شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۸۹ مطلب با موضوع «نقد و بررسی اندیشه‌ها و عملکردها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اخیرا پس از انتشار نمودارهای تعداد مرگ میر افرادی که دو دز واکسن زده‌اند و افرادی که یک دوز و افرادی که اصلا واکسن نزده‌اند که حاکی از تاثیر زیاد زدن واکسن در جلوگیری از مرگ و میر است.

دوستان مخالف واکسن یک جادوگری کرده و نمودارهایی ارائه کرده‌اند که نشان می‌دهد در دو رده سنی، تاثیر واکسن زدن بر کاهش مرگ و میر چندان هم زیاد نیست و در یک رده سنی کاملا برعکس است و مرگ و میر واکسن نزده‌ها کم‌تر است!😳👇

فرض کنید ما در یک سال اخیر ۱۰۰۰ مبتلی به کرونا داشته‌ایم و ۳۰ نفر آنها منجر به مرگ شده است.

از ۳۰ نفر ۱۴ نفر واکسن نزده بوده‌اند، ۱۲ نفر واکسن زده‌اند ولی فقط یک دوز، ۴ نفر هم هر دو دز واکسن را زده‌اند.

 

موافقان واکسن می‌گویند این آمارها حاکی از تاثیر واکسیناسیون در کاهش مرگ و میر است چون هرچه واکسیناسیون جدی‌تر گرفته شده از آمار مرگ بیماران کاسته شده است.

 

مخالفان واکسن می‌گویند این اعتراف بزرگ است! که واکسیناسیون هیچ تاثیر خاصی در پیشگیری از مرگ ندارد بلکه آمار واکسن نزده‌ها بیشتر است، چون از ۳۰ نفر منجر به مرگ بیش از ۵۰ درصد (۱۶ نفر از ۳۰ نفر) آنها واکسن زده بودند و این نشان می‌دهد تاثیر واکسن زدن در مرگ برعکس است!

 

برای اینکه این جادوگری مخالفان واکسن در ارائه آمار را متوجه شوید مثال را کمی عوض می‌کنم:

فرض کنید ما ۱۰۰۰ تصادف در یک سال داریم. از این تصادفات ۳۰ مورد آن منجر به فوت بوده است.

از این ۳۰ مورد ۱۴ نفر کمربند نبسته بوده‌اند، ۱۲ نفر کمربند غیر استاندارد بسته بودند و ۴ نفر هم کمربند استاندارد بسته‌اند.

طرفداران بستن کمربند می‌گویند شما اگر کمربند استاندارد ببندید همانطور که این آمار نشان می‌دهد فقط ۴ هزارم درصد احتمال دارد در تصادف به مرگ منتهی شوی و اگر کمربند نبدید این آمار ۳.۵ برابر می‌شود و اگر کمربند غیر استاندارد ببندید ۳ برابر می‌شود.

یعنی بستن کمربند غیر استنادارد چندان هم فایده‌ای ندارد ولی به هرحال از نبستن کمربند هم بهتر است.

 

حالا مخالفان بستن کمربند ایمنی می‌گویند آمار نشان می‌دهد که از ۳۰ نفر تصادف منجر به مرگ، ۱۶ نفر آنها کمربند بسته بوده‌اند و ۱۴ نفر کمربند نبسته بودند، پس وقتی شما کمربند ببندید احتمال مرگ شما بیشتر است!

 

مخالفان واکسن:

🔻اول اینکه به این توجه ندارند که قبل از مرسوم شدن بستن کمربند(زدن واکسن) روزانه نزدیک به پنج برابر تصادفات منجر به مرگ می‌شد! و حالا که بستن کمربند یک عادت شده است آمار تصادفات منجر به مرگ کاهش پیدا کرده است و این خودش گویاترین آمار بر پیشگیری کمربند از مرگ و میر است.

از روز اول هم کسی نگفت که هرکس کمربند بست دیگر به هیچ وجه تصادف او منجر به مرگ نمی‌شود، بلکه ادعا این بود که بستن کمربند موجب کاهش تصادفات منجر به مرگ می‌شود. یعنی جامعه مبدا ما برای مقایسه تاثیر گذاری بستن کمربند، کل تصادفات منجر به مرگ قبل از مرسوم شدن بستن کمربند و بعد از مرسوم شدن آن است.

 

🔻دوم اینکه آن چیزی که باید در مقایسه ملاک اصلی باشد کمربند استاندارد است نه غیر استنادارد اگرچه نوع غیراستاندارد آن هم تاثیرش در کاهش مرگ میر مثبت بوده است.

در بحث واکسن هم دو دز واکسن معیار است نه یک دوز واکسن اگرچه تاثیر مثبت یک دوز واکسن هم مشخص است.

 

🔻 سوم اینکه جامعه معیار قبل از واکسینانسیون عمومی مثلا ۸۰ درصد واکسن نزده و ۲۰ درصد واکسن زده بود با روزی ۶۰۰ نفر تلفات منجر به مرگ و شمار زیاد وضعیت وخیم به نحوی که بیمارستان‌ها جایی برای پذیرش بیمار جدید نداشت.

جامعه معیار بعد از واکسیناسیون عمومی مثلا ۸۰ درصد واکسن زده و ۲۰ درصد واکسن نزده است با روزی ۱۰۰ نفر تلفات منجر به مرگ و بیمارستان‌هایی که افراد وضعیت وخیم آن هم به همین‌ترتیب کاهش پیدا کرده است.

وقتی امروز اکثر جامعه شما واکسن زده هستند و اقلیتی واکسن نزده هستند در تعداد مرگ میر هم تعداد واکسن زده‌ها بیشتر خودش را نشان می‌دهد. همانطور که وقتی اکثر مردم کمربند ببندند تعداد تصادفات منجر به مرگ همراه با بستن کمربند هم افزایش می‌یابد.

مثلا اگر آمار ۷۰ درصد کشته‌ها از واکسن زده‌ها بود و ۳۰ درصد واکسن نزده ولی جامعه شما ۹۰ درصد واکسن زده بود و ۱۰ درصد نزده، باز هم حاکی از تاثیر مثبت واکسن در کاهش مرگ و میر بود.
........................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

روز ۱۷ تیر ۱۳۵۹ یعنی یک روز قبل از عملی شدن کودتای نوژه اطلاعات دقیق کودتا لو می‌رود و روز ۱۸-۲۰ تیر مساله اصلی کشور و مردم اخبار کودتای شکست خورده است.

همه‌جا را هیجان و احساس خطر نسبت به سرنوشت انقلاب گرفته است و مطمئناً یکی از دغدغه‌مندترین طیف‌ها هم طلاب انقلابی هستند که شرایط را بسیار بحرانی می‌بینند و احساس می‌کنند، حتما باید کاری کنند.

 

در روز ۲۰ تیر در اوج این هیجانات که تازه عملیات ضد کودتا تمام شده است، حضرت امام دیداری با طلاب دارند که صحبت‌هایش خواندنی است؛

 

🎙ایشان در ابتدا ماجرایی را ذکر می‌کنند که:

👈همین امروز هم یکى از علماى جماران آمد و قصه‏‌اى را نقل کرد که از آن قصه هم من فهمیدم که عنایت خدا با ماست. ایشان فرمودند که: یک خانه‏‌اى را ... این آقایانى که در کمیته بودند و ... به عنوان اینکه شنیده بودند اینجا قمارخانه است، رفته بودند ... وقتى هم رفتند دیدند که بله بساط قمار و مشروبات و اینها هم هست. یکى از پاسدارها رفته است پشت آنجا که برود ببیند آنجا چه‏ خبر است. یک سگى همچو حمله کرده به او که او را وادار کرده که برود در زیر زمین. وقتى رفته در زیر زمین [دیده‏] یک مقدار زیادى اسلحه و امثال ذلک زیاد [هست‏]، ... گفتم به آن آقا، با هدایت سگ این واقع شده! این سگ مأمور است. همه عالم مأمورند. آن روز [کودتای طبس] باد و شن مأمور  بود، امروز هم در این قصه سگ مأمور بوده است که آقا را، این پاسبان را ملزم کند که برود کشف بکند. از این امور خوفى نداشته باشید. ... آن رأسشان‏  با آن همه قدرت که در دست داشت بالفعل، و با آن همه پشتوانه‏‌هایى که از همه گروه‌هاى خارج و داخل داشت، در مقابل ملت و در مقابل تأیید خداى تبارک و تعالى از ملت ما، نتوانست کارى بکند.

 

بعد از این توجه دادن طلاب و آرام کردنشان، در این فضایی که خبر کودتا منتشر شده است و خیلی هیجانات بالا است، سفارش‌هایی به طلاب می‌کنند:

 

🔻این حوزه‏‌هاى فقاهت بوده است که هزار و چند صد سال این اسلام را نگه داشته. این مشىْ‏‌اى بوده است که از زمان قدیم، از زمان ائمه هدى‏ تا زمان ما، مشىْ‏‌اى بوده است که علماى ما داشته‏‌اند و آن حفظ فقاهت. نباید حالا شما فکر کنید که حالا که باید [در] امور سیاست هم ما دخالت بکنیم، پس به فقاهت کار نداشته باشیم.

 

🔻خیر، باید حوزه‏‌هاى فقاهت به فقه خودشان به همان ترتیبى که سابق بود هیچ تخطى نکنند. به همان ترتیبى که سابق تحصیل مى‏‌کردید، فقه و مقدمات فقه را [تحصیل کنید]، محکم فقاهت را حفظ کنند. و ائمه جماعت محکم مساجد خودشان را و ارشاد ملت را حفظ کنند. و خطباى ملت هم باید منابر خودشان را و موعظه‏‌هاى خودشان را و ارشاد خودشان را حفظ کنند. و در عین حال مراقب اوضاع مملکت خودشان باشند. چنانچه اهل بازار باید بازار خودشان را حفظ کنند لکن مراقب باشند. این طور نباشد که ما یکوقت خداى نخواسته، از آن اصلى که اساس حفظ اسلام است رو برگردان بشویم و حوزه‏‌ها به فقاهت کم توجه بشوند. این فقها هستند که حصون‏  اسلام هستند و حفظ کردند اسلام را.

 

🔻باید حوزه‏‌ها عنایتشان به فقه و فقاهت از همه چیز بیشتر باشد.  اگر حوزه‏‌هاى فقاهت خداى نخواسته از بین برود یا سست بشود، رابطه ما بین فقها و ملت قطع مى‏‌شود. این حوزه فقاهت است که رابطه را محفوظ نگه داشته است.

 

🔻اگر یک اشخاصى آمدند در حوزه‏‌ها و پیشنهاد کردند که فقه لازم نیست، مثلًا به این طول و تفصیل باشد و فلان، و بیاییم یک چیزهاى دیگر را هم چه بکنیم، اینها اشتباه مى‏‌کنند یا مأمورند. فقه به همان قوّت اولیه‏‌اش باید باقى باشد. [1]

 

در آن روزها به علت فضای انقلابی و مبارزاتی در نگاه برخی طلاب درس خواندن طولانی مدت در حوزه یا امامت جماعت شدن و کار تبلیغی در مساجد چندان مهم جلوه نمی‌کند، از سویی هم نیاز بسیار زیاد نهادهای انقلابی طلاب را جذب مجموعه‌های خود می‌کند.

 

اما در این فضا حضرت امام(ره) توجه می‌دهند که حتی برای حفظ انقلاب و نظام هم اساس همین درس خواندن و امامت جماعت‌ها است:

 

🔻این فقه است که اسلام را حفظ کرده و تا آخر حفظ مى‏‌کند ان شاء اللَّه.

از این شغلى که دارید و از این راهى که دارید منحرف نشوید، و بروید یک کارهایى که شما نباید بکنید، مثلًا یک معمّمى چهار تا هم پاسدار داشته باشد، و یا هر کارى دلش مى‏‌خواهد بکند، یک کسى هم یک کمیته درست کند و چند تا پاسبان و هر کارى مى‏‌خواهد بکند. اینها یک طرحى است که ریخته‏‌اند براى اینکه شما را از صحنه خارج کنند. وارد یک صحنه‏‌اى مى‏‌کنند که شما را بکلى خارج کنند. همچو مى‏‌کنند که هى بیایند فریاد بزنند که امان از این آخوندها که در کمیته‏‌ها هستند و در دادگاه‌ها هستند. ...

 

🔻 وسوسه کنند به اینکه این آخوندها که از آنها کارى نمى‏‌آید، مى‏‌روید توى مسجد چه کنید؟ برویم راهپیمایى کنیم. خوب، راهپیمایى سر جاى خودش اما مسجد محلى است که از مسجد باید امور اداره بشود.

 

🔻این مساجد بود که این پیروزى را براى ملت ما درست کرد... این طور نباشد که خیال کنند که حالا دیگر ما پیروز شدیم دیگر مسجد مى‏‌خواهیم چه کنیم. پیروزى ما براى اداره مسجد است. ما اگر نماز نباشد و آداب اسلامى نباشد، چه داعى داریم که بیاییم خودمان را به مهلکه بیندازیم و وارد این امور بشویم؟ ... مراکزى که مراکز بسط حقیقت اسلام است، بسط فقه اسلام است و آن مساجد است، اینها را خالى نگذارید.

 

🔻خیال نکنید که اسلام را که گرفتند یک ملتى مى‏‌گذارند و یک ملیتى که این آقایان ملت‏‌گراها، هى دهن خودشان را پر مى‏‌کنند، ملت، ملت! اگر اسلام را از دست شما گرفتند و آخوند و ملت را جدا کردند، شما چهار نفر ملى نمى‏‌توانید هیچ کارى بکنید، ...

 

🔻آن روزى که خداى نخواسته فرض کنید فانتوم آنها آمد و اینجا را خراب کرد و من هم رفتم سراغ کارم، ملت دستش باز و با مشت محکم حفظ بکند اسلام را.

... البته نمى‏‌توانند ان شاء اللَّه که کارى انجام بدهند، لکن تأخیر مى‏‌توانند بیندازند...

 

🔻 اگر این فانتوم‌ها هم بلند شده بود که اینها مى‏‌خواستند چه بکنند، پدر اینها را در مى‏‌آوردند. مگر ملت ما حالا دیگر نشسته آنجا که یک فانتوم و دو فانتوم کارى انجام بدهد. این احمق‌ها نفهمیدند این را که با چهار تا مثلًا سرباز... مى‏‌شود یک مملکت ۳۵میلیونى که همه مجهز هستند، اینها بتوانند فتح کنند. اینها غلط فکر کردند. اینها نفهمیدند که شوروى با همه قدرتى که دارد و با همه ابزارى که دارد و با همه سلاح‌هاى مدرنى که دارد، در افغانستان پوزه‏‌اش به خاک مالیده شده.... فرض کنید چند تا جا [را] هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید زمین هم بیایید یا همان آسمان مى‏‌مانید؟ ما از این امور نمى‏‌ترسیم.

 

🔻ما از قشرهاى خودمان مى‏‌ترسیم؛ از خودمان‏ چنانچه شما آقایان (روحانیون) و همپالگی‌هاى شما، سنخ روحانیت همه- ایّدهم اللَّه تعالى- اگر کارهایى خداى نخواسته انجام بدهید که از چشم ملت بیفتید، و لو در دراز مدت، آن روز است که فانتوم لازم نیست دیگر، خود ملت شما را کنار مى‏‌زند. و ملت هم بى‏‌هادى نمى‏‌تواند کارى انجام بدهد، و آنها و لو حالا تهیه براى چندین سال دیگر هم باشد کار خودشان را آن وقت مى‏‌توانند انجام بدهند.

 

🔻 من خوفم این است که ما نتوانیم، روحانیت نتواند آن چیزى که به عهده اوست صحیح انجام بدهد. من خوف این را دارم که به واسطه بعض تبلیغات، حوزه‏‌هاى علمى از آن کار اساسى که حفظ فقاهت است سستى بکنند، و کم کم فقه مَنسى بشود، و در دراز مدت اینها نتیجه بگیرند. شما این را خیال نکنید که آنها خیلى دستپاچه‏‌اند که همین دو- سه روز این کارها را انجام بدهند. اگر توانستند، حالا، اگر نتوانستند نقشه مى‏‌کشند که در پنجاه سال دیگر کار خودشان را انجام بدهند دست برنمى‏‌دارند و یکى از نقشه‏‌هاى مهم همین است که قشرهاى ملت را از هم جدا کنند، و مهم این است که روحانیت را از ملت جدا کنند.

 

🔻 اینها ضربه‏‌اى که از روحانیت خوردند از هیچ کس نخوردند. براى اینکه مى‏‌گویند ضربه‏‌اى را که دیگران هم زدند به ما، اینها وادارشان کردند. ...

اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوى باشد ترس از فانتوم‌ها نداشته باشید. ترس از امریکا و شوروى و اینها نداشته باشید. آن روز باید ترس داشته باشید که شما پشت بکنید به اسلام. پشت کنید به مساجد. [2]

📝 [1]  صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۳؛ ص: ۱۳.

📝 [2] صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۳؛ ص ۱۴ ۲۱.
........................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

امروز بعد از مدت‌ها یک فیلم سینمایی فاخر و ایده‌آل را دیدم.

«آخرین سامورایی» مربوط به یکی از فرماندهان آخرین نسل از سامورایی‌ها است، آنها سالیان سال در خدمت پادشاه و برای برقراری نظم و عدالت در جامعه جنگیده‌اند.

حالا مخالف برخی معاهده‌های پادشاه با غربی‌ها هستند. در یکی از جنگ‌هایی که با استعمارگران غربی دارند، یک افسر از آنها را اسیر می‌کنند و این افسر در دوران اسارت با فرهنگ غنی ژاپنی و سامورایی‌ها آشنا و عاشق آنها می‌شود، به گونه‌ای که خود را یکی از آنها می‌داند و در ادامه در جنگ با نیروهای استعمارگر با سامورایی‌ها همراه می‌شود.

 

داستان مربوط به ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال پیش از این است، برهه‌ای که غرب به واسطه سلاح‌های جدید و علم و تکنولوژی خود در حال بلعیدن دنیا است، قاره آمریکا، آفریقا و استرالیا که مردم و حکومت‌های قدرتمندی نداشته‌اند را تاراج‌ و خانه خود کرده‌اند اما در آسیا به واسطه حضور تمدن‌های قدرتمند مثل چین، ژاپن، هند، ایران و عثمانی نتوانسته‌اند، مثل گذشته عمل کنند.

 

در آسیا:

1 در گام اول به عنوان معاهده‌های تجاری وارد می‌شوند؛

2 در گام دوم نیروهای نظامی و فرهنگی خود را تحت عنوان حفظ منافع اقتصادی خود وارد این کشورها می‌کنند؛

3 در گام سوم، از یک سو به واسطه نیروهای نفوذی و غرب زده در دربار، پادشاهان با جلوه‌های قدرت و تکنولوژی غرب بیشتر آشنا می‌شوند، این نفوذی‌های غرب زده یا به اصطلاح خودمان «وثوق‌الدوله‌ها»، ترتیب سفرهای پر هزینه پادشاهان به غرب و اخذ قراردادهای جدید را می‌دهند.

و از سوی دیگر به واسطه نیروهای فرهنگی و غرب‌زده، عناصر قدرت ملی آن کشورها را شناسایی و با آنها مبارزه می‌کنند تا عواملی که مانع تسلط نیروهای غربی بر کشورها بوده است رفته رفته از میان برداشته شوند.

 

داستان فیلم «آخرین سامورایی» مربوط به گام سوم استعمارگران غربی در کشور ژاپن است.

در ژاپن سامورایی‌ها از مهم‌ترین عناصر قدرت و مخالف با سلطه غرب بر کشورشان هستند و دربار که در دامان غربی‌ها افتاده است گام به گام شرایط را بر آنها سخت‌و سخت‌تر می‌کند، حمل اسلحه توسط آنها را غیرقانونی اعلام می‌کند نوع لباس و موهای آنها را ممنوع می‌کنند و...

همان اتفاقاتی که ۱۰۰ سال پیش از این در دوره رضاشاه برای روحانیون به عنوان عناصر حفظ قدرت ملی و مخالف سلطه اجنبی بر کشور، رخ داد.

 

در این فیلم به زیبایی شعار پیروزی «خون بر شمشیر» یا همان «ارزش‌ها بر قدرت‌ها» به نمایش در می‌آید. نشان داده می‌شود که چطور ارزش‌ها در آخر بر سلاح‌ها پیروز می‌شوند.

اما این فیلم ادامه‌ای مهم داشت که ادامه نیافت.

ادامه نیافت تا نشان دهد همان ارزش‌هایی که تا وقتی سامورایی‌ها زنده هستند، زنده می‌ماند با حذف شدن سامورایی‌ها هم رفته رفته فراموش می‌شوند.

 

⁉️ جا دارد بپرسیم که در این مبارزه غرب با عناصر حافظ قدرت ملی، چرا سامورایی‌ها در ژاپن حذف شدند اما روحانیون در ایران حذف نشدند؟!

ماندند و ارزش‌ها را حفظ کردند و در نتیجه تجدد و تکنولوژی غرب را هم در خدمت ارزش‌های خود گرفتند؟

 

سامورایی‌ها خودشان قیام کردند و در دفاع از مردم جنگیدند، خودشان می‌خواستند عدالت را برقرار کنند و نتوانستند اما روحانیون مردم را به قیام و دفاع از حقوق مردم وا داشتند، اقامه عدالت را به خود مردم سپردند.

سلاح روحانیون شمشیر نبود، منطق و دلایل روشن بود.

👈«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ‏ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.»

به راستى ما پیامبران خود را با دلایل روشن روانه کردیم و با آنها کتاب و قوانین عادلانه را فرود آوردیم تا مردم برای اقامه عدالت برخیزند.
 

........................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

تبلیغاتی که در جامعه برای اسراف نکردن می‌شود را نگاه کنید!

معمولا می‌گویند آب کم است، اسراف نکنید! انرژی محدود است ما نسبت به نسل‌های بعد مسئول هستیم اسراف نکنید! و...

 

این نوع از توصیه به اسراف نکردن را می‌شود گفت: ثواب که ندارد مبغوض خدا هم است، چرا؟

چون روح آن سوء ظن به خداوند یا اصلا ندیدن او است که حالا در یک مناسک دینی خودش را نشان داده است. منشاء این نوع از اسراف نکردن ترس از این است که خدایی که نسل‌‌های قبل از ما را روزی داده حالا دیگر روزی ندهد.

یک روز می‌گفتند زغال سنگ دارد تمام می‌شود اسراف نکنید، یک روز می‌گویند نفت دارد تمام می‌شود، فردا هم خواهند گفت اورانیوم دارد تمام می‌شود اما توجه ندارند و نداریم که آن کسی که مسئول روزی دادن به ما است حواسش به آیندگان هم مثل گذشتگان بوده و رحمتش در طول زمان و مکان گسترده است.

 

معمولا ما تصور می‌کنیم فلان ماده را باید بیشتر قدر بدانیم چون مثلا کم‌یاب است یا گران است و... مثلا اگر در یک بیابان بودیم حواسمان به اسراف نشدن آب هست ولی اگر در کنار دریا و یا یک جای پرآب بودیم، می‌گوییم اینقدر آب برای مثلا شستن فلان ماده که اسراف نیست؟!

اسراف برای ما به کم بودن یا زیاد بودن آن ماده ربط دارد.

 

⁉️ اما دین چه می‌گوید؟

اگر کنار رودخانه هم بودی نباید آب را بی‌خود روی زمین بریزی و این اسراف است.

 

اصل ماجرا مؤدب بودن نسبت به نعمت خداوند است، قدر نعمت خدا را دانستن و احترام آن را نگه داشتن است. بنده نعمت خدا را کوچک نمی‌شمارد و قدر آن را می‌داند ولو به ظاهر کوچک باشد کمی خرده نان باشد! یک دانه برنج باشد! یا...

 

خداوند در وصف مؤمنین می‌گوید:

👈«الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ (۱۹۱ - آل عمران)»

کسانی که در همه حالات ایستاده و نشسته و خوابیده در خلق آسمان و زمین تفکر می‌کنند و می‌گویند خداوندا این‌ها را بیهوده خلق نکردی.

 

این نکته توجه به مخلوق خدا و ارزشمند بودن آن در همه مناسک دینی که با عالم نحوه ارتباطی پیدا می‌کند وجود دارد و به ادب درک محضر و نعمت خداوند تبارک و تعالی بر می‌گردد.

 

👈 مثلا در ادب غذا خوردن، ممکن است کسی از سر حرصش به دنیا بگوید غذا را خوب بجو برای اینکه مواد معدنی آن بیشتر جذب بدن تو شود تا با یک مقدار کم از ماده منفعت بیشتری ببری یا اینکه کسی از سر شهوت به غذا بگوید خوب غذا را بجو که لذت غذا را بیشتر بچشی، یکی هم برای اینکه مقابل اینها باشد و به اصطلاح اهل آخرت و ترک دنیا شود، به کیفیت غذا و لذت بردن از آن توجه نکند! اما مؤمن نه این است و نه آن، یک سیب را هم که می‌خواهد بخورد، قدر آن را می‌داند چون نعمت خداست، خوب به جلوه‌های رحمت خدا در پوست و رنگ و ترکیب و مزه آن دقت می‌کند و از آن لذت می‌برد، غذا را آرام آرام می‌جود تا قدر این نعمت خدا در طعم و مواد مفیدی که در آن است درک کند، چون خدا این میوه را صرفا برای پر کردن معده نیافریده است خواسته است شما از جلوه‌های مختلف آن لذت ببری و استفاده کنی، خواسته است او را در تک تک ابعاد این مخلوقش، ببینی.

 

👈 مثال دیگرش در رعایت نظم است، برخی منظم می‌شوند تا از زمان بهره بیشتری ببرند، تا مطالبی که دارند از دست نرود بهتر استفاده شود و توجیهات از این دست، اما مؤمن می‌داند بیشترین بهره‌ها را خداوند در کم‌ترین زمان‌ها می‌تواند به او بدهد و کم‌ترین بهره‌ها را در بیشترین زمان‌ها می‌تواند از او دریغ کند، چشم او را از آنچه مقابلش است نابینا کند و نسبت به آنچه پنهان است آگاه کند. پس رعایت نظم او به خاطر ترس از بی‌بهره ماندن نیست. چون در مقابل وقتش در برابر خداوند مسئول است برای ذره ذره آن فکر میکند که کاری کند که در آن زمان لازم است، در نتیجه منظم می‌شود.

به امام خمینی گفتند: شما برای چه اینقدر منظم هستی که دیگران با کارهای شما ساعتشان را می‌توانند تنظیم کنند؟ برای اینکه بهره بیشتری از زمان ببری و...؟ پاسخ دادند نه! برای اینکه خدا از ما خواسته است، منظم باشیم.

........................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

می‌گوید:

👈«فلان مسئول ارشد کشور فاسد است! و شاهد آن هم اینکه مثلا دادستان در فلان پروژه  ذیل (مجموعه تحت مدیریت) این مسئول (املاک نجومی) اعلام کرده است این مقدار واگذاری ملک بدون ضابطه رخ داده است.

حالا این آدم اصول‌گرا است جهادی است، چی است؟ چطور این آقا برای انتخابات تایید صلاحیت شده است؟ من نمی‌دانم! و... این بابا فاسد است و تایید صلاحیت می‌شود! این چون با ما است و با چفیه فساد می‌کند نسبت به آن شش تیغه اشکال ندارد! و...»

 

اگرچه این دست ادبیات پشت فرمان تاکسی، در جامعه زیاد است اما فیلمی از یکی از سلبریتی‌های عدالت‌خواه هم با همین ادبیات اخیرا در فضای مجازی زیاد منتشر شده است.

 

🔻 سوال اول: شما چطور به خود اجازه می‌دهید لااقل عوض اینکه بگویید فلانی متهم به فساد است اینقدر راحت حکم فاسد بودن را جاری کنید! مگر شما دادگاه هستید؟! آن هم در پرونده‌ای که خودتان می‌گویید اطلاعاتش معلوم نیست و ایشان هم برای آن به دادگاه رفته و تبرئه شده است و اعلام هم کرده و توضیحات داده.

مشکل بزرگتر هم اینجاست که آنچنان در اتهام خود محکم هستید که وقتی هم فلانی در دادگاه تبرئه می‌شود باز عوض خود، دادگاه را متهم می‌کنید که معلوم نیست چطور این ماجرا را ماست مالی کرده است!

 

🔻خود این سلبریتی در آن کلیپ سوال می‌کند مسئولی که این املاک را به دیگران داده چه کسی است؟ کسانی که گرفته‌اند چه کسانی هستند؟! تقصیر فلانی بود؟ (همان کسی را که متنهم به فساد کرده) یا معاونی چیزی داشت؟!

خب شما که نمی‌دانی چه کسی بوده؟ چطور اتهام می‌زنی؟ حکم صادر می‌کنی؟!

 

🔻اگر مردم معمولی توجه ندارند، شما که می‌دانید در مدیریت‌های کلان، مسئول هر بخش و معاونت، صرفا معاون نیست بلکه خودش یک مسئول با اختیارات تفویض شده است و اوست که ضوابط و امور بخش خود را مشخص می‌کند و باید پاسخ‌گوی آن هم باشد همین معاون نیز خودش چندین معاون دارد و چند لایه از تفویض اختیارات به مسئول زیر دست وجود دارد که فساد در هر سطحی رخ دهد، مسئول مربوطه در همان سطح باید پاسخگو باشد.

مثلا اگر یک پاکبان دست به سرقت زد که شهردار آن منطقه را مجرم نمی‌دانند؟! حتی مسئول بالادست آن پاکبان را هم مجرم نمی‌دانند بلکه خود آن پاکبان باید پاسخگوی فسادی که انجام داده باشد.

 

🔻 به همین خاطر در موراد مختلفی از رئیس قوه ق پیشین در ماجرای طبری تا شهردار سابق تهران در پرونده املاک نجومی در مقابل فساد مسئول زیر دست خود مجرم شناخته نشدند و آن مسئول زیر دست بود که باید پاسخگوی عملکرد خود می‌بود و تنها چیزی که متوجه مسئول ارشد بود اینکه چرا شما اشراف لازم را برای اطلاع نداشته‌اید.

 

🔻 این عدم اشراف لازم هم اگر جنبه جرم‌انگارانه‌ای داشته باشد، متوجه مجموعه نظارتی ذیل مسئول ارشد است، مثلا مسئول بازرسی آن نهاد.

چرا که ممکن است مسئول بالادست تلاش خود را برای اشراف و اطلاع انجام داده اما فساد چنان پنهان و با رعایت ضوابط ظاهری بوده که برای مسئول کلان اثبات نشده است. (کما اینکه در قضیه طبری حتی در دادگاه هم با آرامش کامل اتهامات متوجه خود را انکار می‌کرد و چندین توجیه ظاهری برای آن‌ها ارائه می‌کرد.)

 

ما در تاریخ هم در زیر دستان نبی‌اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) کسانی را سراغ داریم که تخلفاتی می‌کنند و بعد از مدتی معلوم می‌شود و با آنها برخورد می‌شود، پس اصل اینکه مسئول زیر دست یک مسئول فساد کند ثابت نمی‌کند که مسئول ارشد هم فاسد است. در این قضایا هم وقتی فساد مسئول زیر دست معلوم شد با آنها برخورد شد.

 

اصلا اینکه در یک مجموعه بسیار بزرگ با صدها هزار بلکه جمعیت میلیونی افراد زیر دست همه یا حتی در سطح مسئولان بالادست هم هیچ کس تخلفی نکند یک تصویر خیالی است، آنچه حق است اینکه باید پس از معلوم شدن فساد هرکس، با او برخورد شود.

 

🔻 این نکته ربطی به این جناح یا آن جناح هم ندارد بلکه مثلا در مورد برخی اتهامات که در جامعه به رئیس جمهور یا مسئولان ارشد سابق نیز مطرح می‌شود عمدتا مسئول مشخصی دارد که تقصیر متوجه همان مسئول است.

 

🔻 نکته آخر هم اینکه خارج از این باید و نبایدها خوب است بدانیم معمولا مسئولان ارشد در این سطح که ریاست یک قوه متوجه آنها است با توجه به حساسیت‌های رسانه‌ای و نظارت‌های نهادهای مختلف اطلاعاتی که روی شخص آنها وجود دارد اگر هم بخواهند فسادی بکنند نمی‌توانند و خودشان هم حواسشان به عملکردهایشان است و عمده فسادهایی که رخ می‌دهد در لایه‌های پایین‌تر است که چندان اشرافی روی آنها وجود ندارد و یا مسئولیت‌های خاص و برجسته‌تر چندان پیش‌روی آن مسئول نیست.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

⁉️ چرا ما فکر می‌کنیم یک استثناء هستیم؟

فکر می‌کنیم آمریکا با ما یک خصومتی دارد که مثلا با ترکیه ندارد؟ فرق ما با ترکیه و عربستان و مالزی و... چیست؟

 بگوییم آمریکا دنبال منافع خود است، اروپا هم همینطور هرکس به جیب خودش فکر می‌کند.

ما با آنها سرشاخ نشویم آنها با ما کاری ندارند؟!

این توهمی بیش نیست که بخش عمده تلاش آمریکا و هم‌قطارانش برای محدود کردن و ضربه به ما است!

 

⁉️ چرا فکر می‌کنیم احتمال آلوده بودن واکسن خارجی برای ما و عربستان و... متفاوت است؟ چرا فکر می‌کنیم در صورت جنگ بیولوژیکی بودن ویروس کرونا ممکن است هدف اصلی بیماری کرونا ما باشیم؟

 

 ⁉️ چرا با استثناء کردن خودمان این حجم از تحریم خارجی و داخلی برای خودمان می‌آفرینیم؟

 

بله ما یک استثناء هستیم.

اگر باور کردیم همه کارهایی که شیطان می‌کند، هر فسادی که در عالم بوجود می‌آورد، مقصودش ما هستیم و ابلیس و تشکیلات او در عمده فسادها و جنگ‌ها و خون‌ریزی‌هایی که در عالم هست، دستی دارند، نتیجه‌اش این می‌شود که خود را یک استثناء و هدف اکثر این شرارت‌های عالم بدانیم.

 

👈در روایتی زرارة از امام صادق(ع) در مورد آیات ۱۶ و ۱۷ اعراف و کلام شیطان که قسم می‌خورد که حتما بر سر صراط مستقیم انسان‌ها بنشیند، سوال می‌کند:

«لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ* ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ‏؟»

حضرت به او جواب می‌دهند:

«یَا زُرَارَةُ، إِنَّمَا صَمَدَ لَکَ وَ لِأَصْحَابِکَ، فَأَمَّا الْآخَرُونَ فَقَدْ فَرَغَ مِنْهُمْ».

ای زراره شیطان فقط تو و اصحاب تو را قصد می‌کند اما دیگران از آنها فارغ شده است. (کاری که با آنها داشته تمام شده است)

 

اگر در آیه ۱۶ اعراف دقت کنیم، شیطان با تاکید قسم‌ می‌خورد بر سر راه بندگانی که در صراط مستقیم هستند می‌نشینم.

کسی که در صراط مستقیم نیست که در همان مسیر دل‌خواه شیطان است، منحرف کردن او چه سودی برای شیطان دارد؟ الا اینکه ارتباطی به منحرف کردن آنکسی که در صراط مستقیم است پیدا کند.

 

در مسیر دشمنی شیطان، کسانی که در صراط مستقیم نیستند، هیچ ارزشی ندارند، جز شرکت در بازی ضربه زدن به مؤمنینی که در صراط مستقیم هستند. شیطان هر کاری می‌کند هدفش ضربه زدن به ما است.

همه مهره‌هایش را برای کیش و مات کردن ما جابجا می‌کند، ممکن است حتی برخی از به ظاهر مسلمان‌ها را هم تقویت کند، حال معنوی و نماز اول وقت و صدق و... به آنها بدهد تا یک بدل تقلبی از اسلام مقابل ما، پیش روی ناس ایجاد کند.

 

اگر خودمان را العیاذ بالله جای شیطان بگذاریم خیلی عاقلانه و طبیعی است که آن‌هایی که از مسیر اصلی طاعت خدا یعنی ولایت الهی خارج هستند را تقویت کنی تا آنان که در صراط مستقیم هستند به شک و تردید بیافتند.

آنان که اصل مسیر را اشتباه می‌روند هرچه به جزئیات و حواشیشان اضافه شود، جز بر دوریشان نمی‌افزاید.

👈«لاتَزِیدُهُ‏ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ‏ الطَّرِیقِ‏ إِلَّا بُعْدا»

 

ابلیس و تشکیلاتش علاوه بر فسادها و شرارت‌ها گاهی در صلح‌ها و اتحادها هم دست دارند، اگر صلح و اتحادی بتواند به آنان که در صراط مستقیم هستند، ضربه‌ای بزند.

 

اگر ما خود را در صراط مستقیم می‌دانیم و ترکیه و عربستان و... را خیر، باید باور کنیم شیطان فقط با ما کار دارد.

 

در روایت امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب می‌خوانیم:

👈 « یَا عَبْدَ اللَّهِ لَقَدْ نَصَبَ إِبْلِیسُ حَبَائِلَهُ فِی دَارِ الْغُرُورِ فَمَا یَقْصِدُ فِیهَا إِلَّا أَوْلِیَاءَنَا»

این عبدلله بدان که ابلیس دام‌های خود را در دنیا پخش کرده است و قصد نمی‌کند با این دام‌هایش الا شیعیان را.

 

اگر باور کردیم که ابلیس دارای تشکیلاتی از شیاطین انس و جن است و در اکثر شرارت‌هایی که در عالم رخ می‌دهد، دستی دارد و مقصود اصلی او کسانی که در صراط مستقیم هستند، است.

باید بدانیم هدف اکثر شرارت‌های عالم ما هستیم.

........................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

گفتگویی در باب چشم انداز معیشتی طلابی که بنای بر هجرت از قم دارند را شروع کردیم و در قسمت قبل اشاره‌ای به این شد که برای هجرت از قم و وارد شدن به کارهای تبلیغی، نیاز است لااقل یک مدت زمان خوب اگر استعداد تحصیل داریم زحمت بکشیم.

 

اما اگر پیش از آنکه از نظر علمی به نقطه مطلوب و قوت خوب برسیم شرایطی پیش آمد که امکان باقی ماندن در قم برایمان نبود، چه؟ دنیا به آخر می‌رسد؟ تحصیل علم منحصر در قم است؟

 

اگرچه شرط ورود جدی به عرصه تبلیغ برای کسی که استعداد تحصیل را در خود می‌بیند، رسیدن به استحکام علمی است اما حصول استحکام علمی منحصر در قم هم نیست، خدای دستگیر قم، شیراز و اصفهان و مشهد و... هم هست.

به تعبیر امیرالمؤمنین(ع): «لَیْسَ‏ بَلَدٌ بِأَحَقَ‏ بِکَ‏ مِنْ بَلَدٍ، خَیْرُ الْبِلَادِ مَا حَمَلَک‏» هیچ شهرى از شهر دیگر بتو سزاوارتر، و شایسته‏تر نیست، بهترین شهرها شهرى است که ترا پذیرا باشد.

 

مسأله اساسی که همه چیز را مشخص می‌کند، نه شرایط مالی متفاوت اینجا و آنجا، نه شرایط تحصیلی متفاوت اینجا و آنجا است، باید دید تکلیف هر زمان، بودن در کجاست؟ ما به دنبال تکلیف که باشیم، شرایط مالی و  تحصیلی را خدا تأمین می‌کند.

 

در حدیثی نورانی از کتاب کافی، امام رضا(علیه السلام) یکی از یاران خود را دعوت به همراهی خود در سفر به مکه می‌کنند. اما آن فرد پاسخ می‌دهد که پدرم و مادرم به فدایت من خرج راه ندارم.

👈«فَقَالَ لِی: «یَا یَزِیدُ، مَا تَقُولُ فِی الْعُمْرَةِ؟» فَقُلْتُ: بِأَبِی أَنْتَ و أُمِّی، ذلِکَ إِلَیْکَ، و مَا عِنْدِی نَفَقَةٌ، فَقَالَ: «سُبْحَانَ اللَّهِ! مَا کُنَّا نُکَلِّفُکَ‏ و لَانَکْفِیک‏»

حضرت پاسخی می‌دهند که محدود به آن مورد نیست بلکه در دیگر امور زندگی نیز جاری است و آن اینکه اگر ما در مسیر عمل به تکلیفی باشیم که خدا و امام عصرمان برایمان مشخص کرده است، خود خداوند و خود حضرات تکفل هزینه‌های ما را به عهده می‌گیرند.

 

پس مساله اصلی تشخیص تکلیف است، نه مشکلات مالی یا تحصیلی. اما تکلیفمان را چطور تشخیص دهیم؟ آیا ما الان مکلف به هجرت معکوس از قم هستیم؟

 

اگر تردید داریم چه‌کنیم؟ استخاره بگیریم؟ منتظر خوابی، هدایت غیبی و... باشیم؟ مشورت کنیم؟ چه کنیم؟

برای خارج شدن از تردید، برای دل قرص داشتن، خداوند تبارک و تعالی یک راه پیشنهاد داده است، راهی که اگر اهلش بودی بمباران هدایت می‌شوی و از راه‌های غیبی و معمول و... همه جوره اینقدر شما را هدایت می‌کنند که با دل قرص سخت‌ترین تصمیم‌ها را به راحتی می‌گیری.

می‌شوی حاج قاسم که ۱۰۰ نفر ۱۰۰ نفر آدم می‌کشت ولی یک ذره تردید نداشت که رضای خدا و تکلیف او این کار است، می‌شوی امام خمینی که با وجود آن همه تقوا دستور می‌دهد حکومت نظامی باید شکسته شود ولو خون‌ها ریخته شود.

 

مؤمن به واسطه هدایت الهی در مرحله شک و تردید نمی‌ماند. اما شرط این هدایت چیست؟

راهش زحمت خالصانه کشیدن، در راه تکالیف معلوممان است.

👈«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ‏ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ (۶۹- عنکبوت)» جاهدوا یعنی اهل تلاش و زحمت بودن، فینا یعنی هم بدانی در راه غیر خدا مثل هوای نفست نیست هم بدانی در راه خداست این قسمت دومش همان «قَوْلِ النَّبِیِّ ص‏ مَنْ‏ عَمِلَ‏ بِمَا یَعْلَمُ‏ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَم‏» است.

 

📌 وقتی چنین شدی بمباران هدایت می‌شوی با دو تأکید لام ابتدا و نون تأکید «لَنَهْدِیَنَّهُمْ» خدا تعهد می‌دهد که راه‌های مختلف خودش را پیش پایت‌ بگذارد، نه یک راه، چندین راه، منویی باز از گزینه‌ها با ثبات و قاطعیت که شرایط هر تغییری کند باز تکلیف برای شما روشن است.

📌پس اگر می‌دانی فعلا قبل از هجرت تکلیفت خوب درس خواندن یا درس دادن  و تهذیب و... است در راهش خالصانه زحمت بکش، تکلیف هجرتت هم معلوم می‌شود.

.......

باز کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مستند فالکن

🔻 در مستند فالکون که آن را پیش از این معرفی کردم اینکه چطور بعد از خارج شدن صدام و حضور آمریکایی‌ها گروه‌های مقاومت مرحله به مرحله به خصوص با هدایت و کمک ایران رشد می‌کنند و از مین‌های کوچک به مین‌های بزرگ و تله‌های انفجاری و خمپاره و موشک و زدن نیروهای آمریکایی با سلاح‌های دوربرد می‌رسند.
اینکه چطور می‌شود دیگر فضای برای جولان دادن نیروهای آمریکایی تنگ و تنگ‌تر می‌شود و جایی برای باقی ماندن آنها در عراق نمی‌ماند، نشان داده می‌شود.
و قضیه بزرگترین پایگاه آمریکا در عراق در آن زمان که پایگاه فالکون باشد و با همین موشک‌های گروه‌های مقاومت زاغه مهمات آن مورد اصابت موشک‌های گردان‌های حزب‌الله عراق قرار می‌گیرد، مثال خوبی از این مطلب است که مستند حول آن توضیحات خوبی می‌دهد.
لنیک دیدن و دانلود مستند از برنامه تلوبیون

🔻 اگر با مراحل استعمار کهن، نو و فرانو آشنا باشیم و بدانیم که چطور می‌شود استعمارگران مجبور می‌شوند از کشورهای استعمار شده خارج شوند و کار را به دست‌نشانده‌هایی از خود بسپارند و بعد از مدتی نیز با قیام‌های ملی مواجه می‌شوند و شیوه جدید استعمار فرانو را پیش می‌گیرند، نمونه‌ی کوچکی از آن را در همین مستند و قضایای عراق مشاهده می‌کنیم.
فی‌الجمله اینکه نظیر همان سیر تاریخی را بعد از خروج آمریکا از عراق و افغانستان باید انتظار داشته باشیم و نباید فکر کنیم آمریکا این هزینه‌های بسیار زیاد خود را بی‌خیال می‌شود و به راحتی میدان را برای حضور نیروهای حزب‌الله خالی می‌کند.
بلکه مرحله به مرحله‌ شکل سخت و هزینه‌های کشت و کشتار و مادی آن به ظاهر کم می‌شود و درگیری پیچیده‌تر می‌شود.
 بعد از خروج آمریکا از عراق که با توجه به رشد گروه‌های مقاومت بعد از مدت زمانی طبیعی به نظر می‌رسد باید به انتظار نوع جدیدی از نفوذ و درگیری باشیم. ظاهرا در قضیه عراق آمریکا تلاش دارد در مرحله دوم استعمار یعنی استعمار نو شرایط را به نفع خود حفظ کند.
البته مرحله استعمار نو پلی موقت برای رسیدن به استعمار فرانو است و چیزهایی مثل اعتراضات عراق و جوکرهای نوجوان عراقی که در سال ۹۶ شاهد بودیم هم نوک کوه یخ آن است.

البته در افغانستان قضیه کمی فرق می‌کند و ظاهرا آمریکا وقتی از استعمار نو در افغانستان نتیجه نگرفت و با توجه به وضعیت فرهنگی افغانستان از ورود به مرحله استعمارفرانو ناامید شد، صحنه جدیدی را طرح ریزی کرده است که هدف اصلی آن ناامن کردن منطقه است و این طرح را از مدت‌ها قبل داشته‌اند.
پیشنهاد می‌کنم دو صحبت حضرت آقا در مورد طالبان هم در همین رابطه مطالعه کنید.

در صحنه جدید یا خود طالبان بعد از مدتی دست به افراط و کشتار می‌زند و منطقه را ناامن می‌کند و موجبات واکنش ایران را فراهم می‌کند که مطلوب آمریکا است یا اینکه طالبان بر مشی ظاهری فعلی خودش باقی می‌ماند که آنگاه با کمک رسانه به دنبال قیام‌های مردمی و درگیری‌های منطقه‌ای و حضور دیگر همسایگان در افغانستان و چندپارچه کردن افغانستان می‌رود و باز هم منطقه ناامن می‌شود.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻بنده خدایی این جمله را برایم فرستاده بود:

دموکراسی از نظر خمینی یعنی مردم حق دارند برای خودشان تصمیم بگیرند و شاه را عوض کنند اما حق ندارند برای خودشان تصمیم بگیرند و ولی فقیه را عوض کنند!

 

🔰 پاسخ دادم:

🔻 واقعیت این است که آن دموکراسی که خمینی می‌گوید و دموکراسی که غرب می‌گوید کاملا متفاوت هستند و اتفاقا چیزی که معمول مردم ما از دموکراسی تصور می‌کنند هم با آنچه هرکدام از آن دو می‌گویند، بسیار متفاوت است.

 

🔻 آن دموکراسی‌ که معمولا مردم ما تصور می‌کنند در عالم در جریان است این است که توده مردم به نحو مطلق حق تعیین سرنوشت خود را دارند، هر تصمیمی که آنها گرفتند، باید اجرا شود.

اما مثلا در انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی دموکراسیشان ذیل پادشاهی و ملکه است و مردم تا جایی حق تعیین سرونشت خود را دارند که به اختیارات گسترده ملکه و خاندان پادشاهی و دارایی‌های آنها مربوط نباشد!

 

🔻 لابد فکر می‌کنید پادشاهی در انگلستان یک مقام تشریفاتی است؟! برای اینکه معلوم شود، چه اختیارات گسترده و اموال گسترده‌ای در دست ملکه انگلستان است، پیشنهاد می‌کنم، مستند «رمز و راز ملکه» را ببینید.

 

🔻و باز لابد فکر می‌کنید انگلستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس فقط یک استثناء در جهان دموکراسی امروز هستند اما خوب است بدانید کشورهایی مثل سوئد، بلژیک، هلند، نروژ، ژاپن، استرالیا، کانادا، نیوزلند، اسپانیا نیز نمونه‌های دیگری از کشورهایی هستند که دموکراسی آن‌ها ذیل حکومت پادشاهی است!

 

🔻 اما این آخر قصه نیست در کشورهایی هم که پادشاه ندارند، اینطور نیست که باز توده مردم حق تعیین سرنوشت خود را به نحو مطلق داشته باشند. مثلا دموکراسی در آمریکا حتی در ظاهر هم حق تعیین سرنوشت را به توده مردم نمی‌دهد و بلکه یک افراد خاصی در دو مجلس که یکی ترکیب آن براساس جمعیت ایالت‌ها و یکی بر اساس تعداد ایالت‌ها مشخص شده است، به عنوان نخبگان سیاسی اجتماعی انتخاب می‌شوند و بعد این افراد رئیس جمهور را انتخاب می‌کنند، ولو نظر اکثریت از توده مردم با فرد دیگری باشد اما آنچه قانونی است رای اعضای این دو مجلس است.

 برای آشنایی بیشتر با ساختار حکومت آمریکا و مدل انتخاب رئیس جمهور پیشنهاد می‌کنم مستند «قصه فیل و الاغ» را ببینید.

 

اما واقعش! این حداقل از نمایش دموکراسی غربی هم فقط در ظاهر است و در واقع این لابی‌های ثروتمند صهیونیستی هستند که با ابزار رسانه و پول مشخص می‌کنند که قدرت سیاسی در دست چه اشخاصی باشد و چه قانون‌هایی مصوب شود ولو مثلا جنبش ۹۹ درصدی مردم آمریکا شکل بگیرد باز محکوم به شکست است.

برای آشنایی بیشتر با این دست‌های پشت صحنه نیز پیشنهاد می‌کنم مستند «لابی صهیونیستی در آمریکا» یا «روزی روزگاری ترامپ» را ببینید.

 

🔻 نکته جالب توجه دیگر در مورد دموکراسی غربی هم احترام آنها به دموکراسی و رای مردم در دیگر کشورها است که توهمی بیش نیست و آمریکا در هر کجای دنیا از اوکراین تا شیلی و ونوزوئلا و آرژانتین و مصر و الجزایر و ایران و... هرجا که باشد هر مردمی علیه رژیم‌های متمایل به آمریکا و دیگر همدستانش قیام کنند، آنها به خود اجازه می‌دهند در این کشورها با کودتا یا حمله نظامی فرق نمی‌کند به هر حال حکومت متمایل به خود را به قدرت بازگردانند.

 

📌 راستی مسخره‌ترین مجلس و دموکراسی دنیا نیز در سازمان ملل متحد وجود دارد، سازمان مللی که قانونا اگر همه کشورها یک رای داشتند، یک ابرقدرت می‌تواند آن را وتو کند! اکثریت دنیا مقابل چندابرقدرت پیروز جنگ جهانی دوم پشم هم حساب نمی‌شوند!

🔻 و اما آن دموکراسی که خمینی و شاگرد مکتبش خامنه‌ای می‌گویند: در این دموکراسی، میزان رای مردم و قانون خداست، حتی خمینی نیز یک رأی بیشتر ندارد و او مهم‌ترین محافظ جمهوریت است. اگر او نباشد:

👈 «دیکتاتورى مى‏‌شود. آن که جلو مى‏‌گیرد از اینکه رئیس جمهور دیکتاتورى نکند، آن که جلو مى‏‌گیرد از اینکه رئیس ارتش دیکتاتورى نکند، رئیس ژاندارمرى دیکتاتورى نکند، رئیس شهربانى دیکتاتورى نکند، نخست وزیر دیکتاتورى نکند؛ آن فقیه است. آن فقیهى که براى امّت تعیین شده است، و امام امّت قرار داده شده است، آن است که مى‏خواهد این دیکتاتوری‌ها را بشکند و همه را به زیر بیْرَق اسلام و حکومت قانون بیاورد. اسلام، حکومتش حکومت قانون است؛ یعنى قانون الهى، قانون قرآن و سُنَّت است. و حکومت، حکومتِ تابع قانون است؛ یعنى خود پیغمبر هم تابع قانون، خود امیر المؤمنین هم تابع قانون، تخلّف از قانون یک قدم نمى‏‌کردند و نمى‏‌توانستند بکنند. خداى تبارک و تعالى مى‏‌فرماید که اگر چنانچه یک تخلُّفى بکنى، یک چیزى را به من نسبت بدهى، تو را اخذ مى‏‌کنم، و وَتینَت‏ را قطع مى‏‌کنم. « صحیفه امام ؛ ج‏ ۱۱؛ ص: ۲۲.»

 

🔻 در دموکراسی خمینی، مردم مقابل هیچ کس جز قوانین الهی خاضع نیستند. حتی وقتی در سال ۶۲ برخی ادعا می‌کنند چرا مردم رای دهند و ولی فقیه یا جمعی از فقها عوض نمایندگان مردم سرنوشت مردم را مشخص کنند.

در ۹ اسفند ۱۳۶۲ می‌گوید:

👈 «انتخابات‏ در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروه‌هاست. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است. و انتخابات براى تأثیر سرنوشت شما ملت است. از قرارى که من شنیده‏ام در دانشگاه بعض از اشخاص رفته‏اند گفته‏‌اند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا مى‏‌گفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافى با حق مجتهدین است، آنجا شکست خورده‏‌اند حالا عکسش را دارند مى‏‌گویند. این هم روى همین زمینه است، [...] این طور نیست که انتخابات را باید چند تا مجتهد عمل کنند.»

 

📌 برای اینکه تفاوت واقعی دموکراسی از منظر خمینی و غربی‌ها را معلوم کنیم به گذشته خمینی‌ها که همیشه دوشادوش مردم برای اقامه عدالت جنگیدند بنگریم و گذشته غربی‌ها یک تاریخ را جنایت و خون‌ریزی کردند و حال، همان‌کارها را با کت و شلوار اتوکشیده و ظاهر دموکراسی می‌کنند.

.......

باز کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰صادق زیبا کلام در پست‌هایش نوشته بود:

👈«ماکان نوه یک‌ساله‌ام سرماخورده بود و ناآرامی می‌کرد. غروب به‌اتفاق دخترم مریم بردیمش پارک کوچک سعادت‌آباد نزدیک منزلمان. خیلی شلوغ بود صدها نفر آنجا بودند. پایین پارک مسجدی هست رفتم آنجا برای نماز. خشکم زد.۲۰نفر هم نیامده بودند که ۱۰،۱۵نفرشان به‌واسطه کهولت سن پشت صندلی نماز می‌خواندند. چه کرده‌ایم؟»  برخی دوستان حزب‌اللهی در واکنش به این مطلب، مسئولیت یا در حقیقت قصور را متوجه عملکرد مرحوم هاشمی‌رفسنجانی، لیبرال‌ها،خاتمی، روحانی و حتی احمدی‌نژاد دانسته بودند و مرقوم فرموده بودند که حزب‌اللهی‌ها نقشی در اداره کشور نداشته‌اند.

 

و جواب داده بود که:

👈جریان فکری و اجرایی که قدرت اصلی را ظرف ۴۰ سال گذشته برعهده داشته است هیچ وقت نمی‌خواهد کوچکترین مسئولیتی را در قبال عملکرد خود بپذیرد.

بعد هم نام مجموعه نهادهاییمختلفی که به ادعای او در دست حزب‌الهی‌ها است را یادآور شده بود.

................

🔰 زیبا کلام یک ادعای غلطی دارد و از میان پاسخ‌هایی که به او داده شده برخی را گزینش می‌کند و یک جواب اشتباه حواله می‌کند.

 

در واقع اگر مطالب زیبا کلام را دنبال کنید ادعای کامل او این است که در سعادت آباد نزدیک یک پارک شلوغ، یک مسجد خلوت بوده است و این شاهدی بر این است که دین‌داری در این کشور تضعیف شده است پارک‌ها شلوغ و مسجدها خلوت شده است و علت این تضعیف دین‌داری هم حکومتی شدن دین و حاکم شدن رجال مذهبی است.

 

⁉️ اما سوال اول اینکه مثلا در آذربایجان یا عراق یا ترکیه کشورهای عربی خلیج که حکومت در دست رجال مذهبی نیست، وضعیت ۴۰ الی ۵۰ سال گذشته چطور بوده است؟ روند دین‌داری با این شاخصه‌هایی که معمولا شما ارائه می‌کنید چطور است؟ الان در آذربایجانی که بیش از ۸۰ درصد شیعه هستند و هم‌جنس‌گرایان آزادانه در خیابان رژه تدارک می‌بینند، مقصر حاکمیت دینی است؟!

 

⁉️ اصلا اروپا و آمریکا چه؟ پیشنهاد می‌کنم فیلم‌ها و عکس‌های ۸۰ تا ۹۰ سال پیش از این اروپا و آمریکا را در کنار سواحل و خیابان‌ها ببینید که چه پوشش کاملی داشته‌اند! و لابد در زمان حال از شهرک‌های متعدد کاملا برهنه آنها که با فروشگاه، جنگل، ساحل، هتل و ... همه لخت مادرزاد هستند، هم خبر دارید! آنجا هم لابد حاکمیت دینی موجب تضعیف دین‌داری مردم شده است؟!

 

🤔 اگر بنا به قضاوت روند وضعیت دین‌داری مردم ایران است، باید سیل عظیم فساد اخلاقی و بی‌بند و باری که تمام دنیا را دارد با خود می‌برد دید، باید تقویت شدن این سیل با متصل شدن شبکه‌های مجازی و راحت شدن نفوذ آن به خانه‌ها را هم دید، باید کوچک شدن دنیا و افزایش سرسام آور شبکه‌های مروج انواع فیلم‌های مستهجن و وارد شدن سیل عظیم آن به دهکده کوچک جهانی را هم دید! تا متوجه شویم این روند بی‌حجابی یا خلوت شدن برخی مساجد خصوصا در مناطق مرفه نشین شهرها متاثر از فضای جاری در عالم است نه متاثر از حاکمیت دینی! و کشورهایی که هیچ حاکمیت دینی در آنها نیست، به مراتب وضعیت بدتری را نسبت به ما دارند.

 

⁉️ و اما سوال دوم؟!

در این سیل عظیم، شما وضعیت کنونی ما را با وضعیت چه زمانی می‌خواهید مقایسه کنید؟ چرا ابتدای انقلابی که به یک باره به علت یک شور و هیجان فضای انقلاب، بخش زیادی از مردم حزب‌الهی چادری و انقلابی در متن اجتماع حاضر شدند و طیف‌های خاکستری را نیز با خود همراه کردند را ملاک قرار می‌دهید؟! خوب است بدانید در همان موقع مساجد مناطق مرفه نشین وضعیت حجاب در دانشگاه‌ها و پرستاران و زنان بالاشهری یا سواحل شمال و... چندان تعریفی هم ندارد! تا جایی که در همان زمان راه‌پیمایی‌های چندین روزه علیه حجاب داریم.

شما در امروز پارک شلوغ کنار مسجد خلوت در یک منطقه مرفه نشین و خوش آب و هوا را مثال می‌زنید، من سینما و کاواره شلوغ در کنار مسجد خلوت در یک منطقه متوسط شهر را در پیش از انقلاب برای شما مثال می‌زنم. چرا شما وضعیت کنونی ما را با پیش از نقلاب مقایسه نمی‌کنید؟!

 

⁉️ و سوال سوم اینکه اگرچه ما عقب‌رفتن در ملاک‌هایی مثل نماز و شلوغی مساجد و حجاب را قبول نداریم و می‌گوییم بنا به شواهد و برخی آمار در مقیاس جمعیت، تعداد نمازخوان و مساجد و مسجدی‌ها نسبت به پیش انقلاب افزایش پیدا کرده است اما از شما می‌پرسیم حتی اگر هم در این ملاک‌ها عقب رفته باشیم، مگر ملاک برای دین‌داری فقط شعائر مذهبی مثل حجاب و مسجد است؟ شعائری چون زیارت و مراسمات اعتکاف و عزاداری، شرکت در امور خیریه و اردوهای جهادی و... که کثرت آن با حتی دو دهه قبل هم قابل مقایسه نیست را هم ببینید! در نظام اولیت‌های دین کدام مورد اهمیتش بیشتر است؟

 

📌 با توجه به این‌ها باید به جمهوری اسلامی یک آفرین و خسته نباشید حسابی گفت که در این دنیای رو به فساد و سیل بنیان‌کن اینطور مقاوم ایستاده است و پیشرفت کرده است.

🔰 اما تذکری هم در باب آن جواب گزینشی و پاسخی که به آن داده بودید: قبول داریم که بخش کوچکی از مجموعه‌هایی نظارتی و اجرایی در دست مجموعه‌های حزب‌الهی بوده و هست اما کارنامه آنها چطور است؟ هرجا سیل و زلزله و کرونا و سازندگی و محرومیت است، این مجموعه‌ها حاضر هستند، هرجا مردم به کمک و حمایت نیاز دارند این مجموعه‌ها اولین نفر هستند، گزارش عملکرد خود را هم می‌دهند نه اینکه مثل شما میلیاردها از مردم پول بگیرند که برای مردم مستضعف خانه بسازند و معلوم نشود چه شد و چه نشد؟ هرجا دست رد شده و درمانده آقایان مقابل غرب است این حزب‌الهی‌ها و مجموعه‌هایشان حاضر هستند، هرجا پرچم افتخار بلند است، واکسن باشد یا امنیت یا هسته‌ای، این حزب‌الهی‌ها و مجموعه‌هایشان حاضر هستند.

 

📌کارنامه عملکرد آقایانی که شما برایشان سینه چاک می‌دهید با اینکه بیش از ۹۵ درصد بودجه کشور در دستشان بوده است، در کنار کارنامه همه مجموعه‌های مذهبی (با کم‌تر از نیم‌درصد بودجه) و نظامی (با نزدیک فقط ۳ درصد بودجه)  که ذکر کردید، برای هر منصفی واضح است.

.......

باز کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

 

  • حمید رضا باقری