شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۸۹ مطلب با موضوع «نقد و بررسی اندیشه‌ها و عملکردها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔰 یکی از طیف‌های اصلی حاضر در صحنه انقلاب لیبرال‌های مذهبی بوده و هستند، لیبرال‌ها در طول انقلاب همیشه نقش حلقه‌ی واسط را برای به قدرت رسیدن منافقین و نفوذی‌ها داشته‌اند. آنها از ابتدای انقلاب بوده و هستند و به قول حضرت امام:‌

👈«ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان‏ خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها مى‏‌خوریم.» (صحیفه امام، ج ۲۱؛ ص: ۲۸۶)

🔰 اشکال اصلی حضرت امام در نامه ایشان به منتظری مبنی بر عدم صلاحیت وی برای تصدی رهبری نظام نیز همین اعتماد وی به لیبرال‌ها بود:

👈 «با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏‌اى برایتان مى‏‌نویسم ... از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین مى‏‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏‌اید.» (صحیفه امام؛ ج‏ ۲۱؛ ص: ۳۳۰)

🔰 هاشمی رفسنجانی و امروز هم شاگرد ممتاز او حسن روحانی شاید مهم‌ترین راه و کانال به قدرت رسیدن لیبرال‌ها در انقلاب بوده‌اند، هاشمی در خاطرات خود در شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۶۰می‌نویسد:

👈«ساعت شش بعدازظهر آقاى مهندس [مهدى‏] بازرگان آمد. درباره اختلافات جارى و مشکلات موجود و جنگ و صلح و خیلى چیزهاى دیگر، یک ساعت مذاکره کردیم.

به ایشان گفتم تا ما قدرت تصمیم‏‌گیرى و انتصاب داشتیم، سعى کردیم، آقایان را در صحنه داشته باشیم، حتى بعد از استعفاى ایشان و تجدید شوراى انقلاب. ولى بعد از تشکیل مجلس، ما دیگر تصمیم‏‌گیر نبودیم و نیروهاى تندتر خط امام، حاضر نبودند که محافظه‏‌کارى کنند و لیبرال‌ها را در پست‌هاى کلیدى بپذیرند و فعلًا تنها دوره دولت انقلابى خط امامى‏‌هاست.

نهادهاى انقلابى و مجلس و شوراى قضائى و حزب‏الله حکومت لیبرال‌ها را تحمل نمى‏‌کنند. بهتر است آقایان اگر حسن نیت دارند، دست از تضعیف بردارند و همکارى کنند.» (کارنامه و خاطرات، عبورازبحران، فروردین ۱۳۶۰، ص : ۷۳.)

🔰 «امروز غرب و شرق به خوبى مى‏‌دانند که تنها نیرویى که مى‏‌تواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامى ایران ضربات سختى از اسلام خورده‏‌اند و تصمیم گرفته‏‌اند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدى است نابود کنند. اگر بتوانند با نیروى نظامى، اگر نشد، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بیگانه کردن ملت از اسلام و فرهنگ ملى خویش و اگر هیچ کدام از اینها نشد، ایادى خودفروخته خود از منافقین و لیبرال‌ها و بى‏‌دین‌ها را که کشتن روحانیون و افراد بی‌گناه برایشان چون آب خوردن است و در منازل و مراکز ادارات نفوذ مى‏‌دهند که شاید به مقاصد شوم خود برسند. و نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‏‌اند که حرف خود را از دهان ساده‏‌اندیشان موجّه مى‏‌زنند.» (صحیفه امام؛ ج‏ ۲۱؛ ص: ۳۲۶)

🔰 اگر امروز برخی از سخنان ساده‌اندیش موجه‌یی چون آقای امجد تعجب می‌کنند، دیروز هم برخی از سخنان منتظری تعجب می‌کردند، دیروز منتظری تحت تأثیر مهدی هاشمی بود امروز امجد تحت تأثیر پسرش است.

🔰 اگر فیلم پسر آقای امجد را مشاهده کنید معلوم می‌شود، سخنان آقای امجد دیکته شده چه کسی است!

آن روز اگر منافقین معلوم الحال دست به ترور می‌زدند و با بیش از ۱۷ هزار ترور سعی کردند تا کشور را به آشوب بکشند و به نقطه جوش برسانند تا به قول خودشان به انقلاب سرخ نزدیک شوند؛ لیبرال‌هایی هم پیدا می‌شدند تا وقت اعدام آن‌ها یک منتظری ساده‌اندیش را پیدا کنند و با القائات خود، از دهان او به اعدام منافقین اعتراض کنند.

امروز هم اگر منافقی مثل روح‌الله زم در شبکه آمد نیوز تدارکات آشوب و کشتار در کشور را سامان می‌دهد، آموزش ساخت مواد منفجره به مخاطبانش می‌دهد و یا قبل از دستگیری‌اش در گفتگو با شبکه کلمه اعتراف می‌کند ما تلاش کردیم روحانی را برسر کار بیاوریم تا به کمک او تضادهای جامعه زیاد شود و کشور به آشوب کشیده شده و به نقطه جوش نزدیک شود، لیبرال‌هایی هم پیدا می‌شودند تا وقت اعدام او یک امجد ساده‌اندیش را پیدا کنند و با القائات خود، از دهان او به این اعدام اعتراض کنند.


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 23 ثانیه

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 در سریال خانه امن وقتی می‌خواهد نشان دهد که فرقه‌ها با انسان‌ها چه می‌کنند، نشان می‌دهد که فرقه موجب می‌شود شما از پدر و مادر، برادر و خواهر، همسر و فرزندان خود جدا شوید و محبت آنها را در راه اهداف به ظاهر مقدس فرقه از دل خارج کنید.

نشان می‌دهد که چون این محبت‌های خانوادگی، مانعی برای رفتارهای افراطی فرقه‌ای است و دست و پای افراد را می‌بندد، هر فرقه‌ای به شکلی رشته‌های این محبت‌ها را می‌برد!

🔰 حدس می‌زنم خیلی‌ها از خود پرسیده باشند: پس فرق شهدای بزرگ ما با این فرقه‌ها چیست؟ آنها هم که دل از خانواده و زن و فرزند می‌بریدند و به جبهه‌ها می‌رفتند؟! فرق آن پدر و مادرهایی که فرزند خود را که عضو گروهک منافقین شده بود و می‌فهمیدند قصد عملیات تروریستی دارد، لو می‌دادند چیست؟ مثلا آن زنی که فرزند خود را قبل از عملیات کودتای نوژه لو داد! یا آیت الله محمدی گیلانی حاکم شرعی که وقتی قبل از آغاز درگیری با خانه تیمی منافقین به ایشان گفتند دو فرزند شما نیز در خانه تیمی منافقین هستند و ایشان فرمودند آنها هم مثل دیگران! و دو فرزندش نیز در درگیری کشته شدند و...

اینها هم دل از محبت خانوادگی بریدند تا به اهداف مقدس خود برسند.

🔰 ممکن است کسی بگوید آن داعشی فکر می‌کند که اهدافش مقدس است، آن گروهک مجاهدین خلقی هم فکر می‌کند اهدافش مقدس است، از کجا معلوم این شهید شما یا آن آیت‌الله هم چنین نباشند؟!

🔰 اینجا یک فرق اساسی وجود دارد که معلوم می‌شود کدام فرقه است و اهدافش نامقدس و کدام خیر؟

بگذارید قبل از آنکه جواب اصلی را بگویم شاهدی برایش بیاورم! فرض کنید در فلان کشوری که همه هم بت پرست هستند یا اصلا دینی ندارند! مثلا خلبان‌های کامی‌کازه ژاپنی که در جنگ جهانی دوم هواپیماهای خود را مستقیما به ناوهای متجاوز آمریکایی می‌کوبیدند. آیا کسی در مورد آنها می‌گوید چه کار ابلهانه‌ای ‌کردند؟! یا هنوز که هنوز است مردم همه کشورها آنها را تحسین می‌کنند که چگونه خود را در راه دفاع از مردم و سرزمینشان فدا کرده‌اند؟

کسی آنها را فرقه‌ای نمی‌داند و همه اهدافشان را مقدس می‌دانند؛ اما چرا؟

🔰 یک تمایز اصلی گروهک‌ها و فرقه‌ها با اهداف نامقدسشان با حرکت‌های اصیل و انسانی با اهداف مقدس این است که گروهک‌ها ابتدا به اشکال مختلف رشته‌های محبتت به پدر و مادر، همسر و فرزند، برادر و... را قطع می‌کنند بعد تو را در راه اهدافشان بکار می‌گیرند!

اما مثلا اسلام برعکس دائما این رشته‌ها را تقویت می‌کند و هنگامی که محکم‌ترین رشته‌های محبت برقرار است تو را دعوت می‌کند که اگر لازم است در راه اهداف مقدست از این رشته‌ها بگذر.

🔰 اما این هم تمایز اصلی فرقه‌ها با اسلام و حرکت‌های اصیل انسانی نیست این هم ملاک اصلی که اهداف مقدس و نامقدس را متمایز نماید نیست؛ تمایز اصلی آنها به عقل و آزادی است، اسلام دائما شما را دعوت به تعقل می‌کند شما را آزاد می‌گذارد می‌گوید سفر کنید، گفتگو کنید، حرف‌های دیگران را بشنوید و آزادانه با تعقل خود تصمیم بگیرید اما فرقه‌ها آزادی‌های شما را محدود می‌کنند، راه‌های تعقل شما را می‌بندند، اهداف فرقه‌ها در خلاء و بی‌رقیب مقدس می‌شوند اما اهداف اسلام و حرکت‌های اصیل انسانی در کمال آزادی و با تعقل مقدس می‌شوند.

📌آن خلبان ژاپنی در عین اینکه خانواده داشت و آنها را هم بسیار دوست می‌داشت برای هدف مقدسی که آزادانه و با تعقل یافته بود جان خود را فدا می‌کرد و نیز آن مرد و زن نیز که فرزند خود را به نیروهای کمیته لو می‌دادند.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

اسلامی که روی کاغذ بود و نه کف میدان، اطلاق‌هایی که هنوز به الاها و استثناء‌هایش نرسیده بود.👇
دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 1 ثانیه

🔰 شهید بهشتی صدها سخنرانی دارند اما یک سخنرانی ایشان را که در مرکز اسلامی هامبورگ است شاید زیاد شنیده‌ باشید:

👈«این در اسلام دگم است، هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی تحت شرایط فوق‌العاده  و غیر عادی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را بگیرد از مردم.

یک مطالبی هست که فقها می‌گویند به عنوان اولی واجب است ولی به عنوان ثانوی حرام می‌شود ولی این مطلب از اموری است که اصلا عنوان ثانوی برنمی‌دارد!

بر طبق آنچه ما از اسلام می‌شناسیم هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را بگیرد! ما در شرایط فوق العاده هستیم با دشمن‌های مختلف روبرو هستیم حکومت نظامی اعلام می‌کنیم این در اسلام نیست، برای اینکه می‌دانیم علی (علیه السلام) با دشمنان گوناگون روبرو بود در حال جنگ با معاویه هم بود، هیچ وقت هم حکومت نظامی اعلام نمی‌کرد، نه تنها حکومت نظامی اعلام نمی‌کرد حتی برای خودش پاسبان هم نگذاشته بود.

آزاد میان مردم می‌آمد و صریحا می‌گفت: روزی فساد در جامعه رخنه می‌کند و زمام‌داران به صورت بت در می‌آیند که رابطه مستقیم میان مردم و زمام‌داران بریده شود. از نظر فقه اسلامی حرام مطلق است حجاب، یعنی اینکه زمام‌دار طوری زندگی کند که هرکس بخواهد پیش او رود باید از دربانی ریس دفتری اجازه بگیرد.»

⁉️ اما آیا تا کنون از خودتان یا کسانی که به این دست سخنرانی‌های شهید بهشتی یا شهید مطهری زیاد استناد می‌کنند نپرسیده‌اید؟ مثلا این حرام مطلقی که شهید بزرگوار فرمودند چرا بعد از انقلاب برای حضرت امام و حتی خود ایشان چندان رعایت نشد؟

چرا کم کم به این نتیجه رسیدیم که مسئولان انقلاب نیازمند حفاظت هستند؟ ترورها و مزاحمت‌ها منجر نشد که دست از اطلاق آن اسلام روی کاغذ و آرمانی برداریم؟!

آیا در زمان دادستانی خود شهید بهشتی روزنامه‏‌هاى انقلاب اسلامى، میزان، آرمان ملت، مردم و جبهه ملى، تعطیل نشدند؟ و اتفاقا شهید بهشتی نیز از این مسأله حمایت نکردند؟!

بله ظاهرا پس از انقلاب مجبور شدیم دست از این اطلاق‌های اسلام روی کاغذ برداریم و تازه با إلاها و استثناء‌ها آشنا شدیم. متوجه شدیم برخی‌هستند که به بهانه آزادی انتقاد هر روز یک دروغی و تهمتی و یک جریان روانی علیه انقلاب راه می‌انداختند و چاره‌ای نیست جز بستن دهان آنها!

بله حکایت این اسلام‌هایی که هنوز روی کاغذ است و به عرصه عمل نرسیده‌اند ولو قائلان آنان نیز بسیار بزرگ باشند، همین است.

اگر حضرت امام هم می‌فرمودند ما روحانیون را در پست‌های اجرایی بکار نمی‌گیریم بعدا معلوم شد که چاره‌ای نیست! و همینطور برخی موارد دیگر و خلاصه اینجاست که معلوم می‌شود: «تَمَامُ الْعِلْمِ اسْتِعْمَالُهُ» یعنی چه؟ «تَمَامُ الْعِلْمِ الْعَمَلُ بِمُوجِبِهِ» یعنی چه؟ «عِلْمُ الْمُؤْمِنِ فِی عَمَلِهِ» و خلاصه احادیثی که علم واقعی و کامل را علم به میدان عمل آمده می‌دانند، یعنی چه؟!

📌 اگر قرار است به اسلام ایمان بیاوریم به اسلام کف میدان است، نه اسلام صرفا روی کاغذ، اگر قرار است به بهشتی، مطهری و خمینی مؤمن باشیم، بهشتی و خمینی در میدان عمل است، نه روی کاغذ.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

برخی از این به ظاهر اپوزسیون‌ها همیشه تلاش دارند همه اتفاقات و مشکلات را به هر بهانه‌ای به یک‌جا اراجاع ‌دهند، می‌گویند: مشکل از ولایت مطلقه فقیه است.

این اپوزسیون‌ها که عمدتا اندیشه‌هایشان در علوم غربی رشد یافته چون حاکم مطلق در فلسفه سیاسی غرب به معنای استبدادی است از مطلقه، استبداد می‌فهمند و می‌گویند ولایت مطلقه نیز یعنی مردم هیچکاره هستند و همه‌چیز دست یک نفر است و مردم فقط باید تبعیت بکنند و هیچ نقشی در تصمیمات حکومتی ندارند.

در حاکمیت مطلقه یا همان استبدادی که آنها می‌فهمند حاکم خودش به اراده مستقل خودش قانون وضع می‌کند و دیگران فقط باید تبعیت کنند! [۱]

باید گفت بله با این ولایت مطلقه‌ای که آنها می‌گویند ما هم مخالفیم،

اما در کشور ما قانون اساسی را که جمعی از منتخبین مردم (آخوند و غیر آخوند) نوشته‌اند، قوانین عمومی را هم که نمایندگان مستقیم مردم تصویب می‌کنند، قوانین مصوبات دولتی هم که دولت منتخب خود مردم تصویب می‌کند، مصوبات شهری و روستایی را هم که خود شوراهای منتخب مردم مصوب می‌کنند! این حاکم مستبدی که قوانین را او وضع کند کجاست؟

 

در واقع مشکل این جماعت با مطلقه بودن ولایت فقیه نیست بلکه با اختیارات ولو محدود فقیه حاکم است، اختیاراتی که مقابل دیکتاتوری مطلق آنها را گرفته است، اختیاراتی که مانع ولایت مطلقه آنها به همان معنایی که می‌فهمند، شده است!

📌ولایت فقیه دیکتاتوری نیست بلکه مقابل دیکتاتوری است.

.........................

📝 پی‌نوشت:

[۱] اما ولایت مطلقه در فقه به چه معناست؟ مطلقه در فقه یعنی ولایت فقیه محدود به بخشی از احکام نیست بلکه همه احکام اجتماعی را شامل می‌شود، نه فقط احکام قضایی مثل حدود و دیات و... این ولایت در مقابل ولایت در امور حسبة [یعنی اموری که قطعا خداوند به زمین ماندن آنها راضی نیست، امور ضروری] است.

در نگاه اسلامی در واقع ولی فقیه نه تنها مستبد نیست بلکه هیچ اختیاری از خود ندارد و فقط حق دارد مجرایی باشد برای اعمال سرپرستی و راهبری جامعه بر اساس مصالح کلیة، مصالحی که اصل آنها را خداوند مشخص کرده است تشخیص تطبیق آنها هم به کمک جمعی از نمایندگان طیف‌های مختلف فکری مردم که البته وفادار به اصل نظام اسلامی هستند، است.

........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

۲۷ ام آذر ۱۳۹۷ نقدهای استاد رحیم پور ازغدی نماز جمعه تهران
دریافت
مدت زمان: 7 دقیقه 27 ثانیه

🔰 ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۷ بود که با صحبت‌های استاد رحیم‌پور ازغدی قبل از خطبه‌های نماز جمعه تهران، موجی در فضای رسانه در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی راه افتاد و توجهات به مسئولیت‌ها و کارکردهای مغفول واقع شده این نهاد بسیار مهم، جلب شد.

🔰 درد و دل‌ها حاکی از عدم شرکت دو نفر از سران سه قوه در جلسات به نحو کلی و نیز لغو شدن بسیاری از جلسات این شورا توسط رئیس دیگر قوه یعنی جناب دکتر حسن روحانی داشت.

🔰در و دل‌ها حکایت از این داشت که:

👈«جلساتی که باید ماهی دو بار تشکیل شود و هفته‌ای یک بار هم کم است، ماهی یک بار و گاهی دو ماه یکبار تشکیل می‌شود. ما اسناد تصویب شده‌ای در شورا داشته‌ایم که برخی از آن‌ها سی چهل جلسه و نزدیک به یک سال طول کشیده تا تصویب بشوند، امّا به مقام اجرا که می‌رسد رئیس‌جمهور آن‌ها را امضاء و ابلاغ نمی‌کند و حتی یک جلسه اجرایی برای آن تشکیل نمی‌دهند... بیش از ۱۵ مصوبه مهم‌ شورا به دفتر رئیس‌جمهور رفته که ایشان نه جواب می‌دهد نه رد، ... ما قرارگاه عالی مدیرت، نظارت و سیاست‌گذاری و ضامن اجرای آن در کشور هستیم

 

امّا تفنگ بی‌گلوله؛ مصوبات خوب اما در آرشیو؛ اسناد بالادستی بدون اسناد پایین‌دستی؛ اسناد پایین‌دستی که بر اساس آن عزل و نصب می‌شود و بودجه‌ها تقسیم می‌شود، دست جاهای دیگر و کسان دیگری است و آن‌ها پاسخگو نیستند... رهبر انقلاب اخیراً به اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی گفتند که من در پیشگاه خدا با شما اعضای شورا احتجاج می‌کنم که من شما را شناختم و برای این کار گذاشتم امّا کوتاهی کردید.»

 

🔰 شورای عالی انقلاب فرهنگی در ساختار جمهوری اسلامی مهم‌ترین نهاد برنامه ریزی فرهنگی کشور است، نهادی که امامین انقلاب بارهای بار اهمیت آن را متذکر شده‌اند.

 

🔰 حضرت آقا در ۱۹ آذر ۱۳۹۲ در مورد اهمیت این نهاد و نیز لازم الاجرا بودن مصوبات این نهاد می‌فرمایند:

👈«در زمینه‌ی فرهنگ عمومی و مسائلی که مربوط به فرهنگ عمومی است، جایی لازم است که متصّدی شناخت و بحث و تصمیم‌گیری و ابلاغ برای اجرا - به مراکز خودش - باشد و آن همین شورای انقلاب فرهنگی است و انصافاً هیچ جایگزینی هم ندارد.... این شورا عالی‌ترین جا است.

 ... شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از آن ابتکارات واقعا بابرکت امام بزرگوار بود. اول ستاد انقلاب فرهنگی بود، بعد مسئله‌ی شورای انقلاب فرهنگی که به ایشان پیشنهاد شد، بدون هیچ گونه "لِمَ‌ و ‌بمَ‌ای"  پذیرفتند و حکم مستحکمی دادند. بعد من از ایشان - رئیس جمهور بودم - سؤال کردم مصوبات ما [قانون باشد]، ایشان گفتند بایستی به مصوبات عمل بشود؛ یعنی حکم قانون به مصوبات دادند... اعضای شورا بایستی این شورا را باور کنند؛ باور کنید که اینجا قرارگاه مرکزی فرهنگی کشور است؛ باور کنید که اینجا فرماندهی مسائل عمده‌ی فرهنگی کشور و سیاست‌گذاری کشور را بر عهده دارد؛ اعضا بایستی به این توجه کنند. حضور مستمر، چه حضور اعضا به‌طور استمرار، چه حضور خود شورا، یعنی شورا تعطیل‌بردار نیست. خب، رؤسای کشور طبعا مسافرت دارند، اینجا و آنجا رفت‌وآمد میکنند؛ این نباید موجب بشود که شورا تعطیل بشود، شورا باید استمرار پیدا کند.»

 

انتقادات رحیم پور ازغدی از واماندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی
دریافت
مدت زمان: 6 دقیقه 17 ثانیه

.........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

 

دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 20 ثانیه

⁉️ به نظر شما اینجوری دل دخترها رو شاد کردن، زیبا و شکیل جشن گرفتن و... اشکالی داره؟

مسلما وقتی به صورت موردی نگاه کنیم نه اشکالی نداره، چقدر هم خوب که اینها رو اینجوری جذب کنیم با هنرمندی.

 

⁉️ و یا مثلا دانش‌آموزها رو با هواپیما برداری ببری سفر زیارتی، اونجا هم براشون هتل بگیری کلی حال کنند، اشکال داره؟

باز هم نه به صورت موردی چه اشکالی دارد؟ چقدر هم خوب است.

 

⁉️ پس مشکل کجاست؟ چرا می‌گویید لاکچری؟ چرا قید می‌زنید به صورت موردی اشکال ندارد؟

 

بله این جور زندگی کردن اگر بشود کل زندگی ما اشکال دارد، اگر سبک زندگی ما و فرزندانمان بشود غرق شدن در رفاه، غرق شدن در لذت‌های زندگی دنیا، بشود نچشیدن طعم سختی، آن وقت بد است، اشکال دارد.

بچه‌ها باید در زندگی طعم سختی را بچشند، طعم نداری را بچشند، اگر، هم اردوی جهادی رفتند و هم اردوهای نظامی و هم زیارت لاکچری، آن وقت اشکال ندارد.

 

کسی که سبک زندگی‌اش همه‌اش لاکچری است، چطور می‌خواهد در میدان نبرد و جهادی که تا اسلام و کفر است، آن هم هست، استقامت کند، چطور می‌خواهد در میدان مبارزه با محرومیت‌ها با محرومین همراه شود، غم‌خوار آنها باشد؟! چطور می‌خواهد این نفسش را رشد دهد؟!

 

تا درد نداشته باشی و سختی‌ها را تجربه نکنی رشد نمی‌کنی، استعدادها در سختی‌ها و فشارها است که گُل می‌کنند، اگر این سختی با اراده و کنترل خود انسان باشد، می‌شود پله ترقی، می‌شود زهد.

 

معنای زهد در اسلام یعنی در عین داشتن و توانایی بر نفس خود مسلط باشی و بی‌رغبتی به امور دنیوی نشان دهی، زهد وقتی فقر و نداری بر تو حاکم است، زهد نیست تحمل و صبر بر فقر و بدبختی است، این هم شاید شما را رشد دهد اگر عقده‌ای نشوی! اما آنچه سکوی رشد معنوی است، زهد است.

 

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: ألا إنَّ الدنیا دارٌ لا یُسلَمُ منها إلاّ فیها (بالزُّهدِ).

بدانید که دنیا سرایى است که هیچ کس از آن به سلامت نمى‌رهد جز با زهد.

 

معمولا نگاه ما به زندگی دیگران حتی ثروتمندها و به ظاهر مرفه‌ها نگاه اینستاگرامی است، فقط یک صحنه و تصویر، آن هم از خوشی‌هایشان را می‌بینیم اما سنت خدا اینگونه نیست، همه، حتی این ثروتمندها هم سختی‌های خودشان را دارند، به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام :

👈 المَصائبُ بِالسَّوِیَّةِ مَقسومَةٌ بَینَ البَرِیَّةِ.

مصیبت‌ها بطور یکسان میان مردم تقسیم شده است.

 

هرکسی در تقدیرش قسمتی از مصیبت و سختی است، اما خداوند به ما یک فرصت داده است و آن اینکه بخشی از این مصیبت‌ها و سختی‌ها را خودمان انتخاب کنیم، اردوی جهادی رفتن، نماز شب خواندن، سختی دارد، درس برای خدا خواندن، صبر برای خدا کردن، خمس و صدقه دادن و... همه اینها سختی‌ دارند، اما سختی‌هایی که می‌توانی با اراده خودت آنها را انتخاب و تحمل کنی تا عوضش از آن سختی‌های مقدری که برایت مشخص شده است کاسته شود.

📌این می‌شود حیات طیبه.

.........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 اخیرا فیلمی از خانمی منتشر شد که کارش لایو جنسی گذاشتن بود و در این وسط یک نوجوان ۱۴ ساله (تینیجر) با او لایو می‌رود و نوجوان چیزهایی می‌گوید که خیلی‌ها حتی خود آن زن را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

🔰 این فیلم به صورت گسترده در شبکه‌های مجازی منتشر شده بود خیلی‌ها کنجکاو شدند و آمار آن خانم را درآوردند و احتمال زیاد بر فالورهای آن خانم هم افزوده شد.

 

⁉️ آیا انتشار این فیلم‌ها درست است؟ آیا مصداق تشییع فاحشه و قبح شکنی است؟ نشر هدف‌مند و موردی آن چه؟ و سوالاتی از این دست، این وسط وجود دارد که خوب است در مورد آنها هم فکر کنیم و برای همه‌اش حجتی عندالله داشته باشیم.

 

🔰 اما به هر حال خیلی‌ها ناراحت حتی ناامید شدند و گفتند نسل‌ جدید از دست رفت، دیگر امیدی به این‌ نوجوان‌ها نیست.

 

🔰 اما بیاییم نقاط امیدوار کننده همین فیلم را ببینیم؟ آن زنی که کارش لایو جنسی گذاشتن بود وقتی حس مادری به او دست داد وقتی برای لحظاتی فطرت و عقل او حاکم شد چه قضاوتی کرد؟ اعتراف کرد که کار اشتباهی می‌کند! اعتراف کرد که حاضر نیست فرزند خودش وارد این فضاها شود! آن نوجوان با وجودی که در این فضاها بود اما غیرتی روی مادر و خواهر خودش داشت و دوست نداشت مادر و خواهرش در این فضاها باشند. همه قبول داشتند که این کار اشتباه است.

 

🔰 یک نکته بسیار مهم که در فلسفه تبیین می‌شود و آیات مختلفی نیز بر آن دلالت دارد این است که در کل عالم این حق است که جریان دارد و باطل مانند کفی بر روی جریان حق است. همیشه غلبه با حق است و باطل فقط جولانی دارد.

وقتی باطل بر حق غلبه پیدا کند آن‌ وقت زمان فروپاشی است، پس هرجا امری باقی است چون هنوز غلبه حق در آن امر باقی است.

 

🔰 آنچه در آخرالزمان رخ می‌دهد ظهور فساد است، نه غلبه فساد، یعنی فساد خود را بیشتر آشکار می‌کند، بیشتر پرده دری می‌کند.

 

🔰 تعابیری چون:

👈«یملاء اللّه به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا»

و

👈«کَثُرَ اَلْجَوْرُ وَ اَلْفَسَادُ وَ ظَهَرَ اَلْمُنْکَرُ وَ أَمَرَ أُمَّتُکَ بِهِ وَ نَهَى عَنِ اَلْمَعْرُوفِ وَ اِکْتَفَى اَلرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ اَلنِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ صَارَ اَلْأُمَرَاءُ کَفَرَةً وَ أَوْلِیَاؤُهُمْ فَجَرَةً وَ أَعْوَانُهُمْ ظَلَمَةً»

و دیگر تعابیر از این دست را هم باید در کنار این مطلب دید که با همه این شرایط باز هم غلبه با حق است و کثرت ظلم و جور به معنای غلبه آن نیست.

 

📌و اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلَادَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُ‏ ظَهَرَ الْفَسادُ فِی‏ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ‏ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ وَلِیَّکَ وَ ابْنَ وَلِیِّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ حَتَّى لَا یَظْفَرَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلَّا مَزَّقَهُ.

.........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 حالا که ماجرای سرباز بابلی گل کرده است خوب است یکی از خاطرات آیت‌الله حائری را هم بازخوانی کنیم، مرحوم حائری نقل می‌کردند:

 

👈 «من دوره امامت جمعه اعلام کرده بودم هر نیروی انتظامی اگر توانست ماشین من را جریمه بکند من یک سکه به او می‌دهم، هر کسی باشد.

در این محل آباده من با خانمم می‌رفتم، ماشین خودم نبود، در راه یک جایی ایستگاه پلیس است یک ماکت از حافظیه است آن جا گذاشته‌اند، ماشین پلیس آژیر کشید، پلیس آمد به راننده گفت بزن روی ترمز.

راننده زد روی ترمز، یک دفعه نگاه به چراغ عقبش کرد، چراغش روشن نشد. جریمه را برایش نوشت.

یک سکه تهیه کردم به فرمانده پلیس گفتم در صبحگاه به این پلیس که ما را جریمه کرده بده این‌ها هم بر اساس ساعت جریمه افسر را شناسایی کردند.

افسر احضار شد به عنوان که ماشین امام جمعه مرکز استان را جریمه کردی! گفت من که نمی‌دانستم ماشین امام جمعه است، خیال کرد مواخذه‌اش می‌کنند به خاطر این که جریمه کرده، آوردنش در صبگاه یک سکه را به او دادند.»

 

📌 این انقلاب وقتی الگو می‌شود، وقتی باقی می‌ماند،‌ وقتی دل‌های مردم برای حفظ آن می‌تپد و برایش فداکاری می‌کنند که خاضع‌ترین افراد در مقابل قانون، مسئولان و صاحبان قدرتش باشند، وقتی که همه در برابر قانون مساوی باشند.

#سربازـبابلی

.........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 قریب به شش ماه بود که جمعی ۵ نفره از طلبه‌های خوب هر روز برخی از صحبت‌ها یا پیام‌های کلیدی حضرت آقا را  مباحثه می‌کردیم.

ضمن این مباحثات به مرور به مجموعه‌ای از پرسش‌هایی اساسی دست یافتیم که می‌توان گفت تفکر در مورد آنها و دست‌یافتن به پاسخ‌هایشان برای افراد دین‌دار مساوی بود با انقلابی شدن، دغدغه مند شدن، حل بسیاری از شبهاتشان و فهم ارتباط انقلاب اسلامی و نظام دین برای آنها.

🔰 اما تقریبا هیچ کدام از این سوالات از سوالات جدی و سرفصل‌های مورد توجه در حوزه علمیه نبود و اگر این سوالات در حوزه مطرح می‌شد و ذهن اساتید و طلاب متوجه آنها و پاسخشان می‌شد دیگر چندان انرژی و کار خاصی برای انقلابی شدن حوزه نیاز نبود، تفکر در مورد این سوالات مساوی بود با رسوا شدن و مهجوریت طیف‌های سکولار و غیرانقلابی در حوزه.

🔰 به طور مثال بخشی از این سوالات ذیل سرفصل دشمن شناسی بود که شاید از ابتدا تا انتهای تحصیل در حوزه چندان به عنوان آن هم چندان توجه نشود، چه برسد به پرسش‌های ذیل آن؟! یا به برخی پرسش‌های ذیل آن به صورت محدود توجه شود اما چون در یک نظام مشخص منطقی و مترتب بر یکدیگر به سوالات آن پرداخته نشده است، نتیجتا به پاسخ‌های اشتباه نیز دست یافته باشیم.

👈 مثلا مکرر حضرت آقا در بحث دشمن شناسی صحبت کرده‌اند که خروجی آن یک کتاب مفصل شده است.

به صورت خلاصه ایشان دشمن خارجی و محسوس ما را بدون اصلی و فرعی کردن با ۳ عنوان مشخص می‌کنند:

«جریان سرمایه‌داری صهیونیستی پشت صحنه دولت آمریکا»

اما رسیدن به این نتیجه حاصل پاسخ داشتن برای یک مجموعه سوالات متوالی با گستره‌ای وسیع از اطلاعات قدیم و جدید است.

🔰 برای اینکه این کلام و عنوان دشمن شناسی درست فهم شود نیازمند یک سلسله پرسش‌های منطقی و مترتب هستیم که: آیا در نظام اندیشه دینی وجود دشمن مفروض و قطعی است؟ چه دشمن‌هایی برای یک انسان دین‌دار وجود دارند؟ معیار و ملاک دشمنی چیست؟ آیا دشمن اصلی و فرعی داریم؟ حکمت‌ها و فواید وجود دشمن چیست؟ وظیفه ما نسبت به دشمن چیست؟ و...

🔰 بعد از اینکه مجموعه‌ای از سوالات را ذیل موضوعات اصلی اقتباس شده از سخنان حضرت آقا، طراحی کردم، جمعی از فضلا و اساتید حوزه را شناسایی و این سوالات را به آنها عرضه نمودم.

برای اینکه این اساتید و فضلاء مشتاق به وقت گذاشتن شوند نیاز به یک برنامه رسمی بود، از طریق مسئول فرهنگی مؤسسه فقهی‌مان مطلع شدم که در مدارس فقهی یک چارت فرهنگی و بودجه مشخص شده است برای برگزاری کلاس‌های سیاسی فرهنگی و...

🔰 طرحی اجرایی با عنوان دوره "اسلام ناب" نوشتم تا اساتید شناسایی شده را دعوت کنیم و کلاس‌هایی تشکیل دهیم و این سرفصل‌ها را در این دوره تدریس کنند؛ در ضمن آن هم برخی کتاب‌های خوب و مرتبط با این سرفصل‌ها مثل "حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد" آقای محمد نجفی و "اسلام رحمانی" آقای حسن علی‌پور وحید را به دوستان معرفی کرده و برای آنها مسابقه کتاب‌خوانی برگزار کردم که الحمد لله بیش از نیمی از دوستان مؤسسه در این مسابقه شرکت کردند، همچنین اجازه گرفتم و یک سلسله از مستندهایی که برای فهم پاسخ سوالات دوره مناسب بود را هر هفته در ساعتی که دوستان مؤسسه جلسه عمومی داشتند معرفی می‌کردم.

🔰 دوره با همه سختی‌هایش برگزار شد و کارها پیش رفت، بنا داشتم در گام بعد این دوره را در مدارس فقهی دیگر نیز برگزار کنم و پیگیری‌هایی کردم و قول‌هایی نیز گرفتم، افق نهایی‌ام نیز این بود که در گام آخر مباحث دوره را تبدیل به یک کتاب کنم که در ضمن آن یک نرم‌افزار با همه مستندهایی که مکمل آن بود در آن باشد و بعد از آن این دوره در کل حوزه علمیه اجرا شود.

🔰 بجز یک یا دو مورد کمک یکی از دوستان عزیز همه کارها بر دوش خودم افتاده بود، مشکلات و عدم همکاری‌های بسیاری که مدام وقت و انرژی را بی‌جهت هدر می‌داد و حل آنها به عنوان یک کار حاشیه‌ای در کنار درس و کارهای پژوهشی و مسائل شخصی‌ام، خیلی داشت به من فشار می‌آورد.

🔰 بعد از برگزاری دوره در مدرسه خودمان و با توجه به بازخوردهای خوبی که از دوستان طلبه گرفته بودم، بنا به توسعه و ادامه آن داشتم که در جلسه ابتدای سال بعد، مسئول محترم مدرسه که ماشاء الله هرجای حوزه را نگاه کنید یک مسئولیت مهم‌ دارند! در جمع طلاب با قدردانی از برخی امور که در نظرشان بسیار با اهمیت بود و ایضا تحقیر کارهای بنده آن هم در جمع طلاب چنان طعم تلخی بر جانم نشاند که با اینکه می‌دانستم نباید خسته شد اما تحقیر شدن کار را برای نفس خود بهانه کردم تا دیگر تلخی‌های این کارها را به جانم نچشانم...

🔰 وقتی سوالات خود را به اساتید عرضه کردم متوجه شدم جمع محدودی از آنها هستند که برای این سوالات پاسخ دارند، البته معمولا آنهایی هم که داشتند برای همه پرسش‌ها پاسخ نداشتند و نیاز به تفکر و دقت بیشتر بود ولی به هر حال معلوم بود فرصتی شده است تا حرف‌های تازه و برآمده از اندیشه‌های عمیقشان را در این باب‌ها تولید و تدقیق کنند.

🔰 بحث‌های خوبی در جلسات تدریس دوره مذکور گفته شد که برای خودم هم تازگی داشت، با برخی اساتید هم رفاقتی پیدا کردم و بعدها هم تاثیر تفکر آنها به این پرسش‌ها را در دیگر مباحث و ارائه‌هایشان مشاهده کردم.

اگرچه ما یک دوره از این اساتید استفاده کرده بودیم اما مباحثی که تولید شده بود توسط خود این اساتید در قالب‌های دیگر در حال امتداد و نشر دادن بود.

🔰 ما هنوز باید در باب فواید پرسش‌گری البته پرسش‌های دقیق و با برنامه و کارهای بزرگی که می‌شود به کمک آن انجام داد، بیشتر آشنا شویم.

مثالی دیگر بزنم، سال گذشته یک سوال برای اساتید درس خارج و طلاب جدی شده بود و عملا یک بحث با این عنوان که آیا فقه نظام دارد یا خیر؟ در سطوح مختلف حوزه ذهن طلاب و اساتید را به خود مشغول کرده بود.

در بسیاری از کلاس‌ها به این سوال پرداخته می‌شد که حالا آخر فقه نظام دارد یا خیر؟

دوست عزیزی که پشت صحنه عمده این جریان سازی بود، برای بنده می‌گفت که من رفتم نزد فلانی و از او این سوال را کردم و بعد نزد یک عالم دیگر رفتم و او جواب متفاوتی داد و ادله آن استاد را رد کرد و بعد این پرسش‌ها و پاسخ‌ها را هم در فضای مجازی منتشر می‌کردم، بعد از آن هم با چند مرحله شارژ کردن موج و کار رسانه‌ای موج راه افتاده بود و این پرسش جدی در فضای حوزه مطرح شده بود و هرکس می‌خواست نظر خود را در آن مورد بیان کند.

می‌گفت هدف من صرفا یک کار بود و آن اینکه اصل این مسأله را در حوزه بالا بیاورم و توجهات به آن جلب شود و به آن فکر شود، بیش از آنکه پاسخ برای من مهم باشد اینکه به این مسأله فکر شود مهم بود.

یکی از اساتید عزیز ما نقل می‌کردند که من بارها یک بحث علمی را بین برخی از علما واسطه می‌شدم و اشکالات و جواب‌ها را بین آنها انتقال می‌دادم و این کار برکات بسیاری برای حل آن مسأله و دقیق‌شدن آن داشت.

🔰 این پرسش‌گری و مطالبه و هدایت آن خود بخشی از چرخه تولید علم است، وقتی آثار مختلف با برکت موجودمان را نگاه می‌کنیم، عمدتا همه حاصل وجود یک پرسش و مطالبه از علما است، از اصول کافی و من لایحضره الفقیه گرفته تا لمعه یا برخی کتاب‌های علامه طباطبایی مثل بدایه و نهایه و حتی تفسیر المیزان یا کتاب‌های علامه مظفر یا کتاب کشف اسرار حضرت امام یا جزوه روح‌توحید نفی عبودیت غیر خدا حضرت آقا و... خلاصه عمده آنها را وقتی بررسی کنید، همه یک مقدمه دارند و آن هم وجود یک پرسش‌گر و مطالبه‌گر است و اگر نبودند آنها امروز هیچ‌کدام از این آثار با برکت ما موجود نبود.

⁉️ اهداف و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی چه بود؟

این پرسش یکی از ۶ پرسش بنیادین درباره انقلاب اسلامی است که مستند و مبتنی بر بیانات حضرت آقا، در سایت ایشان به آنها به صورت اجمالی و تصفیلی پاسخ داده شده است.

🔰 در پاسخ به این پرسش که اهداف و شعارهای اصلی انقلاب چیست؟ مستند به بیانات حضرت آقا به موارد زیر اشاره شده است:

👈 استقلال‌خواهی و قطع هر نوع وابستگی - حاکمیت اسلام بر جامعه و رواج ارزش‌های دینی در کشور - آزادی بیان و قلم - عدالت و رفع تبعیض‌ها - پیشرفت مادی و گسترش رفاه - احیای کرامت انسانی و نقش داشتن مردم در حاکمیت بر تعیین سرنوشت خود - زمینه‌سازی برای رشد و تکامل انسانها در جامعه و حذف عوامل فساد.

حال نوبت ما است که به این سوالات و جواب‌ها فکر کنیم، مبتنی بر آنها سوالاتی را مطرح کنیم؟

چرا این موارد ذکر شد و  آیا موارد دیگری هست که برای ما مهم باشد و در این گزینه‌ها نیست؟

نسبت تک تک این گزاره‌ها با اندیشه‌های دینی چیست؟ در هرکدام از این گزاره‌ها ما چه جایگاهی داریم؟ در کدام یک کم‌کاری کرده‌ایم؟ ملاک سنجش هر کدام چیست؟

⁉️ به این پرسش‌ها چقدر فکر کرده‌ایم؟ مباحثه کرده‌ایم و جواب داریم؟

مثلا ما چقدر در مورد استقلال‌خواهی و قطع هر نوع وابستگی مبتنی بر آموزه‌های دینی می‌توانیم سخن بگوییم؟

مگر یکی از دعوا‌های اصلی امروز ما در عرصه سیاست همین استقلال‌خواهی نیست؟ اگر استقلال خواهی یک ارزش دینی نیز هست، پس چرا ما چندان حرفی در این مقوله نمی‌شنویم؟

قطع وابستگی آیا ارزش است؟ مطلق یا نسبی؟ چقدر از آموزه‌های دینی برای تبیین آن حرف داریم؟ و قس علی هذا... نسبت به بقیه موارد از شعارهای اصلی انقلاب که شرح آن مفصل می‌شود و  شاید ما در همان ابتدا متوقف شویم.

⁉️ وظیفه کیست که این گزاره‌ها را تبیین کند؟ جز حوزه و طلاب؟

بسم‌الله اساتید و فضلاء انقلابی صدها سوال در تک تک این مقولات وجود دارد که ما مشتاقانه منتظر شنیدن جواب‌های آنها هستیم.

بسم‌الله طلاب عزیز در این موضوعات مطلب بنویسید، سوال و جواب تولید کنید.

اگر این موضوعات برای نخبگان جامعه قرار است حل شود وظیفه کسی جز حوزه و حوزویان است؟

..........................

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 یکی از موضوعاتی که مدام توسط مردم و بسیاری از نیروهای ارزشی و عدالت‌خواه و حتی علماء و مسئولان قوه قضائیه مطالبه می‌شود، علنی شدن اسم مجرمین است. به عنوان نمونه‌ای از این مطالبه سخنان آیت‌الله حائری شیرازی در این رابطه را در ادامه می‌آورم.

🔰 اما از طرفی برخی دیگر نیز مخالف این‌کار هستند و منجمله این افراد خود حضرت آقا هستند که ایشان نیز استدلال‌های خودشان را برای این موضوع دارند. در ادامه نیز شواهدی از بیانات حضرت آقا مبنی بر عدم لزوم اعلام اسامی مجرمین و انتشار اخبار مربوط به اتهمات در فضای عمومی خواهم آورد و بحثی در حدود و ادله خواهم نمود.

🔰آیت‌الله حائری شیرازی:

🔹«قاضی باید زمینه‌ای باشد که کلمه الله را بالا نگه دارد؛ آن کسی که نیتش امر به معروف و نهی از منکر است، مسلط باشد بر آن کسی که قصد فساد و قصد شرارت دارد.

⁉️چرا می‌گوید فاسد را بیاور در ملاء عام و شلاق بزن و ما تشکر می‌کنیم از آن قضاتی که حکم کردند چند رشوه خوار را در نماز جمعه تعزیر کنند؛ دستشان درد نکند؛ خدا توفیقشان بدهد، از این کارها بیشتر بکنند.

🔸نیایند بگویند این‌ها آبرو داشتند این‌ها خانواده داشتند، شما گفتید این‌ها خانه‌شان کجا هست، شغلشان چه هست؟ اسم پدرشان چه هست؟ چه رده بودند، چه قدر حقوق گرفتند، چه قدر رشوه گرفتند، این‌ها باید گفته بشود. اسلام آبرو ندارد؟ ایشان آبرو دارد؟!

🔹آبروی اسلام را می‌برد آبروی ایشان را ببرند، ظلم است؟ تا بداند رشوه خوار که اگر پول گرفتن شیرین است، چوب خوردن و آبرو رفتن دارد، دیگر آدم نتواند سرش را جلو مردم بلند بکند، فامیل آدم آبرویش برود، آن ها هم هست.

🔸کار مردم را معطل کنند تا حاضر بشود چیزی را به عنوان رشوه بدهد تا حق را بگیرد یا ناحق را حق کند، یک روزی هم این چیزها را دارد.

🔹خود این شلاق زدن دفع بلا می‌کند دفع عذاب می‌کند. اگر در ملاء عام زناکار را شلاق زدند بگو الهی شکر، زن را هم شلاق زدند. یک دفعه نگویید این زن هست و جنسش لطیف است و این شلاق با بدن او سازگار نیست، خدا که روی این بدن‌ها آتش می‌گذارد، چه طور سازگار است؟ تاول می‌زند چه طور سازگار است؟ مگر ما به آخرت معتقد نیستیم؟ مگر در قرآن اسم آتش را نیاورده است؟ تا مغز استخوان را می‌سوزاند.

️ما از خدا، انسان دوست‌تر هستیم؟ ما از خدا با شرافت‌تر هستیم؟! ما از خدا رحم و مروتمان بیشتر است؟ خدا که ارحم الراحمین است آن کار را می‌کند.

🔸شلاقش می‌زنی که دردش دو روز است سه روز است یا یک ماه، برای این که الی الابد در جهنم نیفتد. این هم خدمت است این هم الطاف خفیه است.

🔹تنبیه می‌کنند برای این که جرات را از شریر بگیرند و جرات را به مومن بدهند. برای این است که تو صدایت را در امر به معروف و نهی از منکر محکم تر کنی. جرات پیدا کنی همت پیدا کنی؛ وقتی یک رشوه خوار را می‌زنند این جوری نیست که بگویی تورم هست و مشکلات اقتصادی هست و حقوق کارمند کم است و این جور می‌شود. وقتی شلاق می‌زنی به رشوه خوار، آن کسی که حقوقش کم است، می‌گوید خدا را شکر این که رشوه گرفت کتک خورد. اگر من نانم کم است اما آبرو دارم اما اگر شلاق نزنی آن کسی که رشوه نمی‌گیرد دو رنج می‌برد یکی رنج تورم، یکی رنج این که می‌بیند، همکارش رشوه گرفت و کسی متعرض آن نشد. غیضش بیشتر می‌شود ضد انقلاب می‌شود. شما با جرات رشوه خوار را تعقیب کن. این هم مسکنی است برای آن که تحت فشار است. 

🔸این جور نیست که اگر رشوه خوار را زدی صدای کسی در بیاید که تورم هم هست، نمی‌گذارند، رشوه هم بگیریم.

یک درصد یا دو درصد فاسد در بین این‌ها هست اما بقیه سالم هستند؛ انسان هستند. آن‌ها بیشتر خوشحال می‌شوند که رشوه نمی‌گیرند و اداری هستند.»

🔰 اما از طرفی برخی دیگر نیز مخالف این‌کار هستند و منجمله این افراد خود حضرت آقا هستند که ایشان نیز استدلال‌های خودشان را برای این موضوع دارند.

ممکن است برخی تصور کنند که نظر حضرت آقا صرفا در مورد متهمین است که هنوز جرم آنها ثابت نشده است، چرا که ایشان در موارد مختلفی در مورد انتشار عمومی اعترافات یا اطلاعات متهمین تذکراتی داده‌اند:

👈«کسی نباید اینجور عمل کند، اینجور حرف بزند - نه از این طرف، افراد به صرف اینکه متهم به یک معنائی شدند، این اتهام آشکار شود، واضح شود، در افکار عمومی مطرح شود. افکار عمومی از این مسئله چه لذتی می‌برد؟ برای افکار عمومی چه فایده‌ای دارد که بداند زیدی، عمروی، بکری متهم به فلان عمل خلافی است؟»

 

🔰 اما نظر ایشان حتی در مورد کسانی که جرم آنها ثابت شده است نیز چنین است:

👈«حتّی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است - فرض کنید رفته زندان - چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر کنیم تا بچه‌ی این آدم که دارد مدرسه می‌رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدتِ زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانواده‌اش زندگی عادی‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟ این از نکات بسیار مهمی است. البته مخاطب این حرف فقط قوه‌ی قضائیه نیست؛ مسئولان قوه، خارج قوه، رسانه‌ها مخاطبند.» ۶ تیر ۱۳۹۰.

 

اولین نکته اینکه باید دقت داشت که نه کلام موافقین علنی شدن مجازات‌ها و نام متهمین، مطلق است و نه کلام مخالفین آن، چراکه برخی موارد را قرآن تصریح دارد که متهمین را باید به صورت  علنی و عمومی مجازات کرد. مثلا در آیه ۲ سوره مبارکه نور می‌فرماید:

«الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی‏ فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی‏ دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ »

تعبیر طائفه یعنی جماعتی گرد فرد مجازات شونده جمع شوند و مجازات او را مشاهده کنند.

 

آنچه هم از سیره به علت وجود نقل‌های متعدد می‌توان بصورت قطعی ادعا کرد اینکه این "مجازات علنی" محدود به مورد زنا نبوده است و در جوامع آن روز که افراد معمولا در شهر و منطقه خود شناخته شده بودند، چنین هم نبوده است که مثلا چهره افراد را بپوشانند و بر آنها حد و تعزیر جاری کنند بلکه آشکارا و به صورت علنی افراد حد بر آنها جاری می‌شد، شلاق می‌خوردند، سنگ‌سار می‌شدند و یا حتی لگدمال.

حتی به فتوای بسیاری از علما منجمله حضرت امام لازم است که حاکم هنگام اجراء حد به مردم اطلاع دهد تا جمع شوند بلکه حتی آنان را امر به خروج از منازل برای دیدن حد کند.

 

️پس سوال اصلی در حدود و ثغور این ماجراست و کسی به نحو مطلق، علنی شدن یا نشدن مجازات و نام متهمین را ادعا نمی‌کند.

🔰 قبل از اینکه به سراغ ادله برویم باید ببینیم اصل در اینجا چیست؟ تأسیس اصل برای این است که در مواردی که شک و شبهه‌ای وجود دارد به اصل رجوع کنیم.

در اینجا از این باب که حقوق انسان‌ها محترم است اصل بر حفظ آبرو و احترام "آنان ولو مجرم" است، همچنین در خود اجرای حدود نیز اصل بر ترک اجرای حدود در صورت مطرح شدن شبهه است. « الحدود تدرء بالشبهات»

 

🔰 بخواهیم یا نخواهیم از این جهت که در دوران غیبت هستیم دست ما برای فهم و اجرای دین به تمامه باز نیست و هیچ وقت نباید اضطرار خود به معصوم را فراموش کنیم، در اینکه برخی از حدود را پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهما الصلوة و السلام) به صورت علنی اجرا می‌کردند، شکی نیست و مواردی چون اجرای اعدام به اشکال مختلف، قطع دست، سنگ‌سار شدن، لگدمال شدن و... در روایات مختلف ذکر شده است اما آیا امروزه می‌شود، همه اینها را اجرا کرد؟ احکام ثانوی مختلفی که در این شرایط زمانی برای اجرای حدود مطرح است، چیست؟ مثلا در نقل داریم که امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مناطق مرزی که مردم چندان با اسلام آشنایی نداشتند، برخی حدود را اجرا نمی‌کردند و سوالات بسیار دیگری که تا به پاسخ از روی حجت به آن‌ها نرسیم امکان اجرای حدود را نداریم.

 

حضرت آقا می‌فرمایند:

👈«بعضی اوقات انسان می‌بیند روی قوه‌ی قضائیه فشار می‌آورند که آقا افشاء کنید. نه آقا، هیچ لزومی ندارد افشاء کردن. در موارد خاصی، بله، شارع مقدس مشخصاً و معیناً خواسته است که مردم مجازات را ببینند، یا مجازات شونده را بشناسند؛ اینها موارد خاصی است، مال همه جا نیست. بخصوص وقتی که در فضای جامعه روحیه‌ی تعمیم وجود دارد که یک چیزی را به غیر مورد خودش تعمیم می‌دهند، اینجا انسان خیلی باید احتیاط کند. تا وقتی جرمی ثابت نشده است، قطعاً نبایستی کسی را در معرض قرار داد؛ در معرض اتهام هم نباید قرار داد؛ چون وقتی گفتید متهم است، افکار عمومی تفکیک نمی‌کند بین متهمی که هیچ گناهی نکرده است، با آن کسی که شواهدی بر گناه او وجود دارد. حتّی بعد از اثبات جرم هم چه لزومی دارد؟ عرض کردم، مگر یک موارد خاص؛ «و لیشهد عذابهما طائفة من المؤمنین». چند موردِ اینجوری داریم. حتّی اگر چنانچه فرض کنیم یک نفری جرمی هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است - فرض کنید رفته زندان - چه لزومی دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر کنیم تا بچه‌ی این آدم که دارد مدرسه می‌رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدتِ زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانواده‌اش زندگی عادی‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمی کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود؟» ۶ تیر ۱۳۹۰

 

خب این اشکال باقی می‌ماند که اجرای علنی حدود هم منافع بسیاری برای اجتماع دارد که در سخنان مرحوم آیت‌الله حائری به آن‌ها اشاره شد و علماء و فضلاء بایست در این باب مشخص نمایند که در چه مواردی قطعا و با حجت می‌توان به صورت علنی احکام را اجراء و اسامی مجرمین را منتشر کرد؟ اما هرچقدر هم تلاش کنیم این دست موارد چندان زیاد نیست و مطمئنا در عمده موارد به علت شبهات مختلف مجبور به مراجعه به اصل اولی هستیم. درست است که ما نمی‌توانیم اسلام را در اینجا به تمامه فهم و درک کنیم اما راهی نداریم باید بپذیریم در دوران غیبت هستیم و دستمان از معصوم کوتاه است.

 

📌بله ما باید اضطرارمان به معصوم را فراموش نکنیم و بدانیم که راه‌کار اصلی اوست و ما فعلا ناچارا دست و پایی می‌زنیم و تلاشمان را می‌کنیم تا هم نیاز خود به معصوم را خوب درک کنیم و هم لیاقت خود برای همراهی و اطاعت از او را نشان دهیم.

..........................

مطلب مرتبط:

📢رسواگریِ مفسد اقتصادی از فقه تا قانون تشهیر!

رسواگری یکی از شعبه های افشاگری است؛ که پس از حکم قضائی برای برخی مجرمان خاص خواسته شده است. در فقه اسلامی به "تشهیر" معروف است. برخی از مجرمان که به رسوا کردن آنها تصریح شده است:
۱-شاهد دروغین در دادگاه(1)
۲-قوّاد: مردی که دلّال جنسی شود.(2)
۳-قاذف: کسی که به بی گناهی تهمت فحشاء بزند(3)
4️⃣محتال: کسی که با مکر و خدعه و سندسازی مال مردم یا بیت المال را ببرد(4)
درباره چنین مفسد اقتصادی ای فقهاء شیعه تصریح کرده اند: سزاوار است با عقوبت ،تشهیر شود طوری که دیگران از تکرار کار او بازداشته شوند(5)

▫️معنا و مراد از تشهیر؟
تشهیر در لغت آشکار کردن چیزی در ننگ و عار است طوری که مردم او را بدان بشناسند.
فقهاء در تعیین مصادیق تشهیر و چگونگی آن در ضمن برخی جرم های گذشته سخن گفته اند. "اینکه ندا دهنده در قبیله و مسجد و بازار و مانند آن صدا بزند: این آدم، شاهد دروغین[مثلا] است او را بشناسید"(6) یا گفته اند:"او را در محافل و مجامع مردم از سر خواری و مجازات بچرخانند تا مردم از رفت و آمد با او برحذر شوند"(7).
⬅️پس تشهیر و رسوا کردن ،صرف اطلاع رسانی و محاکمه علنی و... نیست. باید تشهیر، مجازاتی و خوار کننده(شهّره السلطان بالنکال/یشهره بالعقوبة/خزیّاً ونکالاً) باشد؛ و هم بشکل بازدارنده(لیحذرمنه الناس/لکی یرتدع غیره) باشد.

🔅ظاهرا مجازاتی که امیرالمومنین(ع) برای ابن هرمه -کارگزار او در بازار اهواز- قرار داد از همین قسم است؛ که دستور داد:"...دربرابر دیدگان مردم او را بازداشت و زندانی کن. جارچی ماجرای او را بازگوید...چون جمعه شود او را از زندان بیرون کش و ۳۵تازیانه بزن و او را در بازارها بگردان(طُف به فی الاسواق)..."(8)

▪️خیر اجتماعی مقدم بر خیرِ خانواده مجرم!
این خیرخواهی که با رسوا کردن مجرم اقتصادی(وسایر موارد مُجاز تشهیر) آبروی خانواده او آسیب می بیند را شریعت اسلام لحاظ نکرده است. فقهاء شیعه هم در ادوار مختلف علیرغم آن به تشهیر آن مجرمان فتوا داده اند.
اگر لحاظ چنین رأفتی برای خانواده مجرم لازم بود، خداوند در اجرای برخی حدود اصرار بر مشاهده گروهی از مومنان نمی کرد!(ولیَشهَد عذابهما طائفة من المومنین) و مارا از لحاظ چنین رأفت هایی منع نمی کرد(لاتاخذکم بهمارافة فی دین الله).
باوجودی که هم اجرای حد در خلوت متصور است؛ و هم اینکه اجرای حد در انظار عمومی [که خود نوعی تشهیر است] عادتا موجب آسیب به خانواده و فامیل او می شود! از اینجا معلوم است شریعت، خیر اجتماعی را بر خیر فردی و خانوادگی ترجیح داده است.

▫️قانون تشهیردر ج.ا.ا
در قالب تصحیح ماده188 آیین دادرسی کیفری در 23خرداد85 تصویب و ابلاغ شد که براساس تبصره 3این ماده در موارد محکومیت قطعی به جرم اختلاس، ارتشاء، مداخله یا تبانی، اخذ پورسانت در معاملات دولتی، اخلال در نظام اقتصادی، سوءاستفاده از اختیارات  به منظور جلب منفعت برای خود و دیگری، جرائم مالیاتی، قاچاق کالا و ارز وبطورکلی جرم علیه حقوق مالی دولت به دستور دادگاه صادرکننده رای قطعی، خلاصه متن حکم شامل مختصات فرد، سمت یا عنوان، جرائم ارتکابی و نوع میزان مجازات محکوم علیه با هزینه خود مجرم در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار منتشر و در اختیار رسانه های عمومی گذاشته میشود!!!
⬅️واضح است این تشهیر، تنزّل به اطلاع رسانی است. نه مجازاتی است و نه خوار کننده و با تشهیر در استعمال و اصطلاح فقهای شیعه فاصله معنا دار دارد. تصحیح این قانون در سال۹۲ برخی اشکالات را از بین برد اما این اشکال را نه!(9)
اینکه رسانه های نوین بتواند جای "چرخاندن در محافل و مجامع" و "ندادهنده" را بگیرد؛ بحث شده است و قابل قبول است اما صرف خواندن خلاصه حکم و پخش تصویر او در رسانه ها، تشهیرِ مجازاتی و خوار کننده و بازدارنده نیست. آن تشهیر، این سالها فقط درباره اراذل و اوباش اعمال شده است(10)؛ اما محتال و مفسد اقتصادی از آن برکنار بوده؛ درحالیکه در شریعت برای او به تصریح خواسته شده است!

..............................
1.ر.ک:مستندالشیعه ج22ص212/تحرالوسیله ج2ص409مساله 15
2.ر.ک:شرایع ج4ص162
3.ر.ک:امهذب البارع ج5ص63
4.ر.ک:جواهرج41ص598/المقنعة ص805/النهایة ص805/السرائر ج3ص512/التحریر الاحکام ج2ص234 و...
5.السرائر ج3ص512/المقنعة ص805 و...
6.الخلاف ج2ص601مساله39
7.المهذب البارع ج5ص64
8.مستدرک الوسائل ج17ص403و404
9.ر.ک https://b2n.ir/685512
10.در مرتبه اخیر رئیس قوه قضاییه با این کار مخالفت کرد

📝محسن قنبریان ۹۹/۸/۲۲

📌به شرح حال بپیوندید👇

شرح حال در ایتا

شرح حال در سروش

شرح‌حال در تلگرام

  • حمید رضا باقری