شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۱۸۹ مطلب با موضوع «نقد و بررسی اندیشه‌ها و عملکردها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

📝 بنده خدایی برای تحقیقات رساله دکترایش در موضوع قمه‌زنی از آلمان به قم آمده بود و من هم به او کمک‌هایی می‌کردم.

 

📝 در قسمت‌هایی از کار قرار شد کسی را به او معرفی کنم که طلبه باشد و اهل قمه زنی یا طرفدار آن، تا با او صحبت کند، همان موقع به صورت اتفاقی یکی از دوستانم که از طیف سنتی حوزه بود و احتمال می‌دادم با جماعت قمه زن هم‌ ارتباط داشته باشد را در کتاب‌خانه دیدم و به او گفتم فلانی طلبه‌ای که اهل قمه زدن باشد یا طرفدار آن و بتواند در مورد چرایی آن و... توضیح دهد سراغ داری؟

گفت بله، خودم یکی از آنها هستم، من هم که خیلی خنده‌ام گرفته بود، کمی با او بگو بخند کردم و بعد نزد آن دوست اروپایی رفتیم و این دوستم را به او معرفی کردم.

 

📝 او تعجب کرده بود که چطور ما که از دو طیف کاملا متفاوت یا حتی مخالفیم، اینقدر با هم خوب هستیم.

می‌گفت: در کشورما کسانی که رهبری هستند (به انقلابی‌ها می‌گفت رهبری یعنی منسوب به رهبر ) و کسانی که مقلد "آقای سیدصادق شیرازی" و یا "آقای وحید" هستند، خیلی باهم بدند، ما حتی به همدیگر سلام هم نمی‌کنیم و از همدیگر بدمان می‌آید.

می‌گفت: طرفداران سید صادق شیرازی در مسجدی که نماز می‌خوانند امام جماعت آنها علنا اسم "آقا" را می‌آورد و ایشان را در قنوت نمازش لعن می‌کند.

 

📝 به او گفتم:

🔹 اولا تصور شما نسبت به آیت‌الله "وحید خراسانی" اشتباه است و ایشان اصلا با آقای "سیدصادق شیرازی" قابل جمع نیست، ایشان اگر جایی انتقادی به نظام کنند ولی ده‌ها برابر آن از انقلاب حمایت می‌کنند و حقیقتا یک شخصیت موافق با انقلاب و نظام اسلامی هستند، اگرچه گرایش‌های سنتی ایشان موجب می‌شود خیلی به مسائل سیاسی و انقلابی کاری نداشته باشند اما حقیقتا انسانی با تقوا و عالم هستند که اصل انقلاب، نظام و آقا را قبول دارند و تأیید می‌کنند و بعد از آن در مورد سیدصادق توضیحاتی دادم...

 

🔹ثانیا اینکه شما در اروپا گرایش‌های دینی و سیاسی‌تان کاملا عجین شده است اما در داخل ایران لازما اینگونه نیست که طیف سنتی مساوی با ضد انقلاب باشند، حداکثر اینکه آنها نسبت به انقلاب بی‌تفاوت‌اند اما منکر ارزش‌های بسیار انقلاب مثل شهادت حمایت از مظلومان و... نیستند و خدمات بسیار انقلاب برای اسلام را انکار نمی‌کنند.

اینکه خیلی وقت‌ها هم بی‌تفاوتی پیشه می‌کنند به خاطر تفاوت نظام اندیشه آنها است،‌ مثلا در مسأله حکومت، آنها می‌گویند ما تا زمان غیبت وظیفه‌ای برای تشکیل حکومت دینی نداریم اما طیف انقلابی می‌گوید مساله من تشکیل حکومت عدل اسلامی است و فقط با این طریق است که می‌توانم به سوی ظهور حضرت حجت بروم.

هم طیف سنتی و هم ما به دنبال اجرای اسلام و ظهور حضرت حجت هستیم اما در چگونگی حرکت به سوی او اختلاف داریم.

..............................................

 

📌به نظر بنده شاید پیش از پیروزی انقلاب در زمان ورود به مبارزات با پهلوی طیف سنتی حوزه از مهم‌ترین موانع در مسیر انقلاب بود اما بعد از انقلاب چنین نیست بلکه این طیف به هر حال گوشه‌ای از بار انقلاب را که متناسب‌تر با الگوی خود می‌داند بر می‌دارد.

به طور مثال کسانی چون آیت‌الله وحید و آیت‌الله شبیری زنجانی (زید عزهما) که برخی آنان را نماینده جریان سنتی حوزه می‌دانند، سال‌هاست که فضلای مختلف انقلابی از فیوضات علمی آنها بهرمند و در دامانشان رشد کرده‌اند و از ابتدای انقلاب هم شخصیت‌های مختلف حوزوی مشابه آنها مقابل انقلاب قرار نگرفتند و بارهایی متناسب با نگاه خود از دوش انقلاب برداشتند.

 

📌اگر قرار است در حوزه نگران باشیم باید نگران جریان‌های قدرت‌طلب باشیم چه سکولار و چه انقلابی و چه سنتی کما اینکه قبل از این، خسارت‌ها از این موضع بود.

همیشه در حوزه بنای زعمای حوزه بر ترک مطرح کردن خود و زهد بوده است هرچند گفتنش برایم سخت است اما متاسفانه از کسانی که اصلا توقع آن را نداشتم دیدم که برای خود دستگاه و تشکیلاتی را انداخته‌اند که سخت است باور کنیم همه‌اش برای خدمت و خدا باشد...

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰یک مسأله‌ای که در خیلی از فیلم‌ها دائما به آن اشاره می‌شود و حتی بر اساس آن مستند می‌سازند، رابطه "فقر و بدبختی" با "فحشی و عدم ایمان" است، حتی برخی مذهبی‌هامان مثلا مستند "فقر و فحشا" می‌سازند و نشان می‌دهند که مثلا دختری چون مانتو ندارد، مجبور است در "اتاق پرو" به مغازه‌دار تن‌فروشی کند تا مانتویی داشته باشد یا زن متدینی چون بچه‌هایش چندین ماه است گوشت نخورده‌اند، مجبور است به قصاب پیشنهادی بدهد تا مقداری گوشت برای فرزندانش تأمین کند.

 

🔰بدبختی اینجاست که برخی منبری‌ها نیز بدون متذکر شدن دقت‌ها، این فرصت بزرگ برای جلوه توحید را به نحوی بیان می‌کنند که پیش‌فرض آن فیلم‌ها تأیید می‌شود و دائما روایاتی می‌خوانند که مثلا:

🔹«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْرا»

🔸نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد

و یا

🔹«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَبْعَدُ مَا یَکُونُ‏ الْعَبْدُ مِنَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا لَمْ یُهِمَّهُ إِلَّا بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ»

🔸دورترین حالت بنده از خداوند وقتی است که همّ و غمّ او شده است شکم و زیر شکمش»

و نتیجه می‌گیرند: فقر و عدم ازدواج، منجر می‌شود به دوری از خداوند!

 

🔰 واقعیت را هم با آمارهای مختلف اینگونه انعکاس می‌دهیم که اکثر فحشاها از سر بدبختی است و عمده "زنان روسپی" برای پول، تن به این‌کار می‌زنند و نه خوشی؛

 

⁉️ لابد تا الان با خود می‌گویید مگر اینطور نیست! چه می‌خواهی بگویی شما؟ می‌خواهی انکار کنی؟

 

🔰 اما ببینیم قرآن چه می‌گوید؟ تا ببینیم آن روایات چه می‌گوید؟ و واقع چیست؟

ما خدا را در بیشتر فیلم‌هامان و پیش‌فرض‌هامان و حتی در برخی منبرهامان کنار گذاشته‌ایم و در فضای کفر می‌بینیم و می‌اندیشیم و نتیجه می‌گیریم که البته انکار نمی‌کنم وقتی در فضای کفر اندیشیدی و زیستی راهی جز به همین نتایج نیست ولو روی منبر و برای دعوت به توحید و پرستش خدایی که نیست!

 

🔰اما خدا هست، باور کنیم خدا هست!

🔺خداوند در دو صحنه عینی و واقعی زندگی که دائما در حال تکرار است، می‌گوید باور کنید من هستم؛

یکی ازدواج که می‌گوید:

🔹«وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»

🔸پدرها و مادرها نگران روزی فرزندان خود نباشید، برایشان همسر بگیرید اگر فقیر باشند خداوند به آنها روزی می‌دهد.

و در آیه بعدش می‌رود سراغ آنها که پدر و مادر یا حامی برای ازدواج خود ندارند و به خود آنها می‌گوید: شما هم که به علت فقر یا هر مشکل دیگر نمی‌توانید ازدواج کنید و کسی به شما زن نمی‌دهد، عفت پیشه کنید تا خدا به برکت این کارتان شما را غنی کند.

🔹«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ‏ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏ » النور (۳۲ - ۳۳)

 

🔺صحنه عینی دیگری که خدا باز چک سفید امضاء می‌دهد، صحنه طلاق است، صحنه‌ای که محیاتر است برای فراموش کردن خدا و بُخل‌ ورزیدن و بی‌عدالتی؛

و اینجاست که آیه مشهور را می‌خواند که:

🔹«مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً - وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه‏»

🔸اگر تقوا پیشه کردید و هوای خدا را داشتید خدا هم هوای شما را دارد و وسط همه مشکلات برایتان راه نجاتی فراهم می‌کند، او شما را کفایت می‌کند.

و در آیه بعد باز تکرار می‌کند که اگر هوای خدا را داشتید کارتان را آسان می‌کنم و گناهانتان را هم می‌بخشم:

🔹 «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْراً -ذلِکَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَیْکُمْ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْراً» الطلاق (۲ -۵)

 

🔰 آن فیلم‌ها و واقعیت‌ها برای آنان است که تقوا را کنار گذاشته‌اند و خدا در زندگی‌هاشان نیست وگرنه خدا نه فقیر است و نه بی‌اطلاع! آن روایات نمی‌گوید که فقر و عدم ازدواج موجب دوری از خداوند است بلکه می‌گوید اگر "همّ و غمّ" شما شد زندگی و شکم و زیر شکم از خدا دور می‌شوی، اما می‌شود فقیر بود و هوای خدا را داشت و فقر نماند چون خدا هست.

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 انگار زمان حافظ هم دعوای ژن‌های خوب رونق داشته که حافظ تیکه می‌اندازد:

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد  

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

 

🔰 می‌خواهم مقایسه‌ای کنم و نتیجه‌ای...

🔹حکایت آن ۲۳ نفر را که شنیده‌اید، ۲۳ نوجوان که حزب بعث هرچه می‌کند نمی‌تواند از آنها علیه امام و انقلاب حرفی بگیرد، آن را هم نشنیده باشید، خاطرات مقاومت بزرگ‌مردان این نهضت مقابل شکنجه‌ها در زندان‌های ساواک و بعث به قدری هست که به گوش هر کداممان یکی خورده باشد.

🔸حکایت اعتراف‌های منافقین در ابتدای انقلاب که مدتی است از تلویزیون پخش می‌شود را هم ببینید و بشنوید؛

در کمال صحت و سلامت همه نشسته‌اند دور هم و مثل مجری و گزارش‌گر به قدری خوب توضیح می‌دهند و به جنایات و باطل بودن خود اعتراف می‌کنند که ساعتی متحیر می‌مانی که این بساط فیلم است یا واقعیت!

🔸همچنین حکایتی هم مدتی بعد از ۸۸ رخ داد و جماعتی در کمال صحت و سلامت چنان اعترافاتی می‌کردند که ملت متحیر بودند به اینها چه قرصی خورانده‌اند، همان قرص‌هایی که بعد از پخش اعترافات "مهدی هاشمی" در تلویزیون، "آقای منتظری" به "آقای ری‌شهری" می‌گفت: شنیده‌ام چنین قرص‌هایی دارید که متهم‌ها وقتی می‌خورند، هرچه می‌خواهید اعتراف می‌کنند!

 

🔰 برخی‌ها را تا یک پِخ کنی جایشان تر است، اما کسی چون خمینی با نفس خود ساخته‌ و بزرگش که عمری با دستان خالی وسط  میدان مبارزه بوده‌است، قسم جلاله می‌خورد که والله من تا حالا نترسیده‌ام!

 

🔰شاید فکر کنید می‌خواهم بگویم مثلا آن ۲۳ نفر چون مؤمن بودند مقاومت داشتند و آن جماعت هم چون باطل بودند مقاومت نداشته‌اند؟ هم بله و هم خیر!

 

🔰 همیشه بزرگان و اولیاء واقعی یک قوم و جماعت چه بر حق و چه بر باطل دارای نفوس قوی و بزرگی بوده‌اند،

قرآن حکایت جالبی می‌گوید: «وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِی الْأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذاب‏»

شماری از جهنمیان که همان اولیاء طاغوت باشند وقتی عذاب حول‌انگیز آخرت که همه حاضرند همه چیز خود را فدا کنند تا از آن نجات یابند را می‌بینند، باز هم پشیمانی خود را پنهان می‌کنند.

واقعا اینها ولو اهل باطل و عذاب هستند، اما چه نفس‌های قوی‌ای دارند که مقابل عذاب حول‌انگیز الهی هم پشیمانی خود را پنهان می‌کنند!

 

🔰 وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم تقریبا همیشه آن پادشاهانی که سختی‌های قیام و مبارزه را چشیده‌اند و اولین پادشاه سلسله خود بوده‌اند ولو که بر باطل و ظلم بوده‌اند اما حکومت‌هایی مقتدر را شکل‌داده‌اند و همه بدبختی آن‌ها از پادشاهان بعد آغاز شده است، از نسل‌هایی که بزرگی‌‌شان اجاره‌ای بوده است.

 

🔰کلام را کوتاه کنم و اما الغرض...

⁉️ اگر از من بپرسی اصلاحات چرا در دوره روحانی و این مجلس همه هستی‌اش را از دست داد؟

 

🔺می‌گویم: چون فکر کرد اگر آدم‌های ضعیف النفسی را با لیست دادن و «تَکرار می‌کنم» و مهندسی انتخابات و... به پاستور و مجلس ببرد با یک عده ضعیف النفس و بله قربان‌گو حیاتش ادامه پیدا می‌کند، اما نمی‌دانست که بُن می‌برد!

 

⁉️اگر از من بپرسی سلفی‌گرفتن مجلس و لبخندهای روحانی و ظریف از کجاست؟ وضعیت اقتصاد و معیشت فعلی از کجاست؟

 

🔺باز داستانم همین است.

 

⁉️و اگر از من بپرسی بعد از این چه؟

 

📌می‌گویم: اصول‌گرا و اصلاح طلب ندارد باز داستان همین است «مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی»

 

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 در روایتی از کتاب تحف‌العقول، حضرت امیر(علیه السلام) به کمیل می‌گویند، این حرف‌هایی که به تو می‌زنم را خوب گوش و حفظ کن و سپس اقسام مردم را می‌شمارند:

 

🔹مردم سه دسته‏اند: یا عالم ربانى‌اند و یا کسانی که در پی علم و دانش‌اند و در راه نجات هستند و دسته سوم که نه عالم ربانی هستند و نه در پی علم و دانش؛

این‌ها بدبخت‌هایی هستند که همچون توده‌ای از پشه با هر صدا و وزش بادی تغییر جهت می‌دهند.

🔸«النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ النَّجَاةِ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ‏ أَتْبَاعُ کُلِ‏ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ»

 

🔹این جماعت از نور علم و دانش بهرمند نشده‌اند تا هدایت شوند و به یک تکیه‌گاه مطمأن پناه‌نبرده‌اند تا نجات یابند.

🔸«لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ فَیَهْتَدُوا وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى رُکْنٍ وَثِیقٍ فَیَنْجُوا»

 

🔰حضرت نصیحت‌های خود را در این فضا ادامه می‌دهند و می‌گویند:

 

🔹محبت عالم همان دین است که مردم با آن دینداری می‌کنند و به واسطه آن در دنیا بندگی و در آخرت یاد نیک بدست می‌آورند.

🔸«مَحَبَّةُ الْعَالِمِ دِینٌ یُدَانُ‏ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَاتِهِ وَ جَمِیلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِه‏»

………………………………

 

جماعتی که  عوض اینکه دستشان در دست عالم‌ها و دانشمندان باشد و پیرو آنها باشند، پیرو یک عده بازیگر، ورزشکار و یا خواننده هستند؛

به تعبیر حضرت «هَمَجٌ رَعَاعٌ» هستند و با هر بادی به سمتی می‌روند؛

 

مدرنیته غرب سر ملت را با فوتبال و موسیقی و سینما گرم می‌کند تا مردم خواب بمانند و هرکاری می‌خواهد بکند؛ برای اینکه بتواند با هر بادی جماعت بدبخت‌ را هرجا خواست ببرد.

 

📌 دولتی که حامیان او سلبریتی‌ها هستند و نه عالم‌ها، حق هم دارد از بودجه این مردم، سلبریتی‌ها را از مالیات معاف کند، حق دارد دم سلبریتی‌ها را بگیرد، چون نفع او در این است که سلبریتی‌ها در بورس باشند و نه عالم‌ها، چون اگر مردم پیرو عالم‌ها و دانشمندان شدند دیگر این دولت نمی‌تواند هرچه خواست بر این بدبخت‌ها، تحمیل کند.

 

نقش سلبریتی‌ها در اعتراضات بعد از اعلام برخود موشک سپاه به هوا‍پیما...
دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 46 ثانیه

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

⁉️تیکه انداخت که: «موقع انقلاب، وقتی مردم بانک‌ و اتوبوس را آتش می‌زدند، خروش انقلابی بود و کشته‌ها شهید بودند اما حالا شده‌اند آشوب‌گر و هلاک شده؟!»

 

🔰 گفتم:

🔹آن زمان مردم چندین سال در خیابان بودند و اعتراض مدنی می‌کردند و پاسخ آنها با گلوله و تانک داده می‌شد،

🔺اما حالا از همان شب اول، اعتراض‌ها نه به صورت مدنی بلکه با آتش زدن و بیرون آوردن سلاح از شمشیر و تبر و قمه و انواع تفنگ‌ها شروع شد.

 

🔹 آن زمان در اوج درگیری‌ها مردم آن هم به صورت نامنظم و غیر سازماندهی شده، نمادهای خاصی مثل شراب فروشی‌ها، کاواره‌ها، قمارخانه‌ها، سینماها  که نماد همکاری رژیم در ترویج فساد اخلاقی و فحشا بودند و بانک‌ها که آن زمان نماد ربا خواری بود را آتش می‌زدند؛

🔺 اما حالا نه مردم بلکه گروهک‌های خاص و آموزش دیده به شیوه‌های کاملا حرفه‌ای مرکز آموزشی، مرکز درمانی، پمپ بنزین، مغازه‌های مردم و فروشگاه‌ها، آمبولانس و... را آتش می‌زنند.

 

🔹آن زمان در مبارزات هم سعی بر رعایت تقوی بود، کاری نمی‌کردند که مریض اورژانسی در خیابان گیر کند،‌در حین درگیری‌ها کاملا مراقب اموال شخصی مردم و جان دیگران بودند؛

🔺اما حالا راه‌ها را در سرما می‌بندند و زن و بچه و مریض باید در سرما به جاده بزند، همه چیز را باهم می‌سوزانند و شیشه‌های ماشین‌های مردم را پشت سر هم می‌شکنند و ماشین‌ها را به زور متوقف می‌کنند و برخی را آتش می‌زنند، اموال بسیاری از مغازه‌ها و فروشگاه‌ها را غارت، سرباز نیروی انتظامی که جای خود دارد بلکه نگهبان مرکز آموزشی را از طبقه پنجم به پایین پرت می‌کنند.

 

🔹 آن زمان همه مردم در صحنه انقلاب درگیر بودند و مبارزات را تأیید می‌کردند؛

🔺اما حالا مردم به محض اینکه آشوب‌گری‌‌ها را دیدند بلافاصله راه خود را از آنها جدا کردند و با آن به مخالت پرداختند.

 

🔹آن زمان خواستگاه مردمی مبارزات و "مخالفت یا حداقل عدم همراهی" دولت‌های خارجی و سلطه‌گر با اعتراضات مردمی واضح بود.

🔺اما حالا حمایت‌های همه ‌جانبه دولت‌های خارجی و خصوصا دولت‌های سلطه‌گر از آشوب‌ها واضح است تا جایی که تیم‌های مختلفی قبل از آشوب‌ها به این کشورها می‌روند و آموزش‌های مختلفی می‌بینند و به آنها امکاناتی چون بی‌سیم‌ها پیشرفته و... داده می‌شود و رسانه‌های آنها هم به اشکال مختلف در حین اعتراضات مردم را تشویق به خرابکاری می‌کنند.

.............................

📝 از بهترین کتاب‌هایی که لحظه لحظه مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب را توصیف کرده است، خاطرات "محمود گلابدره‌یی" با عنوان "لحظه‌های انقلاب" است، پیشنهاد می‌کنم برای اینکه فضای درگیری‌های آن روزها را به صورت ملموس درک نمایید این کتاب را حتما مطالعه کنید.

🔹فرازهایی از کتاب:👇

«آن طرف خیابان دو بانک بود. یک طلافروشی هم کنارش بود، طلا فروش‌ پریشان و نگران، دم دکانش ایستاده بود. بچه‌ها هر دو بانک را در یک آن خالی کردند و هرچه داشت و نداشت به وسط خیابان آوردند و به آتش کشیدند. گل فروشی کنار طلافروشی به بچه‌ها گل می‌داد و همگی گل به دست می‌دویدند به طرف میدان ۲۵ شهریور....

نمی‌دانم چه شده بود که اسباب و اثاثیه خرازی بغلی وسط خیابان ولو بود. بچه‌ها جمع بودند حتی یک  خودکار، یک ورق کاغذ هم کسی بر نمی‌داشت.» صص: ۳۰-۳۱.

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

جلسه‌ای با حضور یکی از رجل‌های سیاسی اصول‌گرا در جمعی که تقریبا همه طلاب انقلابی و فعال بودند، برقرار بود.

🔺بنده خدای اصول‌گرا از خط "امام و آقا" و اینکه مواضع آقا برای ما درک نشده است و ما برای جامعه اسلام ناب را خوب تبیین نکرده‌ایم، می‌گفت!

 

⁉️ از آن رجل اصول‌گرا سوال شد:

نظر شما در مورد اصل مذاکره با آمریکا چیست؟ شما در یکی از مصاحبه‌هایتان گفته‌اید که شما اصل مذاکره با آمریکا را قبول دارید و فقط فرق شما با دولت فعلی این است که معتقدید آنها بلد نیستند مذاکره کنند اما شما بلدید!

 

🔺ایشان صریح پاسخ ندادند که با اصل مذاکره مخالف هستند بلکه گفتند با مذاکره با اذن آقا موافق هستند و البته بلد هم هستند چطور مذاکره کنند، بعد فرق گذاشت بین اسرائیل که رابطه ما با او کامل قطع است، اما آمریکا چنین نیست!

 

بعد از ۳۰ سال که حضرت آقا، ده‌ها و بلکه صدها بار با ادبیات‌های مختلف توضیح داده‌اند چرا اصل مذاکره با آمریکا برای ما مضر است؟

🔺آمریکا با ما مذاکره می‌کند تا به ما ضربه بزند، از ما امتیاز بگیرد و برای دادن آنچه حقمان است با ما وارد معامله شود؛

آمریکا با ما وارد مذاکره می‌کند تا دیگر ملت‌های مبارز را مأیوس کند، تا هیبات ما را بشکند و...

 

🔺 بعد از تجربه اثبات چندباره بدعهدی آمریکا و این همه هزینه که بر این ملت و کشور تحمیل شد تا مردم بفهمند اصل مذاکره با آمریکا برای پیشرفت، اشتباه است.

 

این رجل اصول‌گرا دم از مذاکره با آمریکا با روش عقلایی می‌زند.

🔺او که خود را از مخالفان اصلی احمدی نژاد معرفی می‌کند، همان حرف احمدی‌نژاد را که «این دولت بلد نیست مذاکره کند ولی ما بلدیم» را تکرار می‌کند.

 

🔺موضع امام که می‌گفت مذاکره با آمریکا مذاکره گرگ و میش است را با استفاده از بی‌اطلاعی جوانان از ماجرهای تاریخی و داستان‌سرایی تاریخی تحریف می‌کند.

 

⁉️ اما همه اینها اشکالی نیست! مشکل کجاست؟

 

🔺 مشکل اینجاست که از میان این همه طلبه، عمده آنها استدلال‌هایی که بارهای بار رهبرشان آن‌ها را توضیح داده‌اند نمی‌دانند، همان‌ها که ساعت‌ها برای یک واو در کفایه مباحثه می‌کنند ولی موضوعی که سال‌هاست از سرفصل‌های سخنان رهبرشان هست را نمی‌دانند.

 

🔺 مشکل اینجاست که تعداد بسیار بسیار محدودی هم که موضع رهبری را می‌دانستند اما به هزار توجیه ساکت بودند.

 

🔺مشکل اینجاست که ته امت حزب‌الهی از لیدر سیاسی‌اش تا لیدر مذهبی و اجتماعی، از دانشجو‌اش تا طلبه‌اش، از خبره و نخبه و امام جمعه و... اصلا کاری به کار امامش ندارد، مهم‌ترین استدلال‌های رهبرش را هم نمی‌داند.

 

📌نمی‌داند و وضع همین است که هست، همه در دور باطل گیرکرده‌ایم، مجلس بعد، رئیس جمهور بعد و برجام‌های بعد...

 

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

⁉️ خانمی ‌پرسید که چرا در اسلام چند همسری جایز است اما چند شوهری خیر؟

 

🔸 اگرچه خود این خانم طرفدار چند شوهری نبود اما تلاش داشت بگوید چند همسری هم مثل چند شوهری قبیح است.

 

🔹 گاهی برخی امور مثل چندشوهری آنقدر بی‌تناسب با طبیعت انسانی است که توده انسان‌ها با هر دین و مسلکی قبیح بودنش را ذاتا و بی‌نیاز از دلیل و استدلال می‌پذیرند،

 

🔸مثلا در باب ارتباط یک خانم با چندمرد به صورت هم‌زمان در مستند "انقلاب جنسی" وقتی با دختر و پسرهای "اروپایی و روسی" که روابط  با یکدیگر را به صرف دوستی بی‌اشکال می‌دانستند، صحبت می‌کرد،

دخترها همگی می‌گفتند: «ما در یک زمان فقط یک دوست پسر داریم» و برایشان پذیرفته نبود که دختر هم‌زمان با چند نفر ارتباط داشته باشد و این را "هرزگی" می‌دانستند.

 

🔹 شاید بهتر باشد قبل از اینکه به توضیحات عقلی در باب چندهمسری بپردازم به این اشاره کنم که مهم‌ترین مسأله در این موضوع حکم خداوند است که چیزی تحت عنوان چند شوهری را برای بانوان در هیچ کدام از ادیان نپذیرفته است اما چند همسری به صورت هم‌زمان را ولو با قیود و شرایطی پذیرفته است.

 

👈 به طور مثال قرآن در آیات "۵ سوره مبارکه مائده" و نیز "۲۵ نساء،" زنان زناکار را با لفظ «مُسافِحین» یعنی زنانی که بدون ازدواج تن‌فروشی می‌کنند و نیز زنانی که با چندمرد ارتباط دوستی و... می‌گیرند را با لفظ «مُتَّخِذی أَخْدان» نام برده و ازدواج با آنها را جایز ندانسته است و همچنین برای زنانی که بعد از ازدواج نیز چنین کنند، مجازات‌های سختی مشخص نموده است.

 

🔹 با توجه به طبیعت زن که از نظر جسمی ضعیف‌تر از مرد و معمولا از نظر روحی صبورتر است و نیز نوع نیاز جنسی مرد که معمولا از انگیزه‌های اصلی ازدواج اوست، برخلاف زن که معمولا نیازهای عاطفی انگیزه اصلی ازدواج اوست،

بیاییم چند همسری و شوهری را مقایسه کنیم.

 

🔸تجربه نشان داده است که یک مرد می‌تواند با چند زن زندگی مشترک را پیش ببرد و نیازهای عاطفی و مادی چند زن را به صورت هم‌زمان پاسخ‌گو باشد اما تصور کنید زنی با چند مرد بخواهد در یک منزل یا زندگی پیش رود!

🔸بازنده این زندگی چه کسی است؟ آیا زن توانایی پاسخ دادن به نیازهای چند مرد را به صورت هم‌زمان دارد؟ کدام یک از این مردها حاضر به تأمین مجموع نیازهای عاطفی و مادی زن است؛

🔸این وسط زنی می‌ماند که کسی در مقابل او متعهد نیست و چند نفر نیز که از او مطالبات مختلف دارند و هر لحظه چون دستمالی در دست یک نفر مصرف می‌شود.

 

🔹در قدیم یکی از ادله مخالفت با چندهمسری را بحث "اختلاط میاه" مطرح می‌کردند یعنی فرزندی که ممکن بود چند نفر بر پدری او اختلاف کنند؛

و حال می‌گویند با "آزمایش DNA" این مشکل برطرف شده است؛

اما باید پرسید در زمان بارداری چه؟ آیا مردان دیگر رعایت بارداری این زن را می‌کنند؟ در آن موقع کسی مسئولیت این زن را می‌پذیرد؟ یا هر کس او را به دیگری حواله می‌دهد!

بعد از تولد فرزند چه؟ آیا مردها رعایت ایام شیردهی زن را می‌کنند؟

🔸در واقع اولین قربانی چندشوهری که خداوند مانع آن شده است، خود زن و سپس فرزندی که بخواهد متولد شود است.

🔹 خداوند سیستم طبیعی "نسبت تولد پسرها به دخترها" را به نحوی قرار داده‌ است که به ازای هر ۱۰۴ تا ۱۰۷ پسر به طور متوسط ۱۰۰ دختر متولد می‌شود، البته از این جهت که حضور پسران در عرصه‌های خطرناک مثل جنگ، رانندگی، مشاغل خطرناک و... بیشتر است،

🔸 معمولا در شرایط طبیعی این نسبت مساوی می‌شود و مشکلی وجود ندارد.

اما گاهی به دلایلی این رقم بهم‌ می‌خورد مثلا: مهاجرت آقایان یک منطقه برای کار به محل دیگری یا مثلا وقوع جنگ و...

در این شرایط هرگاه توازن دختران بیشتر از مردان ‌شود، ازدواج آقایان سخت‌تر می‌شود و برعکس هرگاه توازن پسران بیشتر از دختران می‌شود ازدواج خانم‌ها.

🔸خداوند برای وقتی که توازن نسبت زن به مرد بهم می‌خورد دو راهکار "چند همسری" و "صیغه موقت" را پیشنهاد داده است.

وقتی نسبت زنان بیشتر از مردان است اگر زنانی به هر دلیل بی‌همسر بمانند نیاز اینها چطور باید پاسخ داده شود؟

🔸یا باید به آنها سخت گرفته شود و نیاز عاطفی و جنسی آنها سرکوب شود یا اینکه در قالب تعدد زوجات نیاز عاطفی و جنسی زن تأمین شود و اگر هم امکان ازدواج دائم برای او فراهم نیست لااقل امکان ازدواج موقت و تأمین نیاز جنسی او باید فراهم باشد.

الا اینکه برخی پیشنهاد روابط بی‌قید و هرزگی را پیشنهاد دهند.

 

🔹کسانی که ازدواج موقت را با "فاحشگی یا زنا" مقایسه می‌کنند باید از خود سوال کنند تفاوت ازدواج دائم با زنا چیست؟

🔺در ازدواج دائم تعهد و اجازه‌ای مقابل خداوند و عموم مردم وجود دارد؛

🔺در ازدواج موقت همان تعهد مقابل خدا قطعا وجود دارد اما در مقابل مردم می‌تواند باشد می‌تواند نباشد؛

🔺اما در "زنا و فاحشگی" هیچ تعهدی نه مقابل خداوند و نه مقابل مردم وجود ندارد و در این نگاه است که زن در صورت هر آسیبی یا بارداری مورد هیچ حمایتی نه شرعا و نه عرفا قرار نمی‌گیرد.

 

به نظر شما کسی که برای ارتباط خود از خداوند اذن می‌گیرد و در مقابل خداوند به لوازم ازدواج موقت متعهد می‌شود با کسی که هیچ تعهدی را مقابل هیچ کس نمی‌پذیرد، مساوی است؟

 

🔹 وقتی که توازن مردان نسبت به زنان بیشتر باشد نیز عده‌ای از مردها نمی‌توانند ازدواج کنند و اینها یا باید به ارتباط با زنان شوهر دار و یا تجاوز به دیگران بپردازند

یا اینکه با ازدواج موقت با برخی زنان که آنها نیز از دایره ازدواج دائم بازمانده‌اند، نیاز جنسی خود را برطرف کنند.

به نظر شما کدام یک بهتر است؟

 

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

با یکی از دوستان که در ایام انتخابات لیدر بخش خوبی از طرفداران دولت بود، صحبت می‌کردم.

در باب فلسفه تلاش‌های بسیارش در انتخابات می‌گفت: «من چون راز موفقیت و سربلندی این جامعه را تقویت نهادهای دموکراسی می‌دانم، تمام تلاشم را انجام می‌دهم که نهادهای مربوط به دموکراسی در مقابل نهادهای انتصابی که عامل فساد است، تقویت شود.»

علت حمایت او از روحانی بیشتر مقابله با رئیسی بود چون رئیسی را نزدیک‌تر به ولایت‌فقیه می‌دانست.

به عقیده‌ او دموکراسی و تحقق اراده مردم عامل پیشرفت و استبداد و تحقق اراده یک نفر بر دیگران عامل فساد و بدبختی بود و ولایت فقیه را نیز چون برآمده از متن دموکراسی نمی‌دانست، مصداقی از استبداد و موجب فساد و دیکتاتوری می‌دانست.

به همین جهت او تلاش‌های خودش را برای مبارزه و تضعیف ولایت فقیه و نهادهای مرتبط با آن و نیز تقویت دموکراسی و نهادهای مرتبط با آن می‌کرد.

 

اگرچه اشکالاتی در بحث‌های او داشتم منجمله اینکه: دموکراسی فعلی و غربی انعکاس اراده خالص مردم نیست و نیز ولایت فقیه نیز امری جدا از اراده مردم یا تحمیل اراده یک نفر و استبداد نیست، بلکه خیرخواهی محض و همراهی از روی عقل، محبت و طاعت الله است و...،

اما جدا از این بحث‌ها تلاش داشتم راه موفقیت و سربلندی این جامعه را از منظر خودم نیز به نحو ایجابی توضیح دهم.

 

به عقیده‌ام راه موفقیت و سربلندی این جامعه بازگشت به اسلام است، هرچه بیشتر به سوی خداوند و بندگی او برویم خدا بیشتر به سوی ما می‌آید و اگر خدا با فرد یا جامعه‌ای بود آن جامعه هم در دنیا و هم در آخرت سربلند است، ولو آن جامعه پشت رود نیل نیز باشد، دریای مشکلات مقابل او شکافته می‌شود.

 

⁉️ اما سریع برای او این سوال مطرح می‌شد که این ادعا را داعش و یا دیگر جریان‌های دینی نیز دارند و اولا شما خود حق پندار هستید و ثانیا نتیجه این ادعای بازگشت به سوی خدا و اسلام را هم دیده‌ایم که هرجا مطرح شده موفقیت و سربلندی‌ای نداشته‌اند.

به او گفتم اینکه دست خدا با مثلا داعش یا دیگر جریان‌های انحرافی اسلام نبوده و موفق نبوده‌اند چون نحوه بازگشتشان به سوی خدا و اسلام مشکل داشته است و اصلا اگر اینها نباشند و نسخه اصیل اسلام را نپوشانند و اجازه ظهور جلوه توحید در دنیا را بدهند، کسی در بازگشت به سوی خدا شک نمی‌کند.

 

نسخه اصیل اسلام که همه اصالت آن را قبول دارند، قرآن است، مشکل داعش و اهل سنت و هر حرکت دینی که حرکت او به موفقیت و سربلندی دنیا نمی‌انجامد عدم عمل به نسخه قرآن برای همراهی خدا با جامعه است.

قرآن می‌گوید:

«وَ قالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ‏ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَیْتُمُ الزَّکاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلی‏ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار... ۱۲ المائده»

خداوند می‌گوید من با شما هستم اگر:

🔹نماز را در جامعه جدی گرفتید و برپا داشتید. (أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ)

🔹واجبات مالی دین مثل خمس و زکات را ادا کردید. (آتَیْتُمُ الزَّکاةَ)

🔹به اولیاء خدا ایمان آوردید و آنان را یاری کردید. (آمَنْتُمْ بِرُسُلی‏ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ)،[۱]

🔹به یکدیگر قرض دادید، (أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً) البته این قرض نمادی از مساوات مالی در جامعه باشد.

 

به نظر بنده راه موفقیت و سربلندی جامعه بازگشت به سوی خدا و معیت خداوند با جامعه است و خدا نیز به صورت خاص مواردی را برای معیت خود با امت ذکر کرده است که اهم تلاش ما برای موفقیت و سربلندی جامعه باید تقویت این امور باشد:

تقویت نماز، تشویق به پرداخت واجبات دینی، نصرت ولی فقیه و تلاش برای مساوات در جامعه، افزایش صبر در بعد فردی و اجتماعی و خصوصا صبر بر طریق حق (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین‏) افزایش تقوای فردی و اجتماعی (ا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقین‏) و در یک کلمه افزایش ایمان است. (أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنین‏).

...................

[۱] نسخه خداند در همه زمان‌ها عمومیت دارد و مقام رسالت خداوند محدود به زمان نزول وحی یا حضور معصوم نیست، مراد از شأن رسالت الهی همان شأن ولایت الهی است؛

در اندیشه دینی ولایت مهم‌ترین امر و در زمانه کنونی بحث ولایت فقیه در امتداد و ذیل آن است، هر مصلح اجتماعی اگر نگاهی دینی داشته باشد، چاره‌ای ندارد جز اینکه بحث آن را برای خود حل کرده باشد.

.........................................................................

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

بی‌بی‌سی فارسی مستندی ۲۰ دقیقه‌ای ساخته است که این روزها خیلی صدا کرده است و فایل آن را برای نقد در اینجا قرار داده‌ام.👇

 


دریافت
مدت زمان: 20 دقیقه 15 ثانیه

 

این مستند حکایت فردی به نام "مازیار ابراهیمی" است که به ترور دانشمند هسته‌ای در سال ۱۳۹۱ متهم شده‌است و در مستندی به نام "کلوپ ترور" مقابل دوربین‌ها به نقش داشتن در این ترور اعتراف کرده است.

اما حال پس از ۷ سال در خرداد ۱۳۹۸در فرانکفورت آلمان مقابل دوربین بی‌بی‌سی مدعی ساختگی بودن اعترافات بر اثر شکنجه می‌شود.

 

این مستند را با دو زاویه می‌توان دید، یک زاویه نگاه احساسی عوامانه و یک زاویه مو شکافانه و تحلیلی که هرکدام نتایج کاملا متفاوتی دارد.

اگر با نگاه تحلیلی به این مستند بنگریم خواهیم دید ساخت این مستند چه اشتباهی از سوی بی‌بی‌سی فارسی و چه مهر تأیید و افتخاری بر سلامت دستگاه اطلاعات و ساختار جمهوری اسلامی خواهد بود.

 

اولین نکته‌ای که در این مستند ناخواسته به آن اعتراف می‌شود اینکه در دستگاه اطلاعاتی و قضایی ایران اگرچه مثل همه دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی ممکن است اشتباهی رخ دهد اما اگر اشتباهی رخ داد ولو به قیمت آبرو ریزی دستگاه اطلاعاتی و وارد شدن اتهام به آن باشد، اما در صورت مشخص شدن بی‌گناهی، بالاخره آن افراد آزاد می‌شوند و می‌توانند آزادانه و کاملا رسمی به زندگی خود ادامه دهند و یا به کشور دیگری مهاجرت کنند؛

اعتراف می‌شود که هدف سیستم اطلاعاتی و قضایی ایران حقیقتا مبارزه با موارد حقیقی فساد و جاسوسی است و نه صرفا حفظ اقتدار و آبرو برای خود، چرا که با ثابت شدن بی‌گناهی این افراد از آنها عذرخواهی شده و بعد از مدتی آزاد شده‌اند و حداکثر اشکالی که در این مستند به سیستم اطلاعاتی شده است اینکه چرا فورا آنها را آزاد نکرده‌است که می‌تواند دلایل متعددی غیر مدعی مستند بی‌بی‌سی یعنی حفظ آبروی دستگاه اطلاعاتی داشته باشد.

 

اما اولین تناقض این مستند غیر حرفه‌ای در تاریخ‌هایی است که ذکر می‌کند:

در این مستند تاریخ پخش مستند "کلوپ ترور" از صدا و سیما "خرداد ۱۳۹۱" هم‌زمان با اعلام خبر دستگیری عوامل ترور شهدای هسته‌ای از سوی وزارت اطلاعات ذکر شده است، در حالی که تاریخ پخش مستند مذکور ۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۱ یعنی کم‌تر از ۲ماه پس از خبر دستگیری است و اصلا اینها فکر نکرده‌اند، چطور مازیار ابراهیمی بعد از یک ماه از دستگیری اعتراف کرده باشد و فیلم آن یک ماه قبل از اعتراف هم‌زمان با دستگیری‌اش پخش شده‌ است!!

 

در جایی از مستند مازیار ابراهیمی می‌گوید: « نزدیک به هفت ماه کابل خوردم و استخوان پایم شکست، روی استخوان شکسته نزدیک ۶۰۰ تا ۷۰۰ کابل خوردم. گفتم هرچه می‌خواهید بنویسید تا من امضاء کنم گفتند: نه خودت بنویس» و با سرش نشان می‌دهد که قبول کردم...

در حالی که در جای دیگر عنوان می‌شود وی بعد از یک ماه هرآنچه می‌خواسته‌اند را بدون هیچ مقاومتی اعتراف کرده است و فیلم آن نیز که کم‌تر از دو ماه پس از دستگیری او پخش شده است.

از اینها هم که بگذریم او عنوان می‌کند بعد از انفجار کارخانه موشکی سپاه در ۲۱ آبان ۱۳۹۱ در ملارد یعنی ۵ ماه بعد از دستگیری وی مأموران اطلاعات سپاه برای بازجویی او به اداره اطلاعات می‌آیند و در مصاحبه متوجه می‌شوند او دروغ می‌گوید و می‌فهمند که او مجبور به اعتراف شده است و بعد از آن وی می‌گوید که تحت شکنجه این اعتراف‌ها را کرده است و بلافاصله با پیگیری سپاه و نماینده رهبری در وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجه او متوقف می‌شود و از او عذرخواهی می‌کنند. خب چطور در جای دیگر می‌گوید هفت ماه تحت شکنجه بوده‌است؟ یعنی بنا به این صحبت او هم اگر باشد بعد از اعترافاتش بعد از ۱ یا دو ماه ولو شکنجه او همچنان ادامه داشته اما باید پس از ۵ ماه ماجرا تمام می‌شده است؟

 

تناقض دیگری که در ذکر تاریخ‌ها در این مستند وجود دارد ربط دادن اعتراضات ۱۳۸۸ که بعد از ۹ دی ۸۸ تقریبا کاملا جمع شده بود به ماجرای دستگیری فرد مذکور است. در این مستند اینگونه وانمود می‌شود که این اعتراض‌ها تا ۵ سال بعد از ۸۸ همچنان ادامه داشته است! و وزارت اطلاعات ۱۰۰‌ها نفر از معترضین ۸۸ را در سال ۱۳۹۳ دستگیر نموده‌ است!

در این مستند پس از نشان دادن تصاویر اعتراض‌های ۱۳۸۸ گفته می‌شود: « ۲ سال پس از دستگیری مازیار دستگاه‌ اطلاعاتی ایران با چالش‌های جدی روبه‌رو شده بود. اعتراضات جنبش سبز و به دنبال آن ترور ۴ تن از دانشمندان هسته‌ای در آن مقطع وزارت اطلاعات ایران را به شدت تحت فشار قرار داده بود که چرا در مقابل پروژه تخریب دانشمندان هسته‌ای کاری نمی‌تواند بکند. در آن مقطع صدها نفر را بازداشت کردند.»

دومین نکته‌ای که در این مستند به آن اعتراف می‌شود اینکه در دستگاه قضایی ایران اعترافاتی که زیر شکنجه یا فشار روانی باشد، اعتباری ندارد:

ماجرا از این قرار است که فرد مذکور با عنوان بهائی بودن که در مستند نیز انکار نمی‌شود، با گزارشی مبنی بر نقش داشتن وی در ترور دانشمندان هسته‌ای متهم به دخالت در این ترور می‌شود. او یک ماه پس از دستگیری هرآنچه را تیم اطلاعاتی بازجوی وی می‌خواسته‌اند اعتراف می‌کند اما هیچ کدام از این اعتراف‌ها توسط دادگاه مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد چرا که با وجود احتمال اقرار وی به علت وجود شکنجه یا فشار روانی دستگاه قضایی اقرارهای وی را معتبر نمی‌داند و خود وی عنوان می‌کند با وجود اینکه او به هر چیزی اعتراف کرده بوده است اما باز هم اعتراف‌های او از سوی دادگاه قبول نشده است و حتی برای او وکیل نیز گرفته‌اند و می‌گوید: « یک نفر هم گفتند وکیلت هست، اون هم گفت من با زبان روزه پیرمرد هستم بیا و اعتراف کن.» البته اینکه وکیل او خواسته‌است وی را محک بزند و از او خواسته که در صورتی که واقعا مجرم است، بیاید اعتراف کند امر طبیعی است.

 

همانطور که در فتنه ۸۸ هم متهمین وقتی با سلامت کامل در دادگاه حاضر بودند و اعترافاتی نمودند به فرموده رهبری این اعترافات از تلوزیون پخش نشد و مورد استناد قرار نگرفت، چرا که ممکن بود تحت فشار این اعترافات را کرده باشند و تا جایی که بنده کتاب‌ها و خاطرات بعد از آزادی متهمانی مثل ابطحی را خوانده‌ام، اشاره‌ای به هیچ‌گونه شکنجه‌ای در زندان نکرده‌اند جز برخی موارد طبیعی زندان بودن مثل دوری از خانواده و... که مراد از شکنجه این چنین مواردی نیست.

 

اما دومین تناقض این مستند اینجاست که عنوان می‌کند از ۱۳ متهم این پرونده در رسانه‌های ایران خبری نیست و اینطور القاء می‌کند که: « آیا آنها اعدام شدند؟ آیا هنوز در زندان هستند؟» بعد چنین می‌گوید که:

«با تعدادی از آنها تماس گرفتیم و آنها به دلایل امنیتی حاضر به گفتگو نشدند. آنها از سال ۱۳۹۵ بیرون از زندان هستند و در این مدت عکس‌های جدیدی از خود منتشر کرده‌اند.» و سپس عکسی را از فردی نشان می‌دهد که با توجه به بنر پشت سر او الحمدلله با خوشحالی در جشن میلاد پیامبر و هفته وحدت حضور دارد!

 

اینکه آیا همه این افراد بی‌گناه بوده‌اند معلوم نیست اما اینکه افرادی از آنها بی‌گناه بوده‌اند و آزاد شده‌اند و به زندگی عادی مشغولند، به اعتراف همین مستند معلوم است و این خود سندی بر سلامت دستگاه قضایی و اطلاعاتی ایران است.

در حالی که در جایی از این مستند آزادی متهمین "ترور دانشمندان هسته‌ای" را دال بر مضحکه بودن عدالت در دستگاه قضایی ایران عنوان می‌کند و می‌گوید:

« آزادی اینها بزرگ‌ترین مدرک است مبنی بر اینکه نظام امنیتی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و همینطور صدا و سیما دست در دست هم چیزی نیستند جز مضحکه عدالت»

اتفاقا آزادی این افراد با اثبات بی‌گناهیشان مهر تأییدی بر سلامت دستگاه قضا است؛ اشکال اصلی این مستند باید به پخش شدن اعترافات ثابت نشده این افراد از صدا و سیما باشد در حالی که مشکل از صدا و سیما نبوده است بلکه از یک تیم خاص در اداره اطلاعات بوده است که به اعتراف خود "مازیار ابراهیمی" فیلم‌های اعتراف او را به نحوی که تصویری خیلی آرام و بدون استرس از وی نشان داده شود در همان اداره اطلاعات از او گرفته‌اند و به صدا و سیما داده‌اند و طبیعی است که صدا و سیما به فیلمی این چنین که اقرار خود افراد در حالتی بدون استرس و از سوی وزارت اطلاعات است، اعتماد کند.

 

اما به اعتراف خود این مستند به محض اطلاع دستگاه اطلاعات سپاه و نماینده رهبری در وزارت اطلاعات از اقدامات این تیم خاص، سریعا با تیم مذکور برخورد می‌شود و روند تغییر می‌کند و از متهمین نیز عذرخواهی می‌شود.

اینکه برخی افراد در سیستم خطا کنند طبیعی است، اما اینکه به محض اطلاع با آن برخورد می‌شود و جلو آن گرفته می‌شود، مهر تأییدی بر سلامت اساس سیستم است.

 

اینکه در جایی دیگر از مستند فرد مذکور می‌گوید: «قاضی به من می‌گفت: خدا شاهده به من کلی فشار آوردن که یه چندتا از اینها را اعدام کن برای خانواده شهدا و حفظ آبروی نظام» اما قاضی قبول نکرده است، حاکی از سلامت دستگاه است، چرا که همیشه یک عده سودجو و ظالم در هر دستگاهی بوده‌اند اما اینکه این افراد نمی‌توانند به اهداف خود برسند و سیستم با آنها همراهی نمی‌کند، حاکی از سلامت اصل دستگاه قضاء است.

 

و اما تناقض دیگر مستند اینکه درحالی که "مازیار ابراهیمی" در حال قدم زدن در زمین چمن است، می‌گوید اثرات شکنجه او را آزار می‌دهد و حکایت آسیب‌های شدیدی که نقاط مختلف بدن وی از این جراحات دیده است را می‌گوید یک حرف است و اینکه هیچ آثاری از جراحت‌ها را نشان نمی‌دهند حرف دیگر است و انسان را به شک می‌اندازد، چرا که معمولا این جماعت خوب بلدند از احساسات مردم چطور استفاده کنند!

 

نقد یکی از مخاطبان به متن موسوم به: نقد و بررسی تناقضات و اعترافات مستند "اعترافات یک متهم به ترور دانشمندان هسته‌ای"... 
...................................
نقدتان بر مستند بی بی سی را خواندم

صورت مساله به روایت بی بی سی این است که نظام جمهوری اسلامی ایران یک دستگاه رسمی تبلیغاتی دارد به نام صدا و سیما و در این دستگاه عده ای به مناسبتهای مختلف در موضوعات گوناگون حتی در حد تروریست معرفی می شوند و متحمل مجازاتهای متعدد می گردند. اما در این مورد (ترور دانشمندان هسته ای) به صورت موردی بخاطر رقابت دستگاه اطلاعاتی سپاه با وزارت اطلاعات کذب بودن این اتهامات ثابت شده است. 

ادعای این رسانه این است که این رقابت در این مورد به نفع متهمان تمام شده و الا در بسیاری دیگر از موارد دیگر خصوصا آنجا که متهمان دست اطلاعات سپاه هستند اتهامات در نهایت به ضرر متهمان تمام می شود. هدف این مستند دروغ پرداز معرفی کردن رسانه رسمی جمهوری اسلامی و ظلم هایی است که در این عرصه صورت گرفته و می گیرد. 

نقد شما مشکلی را از این جهت حل نمی کند ضمن اینکه اعترافات متهمان 88 هم برخلاف ادعای شما نه تنها از صدا و سیما پخش شد بلکه ادعاهای متهمان 88 علیه دیگران نیز پخش گردید. برخی از متهمان نیز بعد از آزادی ادعای شکنجه را مطرح کردند.

تنها نکته ای که در نقد شما قابل توجه است سلامت دستگاه قضا بخاطر زنده ماندن این متهمان است. درباره آن هم باید گفت که این استدلال بر اساس پیشفرض فاسد بودن سیستم قضاست. والا کسی که مجرم نیست چرا باید تا این حد پیش برود که احتمال اعدامش مطرح شود تا اعدام نشدنش دلیل بر سلامت قضا باشد. 

یک لحظه خودتان را جای متهم بگذارید. بدون ارتکاب جرم و در اثر فشار و شکنجه شما را وادار به اعتراف به قتل کنند آنگاه بعد از گذشت مدتها به هر دلیلی شما را بدون اعاده حیثیت آزاد کنند و بگویند این نشان سلامت سیستم است. واقعا اعاده حیثیت را باید نظام جمهوری اسلامی انجام می داد یا بی بی سی؟!

ما به عنوان روحانیت وظیفه نظارت بر حکومت را داریم نه کوچک کردن اشتباهاتی بزرگ در این سطح را

این البته به فرضی است که توضیحات شما نهایت چیزی باشد که می توان در پاسخ به مستند بی بی سی مطرح کرد.

خوشحال می شوم نظرتان درباره نکاتی که نوشتم را بدانم.

..............................................

پاسخ بنده به نقد مذکور:
سلام
ممنون از نقدی که ایراد فرمودین.
اینکه صورت مساله بی‌بی‌سی به شرح مذکور است صحیح ولی اینکه متن بنده نسبت به این مساله‌ها پاسخ‌گو نبوده است را توضیح می‌دهم:
🔹در مورد اینکه عملکرد صدا و سیما در این قضیه کاملا عقلائی و صحیح بوده در نقدهای خود توضیح دادم: « اشکال اصلی این مستند باید به پخش شدن اعترافات ثابت نشده این افراد از صدا و سیما باشد در حالی که مشکل از صدا و سیما نبوده است بلکه از یک تیم خاص در اداره اطلاعات بوده است که به اعتراف خود "مازیار ابراهیمی" فیلم‌های اعتراف او را به نحوی که تصویری خیلی آرام و بدون استرس از وی نشان داده شود در همان اداره اطلاعات از او گرفته‌اند و به صدا و سیما داده‌اند و طبیعی است که صدا و سیما به فیلمی این چنین که اقرار خود افراد در حالتی بدون استرس و از سوی وزارت اطلاعات است، اعتماد کند.»

🔹در مورد ادعای وجود رقابت بین اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه و اینکه در این مورد، به صورت خاص این اختلاف به نفع متهمان تمام شده است، باید گفت: اینکه کسی ادعاهای مختلفی بکند یک حرف است و اینکه چه پشتوانه و مدرکی برای ادعای خود بیاورد سخن دیگر؛
حداکثر چیزی که در این مستند ثابت می‌شود اینکه: چند نفر به وسیله یک تیم خاص بدون ادله کافی و به نحو پرونده سازی به ترور متهم شده‌اند و در خود این مستند هم توضیح داده که به محض کشف وجود این تیم انحرافی با آنها در همان اداره اطلاعات برخورد شده است و از این متهمان عذرخواهی شده که در نقدهایم نیز توضیح دادم.

🔹در مورد اعترافات ۸۸ نیز بعد از مدت کمی در حد چند روز که خبر این اعترافات در اخبار پخش ‌شد با تذکر رهبری پخش اعترافات متوقف شد با اینکه در آن بازه از زمان، نظام از این اعترافات برای جمع کردن فتنه استفاده بسیاری می‌توانست ببرد ولی جلو آن گرفته شد و این خود سند دیگری بر سلامت اصل نظام بود.

🔹اما اینکه برخی ادعای شکنجه کردند با سرچ‌هایی که بنده داشتم و مجددا نیز انجام دادم، این متهمان بعدا سخنی از شکنجه نزده بودند حتی اگر هم کسی این ادعا را بکند، صرف ادعا ارزشی ندارد و باید حرف خود را ثابت کند کما اینکه در این مستند اگرچه این چنین ادعاهایی می‌شود ولی هیچ تصویری از آثار باقی مانده از شکنجه یا هیچ چیز دیگری نشان داده نمی‌شود! در کنارتناقضات مختلفی که اصل ادعای آن مستند داشت و در نقدهایم توضیح دادم.

🔹اینکه می‌فرمایید: «تنها نکته‌ای که در نقد شما قابل توجه است سلامت دستگاه قضا بخاطر زنده ماندن این متهمان است.» نقد بنده نکات مختلف دیگری هم داشت و نشان سلامت دستگاه تاثیر نپذیرفتن از درخواست‌های سیاسی است، آزاد شدن این متهمان است.
در هر نهادی در هر کشوری اینکه نهاد قضاوت آنها به گزارشات دیگرنهادهای آن کشور اعتماد کند امری طبیعی است پس اینکه کسی که مجرم نباشد اما برای دستگاه قضاء به اسناد ارائه شده به عنوان اعترافات صریح متهمان توسط اداره اطلاعات اعتماد شود، کاملا امری طبیعی است اما نکته زیبا این است که به علت شائبه تحت فشار بودن متهمان هنگام اعتراف، دادگاه به این اعترافات اتکاء نمی‌کند و با وجود فشار اجتماعی و سیاسی اقدام به قضاوت عجولانه نمی‌کند.

.................................................................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام

..........................................

 

دنبال کردن شرح حال در ایتا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دنبال کردن شرح حال در سروش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دنبال کردن شرح حال در تلگرام



برگرفته شده از sharhhal.blog.ir

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

یکی از مستندسازهای کشور به نام "یاسر عرب" متنی نوشته که بهانه خوبی است برای نقد یک نوع نگاه، نوع نگاهی که سال‌هاست شماری از دوستان آرمان‌خواه و عدالت‌خواهم و به تبع آن مردم کوچه و بازار را به اشتباه انداخته است.


موضوع نوشته ماجرای دردناکی است که نمی‌توان از کنار آن گذشت و هر وجدان بیداری را به عکس العمل وا می‌دارد. دختر بچه‌ای برای خوردن آب به کنار رودخانه‌ای می‌رود و تمساحی(گاندو) دست او را می‌کند. چند روز قبل از آن هم چند بچه در همین رودخانه‌های محلی غرق می‌شوند. این نویسنده بعد از ذکر این ماجرا تحت این عنوان که چون ما مثل برخی ماله کش نیستیم، شروع می‌کند به همین بهانه تکه پرانی:

👈«کیست که نداند دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر (که شبها خواب مسیح علینژاد را می‌بیند) شخصا دارد بررسی می‌کند که این دختر در زمانِ حادثه محجبه بوده است یا خیر؟ نه نماینده‌های مجلس شورای اسلامی به اینهمه بی‌کفایتی که سیستان و بلوچستان را قتلگاه مردم کرده اعتراض کرده و جملگی سالاد نهار شان را بدون سس خورده‌اند. رهبر و رئیس جمهور از غم حادثه به جای یک دقیقه سکوت، کتمانِ دائم و روزه‌ی سکوتِ همیشگی گرفته‌اند و جنابِ ابراهیم رئیسی مقدمات محاکمه‌ی تمساح را به عنوان عامل اصلی این جنایت آماده کرده است! فرقه‌ی طائبیه در اطلاعات سپاه با توجه به ژن گاندو آن را عامل نفوذی اسرائیل دانسته و بعد از تولید مستند اعتراف اجباری اش، و پخش آن از اخبار بیست و سی، قرار است راجع به نحوه ی شکار این گاندو سریال گاندوی 2 را بسازند.»

  خب الحمد لله که سریالی به نام گاندو ساخته شد و با گفتن برخی واقعیت‌ها برخی چنان متحمل فشار شدند که به دنبال سناریوهایی بگردند برای جبران آن، ولو با سوء استفاده از خون چند بچه و دست یک دختر برای تخلیه فشارهای روانی خود؛ برای ربط دادن انتقادهای صورت گرفته به مسیح علی‌نژاد به این ماجرا! برای ربط دادن اقدامات افتخار آمیز آقای رئیسی در محاکه‌های مفسدین اقتصادی که دست‌گل دولت غرب‌گرای امثال خودشان است به این ماجرا و خلاصه برای ربط دادن سریال گاندو و افتخار آفرینی اداره اطلاعات سپاه در دستگیری جاسوسان نفوذ کرده در دولت و بازگرداندن مبالغ کلانی از سرمایه‌های ایران به این ماجرا!

 ا ین مستندساز در ادامه بعد از پرداخت‌هایی احساسی به احوالات پدر این دختر و سرنوشت او که دستانش قطع شده است، می‌نویسد:

👈 «شما که می توانید موشک بسازید و جو را بشکافید شما که می‌خواهید کاخ سفید را حسینیه کنید. سری به کربلای زندگی من بزنید! این حسنای من است که دست‌اش قطع شده. این رقیه‌ی حسین است که در ساختار یزیدی شما ابوالفضلِ کوچکِ بی‌دست شده. جرم‌اش چه بود؟ رفته بود آب بیاورد برای خیمه‌ی محقر ما ...»

 بله همین انقلاب که به برکت نیروهای انقلابی و مؤمنی چون شهید احمدی روشن‌ها و شهید طهرانی مقدم‌ها توانسته است، موشک بسازد و جو را بشکافد و از چند کشور معدود دارای تکنولوژی هوا فضا شود، همین انقلاب در ۴۰ سال گذشته بیشترین کارها در مقایسه با تمام کشورهای دنیا برای رفع محرومیت‌های مردم این سرزمین انجام داده است.

🔹 خوب است بدانیم همین انقلابی که شما این سیاه نوشت را در موردش نوشته‌اید با وجود چندین سال جنگ داخلی در کردستان و خوزستان و... و ۸ سال جنگ خارجی و ۴۰ سال تحریم‌های همه جانبه و ترورهای مکرر نخبگان و کارشکنی‌های نفوذی‌ها و باتلاق سیاستمداران غرب‌گرا و خلاصه با همه این موانع به برکت روحیه انقلابی و خدمت‌گزاری نیروهای مؤمن انقلاب توانسته است رتبه اول دنیا در سرعت رشد شاخص توسعه انسانی را داشته باشد. یعنی هیچ کشوری در دنیا به اندازه این انقلاب در این ۴۰ سال برای رفع محرومیت‌ها کار نکرده است.

🔹خوب است بدانیم که در همین انقلاب با وجود همه این مشکلات، ضریب جینی از ۰.۵ به ۰.۳۷ رسیده است و این یعنی اختلاف طبقاتی کاهش بسیار زیادی داشته است البته اگر دولت‌های غرب‌گرایی که امثال شما بسیاری از حامیان آن هستند، می‌گذاشتند این ارقام بسیار افتخار آمیزتر از حال بود.

اگرچه بلافاصله برخی امثال شما می‌گویند، توزیع عادلانه فقر که هنر نیست فلذا:

 🔹خوب است بدانید که شاخص تولید ناخالص داخلی(GDP) یعنی مجموع سرمایه‌های تولید شده در کشور توسط مردم و دولت به علاوه سرمایه‌های حاصله از سرمایه‌گذاری‌های خارجی درون کشور، نسبت به قبل از انقلاب قریب به ۳ برابر شده است و این درحالی است که در ابتدای انقلاب ایران روزانه ۶ میلیون نفت خام می‌فروخت و جمعیت ما زیر ۳۰ میلیون نفر بوده است و در حال حاضر با جمعیت بیش از ۸۰ میلیون نفری کم‌تر از ۲ میلیون بشکه نفت در روز می‌فروختیم و حالا هم که چیزی نمی‌فروشیم.

 📌آمارهای از این دست بسیار زیاد است و خودتان می‌توانید به آنها مراجعه کنید.


 همه این پیشرفت‌ها به برکت این است که همان روحانیت و مردم مؤمنی که هرگاه اجانب خواستند خاک این کشور را به توبره ببرند مقابل آنها ایستاد، همان‌ها که هرگاه شاهان خواستند این کشور را به اجانب بفروشند یا با قدرت شاهی خود بر این مردم ظلم نمایند در مقابل آنها ایستادند، همان‌ها که هرگاه این مردم دچار سیل و زلزله شدند چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن در صف اول خدمت به مردم بودند و امروز به برکت این انقلاب قدرت بیشتری برای خدمت به مردم بدست آورده‌اند.

و همه این پیشرفت‌ها را به برکت عاشورا و پیروی از امام حسین(ع) و مبارزه با ظالمان داریم، همه را از برکت انقلابی‌گری‌هایمان که شما آنها را به سخره گرفته‌اید، داریم.

 مشکل اصلی این نوع نگاه شما، این است که با دیدن یک اتفاق مصداقی و خاص بهم می‌ریزد، در جزئیات می‌ماند و معمولا راهکارش برای حل مشکلات نق زدن و انباشت سیاه نوشت‌هاست. پیش‌از این در توضیح دو رویکرد مختلف جزء گرا و کل‌گرا مطلبی نوشتم و با تفصیلات بیشتری به نقد این نوع نگاه شما پرداختم.

  فرض کنید کسی کل نظام توجه او به یک دیگ به تنهایی معطوف شود، اگر این دیگ از دست او رفت کلا بهم می‌ریزد؟ و فرض کنید کسی مسئول یک آشپزخانه است اگر یک دیگ این آشپزخانه از دست رفت بازهم ناراحت است اما نه مثل کسی که توجهش به یک دیگ بود، حال اگر این فرد مسئول صد آشپزخانه یا بیشتر شود چه؟ نوع نگاه او نسبت به از دست رفتن یک دیگ چه فرقی می‌کند؟ مطمانا بابت از دست رفتن یک دیگ، بسیار ناراحت می‌شود ولی صحنه او متفاوت است و نظام توجهات او با یک اتفاقات جزئی بهم نمی‌ریزد.

ما همه باید هنر کلان دیدن صحنه با ابعاد مختلف آن و سرجمع دیدن و سپس قضاوت کردن را داشته باشیم و اگرچه مثلا برای یک سری مشکلات ناراحتیم و باید به فکر حل آن مشکلات باشیم اما نظام فهم و توجهاتمان نباید با امور جزئی بهم بریزد و نوانیم قضاوتی سر جمع داشته باشیم.

این نویسنده در ادامه سیاه‌نوشت خود و بعد از ادامه دادن تکه پراکنی‌ها و احساسی کردن فضا، در آخر متن خود می‌رسد به این راهکار که:

👈«اگر می‌خواهیم این کشوری که غرق فساد است مملو ازکینه، خشم، نفرت، دشمنی، دشنام و دستِ آخر گلوله، آتش، دود، جنگ داخلی و هرج و مرج بشود و دختران دیگری بی‌دست و بی‌پا و بی‌سر و بی‌پدر بشوند، راه‌اش همین است. شبیه مسئولان بشویم. بی‌خیال، بی‌عرضه، بی‌غصه (خودت بمال/ خود‌اش بمالد) نهایتا نچ نچی سر بدهیم و بگذریم. (یا شاید از این آب گل آلود برای زدن رقیب سیاسی هم بتوانیم استفاده کنیم) اما اگر می‌خواهیم سهمی در بهبود هستی داشته باشیم و نقشی در بندگی ایفا و راهی به دهی بازی کنیم، بسم الله. درد را از هر طرف که بخوانی درد است و زمین خدا وسیع و بندگان اش محتاج و درمانده ... و هر روز عاشورا و همه جا کربلاست!»

  همانطور که معلوم است، جز سیاه نوشت و تکه‌پراکنی‌های سیاسی و ترویج یأس و صرفا غصه خوردن برای مصادیق محرومیت‌های موجود، راهکاری عملی برای اصلاح وضع موجود در این متن وجود ندارد.

  البته جدا از این برادرمان، معمولا این عادت روشنفکرهاست، آن موقع که نیروهای حزب‌الله در سراسر کشور بدون سلبرتی‌بازی‌های مرسوم مشغول خدمت به مستضعفین در اردوهای جهادی یا مناطق سیل‌زده هستند، روشنفکرها طبق عادتشان کنار شمومینه‌ها یا زیرکولرگازی‌هایشان می‌نشینند و پایشان را روی پایشان می‌اندازند و مشغول نقد می‌شوند.

 ⁉️ اما سوال اساسی اینکه آیا باید از کنار این چنین حوادث دردناکی به راحتی گذشت؟ قطعا خیر.

بیاییم عوض احساسی نمودن مخاطبانمان و نگفتن حقایق به این بیاندیشیم که راهکار مقابله با این چنین اتفاقاتی چیست؟

  برخی‌ها در صحنه نقد انقلاب، آرمان‌گرا می‌شوند اما همان‌ها، بسیاری مواقع در صحنه توجیه سیاست‌های غرب مثل ترویج سند ۲۰۳۰ واقعیت‌نگر می‌شوند!

باید در عین آرمان‌خواهی و قانع نشدن به وضع موجود و تلاش برای کامل شدن و رفع نواقص، واقع نگر نیز باشیم، هم داشته‌هایمان را ببینیم و هم نواقصمان و قبول کنیم که صحنه واقعیت با اتوپیایی آرمانی در ذهنمان متفاوت است، در هر نظامی و هر ساختاری کاستی‌ها و مشکلاتی وجود دارد که به صورت مطلق رفع نمی‌شود و با این دست فرمان شما حکومت‌های غربی موجود که هیچ، حکومت امیرالمؤمنین(ع) نیز جان سالم به‌در نمی‌برد.

  اما راهکار حل مشکلات و نواقص، غصه خوردن یا زدن زیر کل میز نیست، البته تکیه نمودن به غرب برای حل مشکلات هم نیست، ظلم نمودن و استثمار دیگران چون تاریخ غرب هم نیست، راهکار آن تکیه به خدا و قیام لِلّه برای اقامه قسط و رفع محرومیت‌هاست اما نه از دریچه مصادیق جزئی بلکه از دریچه اصلاح کلان، از دریچه اصلاح ساختارهای کلان، از دریچه تشکیل نظام اسلامی و دولت مؤمن و انقلابی...

..........................................

دنبال کردن شرح حال در ایتا

دنبال کردن شرح حال در سروش

دنبال کردن شرح حال در تلگرام


  • حمید رضا باقری