شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال

این وبلاگ جهت نشر نوشته‌های اینجانب حمیدرضا باقری می‌باشد

شرح حال
بایگانی

۲۵۴ مطلب با موضوع «برداشت‌هایی از قران و روایات» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حافظ ما...

✍️

🔻 پزشکی ماجرایی را برایم گفت که ذهنم را خیلی درگیر کرد.

یک خانم بعد از ده روز از زایمان، به یکباره بدون هیچ علایم قبلی می‌میرد و علت مرگ او معلوم نمی‌شود!

بعد از ۱۰ روز از زایمان میهمانی مختصری با حضور نزدیکان خانواده در خانه می‌دهند و یک دفعه مادر بعد از غذا خوردن می‌افتد و می‌میرد.

🔻هرچه کالبد شکافی می‌کنند علت مرگ معلوم نمی‌شود! قاضی دستور دفن می‌دهد اما پزشک گواهی فوت را نمی‌دهد و مقاومت می‌کند، شماره قاضی را گیر می‌آورد و می‌گوید لطفا صبر کنید تا ما بیشتر تحقیق کنیم این مرگ خیلی مشکوک است!

خلاصه قاضی راضی می‌شود و حکم دفن را لغو می‌کند.

پزشک‌ها هیچ گزینه‌ای برای چک کردن به ذهنشان نمی‌رسد تا اینکه بالاخره یکی پیشنهاد می‌دهد ما که همه چیز را امتحان کردیم، بیا و تست سیانور رو هم امتحان کنیم! متاسفانه بله تست در کمال ناباوری مثبت می‌شود!

🔻معلوم می‌شود یکی از افراد از نزدیکان خانواده در غذای مادر سیانور ریخته بوده است، کسی که حتما اینقدر نزدیک بوده است که توانسته به پخت و پز و ظرف غذایی که برای مادر می‌رود دسترسی داشته باشد!

🔻ممکن است برخی این ماجرا را که می‌خوانند از اطرافیانشان بترسند و بیشتر احتیاط کنند اما واقعا چنین احتیاط‌هایی عملی است؟! راهکار جلوگیری از آسیب‌ها خیلی به این جنس احتیاط‌ها نیست و زندگی را سخت می‌کند و آخرش هم از جایی که فکرش را نمی‌کنیم، خطر متوجه ما می‌شود.

🔻 راهکار درست، پناه بردن به خدا و عمل به توصیه‌های دین است.

چیزهای مختلفی دشمنی شخصی انسان‌ها را علیه ما رفع می‌کند مثلا محبت کردن ما به افراد، تواضع کردن ما مقابل افراد، تفاخر نکردن ما به نعمت‌ها و...

(البته همه اینها را باید لله انجام دهیم تا حقیقت آنها مؤثر شود.)

ما هیچ لحظه‌ای در هیچ شرایطی از مکر شیاطین جن و انس در امان نیستیم الا اینکه دائما به خداوند و اهل بیت علیهم السلام پناه ببریم و به توصیه‌های دین عمل کنیم.

🔻چه خطراتی که دائما خداوند ما و اهل ما را از آنها حفظ می‌کند و بی‌خبریم! می‌شد همان روز آن مادر به دلایل مختلف نتواند از آن غذا بخورد اما به هر حال تقدیر او چنین می‌شود که دشمن نزدیک او بتواند به او آسیبی بزند.

می‌شود تقدیر ما طوری رقم بخورد که از شر دشمنی‌های مختلف حفظ شویم. صدقه و دعای دائمی و هر روزه از مهم‌ترین چیزهایی است که تقدیرها را لحظه به لحظه تغییر می‌دهد.

👈«وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُٓ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا»

کسی که بر خدا توکل کند، خدا برایش بس است، یقیناً خدا فرمان و خواسته‌اش را [به هر کس که بخواهد] می‌رساند؛ قطعاً برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است. (۳ - طلاق)

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔻 معمولا تصور عمومی این است که ذهنیت‌ها ساخته واقعیت‌ها است اما صحیح این است که ذهنیت‌ها واقعیت‌ها را می‌سازند و روایت واقعیت‌ها ذهنیت‌ها را به سمتی که راوی‌ها می‌خواهند می‌برد.

ذهنیتی که انسان‌ها از خودشان دارند واقعیت آنها را شکل می‌دهد و روایتی که دیگران از واقعیت انسان‌ها می‌کنند، ذهنیت انسان‌ها را آن‌طور که دیگران می‌خواهند شکل می‌دهد.

🔻 مردم آلمان در رقابت استعماری دنیا از دیگر کشورهای اروپایی عقب ماندند، پیشتاز استعمار، کشورهایی از اروپا بودند که به دریا راه داشتند و با کشتی‌های خود به نقاط مختلف دنیا سفر کردند و غارت و کشتار را برای مردم دنیا به سوغات بردند، اما آلمان‌ها که در وسط اروپا بودند و نیروی دریایی خاصی برای سفر به دنیا و غارت نداشتند، نتوانستند پیشرفت زالووار کنند اما چون می‌خواستند از همسایه‌های خود عقب نمانند بر توان داخلی و علم و فرهنگ خود تکیه کردند و پیشرفت کردند و وقتی بر پایه این پیشرفت به جایگاه برابر با همسایه‌گان خود رسیدند و وارد میدان سهم‌خواهی جنگ جهانی اول شدند کم مانده بود همه ابرقدرت‌های قدیمی را شکست دهند اما شکست خوردند و سخت‌ترین تحریم‌ها و غرامت‌ها متوجه آنها شد ولی باز به سرعت طی ۲۱ سال بر روی خرابه‌های آلمان شکست‌خورده در جنگ جهانی اول، آلمان قدرت‌مندی را ساختند که مجدد جنگ جهانی دوم را راه‌انداخت و داعیه فتح جهان را داشت و اگر اندکی آمریکا و انگلستان دیر جنبیده بودند و آلمان‌ به منابع نفت شوروی می‌رسید قطعا دیگر هیچ‌کس یارای مقابله با آنها را نداشت اما باز دست تقدیر با آلمان‌ها همراه نشد و آلمان‌ها شکست خوردند و دانشمندانشان را به آمریکا و شوروی و انگلستان بردند و همه سرمایه‌هایشان غارت شد الا یک چیز که غارت کردنی نبود و آن ذهنیت آلمانی‌ها از خودشان بود.

ذهنیت و فرهنگ «ما غیرت‌مند و عزیز هستیم» آلمانی‌ها موجب شد بار دیگر آلمان‌ها مجددا به سرعت همه چیز را دوباره برای خود ساختند و به قله‌های تکنولوژی و ثروت دنیا دست یافتند. آنها واقعیت‌ها را بر اساس ذهنیت‌شان برای خود شکل دادند.

همین اتفاق برای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم افتاد و ژاپنی‌ها که به همراه آلمان در جنگ جهانی دوم مغلوب و  خسارات و تحریم‌ها و غرامات فراوان را متحمل شدند، اما بر پایه فرهنگ ما می‌توانیم و ما عزیز هستیم، به سرعت مجددا به قله‌های تکنولوژی و قدرت اقتصادی دنیا برگشتند.

🔻روایتی که ما از خودمان و گذشته خودمان داریم امروز و آینده‌ی ما را می‌سازد و دشمنان ما همواره سعی دارند فرمان روایت و ذهنیت سازی ما را در دست داشته باشند. وقتی خوار و خفیف شدیم رام دشمنان می‌شویم.

🔻 قرآن می‌گوید: فرعون اول فرمان روایت از مردمش را بدست گرفت و ذهنیت آنها را خوار و ذلیل بودن کرد سپس آنها از او اطاعت کردند.

«فَاسْتَخَفَ‏ قَوْمَهُ فَأَطاعُوه‏»(الزخرف-54) قومش را تحقیر و ذلیل کرد و آنها از او اطاعت می‌کردند.

🔻 روایت ما بلد نیستیم، ما تنبلیم، ما نمی‌توانیم، ما باید برویم آبگوشت بزباش درست کنیم، ما بهتر است برویم لولهنگ درست کنیم، خارجی‌ها باید بیایند برای ما مربی‌گری و مدیریت کنند، نتیجه‌اش ساخته شدن ذهنیت ما بلد نیستیم، نمی‌توانیم و... است و نتیجه این ذهنیت در واقعیت می‌شود ما بلد نیستیم، نمی‌توانیم و...

🔻 ایمان و ارتباط با خداوند اگر واقعی باشد اولین نتیجه‌اش اصلاح ذهنیت ما به خودمان و عالم هستی است. ایمان واقعی به ما عزت و غیرت می‌دهد، به ما توکل یعنی ما به پشتوانه خداوند می‌توانیم، می‌دهد.

🔻 به روایت قرآن، قوم فرعون هم اگر ذلیل و خوار شدند چون مؤمن نبودند.

«فَاسْتَخَفَ‏ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْماً فاسِقین‏»

چون قومی فاسق بودند اطاعت و حقارت فرعون را پذیرفتند. اول فاسق شدند بعد حقارت را پذیرفتند و بعد از فرعون اطاعت کردند.

اگر در ذهن خود عزیز و با غیرت بودی، در واقعیت هم عزیز می‌شوی فرقی نمی‌کند کافر باشی یا مؤمن اما اگر مؤمن واقعی باشی حتما عزیز و با غیرت هستی و در نتیجه هم حتما عزیز خواهی شد.

🔻 مؤمن با ذهنیت خوش گمانی به خدا و توکل به او واقعیت دنیایش را آباد و زیبا می‌سازد. در روایت قدسی از امام رضا(علیه السلام) است که خداوند می‌گوید:

«أَحْسِنِ اَلظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ اَلْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً»

به خدا خوش گمان باشید، منِ خدا نزد گمان بنده‌ام هستم، اگر به من گمان خوب داشت خوب برایش رقم می‌زنم، اگر گمان بد داشت بد رقم می‌زنم.

📌همه عالم عین ربط به خداست و اگر خداوند نزد گمان بنده به اوست، همه عالم هم نزد گمان بنده به خداوند است.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

🔰 دوستی کواری، سوار مینی‌بوسی خارج از منطقه کوار شده بود و دیده بود عکس یک شهید آشنا آنجا است! «شهید حمید احمدیان دیلمی» اهل سیاهکل گیلان، فرمانده سپاه شهر کوار (فارس) در زمان جنگ.

🔰 از راننده می‌پرسد، این شهید را می‌شناسی؟! گفته بود نه. مینی‌بوس را از یک کواری خریده‌ام و او موقع فروش، شرط کرده این عکس باید اینجا باشد و مینی‌بوس را به هرکس دیگری هم که فروختی باید با این شرط بفروشی.

شهید دیلمی شهید غیر بومی که ۴۱ سال از شهادتش می‌گذرد اما هنوز تصویرش در طاقچه خیلی‌ از خانه‌های مردم کوار وجود دارد، شهیدی که مجموعا دو سال هم در بین مردم شهر کوار نبود ولی هنوز هم مردم دوستش دارند.

⁉️ حال، امروز مردم مسئولین خود را همینطور دوست دارند؟ الان چندتا مسئول اینطوری پیدا می‌کنید که مردم واقعا به آنها عشق بورزند؟! نمی‌خواهم بگویم مسئولین ما بی‌اخلاص و فاسد شده‌اند درنتیجه آن محبت‌ها و عشق ورزیدن‌های مردم به مسئولین کم شده است! چون قطعا هنوز کم نیستند افرادی که خالصانه برای خدا و مردم کار می‌کنند اما یک اتفاقی افتاده است که بعید می‌دانم کسی بتواند منکر آن شود.

⁉️ مردم چرا به حاج قاسم عشق می‌ورزیدند؟! چرا به خیلی از مداح‌ها و یا منبری‌های معمولی عشق می‌ورزند؟! آنها یک ویژگی دارند که اکثر مسئولین ندارند. آنها جلو چشم مردم بودند و هستند، راحت بین مردم رفت و آمد می‌کنند.

🔰 مسئولین ما دیگر بین مردم نیستند. جلو چشم مردم نیستند. در اکثر طبقات اجتماعی از مسئولین هم این اتفاق افتاده است، حتی نیروهای نظامی سپاهی و بعضا روحانی که مهم‌ترین ویژگیشان مردمی بودنشان بود، تحت عنوان بحث‌های امنیتی یا ارزان سازی رفته‌اند برای خودشان مجتمع‌هایی ساخته‌اند و بین خود و توده مردم دیوار کشیده‌اند. خیلی از خریدهایشان را هم همانجا می‌کنند و بچه‌هایشان را همانجا به مهدکودک و دبستان می‌فرستند و مستقیم هم از همانجا می‌روند سر کار حتی در سطح یک امام جمعه شهر بزرگ هم همه در مکان‌های خاص و سازمانی با ایجاد مدل‌های مختلفی از حفاظت‌ها و محافظ زندگی می‌کنند.

⁉️ حالا این محافظ‌ها کارشان چیست؟ محافظت جان؟! خیر! مگر چه کسی دیگر کاری به جان این آفایان دارد؟! محافظت از مزاحمت مردم مد نظر است.

🔰 آقایان مسئول مثل نماینده و استان‌دار و بخش‌دار و فرمانده و.. در مساجد و هیات‌ها فقط شاید سالی یک بار به صورت رسمی به عنوان دیدار با مردم و پرسش و پاسخ و یا دم انتخابات پیدایشان می‌شود. در حرم هم همینطور! آنجا که دوربین و بازرسی عمومی هم هست از درپشتی می‌آیند و افاضه‌ای می‌کنند و می‌روند!

در نماز جمعه هم با وجود آن همه اقدامات حفاظتی از در پشتی مشرف می‌شوند و می‌روند جایی می‌نشینند که نرده‌ای بین آنها و مردم باشد!

🤲 خدا رحمت کند علامه مصباح را که در مراسم ترحیم علما هم که شرکت می‌کردند می‌رفتند آخر مجلس بین مردم و طلبه‌ها می‌نشستند.

 🔰 یک موج ترور در دهه ۶۰ راه افتاد و بهانه درست کرد برای آقایان! قبلش حتی امام هم وقتی به قم آمدند، راحت بین مردم رفت و آمد می‌کردند، با یک ماشین معمولی با ۲ نفر همراه می‌رفتند خانه علما سر می‌زدند و برای اینکه کوچه‌ها باریک بود، گاهی با ژیان می‌رفتند. بازرگان می‌گوید آن اول کار که امام رفته بودند قم، گاهی ما و اعضای هیات دولت با مینی‌بوس‌های عمومی می‌رفتیم قم.

🔰 حالا یک موج ترور آمد و تمام شد اما هنوز که هنوز است آن بساط حفاظت عجیب و غریب برداشته نشده است! حتی در نماز جمعه‌ها با وجود بازرسی اولیه، هنوز مردم معمولی از مردم یک رده خاص‌تر جدا شده‌اند، کسانی که یک هزارم درصد هم احتمال خطری برای آنها وجود ندارد! ماجرا دو طبقه شدن مردم و مسئولین است!

🔰 قرآن می‌گوید همه انبیاء که می‌آمدند، بین مردم زندگی می‌کردند. مردم می‌دیدند اینها دارند مثل خودمان در بازارها رفت و آمد می‌کنند مثل خودمان خرید می‌کنند، غذا می‌خورند.

👈 «یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشی‏ فِی الْأَسْواقِ» (الفرقان:۷)

اصلا شعار همه انبیاء این بود که مردم! ببینید ما هم مثل خودتان هستیم.

👈 «قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ» (ابراهیم:۱۱)

کار به جایی رسیده بود که مخالفان انبیاء، طاغوتی‌های زمان، می‌گفتند بابا این انبیاء که مثل خودتان هستند اینها که از همین طبقه خودتان هستند، چرا می‌خواهید اینها را اطاعات کنید! اگر اینها که از طبقه برتر نسیتند را اطاعت کنید زیان‌کار می‌شوید.

👈 «وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ» (مؤمنون:۳۴)

📌 حرکت همه انبیاء مردمی بود و انقلاب اسلامی هم اگر تمایزی با دیگر حرکت‌ها داشته است از مهم‌ترین‌هایش این همراه داشتن مردم با خود بوده است، اگر با ۲ طبقه کردن مردم و مسئولین، مردم را از حاکمیت و همراهی با انقلاب جدا کردیم قطعا شکست خواهیم خورد!

....................

 

«لَقَدْ جَآءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ» (توبه:۱۲۸)

یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است.

.....

خدا را شکر که پیامبری برای ما قرار داد که از خودمان است.

اگرچه نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) حقیقت نورانی بدون قیاس به ما دارند ولی خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: این پیامبر از خودتان است، یعنی راحت باشید، او از یک طبقه دیگر که حرفتان را نفهمد یا گوش نکند نیست، با او ارتباط بگیرید، سخن بگویید، او می‌شنود و می‌فهمد، دوستتان دارد، «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ» با مشقت و سختی‌تان او هم به سختی می‌افتد، «حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ» شوق به شما دارد، مثل پدر و مادری که شوق به فرزندانشان دارند، بلکه او اشفق از پدر و مادر است، «بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ» او بر شما مهربان و رحمت کننده است.

اگر مشکلی داریم، کجا بهتر از در خانه رسول الله، پدر واقعی ما ایشان است، مهربان‌ترین و کار راه بیاندازترین پدر دنیا، با پدرمان حرف بزنیم و مشکلمان را به ایشان بگوییم.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

راه فهم صحیح

برای فهم صحیح، همیشه باید کلیات و اندیشه‌های بنیادی ما درست شود.

اگر برای فهم درست از کلیات و بالا شروع کردیم، وقتی هم به جزئیات می‌رسیم، آنها را درست می‌فهمیم ولی اگر کلیات و مبانی خطا رفتیم، هزاران داده جزئی و واضح را هم به ما بدهند باز بد می‌فهمیم و ممکن است حقایق بسیار آشکار را هم انکار کنیم! چون ذهن ما تلاش دارد همه چیز را با آن نظام مبنایی و کلیاتی که پیش خود دارد هماهنگ کند.

ذهن همیشه جزئیات را با پیوند دادن با کلیات و زیر شاخه آنها بردن، نزد خود حفظ می‌کند و وقتی آن کلیات اشتباه باشد جزئیات را هم اشتباه نظم می‌دهد و درک می‌کند.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

خداوند قوم و خویشى با کسى ندارد؛ این تلاش انسان‌هاست که تعیین‌کننده‌ى سرنوشت آن‌هاست؛ لذا در سوره‌ى جمعه مى‌بینید که در باره‌ى همین بنى اسرائیل مى‌فرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرٰاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا». تورات را بر آن‌ها حمل کردند؛ یعنى بر دل و جان و زندگى و ذهن آن‌ها وارد کردند پس این‌ها از تورات بهره بردند اما «ثمّ لم یحملوها»؛ لیکن بعداً امتداداً این‌ها تورات را با خودشان برنداشتند و آن را از ذهن و دل و واقعِ زندگیشان خارج کردند. ظاهر تورات وجود داشت، اما باطن تورات دیگر نبود؛ آن وقت «کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ أَسْفٰاراً»!  نعمت‌هاى معنوى باید با تلاش به دست بیاید و پس از آنکه به دست آمد، باید با تلاش حفظ بشود.

(۱۸ بهمن ۱۳۷۰ سخنرانى رهبری در دیدار با اعضاى سپاه پاسداران)

 

دریافت

..........

نمونه‌ای از مجاهدت‌هایی که وام‌دار آن هستیم:

باید خاکریز به سرعت زده می‌شد وگرنه لشکر تامین نداشت، فعلا تجهیزاتی هم که مانع اصابت گلوله دشمن شود نیست، می‌دانند فقط چند دقیقه فرصت دارند تا کار خاکریز زدن را ادامه دهند و شهید می‌شوند، فیلم‌بردار هم دوربین را گذاشته‌‌ جلو آنها تا لحظه شهادت‌شان ثبت شود.

معلوم نیست چند شهید داده‌اند تا بالاخره این خاکریز زده شده است.

مرگ و دنیا جز بازیچه‌ای در دست این بسیجی‌های با اخلاص نبود.

لعنت بر هر کسی که بخواهد به این مجاهدات‌ها و جان‌بازی‌ها خیانت کند.

 


دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

یک تفکّراتى، یک مفاهیمى از سوى تبلیغات پُرحجم نظام سلطه، به‌طور شبانه‌روزى در سرتاسر عالم دارد پراکنده می‌شود؛ ... این سفارش به همه‌ى مسئولان کشور است، به همه‌ى ارکان نظام است بلکه سفارش به همه‌ى صاحب‌نظران است - صاحب‌نظران سیاسى، صاحب‌نظران اجتماعى، صاحب‌نظران دینى - که مراقب باشند: «وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللّٰهِ»‌؛  این را بدانند. این‌جور نیست که چون حالا با یک حجم عظیمى از تبلیغات بر روى یک موضوعى تمرکز می‌کنند، تکیه می‌کنند، تکرار می‌کنند، با زبان‌هاى مختلف آن را بیان می‌کنند، ناچار ما هم بایستى همرنگ جماعت بشویم، ... همان را تکرار کنیم؛ نه، ما خودمان مبانى داریم، ما فکر داریم. استکبار در صدد آن است که کلیشه‌هاى مورد نظر خودش را به همه‌ى مردم دنیا تحمیل کند؛ ... مفاهیمى را یا جعل می‌کنند یا دست‌کارى می‌کنند و معنا می‌کنند ... فرض بفرمایید تروریسم یک مفهومى است که استکبار آن را در یک معناى خاصّى به‌کار می‌برد؛ یا حقوق بشر یا دموکراسى ... توقّع دارند همه‌ى دنیا از جمله ما در جمهورى اسلامى بر طبق فهم آنها بفهمیم، از منظر آنها ببینیم، بر طبق ادبیّات آنها حرف بزنیم؛ این را از ما انتظار دارند؛ این یکى از نشانه‌ها و مظاهر واضح سلطه و استکبار است؛ درحالى‌که خود انقلاب اسلامى یک منظومه‌ى فکرى دارد.

بیانات رهبری در ۱۲ شهریور ۱۳۹۴ در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى.

 


دریافت

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

اینکه قرآن به ما می‌گوید: «وَ لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّٰارُ»(هود:۱۱۳)، اعتماد نکنید به ظالمین، این همین گرفتارى امروز مردم دنیا است. اعتماد می‌کنند، پدرشان درمى‌آید. دیدید در بعضى از این کشورهاى عربى یک حرکت خوبى انجام گرفت، یک مبارزه‌ى خوبى به‌وجود آمد، یک غوغایى به پا شد، یک بیدارى‌اى به‌وجود آمد، منتها مثل شعله‌اى که بیایند روى آن خاکستر بریزند و خاک بریزند، خاموش شد؛ چرا؟ چون «لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا» را عمل نکردند. رکون (اعتماد) کردند به آمریکا، به رژیم صهیونیستى؛ نفهمیدند چه‌کار باید بکنند، [لذا] این‌جورى می‌شود.[1]

«لاٰ تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا»؛ به کسى که ستمگر است، به ظالم اعتماد نکنید، گرایش پیدا نکنید. «رکون» یعنى میل پیدا کردن و گرایش پیدا کردن و اعتماد به او کردن، به آدم ظالم اعتماد نکنید. نتیجه‌ى اعتماد کردن به ظالم همین می‌شود که شما مى‌بینید دولت‌هاى مسلمان، مجموعه‌هاى اسلامى به ظالم‌ترین و ستمگرترین عناصر عالَم اعتماد می‌کنند و نتیجه‌اش را دارند مشاهده می‌کنند و مى‌بینند.[2]

.....

📖 منبع:

[1] بیانات رهبری در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۸ در محفل انس با قرآن کریم در آستانه‌ى ماه مبارک رمضان.

[2] بیانات رهبری در ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹پس از تلاوت قرآن کریم توسّط قاریان.

 


دریافت

............

 

 


دریافت

قریب به ۴۴ سال از انقلاب می‌گذرد، از روز اول انقلاب یکی از شعارهای این انقلاب اسلامی استقلال خواهی بوده است.

حالا اگر به یک جوان مذهبی یا طلبه ما بگویند ارتباط شعار استقلال خواهی با معارف دینی ما چیست؟! آیا شاهدی که مؤید آن باشد از آیات و روایات شنیده‌ای؟! چه پاسخی می‌دهد؟!

حدود استقلال خواهی چیست؟!

به نظر شما چه کسی باید در این سال‌های طولانی این مساله مهم را تبیین نظری می‌کرد؟! غیر از حوزه علمیه؟! غیر از این منابری که سالیان دراز دست ما بود.

اصلا به این مساله در فضای حوزه فکر می‌شود؟!

خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: به ظالمان حق ندارید هیچ تکیه‌ای بکنید و اگر اتکایی به آنها کردید باید به انتظار آتش جهنم باشید. جز به خداوند نباید اتکاء کنید و جز خداوند سرپرست و یاری‌گری ندارید.

👈 «وَلَا تَرْکَنُوٓا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَآءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (هود:۱۱۳)

این آیه و آیات مشابه آن جزو قرآن نیست؟! کجای فتاوا و رساله‌های عملیه اثری از مضامین آن را می‌شود یافت؟!

«امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملّتها ‌‌[باشد]، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملّتها باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملّتها ‌باشد...؛ هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است‌.» ‌۱۳۹۸/۰۸/۲۴ بیانات رهبری در دیدار مسئولان نظام.

این کلام رهبری در این رابطه یک فتوای فقهی است که ما تبیینش نکردیم!

 

 

برای توضیح بیشتر مقصودم چند نکته را خوب است متذکر شوم:

نکته اول: کلام در مورد تولید شدن علم در مباحث دشمن شناسی و سیاست خارجی و اقتصاد و مبانی و معارف انقلاب اسلامی نیست، اگرچه در اینجاها هم بیشتر باید بحث‌های جدی حوزوی شکل بگیرد و مباحث پخته‌تر شود ولی در فصای تولید خود حضرت آقا به تنهایی مفصل مطلب کار کرده‌اند، درس‌ها و مقالات و پایان‌نامه و... در فضای حوزه در تک تک این مباحث زیاد کار شده است کلام اصلی ناظر به حلقه‌ی اساتید و فضلای حوزه و مدیران حوزه است که این مباحث را برای طلاب و عموم جامعه بسط نداده‌اند.

طلبه چطور چندسال لمعه و مکاسب می‌خواند که باید هم بخواند اما یک درس فقط یک درس هم تاریخ تشیع پس از اهل بیت تا انقلاب را بخواند تا بداند ما چه مسیری را طی کردیم تا به اینجا رسیدیم چه تجربه‌هایی را پشت سر گذاشته‌ایم! بخشی از فقه را طلبه به صورت فقه استدلالی یا نیمه استدلالی برای اثبات معارف انقلاب مثل استقلال خواهی، برائت از مشرکین، اجتناب از طاغوت بخواند، لمعه را شهید اول در زندان نوشت! و شهید ثانی با محدودیت‌های زمان خودش بسط داد، حالا شما با این همه مجموعه و امکانات بخشی از فقه را ناظر به شرایط تغییر کرده اجتماعی و حاکمیت اسلامی به صورت استدلالی بنویسید تا طلبه بخشی از فقه را با این مباحث تمرین کند.

 

نکته دوم: چطور حضرت آقا وقتی عقاید می‌گوید می‌شود طرح کلی اسلام در قرآن و ناظر به عمل و حاکمیت اسلام در زمان طاغوت عقاید را می‌نویسد خب ماهم در سبک نگارش برخی مباحثمان تجدید نظر کنیم. چطور امام اخلاق را به صورت درمانگر می‌نویسد نه نسخه بودن، ما هم اخلاق و عقاید این چنین بیاوریم و طلبه بخواند.

 

نکته سوم: در مورد نوع مواجه ما طلاب با جامعه است که ما هم کم گذاشته‌ایم و نیامده‌ایم آن مباحث تولید شده را خودمان بسط دهیم و معارف انقلاب اسلامی را به مخاطب خود منتقل کنیم، نشسته‌ایم تا چه شبهه‌ای مدرنیته برای او تولید می‌کند تا ما جواب دهیم نه اینکه خودمان فعالانه ناظر به تربیت جوان فعال و بصیر انقلابی نشر معارف دهیم.

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

«وَ لَقَدْ بَعَثْنٰا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً» ؛ نکته‌ى مهمّى است: «بَعث» است، برانگیختن است، یک حرکت معمولىِ درس‌آموز نیست. پیغمبرى که در جامعه‌اى ظهور می‌کند، فقط این نیست که آمده تا یک چیزهایى را به مردم یاد بدهد؛ بله، «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتٰابَ وَ الْحِکْمَةَ‌» هست، «یُزَکِّیهِمْ‌» است اما همه اینها در قالب یک بعثت است در قالب یک حرکت عظیم است. بعثت یعنی برانگیختگی جهت این برانگیختگی چیست؟ سمت و سوى این برانگیختگى چیست‌؟ سَمت و سو عبارت است از همان‌که در خود قرآن باز مکرّر ذکر شده است: «وَ لَقَدْ بَعَثْنٰا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّٰهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّٰاغُوتَ‌»؛ اوّلاً عبودیّت خدا، یعنى چهارچوب حیات را در خدمت اوامر الهى و نواهى الهى قرار دادن؛ و [ثانیاً] اجتناب از طاغوت. طاغوت کیست‌؟ همه‌ى ظالمان، همه‌ى پادشاهان خبیث، در مثل امروزى همه‌ى رؤساى جمهور مثل اینهایى که امروز در آمریکا و در بعضى از کشورهاى دیگر هستند اینها همان طواغیتند معناى اجتناب از طواغیت این نیست که دامنت را از آنها دور کن تا آلوده نشوى؛ معنایش این است که یک خطّى در مقابل خطّ توحید و خطّ عبودیّت الهى وجود دارد و آن، خطّ طاغوت است. کفر به طاغوت، همراه و ملازم با ایمان بالله است؛ این، جهت بعثت انبیا است.

«بیانات رهبری در ۱۴ فروردین ۱۳۹۸ در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى در سالروز مبعث پیامبر اکرم (صلّى الله علیه‌وآله‌وسلّم)»

 


دریافت

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

«ماٰ اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»(نساء:۶۴)‌؛

ارسال رسل برای این است که مورد اطاعت قرار بگیرند؛ این اطاعت، مطلق است یعنی در همه‌ی امور زندگی؛ معنای مستفاد از آیه این است که زندگی مردم -چه زندگی شخصی خصوصی، چه زندگی عمومی- باید به وسیله‌ی دین اداره بشود.

حالا البتّه بعضی این را ممکن است فقط منحصر کنند به مسائل شخصی، [مثل] نماز و روزه و مانند اینها؛ [اما] این‌ جور نیست؛

اوّلاً به دلیل خود اطلاق این آیه،

ثانیاً‌ به دلیل آیات دیگر، [مثل] اینکه می‌فرماید: «وَ کَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قٰاتَلَ مَعَه رِبِّیّونَ کَثیر»؛(آل‌عمران:۱۴۶) خب این قتال [همراه] با ربّیون کثیر که کار شخصی نیست؛ کار اجتماعی است، کار عمومی است، کار حکومتی است...

(بیانات رهبری در دیدار خبرگان ۴ اسفند ۱۳۹۹.)

 


دریافت

👈به شرح حال بپیوندید.

  • حمید رضا باقری
  • ۰
  • ۰

در آیه ۶۷ سوره مبارکه مائده:

👈«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین‏»

خداوند به نبی مکرم اسلام (ص) دستور می‌دهد که آنچه بر تو نازل شده است را ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت خود را تمام نکرده‌ای.

در مورد ارتباط این آیه با ابلاغ ولایت امیرالمومنین (ع) در غدیر، زیاد گفته‌اند اما آخر آیه نکته مهمی است که چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

👈«وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» خداوند تو را از آسیب مردم حفظ خواهد کرد!

از این عبارت معلوم می‌شود آنچه پیامبر اکرم(ص) مأمور به ابلاغ آن بوده‌اند، امری معمولی مثل احکام عبادی و اجتماعی مرسوم نبوده است چرا که تا پیش از آن این احکام بارها گفته شده بود و مشکل و بیمی وجود نداشت، بنابراین آنچه مأمور به ابلاغ بوده‌اند هم از سویی آنقدر مهم بوده‌است که ابلاغ یا عدم ابلاغ رسالت با آن محک می‌خورد و هم برخی آنقدر روی آن حساس بوده‌اند که ممکن بوده است کودتا کرده و مردم را علیه پیامبر بشورانند و حتی پیامبر را به علت آن ترور کنند.

قطعا پیامبر اکرم(ص) چنین نبوده‌اند که به علت بیم بر جان خود در اجرای فرمان الهی نگرانی و درنگی داشته باشند، چراکه ایشان بارها پیش از آن در مسیر اجرای فرامین الهی تا یک قدمی مرگ رفته بودند و بیمی نداشتند بنابر این نگرانی واقعی پیامبر از فتنه‌هایی بوده است که بعد از ابلاغ این پیام و ترور ایشان بوجود می‌آمده است.

نکته دیگری که با این عبارت معلوم می‌شود، اینکه برخی اصحاب پیامبر(ص) نه تنها عصمت یا عدالت نداشته‌اند بلکه قابلیت ترور و آسیب رساندن به شخص نبی مکرم را نیز داشته‌اند و همچنین این اصحاب جزو منافقان شناخته شده نیز نبوده‌اند بلکه دارای نفاق پنهانی بوده‌اند که پس از ابلاغ دستور الهی می‌توانسته‌اند فتنه انگیزی کنند و حتی مردم را علیه پیامبر بشورانند.

بعد از ابلاغ این مأموریت، پیامبر اکرم اعلام کردند که امسال آخرین سالی است که به حج مشرف می‌شوند و این خبر به گوش همگان رسید و از سراسر سرزمین‌های اسلام مردم برای درک آخرین سفر حج با پیامبر و آموختن احکام و معارف دین از ایشان، به سوی حج شتافتند اما پیامبر تا پایان مراسم حج پیام الهی را ابلاغ نکردند. کاروانیان بارها را بسته و راه افتادند و باز پیامبر صبر نمودند تا خیلی‌ها رفتند و حتی خود ایشان نیز عازم مدینه شدند اما به یکباره در برکه غدیر یعنی شاه‌راهی که بعد از آن هر کاروانی به سویی و مقصدی می‌رفت، فرمان دادند همه از مسیری که رفته‌اند بازگردند و صبر کردند آنها که نرسیده‌اند بیایند، آنگاه پیام خود که عهد ولایت و جانشینی امیرالمومنین(ع) بود را ابلاغ نمودند. با این ترفند پیامبر(ص) دیگر مجالی برای تحریف خبر باقی نبود، کاروانیان بلافاصله پس از پایان خطبه پیامبر(ص) به سوی مناطق خود راهی می‌شدند و پیام بدون تحریف به همه نقاط سرزمین‌های اسلام می‌رسید.

بدین واسطه دست جریان منافق پنهان که بر امر ولایت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) آنقدر حساس بودند که قابلیت فتنه انگیزی بزرگ و حتی آسیب رساندن به پیامبر را داشتند موقتا بسته ماند و سند متواتر خطبه غدیر برای تاریخ اسلام و مسلمانان ماندگار شد اما همان جریان نفاق پنهان بی‌کار ننشست و مدتی بعد فتنه سقیفه را راه انداخت.

👈به شرح حال بپیوندید.
 

  • حمید رضا باقری