🔻 در دستگاه خدا و اهل بیت وقتی وارد میشوی، باید کار را بسپاری به آنها و جلو برویی ببینی چه میشود.
در مناجات شعبانیه به خدا میگوییم:
👈«أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِى إِلاَّ اَلْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ»
خدایا هرچه نگاه میکنم هر آنچه از امورم را سرپرستی کردهای خیلی زیبا و عالی بوده است؛ خدایا امورم را آنطور که شایسته تو است، سرپرستی کن، نه آنطور که من شایستگی دارم.
وقتی میتوانی این طور سخن بگویی که بفهمی همه بدیهایت از خودت است و همه خوبیهایت از خداست.
🔻 پنجشنبه گذشته شهادت امام کاظم(علیه السلام) در حرم آقا امام رضا (علیه السلام) بودم. نزدیک ظهر رفیقم عجله میکرد تا موقع نماز به آنجایی که میخواست برسد ولی من آرام میرفتم تا ببینم چه میشود و کجا روزیمان میشود. موقع نماز رسیدیم به یکی از مساجد گوهرشاد و همانجا بعد از زیارت جای دنجی برای استراحت پیدا کردم.
🔻 شب که شد زودتر رفتیم تا از برنامههای حرم به ویژه مناجات شبانه حاج منصور ارضی جا نمانیم. تا شروع برنامه حاج منصور خیلی طول کشید و خواب آلود شده بودم و یاد آن کنج دنج افتادم. رفتم کمی استراحت کنم که دیدم از آنجای دنج صدای جمعیتی و روضه خوانی میآید. حالم گرفته شد و گفتم آمدیم استراحت کنیم! ولی باشد اشکالی ندارد یک جایی پیدا میکنم چُرت میزنم، هرچه جلوتر رفتم دیدم جمعیت بیشتری هستند و صدای روضه واضحتر و خوشتر است.
شاید ۳۰۰ جوان آنجا بودند که میانگین سنی آنها بیشتر از ۲۰ سال نمیشد. معلوم بود اکثرا از جنوب شهر مشهد هستند و چهرهها کمی غلط انداز، دعای کمیل بود ولی هر یک خط یک روضه داشت، چه روضهای و چه گریههایی! از بهترین جلساتی بود که در عمرم تجربه کردم، حال جلسه کیفیت روضه خوانی و گریهها بیسابقه بود.
روضه خوان روضه را عالی میخواند اما در خواندن متن دعا چندجایش را اشتباه خواند. جمعیت هم معلوم بود سیمهایشان موقع روضه خیلی وصل است ولی موقع دعا آن شور را ندارند.
وسط دعا خواندن نفر بغلیام که کتاب دعایش باز و گویش رویش بود حوصلهاش سر رفت و ظاهرا سری به اینستا زد، یک لحظه چشمم به گوشیاش افتاد، خانمی مشغول حرکات موزون بود. چند لحظه بعد همان طرف با تمام وجود مشغول یا الله و یا رحمان گفتن و گریه زیاد همراه روضه بود!
اینها برخلاف آنهایی که خودشان را خیلی قبول دارند اصلا خودشان را قبول نداشتند و راحت میگفتند: خدایا غلط کردم، خدایا من بدم اما دوستت دارم.
🔻 اگر در مجلس حاج منصور بودم و خیلی هم حال میکردم، تهش از نفسم راضی میشدم اما «شَرُ الاُمُورِ الرِّضا عَنِ النَفسِ» متکبر میشدم و «أمقَتُ النّاسِ المُتِکبِّرُ» اما حال و هوای اینها را که میدیدم هم حال میکردم هم میفهمیدم چقدر کوچکم.
🔻 ما اگر کوچکی بلکه هیچ بودن خودمان در درگاه الهی را بفهمیم، گناهمان، هرچه هم بزرگ باشند در مقابل عفو و رحمت الهی ناامیدمان نمیکند و عملمان هم هرچه بزرگ باشد در درگاه عظمت و جلال الهی امیدوارمان نمیکند.
پیامبر خدا با آن عباداتش میگوید: «مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ» حالا من چه بگویم! ما هرچه هم عبادت کنیم اگر فکر کنیم کاری کردهایم، مصداق این آیه هستیم که: «أَ فَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاء»
📌 خداوندا ما به تو پناه میبریم از سنت اضلالت و از تو میخواهیم به فضل و رحمتت ما را در سنت هدایت خود قرار دهی.🤲
التماس دعا🤲