شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۶۶ مطلب با موضوع «تاریخ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔻 یک سری شبهات مهم، قرن‌ها و در نسل‌های مختلف باز تولید می‌شود و ما فکر می‌کنیم این شبهه زمان ما جدی بود و ما به جواب‌هایش رسیدیم و تمام شد و غافلیم که دائم این شبهه با شواهد جدید و شکل‌های جدید در نسل‌های جدید بازتولید می‌شود و ما، هم باید به پاسخ این شبهات مسلط باشیم و هم جواب آن را با شواهد جدید بازتولید کنیم و آن را به بحث بگذاریم.

 

🔻 در این پست شبهه‌ای قدیمی که گاهی مساله اصلی جریان‌های روشنکفر دینی بوده است را مطرح می‌کنم و از شما می‌خواهم جواب‌هایی که به نظرتان می‌رسد را برایم ارسال کنید.

در برخی جمع‌ها این شبهه را مطرح کردم و جواب‌های عجیبی گرفتم که در پست‌های بعد برخی از این جواب‌ها را هم ذکر خواهم کرد.

می‌توانید بعد از خواندن این پست و پست‌های بعد در جمع‌های خانوادگی، تبلیغ‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، بین نوجوانان این شبهه را مطرح کنید و بگذارید بحث شود و جواب را مرحله به مرحله به آنها بگویید. بسیار بحث با برکتی خواهد بود.

 

⁉️‌می‌گویند:

🔸 وقتی در دنیا می‌خواهی بررسی کنی کجا پیشرفته و با تکنولوژی بالا و رفاه هستند،  می‌بینی ظالم‌ها و کافرها در صدر پیشرفت و رفاه و تکنولوژی هستند و کشورهای مسلمان در آخرهای صف هستند.

مثلا تا در بازار بگویی فلان جنس ساخت آمریکای ظالم مستکبر است همه برایش سر و دست می‌شکنند و تا بگویی ساخت ایران است قیافه‌ها درهم می‌رود!

 

🔹 وقتی در میان مسلمانان می‌خواهی بررسی کنی کجا بیشتر پیشرفت کرده و با تکنولوژی و رفاه هستند؟ می‌بینی کشورهای سنی مذهب غیر جبهه مقاومت همه درآمد بالا و در رفاه بسیار خوب هستند اما کشورهای جزو محور مقاومت که ایران و عراق و یمن و سوریه باشند از بقیه عقب‌تر هستند. مردم عراق و سوریه و یمن و ایران، همه تحت فشارهای مختلف و درگیر جنگ و فلاکت هستند اما مردم کشورهایی که با آمریکا و اسرائیل و دیگر ظالمان مشکلی ندارند و اصلا خودشان هم جزو ظالمان شده‌اند در رفاه بسیار خوبی زندگی می‌کنند.

 

🔻 خلاصه سرجمع که نگاه کنی آنها که پی کفر و ظلم رفتند موفق‌تر و پیشرفته‌تر و با عزت‌تر هستند از آنها که پی اسلام و مقاومت و ظلم ستیزی رفتند! ما عوض اینکه برویم سراغ ادعاهای اسلام و کفر و ادعاهای شیعه و مسلمان انقلابی که ما اهل مساوات هستیم اسلام دین برتر است و... برویم سر وقت میوه آنها، هر درختی را باید از ثمر آن شناخت، اینها در عمل چه نتیجه‌ای داشته‌اند؟ حالا انتخاب کنید.

ادعا را همه می‌توانند بکنند ببینید در عمل چه کرده‌اند و بعد انتخاب کنید راه درست کدام است؟!
(برای راهنمایی برای مطالعه بیشتر این بحث را شهید مطهری در کتاب مساله شناخت، بخش اشکالات وارد بر «منطق عمل» ص ۲۲۱ مطرح می‌کنند.)

🔻 یک جواب به شبهه‌ای که مطرح شد. پذیرش و توجیه آن است!

 

🔻 می‌گویند: دین برای شما محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند که برای بقیه نیست، هرچه ایمان شما بالاتر رود زهد شما بیشتر می‌شود و دنیا نزد شما کوچک‌تر می‌شود به آن بی‌اعتنا می‌شوی. زهد را هم به معنای ترک دنیا می‌گیرند و نه عدم وابستگی به دنیا.

 

🔻 برخی از آیات می‌تواند برای این ادعا استفاده شود، مانند:

👈 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّه (۲۱۴البقره)‏»

آیا پنداشتید که داخل بهشت مى‌‏شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سرِ] پیشینیان شما آمد، بر [سرِ] شما نیامده است؟ آنان دچار سختى و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند، تا جایى که پیامبر [خدا] و کسانى که با وى ایمان آورده بودند گفتند: یارى خدا کى خواهد بود؟

 

ظاهر آیه این است که زیاد شدن مشکلات برای جامعه مؤمنین یک سنت خدا است و هدف از آنها هم این است که مؤمنان مقاومت و جهاد و صبر کنند تا شایسته مقامات اخروی شوند.

شواهد این مطلب هم آیات زیادی است مثل:

👈 «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ (۱۴۲ - آل عمران)»

👈 «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمینَ (۱۴۰ - آل عمران)»

 

🔻 به آنها که می گویی مثلا در همان آیه ۲۱۴ بقره بعد از اینکه فشارها به اوج رسید، می‌گوید: «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَریبٌ» بالاخره پیروزی هم می‌آید.

می‌گویند پیروزی و غلبه مربوط به زمان امام زمان(عج) است.

وقتی آیات مختلفی که در مورد نصرت مؤمنین از سوی خداوند وارد شده است را برایشان می‌آوری آنها را یا منحصر به آخرت یا زمان ظهور می‌کنند.

آیاتی را که مربوط به نازل شدن برکات از آسمان و زمین و روزی خوردن از بالا و پایین در پی ایمان و آسان شدن کار برای اهل تقوا است را مطرح می‌کنی، می‌گویند: اینها مال امیرالمؤمنین است روزی امیرالمؤمنین است برکت اوست و...

 

🔻 می‌گویند: اگر خداوند کافران را در دنیا کمک می‌کند از این باب است که:

👈« یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (۱۷۶ - آل عمران»

و اگر مؤمنان سست نمی‌شدند خدا بیش از این به آنها می داد:

👈 «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَیْها یَظْهَرُونَ (۳۳ - الزخرف)»

 

🔻 روایاتی را هم استناد می‌کنند، مانند:

👈«إِنَ‏ أَشَدَّ النَّاسِ‏ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ‏» سخت ترین مردم از لحاظ بلا و گرفتارى پیغمبرانند، سپس کسانى که در پى آنانند، سپس کسى که از دیگران بهتر است.

👈«إِنَّ عَظِیمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِیمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ‏» اجر بزرگ با بلاى بزرگست و خدا هیچ قومى را دوست نداشته جز آنکه گرفتارشان ساخته.

 

🔻 عمده تکیه این عزیزان هم بر روایات است و به علت نوع مواجه‌ای که با قرآن دارند چندان استنادی به قرآن ندارند، آیاتی هم که ذکر شد از باب اینکه ممکن است به آن استناد شود و برخی از روشنفکرانشان بعضا به برخی استناد کرده‌اند، ذکر شد.

(از این جهت که این مبنا را اشتباه می‌دانم، بیشتر از این به آن نمی‌پردازم، ولی به هر حال یک جماعتی هم این نگاه را دارند. از لوازم این منظومه فکری عدم اعتقاد به تشکیل حکومت بدون حضور معصوم است و در مقابل این نگاه هم علمای قائل به لزوم تشکیل حکومت هستند.

مثلا حضرت آقا می‌فرمایند: «اصلاً آخرت بدون دنیا نمی‌شود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد.» ۱۳۸۲/۰۶/۰۵)

یک جواب دیگر به شبهه‌ای که مطرح شد، توصیف حقیقت اصلی که مؤمن در دنیا دنبال آن است و به او داده می‌شود، است.

 

🔻 می‌گویند: غایت دین اصلاح آخرت است، دنیا برای مؤمن مزرعه آخرت است، همت مؤمن آبادی آخرت و ابدیتش است. بر خلاف کافر که اعتقادی به آخرت ندارد و همتش آبادی دنیایش است و خداوند تبارک و تعالی فرموده است:

👈 «مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ» (۲۰ - الشوری) هرکس به دنبال آخرت بود، بر آنچه برای آخرت کاشته می‌افزاییم و هرکس به دنبال دنیا بود، دنیا را به او می‌دهیم اما دیگر نصیبی در آخرت ندارد.

این وعده خداوند تعالی است که دنیای کافران را که دنیا را استقلالا طلب می‌کنند، آباد کند اما مؤمن دنیا را استقلالا طلب نمی‌کند و دنیایش شاید باشد، شاید نباشد.

 

🔻 مؤمن به واسطه اتصالی که به آخرت دارد، بودن و نبودن دنیا برایش مسأله نیست، مصداق بارزش داستان سحرة فرعون است که وقتی حقیقت را فهمیدند و با خدای موسی آشنا شدند دیگر هیچ تهدید فرعون و فشار و سختی در این مسیر برای آنها معنا نداشت. فرعون به آنها گفت دست و پایتان را برعکس قطع می‌کنم و به صلیبتان می‌کشم اما آنها گفتند: هیچ اهمیتی ندارد، هیچ ضرری به ما نمی‌رسد و ما سمت خداوند می‌رویم.

👈 «قالُوا لا ضَیْرَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (۵۰ - الشعراء)»

 

🔻 ایمان به شما قناعت، ترک حرص، ترک بخل و خلاصه آرامش می‌دهد. به تعبیر قرآن «فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون‏» می‌شوید، مؤمن که شدی دیگر نه ترسی داری و نه حزنی، قدرت و شوکت دنیا باشد یا نباشد اهمیتی ندارد.

 

🔻 در نگاه مؤمن، دنیا هر قدر که برای آخرت نیاز است مطلوب است، هرچه بیشتر از آن شد موجب ضرر است.

👈 «الدُّنْیَا دُنْیَاءَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ‏ وَ دُنْیَا مَلْعُونَةٌ.»

دنیای مؤمن دنیا بلاغ است، به قدری که مومن نیاز دارد از دنیا بهره‌مند می‌شود اما دنیای کافر دنیای ملعونة است دنیایی که بیش از نیاز است و موجب زحمت او و بی‌بهره ماندنش از آخرت است. در آیات نیز به این مطلب اشاره شده است که حتی زیادی اولاد و اموال آنها تو را متعجب نکند این دنیای آنها موجب زحمت آنها است.

👈«فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ‏ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ (۵۵ - التوبه)»

 

🔻 شاهد خوبی بر این ادعای آمار مصرف داروهای اعصاب و آرامش بخش در کشورهایی است که طبق آمار به ظاهر بالاترین میزان شادی را در دنیا دارند، به همان تناسب که از صدر جدول مرفه‌تر هستند نیازشان به مصرف داروهای اعصاب بیشتر است.

یا آمارهای مربوط به خودکشی و افسردگی که همین کشورهای مرفه و پیشرفته نسبتا در صدر جدول هستند و کشورهای مسلمان در آخر صف هستند.

📌 اما این جواب، اگرچه درست است اما کامل نیست، سوال این بود که چرا خروجی حیات کافران و ظالمان در دنیا رفاه بیشتر و آسایش بیشتر و تکنولوژی برتر نسبت به مسلمانان است؟ شما پاسخ دادید مومن چیزی به نام آرامش دارد که کافر ندارد و دنیای مومن هرچه هست به قدر کافی و نیاز او است و دنیای کافر موجبات سختی او است. شما اگر پذیرفته‌اید که نتیجه اسلام عقب ماندن از کافران در مظاهر مادی است. این جواب کوچک‌تر از ادعای مطرح شده در آیات و روح اسلام است و این مبنا به تشکیل تمدن اسلامی و ظاهر شدن جلوه توحید بر روی زمین منتهی نمی‌شود.

فهمی بالاتر از این جواب نیز وجود دارد که مبتنی بر آیات و روایات است، مثلا کسی مثل حضرت آقا در این مورد می‌فرمایند:

👈 «اسلام ناب و خالص، اسلامِ توحید و وحدت بین امّت اسلامى، اسلامِ «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّٰهُ لِلْکٰافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، اسلامى که مى‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرىٰ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَکٰاتٍ مِنَ السَّمٰاءِ وَ الْأَرْضِ‌». برگشت به این اسلام، تنها علاج و نسخه‌ى درمان امّت اسلامى است و این ممکن است.»

بنا بر این مبنا شبهه تقویت نیز می‌شود.

در جواب به اشکالی که مطرح شد، جواب سوم، زیر سوال بردن شاخص‌های پیشرفت و رفاه و تلاش برای نشان دادن نقاط ضعف کشورهای پیشرفته یا همسایه است و در کنار آن نشان دادن نقاط قوت خودمان.

 

🔻 معمولا صدا و سیما از این روش زیاد استفاده می‌کند و مثلا وضعیت مترو آمریکا یا تعداد فقرای آنها را نشان می‌دهد، اعتراضات و اعتصابات اروپا را نشان می‌دهد تا ثابت کند آنها اینطورها هم که می‌گویند، پیشرفته و در رفاه نیستند و در کنار آن هم نقاط قوت ما را نشان می‌دهد از جایگاه علمی، توسعه شبکه آب آشامیدنی،‌ برق‌ و گاز و جاده و رتبه‌های ما در مقالات علمی و خودکفایی و... تا ثابت کند ما نیز پیشرفته هستیم ما نیز نقاط قوت خوبی داریم.

 

🔻 این جواب برای اینکه ثابت کنند تصور القاء شده به جامعه از عقب ماندگی ما و پیشرفته بودن کشورهای دیگر، اغراق آمیز است، جواب خوبی است اما اگر بخواهند از اساس منکر عقب بودن ما از کشورهای اروپایی در امکانات اقتصادی و تکنولوژی باشند و یا در مقام انکار برتری توان اقتصادی و رفاهی کشورهای همسایه باشند، قابل پذیرش نیست.

 

🔻 شبهه هم فقط در مقایسه ما با بقیه نبود، در مقایسه مسلمانان با کافران و ظالمان و کشورهای اسلامی محور مقاومت با کشورهای اسلامی همراه با آمریکا و اسرائیل ظالم بود!

حتی اگر با داده‌های جزئی ثابت کنیم ما در برخی زمینه‌هایی از آمریکا و اروپا هم پیشرفته‌تریم، اما نمی‌توان منکر این شد که در مقایسه مسلمانان و کافران و کشورهای مسلمان محور مقاومت با غیر آنها، به صورت سرجمع آنها در علم و تکنولوژی و رفاه از ما جلوتر هستند! مثلا می‌خواهید سوئد و آلمان را با سوریه و یمن و افغانستان از جهت رفاه و تکنولوژی مقایسه کنید؟ اصلا همین ترکیه که یک کشور واحد مسلمان است را ببینید که بخشی از آن در اروپا است و بخشی در سرزمین اسلام! قسمت اروپایی و اسلامی آن را با هم مقایسه کنید!

(اصل این جواب به عنوان یک جواب متمم برای جواب اصلی خوب است اما به عنوان یک جواب مستقل دارای اشکال بود که به آنها اشاره شد.)

تا اینجا ۳ جواب عرض شد و گفته شد برخی درست نیست برخی هم کامل نیست و نگاه برتر و کامل‌تری از مبانی گفته شده وجود دارد که کسی مثل حضرت آقا به آن می‌گوید اسلام ناب، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلى علیه»، اسلامی که تنها علاج و نسخه‌ى درمان امّت اسلامى است و این اسلام می‌گوید اگر ایمان آوردید نه تنها آخرت بلکه دنیای شما نیز آباد می‌شود و دست برتر را نسبت به همگان پیدا خواهید کرد.

 

🔻 اگر شما دنبال تشکیل تمدن اسلامی باشید لازمه‌اش گذشتن از مرحله جامعه اسلامی است. جامعه و توده مردم چه زمان با شما همراه می‌شوند؟ زمانی که دست برتر و غلبه با شما باشد. به تعبیر قرآن:

👈 «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً (۱و۲ النصر)»

آنگاه که نصرت خداوند و غلبه می‌آید می‌بینی که ناس یعنی توده مردم فوج فوج وارد دین می‌‌شوند.

 

🔻 توده مقهور جو غالب هستند و تا شما دست برتر و غلبه را نداشته باشید توده مقهور آنی خواهند ماند که دست برتر را نسبت به شما دارد. حضرت موسی(علیه السلام) قبل از اینکه با بنی‌اسرائیل از مصر کوچ کند و در مکانی جدید جامعه دینی را شکل دهد به خداوند تبارک و تعالی گفت:

👈 «رَبَّنا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زینَةً وَ أَمْوالاً فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا رَبَّنا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى‏ أَمْوالِهِمْ (۸۸ یونس)»

پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنیا زیور و اموال داده‏‌اى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه کنند، پروردگارا، اموالشان را نابود کن.

 

🔻نمی‌شود شما در فقر و فشار و ضعف نسبت به دشمنان خود باشید و دین شما و خودتان وعده فقر و بلا در پی ایمان دهید و خدا هم هرچه مردم مؤمن‌تر می‌شوند آنها را فقیرتر و مبتلاتر کند و انتظار رسیدن به جامعه مؤمنین و غلبه یافتن را داشته باشید.

 

🔻بر خلاف آن تصور که برخی داشتند، خداوند در آیات مختلف این وعده را داده است که اگر اهل ایمان شوید، به شما در دنیایتان هم کمک می‌کنم و دنیای شما را هم آباد می‌کنم. به طور نمونه:

👈در سوره یونس می‌فرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (۶۳ -۶۴)» کسانی که اهل ایمان و تقوا باشند در همین دنیا و آخرت بشارت برای آنهاست و این سنت تغییر ناپذیر خداوند است.

 

👈 در سوره اعراف «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۹۶)» اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه می‌کردند بدون شک برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم اما تکذیب کردند و ایمان نیاوردند و ما نیز آنها را به کیفر آنچه کردند دچار کردیم.

 

👈 در سوره غافر می‌فرماید: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ (۵۱)» ما قطعا رسولان خودمان و کسانی که ایمان آوردند را در همین حیات دنیا کمک می‌کنیم.

👈 در سوره مائده می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُونَ (۶۶)» اگر اینان(اهل کتاب) احکام تورات و انجیل و همچنین قرآنى که به سویشان نازل شده است را برپا می‌داشتند قطعا از بالاى سر (آسمان) و پائین پاهایشان (زمین) به آنها روزی می‌رساندیم.

 

👈 در سوره رعد می‌گوید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (۲۹)» کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام داده‌اند، خوشبختی و عاقبت نیکو برای آنها است. از این جهت که خوشبختی را در کنار عاقبت نیکو که مربوط به آخرت است می‌آورد، معلوم می‌شود مراد از آن، خوشبختی در دنیا است.

 

👈 در سوره نحل می‌فرماید: «لِلَّذینَ أَحْسَنُوا فی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقینَ (۳۰)» کسانى که نیکوکارى کرده‌اند در این دنیا پاداشى نیک دارند و سراى دیگر بهتر است و سراى پرهیزگاران چه نیکوست.

🔻 عده‌ای تا این آیات را می‌آوری می‌گویند طوبی نام شجره‌ای در آخرت است، برکت امیرالمؤمنین است و خلاصه روایاتی که مربوط به بطون آیات است را ردیف می‌کنند و عملا با این رویکردشان بخش اعظم قرآن را از محل استفاده برای اصلاح حیات بشر، از دسترس خارج می‌کنند در حالی که این مصادیق همه بطون است. یعنی در حالت عادی اگر از عرف بپرسی از این آیه چه می‌فهمی همین ظواهر عادی را می‌فهمد، ظواهری که خود اهل بیت(علیهم اسلام) ما را به مراجعه و استفاده از آنها ارجاع داده‌اند. و البته در برخی روایات هم مصادیقی را برای این معانی ذکر کرده‌اند که خارج از فهم عرف بوده و هست و این‌ها از باب ذکر بطون قرآن بوده است و نافی استفاده از ظواهر قرآن نیست.

برخی موارد نیز مانند اطلاق مومنین بر امیرالمومنین(ع) نیز از باب مصداق کامل است و باز نافی استفاده از ظواهر این آیات نیست.

 

🔻 در مقابل این استفاده از آیات روایاتی نیز ذکر می‌شود که در مذمت به دنبال دنیا بودن برای مومنین است. مثلا در روایت از رسول‌الله است که:

👈«إِنَّ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا إِضْرَاراً بِالْآخِرَةِ وَ فِی طَلَبِ الْآخِرَةِ إِضْرَاراً بِالدُّنْیَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْیَا فَإِنَّهَا أَوْلَى بِالْإِضْرَارِ.» در طلب کردن دنیا ضرر به آخرت است و در طلب آخرت ضرر به دنیا، پس به دنیایتان ضرر بزنید که آن اولی‌تر است به ضرر زدن تا آخرت.

اما این روایات همه دنبال دنیا بودن مومن را مذمت می‌کند نه اینکه طالب دنیا برای آخرت بودن را مذمت کند، خداوند به مؤمن می گوید تو به دنبال وظیفه‌ات باش دنیا خودش به واسطه نصرت الهی و در مسیر انجام وظایف الهی برای شما حاصل شود.

👈 «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (۵۶) ما أُریدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُریدُ أَنْ یُطْعِمُونِ (۵۷) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ (۵۸ - الذاریات)»

در این آیات خداوند می‌گوید هدف خلقت شما عبادت (به معنای اعم از نیایش، به معنای اطاعت) است شما که نمی‌خواهید رزق من را بدهید، من می‌خواهم رزق شما را بدهم پس به دنبال اطاعتتان باشید رزقتان با من.

 

🔻 در جمع‌بندی روایاتی که بلا را همراه با ایمان و مراتب آن می‌دانند نیز باید اولا توجه نمود که بلا به معنای امتحان است و نه مصیبت، ثانیا ظرف زمانی صدور آن روایات را باید توجه داشت، این روایات در زمانی بود که مؤمنین تحت حکومت ظالمان و فشار آنها بودند و نیاز به تسلی برای تحمل سختی‌ها داشتند، علاوه بر آن باید روایاتی که در مورد سیره ائمه مختلف در ظرف‌های زمانی مختلف است را دید مثلا پوشش آن حضرات و استفاده از مواهب دنیایی و قیمت عطر و هزینه‌هایی مختلفی که می‌کردند را هم باید دید. ( مثلا ر.ب: باب زی و التجمل کتاب کافی) آیاتی که نعمت‌ها و زینت‌های الهی را برای بندگان به عنوان منت ذکر می‌کند و دعوت به استفاده از آنها بدون اسراف کردن می‌کند را هم باید دید.

 

به تعبیر حضرت آقا: 

👈 «وقتى یک مکتب ناقص باشد، وضعیت، بهتر از این نمى‌شود. یک طرف را درست مى‌کند، طرف دیگر خراب مى‌شود!

اسلام خصوصیتش این است که همه‌ى عوامل رشد انسانى را در خود دارد. هم رشد مادى در آن هست و هم رشد معنوى. یعنى در اسلام «خَلَقَ لَکُمْ مٰا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» هست. «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّٰهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبٰادِهِ‌» هست. استفاده از منابع مادّى هست. کار و تلاش هست. بوسه زدن پیامبر بر دست کارگر هست. کار کردن امیر المؤمنین هست. - این‌ها همه‌اش معنا دارد. - اینکه اگر کسى کار نکند، دعاى او مستجاب نمى‌شود هم هست.

در عهد رسول اللَّه، کسانى در خانه نشستند و گفتند: خداى متعال وعده کرده است که «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‌» خوب؛ ما توکّل مى‌کنیم و در خانه مى‌نشینیم. وقتى پیغمبر خبردار شد، به آن‌ها فرمود: «خدا یک دعاى شما را هم مستجاب نخواهد کرد!» این براى چیست‌؟ براى این است که جامعه از لحاظ مادّى رشد کند، به سازندگى بپردازد و توسعه یابد. تفاوت محیط زندگى اوّل اسلام که مردم در «صُفّه» زندگى مى‌کردند، با پنجاه سال بعدش، که در همان کشور اسلامى، انواع و اقسام نعمتهاى مادّى همه جا را پر کرد، به‌خاطر این بُعد بود.» (بیانات در جمع روحانیون و مبلغین اردیبهشت ۱۳۷۵)

 

🔻 وقتی در کمتر از صد سال از هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه در سال 92هجری مسلمانان موفق شدند از تنگه جبل الطارق (نام فرمانده فاتح مسلمانان) عبور کنند و سرزمین اندلس را در جنوب اروپا را با لشکری ۱۰۰۰ نفری فتح کنند این سوال برای جوانان مسیحی مطرح شد که مسلمانان این قدرت را از کجا آورده‌اند؟!

 

🔻 وقتی مسلمانان بیش از ۸۰۰ سال دست برتر را در اروپا بر مسیحیان داشتند و حکومت اسلامی در بخش‌های زیادی از جنوب اروپا برقرار بود این سوال برای جوانان مسیحی مطرح بود که چرا ما مغلوب مسلمانان هستیم؟!

 

🔻 اروپایی‌هایی‌های مسیحی پس از اعمال دسیسه‌های مختلف و ترویج اختلاف و فساد میان مسلمانان در سال ۸۹۸ه.ق (۱۴۹۲م) در جنگ‌های صلیبی بر حکومت‌های مسلمان در سرزمین‌های جنوب اروپا و حتی شمال آفریفا و فلسطین کنونی غلبه یافتند و بدترین جنایات طول تاریخ را در کشتار رقم زدند.

 

🔻 آنها در آن زمان معتقد شدند که دین تحریف شده مسیحیت و کلیسای دیکتاتور و متحجر عامل شکست آنها از مسلمانان بوده است و رنسانس دینی (پروتستان) را همزمان با رنسانس علمی و اکتشافات جدید آغاز کرد. اروپایی‌ها تغییر کردند و اشتباهاتی که موجب مغلوب بودنشان در گذشته بود را کنار گذاشتند و مسلمانان هم آنچه موجب غلبه و قوت آنها بود را کنار گذاشتند و در نتیجه صحنه میدان قدرت تغییر کرد.

 

🔻 اروپایی‌های مسیحی بعد از خارج شدن از سلطه مسلمانان سراغ دیگر سرزمین‌ها رفتند و استعمار کهن از این تاریخ آغاز شد. در ابتدا قدرت مقابله با مسلمانان را نداشتند به ترتیب هند، آفریقا، آمریکا، استرالیا، جنوب شرق آسیا و تمام دنیا جز مناطق مسلمانان یعنی دو امپراتوری عثمانی و صفویه را به تسلط خود درآوردند.

 

🔻 در تمام دنیا غلبه با اروپایی‌ها بود و در بسیاری از این مناطق خود اروپایی‌ها باهم در گیر شده بودند، حتی در ژاپن و چین که قوی‌ترین امپراتوری‌های در شرق آسیا بودند هم مقابل غربی‌ها زانو زدند، و فقط دو قسمت بزرگ و ثروتمند از دنیا بود که مغلوب اروپایی‌ها نشده بود امپراتوری‌های مسلمانان یعنی عثمانی و صفویه.

 

🔻 یک شاهد از قدرت بسیار زیاد مسلمانان در آن دوره اینکه انگلستان با اینکه تمام رقبای اروپایی‌ خود را از شبه قاره هند خارج کرده بود و جنوب این شبهه قاره هند در اشغال او بود اما نمی‌توانست بر قسمت‌های مرکزی هند که در دست حکومت گورکانیان مسلمان پارسی و مغولی بود غالب شوند. در همین زمان نادرشاه که بعد از حکومت صفویه به قدرت می‌رسد به این مناطق حمله می‌کند و حکومت مرکزی را شکست می‌دهد و غارت‌ها می‌کند!

 

🔻 این استقلال و قدرت مسلمانان باقی می‌ماند‌ تا اینکه در جنگ جهانی اول بین خود اروپایی‌های اشغالگر پای عثمانی به میان کشیده شد و درنهایت نیز سرزمین بزرگ عثمانی به عنوان قربانی جنگ بین دولت‌های انگلیس و فرانسه تقسیم شد.

 

🔻 در همان زمان به اشکال مختلف تلاش کردند ایران را نیز که از جنگ نظامی حفظ شده بود با قراردادهای استعماری و باج دادن به شاهان قاجار به چنگ بیاورند اما به واسطه حضور علمای شیعه نتوانستند و در نتیجه به واسطه نفوذ روشنفکران خود روز به روز با تضعیف روحانیت و ایجاد قحطی، ایران را تضعیف کردند و سرانجام نیز با کودتای رضاخانی و تضعیف بیشتر روحانیت و دیگر عناصر قدرت ایران در مقابله با استعمارگران(عشایر، مبارزان شمال و جنوب) تضعیف ایران را به اوج رساندند و در ۱۳۲۰ش در جنگ جهانی دوم در زمان رضاشاه، ایران را نیز اشغال کردند.

 

🔻 قدرت مسلمانان از چه زمان رو به افول رفت؟ از زمانی که مسلمانان فریب غرب استعمارگر را خوردند و به اسلام پشت کردند! به روحانیت پشت کردند!

 

🔻 مقایسه کنید نوع رفتار اروپایی‌ها با شاهان صفوی که رابطه خوبی با علما داشتند و شاهان قاجار که به واسطه مخالفت‌های علما با اقدامات آنها کم کم علما را کنار گذاشتند و رضاشاه و محمدرضاشاهی که رسما به جنگ روحانیت و اعتقادات اسلامی رفتند.

در قست‌های قبل گفته شد اسلام ناب معتقد است باید مسلمانان صاحب علو و برتری باشند و کسی نتواند بر آنها سلطه پیدا کند و هرچه با ایمان و تقوای بیشتر باشیم باب‌های روزی و نعمت بیشتر برما گشوده می‌شود.

 

بعد به این تعارض برخوردیم کسانی که این اعتقاد را دارند و خود را جزو مؤمنین واقعی می‌دانند عملا در چنین جایگاهی نیستند و بلکه در فشار و مشکلات فراوان نسبت به کشورهای غربی و همسایه‌های خود هستند.

 

🔻 در اولین قسمت از پاسخ اصلی مروری اجمالی کردیم به گذشته جهان غرب و اسلام و عرض شد سرزمین‌های اسلامی تا پیش از جنگ‌های جهانی اول و دوم، جزو مقتدرترین و ثروتمندترین سرزمین‌های جهان بودند اما از زمانی که امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول فروپاشید و تکه تکه شد و مستعمره انگلستان و فرانسه شدند مشکلات مردم مسلمان سرزمین عثمانی سابق، آغاز شد و دچار جنگ و خون‌ریزی و به تعبیر قرآن هلاک حرث و نسل شدند.

همچنین ایران نیز از اواخر قاجار روز به روز به شکل‌های مختلف توسط دولت‌های غربی استعمارگر تضعیف شد. از مهم‌ترین عوامل تضعیف ایران نیز تضعیف روحانیت، ایجاد قحطی، کودتا و نابودکردن استعدادهای محیطی[۱] و سرکوب نیروهای محلی مسلح، اشاره شد. بعد از تضعیف ایران آنها در جنگ جهانی دوم  عملا ایران را نیز اشغال کردند و روند رو به افول ایران را کامل‌تر کردند.

 

🔻 اروپایی‌ها بعد چهارصد و اندی سال چاپیدن دنیا و ساختن تمدن خود بر خون‌های مردم مستضعف جهان، بر ایران و عثمانی نیز فائق آمدند و حکومت آنها بر جهان کامل شد. اما این زمان، آغاز تغییر در نوع استعمار نیز بود.

روند استعمار دنیا آنطور که می‌خواستند باقی نماند و از یک بازه‌ای به بعد به واسطه هزینه‌هایی که حضور مستقیم برای اسعمارگران داشت و نیز گستردگی فراوان مناطقی که می‌بایست در آن حضور داشتند، شیوه جدید استعمار یعنی استعمار نو و مدیریت کشورها به کمک نیروهای وابسته و دست‌نشانده برای حفظ منافع دولت‌های غربی پیش گرفته شد. در ایران نیز رضاشاه را با کودتا رویکار آوردند.

 

 🔻 اما این شیوه نیز چندان موفق باقی نماند و انقلاب‌های ملی در نقاط مختلف دنیا یکی یکی صورت گرفت و استعمارگران از آمریکای جنوبی تا آسیا و شمال آفریقا با مردمی که قیام کرده بودند مواجه شدند و نیاز به تدبیر جدید داشتند.

یکی از این قیام‌های ملی نیز قیام ملی مبارزه با انگلستان توسط آیت‌الله کاشانی و مصدق در ایران بود که البته به واسطه اشتباهات صورت گرفته سرکوب شد و شاه وابسته ایران با ایفای نقش استعمارگر جدید یعنی آمریکا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به کشور بازگشت.

 

🔻 ویژگی قیام‌های ملی این بود که ما می‌خواهیم منافع کشور خودمان تامین شود نه غرب و از آن زمان به بعد در کشورهای مختلف حاکمانی رویکار آمدند که شعارشان ساختن کشورشان و جبران خیانت‌ها و هزینه‌هایی بود که در دوران طولانی استعمار و تحقیر پرداخته بودند.

 

🔻 اما استعمارگران نیز بیکار ننشستند و در تدبیر جدیدشان، استعمار وارد مرحله استعمار فرانو شد یعنی آغاز دوره‌ای که با مدیریت قلوب و افکار مردم جهان، جهان به نحویی پیش رود که حاکمیت دولت‌های استعمار کهن بر جهان حفظ شود و منافع غرب تامین شود. سازمان‌های مختلف جهانی و وضع قوانین جهانی همه به نحویی باشد که ضامن بقای آنها باشد. نوع توزیع سرمایه سران استعمار نیز متفاوت شد، شرکت‌های بین‌المللی بزرگ شکل گرفت و یک جهان وطنی پدید آمد که هرکس هرچقدر بیشتر به این سیستم جهانی مطلوب آنها منافع دهد، بیشتر هم توسعه یابد. به نوعی هرچه پیش می‌رویم سران استعمار دولت واقعی خود را کوچک‌تر کرده و تعدیل نیرو می‌کنند و نان‌خورهای خود که مثلا مردم انگلستان و فرانسه و آمریکا و... بودند را از دولت خود اخراج کرده و آنان هم مانند دیگر شهروندان جهان استعمار هرچه منفعت دهند نان می‌خورند. خاندان‌های ثروت که عمدتا یهودی مسلک هستند و صاحبان شرکت‌های بزرگ بین المللی وارث دنیای استعمار قدیم شدند.

🔻 اما در این دنیای جدید از استضعاف و بی‌عدالتی جهانی از آن جهت که «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الدِّینَ دَوْلَتَیْنِ‏ دَوْلَةَ آدَمَ وَ هِیَ دَوْلَةُ اللَّهِ وَ دَوْلَةَ إِبْلِیس‏» و خدا هیچ وقت نمی‌گذارد دولت شیطان یکه‌تاز میدان بماند، در بهمن ۱۳۵۷ش مردمی به رهبری امام خمینی قیام کردند و شعار اسلام خواهی، سر دادند شعار نفی سلطه استعمارگران از شرق و غرب را دادند و گفتند ما این بازی جهانی را قبول نداریم. از آن زمان هم این نظام استعمار جهانی به هر شکل ممکن از تحریم و جنگ و تقویت رقبای محلی و... به این مردمی که تازه وارد میدان شده بودند تا جبران هزینه‌های گذشته را بر پایه اسلام‌خواهی کنند، فشار آوردند اما به برکت اسلام و مجاهدت‌های مؤمنین با وجود همه فشارها باز این مردم رشد کردند و حالا با وجود اینکه طوق بندگی شبکه جهانی را برگردن نیانداخته‌اند در خیلی از عرصه‌ها شانه به شانه همان ابرقدرت‌ها شده‌اند.

در این صحنه کسانی هم که همچنان در استضعاف مانده و نمی‌گذاشتند رشد کنند دست در دست ایران گذاشته‌اند تا مثل ایران بازی نابرابر جهانی را برهم زنند.

 

⁉️ آیا نمی‌شد ما هم مثل کره و ژاپن و چین نظام جهانی پر از تبعیض را قبول کنیم و رشد کنیم و توسعه یابیم؟ بله می‌شد ما اگر مثل آنها زحمت می‌کشیدیم، درست مصرف می‌کردیم و نظام جهانی را هم قبول می‌کردیم الان مثل آنها توسعه یافته بودیم. اما دیگر ما نبودیم. یک راه دیگر و بهتر وجود داشت و دارد اینکه مثل آنها زحمت می‌کشیدیم و خود مسلمان و عدالت‌خواهمان می‌ماندیم آنگاه می‌دیدم امروز به مراتب از حال خودمان و آنها جلوتر بودیم.

ما در چه عرصه‌ای به خدا اتکا کردیم و زحمت کشیدیم و دست برتر را نیافتیم؟ فرهنگ ما فرهنگ تلاش و زحمت شد؟ خداوند به مؤمنین کمک می‌کند اما آیا بدون تلاش و عمل است یا با تلاش و عمل؟ ایمان بدون تلاش و عمل چه فایده‌ای دارد؟

همان خداوندی که می‌گوید «وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ (۴۷ روم)» همان خداوند می‌گوید: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً (۲۰ - اسراء)» هر دو [دسته:] مؤمن و کافر را از عطاى پروردگارت مدد مى‏‌بخشیم، و عطاى پروردگارت [از کسى‏] منع نشده است‏.

 

📌 تفاوت تلاش و عمل مؤمن و کافر در این است که مسیری که کافر طی می‌کند بسیار طولانی‌تر و سخت‌تر از مؤمن است. مؤمن از هدایت‌های مختلف الهی بهره‌مند می‌شود که موجب می‌شود بتواند در صورت تلاش و زحمت با سرعتی چندین برابر به موفقیت برسد.

 

⁉️ باور ندارید؟ پیشنهاد می‌کنم کتاب «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» که داستان جذاب یک نمونه از جمع شدن ایمان و تلاش در یک شرکت دانش بنیان ایرانی است را بخوانید، شرکتی که محصولات های‌تک آن در دنیا مطرح است و صادرات تجهیزات مختلف و به‌روز پزشکی به کشورهای پیشرفته دنیا دارد. شرکتی خصوصی که با دستان خالی اما توکل و تلاش تاسیس شده است و در مدت کم‌تر از دو دهه به یکی از موفق‌ترین تامین کنندکان تجهیزات پزشکی در داخل و صادرکنندگان کشور تبدیل شده است.

 

📝 ارجاع: [۱]ر.ب: تلخ‌ترین نوشته من حیدر رحیم‌پور ازغدی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 در اعتراض‌های اخیر با جماعتی مواجه شده‌ایم که جمعیت معترضین خارج از کشورش مثل زامبی به جان کسانی که با آنها همراه نمی‌شوند می‌افتند، حتی اگر طرف هندی یا پاکستانی مشغول عزاداری باشد! دختری در هلند جلو ملت لباسش را در می‌آورد و به سینه‌های اشاره می‌کند که شما از این سینه‌ها شیر خورده‌اید، بقیه هم برایش هورا می‌کشند! اگر برهنه شدن کامل در هلند جرم نبود شاید بیشتر هم پیش می‌رفت و برایش هورا می‌کشیدند! دانشجویش آن هم در دانشگاه شریف جمع شده‌اند همه با هم نام آلت مردانه خود را می‌آورند و با آن فحش نثار جمهوری اسلامی و بیت رهبری می‌کنند! دختران دبیرستانی‌اش هم مقنعه‌ها را درآورده، دسته جمعی قر می‌دهند و به آخوند فحش می‌دهند! لیدرها و تئوریسین‌هایشان هم فلان خانم و آقای سلبریتی خارج نشین هستند که بزرگ‌ترین هنرشان یک توییت زدن است! وقتی هم داخل کشور بودند محدوده زندگیشان بیشتر از چند خیابان‌های لاکچری تهران و سواحل شمال نمی‌شد!

 

🔻 حالا این اعتراض‌ها و لیدرهای لمپنی‌اش را مقایسه کنید با نزدیک به دو دهه مبارزات انقلاب اسلامی.

در این انقلاب چه کسانی لیدر بودند؟

شخصیت‌هایی که وسط مردم بودند و با مردم زندگی می‌کردند و مردم به خاطر ایمان و تقوای آنها با آنها همراه شده بودند. کسانی که برای مسیر مبارزاتیشان هزینه می‌دادند و می‌ایستادند.

 

👈 یک نمونه‌اش آیت‌الله غفاری بود، مرحوم آیت الله محمد مؤمن در مورد شکنجه‌هایی که ایشان در زندان ساواک کشیدند و بعد به شهادت رسیدند، می‌گویند:

 

🎙 «وقتی محمدرضا مصدر امر شد، هر کس گوشه و کنار با او درگیری داشت، یا زندانش کرد و یا از بین برد و شاید کسانی که از روحانی و غیر روحانی، بدست خبیث محمدرضا از بین رفتند، و نامشان بگوش ما نخورده، صد برابر کسانی باشند که ما اطلاع داریم آنها را محمدرضا شاه کشته است.

آیة الله غفاری، مردی بود که محکم و قرص در راه امام بود. به او گفتند که بیا و دست از تبعیت از خمینی بردار و او در جواب گفت که: خداوند همه شماها را ریشه کن کند. من بیایم و دست از مرد شریفی مثل خمینی بر دارم که حیثیتم محفوظ باشد و بتوانم چهار صباحی یک لقمه نانی بخورم!! و بعد دست به محاسنش برد و گفت که این محاسنی که در اثر مخالفت با آقای خمینی مرجع تقلید من باقی باشد، محاسن نیست و مَساوِی (به معنی بدیها و کردارهای زشت) است.

و مختصر اینکه با آن شکنجه‌ها او را کشتند. پاهایش را با مته سوراخ کردند و تا زانو در روغن زیتون جوش گذاشتند و به شقیقه‌اش هم مته گذاشتند. وقتی جنازه او را به خانواده‌اش دادند، عیال محترمش چند جای بدنش را بخیه زد تا توانستند او را ببرند و مختصر غسلی داده و دفن کنند.» [1]

.....

📝 [1] وجدانی، مصطفی، سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی به روایت جمعی از فضلا، ج ۳، چاپ دوازدهم، بی‌جا، انتشارات پیام آزادی، ۱۳۷۱ش، ص ۱۳۸.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🎙اعضای سازمان، جنگ مسلحانه را پیش گرفته بودند. یک ماه پشت سر هم هر روز در مشهد ترور می‌کردند. هدفشان این بود که ترس را توی دل مردم بیندازند. هر مغازه داری را که ریش داشت یا عکس امام و بهشتی را توی مغازه اش داشت، شناسایی می‌کردند و اگر می‌توانستند، ترورش می‌کردند. خیلی هم ناجوانمردانه می‌زدند. یکهو می‌رفتند توی مغازه اسلحه در می‌آوردند و می‌زدند. یادم هست چند ماه بعد، بچه‌های سپاه تعدادی از اینها را دستگیر کردند.

قبل از اعدامشان از هرکدام مصاحبه می‌گرفتند. من یک روز قبل از شروع مصاحبه رفتم توی اتاق مصاحبه و با یکیشان صحبت کردم. طرف کسی بود که دوتا کاسب را زده بود. یکی پیرمردی بود که توی چهارراه عشرت آباد سوپری داشته و او را با اسلحه زده بود و یکی هم صاحب مغازه لبنیاتی توی کوچه چهارباغ بود.

می‌گفت: «اولی روی شیشه مغازه‌اش عکس شهید بهشتی چسبانده بود و از در مغازه‌اش هم ضبط  آویزان کرده بود و روضه امام حسین (ع) گوش می‌داد. درباره ترور دومش هم می‌گفت اول که وارد مغازه لبنیاتی شدم گفتم نوشابه دارید؟ گفت بله و خم شد که از توی یخچالش نوشابه بردارد. تا خم شد، کلت را کشیدم که بزنم، ولی ضامنش جانیفتاد. صاحب مغازه برگشت نگاه کرد. فکر کرد دارم شوخی میکنم. باز دوباره که برای برداشتن نوشابه خم شد، من شلیک کردم و آمدم بیرون.»

ناراحت شدم. بهش گفتم تو با شهید بهشتی دشمنی، با سپاه دشمنی، اینها چه گناهی کرده‌اند که این طوری زدی؟ برگشت خیلی جدی و انگار که اصلا ناراحت نبود گفت: «وقتی رهبری سازمان می‌گوید این طرف را بزنید ما نمی‌پرسیم برای چی؟ سازمان که دستور می‌دهد ما باید انجام بدهیم.»

..........

📝 منبع: سلطانی، حسن، انقلاب رنگ‌ها (خاطرات شفاهی علیرضا خالقی)، چاپ دوم، تهران، راه‌یار، ۱۳۹۸ش ص ۲۳۱.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 در اسناد لانه جاسوسی، سندی با درجه خیلی محرمانه با عنوان «چه اشتباهی در ایران رخ داد؟» وجود دارد که در آن یک مأمور آمریکایی به نام «استانلی تی.اسکودرو» گزارشی مبتنی بر شواهد خود در مورد وضعیت ایران در آخرین روزهای حکومت پهلوی را ارائه می‌کند.

 

🔻 در این سند نکات مهمی وجود دارد که در ادامه بخش‌هایی از آن را به ترتیب می‌آورم:

 

📠 «در تمام مدت بعد از جنگ و به خصوص از سال ۱۹۵۳(۱۳۳۲ش) به این طرف، آمریکا با شاه ایران و رژیمش رابطه‌ای بسیار نزدیک برقرار نمود. ما در سرنگونی نخست وزیر چپگرا و ناسیونالیست(ملی‌گرا) یعنی مصدق و بازگرداندن شاه از تبعید مختصرش در اروپا نقش بسیار مؤثری را ایفا نمودیم. ما چند میلیارد دلار در زمینه پروژه‌های کمک دو جانبه مصرف کردیم که بسیاری از آنها بخوبی قابل درک بود و مود تمجید قرار گرفت.

بر اساس منافع مشترک امنیتی و نیز قدرت خرید ایران، ما به ایران کمک کردیم تا بصورت قدرت بی‌چون و چرا در خلیج فارس درآید. ما در آن کشور دارای هزاران مستشار و تکنسین نظامی و غیر نظامی بودیم. از حاکمی نیرومند و مستبد حمایت می‌کردیم.»

📌ادامه دارد...

....

📃 منبع: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران)، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی، آبان ۱۳۶۶، سند شماره ۱۲، ص ۶۷.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 در ادامه سندی که در اسناد لانه جاسوسی با عنوان «چه اشتباهی در ایران رخ داد؟» و در قسمت قبل به آن اشاره کردم، مأمور آمریکا به اوضاع آشفته و ضد آمریکایی در آستانه سقوط شاه اشاره می‌کند.

 

🔻 این اوضاع که این مأمور به آن اشاره می‌کند، همان شرایطی است که موجب می‌شود آمریکایی‌ها به این نتیجه برسند که دیگر شاه نمی‌تواند منافع آنها در ایران را برای آنها حفظ کند[۱] و باید به دنبال گزینه‌های دیگری مانند کودتا یا تکیه به نیروهای ملی‌‌گرا یا ملی مذهبی برای حفظ منافع خود در آینده ایران باشند.

 

📠 «پس از بازگشت به تهران در نوامبر ۱۹۷۸ (آبان ۱۳۵۷)، پس از ۳ سال و نیم دوری از این شهر متوجه شدم که شاه آخرین روزهای عمر حکومت خود را پشت سر می‌گذارد. مقامات آمریکایی با وسائط نقلیه زرهی و همراه گاردهای مسلح سفر می‌کردند، تا از آنها نه در مقابل گروه‌های منزوی تروریستی بلکه در برابر دسته‌های عظیمی از افراد ایرانی معمولی حراست به عمل آید. سفارت و دیگر تأسیسات آمریکا و دولت ایران نیز به وسیله کامیون‌های مملو از سربازان ایرانی مسلح به سلاح‌های خودکار در برابر این گونه خطرات حراست می‌شد. با این وصف سفارت و کنسولگری ما در تبریز مورد حمله قرار گرفت و محوطه سفارت به تصرف مهاجمین درآمد. بعدها خود سفارت نیز برای مدت کوتاهی به تصرف کامل آنها درآمد. احساسات ضد آمریکایی خشونت بار در تمام بخش‌های جامعه ایران حس می‌شد، و بسیاری از قدرت‌هایی که ما سیاست‌های خویش را بر آنها بنا نهاده بودیم اکنون بصورت خطری متوجه خود ما شده بود. این وضع پس از عزیمت شاه در اواسط ژانویه بسیار وخیمتر گردید و خطر تجدید تشدید هرج و مرج جنبه‌ای واقعی‌تر به خود گرفت. واضح است که سیاست ایرانی ما که برای مدت ۳۰ سال در خدمت به ما مؤثر واقع شده بود، اکنون به صورت عاملی بی‌ربط و ناهنجار در آمده و در مواردی بسیار حتی قبل از سقوط شاه نیز خطراتی را علیه منافع ما به وجود آورده بود. [۲]

📌ادامه دارد...

....

📃 منبع و ارجاعات:

[۱] سولیوان آخرین سفیر آمریکا در خاطرات خود در مورد ابلاغ پیام واشنگتن به شاه برای اینکه دیگر فایده ندارد و باید کشور را ترک کنی می‌نویسد: «من تا آنجا که می‌توانستم با لحن ملایم و مهربان مضمون پیام واشینگتن را به شاه ابلاغ کردم. او با دقت و با آرامش به پیامی که او را به ترک کشور دعوت می‌کرد گوش داد و وقتی که حرف‌های من تمام شد رو به من کرد و با لحنی کم و بیش ملتمسانه گفت: «خیلی خوب. اما کجا باید بروم؟» پیامی که از واشینگتن دریافت کرده بودم به این نکته اشاره‌ای نداشت. ناچار پاسخ گفتم در این خصوص دستوری دریافت نکرده‌ام. (سولیوان، ویلیام، مأموریت در ایران (خاطرات سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران)، صص ۲۴۴ ۲۴۵.)

[۲] اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران)، سند شماره ۱۲، ص ۶۸.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 مأمور آمریکایی در ادامه سند مورد اشاره در قسمت‌های قبل به عواملی که در سقوط شاه بسیار موثر بوده است می‌پردازد:

 

📠 «بجاست اگر سوال شود که در ایران چه اشتباهی رخ داده و چرا ما با وجود این همه منافع در ایران وقوع آن را پیشبینی نکرده بودیم؟

شرح کامل وقایع و نیروهایی که منجر به سقوط دیکتاتوری شاه گردید تا مدت‌ها موضوع بحث‌های علمی خواهد بود، به هر حال در این نوشتار امکان اینکار نیست. ولی می‌توان گفت که این وضع بطور مسلم نتیجه مستقیم یک انقلاب اصیل داخلی بود نه ناآرامی‌ و آشوب هدایت شده از خارج.

آنچه که بطور بسیار ساده‌لوحانی‌ای گفته شده این است که نظام حکومتی شاه به وجود یک دست قدرتمند در رأس حکومت با حمایت یک مکانیزم حکومتی خشن و توان مالی لازم برای کاهش نارضایتی‌ها از طریق اجرای برنامه‌های عمرانی، سوبسید مستقیم و همکاری کسانی که ممکن بود در غیر این صورت به مخالفت با رژیم برخیزند، بستگی داشت.

سال‌ها سرکوب، فساد، عدم مدیریت، چاپلوسی و تملق، وعده‌های توخالی، و عدم سیاست و کارآیی کلی هر دو ستون رژیم را تضعیف و باعث شد که بسیاری از ایرانی‌ها که به هرحال نسبت به حکومت خویش بدبین و بی‌اعتماد هستند، نسبت به موفقیت‌های چشمگیر و با ارزش حکومت سلطنتی واقعیات را نادیده بگیرند. نوآوری سریع و فرصت‌های آموزشی رو به رونق نیز صحنه را برای سقوط پهلوی فراهم نمود.»

 

🔻 وی در ادامه به دو عنصر که در سقوط شاه بسیار موثر بوده است و در زمان مناسب امام خمینی از آن فضا برای پیشبرد مبارزات استفاده کرده است، اشاره می‌کند. این دو عنصر به طور خلاصه به شرح زیر است:

۱.  افزایش درآمدهای نفتی و عدم هماهنگی آن با افزایش تولید داخلی و بوجود آمدن تورم دو رقمی و نارضایتی مردم به دنبال آن. در این میان تجهیز بسیار پر هزینه و غیر ضروری و بیش از حد ارتش نیز بی‌برنامگی شاه در راه توسعه منطقی کشور را جلوه داده است.

۲.   ظهور سیاست حقوق بشر کارتر و باز شدن فضای باز سیاسی و اعتقاد مردم به اینکه رژیم اگر ضعیف نباشد میزان محدودیت‌های اجتماعی سابق را کاهش نمی‌داد و اعتقاد ایرانی ها بر اینکه کشورشان بوسیله یک دست خارجی هدایت می‌شود.

.....

📃منبع:

اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران)، سند شماره ۱۲، صص ۶۸ - ۷۱.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻پیش از این قسمت‌هایی از یک گزارش مهم با عنوان «چه اشتباهی در ایران رخ داد» در اسناد لانه جاسوسی را انعکاس دادم. این سند مربوط به آخرین ماه‌های حکومت پهلوی و زمانی است که آمریکایی‌ها به سقوط پهلوی اطمینان یافته‌اند. در ادامه این سند آمده است:

 

📠 «ما برای سقوط پهلوی آماده نبودیم چون نمی‌خواتسیم واقعیت را بپذیریم. گفتن این مطلب که پس از سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲ش) شاه بصورت بازیچه آمریکا درآمده بود مبالغه آمیز است ولی این مبالغه چندان شدید نیست.

به هر حال با گذشت سال‌ها او بیشتر نسبت به خودش اعتماد پیدا کرد و برخورد ما با او نیز بصورت یک طرف مساوی درآمد ولی با رشد این رابطه سالمتر خطای اساسی در سیاست آمریکا بیشتر جلوه‌گر شد، که همانا همسو خواندن منافع آمریکا در ایران و منافع رژیم پهلوی بود. ...

موضوعی که باعث شرمساری ما شده این است که ما در صدد یافتن راه حل نبوده‌ایم بلکه از یک بازنده حمایت کرده‌ایم. در صورتی که می‌توانستیم حوزه تماس‌های خود را گسترش داده و در همان حال مانع از آسیب پذیر شدن روابط خود و شاه نیز بشویم...

آنچه بر او رفت دیر یا زود و شاید در مورد این شاه نه بلکه در مورد فرزندش رخ می‌داد ولی زمانی که ما از پیدایش انقلاب باخبر شدیم، متوقف ساختن آن غیر ممکن شده بود. اما در صورتی که دولت ما آماده اقدام بر اساس اطلاعات متناقض با سیاست موجود بود با تماس‌های وسیعتر و گزارشات دقیق‌تر و حتی به قیمت به خطر افتادن روابط صمیمانه دولت آمریکا و دولت ایران، ما می‌توانستیم بسیاری از وقایع را پیش‌بینی کرده و میزان خسارت وارده به موقعیت خویش در ایران را به حداقل ممکن کاهش دهیم. امروزه تا آنجا که به دولت کنونی و مردم ایران مربوط است، این وضع و موقعیت به خطر افتاده و با دشواری بسیار و زحمات طاقت فرسا شاید بتوان آن را احیاء نمود. ما در دوران بعد از جنگ چین و در ویتنام مرتکب همین خطا شدیم و هرگاه که منافع خویش و دولت مورد حمایت خود را تمیز ندهیم باز هم همینطور خواهد شد.»

پایان.

📃 منبع:  اسناد لانه جاسوسی جلد ۶۳ (دخالت‌های آمریکا در ایران)، سند شماره ۱۲، ص ۷۴.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

برنامه «سند باد» که این روزها از شبکه ۲ پخش می‌شود را لابد دیده‌اید یا اگر ندیده‌اید حتما ببینید.

افرادی را از کشورهای مختلف جهان که در ایران زندگی کرده‌اند به همراه ایرانی‌هایی که در آن کشورها زندگی کرده‌اند را می‌آورد و از فرهنگ و ویژگی‌های مختلف آن کشور صحبت می‌کند، در مورد نگاه مردم آن کشور به ایران و برعکس در مورد ویژگی‌های ایران از زبان آن خارجی‌های مقیم ایران صحبت می‌کند.

وقتی «سهیل اسعد» یا همان «ادگاردو روبین» را به عنوان مجری این برنامه دیدم خیلی تعجب کردم.

همان موقع از دوستم که همراه من برنامه را می‌دید و از برنامه و اجرای خوب سهیل اسعد خیلی خوشش آمده بود، پرسیدم: لهجه مجری کمی عجیب نیست؟ گفت: بله اتفاقا، اون کیه؟ تازه با ذوق و خوشحالی سهیل اسعد را معرفی کردم. او آرژانتینی و لبنانی الاصل و مقیم ایران است، او یکی از مبلغان بین‌المللی اسلام است و حالا من هم مانده‌ام اینجا چکار می‌کند؟!

یاد برنامه‌ «هم‌قصه» افتادم که سرباز روح‌الله رضوی اجرا می‌کرد. سرباز روح‌الله رضوی هم یک کشمیری البته ایرانی الاصل است که در قم زندگی می‌کند، نسل او به امام‌زاده مبرقع قم برمی‌گردد که اجدادش زمانی برای تبلیغ اسلام به کشمیر می‌روند و آنجا ماندگار می‌شوند و حالا او به ایران هجرت کرده است تا مبلغی برای ایران و کشمیر و جهان اسلام باشد. خیلی‌ها او را هم مثل سهیل اسعد نمی‌شناختند اما او کار خودش را می‌کرد.

سهیل اسعد دکتری تمدن اسلامی و مجری اولین شبکه تلوزیونی اسپانیولی زبان به نام هیسپان تی‌وی نیز است، زبان اسپانیولی زبان استعماری و تحمیل شده به بیش از ۵۰۰ میلیون از مستضعفین جهان است که نسل‌ها طعم ظلم غرب را چشیده‌اند و شاید روزی زبان سوم یا چهارم اسلام شود.

حالا سهیل اسعد با این ویژگی‌ها یک برنامه تلوزیونی دو طرفه برای دو مخاطب ایرانی و خارجی راه‌انداخته‌است. برنامه‌ای که با زبان معرفی کشورهای مختلف اطلاعات بسیار هدف‌مند و دقیقی از آنچه برای یک انسان در قامت تمدن اسلامی لازم است، برای معرفی استعمار و اطلاعات و آمارهایش و داشته‌های خودمان، ارائه می‌کند. مثلا به بهانه خوشحال و مهربان بودن مردم هند سراغ آمار خوشحال ترین مردم دنیا می‌رود و بعد آن را با آمار مصرف داروهای اعصاب که در خوشحال‌ترین کشورها بالاترین است، مقایسه می‌کند و این شما هستید که نتیجه می‌گیرید اصلا مفهوم خوشحالی و ابزار خوشحالی در آمارهای جهانی و آنچه تصور ما است، متفاوت است.

📌سفیران واقعی فرهنگ انقلاب اسلامی در واقع کسانی چون سهیل اسعد هستند که حالا سفیری دو جانبه شده‌اند و انقلاب را به مرکز خود نیز صادر می‌کنند.

.....................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

مشغول مطالعه خاطرات «سیدقلبی حسین کشمیری» پدر «سرباز روح‌الله رضوی» بودم، ماجراهای جذابی از تاثیرات انقلاب اسلامی بر مردم کشمیر و فعالیت‌هایش در آنجا را نقل کرده است، یکی از خاطرات مربوط به سال ۵۹ بعد از آغاز جنگ ایران و عراق و سفر فیصل نوری وزیر اوقاف حزب بعث عراق به کشمیر است.

این خاطره را که می‌خواندم به ذهنم رسید که سفیران واقعی انقلاب این جنس آدم‌ها هستند نه آن سفرای رسمی که عمدتا کارشان صدور ویزا و پاسپورت و تدارک ارتباطات رسمی دو کشور است.

ماجرا به یک مصاحبه فیصل نوری و تخریب چهره جمهوری اسلامی و القاء شبهاتی در ذهن‌های مسلمانان کشمیر برمی‌گردد. خبر مصاحبه او تیتر اول همه روزنامه‌ها شده بود و تاثیر بدی در مردم گذاشته بود. بعد از آن مصاحبه سیدقلبی رضوی و چند دانشجوی ایرانی مقیم کشمیر دور هم جمع می‌شوند تا تصمیم بگیرند چه کنند؟

همینجا این را هم بگویم که در خاطرات پیش از انقلاب ایشان چندین مورد گفته شده است که دوستان و آشنایان کشمیری ایشان که مهندس یا دکتر بوده‌اند برای کار به ایران می‌آمده‌اند و برخی دانشجویان ایرانی هم برای تحصیل در رشته‌های مهندسی به این کشور می‌آمده‌اند! چیزی که فکر نمی‌کنم امروزه نه به ذهن کشمیری‌ها بیاید که برای کار جایی در ایران داشته باشند و نه به فکر دانشجوی ما بیاید که برای تحصیل نیاز باشد به کشمیر برود.

خلاصه اینکه تصمیم می‌گیرند به سراغ مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو بروند که از قضا همان زمان به کشمیر سفر کرده بوده است. ایشان را وقتی که با همسرشان در قایق برای تفریح به سر می‌برده است، می‌یابند و می‌گویند: «آقا شما پاسخگوی ماجرایی هستید که بوجود آمده؟ گره این مشکل به دست شما باز می‌شود.» آقای مسئول فرهنگی می‌گوید: «من در حال گذراندن سفر شخصی هستم.» سیدقلبی به او می‌گوید: «انقلاب ایران به جایی رسیده است که بحث شخصی و غیرشخصی نیست و شما به عنوان یک مسئول باید به مطالبی که در حمایت از صدام و علیه انقلاب ایران در روزنامه‌ها درج شده است، جواب دهید.»

بالاخره آقای سفیر فرهنگی قبول می‌کنند که این دوستان انقلابی مکانی را در هتلی فراهم کنند و با روزنامه‌ها هم هماهنگ کنند و بعد ایشان تشریف فرما شوند و به شبهات پاسخ دهند و همینطور می‌شود و ظرف دو روز بعد از القاء آن شبهات، روشنگری صورت می‌گیرد و این شبهات و جواب‌هایش فضایی بهتر برای معرفی انقلاب اسلامی فراهم می‌کند.

📌در واقع سفرای واقعی انقلاب همین‌ جمع‌ها و افراد دلسوز و باغیرت هستند که به دنبال ارتباط دو ملت‌‌اند.

.....................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

⁉️ یکی از سوالات پر تکراری که بعد از انتشار کتاب «آقا روح‌الله» از بنده می‌پرسیدند، چیستی تمایزهای کتاب «آقا ‌روح‌الله» نسبت به دیگر آثار مرتبط با حضرت امام است‌؟!

⁉️ مزیت‌هایی که به واسطه آنها ما کتاب «آقا روح‌الله» را بر دیگر کتاب‌ها ترجیح دهیم، چیست؟ چرا به این کتاب نیاز داریم؟

 

اگرچه عمده کتاب‌های تألیف شده در مورد حضرت امام، کتاب‌های خوب و قابل استفاده‌ای هستند اما حتما ما یک نیاز و نقص را احساس کردیم، بایسته‌هایی در آثاری که تا کنون کار شده بود وجود نداشت و این، ما را برآن داشت که چندین سال تحقیق و پژوهش جدید را آغاز کنیم تا به محصول مطلوب خود دست یابیم.

 

تمایزات کتاب «آقاروح‌الله» با آثار موجود به شرح زیر است:

1 جامعیت: بسیاری از کتاب‌هایی که تا کنون در مورد حضرت امام کار شده است صرفا به یک بعد فقهی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی، عبادی یا خانوادگی و... ایشان پرداخته بودند اما ما پرداخت تک بعدی را برای استفاده عموم یک آسیب می‌دیدیم که به واسطه آن خواننده امام را صرفا یک عارف یا فقیه یا سیاستمدار می‌دید و نه یک عارف فقیه سیاستمدار متعبد خانواده دوست و... ما در این کتاب و مجلدات بعد آن سعی کردیم همه ابعاد امام را باهم و در کنار هم انعکاس دهیم.

 

2 ذکر بستر تاریخی: دومین ویژگی این کتاب و مجلدات بعد آن، دیدن ظرف صدور هر قول یا فعل امام است، آنچه از امام خمینی صادر شده است در یک بستر تاریخی و شرایط محیطی بوده است که حکم قرینه معینه برای فهم فعل و قول امام را دارد، متاسفانه بسیاری از آثار مربوط به امام خالی از توضیح این بستر بودند اما در این اثر ما مجموعه مکتوبات، بیانات و خاطرات مربوط به امام را بر محور زمان تنظیم کرده و همراه با ذکر فضای تاریخی آن آورده‌ایم و در دل توضیح قضایا امام را روایت نموده‌ایم.

 

3 ذکر استنادات: سومین تمایز مستند نمودن تمام مطالب است، به گونه‌ای که در این مجموعه هیچ مطلبی بدون ذکر مرجع اصلی آن یافت نمی‌شود، همچنین تا جای ممکن و جز در ضرورت‌های متنی در اصل نقل یا خاطرات دخل و تصرفی صورت نگرفته و اصالت مطالب حفظ شده است و در مواردی که تعارضاتی در نقل‌ها وجود داشته است در پاورقی به این تعارضات اشاره شده است.

 

4 روایت داستانی و جزئی: در کتاب «آقا روح‌الله» و مجلدات بعد سعی شده است همه مباحث با روایت داستانی و در قالب جزئی و مصداقی آورده شود و نه ذکر کلیات و بدون ارتباط!

 

5 سطح بندی: پنجمین تمایز که در برخی آثار وجود نداشت، سطح بندی مباحث است بدین صورت که در متن اصلی کتاب مطالب در سطح عمومی آمده است اما برای مخاطبان علاقه‌مند به دانستن تفصیلات بیشتر، برخی مباحث درجه ۲ اما مهم در پاورقی یا پی‌نوشت توضیح داده شده است.

 

6 ششمین تمایز که خاص جلد اول تا سوم مجموعه «حیات روح‌خدا» است توجه کامل به دوره پیش از آغاز نهضت حضرت امام است، ایشان بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی در سن ۵۹ سالگی از ۱۳۴۰ نهضت اسلامی علیه پهلوی را آغاز نمودند و متاسفانه تقریبا در همه منابعی که به زندگی ایشان پرداخته بودند، بازه طولانی مدت پیش از آغاز نهضت یا به کلی حذف شده بود و یا با مروری اجمالی از آن عبور شده بود اما ما در جلد اول از این مجموعه به دوره تکون شخصیت حضرت امام با عنوان دوره جوانی و طلبگی ایشان (۱۲۸۱ ۱۳۱۶) و در جلد دوم و سوم به صورت کامل و دقیق و جزئی به دوره فعالیت ایشان به عنوان یکی از خواص جامعه با عنوان دوره میان سالی و استادی ایشان (۱۳۱۶- ۱۳۴۰) پرداختیم.

 

📌امیدواریم که توجه به این نکات و تلاش در تحقق آنها محصولی در خور حضرت امام را پدید آورده باشد.
..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری