امسال روستایی که تبلیغ رفتهام، با ۶۰۰ نفر جمعیت، خانه عالم ندارد، در نتیجه روحانی مستقر هم ندارد، مسجدش فقط ایام تبلیغی روحانی به خود میبیند.
دیروز در مورد اهمیت مسجد و فعال بودنش در تربیت فرزندان روستا و حل معضلات مختلف روستا صحبت کردم. مردها ظهرها خیلی که خوب بیایند ۱۰ نفر پیرمرد و یک جوان که دهیار است و دوتا کودک، شبها هم حداکثر ۵ نفر اضاف شوند، زنها هم بین ۱۵ تا ۲۰ نفر متغیر هستند.
پیرمردی میگفت: سالها قبل ماه رمضان کل مسجد پر میشد اما حالا فقط یک صف تشکیل میشود. میگفتم: ما به آخرت اعتقاد داریم و نباید فقط برای دنیای بچههایمان کار و سرمایهگذاری کنیم، میگفت: جوانهای ما میگویند اصلا آخرتی نیست.
یک خانم بعدا گفت: میخواهید مسجد همچنان شلوغ باشد؟! مردم ما سالی یک بار رنگ روحانی در ایام رمضان میبینند، زمان قبل از انقلاب هر پنجشنبه یک مینیبوس از حوزه دستغیب شیراز میآمد طلبهها را روستا به روستا پیاده میکرد و طلبهها میرفتند در مساجد دعای کمیل برگزار میکردند و سخنرانی و احکام میگفتند، بعدش هم میرفتند خانه مردم شام سادهای میخوردند و آخر شب همان مینیبوس میآمد جمعشان میکرد و میرفت. اینجوری بود که ماه رمضان هم مسجدهامان شلوغ میشد.
- ۰۳/۰۱/۱۴