شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی
  • ۰
  • ۰

🔻 در نهج‌البلاغه روایتی آمده است که از حضرت امیر (علیه‌السلام) سؤال می‌شود: «عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ ص غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ» اینکه پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) می‌فرمودند: ریش‌های سفید خود را تغییر دهید و شبیه یهود نشوید الان هم صادق است؟! [یعنی سنت یهودی‌ها این بوده است که پیرمردها ریش‌های سفید خود را رنگ نمی‌کرده‌اند و حضرت به آنها امر می‌کنند که ریش‌های خود را رنگ کنید و شبیه یهود نباشید.]

🔻 حضرت امیر (ع) پاسخ می‌دهند: «إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ» پیامبر (ص) این سخن را وقتى فرمود که شمار اهل دین اندک بود، «فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَار» اما امروز که سفره اسلام گسترده شده، و استوار و پابرجا گشته، هرگونه دوست دارید عمل کنید.

✔️ ممکن است کسی بگوید: پس تشبه به یهود وجهی نداشت، آنچه مهم بود اینکه ما مقابل دشمنان، قوی جلوه داده شویم و حضرت به‌خاطر این علت، حکم کردند که ریش‌های خود را رنگ کنید.

🔻 جواب می‌دهیم بله علت اصلی دستور پیامبر اکرم (ص) به رنگ‌کردن ریش، به جهت‌نمایش قدرت بود و الان که نیازی به نمایش قدرت نیست حکم لزوم رنگ‌کردن ریش نیز برداشته شد؛ اما چرا پیامبر اکرم (ص) شبیه به یهود نشوید را به‌عنوان علت حکم لزوم رنگ‌کردن ریش بیان کردند؟! وجه آوردن این تعلیل چه بود؟!

🔻نبی مکرم اسلام (ص) در کلام خود دو مطلب را بیان می‌کنند که با توضیح امیرالمؤمنین (ع) قیود آن برای ما روشن می‌شود. پیامبر (ص) در ضمن اینکه یک حکم جزئی لزوم رنگ‌کردن ریش را بیان می‌کنند در ضمن آن یک حکم عام عدم جواز تشبه به یهود را نیز می‌آورند یعنی در واقع نسبت این حکم خاص که در ضمن آن حکم عام بیان می‌شود عملاً بیان یک مصداق و حکم عام است.

این حکم مصداقی، هم مصداق لزوم قوی جلوه دادن ما مقابل دشمن است و هم مصداق لزوم عدم تشبه به یهود (دشمنان) است.

در واقع عدم تشبه به یهود علت آن حکم نیست، حکمت است و حکمت هرجا بود حکم هم می‌آید ولی اگر نبود معلوم نیست حکم رفع شود چون ممکن است وجه دیگری مثل لزوم قوی نشان دادن خود مقابل دشمنان برای باقی بودن آن حکم باقی باشد.

🔻 در کلام حضرت امیر (ع) معلوم می‌شود این حکم عام عدم تشبه به یهود، مطلق نیست، حضرت می‌فرمایند: این حکم عام عدم جواز تشبه به یهود، مربوط به شرایطی است که جامعه اسلامی یک اتساع و قدرتی ندارد و در فضای تقابل با یهود و نصارا است، در این فضا شما نباید به یهود تشبه پیدا کنید و به هر نحو تا وقتی که این تشبه شما در فضایی است که یهود دست برتر یا مساوی با شما و در تقابل شما را دارد حرام است.

🔻در این چنین فضایی شما اگر بخواهید با شبیه شدن به آن دشمنان برای خود یک هویت متکی به آنها درست کنید جایز نیست، اما وقتی آنها در موقعیتی نیستند که موضوعیت داشته باشند، عمل شما نسبت به آنها لابشرط است، هرطور که خودتان به مصلحت می‌دانید عمل کنید، دیگر یهود و نصارا در تصمیم‌گیری شما دخیل نیستند.

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 در زیارت ناحیه مقدسه، یکی از سلام‌هایی که حضرت حجت (عج) به ابا عبدالله (علیه السلام) می‌دهند، این است که: «السَّلَامُ عَلَى مَنْ تَوَلَّى دَفْنَهُ أَهْلُ الْقُرَى‏»

این تعبیر را به اشتباه ترجمه کرده‌اند به: سلام بر کسی که بادیه نشینان یا دهاتی‌ها دفن او را به عهده گرفتند.

🔻 بعد همین این ترجمه اشتباه در روضه خوانی‌ها برای اباعبدالله (علیه السلام) رسوخ کرده است که دهاتی‌ها شما را خاک کردند و عملا نوعی تصغیر و تحقیر روستایی‌ها در آن صورت می‌گیرد، انگار در شأن امام  نبوده است که دهاتی‌ها او را به خاک بسپارند بلکه باید شهری‌های با فرهنگ چنین می‌کرده‌اند، این توصیف در حالی است که بیشترین همنشینی با فقرا و توده مردم را همین حضرات داشتند.

🔻 متاسفانه در یکی از مجالس وداع با پیکر شهید رئیسی نیز مداح می‌خواست گریز بزند به مداحی برای امام حسین (علیه السلام) و می‌گفت: شهید رئیسی را هم مثل حضرت، اول دهاتی‌ها پیدا کردند! انگار که در شأن ایشان این بوده که شهری‌های باکلاس ایشان را پیدا کنند!

🔻 این فهم، نه تنها با فرهنگ دین و اهل بیت سازگاری ندارد بلکه از نظر لغتی نیز بطلان آن واضح است، چون «الْقُرَى»‏ جمع «اَلْقَرْیَة» است و «اَلْقَرْیَة» به معنی جایی است که مردم در آن مجتمع هستند، چه شهر باشد و چه روستا، در اصطلاح خودمان آبادی (اعم از شهر و روستا) شاید معادل آن باشد. مثلا در آیه ۷۵ نساء آمده است: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها» ما را از این آبادی که اهل آن به ما ظلم می‌کنند، نجات ده و یا در آیه ۹۷ اعراف می‌گوید: «أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰٓ أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَآئِمُونَ» و یا در جای دیگری در آیه ۱۰۱ اعراف می‌گوید: «تِلْکَ الْقُرى‏ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنات‏...» و ...

 

🔻 تعبیر «السَّلَامُ عَلَى مَنْ تَوَلَّى دَفْنَهُ أَهْلُ الْقُرَى‏» اشاره به غصه خوردن حضرت به این نیست که افراد سطح پایین شما را دفن کردند، چون طبق روایات غسل و دفن معصوم اختصاص به معصوم دارد و داریم که امام سجاد (علیه السلام) از طریق اعجاز و طی الارض به آنجا آمدند و ساکنان غاضریه از قبیله بنی اسد ایشان را در دفن پیکرهای مطهر کمک کردند.

بلکه غصه خوردن حضرت از این است که اقوام و آشنایان حضرت همه به شهادت رسیده یا در اسارت بودند و کسی از نزدیکان نبود که آنها را تشییع کند و به خاک بسپارد بلکه غریبه‌ها و اهل آبادی‌ها حضرت را به خاک سپردند.

🔻 اگر هم برخی بین مدینة و قُرَى‏ تفاوت گذاشته‌اند و گفته‌اند مدینه وجه متمدن به دین و قُرَى‏ مقابل آن است به هر حال فرقی در شهری و روستایی بودن نمی‌گذارد بلکه وجه متمایزش در با فرهنگ دینی و غیر آن بودن است.

🔻 اصل نکته به نظر می‌رسد همین بود که عرض شد اما بر فرض هم ترجمه اشتباه بادیه نشین‌ها یا دهاتی‌ها درست می‌بود اما این توصیف در تطبیق با دهاتی‌ها و روستا نشین‌های الان متفاوت است، آن زمان بادیه نشین‌ها چندان اهل فرهنگ و دین و رعایت آداب نبودند اما امروزه این چنین نیست و بلکه از نظر دین‌داری و فرهنگ روستا نشینان و دهاتی‌ها برتر از شهری‌ها هستند، پس حتی اگر آن ترجمه اشتباه را هم بخواهیم ملاک قرار دهیم باز استفاده از آن تعبیر و قیاس به روستایی‌های این زمانه اشتباه در اشتباه است!

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 یکی از آیاتی که بحث فقهی و اصولی زیادی میان فقها نسبت به آن صورت گرفته است آیه 61 سوره مبارکه توبه مشهور به آیه « أُذُنُ» است:

«وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم‏»

🔻در این آیه خداوند به منافقانی اشاره می‌کند که پیامبر(ص) را آزار می‌دهند «یُؤْذُونَ النَّبِیَّ» و به حضرت انتساب می‌دهند که پیامبر أُذُنُ است یعنی فقط گوش است، هرچه به او می‌گویند باور می‌کند و نمی‌تواند درست و نادرست را از هم تشخیص دهد. خداوند در مقابل این ذم آنها حضرت را مدح می‌کنند و به آنها پاسخ می‌دهد: «هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکم» او گوش خوبی برای شما است، در مقابل زود باوری که تصدیق ظاهری و باطنی بود و مذمت داشت خداوند حضرت را مدح می‌کنند یعنی تصدیق او فقط ظاهری است نه باطنی. این تصدیق نبی مکرم اسلام را به معنای باور حرف خود نگیرید، او نسبت به جامعه شما «لَکُمْ» شنوای خوبی است یعنی چنین نیست که هرکس هرچه گفت او باور کند بلکه شما را ضایع و رسوا نمی‌کند و چنین نیست که آنچه هرکدام از شما می‌گویید را تصدیق  واقعی هم بکند، بلکه او «یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ» فقط نسبت به خداوند و مؤمنین است که باور قلبی هم دارد او یک رحمت خاصه نسبت به مؤمنین شما است «وَ رَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ». آنجا سخن از أُذُنٌ بود اینجا سخن از ایمان است آنجا «لَکُمْ» بود اینجا «مِنْکُم» است. در فراز دوم آیه از میان توده جامعه، مؤمنین را تخصیص می‌زند و به ایمان پیامبر به مؤمنین اشاره می‌کند. جنس اذن فقط تصدیق ظاهری است اما جنس ایمان تصدیق ظاهری و واقعی باهم است. اذن بودن نسبت به توده جامعه بود «لَکُمْ» اما ایمان نسبت به بعض جامعه اسلامی «مِنْکُمْ»که مؤمنین باشند است.

🔻ایمان به مؤمنین از جنس ایمان به خداوند است و در یک سیاق و در کنار هم می‌آید «یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ» البته یک تفاوت بین ایمان به خداوند و ایمان به مؤمنین است که ایمان به خداوند با حرف «باء» متعدی شده است و ایمان به مؤمنین با حرف «لام» و این تفاوت به این برمی‌گردد که ایمان وقتی با باء متعدی شد، تصدیق به اصل وجود آن مدخول است و وقتی با لام متعدی شد تصدیق خود مدخول به است. مثلا «وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ یَنْبُوعا» (اسراء:90) به پیامبر می گفتند اگر برای ما از زمین چشمه‌ای بجوشانی آنچه می‌گویی را تصدیق می‌کنیم و یا در جای دیگری در باب ایمان آوردن لوط به ابراهیم علیهما السلام می‌گوید: « فَآمَنَ لَهُ لُوط» (عنکبوت:26) لوط وجود نبی مکرم را تصدیق نکرد بلکه درستی سخن و دعوت او را تصدیق کرد.

✔️ کسی چون حضرت آقا بارها از این آیه در تایید رویکرد مردمی امام خمینی و اعتماد ایشان به جامعه مؤمنین استفاده می‌کنند. امام خمینی در موضوعات مختلف رویکرد مردمی داشتند و با به میدان آوردن مردم سخت‌ترین مشکلات را حل می‌کردند، مثلا حضرت آقا برای توضیح مبنای معرفتی این رویکرد امام چنین می‌گویند:

«این ملت بزرگ، ملت خوبى است. امام عظیم‌الشأن، این ملت را خوب شناخته بود و من هیچ‌کس را مثل آن بزرگوار ندیدم که با خصوصیات این ملت، اینگونه آشنا باشد و به او اینطور ایمان داشته باشد. همینطور که در قرآن راجع به پیغمبر (صلى‌الله علیه و آله) هست که فرمود: «یُؤْمِنُ بِاللّٰهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ‌» ، امام به این ملت ایمان داشت.» 📖 (مراسم تنفیذ ریاست جمهوری حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی ۱۲/۵/۱۳۷۲)

🔻 نتیجه این نگاه این می‌شود که اگر جامعه مؤمنین را برای حل مشکلات کشور دعوت کردی و به میدان آمدند حالا به آنها اعتماد کن و آنها را تصدیق حقیقی و قلبی نما و کار را به آنها بسپر، یعنی بر ادعای جامعه مؤمنین ترتیب اثر واقعی ده.

🔻در روایتی صحصح السند از کتاب کافی اسماعیل فرزند امام صادق (ع) تصمیم می‌گیرد سرمایه‌اش را به کسی بسپرد که بر روی آن تجارت کند،‌ حضرت به او می‌گویند: «یَا بُنَیَّ أَ مَا بَلَغَکَ أَنَّهُ یَشْرَبُ الْخَمْرَ فَقَالَ إِسْمَاعِیلُ هَکَذَا یَقُولُ النَّاسُ فَقَالَ یَا بُنَیَّ لَا تَفْعَلْ» ای فرزندم نشنیده‌ای که مردم می‌گویند او شراب می‌نوشد؟ اسماعیل می‌گوید: بله، مردم چنین می‌گویند. حضرت می‌فرمایند: پس سرمایه‌ات را به او نده؛ اما اسماعیل برخلاف توصیه حضرت سرمایه‌ را به او می‌دهد و سرمایه نیز به باد می‌رود. پس از این ضرر، حضرت مجدد اسماعیل را هنگام طواف حج می‌بینند که خطاب به خداوند می‌گوید: «اللَّهُمَّ أْجُرْنِی» خداوندا این زیان مرا جبران نما، حضرت به او می‌گویند: «مَهْ یَا بُنَیَّ فَلَا وَ اللَّهِ مَا لَکَ عَلَى اللَّهِ [هَذَا] حُجَّةٌ وَ لَا لَکَ أَنْ یَأْجُرَکَ» فرزندم توقف کن، به خدا چنین نیست که تو حق و حجتی بر خداوند داشته باشی که زیان تو را جبران کند تو شنیدی که مردم می‌گویند: او شراب می‌خورد و به او اعماد کردی. اسماعیل پاسخ می‌دهد: من که ندیده بودم فقط از مردم شنیدم و حضرت پاسخ می‌دهند: «یَا بُنَیَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ- «یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ‏» یَقُولُ یُصَدِّقُ اللَّهَ وَ یُصَدِّقُ لِلْمُؤْمِنِینَ فَإِذَا شَهِدَ عِنْدَکَ الْمُؤْمِنُونَ فَصَدِّقْهُمْ...» این فرزندم خداوند در کتابش می‌گوید نبی مکرم اسلام خداوند را تصدیق می‌کرد و مؤمنین را تصدیق می‌کرد پس اگر مؤمنین نزد تو شهادتی دادند آنها را تصدیق کن.

🔻در این حدیث تعبیر مؤمنین بر جامعه مؤمنین تطبیق می‌شود نه اینکه فرد فردی که برای اسماعیل خبر آورده بودند و ایمان این فرد فرد ثابت شده باشد بلکه این جامعه به وجه ایمانی‌اش به نحو عام مجموعی باید مورد تصدیق اسماعیل قرار می‌گرفت و این جامعه به حیث جمعی‌اش ایمانش از قبل احراز شده است و حضرت می‌گویند اگر چیزی در بین این جامعه وجود دارد آنها را تصدیق کن.

🔻فقها از این آیه برای حجیت خبر واحد عادل نیز استفاده‌ کرده‌اند به این ترتیب که وقتی ایمان پیامبر(ص) به مؤمنین مورد مدح خداوند قرار گرفته است، این دلالت بر حُسن آن دارد و حُسن آن دلالت بر جواز دارد. پس اگر شما مؤمنی را تصدیق کردی و مفاد شهادت او را مطابق واقع قرار دادی نسبت به این عمل خود حجیت به معنای معذریت داری.

✔️ تذکر: این تصدیق جایی که علیه مؤمنین دیگر باشد به نحویی که تصدیق او موجب شود حقوق آن فرد نفی شود از این آیه اثبات نمی‌شود مثلا مؤمنی علیه مؤمن دیگر شهادت دهد که او شرب خمر انجام داده است و شما بدون تحقیق و فرآیند قضایی مشخص آن، بخواهی علیه مؤمن حد را جاری کنی، این برداشت منافات با رحمة بودن بر همه دارد و ادله مربوط به قضاوت و لزوم اقامه بینه و... اطلاق حجیت ادله خبر واحد را تخصیص می‌زند. در حدیث اسماعیل نیز آن فرد حقی بر اسماعیل نداشت که با ترتب اثر دادن اسماعیل به شهادت مؤمنین علیه او حق او ضایع شده باشد بلکه ترتب اثر دادن اسماعیل بر حرف مردم منجر به احتیاطی نسبت به اموال خودش می‌شود و قرار نبود اسماعیل بدون فرآیند قضایی نسبت به آن فرد حکم کند.

 ⁉️ اشکالی ممکن است مطرح شود که ما در حجیت خبر واحد به دنبال حجیت به معنای لزوم اتباع بر اساس مفاد خبر واحد هستیم نه جواز عمل بر اساس آن و صرفا اثبات معذریت. اینجا جواب‌هایی می‌شود داد یکی اینکه اجماع مرکب داریم و هرکس جواز را نسبت به حجیت عمل بر اساس خبر واحد پذیرفته در مواردی که خبر واحد عادل حاکی از حکم لزومی شارع است همان وجوب را گفته. یک جواب دیگر اینکه امام در روایت اسماعیل بر اساس آیه امر به لزوم تصدیق کردند «فَصَدِّقْهُمْ» و این امر در این روایت تفسیریه ظهور در وجوب دارد و بنابر این مفاد آیه صرف مطلوبیت را ثابت نمی‌کند بلکه شدت مطلوبیت به نحو الزام را ثابت می‌کند.

⁉️ اشکال دیگری ممکن است مطرح شود که آنچه از مفاد آیه ثابت شد اعتماد به مؤمنین به حیث جمعی آنها بود نه اعتماد به مؤمن به حیث فرد فرد آنها اما پاسخ می‌دهیم که اولا ظاهر آیه که مؤمنین باشد هم حیث فردی و هم حیث جمعی مؤمنین را شامل می‌شود، به ویژه که در مقابل فراز ابتدایی آیه است که «مِنْهُمُ الَّذینَ» برخی از منافقان یعنی حیث فرد فرد لحاظ شده است پس در مقابل هم تصدیق واقعی هم ناظر به فرد فرد مؤمنین است، هم جامعه مؤمنین اگر هم در روایت اسماعیل، مؤمنین به جامعه مؤمنین تطبیق داده شده است این تطبیق موردی موجب اختصاص آیه به فقط جامعه مؤمنین نمی‌شود و همانطور که برخی از فقها از این آیه برای حجیت خبر واحد استفاده کرده‌اند، مفاد آیه هم در لزوم اعتماد به جامعه مؤمنین و هم اعتماد و تصدیق فرد فرد مؤمنین دلالت دارد.

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دعای افتتاح

ماه مبارک رمضان ماه دعا برای ظهور حضرت حجت(عج) و ماه ظهور ایشان است.

علامه مجلسی در ابتدای این دعا در اعمال ماه رمضان در کتاب زاد المعاد می‌آورد:

«رُوِیَ بِسَنَدٍ مُعْتَبَرٍ عَنْ صَاحِبِ الْأَمْرِ (عَجَّ) أَنَّهُ کَتَبَ لِشِیعَتِهِ أَنْ یَقْرَءُوا فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ لَیَالِی رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ، فَإِنَّ الْمَلَائِکَةَ تَسْمَعُ دُعَاءَ هَذَا الشَّهْرِ وَ تَسْتَغْفِرُ لِصَاحِبِهِ وَ هُوَ:...»

روایت شده است به سند معتبر از امام زمان (عج) که حضرت به شیعیان خود نوشتند که این دعا را در هر شب ماه رمضان قرائت کنید چرا که ملائک خداوند این ادعیه را گوش می‌کنند و برای خواننده آن استغفار می‌کنند.

 

دعای افتتاح دعای ندبه برای ظهور و یاد ایشان است.

«اَللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إلَیْکَ فِی دَوْلَهٍ کَرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإِْسْلاَمَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ»

از این دعا در این شب‌های مبارک غافل نشوید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻بسم‌الله الرحمن الرحیم یعنی چه؟! به نام خداوند بخشنده مهربان یعنی چه؟ یعنی آغاز می‌کنم با نام خداوند رحمان و رحیم، این آغاز می‌کنمش را چون خیلی روشن بوده دیگر حذف کرده‌اند؛ ولی به‌مرور انگار حواسمان دیگر به آن نیست.

 

🔻خدایا با نام تو آغاز می‌کنم، هر کاری را، نوشتن‌، درب را باز کردن، ماشین را روشن کردن، وارد خانه شدن، کاسبی را شروع کردن، خلاصه هر کار می‌خواهم بکنم، بسم‌الله الرحمن الرحیم.

 

🔻وقتی اول کارت خدا را یاد می‌کنی خدا هم شما را یاد می‌کند و حواسش به شما هست، خودش وعده داده است: «فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم‏» (بقره:۱۵۲) من را یاد کنید تا شما را یاد کنم.

خداوند شما را یاد کند؛ یعنی به شما توجه کند، خدا که از ما غافل نیست، توجه کند یعنی مورد عنایت خدا قرار می‌گیریم.

 

🔻وقتی خدا را با نام رحمان بودن و رحیم بودنش یاد می‌کنی مشمول رحمت عمومی و رحمت خاص خداوند می‌شوی. در روایت از پیامبر اکرم است:

👈 «لا یُرَدُّ دُعاءٌ أَوَّلُهُ بسم‌الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ»

دعایى که با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع شود، رد نمی‌شود. یعنی اگر به صلاحت نبود که آن دعا برآورده شود خیالت راحت که دست‌خالی برنمی‌گردی و یک خیری خداوند برایت رقم می‌زند.

در روایت از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله  است:

👈 «إذا قالَ الْعَبدُ عِندَ مَنامِهِ بسم‌الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ یَقولُ اللّه: مَلائِکَتى! اُکتُبُوا بِالْحَسَناتِ نَفسَهُ إلَى الصَّباحِ»

هر گاه بنده‌ای هنگام خوابش، بسم‌الله الرحمن الرحیم بگوید، خداوند به فرشتگان مى‌گوید: به تعداد نفس‌هایش تا صبح برایش حسنه بنویسید.

 

🔻بالای در خانه‌هایتان بنویسید «بسم‌الله الرحمن الرحیم»، این لفظ از الفاظی است که دفع بلا و شرور می‌کند. در روایت است حضرت امیر به سمت جنگی می‌رفتند یک منجم آمد جلو ایشان را گرفت گفت احوال آسمان‌ها را بررسی کرده‌ام و تقدیر شما در این جنگ خوب نیست و نروید حضرت به لشکریانشان فرمودند: «سِیرُوا عَلَى‏ اسْمِ‏ اللَّه‏» (خطبه:۷۹) به نام خدا حرکت کنید، بسم‌الله بگویید و بروید، رفتند و اتفاقاً پیروز هم شدند.

 

🔻اسم خدا را آوردن تقدیر را عوض می‌کند، برخی از عُرفا می‌گویند آن اسم اعظمی که شما با آن می‌توانی روی آب راه بروی همین «بسم‌الله الرحمن الرحیم» است فقط نکته‌اش این است که آن را با اعتقاد می‌گویی.  از امام رضا علیه السلام روایت است:

👈 «إنَّ بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أقرَبُ إلَى اسْمِ اللّه ِ الأْعظَمِ مِن سَوادِ الْعَینِ إلى بَیاضِها؛»

بسم اللّه الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیک تر است از سیاهى چشم به سفیدى اش.

در روایت از نبی مکرم اسلام است:

👈 «مَنْ قَرَأَ بسم‌الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ مُوقِنا سَبَّحَتْ مَعَهُ الْجِبالُ إلاّ أَنـَّهُ لایَسْمَعُ ذلِکَ مِنها»

هر کس با یقین بسم‌الله الرحمن الرحیم را قرائت کند، کوه‌ها به همراه او تسبیح مى‌گویند، هر چند او تسبیح آنها را نمى‌شنود.

 

🔻 بسم‌الله موجب می‌شود کارها برکت گیرد، از امام على علیه السلام  روایت است:

👈 «إنَّ الْعَبدَ إذا أرادَ أن یَقرَأَ أو یَعمَلَ عَمَلاً و یَقولُ... بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِالرَّحیمِ فَإنَّهُ یُبارَکُ لَهُ فیهِ»

هر بنده اى بخواهد چیزى بخواند یا کارى انجام دهد و بسم اللّه الرحمن الرحیمبگوید، در کارش برکت داده مى شود.

 از پیامبر صلی‌الله علیه و آله روایت است:

👈 «زَیـِّنوا مَوائِدَکُم بِالْبَقْلِ؛ فإِنَّها مَطرَدَةٌ لِلشَّیاطینِ مَعَ التَّسمیَةِ» سفره‌هایتان را با سبزى، زینت دهید؛ زیرا سبزى با بسم‌الله الرحمن الرحیم، شیطان را طرد مى‌کند؛ اگر می‌خواهی آن سبزی موجب دفع شیاطین از سفره‌ات شود بسم‌الله بگو. در روایت دیگر از نبی مکرم اسلام است:

👈 «لَو قَرَأتَ بسم‌الله تَحفَظُکَ الْمَلائِکَةُ إلَى الْجَنَّةِ و هُوَ شِفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ»

اگر بسم‌الله را قرائت کنى، فرشتگان، تا بهشت تو را حفظ می‌کنند و آن شفاى هر دردى است.

دریافت

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مسجد خالی

امسال روستایی که تبلیغ رفته‌ام، با ۶۰۰ نفر جمعیت، خانه عالم ندارد، در نتیجه روحانی مستقر هم ندارد، مسجدش فقط ایام تبلیغی روحانی به خود می‌بیند.

دیروز در مورد اهمیت مسجد و فعال بودنش در تربیت فرزندان روستا و حل معضلات مختلف روستا صحبت کردم. مردها ظهرها خیلی که خوب بیایند ۱۰ نفر پیرمرد و یک جوان که ده‌یار است ‌و دوتا کودک، شب‌ها هم حداکثر ۵ نفر اضاف شوند، زن‌ها هم بین ۱۵ تا ۲۰ نفر متغیر هستند.

پیرمردی می‌گفت: سال‌ها قبل ماه رمضان کل مسجد پر می‌شد اما حالا فقط یک صف تشکیل می‌شود. می‌گفتم: ما به آخرت اعتقاد داریم و نباید فقط برای دنیای بچه‌هایمان کار و سرمایه‌گذاری کنیم، می‌‌گفت: جوان‌های ما می‌گویند اصلا آخرتی نیست‌.

یک خانم بعدا گفت: می‌خواهید مسجد همچنان شلوغ باشد؟! مردم ما سالی یک بار رنگ روحانی در ایام رمضان می‌بینند، زمان قبل از انقلاب هر پنجشنبه یک مینی‌بوس از حوزه دستغیب شیراز می‌آمد طلبه‌ها را روستا به روستا پیاده می‌کرد و طلبه‌ها می‌رفتند در مساجد دعای کمیل برگزار می‌کردند و سخنرانی و احکام می‌گفتند، بعدش هم می‌‌رفتند خانه مردم شام ساده‌ای می‌خوردند و آخر شب همان مینی‌بوس می‌آمد جمعشان می‌کرد و می‌رفت. اینجوری بود که ماه رمضان هم مسجدهامان شلوغ می‌شد.

دریافت

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

شهید ابراهیم‌ها...

امشب یک سر به منزل خاله‌ام زدم، پسرش ۱۵ سال دارد، سرش را کچل کرده بود!

تعجب کردم که چطور شده امیرحسین کله‌اش را اینطوری زده!

خاله‌ام گفت حکایت دارد، امیرحسین خیلی به موهاش می‌رسید و هر روز کلی جلو آینه مدل می‌زد، چند روز پیش دیدم رفته اینجوری سر خودش آورده، بهش گیر دادم چرا اینجوری کردی؟! گفت: تو راه می‌رفتم یه دختره بهم گفته تو چقدر خوشگلی، موهات رو چه خوش تیپ زدی! منم مستقیم رفتم آرایشگاه موهام رو کوتاه کردم.

دیگه هم از اون مسیر نمیره.

پسر خاله‌ام شبهاتی هم تو ذهنش بود که جواب دادم ولی خدا حفظش کرده بود، دختر خاله‌ام هم تازه ۹ سالش شده اونم شبهاتی داشت. شبهاتی که ما اصلا جزو شبهه حسابشون نمی‌کنیم ولی برای اونها خیلی جدی بود.

دریافت

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

 

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

پارتی شهدا...

چند سال قبل تریلی داشتیم که راننده‌ای روی آن کار می‌کرد، راننده رفته بود بار قاچاق آورده بود، ما هم از همه‌جا بی‌خبر.

پدرم هرچه تلاش کرد برای آزاد کردن تریلی، کار درست نمی‌شد و قاضی باور نمی‌‌کرد که ما بی‌تقصیر هستیم و راننده خیانت کرده، خواسته بودند تریلی را مصادره کنند.

پدرم می‌گفت: هرچه تلاش کردم نشد و منم هر وقت دلم می‌گیرد می‌روم سراغ شهدا، اتفاقا همان ایام گفتند تشیع یک شهید است، منم رفتم تشیع شهید.

زیر تابوت شهید بودم که یک‌دفعه چشمم زل خورد به چشم یک نفر! چه کسی؟! همان قاضی که کارمان پیشش گیر بود و باور نمی‌کرد ما بی‌گناهیم، سریع رویم را برگرداندم و رفتم و هیچ چیزی نگفتم.

چند روز بعد دیدم کلا ورق برگشت و خود قاضی رأی به نفع ما داد و ماشین به ما برگشت.

اگر به خدا توکل کنیم، خداوند بالاخره یک نحوی از ما دفاع می‌کند و کار ما را راه می‌اندازد.

دریافت

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

امروز با بچه‌های نوجوان ۷ تا ۱۰ ساله دورهمی داشتیم، می‌خواستم جایگاه قرآن و نبوت را در دستگاه خداوند برایشان نشان دهم.

ایده‌ای که به ذهنم رسید از لپ تاپ و یخچال و لباسشویی و پیچیدگی‌هایشان و نیاز آن‌ها به یک دفترچه راهنما که چگونگی استفاده از آنها و رمزهای آنها را نشان دهد صحبت کردم، بعد در مورد پیچیدگی‌های دفترچه راهنما و نیازش به یک نصاب و راهنما از طرف شرکت سازنده گفتم، خوب که همه اعتراف کردند اینها لازم است و اگر ما از دفترچه راهنما و نصاب آن استفاده نکنیم و حرف‌هایشان را گوش نکنیم خودمان ضرر می‌کنیم و شرکت سازنده برایش فرق نمی‌کند که گوش کنیم یا نه؛ شروع کردم از پیچیدگی‌های عالم هستی و انسان نسبت به لپ‌تاپ و یخچال و... گفتم، اینکه دانشمندان علوم مختلف همه در تلاش هستند برای شناخت این عالم، سپس دفترچه راهنمای شناخت عالم هستی و انسان را بر قرآن تطبیق دادم و نصاب و راهنمای شرکت را بر پیامبر و ائمه تطبیق دادم که از طرف سازنده انسان و عالم هستی برای ما فرستاده شده‌‌اند، اگر حرف آنها را گوش نکنیم، خداوند و پیامبر هیچ ضرری نمی‌کنند، ما هستیم که ضرر می‌کنیم.

دریافت

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

دیروز با بچه‌های ۷ تا ۱۰ ساله دورهمی داشتیم، می‌خواستم در مورد خداوند و محبتش به ما صحبت کنم، از اینجا شروع کردم که شما فوتبال بوده‌اید و رفته‌اید خانه، می‌بینید هیچ کس خانه نیست، اما سفره‌ای پهن است، درون سفره با جزئیات سالاد اینطور و خورشت آنطور چیده شده، بعد از بچه‌ها پرسیدم هرکس چه خورشتی دوست دارد و تصور اینکه هر غذایی چطور خودش خود به خود درست شود را می‌گفتم و با بچه‌ها می‌خندیدیم.

همه اعتراف کردند که این غذاها را حتما مادرمان درست کرده است اگرچه حالا نیست ولی نمی‌شود خود به خود این غذاها درست شده باشد.

بعد سر وقت این رفتم که اگر مادرتان از دستتان ناراحت بود یا دوستتان نداشت اینجور می‌گفت و اونجور می‌گفت و یک مقدار غذا همینجوری برایتان درست می‌کرد که سیر شوید و تمام، اما از اینکه اینقدر غذاها را تزیین کرده معلوم می‌شود چقدر شما را دوست دارد.

بعد رفتم سراغ زیبایی‌های دنیا و میوه‌های هر فصل و... و گفتم آیا اینها همینطور درست شده؟!

همانطور که آنجا قبول داشتند سفره همینطوری درست نشده است اینجا هم اعتراف کردند که خداوندی خالق همه این زیبایی‌ها است و لذت بخش‌ترین جای کار هم آنجا بود که از محبت خدا به ما حرف زدیم.

جهت تشبیه مساله برای بچه‌ها لذت‌بخش بود و به اشتراکش گذاشتم.

دریافت

👈به شرح حال در ایتا بپیوندید.

  • حمید رضا باقری