شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲۵۴ مطلب با موضوع «برداشت‌هایی از قران و روایات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

هنگام مطالعات و درس‌های طلبگی، آیات و روایات کاربردی زیادی را برمی‌خوردم که اشتراک گذاری آنها با دوستانم بسیار مفید بود هم از این جهت که دوستان از این آیات و روایات استفاده کنند هم اینکه به کمک دوستانم برداشتی که از آن مطلب وحیانی شده است را کامل کنم.
کانال جدیدی زده‌ام که ان شاء الله از حالا این مطالب را در آنجا اشتراک می‌گذارم.👇

https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

ملکه انگلیس کسی بود که هفتاد سال از مسلمانان خون ریخت و اموال آنها را تاراج کرد، کسی بود که وقتی سلمان رشدی ملعون در کتاب خود به ملائک، نبی مکرم اسلام، خانواده و اصحاب ایشان و دیگر مقدسات مسلمانان توهین‌های فراوان کرد، به او لقب سر و تابعیت انگلستان داد، اما دیدیم بعد از راهی شدنش به جهنم کشور‌های امارات، کویت، بحرین و قطر، ضمن نیمه افراشته کردن پرچم‌هایشان ۳ روز عزای عمومی اعلام کردند.

عمان هم یک روز عزای عمومی برای فوت ملکه اعلام کرد.

 

یک تاریخ است که یک عده خائن به اسلام و یا خائن و دستنشانده دشمنان اسلام بر سرزمین‌های اسلامی و مردمش حکومت می‌کنند و مسلمانان خواب و به انتظار که کسی برای آنها کاری کند، تغییری رقم زند، به انتظار تا خبری از آسمان شود.

و خدای آسمان خبر داده بود: تغییری رقم نمی‌زنم و نجات نمیابید تا تغییر نکنید.[1]

.....

پی‌نوشت:

[1] «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» ۗ (رعد:۱۱)

در آیه مذکور از فعل مضارع استفاده شده است و این یعنی تغییر باید دائمی باشد تا تغییر الهی نیز به دنبال آن باشد.

اگر در مسیر بیداری و تحول توقفی رخ دهد دست عنایت الهی نیز همان موقع برداشته می‌شود. دائما برای اصلاح و تغییر باید کوشید تا عنایت متصل الهی با ما باشد.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 یک زمان می‌گوییم: جامعه دو قطبی است یا شده است و اگرچه بد است اما خب واقعیتی هست که وجود دارد و باید آن را در نظر بگیریم! می‌گوییم: جامعه دو قطبی بد است اما به هر حال شده است! رسانه‌های دشمن تلاش می‌کنند جامعه را دو قطبی کنند و ما نباید چنین بکنیم اما به هر حال جامعه دو قطبی شده است و باید در این فضا فکر کنیم و برای این فضا تصمیم بگیریم.

 

🔻 اما باید گفت: اگر دقیق‌تر شویم و به گزارش قرآن از واقع جامعه دقت کنیم، خواهیم دید این ظاهر جامعه است که گاهی دو قطبی می‌شود و یک دو قطبی موقت است.

جامعه یک باطن و واقعی دارد که در آنجا دو قطبی نیست و اگر مجاهده و تبیین کنیم، خیلی سریع به حالت پایدار خود برمی‌گردد.

 

🔻 تصور خیلی‌ها چنین است که حالت پایدار جامعه حالت دو قطبی است و جریان حق با تلاش خود باید این دو قطبی را به وحدت در جهت ایمان و مظاهر آن تبدیل کند اما در گزارش قرآن صورت ماجرا کاملا برعکس است و حالت پایدار جامعه وحدت بر ایمان و مظاهر آن است و این جریان باطل و شیطانی است که باید زحمت بکشد تا دوقطبی‌های کاذبی را شکل دهد.

 

🔻 خداوند خطاب به مسلمانان زمان پیامبر(ص) می‌گوید: «اللَّهَ حَبَّبَ‏ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیان» (الحجرات:۷) یعنی میل به ایمان و مظاهر آن و کراهت از کفر و فسق و مظاهر آن در قلوب انسان‌ها گذارده شده است.

 

🔻 در آیات و روایات مختلفی نیز به این مضمون با تعبیر «فطرت الهی» افراد بشر و گرایش آنها به خداوند و ایمان به او و احکامش اشاره شده است.

 

🔻 وقتی به باطن جامعه برگردیم می‌بینیم هیچ دو قطبی وجود ندارد بلکه فقط وحدت بر ایمان است و این شیطان است که با ایجاد دو قطبی و تبلیغات سعی می‌کند مومنین را فرقه فرقه و مقابل هم قرار دهد.

 

🔻 فرعون هم برای اینکه بتواند بر مردم حکومت کند آنها را فرقه فرقه می‌کرد و به تعبیر قرآن: «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً» (القصص:۴) وقتی روح وحدتی که در جامعه بر ایمان است از مردم گرفته شد و دو یا چند قطبی شدند، حق ضعیف می‌شود و شیطان و شیطانیان می‌توانند فساد و بر آنها حکومت کنند.

هر کسی به دنبال حزب و گروه خود می‌رود

👈«مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» (الروم :۳۲) و رشته ولایت الهی از آنها برداشته می‌شود.

👈«إِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فی‏ شَی‏ءٍ» (انعام:۱۵۹)

 

🔻 وقتی موسی(ع) به کوه طور رفت، سامری مردم را گوساله پرست کرد، موسی(ع) که بازگشت و این صحنه را دید، غضبناک شد و به هارون گفت: «یا هارُونُ ما مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا» (طه‏:۹۲)  چه چیزی مانع تو شد وقتی دیدی این‌ها گمراه شدند اما کاری نکردی؟ هارون جواب داد: «إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرائِیلَ» (طه:۹۴) ترسیدم بیایی و بگویی مردم را دو دسته کردی.

 

🔻 پس ما وظیفه داریم نسبت به جامعه مومنین در جهت تضعیف دو قطبی‌ها حرکت کنیم و نه تقویت آنها.

اگر قبول داریم کسانی که اعتراض دارند اکثر آنها افراد معمولی هستند و دشمنی و عنادی ندارند، بایست با آنها همراه شد، حرف آنها را شنید و آنچه حق می‌گویند را پذیرفت و نسبت به آنچه اشتباه می‌کنند، تبیین کرد. اگر فتنه‌ای داخلی است یعنی دشمن دارد از مردم عادی خودمان سرباز گیری می‌کند پس ورود ما بایست بر پایه رحمت باشد اما اگر مقابل ما دشمن خارجی است برعکس، بایست محکم و با شدت ایستاد.

👈«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُم» (الفتح:۲۹)‏

 

🔻 من آن دختر و پسر نوجوانی که بر اثر هیجانات و بی‌اطلاعی توهینی می‌کند یا با حجاب مخالفتی می‌کند را از خودم می‌دانم اینطور نیست که او را بگذارم آن طرف و مقابلش دانش آموزان مومن را با همان شکل و شمایل عکس او به رخ بکشم! من برای آن دختر و پسر نوجوان برنامه تبیین و گفتگو دارم و ایمان جامعه را هم به شکل دیگری در چشم دشمنان عنود فرو می‌کنم که آن دختر و پسر فکر نکند مقابل من قرار گرفته و در جبهه دشمنم است.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

یک قانون خداوند وارث شدن مؤمنین بر زمین است. قرآن می‌گوید: «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ. (قصص - ۵)»

ما اراده کرده‌ایم منت نهیم بر کسانی که در زمین به استضعاف کشیده شده بودند و آنان را پیشوا و وارث قرار دهیم.

آنچه معمولا از این آیه فهمیده می‌شود و با سیاق آیات قبل و بعد و روایات ذیل آن نیز موافق است، اراده خداوند بر پیشوایی و وراثت مستضعفین از طریق ارسال یک رهبر و قیام و تشکیل حکومت و شکست طاغوت‌های زمان است.

چه بسا معنی دیگری نیز از آیه بشود فهمید:

معنای دیگر اشاره خداوند به یک قانون جاری در عالم است که ظالمان و مترفین سرمایه‌دار به مرور به واسطه فاصله گرفتن از توصیه‌های خداوند نسل آنها منقطع می‌شود، عمر و سلامتی آنها کاسته می‌شود و اموال و جایگاه‌ها به طبقه‌ای که به استضعاف کشیده شده بودند منتقل می‌شود. از طبقه آنها کاسته می‌شود و از طبقات پایین اجتماع جایگزین آنها می‌شوند. اگرچه اکثریت بشر ظرفیت پیشوایی و وراثت را ندارند اما عالم تکوین دائما در حال پالایش است.

................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در زندگی شخصی و اجتماعی پیش‌آمدهای مختلفی است که موجب می‌شود انسان بترسد، بترسد از فقر، از شکست خوردن، از تنها ماندن، از تحریم، از بی‌آبرویی و...

بیاییم فقط از خدا بترسیم.

البته نترسیدن به معنی دیوانگی نیست، به معنی آنچه هم عقلای دنیا زده می‌گویند نیست، حد و مرز شجاعت و تهور (شجاعت غیر عاقلانه) را سخت است تشخیص دهیم اما ما معمولا به سمت تهور غش نمی‌کنیم به سمت محافظه‌کاری (توصیه‌های عقلای دنیا زده) غش می‌کنیم.

حد و مرز درست شجاعت را اگر می‌خواهیم بفهمیم باید به زندگی شهدا و علما مراجعه کنیم تا با تجربیات ملموس به ما نشان دهند.

ترس از غیر خدا از جنود جهل است.

خداوند خیلی صریح می‌گوید مؤمن از غیر خدا نمی‌ترسد و فقط و فقط شیطان است که اولیاء خودش را از غیر خدا می‌ترساند:

«اِنَّمَا ذلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (آل عمران- ۱۷۵)»

این فقط شیطان است که اولیاء خودش را می‌ترساند پس از وعیدهای شیطان و اولیائش نترسید و از من (خدا) بترسید اگر مؤمن هستید.

روشن می‌شود ترس از هر چیز از غیر خدا از شیطان ریشه می‌گیرد و اگر از غیر خدا هم ترسیدیم به تولی ما از شیطان برمی‌گردد.

قرآن در توصیف انبیاء الهی می‌گوید:

«الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَدا إِلاَّ اللّهَ وَ کَفَى بِاللّهِ حَسِیبا (الاحزاب - ۳۷)»

همان کسانی که پیام خداوند را ابلاغ می‌کنند و از کسی جز خداوند ترسی ندارند و خداوند بهترین حساب‌رس است.

........

پی‌نوشت:

✅ استاد بنده از یکی از فضلا که در بحث حدیث زیاد کار کرده بود نقل می‌کرد:

✅ ایشان می‌گفتند من بیش از ۴۰۰ هزار حدیث خوانده‌ام و از میان آنها فلان تعداد را انتخاب کرده‌ام و باز از میان آنها تعدادی را گزینش کرده‌ام و به نظرم می‌رسد زیباترین حدیثی که خوانده‌ام این حدیث است:

✅ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله:
🔻ما سلّطَ اللّهُ على ابنِ آدَمَ إلاّ مَن خافَهُ ابنُ آدَمَ،
خدا بر انسان فقط کسی را مسلط می‌کند که از او بترسد.
🔻و لَو أنّ ابنَ آدَمَ لَم یَخَفْ إلاّ اللّهَ ما سَلّطَ اللّهُ علَیهِ غَیرَهُ
و اگر انسان فقط از خدا می‌ترسید، خداوند غیر خودش را بر او مسلط نمی‌کرد.
🔻و لا وُکِلَ ابنُ آدَمَ إلاّ إلى مَن رَجاهُ،
و انسان واگذارده نمی‌شود الا به آن که به او امید بسته است.
🔻 و لَو أنّ ابنَ آدَمَ لَم یَرْجُ إلاّ اللّهَ ما وُکِلَ إلى غَیرِهِ.
و اگر انسان به غیر خدا امید نداشت به کسی غیر خداوند واگذارده نمی‌شد.

................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

❤️ بنده خدایی می‌گفت: برادرش برای تحصیل مدتی می‌خواست به خارج از کشور مسافرت کند، برای اینکه در دوران تحصیل در غربت از دین و معنویت فاصله نگیرد، نزد آیت‌الله میلانی می‌رود و از ایشان می‌خواهد برنامه‌ای به او دهند که در آن فضا دین خود را از دست ندهد و از معنویات فاصله نگیرد. آیت‌الله میلانی به او می‌گویند هر روز صبح بعد از نماز صبح تسبیح به دست بگیر و صدبار به حضرت حجت(عج) بگو یا صاحب الزمان دوستت دارم.

ایشان می‌گفت: برادر ما خیلی هم روحیات معنوی پر شوری نداشت اما مقید شده بود و به این دستور العمل عمل کرده بود و حالا بعد از چندین سال به جایی رسیده است که شب‌ها از شوق حضرت و عبادت تا بالشتش خیس نشود خوابش نمی‌برد.

❤️ برخی تصور می‌کنند محبت امری غیر ارادی است که بر اساس ویژگی‌های نفسانی، تفکرات و گرایش‌ها نسبت به امور مختلف وجود دارد و صرفا نتیجه یک سری از هست‌ها است اما هم در روایات و هم در تجربه مکرر ثابت شده است که می‌شود به اشکال مختلف محبت را ایجاد کرد، محبت که ایجاد شد بعد گرایشات و تفکرات و ویژگی‌های نفسانی هم با آن اصلاح می‌شود. حضرت امیر(علیه السلام) به مالک می‌گویند: «و اشعر قلبک الرحمّة بالرعیة و المحبة لهم» قلبت را پر از رحمت و محبت به مردم کن، این محبت به مردم را خودت ایجاد کن.

❤️ در روایت است که خداوند به موسی (علیه السلام) گفت: موسی من را نزد بندگانم محبوب کن. موسی سوال می‌کند: چطور این کار را بکنم. خداوند پاسخ می‌دهد: «ذکرهم آلائی» نعمت‌های من را به یاد آنها بیاور.

❤️ می‌شود زن و شوهر، فرزند و پدر و مادر، اعضای یک جمع خوبی‌های یکدیگر را به یاد بیاورند و محبت آنها به یکدیگر افزایش یابد. می‌شود خوبی‌های اهل بیت را در مجالس یادآور شد و محبت خود را به اهل بیت افزایش داد.

و یا مثلا وقتی به مردم به نام خدا و اهل بیت خوبی می‌کنی اطعام می‌کنی، می‌بخشی و... محبت خدا و اهل بیت را در دل‌ها تقویت می‌کنی و خودت هم محبوب خدا و اهل بیت می‌شوی، وقتی به کسی محبت می‌کنی یا حتی اظهار محبت می‌کنی، محبوب او می‌شوی.

❤️ از کارهای مؤثر برای ایجاد، افزایش یا کاهش محبت، دعا است که عمدتا از آن غافلیم، در دعای ابوحمزه از خدا می‌خواهیم محبت دنیا را از دلمان خارج کند: «سَیدِی أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبِی»، امام سجاد در دعا از خداوند می‌خواهد نفرت از بدی‌ها را در قلبش افزایش دهد: «أَشْعِرْ قَلْبِیَ اَلاِزْدِجَارَ [اَلاِنْزِجَارَ] عَنْ قَبَائِحِ اَلسَّیِّئَاتِ وَ فَوَاضِحِ [وَ فَضَائِحِ] اَلْحُوبَاتِ»

❤️ خیلی وقت‌ها محبت‌ها به واسطه دوری یا اختلافات و... کم می‌شود، اما نباید بی‌کار نشست، باید در جایی که محبت لازم است، محبت را ایجاد کرد و افزایش داد، وقتی بین زن و شوهر محبت‌ها کم شده از خوبی‌هایشان برایشان بگویی و خودشان خوبی‌های یکدیگر را یادرآور شوند، به هم محبت کنند، بین پدر و مادر و فرزند و اقوام و دوستان محبت‌ها کم شده است، یکدیگر را دعوت کنند هدیه دهند، تماس بگیرند، می‌خواهیم بین ما و اهل بیت محبت زیاد شود، به مجالسشان برویم و به نامشان محبت و اطعام کنیم.

📌خلاصه که بی‌کار ننشینیم و محبت‌ها را در آنجا که لازم است، زیاد و کم کنیم.

.................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 وقتی کودکیم، همه کس و کار ما پدر و مادر و اطرافیان نزدیکمان هستند، برادر و خواهر، عمو و دایی، خاله و عمه و فرزندانشان.

🔻 کم کم وارد مدرسه می‌شویم و دوستان جدیدی پیدا می‌کنیم، با بچه‌های همسایه دوست می‌شویم.

بزرگ‌تر که می‌شویم ارتباطات ما به واسطه حضورمان در مجموعه‌های مختلف، ورزش، مسجد، هیأت، کارهای فرهنگی مثل اردوها یا خدمات اجتماعی و ... افزایش پیدا می‌کند و به واسطه محدود بودنمان با افزایش ارتباطات جدیدمان از ارتباطات سابقمان کم می‌شود.

🔻 وارد دانشگاه که می‌شوی به یکباره عالمت عوض می‌شود، باز دوستان جدید، اساتید و کادر اداری جدیدی که اکثرشان فقط برای ۴ سال هستند، سربازی که می‌روی باز عالمت عوض می‌شود دوستان و محیطی که اینبار اکثر آنها حداکثر فقط ۲ سال با تو هستند.

🔻 تحول بزرگ بعدی ازدواج است، به یکباره کسانی وارد زندگی شما می‌شوند که علاقه و ارتباطت با آنها مهم‌تر از همه ارتباطات گذشته می‌شود، زن و بچه بخش قابل توجهی از وقتت را پر می‌کنند، از حجم ارتباطاتت با خانواده سابق و دوستان سابق کم می‌شود. البته آنها هم ثابت نمانده‌اند، پدر و مادر پیر شده‌اند، برادر و خواهر ازدواج کرده‌اند و خودشان صاحب خانواده شده‌اند.

🔻 برخی اصرار دارند در مراحل قبل باقی بمانند و متوقف باشند اما نمی‌دانند هیچ چیزی ثابت نیست و قبلی‌ها هم دیگر همان قبلی‌های سابق نمی‌مانند و باید عالم جدید خود را شکل داد.

🔻 کم کم بچه‌هایت بزرگ می‌شوند و به مدرسه و دانشگاه و سربازی می‌روند و ازدواج می‌کنند و می‌بینی شما هم کم کم داری پیر می‌شوی. اکثر ارتباط‌های سابقت قطع شده است،  کم کم پدر و مادرت از دنیا می‌روند، عمو و عمه و برادر و خواهرانت هم از دنیا می‌روند، دوستانت هم، خیلی که عمر کنی شاهد مرگ همسر و فرزندان عمه و خاله و دایی و عمو هم خواهی بود و می‌بینی آشنایانت در آن دنیا بیش‌تر از این دنیا هستند و انگار کم کم نوبت شماست.

📌 این وسط هیچ کس برایت نمی‌ماند الا خدا، خداست که در همه عالم‌هایت باتوست، قبل از تولدت پیش او بودی، موقعی که با انسان‌های محدود و موقت اطرافت بودی با تو بود و بعد از همه آنها هم باتوست و خواهد ماند. همه می‌روند و فقط او و آنچه مربوط به اوست برایت می‌ماند.

📌 تفاوت همه غیر خداها با هم فقط در مدت زمان بودنشان با شماست وگرنه همه موقت هستند و خواهند رفت.

📌 گاهی از دوست و رفیق و حتی پدر و مادر و همسر و فرزند بی‌وفایی می‌بینی تا بفهمی اینها همه موقت هستند اینها همان وقتی هم که خیلی هستند، واقعا نیستند، اینها دل بستنی نیستند، گاهی فرزند و پدر و دوست و همسر چنان از شما حساب دقیق می‌کشند و از ذره‌ای نمی‌گذرند و با اولین اشتباه تو بسیار می‌رنجند تا تو متوجه شوی کس و کار واقعی تو اینها نیستند، کس دیگری است. کس دیگری است که بی‌حساب می‌بخشد و باکوهی از اشتباه باز تحویلت می‌گیرد.

📌 اینجاست که می‌فهمی اگر عاقل باشم و می‌خواهم کاری کنم، می‌خواهم عاشق باشم فقط خداست که لایق و شایسته است عاشقش باشم، برایش وقت بگذارم، بقیه همه محدودند، اگر برای محدودها هم وقت می‌گذارم باز برای خدا باشد، آنها همه آخرش یک جا من را تنها می‌گذارند، آخرش یک جا کم می‌آورند. حتی اگر پدر، مادر، همسر و فرزند باشند اگر به آنها هم محبت می‌کنم اگر برای خدا باشد می‌ماند و ارزش دارد. اگر برای محدود بود تمام می‌شود، محدود وفا و بقاء ندارد.

📌ٱلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلعَلَمِینَ.

همه حمدها برای خدایی‌‌ است که پرورش‌دهنده من در همه عالم‌هاست.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

نیت قوی

دوستی می‌گفت به یکی از اولیاء خدا گفتم مدتی است، زیاد مریض می‌شوم و بدنم ضعیف شده است، به درس و کارهایم نمی‌رسم، به نظرتان چکار کنم؟

به من جواب دادند: نیتت را قوی کن.

 

این پاسخ برایش خیلی عجیب بود. همان دوستم می‌گفت: یک روز قبل از سفر اربعین حالم خیلی بد بود، سرم زدم و رفتم و سه چهار روزی که عراق بودم، مثل اینکه جان گرفته بودم و حالم خوب خوب بود. ولی همین که برگشتم دوباره حالم بد شد.

 

بعد از نقل آن پاسخ و ماجرا خوب که دقت کردم، دیدم واقعا کسانی که نیتشان قوی است، بدنشان هم همراهی می‌کند، مصداق بارز آن را هم بارها در اربعین دیده‌ایم، پیرزن و پیرمرد و زن باردار و... همه در آن چند روز سفر مثل یک جوان سرحال و با نشاط با وجود فشار زیاد سفر، عین خیالشان هم نیست.

 

مثال دیگرش مادرم هستند، که بیماری دارند و در ایام معمول سال چندان فعالیت نمی‌کنند اما وقتی من و بچه‌هایم به خانه مادرم می‌رویم، آنقدر ذوق دارند و شاد هستند که در تمام روزهایی که خانه پدرم هستیم، انگار نه انگار که مریض هستند و شاداب و سرحال کارهای خانه را می‌کنند، غذا درست می‌کنند و دائم فعال هستند و یا وقت‌هایی که برای خدمت به مسجد می‌روند مثل یک جوان کار می‌کنند، حتی گاهی یادشان می‌رود داروهایشان را هم بخورند.

 

از امام صادق (علیه‌السلام) روایت است: «ما ضَعُف بَدَنٌ عمّا قَوِیَتُ علیه النّیّة»

«در اموری که نیّت و اراده انسان قوی باشد، بدن او دچار ضعف و ناتوانی نمی‌شود.»

 

بدن و روح ما باهم هستند، روح از بدن و بدن از روح تاثیر می‌گیرد، اما تاثیرشان یکسان نیست، قدرت و تأثیر روح بر بدن بسیار بیشتر از تاثیر بدن بر روح است، به حدی که روح قوی می‌تواند تمام نیازهای بدن حتی ضروری‌ترین آنها مثل خواب و استراحت و غذا و حتی ضربان قلب و... را هم جبران کند.

..............................................

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻عنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ، قَالَ:

دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ.

🔻فقَالَ لِی: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ، أَ صَائِمٌ أَنْتَ»؟ فَقُلْتُ: لَا. فَقَالَ: «هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا (عَلَیْهِ السَّلَامُ) رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ، فَقَالَ: رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ، فَنَادَتْ زَکَرِیَّا: وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى‏.

🔻فمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ، اسْتَجَابَ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ لِزَکَرِیَّا (عَلَیْهِ السَّلَامُ)».

 

🔻در روایت از ریان بن شبیب  نقل شده است که روز اول محرم بر امام رضا (علیه السلام) وارد شدم.

🔻امام از من پرسید: یا ابن شبیب آیا امروز روزه هستی؟

گفتم نه. امام گفتند: امروز روزی است که در آن زکریا از پروردگارش خواست: «پروردگارا از جانب خودت فرزندی پاک و پسندیده به من عطا کن که تو هم شنونده‌ای و هم توانا» و خداوند دعای او را مستجاب نمود و ملائکه خود را امر کرد و آنها در حالی که زکریا در محراب مشغول نماز بود به او بشارت یحی را دادند.

🔻و هرکس این روز را روزه بگیرد و از خداوند چیزی بخواهد، دعای او مستجاب می‌شود همانطور که برای زکریا علیه السلام مستجاب شد.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در زمان اهل بیت (علیهم السلام) دو گروه به دو افراط و تفریط افتاده بودند، برخی به افراط اتکاء به عمل مبتلی شده بودند و مصداق بارز آنها خوارج بودند؛ برخی هم به تفریط رجاء بی‌پشتوانه مبتلی شده بودند و مصداق بارز آنها مرجئه بودند. آفت اتکاء به عمل و عمل زیاد تکبر و عجب بود و آفت رجاء زیاد بی‌عملی. در مقابل این دو افراط و تفریط اهل بیت (علیهم السلام) شیعیان را دعوت به عبادت و عمل و در عین حال عدم اتکاء به عمل می‌کنند. به طور مثال در توصیه‌های امام صادق (علیه السلام) به عبدالله آمده است:

👈«إِنَّ أَفْضَلَ‏ الْعَمَلِ‏ الْعِبَادَةُ وَ التَّوَاضُع‏»

قطعا بهترین عمل عبادت همراه با تواضع است.

 

از مهم‌ترین معارف توحیدی اسلام بازگشت تمام خیرات به خداوند و تمام شرور به رویگردانی از خداوند و اتکاء به خودمان است.

👈«ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک‏ (نساء : ۷۹»

اما کسی که به واسطه عبادت خود، متکبر می‌شود عبادتش را از خدا نمی‌داند بلکه به خودش بازمی‌گرداند؛ خداوند چندبار در قرآن تاکید می‌کند که همه هرچه از کمال دارند از فضل و رحمت خداست و هیچ کس هیچ استحقاقی ندارد:

👈 «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرین‏ (البقره: ۶۴)»

👈 «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى‏ مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً (النور: ۲۱)»

 

در آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف خداوند به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌گوید: «بگو من بشری مثل شما هستم که بر من وحی می‌شود، خدای ما یکی است و هرکس می‌خواهد به لقاء الله برسد عمل صالح انجام دهد و در عبادتش هیچ کس را شریک خدا قرار ندهد.»

👈«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»

شریک قرار دادن برای خداوند در عبادت را به ریا ترجمه کرده‌اند یعنی عمل را برای اینکه غیر خداوند بگوید او آدم خوبی است، برای به چشم دیگران آمدن انجام دادن و بدترین این دیگران خود انسان است. عبادت را برای اینکه خودمان به چشم خودمان بیاییم انجام دادن می‌شود مصداق اتم شرک به خداوند.

 

مؤمن هرچه عمل خیر انجام دهد باز خودش به چشم خودش نمی‌آید و طلبکار نمی‌شود او را در حال رکوع و سجود می‌بینی اما طلبکار نیست بلکه در تلاش برای جلب فضل خداوند است:

👈«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ (الفتح : ۲۹)»

.........

📝 پی‌نوشت: برگرفته از جلسات شرح روایت عبدالله بن جندب حجت الاسلام حمید وحیدی.

..............................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری