شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۶۶ مطلب با موضوع «تاریخ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

به آنان که اهمیت اقدار امروز ایران را نفی می‌کنند، آنان که زدن پایگاه‌های آمریکا در عراق و اقتدار حضرت آقا و وعده انتقام سخت از آمریکا و ترس و دستپاچگی مسئولان آمریکایی را بی‌اهمیت می‌‌انگارند. آنان که دل‌بسته قواعد و قوانین بین‌المللی هستند، امضاء فلان شخصیت را تضمین می‌دانند! آنان که از دوران پهلوی با افتخار یاد می‌کنند؛

به همگی پیشنهاد می‌کنم به توضیحات محمدرضا پهلوی برای عدم اقدام پدرش برای مقابله با ارتش متفقین در شهریور ۱۳۲۰ توجه کنند:

👈«در حقیقت پدرم هیچگاه تصور نمی‌کرد که متفقین به این آشکاری بر حاکمیت و استقلال ما تجاوز نمایند. وی می‌دانست که برای متفقین با نیرو و وسایلی زیادی که داشتند آسان است که به خاک وطن عزیزش تعدی و تجاوز کنند ولی تا دقیقه آخر معتقد بود که از نظر اخلاقی و احترام به قوانین و مقررات بین المللی کار را تا این مرحله نخواهند کشاند.

👈در برابر این هجوم مقاومت ارتش ایران جز در چند مورد کوچک کاملا بی اثر بود و پس از آنکه اولین مرحله هجوم سپری شد، ارتش ما دریافت که حریف‌ قوی‌تر از آن است که بتوان در مقام مقابله برآمد.»

📌کتاب مأموریت برای وطنم صفحات ۱۰۹-۱۱۰.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙علی تحیری از اعضاء تیم حفاظت امام در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ نقل می‌کند:

🔻 جلسه‌ای بود که شهید بهشتی؛ من و شهید بروجردی را صدا کردند و پرسیدند: شما می‌توانید این قضیه (تشکیل تیم محافظت از امام) را برعهده بگیرید؟ عرض کردیم بله. گفتند: چه نیازی دارید؟ گفتیم: هیچ نیازی نداریم. گفتند: آخر چطور هیچ نیازی ندارید؟ [بروجردی] گفت: تنها چیزی که می‌خواهیم این است که ما همینطور گمنام باشیم و کسی از ما اسم نبرد که حفاظت از حضرت امام را چه کسی به عهده می‌گیرد. این خواسته ماست نمی‌خواهیم اسمی از ما برده شود.

🔻سازمان مجاهدین هم در این مورد پیشنهادی داده بود، که این سازمان و تشکیلاتش حفاظت از امام را همراه با شرایط خاصی قبول کند. اولا سلاح می‌خواستند و می‌گفتند اسلحه‌های ما را هنگام دستگیری تقی شهرام و لو رفتن ما از دستمان گرفتند و سلاح نداریم، دوم اینکه باید در هر بخشی که امام می‌آید تا بهشت زهرا در نقاط مختلف آن پرچم مخصوص خودمان با علامت مشخص باشد. بعدهم در رادیوها، جراید و سایر رسانه‌های گروهی عنوان کنند که حفاظت امام را سازمان مجاهدین به عهده دارند...

 

🔻 وقتی وارد فرودگاه مهرآباد شدیم صبح پانزده دستگاه ماشین بردیم. اتومبیل حضرت امام شیشه جلویش ضد گلوله نبود و بقیه ماشین تقریبا ضد گلوله بود. ما برای اینکه مقداری حفاظت را رعایت کرده باشیم چون نتوانستیم شیشه جلو پیدا کنیم، یک شیشه بین راننده و بخش عقب اتومبیل قرار دادیم که با دست بالا و پایین می‌شد. گفتیم حضرت امام تشریف ببرند عقب بنشینند و از آنجا به بهشت زهرا بروند.

🔻 پانزده دستگاه ماشین تقریبا خوب آماده کرده بودیم. پشتشان و صندوق‌های عقب ماشین را اکثرا پر از سلاح‌های آر.پی‌.جی و سلاح‌های مختلف کرده بودیم، چون آن روز ۹۹ درصد امکان درگیری را درنظر گرفته و واقعا نیروهایمان را کاملا برای یک عملیات بسیار سنگین مسلح آماده کرده بودیم....

 

🔻زیباترین و بهترین خاطره من وقتی است که حضرت امام وارد سالن شدند و من برای اولین بار گریه کردم، در حالی که به بچه‌ها گفته بودم که اگر فردا کسی گریه کند و احساساتی بشود یک گلوله توی مغزش می‌زنم چون باید همه ما چهار چشمی مواظب امام باشیم...

 

🔻 وقتی امام به سمت بلیزر آمدند،‌ دیدم که آقایی عقب بلیزر نشسته است که نمی‌شناختمش. از مرحوم شهید حاج مهدی عراقی پرسیدم ایشان کیست که پهلوی شما نشسته است؟ حاج مهدی عراقی گفتند: آقای دکتر یزدی. من به حاج مهدی اشاره کردم و آمدند پایین.

🔻دکتر ابراهیم یزدی را نمی‌شناختم به حاج مهدی گفتم بگویید بروند داخل ماشین من بنشینند عقب این بلیزر را برای حضرت امام در نظر گرفته‌ایم. حضرت امام تشریف آوردند و جلو بلیزر نشستند. در آنجا صحبتی هم با افسران ارشد و جزء نیروی هوایی که با احترام ایستاده بودند فرمودند. من اصلا انقلاب را همان لحظه احساس کردم. احترامی که با تمام وجود به حضرت امام گذاشته می‌شد. حضرت امام یک ‍پایشان روی پله بریزر بود و یک پایشان روی زمین و فرمودند: شاه کلاهتان را تا چشم کشید مواظب باشید که بختیار دارد تا گلویتان می‌کشد. حواستان جمع باشد.

🔻وقتی حضرت امام آمدند که سوار اتومبیل بشوند، من عرض کردم: حاج آقا تشریف ببرید صندلی پشت بنشینید. گفتند: نه جلو می‌نشینم. و من چیز دیگری نتوانستم بگویم. واقعا نمی‌دانستم چه بگویم؟ ناخود آگاه گفتم که شیشه جلو ضد گلوله نیست. ایشان فرمودند: ضد گلوله چیست؟ مگر فکر می‌کنید اعلیحضرت را دارید می‌برید که اسکورت می‌کنید؟ با یک تندی‌ای این قضیه‌ را فرمودند که من جا خوردم. همه ماتشان برده بود. ایشان سوار شدند و خیلی راحت جلو نشستند. ما آن روز دل توی دلمان نبود. هضم این قضیه خیلی ثقیل بود و ایشان توجهی به این مسائل نداشتند.

 

📌جلیل امجدی؛ تاریخ شفاهی گروه‌های هفت‌گانه مسلمان، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳، صص: ۲۳۵-۲۳۷.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

از جمله سخت‌ترین لحظات انقلاب مربوط به روز ورود حضرت امام(ره) در ۱۲ بهمن است که لحظه لحظه آن همراه با خاطرات و خطرات است.

🎙 از نزدیک‌ترین شخصیت‌های به حضرت امام در این روز محسن رفیق‌دوست راننده ماشین حضرت امام(ره) است که خاطراتش بسیار شنیدنی است:

 

🔻حضرت امام در طول در مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا آرام در ماشین نشسته بودند و در حالی که لبخند محبت آمیز بر لبانشان بود، مدام به احساسات مردم با لبخند و تکان دادن دست پاسخ می‌دادند...

🔻در جلوی دانشگاه تهران تراکم جمعیت به حدی بود که اصلا ماشین روی دست مردم بود و در اثر فشار مردم به چپ و راست می‌رفت، ولی همین که یک لحظه احساس کردم ماشین از دست مردم رها شد، پدال گاز را گرفتم و حرکت کردم و به خیابان امیریه پیچیدم...

 

🔻عده‌ای به اصطلاح مسابقه‌ی دوی ماراتن گذاشته بودند و من هر لحظه آن‌ها را کنار ماشین می‌دیدم، در میدان منیریه یکی از بچه‌های آن منطقه دستگیره‌ی ماشین را گرفته بود و مرتب قربان صدقه امام می‌رفت و به شاه و کس و کارش فحش‌های رکیکی می‌داد که من مدام نهی‌اش می‌کردم، ولی امام می‌فرمود که حالتش طبیعی نیست و من هم یکباره ترمز کردم و دستگیره ماشین از دست او رها شد.

🔻شیرین‌ترین جمله‌ای که من از امام شنیدم در.... منطقه‌ای بسیار محروم بود. وقتی امام آنجاها را با آن محرومیت دیدند، رو به سید احمد آقا کردند و گفتند: « ببین احمد، من با این مردم کار دارم.» در آنجا، جلوی من مینی‌بوس رادیو و تلوزیون بود و پشت سرم یک بنز بود. مردم فکر می‌کردند امام در بنز است، بنابراین به سوی بنز هجوم می‌آوردند و یک‌باره می‌دیند که ماشین حامل امام دور شده و بعد می‌دویدند... در طول مسیر چهار پنج‌بار در تنگنا قرار گرفتم. بعضی مواقع مردم روی ماشین می‌رفتند و اطراف ماشین را احاطه می‌کردند و باعث می‌شدند هوا کمتر به ماشین برسد... یکی دو بار احساس می‌کردم که دست‌هایم از شانه‌هایم جدا می‌شود و در اختیار بدنم نیست، ولی هربار که امام می‌فرمود: «آرام، آرام، اتفاقی نمی‌افتد» مثل اینکه یک ظرف آب سرد به سرم می‌ریختند و آرام می‌شدم...

 

🔻حاج سید احمد آقا در همان انتهای خیابان شهید رجایی بیهوش شده بود و بعد از مدتی به هوش آمد. حال من هم یک‌بار بهم خورد، ولی امام کاملا سالم و با نشاط بودند... وقتی به بهشت زهرا رسیدم دیگر در آنجا مردم گاهی خودشان ماشین را حرکت می‌دادند و فرمان گاهی از دستم خارج می‌شد. لحظه لحظه تراکم جمعیت بیشتر می‌شد تا اینکه به نقطه آخری رسیدیم که امام پیاده شدند و دیگر ماشین خاموش شد. از قرار معلوم بچه‌ها هماهنگ کرده بودند که هلی‌کوپتر بیاورند و در پانصدمتری آخرین محل توقف بلیزر قرار دهند و در باقی مسیر، امام را با هلی‌کوپتر بردند. (در آنجا) هلی‌کوپتر نزدیک بلیزر آمد، ولی چون ماشین خاموش شده بود، فشار مردم آن را از هلی‌کوپتر دور می‌کرد تا اینکه عده‌ای از جوانان، یا کریم‌گویان ماشین را بلند کردند و نزدیک هلی‌کوپتر بر زمین گذاشتند و عده‌ای از آشنایان هم دور ماشین حلقه زدند. آقای ناطق نوری رفتند بالای پله‌ی هلی‌کوپتر و من هم امام را بغل کردم و دستش را به دست آقای ناطق دادم و امام داخل هلی‌کوپتر رفت. و بعد احمد آقا هم وارد شد. در آنجا یکی از جوانان پایش را روی سینه من گذاشت و داخل هلی‌کوپتر رفت... آن ضربت باعث شد من بی‌هوش شوم.

 

📝 قاسم‌پور، داوود، خاطرات محسن رفیق دوست، چاپ اول، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ش. تلخیص خاطره از صص: ۱۴۴- ۱۴۷.

 

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 🔰 آیت‌الله حائری شیرازی: فتنۀ ۸۸، آتشی بود که اشک رهبری و «یا صاحب الزمان» گفتن ایشان، آن را خاموش کرد.

نه دی، فرزند آن خطبۀ نماز جمعه است.


دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 53 ثانیه

🔰 در روایات ذیل آیه ۶۸ سوره انبیاء یک صحنه کلان از نبرد جبهه حق و باطل ترسیم شده است، که نشان می‌دهد در این نبرد در سطوح مختلف هرکسی تلاش خود را می‌کند اما کار اصلی به اراده خداوند و از مجرای ولایت اهل بیت طهارت است.

🔰 وقتی اطرافیان نمرود برای مجازات ابراهیم(ع) گفتند: «حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ فاعِلِین‏» اگر مرد کار هستید و می‌خواهید معبودان خود را یاری دهید، ابراهیم را آتش بزنید.

🔰 آتش بزرگی تهیه شد و شیطان خود پشت منجنیق آمد، برخی حیوانات هم به کمک شیطان آمده بودند و مثلا وزغ و مارمولک در آتش می‌دمیدند، از آن سو برخی حیوانات هم ولو به ظاهر تاثیری در این قضیه نداشتند اما تلاش خود را برای خاموش شدن آتش می‌کردند مثلا زنبور و قورباغه‌ای آب می‌آورند، ملائک از خداوند طلب یاری می‌کردند و زمین می‌گفت: «یا رب لیس على ظهری أحد یعبدک غیره، فیحرق؟» خداوندا کسی جز ابراهیم بر روی من نیست که تو را عبادت کند؛ آیا آتش می‌گیرد؟ جبرائیل نیز از خداوند طلب کمک کرد اما پاسخ شنید: ساکت باش، «هو عبدی آخذه إن شئت‏» او بنده من است و اگر بخواهم او را پشتیبانی خواهم کرد.

🔰آنگاه ابراهیم(ع) از خداوند طلب یاری نمود و جبرائیل به او ملحق شد و پرسید به چه کسی نیاز داری؟ حضرت پاسخ دادند:

👈أما إلیک فلا، و أما إلى رب العالمین فنعم.

اینجا بود که جبرائیل انگشتری به حضرت ابراهیم(ع) داد که روی آن نوشته بود:

👈«لا إله إلا الله محمد رسول الله، ألجأت ظهری إلى الله، و أسندت أمری إلى الله، و فوضت أمری إلى الله» و خداوند پس از آن به آتش دستور داد که سرد شود.

در روایت دیگری از کتاب خصال مرحوم صدوق از پیامبر اکرم(ص) نقل است که وقتی ابراهیم علیه السلام در آتش افتاد گفت:

👈«اللهم إنی أسألک بحق محمد و آل محمد لما نجیتنی منها»

و خداوند پس از این دعا آتش را بر او برد و سلام قرار داد.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

اسلامی که روی کاغذ بود و نه کف میدان، اطلاق‌هایی که هنوز به الاها و استثناء‌هایش نرسیده بود.👇
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 1 ثانیه

🔰 شهید بهشتی صدها سخنرانی دارند اما یک سخنرانی ایشان را که در مرکز اسلامی هامبورگ است شاید زیاد شنیده‌ باشید:

👈«این در اسلام دگم است، هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی تحت شرایط فوق‌العاده  و غیر عادی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را بگیرد از مردم.

یک مطالبی هست که فقها می‌گویند به عنوان اولی واجب است ولی به عنوان ثانوی حرام می‌شود ولی این مطلب از اموری است که اصلا عنوان ثانوی برنمی‌دارد!

بر طبق آنچه ما از اسلام می‌شناسیم هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را بگیرد! ما در شرایط فوق العاده هستیم با دشمن‌های مختلف روبرو هستیم حکومت نظامی اعلام می‌کنیم این در اسلام نیست، برای اینکه می‌دانیم علی (علیه السلام) با دشمنان گوناگون روبرو بود در حال جنگ با معاویه هم بود، هیچ وقت هم حکومت نظامی اعلام نمی‌کرد، نه تنها حکومت نظامی اعلام نمی‌کرد حتی برای خودش پاسبان هم نگذاشته بود.

آزاد میان مردم می‌آمد و صریحا می‌گفت: روزی فساد در جامعه رخنه می‌کند و زمام‌داران به صورت بت در می‌آیند که رابطه مستقیم میان مردم و زمام‌داران بریده شود. از نظر فقه اسلامی حرام مطلق است حجاب، یعنی اینکه زمام‌دار طوری زندگی کند که هرکس بخواهد پیش او رود باید از دربانی ریس دفتری اجازه بگیرد.»

⁉️ اما آیا تا کنون از خودتان یا کسانی که به این دست سخنرانی‌های شهید بهشتی یا شهید مطهری زیاد استناد می‌کنند نپرسیده‌اید؟ مثلا این حرام مطلقی که شهید بزرگوار فرمودند چرا بعد از انقلاب برای حضرت امام و حتی خود ایشان چندان رعایت نشد؟

چرا کم کم به این نتیجه رسیدیم که مسئولان انقلاب نیازمند حفاظت هستند؟ ترورها و مزاحمت‌ها منجر نشد که دست از اطلاق آن اسلام روی کاغذ و آرمانی برداریم؟!

آیا در زمان دادستانی خود شهید بهشتی روزنامه‏‌هاى انقلاب اسلامى، میزان، آرمان ملت، مردم و جبهه ملى، تعطیل نشدند؟ و اتفاقا شهید بهشتی نیز از این مسأله حمایت نکردند؟!

بله ظاهرا پس از انقلاب مجبور شدیم دست از این اطلاق‌های اسلام روی کاغذ برداریم و تازه با إلاها و استثناء‌ها آشنا شدیم. متوجه شدیم برخی‌هستند که به بهانه آزادی انتقاد هر روز یک دروغی و تهمتی و یک جریان روانی علیه انقلاب راه می‌انداختند و چاره‌ای نیست جز بستن دهان آنها!

بله حکایت این اسلام‌هایی که هنوز روی کاغذ است و به عرصه عمل نرسیده‌اند ولو قائلان آنان نیز بسیار بزرگ باشند، همین است.

اگر حضرت امام هم می‌فرمودند ما روحانیون را در پست‌های اجرایی بکار نمی‌گیریم بعدا معلوم شد که چاره‌ای نیست! و همینطور برخی موارد دیگر و خلاصه اینجاست که معلوم می‌شود: «تَمَامُ الْعِلْمِ اسْتِعْمَالُهُ» یعنی چه؟ «تَمَامُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِمُوجِبِهِ» یعنی چه؟ «عِلْمُ الْمُؤْمِنِ فِی عَمَلِهِ» و خلاصه احادیثی که علم واقعی و کامل را علم به میدان عمل آمده می‌دانند، یعنی چه؟!

📌 اگر قرار است به اسلام ایمان بیاوریم به اسلام کف میدان است، نه اسلام صرفا روی کاغذ، اگر قرار است به بهشتی، مطهری و خمینی مؤمن باشیم، بهشتی و خمینی در میدان عمل است، نه روی کاغذ.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 در شهادت حاج قاسم معتقد بودم قضیه خیلی غیر عادی است از تحولاتی که در قلوب افراد مختلف به یکباره ایجاد شده بود به این جمع بندی رسیده بودم که این قلب حضرت حجت است که خیلی به درد آمده و غصه دار شده‌اند آثار آن هم این است که مردم اینگونه قلب‌هایشان به درد آمده، این وحدت رویه و شور عجیب، این تغییر و به میدان آمدن به یک منبع مافوق ارتباطات و تبلیغات برمی‌گردد.

 

🔰 دستور به انتقام سخت را هم احساس می‌کردم خط و ربطش به حضرت حجت(عج) برمی‌گردد، شاهدم این بود که یک اتحاد و مطالبه عمومی از همه جا و همه توده‌های مردم برای انتقام سخت راه افتاده بود تا جایی که حتی برخی از سست‌دلان که همیشه اینگونه مواقع دل‌ها را سست می‌کنند، هم، زبان در کام فرو برده بودند.

 

🔰 این نظرم را جایی ابراز نکردم تا اینکه امشب مشغول مطالعه مباحث آیت‌الله حائری شیرازی بودم، ایشان فرموده بودند:

👈 «انگلستان هندوستان را با لشکر نگرفت با شرکت تجاری هند شرقی گرفت و این قرارداد تجاری تنباکو هم برای استعمار ایران بود، اگر آن فتوا که واسطه‌اش میرزاست اما پیداست که از بالاتر از میرزاست از یک منبع بالاتری آمده، نبود، ایران مثل هندوستان مستعمره انگلستان می‌شد. فتوای میرزا از آثارش معلوم بود که از یک منبع بالاتری آمده است چون مردم معتاد به چپق و قلیان یک دفعه همه را زمین گذاشتند. شما یک سیگاری را ترک بده من برایت کف می‌زنم، یکی، نه شما تنها، هزار تا بشوید یک سیگاری من به شما می‌دهم، یک سال هم من به شما مهلت می‌دهم، هر اعتباری هم می‌خواهی خرج کن. وقتی نخواهد نمی‌شود. در خواستن مردم دخیل شدن از مافوق میرزاست از پناهگاه همه ماست. از «الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین» از صاحب ماست.»

 

📌این انتقام سخت خواسته‌ای از ما فوق میرزای ما بود!

🔰آیت‌الله مصباح یزدی:

🚩 ‏آیا ممکن است این استقبال بی‌نظیر از سردار قاسم سلیمانی بدون عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه باشد؟

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در زمان بنی‌صدر خیلی‌ها از خیانت‌های پیاپی او خسته شده بودند و گله می‌کردند که چرا حضرت امام (ره) به او اختیارات گسترده و فرصت می‌دهند_ تا جایی که حتی فرماندهی کل قوا را نیز در آن شرایط بحرانی به او داده بودند._ اختیاراتی که هزینه‌های بسیار زیادی بر مردم و کشور داشت و نیروهای زیادی به‌واسطه کارهای او به شهادت رسیدند و سرمایه‌های بسیاری تلف شد.

در همین باره مرحوم آیت‌الله سید محمدمهدی دستغیب برادر کوچک‌تر شهید دستغیب نقل می‌کنند:

بنی‌صدر طغیان کرده بود و سروصدا هم بلند کرده بود که به داد برسید. در آن هنگام آقای خلخالی در مجلس بود که فریاد زد: آقای دستغیب! آقای صدوقی! آقای مدنی! آقای اشرفی! آقای طاهری و... به فریاد برسید. لذا مجلسی از آقایان در حضور امام تشکیل شد. بنده هم همراه اخوی رفتم. همه صحبت کردند و از امام خواستند که بنی‌صدر را رد کند. امام فرمود:

زود است، عجله نکنید، بگذارید رسوا شود، مردم بفهمند، آن‌وقت بیرون کردنش آسان است و قصه هم همین‌طور شد و طولی نکشید که بنی‌صدر رسوا شد و مردم فهمیدند که راهش غلط است و معزولش کردند. [۱]

معنای این رفتار آن است که گاهی بایست به یک فرد و بالاتر از آن‌یک اندیشه فرصت داد تا خود را نشان دهد و معلوم شود که مسیرش خطا است زیرا میان حاکمیت الله و طاغوت چند فرق اساسی است:

1- "ولیّ خدا " قدرت را برای مردم می‌خواهد، برخلاف طاغوت که مردم را برای قدرت می‌خواهد، "ولیّ خدا " با مردم همراه می‌شود و به آن‌ها فرصت رشد می‌دهد تا مردم باعقل خود و آزادی خودشان، قیام به قسط کنند و همراهی با او را آزادانه انتخاب کنند.

بنابراین همراهی با "ولیّ خدا" نیز نیازمند صبر و استقامت و البته مساوی با باعزت و سربلندی است.

2- اما طاغوت بر مردم مسلط می‌شود [۲] و آزادی و فرصت اندیشیدن را از آن‌ها می‌گیرد، طاغوت می‌خواهد مردم کوچک باشند و با شکم و شهوت مشغول باشند، پس همراهی با طاغوت اگرچه معمولاً راحت اما همیشه با کوچکی و حقارت است. [۳]

 اگر بنا بود با اجبار مردم را کنترل و بر آن‌ها حکومت کرد، اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بسیار زیرک‌تر از آن بودند که در بازی قدرت جا بمانند و منتظر باشند تا بیش از هزار و اندی سال این‌همه خسارت بر مردم وارد شود.

پی نوشت:

[۱] منبع خاطره: حمید سفیدگر شهانقی و محمد چغایی اراکی، زندگی و مبارزات آیت‌الله شهید سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد و خاطرات، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۲ ش، ص: ۱۰۲.

[۲] در زمانه ما که عصر استعمار فرانو است، طاغوت باقدرت نرم و ابزار رسانه و شبکه‌های مختلف خبری و سرگرم کردن مردم به مسائل جنسی، سینما، ورزش حرفه‌ای و... مردم را به بند خود درآورده است، برخلاف دوره‌های گذشته که با کودتا و مثل آن و با استفاده از قدرت سخت بر مردم حکومت می‌کرد.

[۳] ممکن است برخی بگویند: پس اگر چنین است چرا جمهوری اسلامی برای انتخابات، شورای نگهبان گذاشته است و فرصت خطا کردن مطلق را به مردم نمی‌دهد؟

باید گفت در حکومت بناشده بر پایه اسلام اگرچه مردم به‌زور به سمت سعادت برده نمی‌شوند اما جلو جریانی که بخواهد مردم را به‌زور به سمت شقاوت ببرد نیز گرفته می‌شود و حاکم تلاش می‌کند آزمون و تجربه مردم را به‌گونه‌ای پیش ببرد که مردم کم‌ترین هزینه ممکن در مسیر رشدشان را متحمل شوند و سعی می‌کند از شمار گزینه‌های هزینه‌ساز برای مردم بکاهد اما نه تا جایی که رشد آزادانه و انتخاب و اختیار مردم بی‌معنا شود.

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 وقتی تاریخ می‌خوانی متوجه می‌شوی نه مسائل مسائل جدیدی است و نه پاسخ‌ها پاسخ‌های جدید، ما فقط در دورهای تاریخی با مسائل و پاسخ‌های تکراری گیر افتاده‌ایم، اگر این دورهای تاریخی تکرار نمی‌شد؛ این وضعمان نبود و تاریخ به سمت آینده روشن و طلوع انسان کامل پیش می‌رفت.

⁉️ چه می‌شود که این دورها تکرار می‌شود؟ شاید چون تاریخ نمی‌خوانیم و از گذشته درس نمی‌گیریم؟! شاید چون خسته می‌شویم و بازی تاریخ را از ابتدا آغاز می‌کنیم؛ و شایدهای دیگر...

🔰 ما از ابتدای انقلاب یک دور تاریخی را داریم تکرار می‌کنیم، راهکار مشکلمان چندان پیچیده و سخت نیست، چه کنیم که انسان‌ها عوض می‌شوند و پاسخ‌ها را فراموش می‌کنند و هزینه‌های درجا زدن در دور تاریخی را بر امتی تحمیل می‌کنند.

هاشمی در مورد قطع رابطه ایران و آمریکا بعد از انقلاب می‌گوید:

🔸 «ایران تقریباً با آمریکا از همان روزهاى اول گروگانگیرى، در قطع رابطه بود و آنها هرکارى را که احتمال مى‏‌دادند از طریق آن مى‏‌توانند فشارى برکشور وارد کنند، انجام داده بودند؛ مثلًا از تحویل قطعات فنى مورد نیاز صنعت کشور، خوددارى کردند و جلوى صادرات برخى از محصولاتشان را به ایران گرفته بودند و حتَّى از کشورهاى دوست خود که پیرو سیاست آن کشور بودند خواسته بودند که به انقلاب به هر نحو که مى‏‌توانند ضربه بزنند، آنها هم این کار را مى‏‌کردند و اگر براى انجام کارى با ایران وارد مذاکره شده بودند، اجراى آن را به عقب مى‏‌انداختند و بهانه مى‏‌آوردند.

🔹 البته احتمال پیش آمدن این مسائل، از همان روزهاى اول گروگانگیرى مطرح بود و در شوراى انقلاب صحبت‏‌هایى در این زمینه‏ها داشتیم و بحث‏‌هایى هم مى‏شد. هر چند که این اعتقاد وجود داشت که محاصره اقتصادى نمى‏‌تواند حربه خیلى مؤثرى علیه کشور ما باشد، زیرا حقیقت این بود که این روزها رقابت اقتصادى مخصوصاً در دنیاى سرمایه‏‌دارى، آن قدر زیاد است که کسى نمى‏‌تواند مدعى موفقیت در انجام چنین کارى شود. از طرفى بسیارى از کشورهاى جهان سوم با ایران همراه بودند و بلوک شرق، در آن زمان اصلًا منتظر چنین فرصتى بود. به طورى که در همان روزهاى اول قطع رابطه، از کشورهاى مختلف به دولت مراجعه مى‏‌کردند و مى‏‌گفتند که آماده برطرف کردن مشکلات کشورمان هستند، حتَّى برخى از آنها براى تحویل اجناس آمریکایى که صنایع ایران به آنها وابسته بود، اعلام آمادگى مى‏‌کردند.

🔸در واقع کشورها و افرادى که ظاهراً دوست آمریکا به حساب مى‏‌آمدند، در اینجا رقیب آمریکا شده بودند.

البته شوراى انقلاب و دولت هم در حد توانایى‏‌هاى کشور، پیش‏بینى کرده بودند که مسأله حادى پیش نیاید. به تدریج مسئولان و مردم هم دریافتند که نگاهمان باید به تولید داخلى باشد و ملت عملًا متوجه شد که باید کم کم روى پاى خود بایستد و این اعتقاد ایجاد شده بود که در ایران امکان تولیدات کشاورزى و صنعتى زیادى وجود دارد که اگر به آنها توجه شود، نتایج سودمندى خواهد داشت.

🔹 به هر حال از جمله نتایج این تحریم این بود که نشان داد اولًا یکپارچگى گسترده‏‌اى در جبهه سرمایه‏‌دارى غرب براى تحریم ایران وجود ندارد، ثانیاً جهان سوم و بلوک شرق آماده گسترش همکارى با کشورمان و شکستن این تحریم هستند و ثالثاً تهیه بسیارى از امکانات در داخل کشور هم مقدور است.

🔸امام در همین رابطه پیامى دادند و اعلام فرمودند: «خبر قطع رابطه بین آمریکا و ایران را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود، یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت به پا خاسته براى رهایى خود از چنگال چپاولگران بین‏المللى، با یک چپاولگر عالم‏‌خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک مى‏‌گیریم، چون که این قطع رابطه دلیلى بر قطع امید دولت آمریکا از ایران است.»

👈کارنامه و خاطرات  انقلاب‏ در بحران   صص: ۶۱ - ۶۳.

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

📻(آیت‌الله حاج شیخ مجتبی قزوینی)

 

🔰 یکی از نعمت‌ها و ایضا ابتلائات خداوند نسبت به بندگاه مؤمن خود خبرهایی است که در مورد آینده به آنان داده می‌شود، این اخبار گاهی خبر سختی‌هایی است که برای مؤمن پیش خواهد آمد و بنده مؤمن خدا را برای پذیرش و تحمل آن سختی‌ها و شکایت نکردن و راضی بودن به رضایت خدا آماده می‌کند، گاه نیز بشارت‌هایی است برای تحمل سختی‌های مسیر و صبر نمودن بر مشکلات تا رسیدن به آن مقدرات.

 

🔰 در طول زندگی حضرت امام حکایت‌های مختلفی از گزارش آینده به ایشان توسط اولیاء خدا شنیده‌ایم و یکی از این حکایت‌ها مربوط به "آیت‌الله حاج شیخ مجتبی قزوینی" از علماء و عرفای اهل مشهد است، ایشان از علاقه‌مندان به امام بوده‌اند و از مشهد برای زیارت امام به قم می‌آمده‌اند.

این حکایت که به صورت تقریبی مربوط به سال ۴۲-۱۳۴۱ش است را مرحوم حجت‌الاسلام اسماعیل فردوسی‌پور از نزدیکان مرحوم قزوینی نقل می‌کنند:

 

«مرحوم حاج ‏ ‏شیخ مجتبی قزوینی... یک جلسه ‏خصوصی محرمانه با خود امام، ‏‏برگزار کردند.‏‏ یک روز قبل از ظهری بود ‏که ما با آقازاده ایشان در خدمتشان بودیم، منزل رفتیم منتهی داخل اتاق ‏‎‎‏نرفتیم، ‏‏آنجا فقط ‏‏مرحوم حاج شیخ و امام، دو‏ ‏نفری بودند. این دیدار ‏حدود یک ساعت طول کشید. بعد از یک ساعت ملاقات ‏‏که بیرون آمد، ‏پسر ایشان سوال کرد که چگونه یافتید آقا را؟ مرحوم حاج شیخ فرمود: ‏سید کامل است. ایشان سوال کرد حتی از آن جهات؟ منظورش از آن ‏جهات یعنی اطلاع از علوم غریبه‌ای بود که مرحوم حاج شیخ مجتبی ‏قزوینی داشت. یک سلسله مطالبی را مرحوم حاج شیخ بلد بود که کمتر ‏کسی از آنها اطلاع داشت. ایشان گفت حتی از آن جهات هم کامل است. ‏

 

.... ‏‏آن موقع مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی نزدیک ۷۰سال داشتند،‏ ‏یکسری اطلاعاتی داشتند که گهگاهی از آن استفاده می‌کردند. مثلاً در ‏یکی از مسافرت‌ها از ایشان سوال شد شما انقلاب را چطوری می‌بینید؟ ‏ایشان نظرش این بود که این انقلاب پیروز می‌شود و دولت سقوط ‏ ‏می‌کند و شاه سقوط می‌کند منتهی بعد از سقوط شاه جنگی بین ایران و ‏ ‏اعراب وارد خواهد شد و این جنگ طول خواهد کشید و در آن جنگ ‏ ‏هم ایران پیروز خواهد شد‏‏.‏

 

‏‏ آن موقع ایشان ‏‏امام را ‏‏تعبیر به سید می‏‏‌‏‏کرد و به‏‏ ما گفت: ‏‏بالاخره سید ‏در این جریانات پیروز خواهد شد. ایشان این اطلاعات را قهراً به امام ‏ ‏منتقل می‌کنند. منتهی امام از طریق مرحوم آیت‌الله شاه آبادی هم از این ‏‎‎‏پیش بینی‌ها اطلاع داشتند. حاج آقا نصرالله شاه آبادی می‌فرمود: من ‏‏پیروزی انقلاب‏‏،‏‏ مساله جنگ و قضایای بعد از پیروزی انقلاب را خواب ‏دیدم. خدمت امام در نجف ‏‏رفتم، ‏‏وقت خواستم و خصوصی با ایشان ‏مطرح کردم. ایشان تبسمی کردند و فرمودند تمام این قضایا را مرحوم ‏ ‏پدر شما در زمان حیاتش به من گفته است.

 

اینها یکسری مسائلی بوده ‏‏که ‏ ‏بین خودشان اطلاع داشتند، یک چیزهایی که در آینده اتفاق می‌افتد. یا ‏یکی از بزرگانی که او هم جزء اوتاد بود نقل می‌کرد‏‏:‏‏ در نجف یک استاد ‏ ‏اخلاقی منحصر به فرد بوده است. امام در سن جوانی به حج و بعد از ‏سفر حج به عتبات عالیات مشرف می‌شوند. در نجف منزل آشیخ نصرالله ‏خلخالی‏‏ اقامت می‌کنند‏‏. ‏‏در آنجا ‏‏یکروز امام به درس اخلاق این عالم ‏می‌روند. آنجا استاد اخلاق می‌نشیند روی کرسی درس می‌گوید‏‏:‏‏ بسم‌الله ‏الرحمن الرحیم از تاریخ ایران می‌گوید که ... یک سیدی قیام می‌کند و جریانات انقلاب را مفصل نقل می‌کند و آن ‏ ‏محمدرضا پسر پهلوی را شکست می‌دهد و او هم فرار می‏‏‌‏‏کند و نظام ‏ ‏شاهنشاهی بوسیله او سقوط می‌کند؛ تمام قضایا را می‌گوید‏‏،‏‏ شاگردها ‏خیلی هاج و واج می‌شوند که این آقا خواب است، بیدار است چه ‏ ‏می‌گوید. درس که تمام می‌شود می‌گویند آقا شما این حرف‌هایی که ‏امروز زدید خواب بودید؟ بیدار بودید؟ چه چیزهایی بود؟ ایشان می‌گوید من امروز درس را برای یک نفر گفتم و آن یک ‏نفر درس را گرفت و رفت.

.....................

📝منبع: خاطرات حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسی پور‏، تدوین:‏‏ فرامرز شعاع حسینی، رحیم روح بخش‏، چاپ دوم، ‏‏تهران، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی‏‏(س)، ۱۳۹۰ش، صص: ۶۸-۷۱.

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

جلسه اول: ویژگی‌های اسلام ناب و اسلام آمریکایی و تاریخچه‌ای از بیان اسلام آمریکایی در بیانات حضرت امام خمینی(ره)

 


دریافت
مدت زمان: 35 دقیقه 45 ثانیه

جلسه دوم: آشنایی با خط سیر خواص تأثیر گذار کشور در صحنه سیاسی و مدیریت کشور که اعتقادی به اسلام ناب نداشتند و چالش‌های خاص خود را پیش روی ما بوجود آوردند.

 


دریافت
مدت زمان: 28 دقیقه 58 ثانیه

جلسه سوم: نقد عملکرد جریان حزب‌الهی به خصوصه بسیج و نسبت آن با طرح حضرت امام و آقا

 


دریافت
مدت زمان: 30 دقیقه 49 ثانیه

...........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری