✅ یک دعوای فکری که سالیان دراز است، وجود دارد، این است که آیا ابتدا حاکمان اصلاح میشوند بعد مردم یا ابتدا مردم بعد حاکمان؟!
اصلاح از بالا به پایین است یا برعکس؟! کدام مقدم است؟!
✅ اگر نسخه اول را قبول کردیم، باید تلاش کرد با تکیهکردن بر حداقلهای موجود، ولو با فئة قلیلة، قدرت حاکمه را بدست گرفت، سپس با کمک کردن به حاکم صالح در اصلاحگری، جامعه را اصلاح کرد؛
اما اگر نسخه دوم را بپذیریم باید سالیان سال ولو ذیل حاکم ناصالح، به کارهای فرهنگی و اجتماعی، کارهای گفتمانی و... پرداخت تا بعد از یک دوره طولانی کار فرهنگی، قدرت حاکمه نیز خود به خود و به تدریج به دست طبقه صالح برسد.
✅ پاسخ این پرسش در یکی از مهمترین خطبههای نهج البلاغه (خطبه ۲۱۶ام) صریحا آمده است.
نسخه این خطبه که به تعبیر اهل فن، قلب نهجالبلاغه است، دوای درمان دین برای اجتماع است.
✅ در این خطبه حضرت ابتدا اهمیت نسخه خود را از نظر دین اینچنین متذکر میشوند:
🔻جعَلَ سُبْحَانَهُ مِنْ حُقُوقِهِ حُقُوقاً افْتَرَضَهَا لِبَعْضِ النَّاسِ عَلَى بَعْضٍ ...
🔸خداوند از حقوق خود حقوقى را بر بعض مردم نسبت به بعض دیگر واجب گرداند،
🔻و أَعْظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَى الرَّعِیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَى الْوَالِی
🔸و بزرگترین چیزى که از این حقوق واجب فرمود حقّ حاکم بر رعیت و حقّ رعیت بر حاکم است.
✅ این ارتباط بین حاکم و مردمی که در حکومت هستند و حق این دو بر یکدیگر، بزرگترین حق طرفینی است که خداوند جعل کرده است.
هم حق حاکم اسلامی بر مردم که از او اطاعت شود و هم حق مردم بر حاکم که حاکم در رسیدگی به امور مردم کمکاری نکند.
🔻فرِیضَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکُلٍّ عَلَى کُلٍّ فَجَعَلَهَا نِظَاماً لِأُلْفَتِهِمْ وَ عِزّاً لِدِینِهِمْ
🔸این فریضهاى است که خداوند براى هر یک نسبت به دیگرى واجب نموده و این حقوق را موجب برقرارى الفت و ارجمندى دینشان قرار داد.
🔻فلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ
🔸رعیت اصلاح نشود مگر به صلاح حاکمان،
✅ یعنی شما بروید هر کاری میخواهید بکنید، کار فرهنگی، گفتمانی زیاد اما تا وقتی یک حاکم درست بر سر کار نباشد این مردم درست نمیشوند.
🔻و لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ.
✅ در این فراز بسیار مهم، متأسفانه اشتباه بزرگی رخ داده است، این اعرابها که در خود نهج البلاغه نبوده بعدا دیگران اعراب گذاری کردهاند، اینجا اعراب زدهاند تَصْلُحُ که ترجمهاش میشود:
🔸و حاکمان اصلاح نگردند مگر به استقامت رعیت.
✅ در حالی که حاکم که امیرالمؤمنین(ع) است، نمیگوید که من اصلاح نمیشوم جز با استقامت رعیت! بلکه میگوید گام اول این است که حاکم صالح بر جامعه قرار گیرد تا بشود در جامعه اصلاح بوجود آورد: «فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ» حال که حاکم صالح بود، او که صالح است، اگر باز بگوییم حاکم صالح نمیگردد معنا نمیدهد، بلکه میگوید:
🔻و لا تُصلِح الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ.
🔸حاکم صالح نمیتواند اصلاحگری کند، جز با استقامت رعیت.
🔻فإِذَا أَدَّتْ الرَّعِیَّةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا
🔸پس زمانى که رعیت حقّ والى را ادا کرد و والى هم حقّ رعیت را رعایت نمود.
✅ اینها نتیجهاش است:
🔻عزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ
🔸حق میان ایشان ارجمند گردد.
🔻و قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ
🔸و راههاى دین بر پا شود،
🔻و اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ
🔸و نشانههاى عدالت اعتدال گیرد.
🔻و جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ
🔸و سنّتها در مجراى خود روان شود.
🔻فصَلَحَ بِذَلِکَ الزَّمَانُ
🔸و زمان اصلاح گردد،
🔻و طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ
🔸و به دوام دولت امید رود،
🔻و یَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ.
🔸و مطامع دشمنان به یأس مبدّل گردد.
.......
📝 پینوشت: اصل توجه به اشتباه در اعراب گذاری مذکور را مدیون استاد عزیز حجتالاسلام والمسلمین مهدی صرامی هستم.
........................
📌به شرح حال بپیوندید👇
- ۰۰/۰۳/۰۳