شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۳۰ مطلب با موضوع «اسلام ناب و دشمن شناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اول دوستی بعد تذکر

🎙 آیت‌الله حائری شیرازی:

«می‌شود که انسانی دوست بدارد اهل بیت را و خطاهایی هم داشته باشد. پس ما از حیثی که اهل بیت را دوست دارد باید او را دوست داشته باشیم و از حیثی که خطا می‌کند باید عملش را دشمن بداریم.

انسان باید جدا کند بین عامل و عمل. بعضی‌ها هستند که می‌گویند چون فردی این کار را می‌کند و ما او را دوست داریم پس کار او هم خوب است، خب این غلط است. چون این شخص را دوست می‌دارم پس عملش را هم دوست می‌دارم! نه این خلاف است، باید عملش را بغض داشته باشی. بعضی عکسش را می‌گویند: چون ایشان این عمل را کرده من از او متنفرم و در عین حال تنفر می‌خواهد به او تذکر بدهد.

تنفر و تذکر باهم جمع نمی‌شود، بعد هم می‌گوید نگاه کن به او تذکر می‌دهیم متذکر نمی‌شود.

می‌بینی ایشان تذکر می‌دهد، او بدتر می‌کند اما دیگری می‌آید دوستش می‌دارد با علاقه به او می‌گوید، به زبان با محبت ارشادش می‌کند، می‌بینی او خودش را جمع و جور می‌کند و عذر خواهی می‌کند و خودش را اصلاح می‌کند.

ببینید آیه چقدر زیبا گفت: «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر» (71 - توبه)

اول اولیاء شدن بعد امر به معروف، اول دوستی، بعد تذکر.»

.....................

در همین رابطه:

در زمان اهل بیت برخی از شیعیان، گناهانی را آشکارا انجام می‌دادند و آنان که اهل ایمان بالاتری بودند به خاطر این گناهان، به عنوان نهی از منکر، از آنها بی‌زاری می‌جستند.

حضرات معصومین در چندین قضیه که این مطلب پیش آمده است تذکر داده‌اند که از عمل آنها بی‌زاری بجویید ولی از خودشان خیر.

در یکی از این موارد راوی از امام کاظم (ع) سوال می‌کند یکی از شیعیان شما «یَشْرَبُ اَلْخَمْرَ وَ یَرْتَکِبُ اَلْمُوبِقَ مِنَ اَلذُّنُوبِ نَتَبَرَّأُ مِنْهُ»

شراب می‌نوشد و گناهان هلاک کننده مرتکب می‌شود. آیا از او برائت بجوییم؟ حضرت پاسخ می‌دهند:

 «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لاَ تَبَرَّءُوا مِنْهُ أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا  عَمَلَهُ»

از عملش برائت بجویید و از خودش خیر، دوستش بدارید ولی عملش را خیر.

راوی می‌پرسد آیا می‌توانیم به او بگوییم فاسق فاجر؟ حضرت پاسخ دادند: فاسق فاجر کافر، فرد دشمنی کننده با ما و دشمن پیروان ما است.

............

 

وقتی در آیات قرآن در موضوع برائت (بی‌زاری جستن) دقت کنیم:

 🔻۲ آیه مربوط به برائت مؤمنین از مشرکین است:

👈 « قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِیٓ إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُٓ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآٓءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُٓ»

👈 «أَنَّ اللَّهَ بَرِیٓءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ۙ وَرَسُولُهُ»

🔻۲ آیه مربوط به برائت شیطان از پیروانش است.

👈 «وَقَالَ إِنِّی بَرِیٓءٌ مِنْکُمْ إِنِّیٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّیٓ أَخَافُ اللَّهَ»

👈 «کَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٌ مِنْکَ إِنِّیٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ»

🔻بقیه موارد، همه برائت مؤمنین از عمل گناه و یا آنچه از شرک در اعمال مؤمنین یا مشرکین وجود دارد، است.

 🔹۳ مورد برائت از آنچه به آن مشرک شده‌اند.

👈 «إِنَّنِی بَرِیٓءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ»

🔹۱ مورد برائت از جرم مجرمان.

👈 «أَنَا بَرِیٓءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ»

🔹۲ مورد برائت از عمل گناه‌کاران است.

👈 «وَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل لِّی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنتُم بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»

👈 «فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»

.....

مجموع این آیات نشان می‌دهد، نسبت به مؤمنین گناه‌کار نباید برائت جوییم بلکه از عمل آنها باید برائت جوییم اما نسبت به مشرکان هم از خودشان و هم از عملشان باید برائت جوییم.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

نظام اخلاق اسلامی...

🔻گاهی برخی بدون داشتن نگاه جامع از یک مساله و رابطه مسائل مختلف با یکدیگر و جایگاه هر مسأله در نقشه کلی، سراغ جزئیات می‌روند و گم می‌شوند. در اخلاق اسلامی هم ما بایست یک تصویر صحیح و درست از نظام اخلاق اسلامی داشته باشیم بعد سراغ جزئیات و آسیب‌شناسی و ارائه راهکار برویم.

 

🎙 استاد شهید مطهری در کتاب «اسلام و نیازهای زمان» خیلی خوب ساختار کلی نظام اخلاق اسلامی را توضیح می‌دهند:

👈 «انسان داراى غرایز مختلفى است. علماى قدیم مى‏ گفتند در انسان سه قوه اصلى هست (و گاهى چهارتا): یکى قوه عاقله (قوه عقل)، دیگر قوه شهوانى‏ و سوم قوه غضبیه.

این‏طور دسته بندى کرده بودند که قوه شهوانى کارش جلب منافع است، انسان را وادار مى‌‏کند که منافع خودش را طلب کند. قوه غضبیه‏ قوه دفع است، نیرویى است که به‌‏طور خودکار انسان را وادار مى‌‏کند که چیزهایى را که براى خودش بد و مضر تشخیص مى‏‌دهد دفع کند. همین‏طور که در جسم انسان قوه دفع هست، در روحش هم هست. انسان وقتى غذا مى‌‏خورد آن را مى‌‏جود. غذا وارد معده مى‌‏شود و پس از هضم، وارد روده‌‏ها شده و سپس از جدار روده‌‏ها جذب‏ مى‌‏شود. ولى یک زواید و فضولاتى هست که اینها به درد بدن نمى‌‏خورد. نیروى دیگرى اینها را بیرون مى‌‏برد. در روح هم همین‏طور است.

یک قوه دیگر هست به نام قوه عقل که قوه حسابگرى است. هر قوه‌‏اى فقط کار خودش را حساب مى‏کند. مثلًا شهوتِ خوردن در انسان هست. آن قوه‏‌اى که کارش خوردن است دیگر حسابى در دستش نیست، فقط احساس لذت مى‏‌کند، مى‏‌گوید فقط باید بخورم. قوه جنسى هم هیچ حسابى در آن نیست جز آنکه بخواهد عمل جنسى انجام دهد. همچنین است قوه غضب. ولى اینها باید حسابى داشته باشند.

باید انسان به این قوا یک نظمى بدهد. اگر شما یکى از قوا را آزاد بگذارید که کار خودش را انجام بدهد، این آزادى دستگاه شما را خراب و فاسد مى‌‏کند. مثلًا چشم از دیدن برخى امور لذت مى‌‏برد، دیگر حسابى در دستش نیست. زبان مى‌‏گوید من از خوردن فلان چیز لذت مى‏‌برم، بگذار لذتم را ببرم. اما یک حساب دیگرى هست و آن اینکه تنها این نیست که باید لذت ببرى؛ بعد از این لذت باید ببینى برسر این اجتماع بدنى و شخصیت انسان چه مى‏‌آید، باید برایش نظمى قائل شد. عقل باید بر این بدن و بر این شخصیت حکومت کند و به هرکدام سهمى بدهد. این، معناى نظام دادن به غرایز است.

غرض این جهت است که نظام دادن به غرایز یعنى سهم بندى کردن تمام غرایز تحت حکومت قوه عقل. تمام اینها سهم دارند. اتفاقاً در اخبار ما هم این‏طور وارد شده است که چشم تو حق دارد، دست تو حق دارد، شکم تو حق دارد، تمام غرایز تو حق دارند.

یکى از کارهاى دین همین است، چون عقل به تنهایى قادر نیست که به حساب اینها برسد. دین با تکالیفى که دارد، سهم بندى‌‏هاى اینها را مشخص مى‌‏کند. به این امر، ما اخلاق مى‌‏گوییم. البته منحصر به این نیست؛ یعنى اخلاق بد تنها از این ناحیه پیدا نمى‌‏شود که سهم یکى بیشتر است سهم دیگرى کمتر، بلکه سهم یکى را زیادتر دادن و سهم دیگرى را کمتر دادن عوارضى ایجاد مى‌‏کند. چنانکه جامعه- که گویى الگوى بدن انسان است- اگر در آن تقسیمات طبقاتى غلط صورت بگیرد به طورى که یکى همه چیز داشته باشد و دیگرى هیچ چیز نداشته باشد، هم آنهایى که همه چیز دارند فاسد مى‏شوند و هم آنهایى که هیچ چیز ندارند، و یک سلسله مفاسد در اجتماع از ناحیه هردو پیدا مى‌‏شود. مثلًا اولین ضرر از ناحیه آنهایى که زیادتر از حد خودشان دارند این است که خودشان یک وجود عاطل و باطلى از آب درمى‌‏آیند. اگر هم خودشان در نیایند، بچه‌هاشان عاطل در مى‌‏آیند. این‏جور افراد امکان ندارد سه یا چهار نسل باقى بمانند. مفاسدى که از ناحیه محرومین پیدا مى‌‏شود [از آنجا ناشى مى‏گردد که‏] مى‌‏بیند کار را این کرده، زحمت را این کشیده، اما پولش به جیب دیگرى رفته است. چقدر کینه پیدا مى‏‌کند؟! بعد جنایت مى‌‏کند، آدمکشى مى‌‏کند، جمعیت تشکیل مى‌‏دهد، انقلاب مى‏کند، خونریزى مى‌‏کند.

مى‏بینید یک نوکرى در یک خانه چندین نفر را مى‌‏کشد. معلوم است؛ مى‌‏بیند تمام افراد خانواده در ناز و نعمتند، خوشند، دست به دست یکدیگر داده و غرق در شهوتند، البته ناراحت مى‌‏شود. این ناراحتی‌ها جمع مى‏‌شود مانند انبار باروت. آن وقت است که در روزنامه‌‏ها مى‌‏خوانید فلان نوکر زن خانواده را کشت، مرد خانواده را کشت، بچه را کشت، دختر را کشت. اینها حساب نکرده‌‏اند که جلو چشم او عیاشى مى‌‏کنند.

عین این قضیه در قواى نفسانى انسان هست؛ یعنى اگر انسان بعضى از قوا را سیر کند و بعضى را گرسنه بگذارد، آن قواى گرسنه علیه قواى سیر طغیان و قیام مى‌‏کنند و وجود این آدم را خراب مى‌‏کنند. اینکه اسلام مى‌‏گوید حقوق تمام قوا و نیروها را ادا کنید و بپردازید، براى همین است. مى‌‏گوید تو مى‌‏گویى روح دارم، جسم هم دارم. روح تو حق دارد، جسم تو هم حق دارد. مى‏‌گویى من غریزه دینى دارم، احساس عبادت در من هست، شهوت هم در من هست. مى‌‏گوید حق هر دو را باید بدهى، نه اینکه یکى را فداى دیگرى بکنى. خیال نکنى که اگر از ناحیه شهوات نفسانى و جسمانى بکاهى و دائم به عبادت بپردازى، آن قواى شهوانى تو را آرام مى‌‏گذارد. خیر، بلکه طغیان مى‌‏کند. اینکه پاپ‌ها مقید بوده و هستند که اصلًا ازدواج نکنند، همان محروم گذاشتن یک طبقه از طبقات جامعه بدن است. بعد ببینید تاریخ چه جنایت‌ها در این مورد مى‌‏نویسد! فکر مى‌‏کنم تزار است که مى‏‌گویند او فرزند حرام یکى از پاپ‌ها بوده است. نمى‌‏شود گفت که آن پاپ بدجنس بوده، بلکه روشش غلط بوده است. در روزنامه نوشته بودند خانه کشیشى را که براساس قانون کشیشى باید همیشه محروم از ازدواج باشد، روى یک جنبه سیاسى جستجو مى‌‏کردند. یک وقت دیدند در زیر زمین آن یک حرمسرایى تشکیل داده و یازده زن در آنجا نگهدارى مى‌‏کرده است. عین این جریان در بدن انسان است.

..............

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت است:
👈 «مَنْ کَمُلَ عَقْلُهُ اِسْتَهَانَ بِالشَّهَوَاتِ»
هرکس عقل او کامل شود شهوات را حقیر شمارد.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

شهید آرمان علی‌وردی

اعتراف تکان دهنده متهم پرونده شهید آرمان علی وردی.

از حقیر می‌شنوید بروید سر قبر مطهر این شهید عزیز، همین زیارت شاید حقی برایمان درست کرد که دستگیرمان شود.

گلزار شهدای تهران، قطعه ۵۰

 


دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 30 ثانیه

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

لعنت به اسرائیل، خانه و زندگیشان را غصب می‌کند، اگر صدایی دهند بخواهند مقابله در همان حد کنند از آنها می‌کشد و ترور می‌کند، اگر پاسخ ترورها را با راکت‌های کوچک و با وجود سپر موشکی در آن سرزمین گسترده دهند، با هواپیما و موشک‌های چند تنی و بدون سپر موشکی و در آن مساحت بسیار متراکم با حجم آتشی چند برابر می‌دهند!

خب من چه مسلمانی شدم؟! اصلا چه انسانی شدم؟! که هیچ کاری نمی‌کنم! چرا برای کنده شدن این غده سرطانی ظلم و فساد در عالم کاری نکنم؟! چرا برای دفاع از این مردم مظلوم نجنگم! در اینکه از خانه و کاشانه به ظلم رانده شده‌اند شک دارم؟! ندای ما لکم؟! ما لکم؟! خدا در آسمان‌ها پیچیده است؟!

آخر ما را چه شده است؟!

لینک مطلب در کانال شرح حال 👇
https://eitaa.com/sharhe_hal/4940

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در مناجات‌های مختلف به ویژه مناجات‌های ماه مبارک رمضان با ذکر قسم‌های مختلف از خداوند می‌خواهیم که بر ما منت نهد و ما را از آتش جهنم آزاد کند.

👈 «فَیَا ذَا الْمَنِّ وَ لاَ یُمَنُّ عَلَیْکَ مُنَّ عَلَیَّ بِفَکَاکِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ»

در دعای جوشن کبیر بعد از هر ده‌بار که خداوند را به اسماء مختلفش صدا می‌زنیم یک خواسته را صدبار تکرار می‌کنیم:

👈 «سُبْحَانَکَ یَا لاَ إلَهَ إلاَّ أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِ»

منزّهی تو ای که معبودی جز تو نیست، فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان ای پروردگار من.

در همه این مناجات‌ها به ما تذکر داده می‌شود ما همه، با همه ادعاها و توهمات خوب بودنمان اگر به خودمان باشد مستحق جهنم رفتن هستیم و به فضل و رحمت خداوند باید متوسل شویم تا ما را از آتش جهنم برهاند.

وضعیت فعلی همه ما بدهکاری و ورشکستگی است اگر به ضعف‌ها، نواقص و بدی‌های خودمان و حقی که خداوند در الطافش بر ما دارد توجه کنیم.

لینک مطلب در کانال آیات و روایات کاربردی  👇

https://eitaa.com/ayat_va_revayat/155

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

ضرب المثل‌ها بخشی از فرهنگ مردم هر جامعه هستند، هر ضرب المثلی در جامعه نمی‌گیرد و نمی‌ماند الا اینکه جامعه آن را بپذیرد.

از قدیم از زبان پدر و مادر و دوست و رفیق شنیده‌ایم: «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»

همرنگ جماعت شدن یعنی ساکت شدن، پذیرفتن شرایط موجود، قیام نکردن مقابل نقص‌ها و خطاهای جامعه.

اما قرآن می‌گوید یکی یکی دوتا دوتا قیام کنید.

👈 «قُل إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَحِدَةٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثنَى وَفُرَدَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُواْ مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ»

بعد از قیام تفکر کنید، رفیق شما پیامبر اکرم دیوانه نیست.

خاصیت قیام، برهم زدن شرایط موجود است، همرنگ جماعت نشدن است، ما وظیفه داریم همرنگ جماعت نباشیم به این معنا که فکر کنیم و آنچه از فرهنگ جامعه را غلط می‌دانیم مقابل آن بایستیم، حرف بزنیم، سنت‌های غلط را بشکنیم.

👈 «وَمَا صَاحِبُکُم بِمَجنُون»

رفیق و یار شما پیامبر اکرم دیوانه نیست، او فقط همرنگ جماعت نیست، اهل قیام در برابر باطل‌ها است‌.

لینک مطلب در کانال شرح حال  👇

https://eitaa.com/ayat_va_revayat/163

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مسمومیت ایران...

🔻 دختران با عاملی نامعلوم مسموم می‌شوند! فقط مدارس دخترانه! اگر عامل طبیعی بود بین پسر و دختر چرا تفکیک کند؟ پس عاملش هوشمند است و هدف خاصی از این کار دارد.

 

⁉️ جمهوری اسلامی می‌خواهد از دخترانی که در آشوب قبل به خیابان آمدند انتقام بگیرد، می‌خواهد تحصیل دختران را تعطیل کند، می‌خواهد زن را سرکوب کند!

خب چرا رشته‌های دانشگاهی زنان را محدود نمی‌کند؟! جمهوری اسلامی که می‌تواند پنهانی دختران را مسموم کند، نمی‌تواند پنهانی اندک اندک رتبه‌های زنان در کنکور را تنزل دهد و مانع حضورشان در دانشگاه شود؟! نمی‌تواند از بورس‌های تحصیلی آنان بکاهد؟! چه نفعی می‌برد از این کار؟

اگر می‌خواست از دختران انتقام بگیرد و مدرسه نروند خب به بهانه مسمومیت دختران می‌گفت تا اطلاع ثانوی مدارس دخترانه تعطیل! یا اصلا مجازی! چرا مدارس را تعطیل نمی‌کند و هزینه مسموم شدن سریالی دختران را به جان می‌خرد و جامعه‌ای که تازه از آشوب قبل بیرون آمده را به یک آشوب جدید دعوت می‌کند؟!

 

⁉️ شاید هم جمهوری اسلامی نیست، مذهبی‌های افراطی هستند! مذهبی‌های افراطی دقیقا چه کسانی هستند؟ شما تا حالا چند مورد از آنها را دیده‌ای که مخالف درس‌خواندن زنان و مدرسه رفتن دختران باشند؟! تا حالا پست و استوری و سخنرانی و خلاصه چیزی از این جماعت دیده‌ای؟! اجرای یک چنین پروژه‌ای آیا یک تشکیلات و سازمان‌دهی و رهبری برای تصمیم‌گیری نمی‌خواهد؟! کجا هستند اینها که نه در مجازی و نه حقیقی نمی‌بینمشان ولی چنین پروژه‌ای را اجرا می‌کنند! اصلا تاحالا کجا بودند چرا کاری نمی‌کردند؟!

 

⁉️ شاید هم دشمنان احمق جمهوری اسلامی هستند که از همه‌جا مانده‌اند، حالا دوباره آمده‌اند سر وقت قربانی کردن دوباره دخترکان! از جنس همان دخترکانی که در فتنه قبل یکی بعد از دیگری از اقوام مختلف قربانی می‌شدند! شاید دشمن جمهوری اسلامی به دنبال تحریک مجدد احساسات جامعه برای زنده کردن دوباره آشوب‌هاست.

این اتفاق و تحریک شدن مجددا جامعه به نفع چه کسی است؟ اندکی فکر کردن برای فهم آن کافی است.

 

⁉️ همین اتفاق کافی نیست تا چشم‌هایمان را باز کنیم  تا کسانی که در داخل از این اتفاق برای متهم کردن مذهبی‌ها و جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند را بشناسیم؟! کسانی که طوری صحبت می‌کنند که اصلا انگار گزینه اقدام دشمن مطرح نیست؟!

 

⁉️ کسانی که دختران معصوم را مسموم می‌کنند به دنبال مسموم کردن ایران هستند تا نتواند افق‌های رشد و پیشرفت را پشت‌سر بگذارد و بازی قدرت آنها را در دنیا بهم بزند.

https://eitaa.com/sharhe_hal/4683

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 در کتاب رجال کشی روایتی نقل می‌شود از فرزند «ابی بکر حضرمی» از اصحاب خاص امام صادق(ع)، او می‌گوید پدرم به همراه عمویم علقمه بر زید بن علی وارد می‌شوند. زید بن علی به آنها می‌گوید:

👈«لَیْسَ الْإِمَامُ مِنَّا مَنْ أَرْخَى عَلَیْهِ سِتْرَهُ إِنَّمَا الْإِمَامُ‏ مَنْ‏ شَهَرَ سَیْفَهُ» امام از اهل بیت کسی نیست که در راحتی در خانه بنشیند امام فقط کسی است که قیام به شمشیر کند. ابوبکر حضرمی از او سوال می‌کند:

👈«أَخْبِرْنِی عَنْ- عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع أَ کَانَ إِمَاماً وَ هُوَ مُرْخٍ عَلَیْهِ سِتْرَهُ أَوْ لَمْ یَکُنْ إِمَاماً حَتَّى خَرَجَ وَ شَهَرَ سَیْفَهُ» به من بگو ببینم علی بن ابی طالب (ع) امام بود یا کسی بود که در راحتی، خانه نشین شده باشد؟ یا امام نبود تا وقتی که قیام به شمشیر کرد! آنگاه امام شد؟

زید که مرد زیرکی بود ساکت شد و جواب نداد. ابوبکر حضرمی سه بار سوال خود را تکرار می‌کند و هر سه بار زید هیچ جوابی نداشت. بعد ابوبکر حضرمی می‌گوید اگر علی بن ابی‌طالب امام بود پس جایز است که امامی بعد از او باشد که در خانه نشسته و قیام نکند.

 

🔻 برخی رکن اندیشه امام خمینی (ره) را در قیام علیه طاغوت و تشکیل حکومت معرفی می‌کنند و وجه تمایز امام از علمای پیشین خود را در قیام و مبارزه ایشان می‌دانند و انگار که امام فکر جدیدی متفاوت از علمای پیشین خود را به صحنه آورده‌اند اما در واقع رکن اندیشه ایشان اطاعت از «فقیه جامع» و مراجعه به او در پیشامدهای زمانه در زمان غیبت است و این مطلب که رکن اندیشه ایشان است مورد قبول همه فقها است.

 

🔻 امام خمینی(ره) در زمانه مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و آیت‌الله بروجردی که مشی عملی آنها مبنی بر تقیه مقابل پهلوی بود تمام و کمال با زعیم زمان همراهی می‌کنند و اگرچه حتی در زمان آیت‌الله بروجردی شرایط زمانه را مناسب برای قیام می‌دانند اما چون زعیم زمان تشخیص دیگری دارد، دست به اقدامی نمی‌زنند و به دیگران می‌فرمایند: «امروز آیت‌الله بروجردی عَلَم است و ما باید زیر علم جمع شویم، ایشان هرچه بفرمایند ما باید اطاعت کنیم.»

 

🔻 در واقع تشخیص لزوم تشکیل حکومت، یک امر صغروی بود که بر اساس فضا و شرایط زمان، امام این لزوم را تشخیص دادند و برای آن اقدام کردند. ایشان در مورد شیخ عبدالکریم حائری نیز می‌فرمودند: «اگر مرحوم حائری [امروز] حضور داشتند از فرصت پیش آمده استفاده می‌کردند و به تأسیس نظام اسلامی دست می‌زدند.»

.............

متاسفانه برخی از این متن برداشتی خلاف آنچه مقصود بنده بوده است کرده‌اند و می‌فرمایند رکن اندیشه امام قیام لله است.

بله این حرف درست است اما از مرحله اندیشه تا تعین خارجی گام‌هایی وجود دارد، قیام لله در چه الگویی تعین پیدا می‌کند قیام بالسیف حتما باید باشد؟

عرض حقیر در این متن این است که تعین قیام لله در اطاعت از ولی است.

ما باید قیام لله کنیم تا آنچه اراده ولی خدا است را محقق کنیم خودمان که نسخه نداریم!

اطاعت از ولی در زمان حضور معصوم به اطاعت از معصوم است و در زمام غیبت به حکم نقل و عقل به اطاعت از فقیه جامع الشرائط است.

زیدیه تصورشان این بود که فقط باید ولی خدا قائم بالسیف باشد تا اطاعت از او واجب باشد و این مسیر انحرافی مقابل اهل بیت بود، در زمان غیبت نیز این مسیر انحرافی وجود دارد و برخی تصور می‌کنند چون امام قیام و مبارزه کرد ممتاز از بقیه بود و رکن اندیشه ایشان در مرحله تحقق و اجرا به قیام و مبارزه است در حالی که لب حرف ایشان بازگشت به مسیری است که به حکم نقل اهل بیت برای زمان غیب مشخص کرده‌اند و عقل نیز ان را تائید و درک می‌کند و آن اطاعت از فقیه جامع الشرائط است خواه قائم بالسیف باشد خواه ساکت. او است که نسخه صحیح زمانه را تشخیص می‌دهد و مؤید من عند الله است.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 یک سری شبهات مهم، قرن‌ها و در نسل‌های مختلف باز تولید می‌شود و ما فکر می‌کنیم این شبهه زمان ما جدی بود و ما به جواب‌هایش رسیدیم و تمام شد و غافلیم که دائم این شبهه با شواهد جدید و شکل‌های جدید در نسل‌های جدید بازتولید می‌شود و ما، هم باید به پاسخ این شبهات مسلط باشیم و هم جواب آن را با شواهد جدید بازتولید کنیم و آن را به بحث بگذاریم.

 

🔻 در این پست شبهه‌ای قدیمی که گاهی مساله اصلی جریان‌های روشنکفر دینی بوده است را مطرح می‌کنم و از شما می‌خواهم جواب‌هایی که به نظرتان می‌رسد را برایم ارسال کنید.

در برخی جمع‌ها این شبهه را مطرح کردم و جواب‌های عجیبی گرفتم که در پست‌های بعد برخی از این جواب‌ها را هم ذکر خواهم کرد.

می‌توانید بعد از خواندن این پست و پست‌های بعد در جمع‌های خانوادگی، تبلیغ‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، بین نوجوانان این شبهه را مطرح کنید و بگذارید بحث شود و جواب را مرحله به مرحله به آنها بگویید. بسیار بحث با برکتی خواهد بود.

 

⁉️‌می‌گویند:

🔸 وقتی در دنیا می‌خواهی بررسی کنی کجا پیشرفته و با تکنولوژی بالا و رفاه هستند،  می‌بینی ظالم‌ها و کافرها در صدر پیشرفت و رفاه و تکنولوژی هستند و کشورهای مسلمان در آخرهای صف هستند.

مثلا تا در بازار بگویی فلان جنس ساخت آمریکای ظالم مستکبر است همه برایش سر و دست می‌شکنند و تا بگویی ساخت ایران است قیافه‌ها درهم می‌رود!

 

🔹 وقتی در میان مسلمانان می‌خواهی بررسی کنی کجا بیشتر پیشرفت کرده و با تکنولوژی و رفاه هستند؟ می‌بینی کشورهای سنی مذهب غیر جبهه مقاومت همه درآمد بالا و در رفاه بسیار خوب هستند اما کشورهای جزو محور مقاومت که ایران و عراق و یمن و سوریه باشند از بقیه عقب‌تر هستند. مردم عراق و سوریه و یمن و ایران، همه تحت فشارهای مختلف و درگیر جنگ و فلاکت هستند اما مردم کشورهایی که با آمریکا و اسرائیل و دیگر ظالمان مشکلی ندارند و اصلا خودشان هم جزو ظالمان شده‌اند در رفاه بسیار خوبی زندگی می‌کنند.

 

🔻 خلاصه سرجمع که نگاه کنی آنها که پی کفر و ظلم رفتند موفق‌تر و پیشرفته‌تر و با عزت‌تر هستند از آنها که پی اسلام و مقاومت و ظلم ستیزی رفتند! ما عوض اینکه برویم سراغ ادعاهای اسلام و کفر و ادعاهای شیعه و مسلمان انقلابی که ما اهل مساوات هستیم اسلام دین برتر است و... برویم سر وقت میوه آنها، هر درختی را باید از ثمر آن شناخت، اینها در عمل چه نتیجه‌ای داشته‌اند؟ حالا انتخاب کنید.

ادعا را همه می‌توانند بکنند ببینید در عمل چه کرده‌اند و بعد انتخاب کنید راه درست کدام است؟!
(برای راهنمایی برای مطالعه بیشتر این بحث را شهید مطهری در کتاب مساله شناخت، بخش اشکالات وارد بر «منطق عمل» ص ۲۲۱ مطرح می‌کنند.)

🔻 یک جواب به شبهه‌ای که مطرح شد. پذیرش و توجیه آن است!

 

🔻 می‌گویند: دین برای شما محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند که برای بقیه نیست، هرچه ایمان شما بالاتر رود زهد شما بیشتر می‌شود و دنیا نزد شما کوچک‌تر می‌شود به آن بی‌اعتنا می‌شوی. زهد را هم به معنای ترک دنیا می‌گیرند و نه عدم وابستگی به دنیا.

 

🔻 برخی از آیات می‌تواند برای این ادعا استفاده شود، مانند:

👈 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّه (۲۱۴البقره)‏»

آیا پنداشتید که داخل بهشت مى‌‏شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سرِ] پیشینیان شما آمد، بر [سرِ] شما نیامده است؟ آنان دچار سختى و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند، تا جایى که پیامبر [خدا] و کسانى که با وى ایمان آورده بودند گفتند: یارى خدا کى خواهد بود؟

 

ظاهر آیه این است که زیاد شدن مشکلات برای جامعه مؤمنین یک سنت خدا است و هدف از آنها هم این است که مؤمنان مقاومت و جهاد و صبر کنند تا شایسته مقامات اخروی شوند.

شواهد این مطلب هم آیات زیادی است مثل:

👈 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ (۱۴۲ - آل عمران)»

👈 «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ (۱۴۰ - آل عمران)»

 

🔻 به آنها که می گویی مثلا در همان آیه ۲۱۴ بقره بعد از اینکه فشارها به اوج رسید، می‌گوید: «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ» بالاخره پیروزی هم می‌آید.

می‌گویند پیروزی و غلبه مربوط به زمان امام زمان(عج) است.

وقتی آیات مختلفی که در مورد نصرت مؤمنین از سوی خداوند وارد شده است را برایشان می‌آوری آنها را یا منحصر به آخرت یا زمان ظهور می‌کنند.

آیاتی را که مربوط به نازل شدن برکات از آسمان و زمین و روزی خوردن از بالا و پایین در پی ایمان و آسان شدن کار برای اهل تقوا است را مطرح می‌کنی، می‌گویند: اینها مال امیرالمؤمنین است روزی امیرالمؤمنین است برکت اوست و...

 

🔻 می‌گویند: اگر خداوند کافران را در دنیا کمک می‌کند از این باب است که:

👈« یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (۱۷۶ - آل عمران»

و اگر مؤمنان سست نمی‌شدند خدا بیش از این به آنها می داد:

👈 «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ (۳۳ - الزخرف)»

 

🔻 روایاتی را هم استناد می‌کنند، مانند:

👈«إِنَ‏ أَشَدَّ النَّاسِ‏ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏» سخت ترین مردم از لحاظ بلا و گرفتارى پیغمبرانند، سپس کسانى که در پى آنانند، سپس کسى که از دیگران بهتر است.

👈«إِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ‏» اجر بزرگ با بلاى بزرگست و خدا هیچ قومى را دوست نداشته جز آنکه گرفتارشان ساخته.

 

🔻 عمده تکیه این عزیزان هم بر روایات است و به علت نوع مواجه‌ای که با قرآن دارند چندان استنادی به قرآن ندارند، آیاتی هم که ذکر شد از باب اینکه ممکن است به آن استناد شود و برخی از روشنفکرانشان بعضا به برخی استناد کرده‌اند، ذکر شد.

(از این جهت که این مبنا را اشتباه می‌دانم، بیشتر از این به آن نمی‌پردازم، ولی به هر حال یک جماعتی هم این نگاه را دارند. از لوازم این منظومه فکری عدم اعتقاد به تشکیل حکومت بدون حضور معصوم است و در مقابل این نگاه هم علمای قائل به لزوم تشکیل حکومت هستند.

مثلا حضرت آقا می‌فرمایند: «اصلاً آخرت بدون دنیا نمی‌شود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد.» ۱۳۸۲/۰۶/۰۵)

یک جواب دیگر به شبهه‌ای که مطرح شد، توصیف حقیقت اصلی که مؤمن در دنیا دنبال آن است و به او داده می‌شود، است.

 

🔻 می‌گویند: غایت دین اصلاح آخرت است، دنیا برای مؤمن مزرعه آخرت است، همت مؤمن آبادی آخرت و ابدیتش است. بر خلاف کافر که اعتقادی به آخرت ندارد و همتش آبادی دنیایش است و خداوند تبارک و تعالی فرموده است:

👈 «مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ» (۲۰ - الشوری) هرکس به دنبال آخرت بود، بر آنچه برای آخرت کاشته می‌افزاییم و هرکس به دنبال دنیا بود، دنیا را به او می‌دهیم اما دیگر نصیبی در آخرت ندارد.

این وعده خداوند تعالی است که دنیای کافران را که دنیا را استقلالا طلب می‌کنند، آباد کند اما مؤمن دنیا را استقلالا طلب نمی‌کند و دنیایش شاید باشد، شاید نباشد.

 

🔻 مؤمن به واسطه اتصالی که به آخرت دارد، بودن و نبودن دنیا برایش مسأله نیست، مصداق بارزش داستان سحرة فرعون است که وقتی حقیقت را فهمیدند و با خدای موسی آشنا شدند دیگر هیچ تهدید فرعون و فشار و سختی در این مسیر برای آنها معنا نداشت. فرعون به آنها گفت دست و پایتان را برعکس قطع می‌کنم و به صلیبتان می‌کشم اما آنها گفتند: هیچ اهمیتی ندارد، هیچ ضرری به ما نمی‌رسد و ما سمت خداوند می‌رویم.

👈 «قالُوا لا ضَیْرَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (۵۰ - الشعراء)»

 

🔻 ایمان به شما قناعت، ترک حرص، ترک بخل و خلاصه آرامش می‌دهد. به تعبیر قرآن «فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون‏» می‌شوید، مؤمن که شدی دیگر نه ترسی داری و نه حزنی، قدرت و شوکت دنیا باشد یا نباشد اهمیتی ندارد.

 

🔻 در نگاه مؤمن، دنیا هر قدر که برای آخرت نیاز است مطلوب است، هرچه بیشتر از آن شد موجب ضرر است.

👈 «الدُّنْیَا دُنْیَاءَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ‏ وَ دُنْیَا مَلْعُونَةٌ.»

دنیای مؤمن دنیا بلاغ است، به قدری که مومن نیاز دارد از دنیا بهره‌مند می‌شود اما دنیای کافر دنیای ملعونة است دنیایی که بیش از نیاز است و موجب زحمت او و بی‌بهره ماندنش از آخرت است. در آیات نیز به این مطلب اشاره شده است که حتی زیادی اولاد و اموال آنها تو را متعجب نکند این دنیای آنها موجب زحمت آنها است.

👈«فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ‏ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ (۵۵ - التوبه)»

 

🔻 شاهد خوبی بر این ادعای آمار مصرف داروهای اعصاب و آرامش بخش در کشورهایی است که طبق آمار به ظاهر بالاترین میزان شادی را در دنیا دارند، به همان تناسب که از صدر جدول مرفه‌تر هستند نیازشان به مصرف داروهای اعصاب بیشتر است.

یا آمارهای مربوط به خودکشی و افسردگی که همین کشورهای مرفه و پیشرفته نسبتا در صدر جدول هستند و کشورهای مسلمان در آخر صف هستند.

📌 اما این جواب، اگرچه درست است اما کامل نیست، سوال این بود که چرا خروجی حیات کافران و ظالمان در دنیا رفاه بیشتر و آسایش بیشتر و تکنولوژی برتر نسبت به مسلمانان است؟ شما پاسخ دادید مومن چیزی به نام آرامش دارد که کافر ندارد و دنیای مومن هرچه هست به قدر کافی و نیاز او است و دنیای کافر موجبات سختی او است. شما اگر پذیرفته‌اید که نتیجه اسلام عقب ماندن از کافران در مظاهر مادی است. این جواب کوچک‌تر از ادعای مطرح شده در آیات و روح اسلام است و این مبنا به تشکیل تمدن اسلامی و ظاهر شدن جلوه توحید بر روی زمین منتهی نمی‌شود.

فهمی بالاتر از این جواب نیز وجود دارد که مبتنی بر آیات و روایات است، مثلا کسی مثل حضرت آقا در این مورد می‌فرمایند:

👈 «اسلام ناب و خالص، اسلامِ توحید و وحدت بین امّت اسلامى، اسلامِ «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّٰهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، اسلامى که مى‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرىٰ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ السَّمٰاءِ وَ الْأَرْضِ‌». برگشت به این اسلام، تنها علاج و نسخه‌ى درمان امّت اسلامى است و این ممکن است.»

بنا بر این مبنا شبهه تقویت نیز می‌شود.

در جواب به اشکالی که مطرح شد، جواب سوم، زیر سوال بردن شاخص‌های پیشرفت و رفاه و تلاش برای نشان دادن نقاط ضعف کشورهای پیشرفته یا همسایه است و در کنار آن نشان دادن نقاط قوت خودمان.

 

🔻 معمولا صدا و سیما از این روش زیاد استفاده می‌کند و مثلا وضعیت مترو آمریکا یا تعداد فقرای آنها را نشان می‌دهد، اعتراضات و اعتصابات اروپا را نشان می‌دهد تا ثابت کند آنها اینطورها هم که می‌گویند، پیشرفته و در رفاه نیستند و در کنار آن هم نقاط قوت ما را نشان می‌دهد از جایگاه علمی، توسعه شبکه آب آشامیدنی،‌ برق‌ و گاز و جاده و رتبه‌های ما در مقالات علمی و خودکفایی و... تا ثابت کند ما نیز پیشرفته هستیم ما نیز نقاط قوت خوبی داریم.

 

🔻 این جواب برای اینکه ثابت کنند تصور القاء شده به جامعه از عقب ماندگی ما و پیشرفته بودن کشورهای دیگر، اغراق آمیز است، جواب خوبی است اما اگر بخواهند از اساس منکر عقب بودن ما از کشورهای اروپایی در امکانات اقتصادی و تکنولوژی باشند و یا در مقام انکار برتری توان اقتصادی و رفاهی کشورهای همسایه باشند، قابل پذیرش نیست.

 

🔻 شبهه هم فقط در مقایسه ما با بقیه نبود، در مقایسه مسلمانان با کافران و ظالمان و کشورهای اسلامی محور مقاومت با کشورهای اسلامی همراه با آمریکا و اسرائیل ظالم بود!

حتی اگر با داده‌های جزئی ثابت کنیم ما در برخی زمینه‌هایی از آمریکا و اروپا هم پیشرفته‌تریم، اما نمی‌توان منکر این شد که در مقایسه مسلمانان و کافران و کشورهای مسلمان محور مقاومت با غیر آنها، به صورت سرجمع آنها در علم و تکنولوژی و رفاه از ما جلوتر هستند! مثلا می‌خواهید سوئد و آلمان را با سوریه و یمن و افغانستان از جهت رفاه و تکنولوژی مقایسه کنید؟ اصلا همین ترکیه که یک کشور واحد مسلمان است را ببینید که بخشی از آن در اروپا است و بخشی در سرزمین اسلام! قسمت اروپایی و اسلامی آن را با هم مقایسه کنید!

(اصل این جواب به عنوان یک جواب متمم برای جواب اصلی خوب است اما به عنوان یک جواب مستقل دارای اشکال بود که به آنها اشاره شد.)

تا اینجا ۳ جواب عرض شد و گفته شد برخی درست نیست برخی هم کامل نیست و نگاه برتر و کامل‌تری از مبانی گفته شده وجود دارد که کسی مثل حضرت آقا به آن می‌گوید اسلام ناب، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، اسلامی که تنها علاج و نسخه‌ى درمان امّت اسلامى است و این اسلام می‌گوید اگر ایمان آوردید نه تنها آخرت بلکه دنیای شما نیز آباد می‌شود و دست برتر را نسبت به همگان پیدا خواهید کرد.

 

🔻 اگر شما دنبال تشکیل تمدن اسلامی باشید لازمه‌اش گذشتن از مرحله جامعه اسلامی است. جامعه و توده مردم چه زمان با شما همراه می‌شوند؟ زمانی که دست برتر و غلبه با شما باشد. به تعبیر قرآن:

👈 «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً (۱و۲ النصر)»

آنگاه که نصرت خداوند و غلبه می‌آید می‌بینی که ناس یعنی توده مردم فوج فوج وارد دین می‌‌شوند.

 

🔻 توده مقهور جو غالب هستند و تا شما دست برتر و غلبه را نداشته باشید توده مقهور آنی خواهند ماند که دست برتر را نسبت به شما دارد. حضرت موسی(علیه السلام) قبل از اینکه با بنی‌اسرائیل از مصر کوچ کند و در مکانی جدید جامعه دینی را شکل دهد به خداوند تبارک و تعالی گفت:

👈 «رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زینَةً وَ أَمْوالاً فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى‏ أَمْوالِهِمْ (۸۸ یونس)»

پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنیا زیور و اموال داده‏‌اى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه کنند، پروردگارا، اموالشان را نابود کن.

 

🔻نمی‌شود شما در فقر و فشار و ضعف نسبت به دشمنان خود باشید و دین شما و خودتان وعده فقر و بلا در پی ایمان دهید و خدا هم هرچه مردم مؤمن‌تر می‌شوند آنها را فقیرتر و مبتلاتر کند و انتظار رسیدن به جامعه مؤمنین و غلبه یافتن را داشته باشید.

 

🔻بر خلاف آن تصور که برخی داشتند، خداوند در آیات مختلف این وعده را داده است که اگر اهل ایمان شوید، به شما در دنیایتان هم کمک می‌کنم و دنیای شما را هم آباد می‌کنم. به طور نمونه:

👈در سوره یونس می‌فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (۶۳ -۶۴)» کسانی که اهل ایمان و تقوا باشند در همین دنیا و آخرت بشارت برای آنهاست و این سنت تغییر ناپذیر خداوند است.

 

👈 در سوره اعراف «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶)» اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه می‌کردند بدون شک برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم اما تکذیب کردند و ایمان نیاوردند و ما نیز آنها را به کیفر آنچه کردند دچار کردیم.

 

👈 در سوره غافر می‌فرماید: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ (۵۱)» ما قطعا رسولان خودمان و کسانی که ایمان آوردند را در همین حیات دنیا کمک می‌کنیم.

👈 در سوره مائده می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُونَ (۶۶)» اگر اینان(اهل کتاب) احکام تورات و انجیل و همچنین قرآنى که به سویشان نازل شده است را برپا می‌داشتند قطعا از بالاى سر (آسمان) و پائین پاهایشان (زمین) به آنها روزی می‌رساندیم.

 

👈 در سوره رعد می‌گوید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (۲۹)» کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند، خوشبختی و عاقبت نیکو برای آنها است. از این جهت که خوشبختی را در کنار عاقبت نیکو که مربوط به آخرت است می‌آورد، معلوم می‌شود مراد از آن، خوشبختی در دنیا است.

 

👈 در سوره نحل می‌فرماید: «لِلَّذینَ أَحْسَنُوا فی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقینَ (۳۰)» کسانى که نیکوکارى کرده‌اند در این دنیا پاداشى نیک دارند و سراى دیگر بهتر است و سراى پرهیزگاران چه نیکوست.

🔻 عده‌ای تا این آیات را می‌آوری می‌گویند طوبی نام شجره‌ای در آخرت است، برکت امیرالمؤمنین است و خلاصه روایاتی که مربوط به بطون آیات است را ردیف می‌کنند و عملا با این رویکردشان بخش اعظم قرآن را از محل استفاده برای اصلاح حیات بشر، از دسترس خارج می‌کنند در حالی که این مصادیق همه بطون است. یعنی در حالت عادی اگر از عرف بپرسی از این آیه چه می‌فهمی همین ظواهر عادی را می‌فهمد، ظواهری که خود اهل بیت(علیهم اسلام) ما را به مراجعه و استفاده از آنها ارجاع داده‌اند. و البته در برخی روایات هم مصادیقی را برای این معانی ذکر کرده‌اند که خارج از فهم عرف بوده و هست و این‌ها از باب ذکر بطون قرآن بوده است و نافی استفاده از ظواهر قرآن نیست.

برخی موارد نیز مانند اطلاق مومنین بر امیرالمومنین(ع) نیز از باب مصداق کامل است و باز نافی استفاده از ظواهر این آیات نیست.

 

🔻 در مقابل این استفاده از آیات روایاتی نیز ذکر می‌شود که در مذمت به دنبال دنیا بودن برای مومنین است. مثلا در روایت از رسول‌الله است که:

👈«إِنَّ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا إِضْرَاراً بِالْآخِرَةِ وَ فِی طَلَبِ الْآخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْیَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْیَا فَإِنَّهَا أَوْلَى بِالْإِضْرَارِ.» در طلب کردن دنیا ضرر به آخرت است و در طلب آخرت ضرر به دنیا، پس به دنیایتان ضرر بزنید که آن اولی‌تر است به ضرر زدن تا آخرت.

اما این روایات همه دنبال دنیا بودن مومن را مذمت می‌کند نه اینکه طالب دنیا برای آخرت بودن را مذمت کند، خداوند به مؤمن می گوید تو به دنبال وظیفه‌ات باش دنیا خودش به واسطه نصرت الهی و در مسیر انجام وظایف الهی برای شما حاصل شود.

👈 «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (۵۶) ما أُریدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُریدُ أَنْ یُطْعِمُونِ (۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ (۵۸ - الذاریات)»

در این آیات خداوند می‌گوید هدف خلقت شما عبادت (به معنای اعم از نیایش، به معنای اطاعت) است شما که نمی‌خواهید رزق من را بدهید، من می‌خواهم رزق شما را بدهم پس به دنبال اطاعتتان باشید رزقتان با من.

 

🔻 در جمع‌بندی روایاتی که بلا را همراه با ایمان و مراتب آن می‌دانند نیز باید اولا توجه نمود که بلا به معنای امتحان است و نه مصیبت، ثانیا ظرف زمانی صدور آن روایات را باید توجه داشت، این روایات در زمانی بود که مؤمنین تحت حکومت ظالمان و فشار آنها بودند و نیاز به تسلی برای تحمل سختی‌ها داشتند، علاوه بر آن باید روایاتی که در مورد سیره ائمه مختلف در ظرف‌های زمانی مختلف است را دید مثلا پوشش آن حضرات و استفاده از مواهب دنیایی و قیمت عطر و هزینه‌هایی مختلفی که می‌کردند را هم باید دید. ( مثلا ر.ب: باب زی و التجمل کتاب کافی) آیاتی که نعمت‌ها و زینت‌های الهی را برای بندگان به عنوان منت ذکر می‌کند و دعوت به استفاده از آنها بدون اسراف کردن می‌کند را هم باید دید.

 

به تعبیر حضرت آقا: 

👈 «وقتى یک مکتب ناقص باشد، وضعیت، بهتر از این نمى‌شود. یک طرف را درست مى‌کند، طرف دیگر خراب مى‌شود!

اسلام خصوصیتش این است که همه‌ى عوامل رشد انسانى را در خود دارد. هم رشد مادى در آن هست و هم رشد معنوى. یعنى در اسلام «خَلَقَ لَکُمْ مٰا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» هست. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّٰهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبٰادِهِ‌» هست. استفاده از منابع مادّى هست. کار و تلاش هست. بوسه زدن پیامبر بر دست کارگر هست. کار کردن امیر المؤمنین هست. - این‌ها همه‌اش معنا دارد. - اینکه اگر کسى کار نکند، دعاى او مستجاب نمى‌شود هم هست.

در عهد رسول اللَّه، کسانى در خانه نشستند و گفتند: خداى متعال وعده کرده است که «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‌» خوب؛ ما توکّل مى‌کنیم و در خانه مى‌نشینیم. وقتى پیغمبر خبردار شد، به آن‌ها فرمود: «خدا یک دعاى شما را هم مستجاب نخواهد کرد!» این براى چیست‌؟ براى این است که جامعه از لحاظ مادّى رشد کند، به سازندگى بپردازد و توسعه یابد. تفاوت محیط زندگى اوّل اسلام که مردم در «صُفّه» زندگى مى‌کردند، با پنجاه سال بعدش، که در همان کشور اسلامى، انواع و اقسام نعمتهاى مادّى همه جا را پر کرد، به‌خاطر این بُعد بود.» (بیانات در جمع روحانیون و مبلغین اردیبهشت ۱۳۷۵)

 

🔻 وقتی در کمتر از صد سال از هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه در سال 92هجری مسلمانان موفق شدند از تنگه جبل الطارق (نام فرمانده فاتح مسلمانان) عبور کنند و سرزمین اندلس را در جنوب اروپا را با لشکری ۱۰۰۰ نفری فتح کنند این سوال برای جوانان مسیحی مطرح شد که مسلمانان این قدرت را از کجا آورده‌اند؟!

 

🔻 وقتی مسلمانان بیش از ۸۰۰ سال دست برتر را در اروپا بر مسیحیان داشتند و حکومت اسلامی در بخش‌های زیادی از جنوب اروپا برقرار بود این سوال برای جوانان مسیحی مطرح بود که چرا ما مغلوب مسلمانان هستیم؟!

 

🔻 اروپایی‌هایی‌های مسیحی پس از اعمال دسیسه‌های مختلف و ترویج اختلاف و فساد میان مسلمانان در سال ۸۹۸ه.ق (۱۴۹۲م) در جنگ‌های صلیبی بر حکومت‌های مسلمان در سرزمین‌های جنوب اروپا و حتی شمال آفریفا و فلسطین کنونی غلبه یافتند و بدترین جنایات طول تاریخ را در کشتار رقم زدند.

 

🔻 آنها در آن زمان معتقد شدند که دین تحریف شده مسیحیت و کلیسای دیکتاتور و متحجر عامل شکست آنها از مسلمانان بوده است و رنسانس دینی (پروتستان) را همزمان با رنسانس علمی و اکتشافات جدید آغاز کرد. اروپایی‌ها تغییر کردند و اشتباهاتی که موجب مغلوب بودنشان در گذشته بود را کنار گذاشتند و مسلمانان هم آنچه موجب غلبه و قوت آنها بود را کنار گذاشتند و در نتیجه صحنه میدان قدرت تغییر کرد.

 

🔻 اروپایی‌های مسیحی بعد از خارج شدن از سلطه مسلمانان سراغ دیگر سرزمین‌ها رفتند و استعمار کهن از این تاریخ آغاز شد. در ابتدا قدرت مقابله با مسلمانان را نداشتند به ترتیب هند، آفریقا، آمریکا، استرالیا، جنوب شرق آسیا و تمام دنیا جز مناطق مسلمانان یعنی دو امپراتوری عثمانی و صفویه را به تسلط خود درآوردند.

 

🔻 در تمام دنیا غلبه با اروپایی‌ها بود و در بسیاری از این مناطق خود اروپایی‌ها باهم در گیر شده بودند، حتی در ژاپن و چین که قوی‌ترین امپراتوری‌های در شرق آسیا بودند هم مقابل غربی‌ها زانو زدند، و فقط دو قسمت بزرگ و ثروتمند از دنیا بود که مغلوب اروپایی‌ها نشده بود امپراتوری‌های مسلمانان یعنی عثمانی و صفویه.

 

🔻 یک شاهد از قدرت بسیار زیاد مسلمانان در آن دوره اینکه انگلستان با اینکه تمام رقبای اروپایی‌ خود را از شبه قاره هند خارج کرده بود و جنوب این شبهه قاره هند در اشغال او بود اما نمی‌توانست بر قسمت‌های مرکزی هند که در دست حکومت گورکانیان مسلمان پارسی و مغولی بود غالب شوند. در همین زمان نادرشاه که بعد از حکومت صفویه به قدرت می‌رسد به این مناطق حمله می‌کند و حکومت مرکزی را شکست می‌دهد و غارت‌ها می‌کند!

 

🔻 این استقلال و قدرت مسلمانان باقی می‌ماند‌ تا اینکه در جنگ جهانی اول بین خود اروپایی‌های اشغالگر پای عثمانی به میان کشیده شد و درنهایت نیز سرزمین بزرگ عثمانی به عنوان قربانی جنگ بین دولت‌های انگلیس و فرانسه تقسیم شد.

 

🔻 در همان زمان به اشکال مختلف تلاش کردند ایران را نیز که از جنگ نظامی حفظ شده بود با قراردادهای استعماری و باج دادن به شاهان قاجار به چنگ بیاورند اما به واسطه حضور علمای شیعه نتوانستند و در نتیجه به واسطه نفوذ روشنفکران خود روز به روز با تضعیف روحانیت و ایجاد قحطی، ایران را تضعیف کردند و سرانجام نیز با کودتای رضاخانی و تضعیف بیشتر روحانیت و دیگر عناصر قدرت ایران در مقابله با استعمارگران(عشایر، مبارزان شمال و جنوب) تضعیف ایران را به اوج رساندند و در ۱۳۲۰ش در جنگ جهانی دوم در زمان رضاشاه، ایران را نیز اشغال کردند.

 

🔻 قدرت مسلمانان از چه زمان رو به افول رفت؟ از زمانی که مسلمانان فریب غرب استعمارگر را خوردند و به اسلام پشت کردند! به روحانیت پشت کردند!

 

🔻 مقایسه کنید نوع رفتار اروپایی‌ها با شاهان صفوی که رابطه خوبی با علما داشتند و شاهان قاجار که به واسطه مخالفت‌های علما با اقدامات آنها کم کم علما را کنار گذاشتند و رضاشاه و محمدرضاشاهی که رسما به جنگ روحانیت و اعتقادات اسلامی رفتند.

در قست‌های قبل گفته شد اسلام ناب معتقد است باید مسلمانان صاحب علو و برتری باشند و کسی نتواند بر آنها سلطه پیدا کند و هرچه با ایمان و تقوای بیشتر باشیم باب‌های روزی و نعمت بیشتر برما گشوده می‌شود.

 

بعد به این تعارض برخوردیم کسانی که این اعتقاد را دارند و خود را جزو مؤمنین واقعی می‌دانند عملا در چنین جایگاهی نیستند و بلکه در فشار و مشکلات فراوان نسبت به کشورهای غربی و همسایه‌های خود هستند.

 

🔻 در اولین قسمت از پاسخ اصلی مروری اجمالی کردیم به گذشته جهان غرب و اسلام و عرض شد سرزمین‌های اسلامی تا پیش از جنگ‌های جهانی اول و دوم، جزو مقتدرترین و ثروتمندترین سرزمین‌های جهان بودند اما از زمانی که امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول فروپاشید و تکه تکه شد و مستعمره انگلستان و فرانسه شدند مشکلات مردم مسلمان سرزمین عثمانی سابق، آغاز شد و دچار جنگ و خون‌ریزی و به تعبیر قرآن هلاک حرث و نسل شدند.

همچنین ایران نیز از اواخر قاجار روز به روز به شکل‌های مختلف توسط دولت‌های غربی استعمارگر تضعیف شد. از مهم‌ترین عوامل تضعیف ایران نیز تضعیف روحانیت، ایجاد قحطی، کودتا و نابودکردن استعدادهای محیطی[۱] و سرکوب نیروهای محلی مسلح، اشاره شد. بعد از تضعیف ایران آنها در جنگ جهانی دوم  عملا ایران را نیز اشغال کردند و روند رو به افول ایران را کامل‌تر کردند.

 

🔻 اروپایی‌ها بعد چهارصد و اندی سال چاپیدن دنیا و ساختن تمدن خود بر خون‌های مردم مستضعف جهان، بر ایران و عثمانی نیز فائق آمدند و حکومت آنها بر جهان کامل شد. اما این زمان، آغاز تغییر در نوع استعمار نیز بود.

روند استعمار دنیا آنطور که می‌خواستند باقی نماند و از یک بازه‌ای به بعد به واسطه هزینه‌هایی که حضور مستقیم برای اسعمارگران داشت و نیز گستردگی فراوان مناطقی که می‌بایست در آن حضور داشتند، شیوه جدید استعمار یعنی استعمار نو و مدیریت کشورها به کمک نیروهای وابسته و دست‌نشانده برای حفظ منافع دولت‌های غربی پیش گرفته شد. در ایران نیز رضاشاه را با کودتا رویکار آوردند.

 

 🔻 اما این شیوه نیز چندان موفق باقی نماند و انقلاب‌های ملی در نقاط مختلف دنیا یکی یکی صورت گرفت و استعمارگران از آمریکای جنوبی تا آسیا و شمال آفریقا با مردمی که قیام کرده بودند مواجه شدند و نیاز به تدبیر جدید داشتند.

یکی از این قیام‌های ملی نیز قیام ملی مبارزه با انگلستان توسط آیت‌الله کاشانی و مصدق در ایران بود که البته به واسطه اشتباهات صورت گرفته سرکوب شد و شاه وابسته ایران با ایفای نقش استعمارگر جدید یعنی آمریکا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به کشور بازگشت.

 

🔻 ویژگی قیام‌های ملی این بود که ما می‌خواهیم منافع کشور خودمان تامین شود نه غرب و از آن زمان به بعد در کشورهای مختلف حاکمانی رویکار آمدند که شعارشان ساختن کشورشان و جبران خیانت‌ها و هزینه‌هایی بود که در دوران طولانی استعمار و تحقیر پرداخته بودند.

 

🔻 اما استعمارگران نیز بیکار ننشستند و در تدبیر جدیدشان، استعمار وارد مرحله استعمار فرانو شد یعنی آغاز دوره‌ای که با مدیریت قلوب و افکار مردم جهان، جهان به نحویی پیش رود که حاکمیت دولت‌های استعمار کهن بر جهان حفظ شود و منافع غرب تامین شود. سازمان‌های مختلف جهانی و وضع قوانین جهانی همه به نحویی باشد که ضامن بقای آنها باشد. نوع توزیع سرمایه سران استعمار نیز متفاوت شد، شرکت‌های بین‌المللی بزرگ شکل گرفت و یک جهان وطنی پدید آمد که هرکس هرچقدر بیشتر به این سیستم جهانی مطلوب آنها منافع دهد، بیشتر هم توسعه یابد. به نوعی هرچه پیش می‌رویم سران استعمار دولت واقعی خود را کوچک‌تر کرده و تعدیل نیرو می‌کنند و نان‌خورهای خود که مثلا مردم انگلستان و فرانسه و آمریکا و... بودند را از دولت خود اخراج کرده و آنان هم مانند دیگر شهروندان جهان استعمار هرچه منفعت دهند نان می‌خورند. خاندان‌های ثروت که عمدتا یهودی مسلک هستند و صاحبان شرکت‌های بزرگ بین المللی وارث دنیای استعمار قدیم شدند.

🔻 اما در این دنیای جدید از استضعاف و بی‌عدالتی جهانی از آن جهت که «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الدِّینَ دَوْلَتَیْنِ‏ دَوْلَةَ آدَمَ وَ هِیَ دَوْلَةُ اللَّهِ وَ دَوْلَةَ إِبْلِیس‏» و خدا هیچ وقت نمی‌گذارد دولت شیطان یکه‌تاز میدان بماند، در بهمن ۱۳۵۷ش مردمی به رهبری امام خمینی قیام کردند و شعار اسلام خواهی، سر دادند شعار نفی سلطه استعمارگران از شرق و غرب را دادند و گفتند ما این بازی جهانی را قبول نداریم. از آن زمان هم این نظام استعمار جهانی به هر شکل ممکن از تحریم و جنگ و تقویت رقبای محلی و... به این مردمی که تازه وارد میدان شده بودند تا جبران هزینه‌های گذشته را بر پایه اسلام‌خواهی کنند، فشار آوردند اما به برکت اسلام و مجاهدت‌های مؤمنین با وجود همه فشارها باز این مردم رشد کردند و حالا با وجود اینکه طوق بندگی شبکه جهانی را برگردن نیانداخته‌اند در خیلی از عرصه‌ها شانه به شانه همان ابرقدرت‌ها شده‌اند.

در این صحنه کسانی هم که همچنان در استضعاف مانده و نمی‌گذاشتند رشد کنند دست در دست ایران گذاشته‌اند تا مثل ایران بازی نابرابر جهانی را برهم زنند.

 

⁉️ آیا نمی‌شد ما هم مثل کره و ژاپن و چین نظام جهانی پر از تبعیض را قبول کنیم و رشد کنیم و توسعه یابیم؟ بله می‌شد ما اگر مثل آنها زحمت می‌کشیدیم، درست مصرف می‌کردیم و نظام جهانی را هم قبول می‌کردیم الان مثل آنها توسعه یافته بودیم. اما دیگر ما نبودیم. یک راه دیگر و بهتر وجود داشت و دارد اینکه مثل آنها زحمت می‌کشیدیم و خود مسلمان و عدالت‌خواهمان می‌ماندیم آنگاه می‌دیدم امروز به مراتب از حال خودمان و آنها جلوتر بودیم.

ما در چه عرصه‌ای به خدا اتکا کردیم و زحمت کشیدیم و دست برتر را نیافتیم؟ فرهنگ ما فرهنگ تلاش و زحمت شد؟ خداوند به مؤمنین کمک می‌کند اما آیا بدون تلاش و عمل است یا با تلاش و عمل؟ ایمان بدون تلاش و عمل چه فایده‌ای دارد؟

همان خداوندی که می‌گوید «وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ (۴۷ روم)» همان خداوند می‌گوید: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً (۲۰ - اسراء)» هر دو [دسته:] مؤمن و کافر را از عطاى پروردگارت مدد مى‏‌بخشیم، و عطاى پروردگارت [از کسى‏] منع نشده است‏.

 

📌 تفاوت تلاش و عمل مؤمن و کافر در این است که مسیری که کافر طی می‌کند بسیار طولانی‌تر و سخت‌تر از مؤمن است. مؤمن از هدایت‌های مختلف الهی بهره‌مند می‌شود که موجب می‌شود بتواند در صورت تلاش و زحمت با سرعتی چندین برابر به موفقیت برسد.

 

⁉️ باور ندارید؟ پیشنهاد می‌کنم کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» که داستان جذاب یک نمونه از جمع شدن ایمان و تلاش در یک شرکت دانش بنیان ایرانی است را بخوانید، شرکتی که محصولات های‌تک آن در دنیا مطرح است و صادرات تجهیزات مختلف و به‌روز پزشکی به کشورهای پیشرفته دنیا دارد. شرکتی خصوصی که با دستان خالی اما توکل و تلاش تاسیس شده است و در مدت کم‌تر از دو دهه به یکی از موفق‌ترین تامین کنندکان تجهیزات پزشکی در داخل و صادرکنندگان کشور تبدیل شده است.

 

📝 ارجاع: [۱]ر.ب: تلخ‌ترین نوشته من حیدر رحیم‌پور ازغدی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

صحبت از فشار مسیح علی‌نژاد بر سلبریتی‌ها برای موضع‌گیری علیه جمهوری اسلامی بود.

بنده خدایی می‌گفت: اگر با مسیح علی‌نژاد درست رفتار شده بود چقدر خوب بود، حالا هرجوری بود یه کاری می‌کردیم این بمونه داخل و فرار نکنه بره اینقدر فتنه درست کنه.

اگر نرفته بود، می‌دانی چقدر از فتنه‌ها کم می‌شد؟

گفتم: مگه فتنه‌ بده؟! چقدر خوبه که مثل مسیح علی‌نژاد، شبانه روز دست و پا میزنه تا علیه جمهوری اسلامی فتنه انگیزی کنه.

می‌گویند در ژاپن یک ماهی خیلی محبوبی هست که به علت صید زیاد در مناطق ساحلی دیگر نیست، مجبورند از فاصله‌های دور این ماهی‌ها را صید کنند اما دیدند تا ماهی‌های صید شده را به ساحل برسانند، کیفیت آنها از دست می‌رود. به خاطر همین آنها را در محفظه‌هایی می‌ریختند تا تازه بمانند، ولی باز هم دیدند کیفتشان پایین می‌آید. دقت که کردند دیدند اینها همینطور ثابت می‌مانند و در محفظه تحرک ندارند، به همین خاطر کوسه‌های کوچکی در محفظه‌ها انداختند تا ماهی‌ها از ترس اینها هی حرکت کنند، اگر هم کوسه چندتا ماهی را می‌خورد ولی ارزشش را داشت، عوضش تحرک اینها حفظ می‌شد و تازه و با کیفیت می‌ماندند.

اگر فتنه بد بود که خدا خودش بساط شیطان را از همان اول راه نمی‌انداخت تا هی او فتنه کند.

جامعه مؤمنین هر از گاهی لازمه با یک فتنه مواجه شود تا حفظ شود و ارتقاء پیدا کند.

خداوند می‌گوید:

«وَکَذَٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یُوحِی بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَآءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ» (۱۱۲ - انعام)

👈و این گونه برای هر پیامبری دشمنانی از شیاطین انس و جن قرار دادیم، که برای فریب مردم همواره گفتاری باطل ولی به ظاهر آراسته و دلپسند به یکدیگر القاء می‌کنند، و اگر پروردگارت می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس آنان و آنچه را به دروغ به هم می‌بافند واگذار.

دشمن داشتن و فتنه انگیزی دشمن، برای مؤمنین لازم است، خداوند می‌گوید من بدون استثناء برای هر نبی یک دشمن گذاشتم و اگر اقدامات این دشمنان برای مؤمنین لازم نبود نمی‌گذاشتم این دشمنان هیچ کاری کنند.

وقتی دشمن داری، دست و پایت را جمع می‌کنی، عیوب خودت را اصلاح می‌کنی، نقاطی که دشمن می‌تواند به تو آسیب بزند را بر طرف می‌کنی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری