِ درد باشد نه نسخۀ دوانما. طبیب روحانى باید کلامش حکمِ دوا داشته باشد، نه حکم نسخه»[5]



[1] خمینى، روح‏الله، کتاب البیع، 5جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) - ایران - تهران، چاپ: 1، 1421 ه.ق؛ ج‏2 ؛ ص633.

[2] صحیفه امام ؛ ج‏18 ؛ ص389

[3] صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ صص: 289 - 290

[4] صحیفه امام ؛ ج ‏1 ؛ ص270

[5] شرح حدیث جنود عقل و جهل، صص: 13-14.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅ جمعی از دوستان در روستای پدری‌ام، در مسجد جمع شده بودند و صحبت می‌کردند که برای رونق تولید که رهبری فرموده‌اند چه کاری از دست ما برمی‌آید؟ 

نوبت که به من رسید ازجمله چیزهایی که گفتم این بود که حداقل کاری که از دست همه ما برمی‌آید و صراحتاً رهبری هم در صحبت‌های نوروزی به آن اشاره نمودند،[1] داشتن چند دام یا مرغ خروس در خانه‌هایمان است.

شاید باور نکنیم ولی رهبری خودشان هم در خانه مرغ و خروس نگه می‌دارند، آرمیتا دختر شهید احمدی روشن که به اندرونی حضرت آقا و نزد همسر ایشان رفته بودند گفته بود در منزل ایشان مرغ و خروس بوده است.

📝 در روایتی که منابع سنی و شیعه از پیامبر(ص) نقل کرده‌اند، نبی‌مکرم اسلام(ص) امر نمودند که ثروتمندان در خانه‌هایشان گوسفند نگه دارند و تهی‌دستان که امکان داشتن گوسفند ندارند مرغ نگه‌دارند،[2]

📝 در روایت دیگری از ایشان نقل شده است: «گوسفند و مرغ در خانه، برکت است.»[3] نقل شده است پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله)، گوسفند را برکت می‌نامیدند[4] و می‌فرمودند: «گوسفند زاینده، برکت است.»[5] «گوسفنددارى و کشاورزى کنید، که این دو با خیر، بیرون می‌روند و با خیر [و برکت] برمی‌گردند.» [6]

در عهد رسول الله و اهل بیت(علیهم السلام) نیز مشاغل و تولیدات صنعتی به نسبت آن دوره و همینطور حیوانات و پرندگان مختلف وجود داشت اما در روایات توصیه به مشاغل صنعتی یا داشتن حیواناتی غیر از گوسفند و مرغ‌ نشده است بلکه تصویه بسیار زیادی بر کشاورزی و داشتن گوسفندداری و مرغ و خروس در منزل شده است.

👈 به طور مثال از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: «چون خداوند، وسایل زندگى مردم را آفرید، برکت‌ها را در کشاورزى و گوسفنددارى قرار داد.»[7]  و جالب اینجاست که توصیه به داشتن مرغ در منزل، درحالی است که اگرچه برای خوردن تخم مرغ فوایدی ذکر شده است، اما توصیه‌ای به خوردن گوشت مرغ نشده است و گوشت مرغ به گوشت خوک تشبیه شده است و در میان پرندگان توصیه به خوردن گوشت کبکنجیر(دُراج) شده است.

👈 به طور مثال از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که:  «غاز، گاومیشِ پرندگان است و مرغ، خوک پرندگان است و کَبکَنجیر، جمع(فواید) پرندگان است. چرا تو از دو جوجه نوپایى که زنى از ربیعه(نام سرزمینی که ظاهرا مشهور به پرورش طیور بوده‌اند) آنها را با زیادىِ غذاى خویش پرورانده است،[8] استفاده نمی‌کنى؟»[9]



[1] تولید هم که ما میگوییم، فقط تولید صنعتی را نمیگوییم؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، دامداری، صنایع بزرگ، صنایع متوسّط، صنایع کوچک، حتّی صنایع دستی، حتّی صنایع خانگی، حتّی تربیت دام -چند دام در خانه‌های روستایی- که خود این بمراتب کمک خواهد کرد به گسترش رفاه عمومی در جوامع. اینها را باید بنشینند برنامه‌ریزی کنند؛ ۱ فروردین ۹۸ حرم رضوی (سال رونق تولید)

[2] سنن ابن ماجة- به نقل از ابو هریره-: خداوند به ثروتمندان دستور داد که گوسفند نگه دارند و تهیدستان را فرمان داد که مرغ نگه دارند. سنن ابن ماجة عن أبی هریرة: «أمَرَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله الأَغنِیاءَ بِاتِّخاذِ الغَنَمِ، وأمَرَ الفُقَراءَ بِاتِّخاذِ الدَّجاجِ»؛ سنن ابن ماجة: 2/ 773/ 2307؛ مکارم الأخلاق: 1/ 348/ 1132 عن جابر، بحار الأنوار: 65/ 10/ 13 و ج 66/ 74/ 69.

[3]  پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: الشّاةُ فِی الدّارِ بَرَکَةٌ، والدَّجاجُ فِی الدّارِ بَرَکَةٌ. کنز العمّال: ج 12 ص 326 ح 35238

[4] «اسد الغابة عن شیبة بن عبد الرحمان السلمیّ: کانَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله یُسَمِّی الشّاةَ بَرَکَة.» اسد الغابة: 2/ 644/ 2465.

[5] «رسول اللَّه صلى الله علیه و آله: الشّاةُ المُنتِجَةُ بَرَکَةٌ.» الجعفریّات: 160 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام، جامع الأحادیث للقمّی: 88، بحار الأنوار: 64/ 138/ 36 نقلًا عن أصل من اصول أصحابنا وکلاهما عن ابن فضّال عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلى الله علیه و آله؛ تاریخ بغداد: 8/ 496/ 4609 عن أنس وفیه« الشاة برکة».

[6] «رسول اللَّه صلى الله علیه و آله: عَلَیکُم بِالغَنَمِ وَالحَرثِ؛ فَإِنَّهُما یَروحانِ بِخَیرٍ ویَغدُوانِ بِخَیرٍ».الخصال: ص 45 ح 44 عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام، بحار الأنوار: ج 64 ص 120 ح 4.

[7] «عن النبی صلى الله علیه و آله: لَمّا خَلَقَ اللَّهُ المَعیشَةَ جَعَلَ البَرَکاتِ فِی الحَرثِ وَالغَنَمِ.» کنز العمّال: 4/ 32/ 9354 نقلًا عن الدیلمی عن ابن مسعود.

[8] درباره این تشبیه ها چنین گفته اند شاید امام علیه السلام از آن روى غاز را به گاو میش تشبیه کرده است که هر دو با لجنزار انس دارند و از آن جا مى‏خورند. نیز مرغ را از آن روى به خوک تشبیه کرده است که هر دو مدفوع مى‏خورند .... شاید علت نام بردن از ربیعه از میان همه قبایل نیز آن است که جوجه‏هاى سرزمین این قوم، بهتر بوده و یا آنان عنایت و توجّه افزون‏ترى به جوجگان داشته‏اند( مرآة العقول: ج 22 ص 133).

[9]  «الإمام علیّ علیه السلام: الإِوَزُّ جاموسُ الطَّیرِ، وَ الدَّجاجُ خِنزیرُ الطَّیرِ، وَ الدُّرّاجُ حَبَشُ الطَّیرِ، و أینَ أنتَ عَن فَرخَینِ ناهِضَینِ رَبَّتهُما امرَأَةٌ مِن رَبیعَةَ بِفَضلِ قوتِها؟» الکافی، ج 6، ص 312، ح 1، المحاسن، ج 2، ص 267، ح 1849، بحارالأنوار، ج 65، ص 5، ح 11.

در مورد تعبیر حبش الطیر این احتمال نیز وجود که منظور شترمرغ باشد چون تعبیر حبش الشیء یعنی جمع آن شیء و با توجه به روایات دیگری که در فواید بسیار زیاد دراج است بنده اینگونه ترجمه کردم که مراد از حبش الطیر جمع فواید پرندگان است اما اگر با توجه به سیاق روایت که در قسمت اول غاز را با گاومیش مقایسه می‌کند و مرغ را با خوک این احتمال است که منظور از حبش حیوانی منسوب به حبشه باشد.

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

دغدغه اساسی روحانیت همیشه دین بوده است اما "نه دین به ما هو دین" بلکه "فهم، تبیین و تحقق" دین.

البته میزان توجه روحانیت به هرکدام از حیثیت‌های (فهم تبیین و تحقق) دین متفاوت بوده و شاید تاکنون بیشترین توجه روحانیت به "تبیین دین" بوده است که محدود شدن به آن از موانع اساسی کارکرد روحانیت است.

🔹همیشه کسانی در روحانیت بوده و هستند که حتی چندان دغدغه تبلیغ و تبیین دین را نیز نداشته‌اند و تا آخر عمر خود صرفا مشغول فهم دین بوده‌اند، 

👈به طور مثال امروزه اگر سری به درس‌های خارج بزنید، کسانی راه خواهید یافت که افتخارشان این است که ۲۰ سال درس فلان عالم را رفته‌اند و الآن هم ۲۰ سال است در درس فلان آن عالم مثلا فرزند او شرکت می‌کنند!

🔹عده قلیلی از روحانیت نیز هستند که بسیار بیشتر از فهم و تبیین به دنبال تحقق دین می‌باشند، امثال این تیپ از افراد اگرچه در میان روحانیت قلیل هستند اما در میان دانشجویان حزب‌الهی به وفور یافت می‌شوند: 

👈کسانی که بیش از آنکه به فهم دین و تقویت مبانی خود پرداخته باشند به دنبال تحقق دین بوده و هستند، ذهن این افراد معمولا ملغمه‌ای از افکاری بی‌مبناء یا با مبناء اما مبانی متعارض است! چرا که معمولا فرصت چندانی برای تفکر و مطالعه نداشته‌اند و در فرصت اندک دانشجویی در کنار تحصیل و هزاران اشتغال دیگر تلاش‌داشته‌اند به سرعت پازل فکری خود را کامل نموده و شروع به مطالبه عدالت و ابراز نظر و فعالیت بر اساس یافته‌های اندک خود نمایند.

🔹و اما همانطور که عرض شد، بیشترین دغدغه روحانیت تا کنون فهم و تبیین دین بوده است و این دغدغه حتی بعد از عصر حاکمیت مدرنیته نیز به همین نحو باقی مانده است،

👈برای مثال در زمانه‌ای که عملا مدرنیته مشخص می‌نماید که همه مردم و حتی طلاب چه ساعتی بخوابند و بیدار شوند، چه بخورند و چطور بخورند و... توجه روحانیت به فهم و تبیین این بوده است که چه ساعتی می‌بایست خوابید و بیدار شد و چه باید خورد و چطور باید بخورد؟!

👈اگر در همین قم بگردید درس‌های خارجی را خواهید یافت که در آن‌ها ثابت می‌شود که مثلا فلان مدل مالی ربا و حرام است اما بانکی در همسایگی دیوار به دیوار آن درس، از طریق همان مدل مالی به طلاب وام می‌دهد و صدها مثال دیگری که وقتی از روحانیت سوال کنید به نظر شما کجای کار می‌لنگد که علم شما به سمت تحقق نمی‌رود؟ می‌گوید من نزد خدا حجت دارم که وظیفه خود را عمل کرده‌ام بقیه به من مربوط نیست!

چراکه وظیفه خود را تحقق دین نمی‌داند.

🔹و اما قلیلی از روحانیت نیز هستند که همانطور که دغدغه فهم و تبیین دین را داشته‌ و دارند، دغدغۀ "تحقق دین" را نیز داشته‌ و دارند؛

👈کسانی چون حضرت امام(ره) که وقتی فهم می‌کند که «الإسلام هو الحکومة»[1] بی‌کار نمی‌نشیند و به دنبال تبیین و تحقق آن راه می‌افتد، کسی که می‌گوید: «باید هر کداممان به اندازه قدرتمان سعى کنیم تا در راه تحقق اسلام قدم برداریم»[2]

............................

مطالب مرتبط:👇

کارکردهای روحانیت (قسمت سوم: سازمان "امر به معروف و نهی از منکر")

کارکردهای روحانیت (قسمت دوم: مردمی شدن روحانیت)

کارکردهای روحانیت ( قسمت اول: به حاشیه رفتن روحانیت)

ارجاعات:👇

[1] خمینى، روح‏الله، کتاب البیع، 5جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) - ایران - تهران، چاپ: 1، 1421 ه.ق؛ ج‏2 ؛ ص633.

[2] صحیفه امام ؛ ج‏18 ؛ ص389

..........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سال‌هاست که دو دیگاه در مورد "پیشرفت یا پست‌رفت" نهاد دین در دوره چهل ساله انقلاب در  کشوردر تقابل هستند.

به طور مثال قسمت‌هایی از دو کلیپ زیر از صحبت‌های عباس عبدی و امام خامنه‌ای بسیار واضح و گویای تقابل این دو قرائت می‌باشند.

دریافت     مدت زمان: 1 دقیقه 33 ثانیه

دیدگاه عباس عبدی در مورد افول نهاد دین در دوره چهل ساله انقلاب، این دیدگاه در قشر زیادی از جریان روشنفکری یا اصلاحات امری مسلم و قطعی انگاریده می‌شود.

 

دریافت  مدت زمان: 3 دقیقه 8 ثانیه

دیدگاه رهبری در مورد پیشرفت انقلاب در عرصه فرهنگی و پیروزی انقلاب در جنگ فرهنگی... 

 

اولین نکته‌ای که به ذهنم می‌آید، اینکه یک جریان ۴۰ سال است "خواسته یا ناخواسته" دائما همسو با تحلیل‌های خارجی، پیش‌گویی فروپاشی انقلاب و رسیدن به بن‌بست را در بازه‌های مختلف مکررا تکرار می‌کند و جالب توجه هم اینکه اوج‌گیری این پیش‌گویی‌ها معمولا در دوران حاکمیت دولت مطلوب خود این جریان می‌باشد.

همانطور که آقای عباس عبدی در مناظره  خود در برنامه زاویه می‌فرمایند، تحلیل ایشان مبنی بر "نزدیک شدن ایران به فروپاشی" مربوط به ۱۵ سال قبل یعنی در دوران حاکمیت دولت اصلاحات بوده است.

دریافت        مدت زمان: 17 دقیقه 29 ثانیه 

قسمت‌های چالشی از مناظره عباس عبدی و کچوئیان در برنامه زاویه در مورد حرکت رو به افول یا پیشرفت انقلاب

 

حال جای این سوال باقی است که با وجود عدم تحقق این پیش‌گویی‌های مکرر، چرا این جریان از خود نمی‌پرسد که ماجرا چیست؟ نکند در محاسبات خود چیزهایی را ندیده و یا محاسبه نکرده باشم؟ نکند در مفروضات خود اشتباه داشته باشم؟!

  دومین نکته اینکه شاخص‌های حقیقی سنجش "پیش‌رفت و پست‌رفت" در عرصه‌های مختلف چیست؟

به طور مثال در عرصه "پیشرفت یا پست‌رفت" شاخص‌های معرفی شده توسط این دوستان و  شخصیت‌هایی چون رهبری کاملا متفاوت است.

 آیا اگر بخواهیم پیشرفت دین در جامعه را بسنجیم باید به شاخص‌های اساسی دین مراجعه کنیم یا مثلا به اموری چون حجاب و...؟

(که البته علاوه بر اصل شاخص‌ها در نوع تحلیل شاخص‌های این دوستان نیز ان‌قلت‌های زیادی وجود دارد.)

  در روایات دو دسته شاخص اساسی برای سنجش دین و ایمان ذکر شده است.

یک دسته به نام "دعائم الاسلام" (ستون‌ها یا ارکان اسلام) و دیگری با نام "دعائم الایمان" (ستون‌ها یا ارکان ایمان) مطرح هستند.

البته نظیر این مجموعه دو قِسم از روایات نیز با نام "دعائم الکفر" وجود دارد که یک قِسم نظیر "ارکان ایمان" و یک قِسم نیز نظیر "ارکان اسلام" است.

 👈شاخص‌های اساسی اسلام بر اساس این روایات عبارتند از: نماز، زکات، حج، روزه، ولایت که مهم‌ترین آنها ولایت است.

🔹به طور مثال از امام باقر(ع) روایت شده است:  «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى خَمْسٍ: عَلَى الصَّلَاةِ، وَ الزَّکَاةِ، وَ الْحَجِّ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْوِلَایَةِ؛ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوِلَایَةِ، فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هذِهِ» یَعْنِی الْوَلَایَةَ.

 👈شاخص‌های اساسی ایمان بر اساس روایات عبارتند از: صبر، یقین، عدالت و جهاد.

🔹به طور مثال از امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه روایت شده است: «الْإِیمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْیَقِینِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»

 📌 بعد از اینکه "شاخص‌های معیار" مشخص شود آنگاه می‌توانیم، روند "پیش‌رفت یا پست‌رفت" نهاد دین را بر اساس ظهورات این شاخص‌ها و با توجه به اهمیت هر شاخص بسنجیم.

حال خودمان قضاوت کنیم...

.................................................

مطلب مرتبط:

........................................................

  • حمید رضا باقری