شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲۵۴ مطلب با موضوع «برداشت‌هایی از قران و روایات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در بخش اول از بحثی که ذیل فهم مقام ولایت عرض کردم به این پرداختم که قرین‌ترین واژه برای درک مفهوم ولایت، واژه "پدر" است.

⁉️ سوالی که بعد از آن مطرح می‌شود اینکه "ولایت اهل بیت(علیهم السلام)" و "کمال حاصل شده برای ما از طاعت آنها" که مسأله اصلی شیعه بوده و هست و فصل مشبعی از روایات به آن اختصاص داده شده است، چه نسبتی با بحث امروز جریان عدالت‌خواه و حزب‌الله در نسبت گیری با ولی فقیه دارد؟

 

اگرچه شخص ولی فقیه به هیچ وجه با ولی معصوم خداوند قابل قیاس نیست، اما نسبتی که ما با وی می‌گیریم همان نسبتی است که با امام معصوم باید داشته باشیم. البته این نوع نسبت به معنی نفی سوال پرسیدن از رهبری نیست بلکه به معنی نفی موقف سوال پرسیدن دوستان است که در مباحثات شکل گرفته در ادامه آن مطرح گردید.

 

اما چرا نسبت ما با ولی فقیه همان نسبتی است که با امام معصوم می‌گیریم:

 

🔹به این دلیل که توحید ربوبی خداوند تعطیل بردار نیست؛

🔹به این دلیل که جریان ولایت الهی در تمام ادیان آسمانی با نبوت پایان نمی‌یابد و وصی نبی، جریان ولایت الهی را امتداد می‌دهد؛

🔹به این دلیل که اهل بیت(علیهم السلام) با محدود شدن ارتباطات خود با شیعیان، از زمان امام صادق(ع) شبکه وکالت خود را شکل‌دادند و وکلایی برای اعمال ولایت الهی و اجرای شئون امامت اما با واسطه تشکیل دادند.[1]

🔹به این دلیل که برای اتمام حجت خداوند بر بندگان همیشه نیاز به امامی حاضر و ظاهر است. به تعبیر مروی از امام باقر(علیه السلام):

زمین لحظه‌ای بدون امامی ظاهر باقی نخواهد ماند.

👈 «لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ ظَاهِرٍ» [2]

 

یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) از ایشان سوال می‌کند، آیا زمین از عالمی زنده و آشکار از شما آل محمد خالى خواهد ماند، امامى که مردمان در حلال و حرام خود بتوانند به او رجوع کنند؟

حضرت با اشاره به آیه "۲۰۰ آل عمران" پاسخ می‌دهند:

🔹اى ابا یوسف! نه (خالی نخواهد ماند)؛ و این امر در کتاب خدا بیان گشته است: «اى کسانى که ایمان آورده اید، صبور باشید و شکیبایى ورزید» در برابر دشمنان و مخالفان خود؛

👈فقَالَ یَا أَبَا یُوسُفَ لَا إِنَّ ذَلِکَ لَبَیِّنٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا» عَدُوَّکُمْ مِمَّنْ یُخَالِفُکُمْ

🔹«و ایجاد رابطه کنید» با امام خود «و از خداى پروا دارید»، یعنى در باره آنچه بر شما واجب کرده و فرمان داده است.

👈«وَ رابِطُوا» إِمَامَکُمْ «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» فِیمَا یَأْمُرُکُمْ وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ. [3] 

 

شیعه در عصر غیبت امام به فرزند یتیمی می‌ماند که عالمان متقی، نقش وصی پدر  را برای او دارند.

در حدیثی از امام عسکرى (علیه السلام) روایت شده است:

🔹پدرم از پدرانش از پیامبر خدا(ص) برایم روایت کرد که: بسیار بدتر از یتیمى که پدر و مادرش را از دست داده، یتیمى است که از امام خود دور افتاده و توان دستیابى به او را ندارد و در مسایل شرعىِ خود که به آنها نیاز دارد، تکلیفش را نمی داند.

👈حدّثنی أبی، عن آبائه، عن رسول اللّه صلى الله علیه و آله: أشَدُّ مِن یُتمِ الیَتیمِ الَّذِی انقَطَعَ مِن امِّهِ و أبیهِ، یُتمُ یَتیمٍ انقَطَعَ عَن إمامِهِ ولا یَقدِرُ عَلَى الوُصولِ إلَیهِ ولا یَدری کَیفَ حُکمُهُ فیما یُبتَلى بِهِ مِن شَرائِعِ دینِهِ.

 

🔹بدانید که کسی از شیعیان ما که عالم به علوم ما است، فردی که احکامش را نمی‌داند و از دیدن ما محروم است یتیمی در دامن آن عالم است. بدانید و آگاه باشید که هر کس چنین یتیمى را ارشاد نماید و هدایتش کند و شریعت ما را به او آموزش دهد، در بالاترین منزلگاه، همراه ماست.

👈ألا فَمَن کانَ مِن شیعَتِنا عالِماً بِعُلُومِنا، وهذَا الجاهِلُ بِشَریعَتِهِ المُنقَطِعُ عَن مُشاهَدَتِنا یَتیمٌ فی حِجرِهِ، ألا فَمَن هَداهُ و أرشَدَهُ وعَلَّمَهُ شَریعَتَنا کانَ مَعَنا فِی الرَّفیقِ الأعلى. [4]

 

در یکی از نامه‌های منصوب به حضرت حجت(عج) ایشان می‌فرمایند در حوادث و پیش‌آمدهای زمان به راویان احادیث ما(فقها آن دوره که در مقام فتوا اصل روایات حضرات را بیان می‌کردند)، مراجعه کنید.

👈«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»[5]



[1] جهت اطلاع بیشتر از شبکه وکالت و شکل‌گیری آن ر.ب:‌ (جباری، محمدرضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲.) و (ملبوبی، محمد کاظم، سازمان وکالت امامیه و سازمان دعوت عباسیان، شباهت‌ها و تفاوت‌ها، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۰.)

[2] صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، 1جلد، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی - ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق، ج‏1 ؛ ص486.

و به تعبیر مروی از امام صادق (علیه السلام): «لحظه‌ای از عمر زمین نیست الا آینکه براى خدا در آن حجتى باشد که حلال و حرام را بمردم بفهماند و ایشان را براه خدا خواند.» «مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا الْحُجَّةُ یُعَرِّفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى سَبِیلِ اللَّهِ»

از جمله نقش‌های این امام ظاهر همان وظایف وصی بعد از انبیاء می‌باشد به تعبیر مروی از امام صادق(ع): « تا اگر مؤمنان چیزی به دین افزودند آن را رد کند و اگر چیزی از دین کاستند آن را برایشان کامل کند.» « إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ » ر.ب: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ؛ ج‏1 ؛ ص178.

[3] قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ عَالِمٍ مِنْکُمْ حَیٍّ ظَاهِرٍ تَفْزَعُ إِلَیْهِ النَّاسُ فِی حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ فَقَالَ یَا أَبَا یُوسُفَ لَا إِنَّ ذَلِکَ لَبَیِّنٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ‏ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا عَدُوَّکُمْ مِمَّنْ یُخَالِفُکُمْ وَ رابِطُوا إِمَامَکُمْ‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏ فِیمَا یَأْمُرُکُمْ وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم ؛ ج‏1 ؛ ص487

[4] التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، 1جلد، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1409 ق. ص339 همین حدیث در منابع زیر نیز ذکر گردیده است: (هلالى، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، 2جلد، الهادى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1405ق. ج‏1، ص: 257) و (طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، 2جلد، نشر مرتضى - مشهد، چاپ: اول، 1403 ق. ج‏1 ؛ ص16) و (ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، 4جلد، دار سید الشهداء للنشر - قم، چاپ: اول، 1405 ق. ج‏1، ص: 17) و (شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، الفصول المهمة فی أصول الأئمة (تکملة الوسائل)، 3جلد، موسسه معارف اسلامى امام رضا علیة السلام - قم، چاپ: اول، 1418 ق / 1376 ش. ج‏1 ؛ ص599)

[5] ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، 2جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق ج‏2 ؛ ص484 این حدیث در منابع متعددی توسط علمای دوره‌های مختلف در کتب روایی ذکر شده است منجمله این کتب: (طوسى، محمد بن الحسن، الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة، 1جلد، دار المعارف الإسلامیة - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1411ق. ص291) و  (طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، 1جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: سوم، 1390 ق. ص452) و (قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، 3جلد، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف - قم، چاپ: اول، 1409 ق. ج‏3 ؛ ص1114) و (شهید اول، محمد بن مکى - مسعودى، عبد الهادى، الدرّة الباهرة من الأصداف الطاهرة با ترجمه (ط - القدیمة)، 1جلد، انتشارات زائر - قم، چاپ: اول، 1379 ش. ص51.)

..............................................................

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

در قسمت اول از این سخن گفتم که: مسأله محوری جریان حزب‌الله بیش از اینکه عدم فهم طرح ولی باشد، "فهم خود ولایت و لزوم طاعت ولی است."

در قسمت دوم به این پرداختم که ولایت پذیری نه به معنای "تئوریزه نمودن استبداد قرون وسطایی" و نه به معنای "صغارت پذیری" است بلکه در دستگاه الهی اتباع از ولی "حقیقت اساسی دین و دینداری و تحصیل سعادت" و تقابل با ولی "اساس ضلالت و شقاوت" می‌باشد.

در واقع موقف اصلی بیانیه‌های اخیر و خصوصا برخی القاب مطرح شده در نامه‌ها و مباحثات دوستان، عدم درک مقام ولایت است.

شاید بهترین تعبیر برای مقام ولایت، تعبیر زیبای "پدر" باشد، در حدیثی در کتاب شریف کافی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده است:

🔹امامت شایسته نیست، جز براى مردی که داراى سه خصلت باشد: 1- تقوى و ورعى که او را از نافرمانى خدا باز دارد، 2- خویشتن دارى که خشمش را با آن کنترل کند. 3- نیکو ولایت کردن بر افراد پیرو خود، تا آنجا که نسبت به ایشان(در روایت دیگری مردم) مانند پدرى مهربان باشد.

👈 قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَصْلُحُ الْإِمَامَةُ إِلَّا لِرَجُلٍ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ حِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ وَ حُسْنُ الْوِلَایَةِ عَلَى مَنْ یَلِی حَتَّى یَکُونَ لَهُمْ کَالْوَالِدِ الرَّحِیمِ. - وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى حَتَّى یَکُونَ لِلرَّعِیَّةِ کَالْأَبِ الرَّحِیم.[1]

 

در روایات بسیاری حضرت رسول(ص) و امیرالمؤمنین(ع) به پدران امت تشبیه شده‌اند. مثلا در روایتی حضرت امیر(ع) می‌فرمایند:

🔹از رسول خدا(ص) شنیدم: من و علی دو پدر این امت هستیم و حق ما بر آنها بالاتر از حق پدر و مادر آنها از روی ولادت است. ما آنها را از آتش جهنم به سوی بهشت- اگر اطاعتمان کنند- نجات می‌دهیم و آنها را از ذلت عبودیت(هرآنچه غیر از خداست)  به بهترین آزادگان می‌پیوندانیم.

👈 و قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ أَنَا وَ عَلِیٌ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَیْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِیَّةِ بِخِیَارِ الْأَحْرَارِ. [2]

 

در کتاب عیون اخبارالرضا در روایتی یکی از یاران امام رضا(ع) از ایشان می‌خواهد در مورد این عبارت که حضرت رسول و امیرالمومنین پدران این امت‌ هستند، برای وی توضیح دهند، حضرت می‌گویند:

🔹 آیا نمیدانى که رسول خدا (ص) فرمود من و على دو پدر این امت هستیم عرض کردم بلى میدانم.

👈 قالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبٌ لِجَمِیعِ أُمَّتِهِ وَ عَلِیٌّ ع مِنْهُمْ  قُلْتُ بَلَى

 🔹فرمود آیا نمیدانى که على (ع) قسمتکننده بهشت و جهنم است عرض کردم بلى میدانم.

 👈 قالَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ عَلِیّاً ع قَاسِمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ قُلْتُ بَلَى

🔹فرمود پس پیغمبر را ابو القاسم می‌گویند بجهت اینکه پدر قاسم(تقسیم‌کننده) بهشت و جهنم است که على باشد. عرض کردم این چه معنى دارد؟

👈 قالَ فَقِیلَ لَهُ أَبُو الْقَاسِمِ لِأَنَّهُ أَبُو قَسِیمِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا مَعْنَى ذَلِکَ

 🔹فرمود مهربانى پیغمبر بر امت خود مانند مهربانى پدران بر فرزندان خود است و افضل امت پیغمبر (ص) على بود و بعد از پیغمبر (ص) شفقت على (ع) بر امت چون شفقت پیغمبر بر ایشان بود. چرا که او وصى و خلیفه و امام پیغمبر بعد از ایشان بود.

👈 قالَ إِنَّ شَفَقَةَ النَّبِیِّ ص عَلَى أُمَّتِهِ شَفَقَةُ الْآبَاءِ عَلَى الْأَوْلَادِ وَ أَفْضَلُ أُمَّتِهِ عَلِیٌّ ع وَ مِنْ بَعْدِهِ شَفَقَةُ عَلِیٍّ ع عَلَیْهِمْ کَشَفَقَتِهِ ص لِأَنَّهُ وَصِیُّهُ وَ خَلِیفَتُهُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَهُ... .[3]

 


[1] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص407

[2] حسن بن على علیه السلام، امام یازدهم، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، 1جلد، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1409 ق؛ ص: 330.

در حدیث دیگری از امام حسن (علیه السلام) روایت شده است: محمد و علی(علیهما الصلوة و السلام) دو پدر این امت هستند و سعادت برای کسی است که به حق آنها آگاه باشد و در همه حال از آن‌ها اطاعت نماید. خداوند او را از بافضیلت‌ترین ساکنان جنت قرار می‌دهد و او را به کرامت‌ها و رضوان خود می‌رساند.

وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع‏ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، فَطُوبَى لِمَنْ کَانَ بِحَقِّهِمَا عَارِفاً، وَ لَهُمَا فِی کُلِّ أَحْوَالِهِ مُطِیعاً، یَجْعَلُهُ اللَّهُ مِنْ أَفْضَلِ سُکَّانِ جِنَانِهِ وَ یُسْعِدُهُ بِکَرَامَاتِهِ وَ رِضْوَانِهِ‏. ( همان، ص: 330)

وَ قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع‏ مَنْ عَرَفَ حَقَّ أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلَیْنِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ ع، وَ أَطَاعَهُمَا حَقَّ الطَّاعَةِ قِیلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ فِی أَیِّ الْجِنَانِ شِئْتَ‏. (همان، ص: 330)

وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع‏ أَ مَا یَکْرَهُ أَحَدُکُمْ أَنْ یُنْفَى عَنْ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَیْنِ وَلَدَاهُ قَالُوا: بَلَى وَ اللَّهِ. قَالَ: فَلْیَجْتَهِدْ أَنْ لَا یُنْفَى عَنْ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ‏ اللَّذَیْنِ هُمَا أَبَوَاهُ‏ أَفْضَلَ مِنْ أَبَوَیْ نَفْسِهِ‏. ( همان، ص: 331)

وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ع‏ مَنْ لَمْ یَکُنْ وَالِدَا دِینِهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ ع أَکْرَمَ عَلَیْهِ- مِنْ وَالِدَیْ نَسَبِهِ، فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی حِلٍّ وَ لَا حَرَامٍ، وَ لَا کَثِیرٍ وَ لَا قَلِیلٍ‏. (همان، ص: 332)

[3] ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، 2جلد، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، 1378ق ؛ ج‏2 ؛ صص: 85- 86

........................................................

مطالب مرتبط:

مساله جریان عدالت خواه( قسمت اول: فهم یا اطاعت ولی)
مساله جریان عدالت‌خواه ( قسمت دوم: تئوریزه نمودن استبداد قرون وسطی)

توصیف تحلیلگر روسی از نقش امام خامنه‌ای در رهبری ایران
دریافت   مدت زمان: 4 دقیقه 

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

وقتی از لزوم "طاعت ولی" صحبت می‌کنیم، جریان‌غرب‌گرا در ادامه "تقلید طوطی‌وار همیشگی خود از غرب"، پاسخ می‌دهد، مقصد شما تئوریزه نمودن "استبداد قرون وسطایی ارابابان کلیسا" است.

در این میان برخی دوستان به ظاهر فرهیخته انقلابی اما "حیات یافته در اتمسفر علوم انسانی غرب" نیز ولایت پذیری را به دو قسم "ولایت پذیری از روی فهم مسائل" و "صغارت پذیری از روی نفهمی" تقسیم می‌نمایند.

در قسمت اول به این پرداختم که مساله جبهه حق در طول تاریخ "فهم خود ولایت و لزوم طاعت ولی است" و نه "فهم ماهیت حقیقی امر او و همراه شدن از روی فهم با او".

اگرچه "حسن و کمال هم افق شدن با فهم ولی" را نمی‌توان نفی کرد اما باید گفت مسأله محوری جریان حق "طاعت ولی" از روی معرفت به مقام الهی و "خیر محض بودن او و طاعتش" است.

دستگاه ولایت الهی بر خلاف دستگاه استبدادی و طاغوتی قرون وسطی، دستگاه "رشد متکی بر ظرفیت فرد و اجتماع" است.

در آیه 79 سوره مبارکه آل عمران می‌خوانیم:

🔹هیچ بشرى که خدا به او کتاب و حکم و پیامبرى داده است این حق را ندارد که به مردم بگوید: «به جاى خدا، بندگان من باشید.» بلکه [باید بگوید] :«به سبب آنکه کتاب [آسمانى] تعلیم مى‌دادید و از آن رو که درس مى‌خواندید، مردمی الهی باشید.»

👈«ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ»

رشد حاصل شده در دستگاه ولایت الهی در مقام فهم، نه از "عقل خودبنیاد منقطع از ولایت الله" بلکه از "نفس متقی و مطیع عند الله" حاصل می‌گردد.

چه بسیار اندیشه‌های به ظاهر عقلائی نشأت گرفته از نفسانیات که مقصدی جز ضلالت فردی و یا اجتماعی ندارند.

به تعبیر امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج‌البلاغه:

🔹چه بسیار عقل‌هایی که در دست هوای نفس خود اسیر است.

👈«کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ [عِنْدَ] هَوَى أَمِیر»[1]       

و چه بسیار اندیشه‌های به ظاهر بسیط  نشأت گرفته از تقوی و عبودیت که مقصدی جز رشد و هدایت ندارند.

🔹به تعبیر قرآن: «اگر تقواى الهى پیشه کنید، خداوند برایتان فرقانى (قوّه‌ى شناخت حقّ از باطلى) قرار مى‌دهد.»

👈« إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا (۲۹ـانفال)»

در نظام الهی اتباع از ولی "حقیقت اساسی دین و دینداری و تحصیل سعادت" و تقابل با ولی "اساس ضلالت و شقاوت" می‌باشد.

در حدیث شریفی از کتاب کافی از امیرالمؤمنین روایت شده است:

🔹بدانید که همنشینی با عالم و پیروى از او دینى‌ست که خدا بوسیله آن دیندارى و پرستش شود و اطاعت عالم موجب بدست آمدن حسنات و محو گناهانست و براى مؤمنین ذخیره‌اى است و در زمان حیات مایه سربلندى و پس از مرگ موجب ذکر خیر است.

👈اعْلَمُوا أَنَّ صُحْبَةَ الْعَالِمِ وَ اتِّبَاعَهُ دِینٌ یُدَانُ اللَّهُ بِهِ وَ طَاعَتَهُ مَکْسَبَةٌ لِلْحَسَنَاتِ مَمْحَاةٌ لِلسَّیِّئَاتِ وَ ذَخِیرَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رِفْعَةٌ فِیهِمْ فِی حَیَاتِهِمْ وَ جَمِیلٌ بَعْدَ مَمَاتِهِمْ.» [2]

🔹در حدیثی در کتاب شریف کافی راوی از امام صادق(علیه السلام) سوال می‌کند، شنیده‌ام که شما می‌فرمودید وای بر صاحبان علم کلام[3] که می‌گویند این را می‌پذیریم و آن را خیر و این را می‌فهمیم و آن را خیر و از علم کلام نهی می‌فرمایید.

حضرت پاسخ می‌دهند: من گفتم واى بر آنها اگر گفته مرا رها کنند و دنبال خواسته خود بروند.

👈جعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی سَمِعْتُکَ تَنْهى عَنِ الْکَلَامِ، وَ تَقُولُ: وَیْلٌ لِأَصْحَابِ الْکَلَامِ؛ یَقُولُونَ: هذَا یَنْقَادُ وَ هذَا لَایَنْقَادُ، وَ هذَا یَنْسَاقُ وَ هذَا لَایَنْسَاقُ، وَ هذَا نَعْقِلُهُ وَ هذَا لَانَعْقِلُهُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: «إِنَّمَا قُلْتُ: فَوَیْلٌ لَهُمْ إِنْ تَرَکُوا مَا أَقُولُ، وَ ذَهَبُوا إِلى مَا یُرِیدُونَ»[4]


[1] نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ ص506

[2] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص188

[3] کسانی که در عرض حضرات معصومین مباحث اعتقادی و معرفتی دین را طرح می‌کردند.

[4] الکافی (ط - دارالحدیث) ؛ ج‏1 ؛ ص417.

...................................................................

مطالب مرتبط:

مساله جریان عدالت خواه( قسمت اول: فهم یا اطاعت ولی)

اطاعت از ولی فقیه

دعوای عقل و قلب بر سر ولایت فقیه

مقصد جریان عدلات‌خواهی

عدالت‌خواهی از جنس فدائیان

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بعد از نامه دوستان عدالت‌خواه به رهبری مبنی بر دعوت از ایشان به عنوان "رهبر جمهوری اسلامی" و نه "رهبر انقلاب اسلامی" برای حضور در دانشگاه و پاسخ‌گویی نسبت به مسائل منطقه‌ای و عملکرد ایشان در موارد مختلف...

گفتگوی خوبی در باب مسأله امروز جریان عدالت‌خواه و به صورت کلی نیروهای حزب‌الله و نسبت‌مان با رهبری درگرفت.

یکی از پاسخ‌هایی که با استقبال خوبی مواجه شد، گفتاری از برادر عزیزم "حجت‌الاسلام وطن فدا" بود.

دریافت
حجم: 250 کیلوبایت

👈مخلص کلام در این گفتار این بود که مشکل امروز جریان دانشجویی عدم فرهیختگی و فهم حرکت رهبری است و این مطلب منجر به ان‌قلت‌ها و عدم همراهی با ایشان شده است.

اما بیایم بیشتر تأمل نماییم، به تعبیر یکی از دوستان، بیشتر امت حزب‌الله در همه مسائل با رهبری هم‌نظر هستند الا در همان مسأله‌ای که تخصصا مربوط به آنهاست و دقیقا در همان مسأله که باید از رهبری اطاعت کنند، می‌گویند رهبری در این مسأله اطلاعات لازم را ندارند و...

اگرچه بالارفتن فهم و فرهیختگی نقش کلیدی در فهم و اطاعت از رهبری دارد اما این کمال فرهیختگی برای چند مسأله و چند درصد از امت حزب‌الله قابل تحصیل است؟

و اصلا اینکه هرگاه ولی را فهم کردیم با او همراه باشیم و هرگاه فهم نکردیم، همراه نباشیم چقدر ارزش دارد؟

آیا دال مرکزی ما عدم فهم ولی است یا عدم فهم ولایت و لزوم طاعت از ولی؟

اگرچه بالارفتن فهم به نفسه کمال است اما غایت کمال ما عبودیت یا همان طاعت است، شاید بگویید غایت کمال ما عبودیت عارفانه و از روی شناخت است، می‌گویم بله اما نه معرفت به ماهیت حقیقی حکم ولی، بلکه معرفت به خود ولی به خیر محض بودن ولی.

در حدیث شریفی در کتاب کافی مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ از امام رضا(ع) سوال می‌کند، برترین چیزی که بنده به واسطه آن به خداوند تقرب می‌جوید چیست؟

حضرت(ع) پاسخ می‌دهند: طاعت ولی خداست که بیشترین تقرب الی الله را حاصل می‌کند.

👈«أَفْضَلُ مَا یَتَقَرَّبُ بِهِ الْعِبَادُ إِلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَ- طَاعَةُ اللَّهِ وَ طَاعَةُ رَسُولِهِ وَ طَاعَةُ أُولِی الْأَمْرِ، قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: حُبُّنَا إِیمَانٌ، وَ بُغْضُنَا کُفْرٌ.» [1]

در حدیث دیگری در کتاب کافی زراره از امامین باقر و صادق(علیهما السلام)  روایت می‌کند: خداوند امر خلق خود را به پیامبر(ص) واگذار نمود تا بنگرد خلق چگونه وی را اطاعت خواهند کرد...

👈«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى نَبِیِّهِ ص أَمْرَ خَلْقِهِ لِیَنْظُرَ کَیْفَ طَاعَتُهُمْ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.» [2]

ایمان به غیب در اطاعت از خدا و ولی او بدون علم به حقیقت ماهیت امر ولی است که معنا پیدا می‌کند.

🔹شیطان خوب می‌فهمید که او از آتش و آتش از خاک بالاتر است، فرشتگان خوب می‌فهمیدند که سابقه نوع بشر در روی زمین چیست اما ابتلای آنها در سجده بر بشر به حکم ولی آنها بود.

🔹آدم اب البشر خوب می‌فهمید که جاودان و عالم شدن کمال اوست اما ابتلای او در مخالفت با این فهم بود.

🔹نوح نبی‌الله خوب می‌فهمید فرزند بی‌گناه خود را کشتن چه قبحی دارد اما ابتلای او و فرزندش عمل بر خلاف این فهم بود.

🔹یاران نوح خیلی خوب می‌فهمیدند ساختن کشتی بر فراز یک قله امری غیرعقلائی است اما ابتلا آنها ایمان به سخن ولی بود و قس علی هذا در ابتلائات ابراهیم و موسی و محمد و انصارهم.



[1] الکافی (ط - دارالحدیث)، ج‏1، ص: 461

[2] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص267

مطالب مرتبط:

اطاعت از ولی فقیه

دعوای عقل و قلب بر سر ولایت فقیه

مقصد جریان عدلات‌خواهی

عدالت‌خواهی از جنس فدائیان

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

خداوند در آیه 19 سوره مبارکه انشقاق می‌فرماید:

🔹« قطعاً از حالى به حالى منتقل خواهید شد.»

👈« لَترکَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ»

📝 جدا از برداشت‌های فلسفی مرتبط با سیر انسان در عوالم وجود که از این آیه صورت گرفته است و می‌تواند از جمله بطون این آیه باشد؛ در روایات این آیه نشانه‌ای قطعی بر تکرار حوادث و فتنه‌های بنی‌اسرائیل برای امت اسلام ذکر شده است.

از امام باقر(علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (ص)در تفسیر این آیه آمده است:

🔹قطعا شما هم به سنت‌هایی که امت‌های قبل از شما بودند بدون تفاوت بدون کوچک‌ترین تفاوتی مو به مو مبتلی خواهید شد بدون خطا از راه آنها خواهید رفت و وجب به وجب و ...

👈لَتَرْکَبُنَّ سُنَّةَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ لَا تُخْطِئُونَ طَرِیقَهُمْ وَ لَا یُخْطَى شِبْرٌ بِشِبْرٍ ...

🔹و حتی اگر یکی از پیشینیان شما وارد سوراخ سوسماری شده باشد، شما چنین کنید.

👈حَتَّى أَنْ لَوْ کَانَ مَنْ قَبْلَکُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ

🔹از پیامبر(ص) پرسیدند: منظورتان از اقوام گذشته یهود و نصاری هستند؟

 👈قَالُوا الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى تَعْنِی یَا رَسُولَ اللَّهِ ؟

🔹حضرت پاسخ دادند: پس چه کسی؟ دست‌آویزهای اسلام را یکی پس از دیگری خواهید شکست. اولین آنها که می‌شکنید امانت (در برخی نسخ امامت) است و آخرین چیز نماز است.

👈قَالَ فَمَنْ أَعْنِی لَتَنْقُضُنَّ عُرَى الْإِسْلَامِ عُرْوَةً عُرْوَةً فَیَکُونُ أَوَّلَ مَا تَنْقُضُونَ مِنْ دِینِکُمُ الْأَمَانَةُ وَ آخِرَهُ الصَّلَاةُ. [1]

از امام صادق(ع) نقل شده است:

🔹برای قائم اهل بیت(عج) غیبتی است که مدت آن طولانی خواهد شد.

👈إِنَّ لِلْقَائِمِ ع مِنَّا غَیْبَةً یَطُولُ أَمَدُهَا؛

🔹از حضرت سوال می‌شود برای چه؟ حضرت پاسخ می‌دهند خداوند اَبی دارد از اینکه این غیبت تمام شود الا اینکه در آن آنچه از سنت‌های انبیاء(علیهم السلام) در دوران غیبتشان جاری شده است، جاری شود و او می‌بایست به مدت غیبت‌های انبیاء غیبت نماید.

👈فَقُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى إِلَّا أَنْ یُجْرِیَ فِیهِ سُنَنَ الْأَنْبِیَاءِ ع فِی غَیْبَاتِهِمْ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ یَا سَدِیرُ مِنِ اسْتِیفَاءِ مَدَدِ غَیْبَاتِهِمْ؛

🔹رسول خدا فرمودند: «قطعا شما از حالی به حالی دیگر منتقل خواهید شد» یعنی سنت‌های آنان که پیش از شما بوده‌اند میان شما نیز تکرار خواهد شد.

👈قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ «لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏» أَیْ سَنَناً عَلَى سَنَنِ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ. [2]


[1] ر.ب:  بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5جلد، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش؛ ج‏5 ؛ ص616. (در این تفسیر عوض الامانة، الامامة ذکر شده است.)؛ و بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏9 ؛ ص248؛

در تفسیر عیاشی نیز به نقل از امام باقر(ع) نقل شده است قال: قال رسول الله ص‏ و الذی نفسی بیده لترکبن سنن من کان قبلکم- حذو النعل بالنعل و القذة بالقذة حتى لا تخطئون طریقهم- و لا یخطأکم سنة بنی إسرائیل، عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ج‏1 ؛ ص303؛

در روایت مشابهی در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری مربوط به قرن 260 ق‏ نیز قسمتی از این روایت به نقل از امام کاظم (ع) نقل شده است: وَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: «لَتَسْلُکُنَّ سَبِیلَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ- حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةَ بِالْقُذَّةِ- حَتَّى إِنَّ أَحَدَهُمْ لَوْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ». حسن بن على علیه السلام، امام یازدهم، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، 1جلد، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1409 ق؛ ص481؛

[2] البرهان فی تفسیر القرآن ؛ ج‏5 ؛ ص619 و بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏52 ؛ ص90 (علامه مجلسی این روایت را به شیخ صدوق در علل الشرایع و به سند متصل به امام صادق(ع) نسبت می‌دهد.

...............................................................

مطالب مرتبط:

معرفی کتاب تبار انحراف( جریان شناسی یهود و تاریخ بنی‌اسرائل)

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اگرچه عالم بر پایه حق و حقیقت شکل‌گرفته است اما غالبا آنچه در نگاه غیر دقیق نمود و تظاهر خارجی دارد باطل است؛ باطل چون کف روی آب اگرچه حقیقت و عمقی ندارد اما ظاهر حق را پوشانده است.[1] باطل که حقیقت و وجودی ندارد به واسطه تلبس به حق به حیاة خود ادامه می‌دهد. « تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ»[2]

به تعبیر امیرالمؤمنین(ع): اگر باطل برهنه و خالص بود بر انسان خردمند پنهان نمی‌ماند. « فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ لَمْ یَخْفَ عَلَى ذِی حِجًى» و اگر حق و حقیقت خالص و بی‌پیرایه از باطل می‌نمود اختلافی حاصل نمی‌شد. «وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ لَمْ یَکُنِ اخْتِلَافٌ» ولى مشتى از حق و مشتى از باطل گرفته و آمیخته شود و با هم پیش آیند، « وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ‏ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ‏ فَیَجِیئَانِ مَعاً» اینجاست که شیطان بر دوستان خود چیره شود و آنها که از جانب خدا سبقت نیکى داشتند نجات یابند. «فَهُنَالِکَ اسْتَحْوَذَ الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ نَجَا الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنَى.»[3]

امروز که به چهل‌سالگی انقلاب رسیده‌ایم با چالشی از جنس چالش همیشگی جبهه حق مواجه هستیم. چالش تغییر نظام محاسبه مؤمنین توسط جریان باطل و طاغوت و تلاش برای به اشتباه انداختن نظام محاسباتی مردم.

«الَّذینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ»

کسانی که برخی از مردم به آنان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‏اند پس، از آن بترسید.» ولى عوض ترسیدن و باور نمودن این سخن‏، بر ایمانشان افزوده شد و گفتند: «خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است.»

«فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُواْ رِضْوَانَ اللَّهِ  وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ»[4]

نتیجه این ایمان به خدا و عدم تغییر نظام محاسباتشان این شد که با نعمت و بخششى از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود، و هم چنان خشنودى خدا را پیروى کردند، و خداوند داراى فضلی عظیم است.

تاریخ مستمر فراز و فرودهای تقابل حق و باطل را که ورق می‌زنیم، صحنه‌ای از غلبه باطل بر حق را نمی‌یابیم الا اینکه قبل از آن نظام محاسبات مؤمنین به واسطه تلبس حق بباطل و شبهات تغییر یافته است.

هرچه تاریخ به پیش می‌رود پیچیدگی‌های تکراری آمیختگی حق و باطل پیچیده‌تر می‌شود. پیچدگی‌های حاصل از تلاش نافرجام شیاطین در خدمت ارتقای فهم حق و مؤمنین.



[1] خداوند در آیه ۱۷ سوره مبارکه رعد جریان حق و باطل را به سیلابی تشبیه می‌کند که درحال جریان است و باطل چون کفی روی آن را پوشانده است. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ»

[2] از جمله محورهای اصلی جریان باطل در طول تاریخ جریان بنی‌اسرائیل هستند. خداوند در آیه ۷۱ سوره مبارکه آل عمران این جماعت را به این دلیل مؤاخذه می‌کند: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ»

[3] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص54

[4] (۱۷۳- ۱۷۴) آل عمران.

............................................................................................

مطلب مرتبط:
  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

از یکی از دوستانم، احوال برادرش را جویا شدم، می‌گفت مدتی است در آتش‌نشانی قم مشغول به کار شده است.

از قول برادرش نقل می‌کرد:

"چند ماه قبل به آنها مأموریت می‌دهند که در قسمتی از پشت کوه خضر که مسیر آن شیب تندی دارد، جنازه‌ای پیدا شده است و برای برداشتن آن به آنجا اعزام می‌شوند. جنازه لباس‌های طلبگی و زیراندازی داشته و کتاب‌های طلبگی هم کنار او بوده، متأسفانه قسمت‌هایی از بدن او هم توسط حیوانات وحشی خورده شده و جنازه آن طلبه بی‌چاره که ظاهرا از گرسنگی تلف شده بوده است وضعیت بدی داشته است."

این طلبه اولین و آخرین کسی که به این فضاها وارد شده است، نبوده و نیست.

وقتی به قرآن نظر می‌اندازیم می‌بینیم علی رغم اینکه حضرات موسی و عیسی (علیهما و علی نبینا و آله السلام) بیشترین و عجیب‌ترین معجزات را داشتند، قوم آنها بلافاصله بعد از نبود آنها به انحراف کشیده شدند.

👈سامری با قدرت اعجاب آمیز خود، قوم موسی(ع) که عادت به معجزات خارق‌العاده کرده بودند را تنها بعد از ده روز از غیبت موسی(ع) گوساله پرست نمود. قوم عیسی(ع) نیز بعد از وی به خرافاتی چون فرزند خدا بودن ایشان و... کشیده شدند.

منبری‌هایی که عادت کرده‌اند، روی منبر خواب و کشف و کرامت نقل کنند و دین مردم را به این امور ببندند بهتر است بدانند که بعد از آنها هم احمد الحسن‌ها یا دراویش یا عرفان‌های کذایی و... پیدا می‌شوند که مردم را که هیچ، خودشان را هم با خواب و کشف کرامت به مسلک و آیین خود در می‌آورند.

آنچه میراث نبوت است و نه فقط میراث پیامبر خاتم(ص)، حکمت است.

👈«وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ (۸۱ آل عمران)»

آنچه قرآن از تبلیغ ابراهیم(ع) برایمان نقل می‌کند:

🔹محاجه منطقی با "ستاره و ماه و خورشید" پرست است. «فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الافِلِینَ (76 انعام)»

🔹محاجه منطقی با بت‌پرستان است. « قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَسئلُوهُمْ إِن کَانُواْ یَنطِقُونَ (63 الانبیاء)»

🔹محاجه منطقی با نمرودها است. « فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ (258 البقره) »

آنچه امروز از امیرالمومنین(ع) باقی مانده است و هر انسانی، چه دین‌دار و چه بی‌دین را مجذوب خود می‌کند، حکمت‌ها و منطق ایشان است. آنچه بیدارگر جاودان و تشکیک ناپذیر است، زبان منطق و حکمت است.

برخلاف روشنفکران غرب‌زده، سلوک اسلام ناب در مقابل توده‌های مردم از جنس منطق و حکمت و در مقابل ظالمان و زورمندان از جنس قدرت و عزت است.

از جمله ابتلائات آخرالزمان که در روایات مرتبط با ظهور نیز بسیار به آن اشاره شده است و موجب خالص سازی یاران حضرت(عج) می‌گردد، ریزش ایمان‌های وابسته به امور خارق العاده است، ایمان‌هایی که ریشه‌های حجت خود را نه در منطق و حکمت بلکه در امور خارق العاده محکم ساخته‌اند.

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

حضرت عیسی(سلام الله علیه و علی نبینا و آله) از انبیاء بنی اسرائیل بودند که با مخالفت علمای بنی‌اسرائیل مواجه شدند و در کشاکش این مخالفت‌ها قبل از دستگیری، در حالیکه یهودیان گمان می‌کردند حضرت را دستگیر و به صلیب می‌کشند، به آسمان عروج می‌کنند، به تعبیر قرآن: «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُم». (۱۵۷ النساء)

بعد از ایشان وصی حضرت عیسی(س) "شمعون" که در اناجیل "پطرس" نامیده شده است به عنوان جانشین ایشان فعالیت خود را ادامه داد. از تعابیر اناجیل‌ برمی‌آید که مأموریت پطرس عام بود و شامل غیر یهودیان نیز می‌شد.[۱]

قریب به ۱۰ سال پس از از عروج حضرت عیسی مسیح(س) فردی از بزرگان یهود به نام "پولس" که از دشمنان سرسخت مسیحیت بود و "مسیحیان یا به تعبیر یهودیان نوایمانان آن زمان" را به شدت شکنجه و آزار می‌داد با این ادعا که "نوری از عیسی به سوی او آمده و وی را به پیروی از حق دعوت نموده" به مسیحیت گروید.

پولس تمام تفاسیر تورات را می‌دانست و این موجب جذابیت و حتی گرایش بسیاری از حواریون عیسی به وی شد، او به تدریج انحرافات خود در مسیحیت را آغاز نمود.

او در مقابل اعتراض حواریون حضرت مسیح به این انحرافات پاسخ می‌داد:

👈«تفسیر من و تو از انجیل متفاوت است.» [۲]

با تقابل‌های "پطرس(شمعون)" با "پولس" جامعه مسیحیت به دودسته تقسیم گردید با این تفاوت که "پولس" توانست با حمیات‌های جریان‌های نفوذی یهودی، اکثریت جمعیت مسیحیان را با خود همراه کند. او عقاید انحرافی زیادی را در مسیحیت نهادیه نمود منجمله:

قربانی شدن مسیح برای گناه مسیحیان و مصونیت بخشی آنها در آخرت؛ باطل اعلام نمودن سایر انجیل‌ها جز قرائت‌های او از انجیل؛ حذف عناصر مرتبط با مبارزه با دشمنان خدا و آشتی‌دادن مسیحیان و یهودیان که به اشکال مختلف علیه مسیحیان توطئه می‌کردند. [۳]

در واقع پولس از از شخصیت‌های اصلی جریان انحرافی بنی‌اسرائیل و یهود بود.

👈از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است او همان کسی است که تفکر محدود بودن قدرت خداوند و بسته بودن دست او را در یهود نهادینه نمود. «بُولِسَ الَّذِی عَلَّمَ الْیَهُودَ أَنَّ یَدَ اللَّهِ مَغْلُولَة» و خداوند او را در طبقه‌ای از جهنم که مخصوص انحراف دهنگان دین انبیاء است عذاب خواهد کرد. [۴]

👈در روایتی از امام کاظم(علیه السلام) نیز نقل شده است که او کسی است که موجب انحراف گروهی از مسیحیان شد. «بُولَسُ الَّذِی نَصَّرَ النَّصَارَى» [۵]

📌فتنه امروز اسلام نیز همان فتنه بنی‌اسرائیل و نسخه امروز جریان نفوذی یهود برای اسلام نیز همان نسخه مشابه و با همان انحرافات با تعبیر "اسلام رحمانی" است.

...............................

ارجاعات:👇

[۱] ر.ب: تبار انحراف، ص: ۱۴۵-۱۴۶.

[۲] همان، ص: ۱۴۷.به نقل از: عهد جدید، رساله ئولس به لاطیان باب ۲، شماره‌های ۱۱-۱۳.

[۳] همان و المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص: 312 و حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، جلد ۲ مقدمه، ص: 616.

[۴] ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، 1جلد، دار المرتضویة - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش، ص: 326.

[۵] ابن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، 1جلد، دار الشریف الرضی للنشر - قم، چاپ: دوم، 1406 ق. ص: 216.

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

بسم لله الرحمن الرحیم

شناخت دشمن از نگاه آخرالزمانی

وقتی صحبت از این می‌شود که امروز دشمن کیست؟ برخی می‌گویند اهل سنت دشمنان اصلی ما هستند و یا اگر نمی‌گویند، عملا به گونه‌ای رفتار می‌کنند که این مطلب از آن فهمیده می‌شود، مثلا برنامه‌های مختلفی راه می‌اندازند و شروع به لعن و نفرت پراکنی علنی نسبت به مقدسات اهل سنت و افروختن آتش دشمنی‌ها می‌کنند.

یک راه شناخت دشمن که شیعیان تکفیری گریزی از پاسخ به آن ندارند، بررسی آیات و روایات مربوط به آخرالزمان است. چرا که هرچه زمان می‌گذرد صحنه نبرد آخرالزمانی جدی‌تر می‌گردد و ما باید مختصات رفتاری خود را با این فضا هماهنگ نماییم.

آیات مورد بررسی

آیات 4 الی 8 ابتدای سوره «الاسراء»، از جمله آیاتی هستند که به صراحت به پیش‌گویی‌‌های نبرد آخرالزمان می‌پردازد.

«وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» [۴/الاسراء]

ما در تورات به بنى اسرائیل حکم قطعى کردیم که شما در زمین دو بار فساد خواهید کرد و برترى طلبى و طغیان بزرگى خواهید نمود.

«فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا» [۵/الاسراء]

چون وقت مجازات شما بر نخستین فساد و تبهکاریتان رسید، بندگانى که منسوب به ما هستند به سویتان مى‌فرستیم، بندگانى با صلابت و سرسخت که بر سرتان فرود آیند که در میان خانه‌ها به جست وجوى [شما] بپردازند و این وعده‌اى قطعى و انجام شدنى است.

«ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً» [۶/الاسراء]

پس [از چندى‏] دوباره شما [یهودیان] را بر آنان[مسلمانان] چیره می‌‏کنیم و شما را با اموال و پسران یارى می‌‏دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر می‌‏گردانیم.

«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»[۷/الاسراء

اگر خوبى کردید، خوبى به خود نموده‌اید و اگر بدى کردید به خود بدى کرده‌اید.

«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً.» [۸/الاسراء]

چون زمان فساد ایجاد کردن دومین بار فرا رسد [مؤمنین بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد [تان‏] چنان که بار اول داخل شدند، درآیند و بر هر چه دست یافتند یکسره [آن را] نابود کنند.

بررسی ظاهر آیات

ذیل این آیات بین مفسرین و محققین سوالاتی مطرح شده است، از جمله اینکه آیا این فسادها و مجازات‌ها محقق‌شده‌اند یا خیر؟ و مجازات‌کنندگان چه کسانی هستند؟

برخلاف آنچه برخی مدعی شده‌اند، پادشاهان مصر، بابل، یونان، ایران، روم و دیگران که در طول تاریخ بر یهودیان تسلط یافتند، هیچکدام با صفت «عبادا لنا» (بندگان ما) که در این آیات آمده است، سازگارى ندارند خصوصا اینکه از آنچه در ادامه این آیات گفته می‌شود معلوم می‌شود هر دو مجازات یهودیان توسط "یک امت" صورت می‌گیرد و همان امتی که مرتبه اول یهودیان را مجازات می‌کنند در مرتبه دوم نیز همان‌ها هستند که چنین می‌کنند، چون در ادامه آیات گفته می‌شود در مرتبه دوم هم همان‌ها وارد مسجد می‌شوند همانطور که بار اول وارد شده بودند «لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ»

اولین فساد و کیفر در برابر آن، در صدر اسلام، به دست مسلمانان انجام گرفت، چرا که خداوند در صدر اسلام مسلمانان را بر آنان مسلط ساخت و مسلمانان درون خانه‌‏هاى آنها به جست‏وجویشان پرداخته و سپس وارد مسجد الاقصى شدند. 

اگرچه همانطور که قرآن درآیات دیگر در مورد یهودیان می‌گوید: «وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً»[1] فتنه گرى و فسادانگیزى در گذشته و حالِ یهود وجود داشته است، اما با بررسى تاریخ یهود بعد از حضرت موسى (ع) روشن می‌گردد، برترى وعده داده شده آنها «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» به صورت همزمان با فسادانگیزى بار دوم یهود، در هیچ دوره‏‌اى از تاریخ یهود، جز دوره پس از جنگ جهانى دوم تا کنون وجود ندارد. که البته کیفرِ وعده داده شده خداوند نیز در پى آن خواهد آمد.[2]

بررسی روایات مربوط به آیات

در روایتی از امام صادق (علیه السّلام):  ایشان آیه «وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» را ذکر و سپس آیه را چنین تأویل می‌نمایند[3] که فساد اول کشتن على بن ابى طالب (علیه السّلام) است و دیگری نیزه زدن بحسن بن على (علیه السّلام) و برتری جویی و سرکشی بزرگ «و لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» نیز مقصود: کشتن حسین علیه السّلام است.

در ادامه روایت مذکور آمده است: « فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما» یعنى هنگام پیروزى خونخواهان حسین (علیه السّلام) «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ» آنها مردمى هستند که خدا آنها را پیش از آمدن حضرت قائم علیه السّلام بفرستد پس خونى (و مسئول خونى) از آل محمد بجاى نگذارند جز آنکه او را بکشند «و این وعده‌‏اى است انجام شده» یعنى آمدن حضرت قائم (علیه السّلام) 

و در ادامه روایت آیات به رجعت امام حسین (علیه السلام) و یارانشان در زمان حضرت حجت تأویل برده می‌شود.[۴]

آنچه در این روایت تأویل شده است تشبیه فسادها و برتری جویی امت اسلام به بنی‌اسرائیل است، همچنین در این روایت عوض دو مرتبه مجازات اشاره شده در آیه صرفا به یک مرتبه مجازات و انتقام اشاره شده است، اما اشاره‌ای نشده است که این انتقام از چه کسانی در آخرالزمان گرفته می‌شود و صرفا تذکر داده شده است که آن افراد دشمنان اهل بیت محسوب می‌شوند.

با بررسی دیگر روایات معلوم می‌شود نبرد آخرالزمانی یاران حضرت حجت بر دو محور شیعیان، علی الخصوص شیعیانی از قم و دجال با محوریت یهودیان به عنوان یاران او صورت می‌گیرد. 

در مورد یاران حضرت حجت در این نبرد در روایاتی از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است، ایشان آیه « بَعَثْنا عَلَیْکُمْ‏ عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ‏ شَدِیدٍ» را می‌خواندند و فرمودند: مراد از این آیه حضرت قائم (ع) و یاران اویند که نیرومند و باصلابت هستند[۵] 

همچنین در روایتی وقتى امام صادق (ع) این آیه را قرائت می‌فرمایند، راوی می‌پرسد: «فدایت گردیم آنها چه کسانى هستند؟ امام سه بار می‌فرمایند: به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند.»[۶]

در مورد یاران دجال نیز در حدیثى از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس بر بغض و دشمنى با ما بمیرد، یهودى محشور می‌‏شود!» سؤال شد: چرا یهودى؟ در حالى که آنها مسلمان زاده بوده‌‏اند؟! فرمودند: «چون اگر دجّال خروج کند از سپاهیان او خواهند شد.»[۷] 

این روایت نشان می‌دهد اولا جریان دجّال یک جریان یهودى است، چون پیامبر بین یهودى شدن و همراهى دجّال ملازمه برقرار نموده‌اند و ثانیا اینکه محور دشمنى، دجال بغض و دشمنی با پیامبر و اهل بیت ایشان است.

در حدیثی که شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» می‌آورند به نقل از پیامبر گفته می‌شود که اکثر پیروان دجال از یهودیان و زنان و اعراب هستند و دجال و یارانش بر تمام کرانه زمین جز مکه و دو حومه آن در آیند.[۸] همچنین بنا به برخی منابع اهل سنت گزارش‌هایی از نبرد آخر الزمانی مسلمانان و یهود و نابودی یهودیان در این نبرد داده شده است. به طور مثال در روایتی از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: «قیامت برپا نمی‌‏شود تا این که مسلمانان با یهود بجنگند و [در این جنگ‏] مسلمانان، یهود را می‌‏کُشند تا جایى که یهودى پشتِ سنگ و درخت، پنهان می‌‏شود و آن سنگ و درخت می‌‏گوید: اى مسلمان، اى بنده خدا! این یهودى در پشت من پنهان است. بیا و او را بکُش.»[۹]

جمع‌بندی

با توجه به آیات ۴-۸ سوره مبارکه اسراء و نیز روایت ذیل آن نبرد آخرالزمانی حق و باطل بین امت اسلام که یاران خاص آن شیعیان و دجال که یاران خاص آن یهودیان هستند صورت می‌گیرد و نقطه دشمنی محبت و بغض اهل بیت عترت(سلام الله علیهم اجمعین) می‌باشد.

کلیپ‌های مرتبط:


دریافت  مدت زمان: 2 دقیقه 47 ثانیه 


ارجاعات:

[1] المائده آیه 64.

[2] ر.ب: کورانی، علی، عصر ظهور، مترجم: مهدی حقی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷، ذیل عنوان نقش یهودیان در دوران ظهور – نگاهی به تاریخ یهود، صص: ۸۲-۹۹.

[3] از این جهت گفته می‌شود تأویل که ظاهر آیات با این روایت هماهنگی ندارد چرا که اولا روایت پیرامون یهودیان و فساد یهودیان است و ثانیا در آیات از فساد یهودیان و مجازات شدن آنها توسط مومنین و غلبه یافتن مجدد آنها و فسادگری مجدد آنها و مجازات مجدد آنها صحبت شده است اما در روایت به غلبه یافتن مجدد مومنین بر یهودیان که در زمان رجعت امام حسین (علیه السلام) صورت می‌گیرد اشاره می‌کند و به مجازات دومی که در آیات گفته شده است اشاره‌ای نمی‌کند و این بیان حتی اگر توضیح ملاصالح مازندرانی در ذیل این روایت را هم بپذیریم با نص آیات که غلبه و برتری بعد از فساد و مجازات مربوط به یهودیان می‌باشد هماهنگی ندارد.

[۴] کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - الإسلامیة)، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج ‏8 ؛ ص: 206 استفاده شده از ترجمه: کلینى، محمد بن یعقوب - رسولى محلاتى، هاشم، الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، 2جلد، انتشارات علمیه اسلامیه - تهران، چاپ: اول، 1364 ش ، ج‏2، ص: 4 و عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ؛ ج‏2 ؛ ص281 و عروسى حویزى عبد على بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، چاپ چهارم، قم، انتشارات اسماعیلیان، 1415 ق، ج ۳، ص: ۱۳۸ و و بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5جلد، مؤسسه بعثه - قم، چاپ: اول، 1374 ش؛ ج‏ 3؛ ص: 502.

متن حدیث: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمنِ الْأَصَمِ‏، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْبَطَلِ‏: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِی قَوْلِهِ‏ تَعَالى‏: «وَ قَضَیْنا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ‏ فِی الْکِتابِ‏ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ‏ مَرَّتَیْنِ‏» قَالَ: «قَتْلُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَ طَعْنُ الْحَسَنِ علیه السلام. «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً» قَالَ: «قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه السلام. «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما»: فَإِذَا جَاءَ نَصْرُ دَمِ‏ الْحُسَیْنِ علیه السلام‏ «بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ»؛ قَوْمٌ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ علیه السلام، فَلَا یَدَعُونَ وِتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوهُ. «وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا»: خُرُوجُ الْقَائِمِ علیه السلام. «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ‏»: خُرُوجُ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی سَبْعِینَ مِنْ أَصْحَابِهِ، عَلَیْهِمُ الْبَیْضُ‏ الْمُذَهَّبُ‏، لِکُلِّ بَیْضَةٍ وَجْهَانِ‏، الْمُؤَدُّونَ إِلَى النَّاسِ أَنَّ هذَا الْحُسَیْنَ قَدْ خَرَجَ حَتّى‏ لَایَشُکَّ الْمُؤْمِنُونَ فِیهِ، وَ أَنَّهُ لَیْسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَیْطَانٍ، وَ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ بَیْنَ أَظْهُرِهِمْ‏، فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ الْمَعْرِفَةُ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام، جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ، فَیَکُونُ الَّذِی یُغَسِّلُهُ وَ یُکَفِّنُهُ وَ یُحَنِّطُهُ‏ وَ یَلْحَدُهُ‏ فِی حُفْرَتِهِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍ‏ علیهما السلام، وَ لَا یَلِی الْوَصِیَّ إِلَّا الْوَصِیُ‏.

[۵] عن حمران، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: کان یقرأ: بَعَثْنا عَلَیْکُمْ‏ عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ‏ شَدِیدٍ ثم قال: «هو القائم و أصحابه اولی بأس شدید». عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، 2جلد، المطبعة العلمیة - تهران، چاپ: اول، 1380 ق ؛ ج‏2 ؛ ص281 و ج البرهان فی تفسیر القرآن؛ ‏3 ؛ ص505

[۶] وَ رَوَى بَعْضُ أَصْحَابِنَا قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً إِذْ قَرَأَ هَذِهِ الْآیَةَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ‏ عِباداً لَنا أُولِی‏ بَأْسٍ‏ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاکَ مَنْ هَؤُلَاءِ فَقَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ هُمْ وَ اللَّهِ أَهْلُ قُمَّ. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج‏57 ؛ ص216

[۷] عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ صَالِحٍ الْأَسَدِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ‏ الْبَیْتِ‏ بَعَثَهُ اللَّهُ یَهُودِیّاً قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ شَهِدَ الشَّهَادَتَیْنِ قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا احْتَجَبَ بِهَاتَیْنِ الْکَلِمَتَیْنِ عَنْ سَفْکِ دَمِهِ أَوْ یُؤَدِّیَ الْجِزْیَةَ وَ هُوَ صَاغِرٌ ثُمَّ قَالَ مَنْ أَبْغَضَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بَعَثَهُ اللَّهُ یَهُودِیّاً قِیلَ وَ کَیْفَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنْ أَدْرَکَ الدَّجَّالَ‏ آمَنَ بِهِ‏. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، 2جلد، دار الکتب الإسلامیة - قم، چاپ: دوم، 1371 ق ج‏1 ؛ ص90. مشابه همین حدیث در (طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی (للطوسی)، 1جلد، دار الثقافة - قم، چاپ: اول، 1414ق، ص: 649.) و در بحار به نقل از امالی شیخ صدوق نیز ذکر شده است: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق، ج‏27 ؛ ص218.

[۸] الدَّجَّالَ‏ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَخَّرَهُ إِلَى یَوْمِکُمْ هَذَا فَمَهْمَا تَشَابَهَ عَلَیْکُمْ مِنْ أَمْرِهِ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَیْسَ بِأَعْوَرَ إِنَّهُ یَخْرُجُ عَلَى حِمَارٍ عَرْضُ مَا بَیْنَ أُذُنَیْهِ مِیلٌ یَخْرُجُ وَ مَعَهُ جَنَّةٌ وَ نَارٌ وَ جَبَلٌ مِنْ خُبْزٍ وَ نَهْرٌ مِنْ مَاءٍ أَکْثَرُ أَتْبَاعِهِ الْیَهُودُ وَ النِّسَاءُ وَ الْأَعْرَابُ یَدْخُلُ آفَاقَ الْأَرْضِ کُلَّهَا إِلَّا مَکَّةَ وَ لَابَتَیْهَا وَ الْمَدِینَةَ وَ لَابَتَیْهَا. ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، 2جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق، ج‏2 ؛ ص:529.

[۹] رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله: لا تَقومُ الساعَةُ حتّى یُقاتِل َ‏المُسلمونَ الیَهودَ، فیَقتُلَهُمُ المُسلمونَ حتّى یَختَبئ الیَهودِیُّ وَراءَ الحَجَرِ والشَّجَرِ، فیقولَ الحَجَرُ والشَّجَرُ: یا مُسلمُ، یا عبدَاللّهِ! هذا یَهودِیٌّ خَلفِی فَتَعال فَاقتُلهُ. کنز العمّال: ج 14 ص 208 ح 38417 و مسند احمد، ج 2، ص 417؛ معجم احادیث الامام المهدى، ج 1، ص 312.

................................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

✅ نیروهای "غرب‌گرا و مقهور غرب" نه در کشور ما و بلکه در تمام کشورهای طالب پیشرفت همیشه یک نسخه در جیب خود داشته‌اند: "باید از فرق سر تا ناخن غربی شویم." 

اما باوجود نسخه همیشگی غرب‌گرایان، با توجه به ساختار طبقاتی طراحی شده در نظام استکباری و محدود بودن سرمایه‌ها موجود در دنیا، ملت‌ها هرچقدر به سمت غربی شدن رفتند  با جامعه‌ای دو قطبی‌تر شده مواجه می‌شدند که در آن اکثریت مردم به حداقل‌های زندگی نیز نمی‌رسیدند اما بخشی چند درصدی غالب سرمایه‌ها را به خود اختصاص داده و در رفاه حداکثری زندگی می‌نمودند.👇

اینفوموشن نظام استکباری دنیا

دریافت  مدت زمان: 6 دقیقه 35 ثانیه

مستند «دکترین شوک» پشت پرده اقدامات نظام سرمایه‌داری در کشورهای برزیل، اروگوئه، انگلستان، شیلی، شوروی و...

 

نیروهای غرب‌زده یا همان "دستان استعمارگران غربی" با به انحطاط کشاندن جامعه خود در حرکت دادن فانتزی جامعه به سوی غرب و پس از مواجه شدن با مشکلات عدیده جامعه همچون افزایش اختلاف طبقاتی و فقیرتر شدن توده مردم، در توجیه نابرابری‌های بوجود آمده، برای "انحراف اذهان و آدرس غلط دادن" دوباره نسخه‌های مختلفی را ارائه می‌نمایند.

 

✅ یکی از نسخه‌ها ارائه تصویری اشتباه از برخی جوامع مثلا ژاپن یا کره است که این جوامع پیشرفته دچار شکاف طبقاتی نیستند و پیشرفت‌های آنها نیز به علت تکیه و دنباله روی از غرب و کنار نهادن سنت‌ها بوده است.

حال آنکه اولا برخلاف مدعی آنها این جوامع دچار شکاف طبقاتی زیادی می‌باشند و ثانیا پیشرفت‌های آنها هیچ ربطی به تکیه به غرب نداشته است بلکه اتفاقا به علت عدم تکیه به غرب و اتکا به خودشان بوده است.👇

کلیپ علت پیشرفت مردم ژاپن در برنامه ثریا

دریافت  مدت زمان: 4 دقیقه 9 ثانیه 

مستند کوتاه ژاپن دوست‌داشتنی

دریافت  مدت زمان: 25 دقیقه 57 ثانیه

 

✅ نسخه دیگر نیروهای غرب‌گرا برای توجیه شکاف طبقاتی ایجاد شده در جوامع استعمارزده و ظلم‌های رواداشته شده به مستضعفین، ترسیم تصویری غلط از جوامع استعمارگر مثل آمریکا بوده است. در حالی که:

🔹اولا غرب و دولت‌های غربی منجمله آمریکا در مسیر باطل خود سال‌ها شبانه روز کار کرده و زحمت کشیده‌اند و این چنین نبوده است که بخواهند سرمایه‌های خود را دو دستی تقدیم دیگران کنند تا دیگران برای آنها کار کنند و آنها را به "پیشرف مصطلح غرب‌گرایان" برسانند بلکه به خود تکیه نموده و زحمت‌ها کشیده‌اند تا به این نقطه رسیده‌اند و نه تنها آنها بلکه هرکس می‌خواهد به پیشرفت برسد باید از همین مسیر تلاش و تکیه به خود گذر نماید.👇

مستند ساخت سد هوور از بزرگ‌ترین سدهای آمریکا نمونه‌ای از تلاش‌های شبانه‌ روزی آمریکایی‌ها برای پیشرفت.

 

🔹ثانیا دولت‌های غربی علی الخصوص آمریکا با طراحی ساختارهای جهانی برای استعمار مردم دنیا سال‌ها سرمایه‌ها و نتیجه زحمات همه دنیا را به غارت برده‌اند.👇

مستند استعمار دلار شاهدی بر استعمار مردم دنیا به وسیله‌ ساختارهای جهانی

 

🔹ثالثا در جوامعی مثل آمریکا وضعیت اقتصادی و رفاه مردم و تکنولوژی نه تنها آنگونه که بسیاری تصور می‌نمایند نیست، بلکه بیشترین شکاف‌های طبقاتی در این جامعه وجود دارد.

 

نسخه دیگر نیروهای غرب‌گرا گزارش ناقص از سایر دولت‌‌های غربی مثل سوئد، سیویس یا کانادا است. آنها با ارائه مدینه فاضله‌ای که همه مردم در این کشورها خوشبخت هستند، تقصیرات مشکلات بوجود آمده را به دین و یا خود مردم استعمارزده برمی‌گردانند و به اشکال مختلف تصویر ناکارآمدی از دین بوجود می‌آورند و یا حس حقارتی در خود مردم را به آنها تزریق می‌نمایند. چرا که هر مردمی که حقارت را بپذیرند اجازه حکومت هر فرعونی بر خود را می‌دهند و این شیوه همیشگی فرعون‌هاست. « فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ».

 

✅ اما در پاسخ آنها صرف‌نظر از انتقادات بی‌اساسی که به دین حداقلی متصور خودشان می‌نمایند، در مجموع به چند نکته به عنوان علل اصلی عدم پیشرفت کشورهای استعمارزده باید دقت داشت.

🔹تلاش غرب برای رسیدن به نقطه کنونی و ترویج روح ما نمی‌توانیم و ما هیچ نیستیم توسط غرب‌گرایان.

🔹ساختار استعماری حاکم بر دنیا در انتقال سرمایه‌های دنیا به دول استعمارگر و نابود نمودن ظریفت‌های مختلف سرزمین‌های متسعمره غرب.

🔹انعکاس تصویری ناقص از کشورهای به اصطلاح توسعه یافته به نحوی که نقاط ضعف این دولت‌ها پنهان شده و نقاط قوت آنها پررنگ شده است و در عوض در چشم غرب‌پرستان نقاط قوت ما همیشه کم‌رنگ و نقاط ضعف ما همیشه پررنگ دیده شده است.👇

کلیپی از تصور مردم ایران از وضعیت کشور و آنچه در واقع است.

دریافت مدت زمان: 5 دقیقه 29 ثانیه

✅ آخرین نسخه‌ای که غرب‌گرایان توصیه می‌کنند، پذیرفتن نظام استعماری و سلطه حاکم بر دنیا به عنوان واقعیت و کوتاه آمدن از شعارهای انقلابی مضر است. آنها در این مرحله از دو عنصر ترس و پذیرش حقارت برای پیش‌برد اهداف خود استفاده می‌کنند.

✅ نسخه غرب‌زده‌ها پذیرش "ما هیچ نیستیم" و "باید به نظام سلطه تن داد و با حداقل‌های موجود کنار آمد" است که در غیر این صورت باید به انتظار جنگ و از دست دادن تمام سرمایه‌های خود باشیم.

القای این نکته که با مذاکرات دشمنی‌ها به پایان خواهد رسید.
دریافت مدت زمان: 1 دقیقه 13 ثانیه

✅ اما نسخه "جریان حزب‌الله" مبتنی بر قرآن هیچ‌کدام از این دو گزینه نیست، بلکه انقلابی گری و پایان دشمنی‌ها با رسیدن به قدرت و عزت است. امام خامنه‌ای در این مورد می‌فرمایند:

«در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتی ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگری ممنوع است؛ لذت‌جوئی ممنوع است؛ به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن، برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتهاست که میتوانیم به قله برسیم. ما داریم در دامنه حرکت میکنیم. ما هنوز به قله نرسیده‌ایم؛ با آن فاصله داریم. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنی‌ها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضه‌های خباثت‌آلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بی‌وقفه ادامه دهیم. من به جوانها، به مسئولین، به دانشجویان، به علمای بزرگوار، به کسانی که توانائی سخن گفتن با مردم دارند، به کسانی که تأثیرگذاری بر روی اذهان مردم دارند، عرض می‌کنم: ما بایستی این حرکت به سمت پیشرفت را بی‌وقفه ادامه دهیم؛ هم در زمینه‌ی سیاست، هم در زمینه‌ی علم و فناوری، هم بخصوص در زمینه‌ی اخلاق و معنویت. خودمان را تهذیب کنیم، خودمان را اصلاح کنیم، عیوب خودمان را بشناسیم و درصدد رفع آن عیوب بربیائیم. اگر این کار را بکنیم، این موانعی که دشمنان ما بر سر راه ما ایجاد میکنند، اثر نخواهد گذاشت. تحریم اثری ندارد. تحریم نمیتواند ملت ایران را از حرکت به جلو باز بدارد. تنها اثری که این تحریمهای یکجانبه و چندجانبه بر روی ملت ایران میگذارد، این است که نفرت و دشمنی از غرب در دل مردم ما عمیق‌تر میشود.[1]

 

✅ وقتی به قرآن مراجعه می‌کنیم قرآن می‌گوید اگر به خدا تکیه نمودید و از دشمنان تبری جستید خداوند شما را به نقطه‌ای می‌رساند که دشمنی‌های میان شما و آنان که از آنها برائت جستید برطرف می‌شود.

 

🔹 «قَدْ کاَنَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فىِ إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ»

قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانى که با اویند سرمشقى نیکوست

 

🔹 «إِذْ قَالُواْ لِقَوْمهِمْ إِنَّا بُرَءَ ؤُاْ مِنکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکم وَ بَدَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتىَ‏ تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَحْدَهُ»...

🔸آن گاه که به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه به جاى خدا می‌پرستید بیزاریم. به شما کفر می‌‏ورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتى که فقط به خدا ایمان آورید.»

 

🔹 «إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ مَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شىءٍ »

🔸 «جز [در] سخن ابراهیم [که‏] به [نا] پدر [ى‏] خود [گفت:] «حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست، با آنکه در برابر خدا اختیار چیزى را براى تو ندارم.»

 

🔹 «رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکّلنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ رَبَّنَا لَا تجعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ وَ اغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا  إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الحکِیمُ» [2]

🔸 «اى پروردگار ما! بر تو اعتماد کردیم و به سوى تو بازگشتیم و فرجام به سوى توست. پروردگارا، ما را وسیله آزمایش [و آماج آزار] براى کسانى که کفر ورزیده‌‏اند مگردان، و بر ما ببخشاى که تو خود تواناى سنجیده‏‌کارى.»

 

🔹 «لَقَدْ کاَنَ لَکم فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کاَنَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاخِرَ  وَ مَن یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنىُّ الحَمِیدُ»

🔸  قطعاً براى شما در [پیروى از] آنان سرمشقى نیکوست [یعنى‏] براى کسى که به خدا و روز بازپسین امید می‌‏بندد. و هر کس روى برتابد [بداند که‏] خدا همان بی‌‏نیاز ستوده [صفات‏] است.

 

🔹 «عَسىَ اللَّهُ أَن یَجعَلَ بَیْنَکُم وَ بَینَ الَّذِینَ عَادَیْتُم مِّنهُم مَّوَدَّةً  وَ اللَّهُ قَدِیرٌ  وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ».[3]

🔸 امید است که خدا میان شما و میان کسانى از آنان که [ایشان را] دشمن داشتید، دوستى برقرار کند، و خدا تواناست، و خدا آمرزنده مهربان است.

................................................................................................

کلیپ‌های مرتبط:👇

پایان یافتن دشمنی دشمنان در عرصه نظامی با قدرت‌مند شدن ما
دریافت مدت زمان: 3 دقیقه 1 ثانیه

 

اگر دشمن در ما احساس ضعف کند، فشار بیشتری می‌آورد.
دریافت مدت زمان: 2 دقیقه 3 ثانیه

 


[1] بیانات در مراسم بیست‌ و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) ۱۴ خرداد ۱۳۹۱

[2] مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در مورد این آیه " رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا"- می‌نویسند: در این دعاى خود از خدا مى‏خواهند که از آثار سوء تبریشان از کفار پناهشان دهد، و ایشان را بیامرزد. کلمه" فتنة" به معناى وسیله امتحان است، و معناى این که" فتنه براى کفار قرار گیرند" این است که کفار بر آنان مسلط شوند، تا مورد امتحان قرار گرفته، آنچه فساد در وسع خود دارند بیرون بریزند، ابراهیم و مؤمنین را به انواع آزارها شکنجه کنند که چرا به خدا ایمان آورده‏اید، و خدایان ما را رها کرده، از آنها و از عبادتشان بیزارى جسته‏اید. ابراهیم (ع) و یارانش در دعاى خود نداى" ربنا" را پى در پى تکرار کرده‏اند تا به این وسیله رحمت الهى را به جوش آورند. ترجمه تفسیر المیزان ج 19 ص: 398.

[3] آیات ۴-۷ سوره مبارکه الممتحنة

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری