شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۹۶ مطلب با موضوع «نقد و بررسی اندیشه‌ها و عملکردها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

📝 امروز اگر سایه شوم جنگ از سر کشور ما برداشته شده است، نه به واسطه مذاکرات هسته‌ای و...، بلکه به علت حفظ مؤلفه‌های اساسی قدرت، درون کشور است، موئلفه‌هایی که متأسفانه در دولت آقای دکتر روحانی در جهت تضعیف بسیاری از آنها عمل شد.

 

 

📝 یکی از مؤلفه‌های اساسی که امروزه سایه شوم جنگ را از سر کشور دور کرده است قدرت نظامی به خصوص قدرت موشکی است؛ دکتر روحانی  در کتاب « اندیشه‌های سیاسی اسلام، سیاست خارجی» در مورد تنها گزینه آمریکا برای حمله به ایران گزینه حمله موشکی را مطرح می‌کنند که راهکار مواجه با آن نمایش قدرت مقابله به مثل ایران می‌باشد، اما متاسفانه ایشان در دولت خود نه تنها به افزایش توان مقابله ایران کمکی ننمودند بلکه بارها نمایش قدرت مقابله به مثل ایران را نیز مورد مذمت و سرزنش قرار دادند و حتی با قرار دادن اطلاعات دقیق تأسیسات مختلف ایران در اختیار آمریکایی‌ها حمله آمریکا به کشور را تسهیل نیز نمودند.

 📝جناب حسن روحانی در تحلیل خود، راهکار برداشته شدن سایه شوم جنگ را چنین توضیح می‌دهند:

🔹مجموع اطلاعات و تحلیل‌ها این است که آمریکایی‌ها در شرایط فعلی به هیچ عنوان قصد شروع یک درگیری نظامی را ندارند و نمی‌خواهند وارد یک جنگ تمام عیار نظامی با ایران شوند. این چنین نیست که بخواهند سربازها و نیروی زمینی خود را وارد خاک ما کنند.

 

 

🔹چنین احتمالی با هیچ تحلیل و تفسیری و با هیچ مبنایی سازگار نیست. البته امکان اینکه آمریکایی‌ها در مقطعی یک حمله کوتاه مدت موشکی یا هوایی به یک یا چند مرکز نظامی یا اقتصادی ما انجام دهند، منتفی نیست و این احتمال وجود دارد، گرچه در شرایط فعلی این احتمال چندان قوی نیست. البته ضعیف بودن این احتمال به این معنا نیست که ما هوشیار نباشیم و پیش‌بینی و احتیاطات لازم را انجام ندهیم.

 

 

🔹به هر حال، در برابر این تهدید احتمالی چه باید کرد؟

 

 

🔸طراحی ما در برابر حمله آمریکا همواره باید به گونه‌ای باشد که اگر حمله‌ای به ما شد، متجاوز تاوان سنگینی را پرداخت کند. این گونه طراحی می‌تواند بازدارنده باشد. یعنی آمریکایی‌ها باید بدانند که اگر به جمهوری اسلامی ایران حمله کردند، ایران دارای توان و قدرتی است که می‌تواند به راحتی ضربه سنگینی به آمریکا وارد کند و این مسئله بسیار بازدارنده خواهد بود. وارد آوردن ضربه سنگین به آمریکا و تلفات سنگین به آنها یعنی آشفته ساختن وضع داخلی که هیچ حکومتی در آمریکا حاضر به تحمل خسارات آن نیست.

 

 

🔸برای بازدارندگی لازم است آمریکا توان ما را درک کند و مطمئن شود که هر حمله نظامی او چنین پیامدی خواهد داشت و با تلفات سنگینی مواجه خواهد شد.

 

 

.................................

 

 

📝 منبع:

 

 

دکتر حسن روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام، جلد دوم:‌سیاست خارجی، چاپ دوم، انتشارات کمیل،‌ آذر 1389، ص: 384.

📝 مطالب مرتبط:

 

 

🔸سایه شوم جنگ ( قسمت اول، حسن روحانی: استراتژی اساسی ما، استراتژی بازدارندگی است) 

🔸سایه شوم جنگ (قسمت دوم: عنصر وحدت ملی و ارکان مشروعیت نظام) 

🔸سایه شوم جنگ،‌ ( قسمت سوم: آمریکا نمی‌تواند به ما حمله کند؟ )

🔸چالش دائمی جبهه حق 

از درس‌های مادرمان فاطمه زهرا سلام الله علیها این است که:
«جَعَلَ اللهُ الجِهادَ عِزّاً لِلاسلام»
خداوند جهاد را مایه عزّت و سرافرازی اسلام مقرر فرموده است.
اگر جهاد ما با بعثی‌های عراقی نبود امروز این قدرت نظامی را نداشتیم، اگر جهاد حزب الله با اسرائیل نبود این قدرت فعلی و عزتش نبود، اگر جهاد عراقی‌ها با داعش نبود گروه‌های مقاومت امروز نبودند، اگر جهاد یمنی‌ها با آل سعود نبود، یمنی‌ها امروز یک رکن قدرت مقاومت حساب نمی‌شدند.
در سختی‌ها می‌شود بزرگ شد، نباید از سختی‌ها و هزینه‌هایش فرار کرد.

 

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📝 دکتر حسن روحانی در سال 82 با جدی شدن بحث حمله نظامی آمریکا به ایران به علت رویکرد دولت سید محمد خاتمی، به تحلیل مشکلات آمریکایی‌ها برای حمله نظامی به ایران در آن شرایط می‌پردازند، ایشان در تحلیل مشکلات آمریکایی‌ها برای حمله به ایران به موضوعاتی اشاره می‌کنند که البته متاسفانه برخی از آنها در دولت ایشان نه تنها تقویت نگردید بلکه رو به ضعف نیز نمود. ایشان در این مورد می‌نویسند:

📝 حمله به جمهوری اسلامی ایران برای آمریکایی‌ها کار آسانی نیست. این که در اسرائیل، «پرز» اعلام می‌کند که حزب الله لبنان 8 هزار موشک در اختیار دارد و می‌تواند به شهرهای ما حمله کند، حالا این ادعا راست یا دروغ و با هر نیت و با هر دلیلی اعلام شده باشد، نشان می‌دهد که حزب الله لبنان یک قدرت در منطقه است. حماس یک قدرت است. جهاد اسلامی یک قدرت است. بسیاری از گروه‌هایی که برای آزادی سرزمین خود و استقلال مبارزه می‌کنند از لحاظ معنوی به جمهوری اسلامی ایران وابسته‌اند به نظام جمهوری اسلامی ایران معتقدند و این جا را سرچشمه حرکت و انقلاب می‌دانند. آمریکا نمی‌تواند به ما حمله کند ولی امنیت اسرائیلی به خطر نیفتد. برای آمریکایی‌ها، امنیت اسرائیل چیزی شبیه امنیت خودشان و اساسا جزو امنیت خودشان است، هم به خاطر نفوذ لابی یهود در آمریکا و هم به خاطر منافعی که در این منطقه دارند. حمله به جمهوری اسلامی ایران برای آمریکایی‌ها ساده نیست، درحالی که نفت جهان از کنار سواحل ایران عبور می‌کند. علاوه بر آمریکا، ژاپن، اروپا و بسیاری از کشورهای صنعتی وابسته به نفت این منطقه هستند. این که اروپایی‌ها با هر حمله در این منطقه مخالفند به خاطر منافع خودشان است، نه به خاطر دلسوزی برای ما. آنها می‌دانند جمهوری اسلامی ایران تنها وسیله تنفس اروپا را در این منطقه است. تنها وسیله تنفس روسیه در این منطقه هم جمهوری اسلامی ایران است. آمریکایی‌ها مناطق حساس جهان را از اروپایی‌ها گرفته‌اند و چیزی برای آنها نمانده است. در خلیج فارس هم که مهم‌ترین منطقه نفت خیز جهان است و تا چند سال دیگر تنها مرکز صادرات نفت جهان خواهد بود، اروپا تقریبا پایگاه مهمی ندارد و همه امکانات منطقه در اختیار آمریکاست. فضای تنفسی آنها جمهوری اسلامی ایران است. آنها نمی‌خواهند جمهوری اسلامی ایران ضربه ببیند. حتی کشورهای عربی{...} تنفس آنها در سایه نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنابر این بسیاری از کشورهای با حمله به ایران مخالفند، چون وقتی که جمهوری اسلامی ایران صدمه ببیند منافع خودشان در خطر می‌بینند.

بنابراین آمریکا در مجموع حاضر نیست برای ضربه به یک نقطه اقتصادی یا نظامی در ایران با این همه معضلات مواجه شود. آمریکا وقتی به ما حمله می‌کند که مطمأن باشد نظام اسلامی را می‌توانند تغییر دهند،‌ در غیر این صورت به ما حمله نخواهد کرد. البته مسئله تغییر نظام آن قدر برای آمریکا مهم است که هر هزینه‌ای را در این زمینه حاضر است پرداخت نماید. هر مقدار سرمایه‌گذاری، تسلیحات، امکانات و هرگونه تحمل مشکلات که لازم باشد انجام خواهد داد.

..........................

📝 منبع:

دکتر حسن روحانی، تحولات جهانی با نگاه به موقعیت جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول مرکز تحقیات استراتژیک، تهران، 1382،‌ صص: 33-34.

..................................

مطلب مذکور بازنشر متنی است که در روزهای انتخابات و در نقد ادعاهای آقای روحانی نوشته بودم.

📝 مطالب مرتبط:

🔸سایه شوم جنگ ( قسمت اول، حسن روحانی: استراتژی اساسی ما، استراتژی بازدارندگی است) 

🔸سایه شوم جنگ (قسمت دوم: عنصر وحدت ملی و ارکان مشروعیت نظام ) 

🔸چالش دائمی جبهه حق 


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📝 یکی از سؤالاتی که از ابتدای انقلاب مطرح بوده است و بخش مهمی از سرنوشت سیاست خارجی و دولت‌های ما به آن گره خورده است،‌ نوع سیاست ما در مقابل تهدیدات آمریکا می‌باشد.

در دولت‌های آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی هر کدام تجربیات مختلفی در تعامل و یا تقابل با آمریکا حاصل گردید و بازخوانی این تجربیات ما را در تشخیص بایسته‌های امروز بسیار کمک خواهد کرد.

دکتر حسن روحانی در سال 82 در سال دوم دولت آقای خاتمی در کتاب «تحولات جهانی با نگاه به موقعیت جمهوری اسلامی ایران» پس از ارائه اسناد و مدارک متعدد مبنی بر جدی شدن بحث حمله نظامی آمریکا به ایران به علت رویکرد موجود در دولت "سید محمد خاتمی" به ارائه تحلیل و تجربیات خود در این دوره، می‌پردازد.

📝 یکی از نکاتی که موجب طمع آمریکا برای حمله به ایران می‌گردد تضعیف عنصر وحدت ملی و زیرسوال رفتن ارکان مشروعیت نظام است، آقای روحانی در تحلیل آن دوره به مواردی اشاره می‌کند که اگرچه بخش زیادی از آن موارد عینا در دولت ایشان نیز رخ داده است اما لااقل از باب نقد عملکرد خود و اطرافیانشان هم که شده بازخوانی آن مطالب خالی از لطف نیست:

📝 اینها[آمریکایی‌ها] معتقدند که جمهوری اسلامی ایران این اتحاد و وحدت وجود ندارد. بنابراین قدرت ملی ما از دید آمریکا تضعیف شده است. این که تا کنون آمریکا به ما حمله نکرده است به خاطر چه عاملی بوده است؟ آیا به خاطر این بود که  به مردم ما علاقه داشتند و فکر می‌کردند که حمله به ایران به مردم آسیب می‌رساند؟ و یا فکر می‌کردند، عمل تجاوزکارانه خلاف اصول انسانی است؟ هیچ یک از اینها نبوده بلکه از قدرت ایران می‌ترسیدند. جز ترس عامل دیگری در کار نبوده است. عامل بازدارنده فقط قدرت است چیز دیگری نیست.

بی‌تردید افزایش قدرت ملی مانع از هرگونه حمله آمریکا به منافع کشورمان خواهد شد و برعکس ضعف قدرت ملی مشوق اصلی برای حمله دشمن خواهد بود. اصل، قدرت است. اساس قدرت هم ملت است. {...} قدرت مردم هم فقط در سایه وحدت، اتحاد، وفاق و یکپارچگی و رضامندی مردم از حکومت امکان پذیر است.

تعابیر آنها این است که شرایط داخلی ایران، شرایط تنازع و تخاصم است و نهادهای اصلی حاکمیت رو در روی هم قرار گرفته‌اند و مردم ایران به خاطر همین موضوع نسبت به کارآمدی نظام تردید دارند یا در بعضی از تعبیراتشان آمده است که کارآمدی نظام مورد قبول مردم نیست.{...} در واقع مسئله‌ای که امروز برای آمریکا مطرح است این است که قدرت ملی ما از دید آنها تضعیف شده است. به اضافه آن که در سال‌های اخیر در برخی از مجلات، کتاب‌ها و روزنامه‌ها آنقدر به مبانی مشروعیت نظام خدشه وارد شده که ممکن است بخشی از اقشار تحصیل کرده و روشنفرک جامعه ما واقعا در یک فضای مبهم و نامطمئنی قرار گرفته باشند. این مسائل نیز از دید آمریکایی‌ها مخفی نیست. 

.................................

📝 منبع:

دکتر حسن روحانی، تحولات جهانی با نگاه به موقعیت جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول مرکز تحقیات استراتژیک، تهران، 1382،‌ ص: 32-33.

..................................

مطلب مذکور بازنشر متنی است که در روزهای انتخابات و در نقد ادعاهای آقای روحانی نوشته بودم.

📝 مطالب مرتبط:

سایه شوم جنگ ( قسمت اول، حسن روحانی: استراتژی اساسی ما، استراتژی بازدارندگی است)

🔸چالش دائمی جبهه حق

⭕️ گزیده‌هایی از مستند فروشنده مرتبط با ارتباط #برجام و سایه #جنگ بر سر کشور!

عنوان: سایه جنگ در دولت روحانی
حجم: 1.18 مگابایت

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📝 آخرین تیر باقی مانده برای دولت ادعای رفع سایه شوم جنگ است.

📝 این روزها شاهد تکرار این ادعای آقای روحانی و طرفداران ایشان هستیم که اگر دولت روحانی نبود، جنگ اتفاق می‌افتاد و یا اگر دولت ما امتداد نیابد جنگ خواهد شد.

هرچه رهبری و یا بزرگان در اشتباه بودن این اندیشه استدلال بیاورند باز هم برخی که بنا را بر نپذیرفتن دارند، نخواهند پذیرفت و ادعای خود را تکرار می‌کنند، اما شاید استدلال‌ها و تحلیل‌های خود آقای روحانی برای این جماعت مورد قبول باشد.

📝 دکتر حسن روحانی در کتاب «تحولات جهانی با نگاه به موقعیت جمهوری اسلامی ایران» که در سال 1382 یعنی در زمان دولت برادر و دوست صمیمی ایشان سید محمد خاتمی به چاپ رسیده است، به نقد استراتژی فعلی خود که به جنگ منتهی خواهد شد می‌پردازند و راهکار جایگزین آن را ارائه می‌کنند:

📝 عنوان گفتار اول این کتاب «استراتژی جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات اخیر آمریکا» است. ایشان در این گفتار مباحث زیادی را مطرح می‌کنند که ان شاء الله در چندین قسمت خدمتتان ارائه می‌گردد.

📝دکتر روحانی در توضیح دو نوع استراتژی ممکن در برابر آمریکا و نتایج هر کدام از این استراتژی‌ها می‌نویسند:

🔹 «در مجموع ما در برابر تهدید آمریکا دو نوع استراتژی بیشتر نمی‌توانیم داشته باشیم یا باید در برابر آمریکا نرمش نشان دهیم، یعنی قدم به قدم شروع کنیم به عقب نشینی و هرچه آمریکایی‌ها می‌گویند اجرا کنیم. می‌گویند این کار را بکنید انجام دهیم، مورد دوم را گفتند اجرا کنیم، مورد سوم را گفتند اجرا کنیم که در نهایت منجر می‌شود به تسلیم جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا که این هم به مفهوم تغییر ماهیت نظام است. اساس هویت این نظام، به استقلال است و الا اگر تبدیل شود به یک نظامی که در برابر دیگران تسلیم باشد و هرچه می‌گویند مجری باشد که دیگر نظامی نیست که برای آن این همه خون داده شده و شهید داده‌ایم و این همه امید مردم مسلمان جهان به آن گره خورده است. همه عظمت بر مبنای ایستادگی و استقلال بوده است. بنابر این در نهایت می‌رسیم به یک نقطه‌ای که هیچ‌کس در این کشور تحمل نخواهد کرد و ناچاریم در یک نقطه روبروی آمریکا و لذا در آن نقطه جنگ آغاز خواهد شد.

🔹 یعنی هم چوب را خورده‌ایم و هم پیاز را، هم تسلیم شده‌ایم و هم ابهت و عظمت ما از بین رفته است و هم یک روز بالاخره وارد جنگ خواهیم شد.

🔹 یا آنکه استراتژی ما، استراتژی ایستادگی و مقاومت در برابر آمریکا است. در استراتژی مقاومت بهترین راه، بازدارندگی است یعنی ما باید کاری کنیم که مجموع تحرکات و فعالیت ما برای آمریکا بازدارنده باشد. بازدارنده یعنی چه؟ یعنی آمریکا جنگ علیه ایران را بسیار پرهزینه ببیند و این جنگ را بی‌نتیجه و یا کم نتیجه ارزیابی کند؛ در واقع در معادله هزینه فایده ببیند ضررش بیشتر از فایده است. اگر ما به این جا برسیم آمریکا به ما حمله نخواهد کرد. به دلیل این که آنها محاسبه خواهند کرد که این حمله چقدر ضرر دارد و چقدر فایده و به چه اهدافی می‌تواند برسند و بر آن مبنا حمله را طراحی خواهند کرد.

🔹بنابر این استراتژی اساسی ما، استراتژی بازدارندگی است همین استراتژی که امروز مورد تأیید مسئولین نظام است. به همین دلیل نیازی نیست که وضعیت کشور را بحرانی اعلام کنیم نیازی نیست در کشور وضعیت فوق العاده و وضعیت اظطراری اعلام شود.»

..................................................

📝 منبع:

دکتر حسن روحانی، تحولات جهانی با نگاه به موقعیت جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول مرکز تحقیات استراتژیک، تهران، 1382،‌ صص: 35-36.

مطلب مذکور بازنشر متنی است که در روزهای انتخابات و در نقد ادعاهای روحانی نوشته بودم.

.....................................................

📝 مطالب مرتبط:

🔸چالش دائمی جبهه حق


⭕️ گزیده‌هایی از مستند فروشنده مرتبط با ارتباط #برجام و سایه #جنگ بر سر کشور!

دریافت
عنوان: سایه جنگ در دولت روحانی
حجم: 1.18 مگابایت

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

شاید زیاد شنیده باشیم که مثلا امام خمینی(ره) در ماه مبارک رمضان ۱۵ بار ختم قران می‌کردند و یا مثلا آیت‌الله جوادی آملی در تمام سال هر روز یک جزء قرآن می‌خوانند و بخواهیم دیگران را تشویق کنیم که شما نیز از این بزرگواران الگو بگیرید و حجم زیادی قرآن بخوانید و...

در سال‌های اول طلبگی یکی از اساتید با این فرض که ما برای آشنایی با نظام کلی اسلام باید زیاد قرآن بخوانیم و با تذکر حجم قرآن خوانی حضرت امام و یا دیگر علماء توصیه می‌کردند قرآن را به صورت مطالعه سریع و... بخوانیم.

اما متاسفانه به این دقت نداریم که بزرگوارانی چون حضرت امام و یا آیت‌الله جوادی بعد از سال‌ها مطالعه قرآن تسلط زیادی بر قرآن، معانی، تفاسیر و... دارند، مثلا ما یک سال به کلاس درس می‌رویم و کتابی را می‌آموزیم سپس در چند هفته آموخته‌های خود را مرور می‌کنیم و بعد از چندبار مطالعه و مرور می‌توانیم مثلا در یک روز کل مباحث کتاب را مرور کنیم.

اگر امثال حضرت امام و... با سرعت بالایی قرآن قرائت می‌کردند، ابتدا با حوصله آموزش قرآن را طی نموده‌اند.


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت اول شواهدی از امامین انقلاب مبنی بر مقدمه بودن انقلاب اسلامی برای تحقق ظهور حضرت حجت(عج) آوردم.

در قسمت دوم به این سوال رسیدیم که راهبرد امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی ظهور چیست و آیا این راهبردها متفاوت هستند؟

🔹برخی مدعی بودند که راهبرد امام، تلاش برای تشکیل هسته‌های مقاومت در سراسر جهان و تدارک قیام و درگیر شدن مستقیم با "آمریکا و صهیونیسم و سایر ایادی استکبار" به همراه سایر مستضعفان عالم، بوده است، که شواهدی از بیانات ایشان ذکر شد.

⁉️ اما اگر راهبرد اساسی امام خمینی(ره) در تقابل با طاغوت و استکبار از جنس نظامی تصور شده است، جای این سوال است که:

🔹چرا حضرت امام دستور تعطیلی "واحد نهضت‌های سپاه که برای به خطر انداختن منافع استکبار با راهبرد نظامی و کمک به گروهک‌های مجاهد تعریف شده بود" را دادند؟

🔹چرا دستور بازگشت نیروهای انقلاب از سوریه را دادند؟

🔹و اصلا این نوع نگاه با مبنای فقهی امام خمینی(ره) که جهاد ابتدایی در زمان غیبت را جایز نمی‌دانستند، چه سنخیتی دارد؟

و البته که انقلاب در مقابل چالش‌های از جنس نظامی دشمنان در طول چهل سال عمر خود با دستان بسته نبوده است و این چالش‌ها روز به روز جدی‌تر نیز شده است:

👈ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.[1]

اما راهبرد اساسی امامین انقلاب برای پیش‌برد انقلاب به سوی ظهور، نه از جنس نظامی بلکه از جنس تشکیل دولت و جامعه‌ای اسلامی و الگو شدن برای سایر مستضعفان عالم بوده و هست.

 

در ادامه به بررسی راهبرد واحد امامین انقلاب یعنی تشکیل دولت و جامعه اسلامی و نفی طاغوت با اثبات کارآمدی خود و صدور انقلاب از این طریق خواهم پرداخت.



📝 منبع

[1] بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران 22 بهمن 1397.

🔹مطالب مرتبط:👇

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در قسمت قبل اشاره کردم که در نظر امامین انقلاب، مهم‌ترین گام برای تحقق ظهور حضرت حجت(عج)، تحقق انقلاب اسلامی به عنوان مقدمه ساز ظهور است و شواهدی از بیانات امامین انقلاب در این موضوع آوردم.

⁉️ اما این سوال باقی ماند که راهبرد امامین انقلاب برای مقدمه سازی ظهور توسط انقلاب اسلامی چیست؟ آیا راهبردهای امامین انقلاب واحد یا متفاوت از یکدیگر است؟

برخی مدعی تفاوت داشتن این راهبردها هستند و می گویند: امام خمینی(ره) راهبردشان برای مقدمه سازی ظهور حضرت حجت(عج) تلاش برای تشکیل هسته‌های مقاومت در سراسر جهان و تدارک قیام و درگیر شدن مستقیم با "آمریکا و صهیونیسم و سایر ایادی استکبار" به همراه سایر مستضعفان عالم، بوده است، به طور مثال ایشان می‌فرمایند:

👈«ما به تَبَع تعالیم عالیه قرآن و آنچه از اسلام و سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین به دست آوردیم و از سیره انبیا- چنانچه در قرآن نقل مى‌فرماید- به دست آوردیم، آن است که مستضعفین با هم مجتمع شوند و بر مستکبرین ثَوْره(قیام)  کنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند.»[1]

👈«ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى‌کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روش‌هاى مبارزه علیه نظام‌هاى کفر و شرک آشنا مى‌سازد.»[2]

👈«مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملت‌هاى اسلامى از مبارزه با این شجره خبیثه(اسرائیل) و ریشه کن کردن آن، دست نخواهند کشید و به یارى خداوند تعالى از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوى امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و امکانات کشورهاى اسلامى باید استفاده کرد و با تشکیل هسته‌هاى مقاومت حزب اللَّه در سراسر جهان اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمین‌هاى غصب‌شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همان گونه که بارها و در سال‌هاى گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده‌ام، مجدداً خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى صهیونیزم را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مى‌کنم و حمایت بیدریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامى مبارزات اسلامى ملت‌ها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادى قدس، اعلام مى‌نمایم.» [3]

👈«باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامى باشند و این شدنى است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هسته‌هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.» [4]

اما به تعبیر کسانی که مدعی اختلاف نظر امامین انقلاب در راهبرد "مقدمه سازی ظهور به وسیله انقلاب اسلامی" هستند، نظر امام خامنه‌ای طی مراحل چندگانه "انقلاب-نظام- دولت- جامعه و تمدن" اسلامی است و ایشان چندان با درگیری مستقیم با آمریکا و صهیونیسم موافق نیستند. به طور مثال ایشان می‌فرمایند:

👈 «ما به‌خاطر تحقق حیات طیبه‌ی اسلامی، نه فقط برای خودمان، بلکه برای بشریت مبارزه می‌کنیم. معنای این حرف، این نیست که ما می‌خواهیم لشکرکشی کنیم تا ببینیم ایادی استکبار در کجا حیات طیبه‌ی بشری را نقض کرده‌اند و با آنها بجنگیم! این جنگ، از این مقوله نیست. سعی ما در پایگاه اسلام این است که ثابت کنیم بشریت در زیر سایه‌ی سنگین و خبیث حاکمیت کنونی استکبار بر عالم، رنج می‌کشد و روزبه‌روز به بدبختی نزدیکتر می‌شود و اسلام می‌تواند بشر را نجات بدهد. ما ثابت کرده‌ایم و ثابت خواهیم کرد که اسلام می‌تواند با قدرت‌های بزرگ عالم مواجه شود و نظم ظالمانه‌ی دنیا را به هم بزند.» [5]

👈«آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنی‌ها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضه‌های خباثت‌آلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بی‌وقفه ادامه دهیم.»[6]

اما باید گفت اگرچه این دوستان فهم نسبی صحیحی از راهبرد امام خامنه‌ای کسب نموده‌اند اما راهبرد امام خمینی(ره) را اشتباه تشخیص داده‌اند و در آینده به شواهد وحدت رویه راهبرد امامین انقلاب، خواهم پرداخت.


📝منابع:

[1] صحیفه امام؛ ج‏ 7؛ ص: 117.

[2] پیام پایان جنگ و قبول قطع نامه 598 و حج خونین در 6 مرداد 1366، صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ ص: 91.

[3] پیام حج 1366، صحیفه امام؛ ج‏ 20؛ ص: 320.

[4] پیام به مناسبت هفته بسیج، 2 آذر 1367صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ ص: 195.

[5] بیانات امام خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم و میهمانان خارجی شرکت‌کننده در کنفرانس اندیشه‌ی اسلامی، ۱۲ بهمن ۱۳۶۸.

[6] بیانات در مراسم بیست‌ و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴ خرداد ۱۳۹۱


  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دو تن از دوستان مرا به مشورت طلبیده‌ و می‌گفتند: ما مطمأن هستیم فلان آقایان آدم‌های دغل‌باز و فاسدی هستند و باید جلو آنها گرفته شود و مردم باید آنها را بشناسند به همین خاطر پشت سرشان راحت غیبت می‌کنیم.

🔹مشکل این دوستان این بود که در گیرودار بازی‌های سیاسی، کار خودشان را انجام داده بودند و حالا می‌خواستند آن را توجیه کنند، یعنی از روی علم عمل نمی‌کردند.

اخیرا BBC مستندی ساخته بود به نام "بهتان برای حفظ نظام"، در آن مستند به جمله حضرت امام که اگر آخوندی فاسد بود باید او را ضایع نمود، اشاره و مدعی بود: جمهوری اسلامی برای منافع سیاسی خود افراد را "مهدور العرض(آبرو)" می‌کند کما اینکه "مهدور الدم" می‌کند!

بیاییم خارج از شانتاژهای خبری و افراط و تفریط‌های افراد به اصل و اساس ماجرا و حد و حدود منطقی آن فکر کنیم.

🔹پیشنهاد می‌دهم سند راهبرد امنیت ملی آمریکا را مطالعه کنید در این سند آمریکا رسما اعلام می‌کند که برای حفظ منافع آمریکا، به خود اجازه هر اقدامی ولو حمله به کشورها و کشتار هزاران یا میلیون‌ها نفر را می‌دهد.

🔹در فقه در بحث غیبت، از جمله موارد استثناء شده از حرمت غیبت، وجود مصلحت بالاتر یا عظیمة است؛

🔹و یا در بحث جهاد وقتی این مسأله مطرح می‌شود که اگر دشمنان از مسلمانان به عنوان سپر خود (تطرس) استفاده کرد، شما مجازید برای حفظ سایر مسلمانان به دشمن حمله نمایید ولو مسلمانی کشته شود؛

🔹همین بحث در جواز یا عدم جواز شکنجه نیز مطرح است، یعنی با اینکه آزار رساندن به یک انسان و یا حتی حیوان از گناهان بسیار بزرگ است اما اگر نجات جان عده زیادی منوط به این امر بود شما اجازه این امر را تدریجاً تا رسیدن به نتیجه دارید.

⁉️ اما معیار چیست؟ چه زمان می‌توان جواز غیبت، بهتان، شکنجه و... را صادر کرد؟ مسلما نمی‌توان به صورت مطلق چنین کرد چون حکم اولیه همه این امور حرمت عظیمة است و مسلما باید مصلحت بالاتر برای جواز این امور وجود داشته باشد.

اما هرکسی نمی‌تواند مصلحت بالاتر را بشناسد و هرکسی در شناخت خود صادق نیست، یک معیار علم قطعی و یا از روی حجت نسبت به وجود مصلحت است و یک معیار که معمولا نیز به آن توجه نمی‌شود، وجود عدالت است.

ما نمی‌توانیم به صحیح بودن ادعای وجود مصلحت بالاتر اعتماد کنیم الا اینکه آن کسی که این مدعی را دارد، فردی عادل باشد.

در پیش‌آمدهای مختلف زمان دایما اخبارهایی از مظالم مختلف از چپ و راست به گوشمان می‌خورد، از طرفی نمی‌توانیم از کنار این اخبار به سادگی بگذریم، از طرفی نیز نمی‌توانیم به هر خبری اعتماد کنیم، اما بهتر است قبل از هر اقدامی از خود سوال کنیم:«این به ظاهر ظلم را چه کسی گزارش می‌دهد و به چه کسی نسبت می‌دهد؟ آیا آن فرد را عادل می‌دانیم؟ آیا گزارش‌گر را عادل می‌دانیم؟»

باید توجه داشت اگر فردی را عادل و عالم دانستیم، نسبت به اعتماد به او حجت داریم و باید به او اعتماد کنیم ولو به ابعاد مختلف ظاهر فعل او علم نداشته باشیم اما اگر فردی را عادل یاعالم ندانستیم حجتی برای اعتماد به قول یا فعل او نداریم و نمی‌توانیم به او اعتماد کنیم.

............................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در بحث کارکردهای روحانیت در قسمت چهارم به این پرداختم که برخلاف بخش اعظم روحانیت که مأموریت اصلی خود را تبیین صحیح دین می‌داند، همیشه بوده و هستند شمار قلیلی که به همان میزان "فهم و تبیین صحیح دین" به دنبال "تحقق دین" می‌باشند و همیشه این افراد هستند که سرنوشت تاریخ خود را مشخص می‌نمایند.

شخصی چون حضرت امام(ره) وقتی فهم می‌کند که «الإسلام هو الحکومة»[1] بی‌کار نمی‌نشیند و به دنبال تبیین و تحقق آن راه می‌افتد، کسی که می‌گوید: «باید هر کداممان به اندازه قدرتمان سعى کنیم تا در راه تحقق اسلام قدم برداریم.»[2]

در فهم حضرت امام خمینی «حکومت نشان دهنده جنبه عملى فقه در برخورد با تمامى معضلات اجتماعى و سیاسى و نظامى و فرهنگى است، فقه، تئورى واقعى و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. هدف اساسى این است که ما چگونه می‌خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم براى معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه عینى و عملى پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد.» [3]

وقتی حضرت امام به این نتیجه می‌رسند که "حکومت جنبه عملی فقه است؛" اراده خود را درجهت تحقق تمام لوازم آن قرار می‌دهند و سایرین را نیز در این مسیر با خود همراه می‌کنند.

امام پاپ نیست که صرفا نصیحت کند بلکه به دنبال عینیت دادن به بایسته‌های علمی خود است. به تعبیر خودشان «من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهاى یکشنبه مراسمى انجام دهم و بقیه اوقات براى خودم سلطانى باشم و به امور دیگر کارى نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامى اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاری‌ها نجات داد.» [4]

پرداخت حضرت امام به علم برای عمل است، آثار ایشان در علم اخلاق نیز به همین جهت رنگ و بوی متفاوتی از سایر علمای اخلاق به خود داده است. 

👈ایشان در نقد برخی کتاب‌های اخلاقی می‌نویسند: 

🔹مقصد قرآن و حدیثْ ، تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحید. و غالباً شرّاح احادیث شریفه و مفسرین قرآن کریم این نکته را، که اصلِ اصول است، مورد نظر قرار ندادند و سرسرى از آن گذشته‌اند و جهاتى را که مقصود از نزول قرآن و صدور احادیث به هیچ وجه نبوده، از قبیل جهات ادبى و فلسفى و تاریخى و امثال آن، مورد بحث و تدقیق و فحص و تحقیق قرار داده‌اند. حتّى علماء اخلاق هم که تدوین این علم کردند، به طریق علمى- فلسفى بحث و تفتیش کرده‌اند....

🔹این نحو تألیف علمى را در تصفیه اخلاق و تهذیب باطن تأثیرى بسزا نیست، اگر نگوییم اصلًا و رأساً نیست- و یا از قبیل تاریخ الأخلاق است...

🔹نویسنده را عقیده آن است که مهم در علم اخلاق و شرح احادیث مربوطه به آن یا تفسیر آیات شریفه راجعه به آن، آن است که نویسندۀ آن با ابشار و تنذیر و موعظت و نصیحت و تذکر دادن و یادآورى کردن، هر یک از مقاصد خود را در نفوس جایگزین کند. و به عبارت دیگر، کتاب اخلاق، موعظه کتبیه باید باشد و خود معالجه کند دردها و عِیب‌ها را، نه آن که راه علاج نشان دهد. ریشه‌هاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، یک نفر را به مقصد نزدیک نکند و یک قلب ظلمانى را نور ندهد و یک خُلق فاسد را اصلاح ننماید.

🔹کتاب اخلاق آن است که به مطالعه آن، نفس قاسى نرم، و غیر مهذّب، مهذّب، و ظلمانى، نورانى شود؛ و آن، به آن است که عالِم در ضمن راهنمایى، راهبر و در ضمن ارائۀ علاج، معالِج باشد و کتاب، خود، دواىِ درد باشد نه نسخۀ دوانما. طبیب روحانى باید کلامش حکمِ دوا داشته باشد، نه حکم نسخه»[5]



[1] خمینى، روح‏الله، کتاب البیع، 5جلد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) - ایران - تهران، چاپ: 1، 1421 ه.ق؛ ج‏2 ؛ ص633.

[2] صحیفه امام ؛ ج‏18 ؛ ص389

[3] صحیفه امام؛ ج‏ 21؛ صص: 289 - 290

[4] صحیفه امام ؛ ج ‏1 ؛ ص270

[5] شرح حدیث جنود عقل و جهل، صص: 13-14.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

برخی از دوستان دانشجو از این جهت که وسط صحنه مبارزه با مفاسد اقتصادی هستند، تصور می‌کنند امروز "عدالت‌خواهی" منحصر به آنهاست و طلاب نیز تنها وقتی می‌توانند برادری خود را به آنان ثابت ‌کنند که عیناً در صحنه مبارزه با مفاسد اقتصادی و البته با همان روش مصداقی و با همان کیفیت‌های مطلوب آنها کاری کنند وگرنه متهم به محافظه کاری یا تزویر و... می‌گردند!

از دوستان دانشجوی عزیزم می‌خواهم به خودتان مراجعه کنید و بگویید کدام یک از مصادیق زیر ظلم بزرگ‌تری است؟

👈 فلان شخصیت سیاسی که با رانت میلیاردها پول از بیت‌المال برمی‌دارد و می‌رود؟!

یا

👈 فلان دانشجوی پزشکی یا مهندسی که مثلا با یک مطالعات معمولی دینی کرسی نظریه پردازی دینی راه می‌اندازد و بدون آشنایی تخصصی و روش‌مند از دین، عده‌ای از مردم یا دانشجویان غیر متخصص و عوام را دنبال خود راه می‌اندازد؟!

به احتمال قوی برای برخی دوستان حتی جرم مقایسه نمودن این دو مسأله نیز خود مصداقی از ظلم و شایسته الصاق برچسپ محاظه‌کاری و تزویر باشد.!

خداوند ۱۵ بار در قرآن، انسان را به فطرت خود ارجاع می‌دهد و با مضمون «وَ مَنْ أَظْلَمُ» از او سوال می‌پرسد، بزرگ‌ترین ظلم چیست؟ و چه کسی ظالم‌تر از چنین فردی است؟

در تمام این موارد خداوند ظلم فرهنگی را مصداق بزرگ‌ترین ظلم معرفی می‌کند و نه ظلم اقتصادی، ظلم فرهنگى و بازداشتن مردم از رشد و فهم، بدترین ظلم‌ها به جامعه است.

🔹سیزده مرتبه از اشاره خداوند به بزرگ‌ترین ظلم، مربوط به کسانی است که از روی علم یا جهل به خداوند نسبت دروغ می‌دهند؟ یا آیات خداوند را تکذیب می‌کنند و در مقابل آن می‌ایستند؛ « انعام ۲۱، ۹۳،[1]  ۱۴۴،[2] ۱۵۷[3] - اعراف ۳۷[4] - یونس ۱۷[5] - هود ۱۸[6] - کهف ۱۵،[7] ۵۷[8] - عنکبوت ۶۸[9] - سجده ۲۲[10] - زمر ۳۲[11] - صف ۷[12]»

🔹دو مرتبه دیگر نیز مربوط به مانع شدن از ورود دیگران به عبادتگاه‌ خداوند «۱۱۴ بقره»[13] و کتمان شهادت از سوی خداوند «۱۴۰ بقره»[14] است.

البته بنده در مقام نفی لزوم مبارزه با مفاسد اقتصادی نیستم و آن را امری کاملا لازم می‌دانم چراکه مثلا خداوند در کنار ۱۶ بار به کار بردن تعبیر «ویل» برای مفاسد فرهنگی همچون «تحریف و تکذیب آیات الهی،[15] شرک،[16] تهمت[17] و عیب‌جویی[18]» یک بار نیز این تعبیر را برای مفاسد اقتصادی به کار برده است. «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ»[19] اما بحث بنده، مقایسه "مفسده و ظلم به انحراف کشاندن عقیدتی مردم و انتساب ندانسته‌ها به دین و خداوند" با "مفاسد اقتصادی" است.

همچنین بنده در نفی حُسن تحلیل دینی داشتن دوستان دانشجوی عدالت‌خواه خود نیستم بلکه مشکل را اینجا می‌دانم که دوستان رفته رفته با داشتن مخاطبان زیاد و قلم و بیان زیبا دچار غرور‌های کاذبی شده و تصور می‌کنند دین‌شناس هستند و نه تنها اظهار نظرهای تخصصی در نظریات دینی می‌کنند بلکه وقتی برخی نظرات خود را مثلا حتی با یک مرجع تقلید یا رهبر انقلاب و امام نیز در تعارض می‌بینند به راحتی بر نظرات باطل خود پافشاری می‌کنند.

و چه بسا برخی از دوستانی که وظیفه خود را پرداختن به مظالم اقتصادی می‌دانند از نگاه دینی خود بزرگ‌‌ترین ظالمان محسوب شوند!

به تعبیر یکی از دوستان عدالت‌خواه دارای مِمبِر و مَنبَر فراوان! در یکی از مناظرات دینی:

👈« این حرف‌های شما که جدید نیست، همان حرف‌های امثال امام و آقای مصباح و جوادی است!»

و به تعبیر امام خمینی(ره):

👈«این آدمى که یک روز ننشسته در فقه نظر بکند، و نمی‌تواند بنشیند نظر بکند، یک همچو آدم‌هایى خیال می‌کنند که حالایى که مثلًا انقلاب شده، باید اسلام هم انقلاب بشود. اسلام هم باید این جورى بشود. اینها نمی‌فهمند.» [20]

📌«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها»  (الکهف ۵۷)

🔹و کیست ستمکارتر از آن کس که با آیات پروردگارش پند داده شده، اما از آن روى برگرداند.



[1] «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِبا»  (انعام ۲۱ و ۹۳)

[2] «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ» ( انعام 144 )

[3] «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیاتِ اللَّهِ» (انعام ۱۵۷)

[4] «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِه»‏ (اعراف ۳۷)

[5] «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ » (یونس 17)

[6] «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِبا» (هود ۱۸)

[7] «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً» (کهف 15)

[8] «وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِیَ ما قَدَّمَتْ یَداهُ إِنَّا جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فی‏ آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى‏ فَلَنْ یَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً»  (الکهف ۵۷)

[9] «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَه‏» (عنکبوت ۶۸)

[10] «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها»  (سجده ۲۲)

[11] «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْق‏» (زمر ۳۲)

[12] «وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُوَ یُدْعى‏ إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ» ( الصف7)

[13] «أظلم ممّن منع مساجد اللّه» (۱۱۴ بقره)

[14] «أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ‏ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ» ( البقره140)

[15] «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ‏ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ» (بقره 79) - «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ» (مرسلات ۱۵ -۱۹ - 24 ۲۸ ۳۴ ۳۷ ۴۰ -۴۵ -۴۷ - ۴۹ ) - «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ» (مطففین 10)

[16] «اللَّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ وَیْلٌ‏ لِلْکافِرینَ مِنْ عَذابٍ شَدیدٍ» ( ابراهیم 2) - «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ‏ لِلْمُشْرِکینَ» ( فصلت 6)

[17] «وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثیمٍ» (جاثیه 7)

[18] «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» (هُمزه 1)

[19] (مطففین 1)

[20] صحیفه امام ؛ ج‏13 ؛ ص364. خواندن کامل این بیان حضرت امام نیز خالی از لطف نیست:

یک نفرى که من در جوانى می‌‏خواستم مشرَّف شوم حضرت عبد العظیم؛ یک نفر واعظ خیلى مقتدر، خیلى واعظ اما به اسلام خیلى کار نداشت. وقتى دید من معمَّم هستم، به من گفت بیا اینجا بنشین پهلوى من. ما با اتوبوس می‌‏خواستیم تا حضرت عبد العظیم برویم. وقتى که حرف‌هایى زد و چیزهایى گفت و من هم گوش کردم.

تا نزدیک شد به حضرت عبد العظیم به شوفر گفت: زود برو نماز مغرب قضا می‌‏شود. با اینکه اول مغرب بود. من به او گفتم که: نماز مغرب که حالا قضا نمی‌‏شود. گفت: یک روایتى دارد که اگر تأخیر بیندازند چه می‌‏شود. گفتم: خوب، آخر روایات دیگرى هم هست. گفت: من به آنها کارى ندارم. مسأله این است، می‌‏گوید از نهج البلاغه این کلمه‌‏اش را قبول دارم باقی‌‏اش را قبول ندارم. از قرآن هم این را نمی‌‏گوید، این را ندارد.

از قرآن یک کلمه‌‏اش را، یک جمله را می‌‏گیرد، اما نمی‌‏داند که‏ این‏ جمله‏ مُفسِّر دارد، در خود قرآن تفسیر دارد، در روایات دارد از چیزهایى که در این زمان واقع شده. این هم‏ براى شکستن اسلام و روحانیت است. همین چیزهایى است که همه این اشخاص منحرف ادعا می‌‏کنند که ما اسلام را می‌‏خواهیم بگوییم اسلام غیر آن اسلام سُنَّتى. یکى از مصیبت‌ها این است که یک آدمى که از اسلام نمی‌‏داند اسلام با سین است یا با صاد، از اسلام بی‌‏اطلاع است، از مدارک اسلام بی‌اطلاع است، این یک کلمه را برمی‌‏دارد و می‌‏رود پیش جوانان، می‌‏خواند و داد می‌‏زند و فریاد می‌‏زند. و جوان‌ها را وادار به یک کارى می‌‏کند. یک نفر فقیهى که شصت سال عمرش را صرف کرده در فقه و در مدارک فقه، حالا هم وقتى که می‌‏رسد به یک حکمى و می‌‏بیند که روى مدارک نمی‌‏تواند به طور جَزْم بشود [حکم کرد]، باز با احتیاط از کنارش رد می‌‏شود. لکن این آدمى که یک روز ننشسته در فقه نظر بکند، و نمی‌‏تواند بنشیند نظر بکند، یک همچو آدم‌هایى خیال می‌‏کنند که حالایى که مثلًا انقلاب شده، باید اسلام هم انقلاب بشود. اسلام هم باید این جورى بشود. اینها نمی‌‏فهمند یا بسیاریشان هم فهمیده هستند، لکن می‌‏خواهند اساس را از بین ببرند. (همان)

..........................................................................

  • حمید رضا باقری